کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



    1. واژه «جهت گیرى مذهبى»، درواقع به روى آورد کلى شخص که از مذهب اتخاذ کرده است اطلاق مى شود، به گونه اى که در ارتباط با موجودى متعالى (قدسى)، مجموعه اى از اعتقادات، اعمال و تشریفات خاص مى باشد. جهت گیرى مذهبى را تقریباً مى توان معادل «دیندارى» یا «دینورزى» دانست (آذربایجانی ۱۳۸۰)، که در سطح رفتارهاى ظاهرى شخص نمایان مى شود و بیانگر گرایش احتمالى فرد به یک بینش مذهبى (اسلامى) مى باشد.

       

      اما مقصود از دین و دیندارى چیست؟ براى به دست آوردن یک مفهوم مشترک از دین، به تعریف این واژه از دیدگاه دین پژوهان معاصر و برخى ازنظریه پردازان مشهور روان شناسى مى پردازیم:

       

      آیت الله جوادى آملى (۱۳۸۱) دین را چنین تعریف نموده اند: «مجموعه عقاید، اخلاق و قوانین و مقرراتى است که براى اداره فرد و جامعه انسانى و پرورش انسان‌ها از طریق وحى و عقل در اختیار آنان قرار دارد.»

       

      ویلیام جیمز (۱۹۲۹) دین و مذهب را چنین تعریف کرده است: «تأثرات و احساسات و رویدادهایى که براى هر انسانى در عالم تنهایى و دور از همه بستگى ها براى او روى مى دهد. به‌طورى که انسان، از این مجمومه مى یابد که بین او و آن چیزى که آن را امرخدایى مى نامند رابطه اى برقرار است.»

       

      تایلور[۲] (۱۸۷۱) دین را به اعتقاد به موجودهاى معنوى، تعریف کرده است. دورکیم[۳] (۱۹۸۴) در توصیف دین گفته است: دین نظام وحدت یافته اى از باورها و اعمال در برابر اشیاء مقدس است (توسلی ۱۳۸۰).

       

      از تعاریف مزبور چنین برمى آید که دین نوعى اعتقاد به وجودهاى معنوى یا مقدس است که منشأ یک سرى رفتارها و نگرش هاى خاص در زندگى انسان مى شود. پس انسان دیندار یا متدیّن نمى تواند باوجود یک چنین اعتقادى عارى از هرگونه رفتار حاکى از باورهاى درونى خود باشد. جهت گیرى کلى به مذهب اسلام، در هر دو زیرگروه زنان و مردان، از یک سو با ویژگى خُلقى فرامن قوى و مهار خود مرتبط بوده و از سوى دیگر، با ویژگى گروه جویى و اجتناب از تنهایى داراى رابطه است. در گروه مردان علاوه بر عوامل عمومى مزبور، جهت گیرى کلى به مذهب اسلام به‌طور اختصاصى با آرمیدگى، شکیبایى، تنش پایین و نیز تمایلات سنتى، وفادارى به باورهاى کنونى و گذشته مرتبط مى باشد، اما در گروه زنان، جهت گیرى کلى به مذهب اسلام، به‌طور اختصاصى با جسارت اجتماعى، هیجان پذیرى و نیز همنوایى، ملاحظه و انعطاف پذیرى مرتبط است (کیومرثی، ۱۳۸۵).

       

       

      اما جهت گیرى مذهبى در بُعد عقاید و مناسک، به‌طور کلى علاوه بر ارتباط با فرامن قوى و گروه جویى، که ذکر شد، با ویژگى سنتى به معنى کاهش رغبت نسبت به نوآورى و ترک باورهاى کنونى و گذشته، مرتبط است. این در حالى است که در گروه مردان علاوه بر عوامل عمومى ذکرشده، جهت گیرى مذهبى در عقاید و مناسک به‌طور اختصاصى با آرامش، شکیبایى و تنش پایین مرتبط است؛ اما در گروه زنان به‌طور اختصاصى، جهت گیرى مذهبى در عقاید و مناسک با گرمى در روابط اجتماعى، صمیمى بودن با دیگران مرتبط مى باشد.

       

      جهت گیرى مذهبى در بُعد اخلاق، به‌طور کلى علاوه بر ارتباط با عوامل محورى فرامن قوى و گروه جویى، با عوامل آرمیدگى، تنش پایین و در عین حال، جسارت اجتماعى و هیجان پذیرى مرتبط مى باشد. به نظر مى آید مورد اخیر لازمه عمل به دستورات اخلاقى در جامعه است.

       

      در گروه مردان علاوه بر عوامل عمومى مذکور، جهت گیرى مذهبى در اخلاق، به‌طور اختصاصى از سویى، با ویژگى خلقى فرامن قوى، مهار خود و وفادارى به سنت ارتباط داشته و از سوى دیگر، با نیرومندى «من» رابطه دارد، که طبق تعریف فروید فرد را در خدمت اهداف سازشى قرار مى دهد و از این رو، داراى ویژگى سازش یافتگى مى باشد.

       

      در گروه زنان علاوه بر عوامل عمومى ذکرشده، جهت گیرى مذهبى اخلاقى به‌طور اختصاصى با ویژگى هاى خلقى زیر رابطه دارد:

       

      از سویى، با توانایى هوشى بالا و همنوایى، ملاحظه دیگران و از سوى دیگر، با ویژگى اى مرتبط است که کتل آن را «خود احساسى» مى نامد. تفسیر روان شناختى این ویژگى به معنى ارزیابى رفتار و نهایتاً هدایت خود بر اساس مفهوم فرهنگى رفتار صحیح است. وجود این رگه در فرد باعث مى شود که شخص رفتارهاى خود را به‌طور مداوم با آرمآن‌ها مطابقت داده و براى وجهه اجتماعى خود اهمیّت قایل شود و در یک جمله به‌طور وسواس آمیزى کمال طلب باشد.

       

      به اعتقاد قلی زاده، (۱۳۸۵)یکی از اساسی‌ترین عواملی که به هنگام انتخاب همسر بر تصمیم افراد در جامعه به ویژه در جوامع حافظ ارزش های مذهبی اثر می‌گذارد همگونی اعتقادات مذهبی است. مذهب، جلوه معنوی – الهی است که در اندیشه، باور، اعتقاد و شیوه زندگی افراد تأثیر همه جانبه دارد.

       

      علی رغم دگرگونی های جدید که گاه مسیر حرکت آن‌ها به سوی ماده گرایی افراطی جدایی پدیده های اجتماعی از حیات دینی و استقرار گونه ای از خرد گرایی و تضعیف حس مذهبی در جوانان است. در جامعه ما تأثیر اعتقاد مذهبی بر رفتار و کردار زندگی زناشویی جوانان شایان توجه است.

       

      زناشویی میان زن و مردی که وابسته به مذاهب گوناگون هستند و یا در صورت تعلق به یک مذهب از درجه ایمان و اعتقادات مذهبی مختلف برخوردارند چندان استوار و محکم نیست، لوگان معتقد است که ناباوری دینی یکی از طرفین ازدواج دشواری های فراوانی برای آن‌ها فراهم می‌کند و باعث بگو مگوهای دائمی می وشد. جالب این جاست که این ناهمگونی در اعتقادات مذهبی یا پیشرفت زندگی زناشویی افزایش یافته و تبدیل به عاملی مخرب در عشق و علاقه و سعادت زوجین می‌گردد.

       

      پایان نامه

       

      هانت [۴] سازگاری زناشویی ۶۴ زوج را موردبررسی قرار داد و نشان داد که مذهب به‌طور مثبت با سازگاری زناشویی خوشحالی و رضایت زناشویی بالاتر ارتباط دارد و همچنین نتیجه گرفت که مذهب یک عامل مهم در جلوگیری از طلاق است.

       

      تأثیر شگرف مذهبی بر گزینش همسر مخصوصاً از آن جهت اهمیت پیدا می‌کند که اعتقاد مذهبی فقط منحصر به تنظیم روابط انسان با خدا نیست بلکه باورهای مذهبی منشاء بنیادین تلقیات جمعی، شخصیت اساسی و نوع جهان بینی افراد است که این عوامل به نوبه خود می‌توانند بر تکوین تداوم روابط اجتماعی همه افراد خصوصاً زن و شوهر بسیار اثر گذار باشند . درنتیجه استدلال این است که آنهایی که باهم دعا می‌کنند باهم زندگی می‌کنند زیرا بنا بر گزارش های تحقیقاتی در صورت ناهمسوگرایی مذهبی حفظ اعتماد و اطمینان زن و شوهر نسبت به هم غیر محتمل به نظر می‌رسد

       

      -[۱] religious orientation

       

      [۲]- Taylor

       

      -[۳] Durkheim

       

      [۴] – Hunt

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1399-06-07] [ 11:22:00 ب.ظ ]




    1. مشکلات و اختلافات مربوط به ارتباط و صمیمیت از یک طرف و تعادل قدرت و ساختار نقش در رابطه از طرف دیگر موضوعات اصلی و محورهای زوج‌های آشفته محسوب می‌شوند. (خسرو جاوید و رفیعی نیا، ۱۳۸۳)

       

      در یک مطالعه از ۱۱۶ درمانگر خواسته شد مشکل ترین حوزه های مشکلات زوجین را درجه بندی کنند. در این مطالعه به ترتیب ارتباطات، انتظارات غیرواقعی، ساختار قدرت، مشکلات فردی شدید، تعارض و فقدان عشق و نشان ندادن علاقه مهم‌ترین جنبه‌های مشکلات زناشویی بودند (رایس، ۱۹۹۹؛ به نقل از سودانی،۱۳۸۵).

       

       

       

      ۲-۱۶- تعارض های زناشویی:

       

      زندگی زناشویی همواره با دورنمایی زیبا برای زوجین آغاز می‌شود اما به دلیل تفاوتهای بین زن و شوهرها که ناشی از تربیت در محیط متفاوت است و همچنین عدم شناخت کافی، پس از چندی مشکلات بروز می‌کند که چنانچه با تدبیر و درایت با آن‌ها برخورد نشود می‌تواند بنیان زندگی خانوادگی را به مخاطره بیندازد. با انتظارات سطح بالایی از رضایت زناشویی را گزارش می‌کنند (مارکمن و هالوگ،۱۹۹۸).

       

       

      احتمالا همه در این امر اتفاق نظر دارند که در هنگام تعارض انسانها، بر سر یک دو راهی مبنی بر انجام یا عدم انجام کاری قرار می‌گیرند. چرا که تعارض زمانی بوجود می‌آید که از یک طرف یکسری مسایل ما را به طرف کاری می‌کشاند و مسایل دیگر باعث می‌شود از انجام آن کار منصرف شویم. این حالت تقریبا برای همه ما بوجود می‌آید؛ که ممکن است در شدت و دفعات باهم فرق داشته باشد که اینها را می‌توان نتیجه ویژگیهایی ازجمله میزان قدرت، تصمیم گیری، رشد فکری؛ موقعیت سنجی، استانه تحمل الویت سنجی، تعیین هدف زندگی و … دانست. به‌طورکلی انسان زمانی دچار تعارض می‌شود که دو نیرو در دو جهت مخالف به یک اندازه به انسان فشار وارد می‌آورند. شاید علت اصلی تعارض همین یکسان بودن فشار این دو نیرو باشد، چرا که اگر یکی بردیگری غلبه پیدا کند، به‌طور حتم انسان در جهت همان نیرو حرکت خواهد کرد و همین امر باعث حل تعارض می‌گردد (شاملو،۱۳۸۴).

       

      تعارض محصول الزامی زندگی مشترک است. هنگامی که دو نفر، به‌عنوان یک زوج، باهم زندگی می‌کنند تعارض بروز خواهد کرد. به دلیل ماهیت تعارض زوجها، اوقاتی پیش می‌آید که عدم توافق مشاهده می‌شود یا نیازها برآورده نمی‌شود در نتجه همسران نسبت به یکدیگر احساس خشم، نارضایتی می‌کنند؛ بنابراین وقتی قرار است که تعارض یا کشمکش بروز کند باید زوجها را برای آن آماده کرد، نه فقط برحسب توانایی برقراری ارتباط بلکه با توجه به کاربرد یک راهبرد مشکل نظامدار که به جلسه‌های حل تعارض، نظم و سازمان می‌دهد (برنشتاین،۱۹۸۶، ترجمه سهرابی،۱۳۸۲).

       

      گوردین، فی، بردن، کوتر (۱۹۸۷) معتقدند تعارض زناشویی در مورد هر زوج به‌طور معنی‌داری با زوج‌های دیگر متفاوت است. این تفاوت نه فقط در مورد مسایل ویژه بلکه مهمتر از آن از لحاظ طول مدت و شدت تعارض وجود دارد. بر این اساس، درمانی مناسب برای سطح بسیار شدید (یعنی شدت و طول مدت) اختلال زناشویی ارائه می‌گردد. آن‌ها زوجها را برحسب چهار سطح اختلال زناشویی توصیف می‌کنند. سطح اول شامل زوج‌هایی است که تعارض زناشویی را در حداقل درجه و میزان، بروز داده اند. این تعارض اغلب کمتر از شش ماه به طول می‌انجامد و بیشتر اوقات شامل زوجهای تازه ازدواج کرده می‌شود. سطح دوم شامل زوج‌هایی است که تعارض مهمی را تجربه می‌کنند که بیش از شش ماه به طول می انجامد هر چند الگوهای ارتباطی آن‌ها باز و مناسب است، انتقاد و فرافکنی رو به افزایش می‌گذارد. زوجهای سطح سوم با تعارض شدید زناشویی مواجه‍‌ند تعارض غالباً بیش از شش ماه به طول می‌انجامد و فرافکنی بسیار زیاد است. انگیختگی عاطفی و اضطراب و نیز شدت مثلث‌های محیطی بالاست و ارتباط همراه با تعارض مشخص، بسته و قطع است.

       

      درجه انتقاد کردن بالا و سرزنش کردن متداول است. بالاخره ویژگی سطح چهارم آن است که همه ملاکهایی که گوردین در ارزشیابی تعارض زناشویی به کاربرده، در اوج خود و نقطه‌ی بی‌نهایت قرار دارند. ارتباط کاملا بسته است، تبادل اطلاعات بسیار ضعیف، انتقاد کردن بسیار بالا و درد دل کردن و همراهی در روابط اساسا وجود ندارد. زمان ارتباط و انجام فعلیت باهم وجود دارد و یا بسیار اندک است. مشخصه بارز این سطح، مذاکره با یک وکیل حقوقی توسط یکی یا هر دو آنهاست. چنین موقعیتی احتمالا جنبه خصومت دارد تا توافق و آشتی. در اکثر موارد تلاشها برای حفظ ازدواج و از در هم پاشیدگی و جدایی است (کارلسون و همکاران، ترجمه نوابی نژاد۱۳۸۴).

       

      -هالفورد (۱۹۹۱؛ به نقل از موری،۲۰۰۱)بیان می‌کند که چهار طبقه اصلی از متغیرها بر روند رضایت زناشویی با گذشت زمان تأثیر می‌گذارد:

       

      ۱-فرایندهای سازگاری در نظام زوجین

       

      ۲-رویدادهای زندگی تأثیر گذار بر زوجین

       

      ۳-مشخصه های تحمل فردی زوجین

       

      ۴-متغیرهای موقعیتی

       

      فرایندهای سازگاری عبارت‌اند از: فرایندهای شناختی، رفتاری و عاطفی که در طی تعامل زوجین به وقوع می‌پیوندد. کمبودهای خاصی در این فرایندهای سازگاری به نظر می‌رسند که باعث می‌شود زوجین دچار مشکلات زناشویی گردند. اختصاصی، ضعف در مهارتهای ارتباطی و مدیریت نزاع و تعارض مشاهده شده در زوجین درگیر، پیش بینی کننده طلاق و عدم رضایت زناشویی در اولین سال ازدواج می‌باشند (گاتمن، کوئن، کاریو و اسوانسون، ۱۹۸۸، مارکن ۱۹۸۱، مارکن و هالوگ، ۱۹۹۳).

       

      رویدادهای زندگی عبارت‌اند از : مراحل گذر تکاملی و سایر شرایط حاد و قدیمی که بر زوجین یا هرکدام از آن‌ها تأثیر می‌گذارند. مشکلات زناشویی اغلب در طی دوره های تحولات شدید و پیامدهای تنش‌زا گسترش بیشتری می‌یابد (کارنی و برادبری،۱۹۹۵).

       

      مشخصه های فردی عبارت‌اند از: عوامل پیشینه ای، فردی و تجربه ای پایداری که هرکدام از زوجین در روابط زناشویی خود آن‌ها را دخیل می‌کنند. متغیرهای موقعیتی عبارت‌اند از شرایط فرهنگی، اجتماعی که روابط زوجین در آن شکل می‌گیرد(موری،۲۰۰۱؛ به نقل از دهقان،۱۳۸۰).

       

      فشارهای اقتصادی نخستین عامل در بروز ناهماهنگی زناشویی است. زن‌وشوهری که تحت‌فشار روانی اقتصادی هستند با انواع مسایل در حال مبارزه‌اند. این عامل فشار تعارض زناشویی و یا مشکلات موجود زناشویی را آشکار می‌سازد در طول زمان موجود فشار مالی، ارتباط زن و شوهر به‌طور قابل ملاحظه ای تحت تأثیر قرار می‌گیرد. (کارلسون و همکاران، ترجمه نوابی نژاد،۱۳۸۷) عقاید و انتظاراتی که افراد در زمان ورود به زندگی زناشویی و ازدواج دارند و الگوهای خاص بروز عواطف و احساسات پیش بینی کننده مشکلات زناشویی هستند. تحقیر، بی‌احترامی، نفرت، ترس یا طرد احساس زوجین در طی تعامل با یکدیگر، پیشگویی کننده تیرگی روابط و طی کردن مسیر متارکه هست (گاتمن،۱۹۹۴؛ موری،۲۰۰۱).

       

      تعارض در موقعیتهای متنوع رخ می‌دهد و در جریان یک تعارض چندین موضوع مختلف ممکن است بو جود آید. وقتی بین زن و شوهر اختلافی پیش آید، به نتایج خاصی می انجامد، سه نتیجه احتمالی تعارض به شرح زیر است:

       

      ۱-ناپدید شدن ۲-به بن بست رسیدن ۳-حل و فصل مشکل یا تعارض

       

      در ناپدید شدن، موضوعی که موجب تعارض و اختلاف شده است، با گذشت زمان از بین می‌رود. در به بن‌بست رسیدن شرکای زندگی، گیر می‌کنند و هیچ اقدانی نمی‌کنند. این وضعیت ممکن است مشمول توافق برای گذران موقف یا بی تصمیم و بلا تکلیفی توافق برای مخالفت ورزی برای مدت طولانی تر، یا رسیدن یک کناره‌گیری (بی‌تفاوتی) همراه با جبهه گیری واقعی گردد. در حل مشکل، زن و شوهر برای خاتمه دادن به تعارض دست به کار می‌شوند (میلر و همکاران، ترجمه بهاری،۱۳۸۱).

       

      [۱]- Markman

       

      [۲]- Hahlweg

       

      [۳]- Bernstein

       

      [۴] – Gurdein

       

      [۵]- Fay

       

      [۶]- Barden

       

      [۷]- Kautto

       

      [۸]- G.Karlssin

       

      [۹] – Morry

       

      [۱۰] -Gottman.

       

      [۱۱]- Cowen

       

      [۱۲]- Karrio

       

      [۱۳]- Swinson

       

      [۱۴]- Karney

       

      [۱۵]- Bardbury

       

      [۱۶] – S.Miller

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:22:00 ب.ظ ]




    1. گاه دیده می‌شود مرد یا زن دائماً در صدد هستند خود را با رفتارها و انتظارات همسر، چه غلط و چه صحیح، سازش و تطبیق دهند. این حالت با وضعیف سازگاری مثبت، صبر و بردباری که لازمه هر زندگی جمعی و گروهی است، تفاوت دارد (کر، ۲۰۰۳؛ به نقل از لورانس لیتواک، ۲۰۰۶).

       

      گاه دیده می‌شود در خانواده ای روابط اعضا نسبت به یکدیگر توام، با تحقیر و سرزنش و رفتارهای تند و خشن و اهانت آمیز است. بعضی اوقات در خانواده اشتباهات و خطاهایی از اعضا سر می زند و یا ما تصور می‌کنیم همسر و فرزندانمان آن گونه که مورد انتظارمان بوده رفتار نکرده‌اند، در چنین مواقعی سرزنش کردن فرد خاطی باعث می‌شود که در اعضای خانواده احساس حقارت به وجود آید و این روند ایجاد شده باعث وجود تنش و جنجال در خانواده می‌شود (مانکینی، ۲۰۰۱؛ به نقل از لورنز، ۲۰۰۳).

       

      ازجمله موانع بر سر راه تغییر زندگی زناشویی این است که گرفتاریها را به‌عنوان صفت و خصیصه همسر تلقی کرده و گناه را برگردن او می اندازیم. وقتی همسر خود را مسئله قلمداد می‌کنیم ممکن است که نتیجه گرفته شود که کاری از شما ساخته نیست و بعد برای آنکه وضع را از آنچه هست وخیم تر کنید، احتمالا مسئله را به قدری بزرگ می‌کنید که حتی فکر امکان اصلاح شرایط به نظر شما غیر ممکن می‌رسد (بک، ترجمه قرچه داغی، ۱۳۸۵).

       

      دانلود پایان نامه

       

      دانلود پایان نامه

       

      تعارض می‌تواند به علل زیر بوجود آید:

       

      ۱-تفاوت در تصور و برداشت از ا طلاعات حسی

       

      ۲-مخالفت باورها، تغییرها، توقعات و ارزشها

       

      ۳-آشفتگی احساسات، رقابت بین خواسته‌ها و رغبت ها

       

      ۴-تخطی رفتارها. (میلر و همکاران، ترجمه بهاری، ۱۳۸۵).

       

       

       

      منابع عمده تعارض عبارت‌اند از:

       

      ۱-بافت اجتماعی: تغییر یک فرایند غیر قابل اجتناب است که می‌تواند هم فرصتهایی را برای رشد و سازگاری ایجاد کند یا منجر به حالت تدافعی و انزوا شود. به هر حال تغییر در ابتدا برای افراد و روابط استرس زاست. تغییر روابط و نقش‌ها برای زوجین امروزی چالش انگیز است. تغییرات اجتماعی مثل دو شغله بودن، تقسیم مسئولیت‌های والدین، عوامل استرس‎زای اقتصادی، بی ثباتی اجتماعی، منابع بالقوه تعارض می‌باشند. (لانگ و یانگ،۱۹۹۸).

       

      ۲-استرس موقعیتی: گاهی اوقات، وقایع پیش بینی شده و پیش بینی نشده احتیاج به سازگار شدن دارند و ممکن است ایجاد تعارض کنند. بیماریهای مزمن، مرگ والدین سالمند، بحران‌های مالی، مشکلات مربوط به فرزندان، اغلب ایجاد کننده تعارض هستند. درجه و شدت اثر این عوامل بستگی به مهارت زوجین در چگونگی مواجه با این عوامل دارد (شریعتمداری، ۱۳۸۳).

       

      ۳- نظریه تفاوتهای ادراکی: یک منبع ایجاد تعارض این است که طرفین یک موقعیت را به‌طور متناوب موردتوجه قرار می‌دهند. تعارض با تفاوت ادراک و فهم و مو ضوع شروع و به‌صورت رفتاری و هیجانی اشکار می‌شود. به‌طورکلی دو دیدگاه با نظریه ادراکی وجود دارد: مدل متمرکز به هیجان و مدل متمرکز بر عمل. در الگوی متمرکز برهیجان علت تعارض و حالتهای روان‌شناختی را در نظر می‌گیرند، در حالیکه در الگوی متمرکز بر عمل رفتار را به‌عنوان کانون اساسی و مهم در نظر می‌گیرد (لانگ و یانگ،۱۹۹۸).

       

      ۴-نظریه برابری: درک افراد از برابری در روابط، بوسیله ارزیابی از نتایج مشخص می‌شود؛ به عبارت دیگر شخص به آنچه که از روابط به دست آورده و آنچه همسرش دریافت کرده است، توجه می‌کند. اگر یکی از آن‌ها احساس کند روابط غیر عادلانه و نابرابر شده است منجر به تنشهای روان‌شناختی می‌شود و این تنشها باعث بروز تعارض می‌شود. برای مثال در یک زوج دو شغلی، یک شخص ممکن است در توزیع مسئولیت‌های منزل، احساس بی‌عدالتی کند (همان منبع).

       

      تئوری برابری فرض می‌کند که اشخاص در روابط غیرمنصفانه مشارکت می‌کنند احتمالا از آن روابط ناراضی هستند هنگامی که فرد در شرایطی قرار می‌گیرد که برای یکی از قواعد برابری بی فایدگی را تجربه می‌کند احساس نارضایتی کرده و بیشتر بر پایان رابطه توجه دارند (دهقان،۱۳۸۰).

       

      ۵-نظریه تبادل (معاوضه): تئوری مبادله درزمینهی تعارض، تحلیلی شبه اقتصادی از تعامل بین دو نفر ارائه می‌کند. تعامل در قالب هزینه ها وپاداشتهایی که این دو نفر برای یکدیگر بوجود می‌آورند نگریسته می‌شود و جنبه دو طرفه پاداشها، تنبیه‌ها یا هزینه‌ها توجه می‌شود (برنشتاین؛ به نقل از پور عابدی و منشی،۱۳۸۰).

       

      تعارض و اختلافات زناشویی، از ابتدا به‌عنوان تابعی از نرخهای تقویت و تنبیه مفهوم سازی می‌شود. شاید مناسب‌ترین واژه برای تقویت یا پاداش واژه رضایت و برای تنبیه یا هزینه واژه نارضایتی باشد؛ بنابراین نظریه مبادله بر این باور است که افراد می‌کوشند تا میزان رضایت (پاداش) را به حداکثر و میزان نارضایتی (هزینه) را به حداقل برسانند. بعضی از پاداشتهایی که زوجها مبادله می‌کنند شامل پول، اجناس، عشق، مقام اجتماعی و اطلاعات است (فورن هام،۱۹۸۳؛ به نقل از یانگ،۱۹۹۸).

       

      فرضیه کلی این تئوری این است که افراد در جستجوی موقعیتهایی هستند که در آن پاداشها از هزینه ها بیشتر باشد و از رفتارهایی که مستلزم هزینه زیاد است اجتناب کنند ؛ بنابراین فرد A تاجایی نسبت به فردB قدرت دارد و می‌تواند بر رفتارهای او تأثیر بگذارد که قادر باشد پاداشها و هزینه‌هایی که برای فرد B وجود دارد کنترل یا تعیین کند. آنچه که یک شخص در یک رابطه دریافت می دارد. با آنچه در آن رابطه هزینه کرده است باید تا حدودی برابر باشد. عدم تعادل هزینه ها و دریافت ها باعث تعارض و عدم رضایت فردی که سهم کمتری از منابع را می‌برد می‌شود و می‌تواند وضعیت کل خانواده را به مخاطره بیاندازد (ریچر،۲۰۰۰؛ به نقل از ذوالفقارپور،۱۳۸۰).

       

      ۶-نظریه اسناد : این نظریه نشانگر آن است که واکنش مردم به یک مشکل، بر مبنای عقایدشان در مورد علت مشکل است. در زندگی زناشویی علت مشکل را به همسر نسبت دادن و مسئولیت شخصی را برای ایجاد تعارض نپذیرفتن یک روش معمولی است تا شخص نسبت به خود احساس بهتری داشته باشد بدون اینکه تعارض را حل کند (بوکام، پستین، ۱۹۹۰؛ به نقل از یونگ،۱۹۹۸).

       

      جاکوبسن و دیگران دریافتند که زوجهای درمانده، رفتار منفی و همراه با عدم همکاری همسران خود را به عوامل درونی اسناد می‌دهند و از این طریق حداکثر برخورد منفی خود را تضمین می‌کند. بالعکس احتمال می‌رود که زوجهای غیر درمانده رفتارهای پاداش دهنده و مثبت همسران خود را بیشتر به عوامل درونی نسبت دهند (برنشتاین؛ به نقل از پور عابدی، ۱۳۸۰).

       

      درواقع زوجهای درمانده بر رفتار منفی همسران خود تاکید می‌کنند و رفتار مثبت آنان را به حساب نمی‌آورند در حالی که زوجهای غیر درمانده بر اعمال مثبت تاکید می نمایند و اعمال منفی که ممکن است انجام شود را موردتوجه قرار نمی‌دهند.

       

      گاهی به‌جای تلاش برای تغییر رفتار نامطلوب همسر، باید انتظارات و باورهای همسر ناراضی دوباره بررسی و احتمالا اصلاح شوند. مطلاعات میدانی و پژوهشهای آزمایشگاهی روی تعارض نشان داده که وقتی افراد بدانند در حل مسایل کنترل دارند، به‌طور موثرتری با حوادث و رویدادهای منفی زندگی سازگار می‌شوند.

       

      ۷-نظریه رفتاری : در مقابل تئوری اداراکی، تئوری رفتاری تعارض معتقدند که فهم و درک عمل و رفتار همسر در زمان تعارض و نیز جستجوی رفتارهای جدید برای کنترل تعارض مهم است (یونگ، ۲۰۰۰).

       

       

      کنترل و مدیریت موفق آمیز موارد زیر را شامل می‌شود: روشن شدن وظایف و تعهدها، تعیین مرزهای بین شخصی، کمک به سهیم شدن در تصمیم گیری ها و استفاده از رابطه باز.

       

      موقعیتی که این نظریه را روشن می‌سازد این است که همسری که دیگری را تحقیر می‌کند و مورد انتقاد قرار می‌دهد و او بجای اینکه با رفتار کلامی برخورد کند خانه را ترک می‌کند و این ترک خانه منجر به افزایش تعارض می‌شود تا حل آن. تمرکز تئوریهای رفتاری بر تغییر رفتار در هر دو همسر است.

       

      ۸- نظریه رشد: مطابق این نظریه، تعارض نتیجه تجارب زوجین درزمینهی استرس پیش بینی شده و پیش بینی نشده در مراحل تکامل هست. بدین معنی که در جریان انتقال از یک مرحله رشدی به مرحله دیگر مشکلاتی بروز پیدا می‌کند. تولد و پرورش یک کودک تغییرات زیادی در ساختار و استقلال درون خانواده ایجاد می‌کند که این مستلزم سازگاری در تمام اعضای خانواده است (دوفی، ۱۹۹۹).

       

      گذر از یک مرحله رشدی به مرحله دیگر پیشرفت خانواده را در بالاترین سطح استرس قرار می‌دهد. این استرس‌ها و تغییرات برای سازگاری موفقیت‌آمیزساختار جدید مورد نیاز است. انتقال ها لزوما استرس زا نیستند و در محدوده طبقه بندی مراحلی که شخص در دوره زندگی اتخاذ می‌کند قرار نمی‌گیرند. سازگاری با استرس بر این مسئله تکیه دارد که خانواده در برخورد با شرایطی که با آن مواجه می‌شود چگونه می اندیشد و چه می‌کند و نحوه سازگاری با موقعیتهای استرس آور تحت تأثیر ارزیابی ضرورتها، وظایف آن‌ها و نیز منابع موجود (منابع مادی، فیزیکی، روانی، اجتماعی) قرار دارد (السون،۱۹۹۹؛ به نقل از شفیعی نیا، ۱۳۸۱).

       

      ۹-نظریه مذاکره : نظریه گفتگو مربوط به درک علت تعارض زوجهاست. نظریه گفتگو تعارض را درنتیجه شکست استراتژی گفتگو می داند. استراتژی گفتگو و نحوه عمل مثل تشویقهای کلامی در رابطه می‌تواند مؤثر باشد؛ بنابراین شیوه ها و رفتارهای گفتگو بجای نیازهای واقعی علت تعارض می‌شود؛ مثلا زن دوست دارد که شوهرش عصر در خانه باشد، بنابراین او شوهر را با فعالیت جنسی به خاطر ماندن در خانه پاداش می‌دهد. زن تلاش می‌کند که نیازهای شوهرش را برآورده کند و او را بازی فعالیت جنسی بیشتر بعنوان راه حلی که به نفع هر دوی آنهاست در خانه نگه می دارد. اگر موفق نشود وقتی شوهرش با دوستانش بیرون می‌رود شروع به شکایت و انتقاد می‌کند و درنتیجه شوهر بیشتر به دوستانش تمایل پیدا می‌کند، زن نیز ممکن است با کاهش فعالیت جنسی رفتار شوهرش را تلافی کند و با این روش او را وادار به پذیرفتن راه‌حل خویش کند (یونگ،۲۰۰۰).

       

      [۱]- M.Kerr.

       

      [۲]-J.A.Macinni.

       

      [۳] – Equall Theory.

       

      [۴]-Furnham.

       

      [۵]-Richer.

       

      [۶]-Baucom.

       

      [۷]-Epistein.

       

      [۸]- Jacobson

       

      [۹]-Deve:Opmental Theory

       

      [۱۰]-Duffy

       

      [۱۱]-Elson

       

      [۱۲]Negotiation Theory

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ب.ظ ]




    1. متخصصان علوم اجتماعی کشف کرده‌اند که عشق، تنها زمانی تداوم می یابد که با اختلاف عقیده ها به‌طور باز برخورد شود. کوپر اسمیت درزمینهی مزایای تعارض عقیده دارد: نخستین مزیت تعارض آنست که، برخی که اختلاف سلیقه و عدم توافق خود را به‌طور آشکار بیان می‌کنند و کودکانی به بار می‌آورند که از خصوصیات بسیار ارزشمند اعتمادبه‌نفس بالا برخورددارند. فایده دیگر تعارض آن است که از رکود جلوگیری می‌کند. علاقه و کنجکاوی را برمی‌انگیزد و خلاقیت را پرورش می‌دهد جان دیویی می گوید:«تعارض، خرمگس تفکر است، تعارض ما را به حرکت وا می‌دارد تا مشاهده کنیم و به خاطر بسپاریم. تعارض ابتکار را برمی انگیزد. ما را از انفعال مطیعانه بیرون می‌راند و وادار می‌سازد که به توجه و ابداع روی آوریم. تعارض جزء لاینفک نبوغ و تفکر است» (بولتون، ترجمه سهرابی،۱۳۸۴).

       

       

       

      انواع تعارض:

       

      همه اختلافهای زناشویی، از آزردگی های روزمره تا جنگهای بی امان، درواقع در یکی از این طبقات جای می‌گیرند:

       

      مشکلات دائمی:

       

      متأسفانه اکثر اختلافات زناشویی یعنی ۶۹ درصد در این طبقه قرار می‌گیرند. اینها مشکلاتی هستند که علی‌رغم وجود آن‌ها، زوج‌ها از زندگی زناشویی خود بسیار راضی اند، زیرا برای کنار آمدن با مشکلات راهی پیدا کرده‌اند. آنان آموخته اند که این مشکل را در جای خود نگه دارند. این زوجها به‌طور مشهودی درک می‌کنند که این مشکلات جزء گریز ناپذیر روابط اند. درست مانند کسالتهای جسمی مزمن که بالا رفتن سن گریز ناپذیر می‌شوند. ممکن است از این مشکلات خوششان نیاید اما با اجتناب از موقعیتهایی که آن‌ها را بدتر می‌کند و یا به کار گرفتن راهکارها و اموری که در مواجهه با آن‌ها یاری می رساند، با آن‌ها مقابله می‌کنند (گاتمن، ترجمه مصباح و همکاری،۱۳۸۵).

       

       

       

       

      -مشکلات حل شدنی:

       

      این مشکلات ممکن است در مقایسه با مشکلات غیر قابل حل، نسبتا ساده بنظر برسد اما می‌تواند به رنج بسیار میان زن و شوهر منجر شود. قابل حل بودن یک مشکل به معنای حل آن نیست. وقتی یک مشکل حل شدنی به تنش بسیار می‌انجامد، به دلیل این است که زوجها روش های کارآمد برای غلبه بر آن نیاموخته‌اند (گاتمن، ترجمه مصباح و همکاران،۱۳۸۵).

       

       

       

      -تعارض میان احساسات:

       

      ازآنجاکه وجود تفاوت میان انسانها امر اجتناب ناپذیری است. در هر روابط مهمی ممکن است احساسات خصمانه نیرومندتر، تعارض‌هایی بوجود آورند که معمولاً با بکارگیری شیوه حل مسئله قابل حل است (بولتون، ترجمه سهرابی،۱۳۸۴).

       

       

       

      ۲-۱۶-۳- فرآیند تعارضات زناشویی:

       

      ۱-مرحله ابتدایی: مشخصه این مرحله، نومیدی فزاینده، سرخوردگی، احساس ضربه و خشم است و افکار یک همسر یا هر دو بر ویژگی منفی شریک دیگر آن چیزی نبوده که قابل انتظار بوده است. همسران هنوز درباره آینده ازدواجشان و تلاش برای حل مشکل از طریق ابراز احساسات و یا تلاش برای خشنود سازی همسر دیگر خوش بین هستند (میلر، ترجمه بهاری،۱۳۸۵).

       

      ۲-مرحله میانی: طی این مرحله خشم و آزار افزایش و شدت می یابد، زوجین انتظار دارند شریکشان به شیوه‌های منفی مشخص رفتار کنند. در این مرحله شروع بی تفاوتی فزاینده گزارش می‌شود. بعضی از همسران شروع به سبک و سنگین کردن مزایا و معایب ازدواج خود می‌کنند و تصمیم می‌گیرند که آیا به ازدواج خود ادامه بدهند یا آنرا فسخ کنند. تلاش برای خشنود سازی همسر کمتر دیده می‌شود اما تلاش برای حل مسئله افزایش می یابد (میلر، ترجمه بهاری،۱۳۸۵).

       

      ۳-مرحله پایانی: در این مرحله احساس و ابراز خشم زوجین به خود، دیده می‌شود. احساس اعتماد کاهش یافته و احساس بی تفاوتی و درماندگی افزایش می یابد. رایج ترین افکار طی این مرحله مربوط به خاتمه ازدواج و تعیین دقیق نحوه انحلال آن است. به هر حال هنوز ممکن است ابهاماتی وجود داشته باشد. قبل از این مرحله مشاوره به ندرت دنبال می‌شود؛ اما در این مرحله بسیاری از ازدواج‌ها به آخرین تلاش خود برای نجات ازدواج یا ترک آن، به زناشویی درمانی اقدام می‌کنند (میلر، ترجمه بهاری،۱۳۸۵).

       

       

       

      فرایند حل تعارض:

       

      میلر و همکاران معتقدند: قبل از رسیدن به هر نتیجه ای، زن ها و شوهرها فرایند تلاش برای برخورد کردن با مشکلات را طی می‌کنند. شیوه عمل آن‌ها معمولاً یکی از موارد زیر است:

       

      ۱-اجتناب کردن: در رویارویی با مسئله ای بالقوه تعارض انگیز، برخی زن و شوهر ها سعی می‌کنند از طریق پرحرفی از کنار آن گذشتن، یا تغییر موضوع، آن را تلطیف کنند. آن‌ها برای اجتناب از تعارض، سعی می‌کنند اهمیت موضوع را نادیده بگیرند یا حتی انکار کنند.

       

      ۲-ترغیب کردن: گاهی مواقع زن و شوهرها می‌کوشند یکدیگر را به فکر کردن درباره روش برخورد با مسئله ترغیب کنند. یکی از همسران ممکن است باقدرت بیشتر و با زور کلک، دیگری را راضی یا ترغیب و طرف مقابل نیز سرانجام اطاعت کنند. این روش برخورد می‌تواند مسئله را حل و فصل کند اما حاصل آن (غالباً) احساسات منفی دو طرفه است.

       

       

      ۳-آشتنی کردن: راه دیگر برای رفع تعارض، آشتی کردن است؛ یعنی رسیدن به راه حل از طریق مصالحه، در اینجا هر یک از زن و شوهرها خاضعانه به یکدیگر امتیازاتی می‌دهند که برای دیگری مهم است. این راه حل ممکن است مؤثر افتد اما ممکن است برای هر دو طرف کاملا رضایت آمیز باشد یا نباشد.

       

      ۴-بلاتکلیفی : با این فرایند همسران درباره راه حل ها بحث می‌کنند و به آن‌ها نزدیک می‌شوند، اما هرگز به جواب نمی‌رسند. آن‌ها در حین جر و بحث های خود صورت مسئله را پاک می‌کنند. ساعت ها حرف می‌زنند اما ذره‌ای عمل نمی‌کنند. این روش در دراز مدت رضایت‌بخش نیست.

       

      ۵-مشارکت جویی: این فرایند از مصالحه فراتر می‌رود. در این فرایند، هر یک از زوجین درصدد هستند که راه حلی برای مسئله پیدا یا ابداع کنند که به نفع هر دوی آنهاست. در این فرآیند، زن و شوهر هر دو باهم هماهنگ می‌شوند و کل اطلاعات و آگاهی خود را برای درک و فهم تعارضاتشان به کار می‌گیرند و یک راه حل عملی ابداع می‌کنندکه اساس توافق و رفاقت است و تصمیم گیری به نفع هر دو است (میلر و همکاران، ترجمه بهاری،۱۳۸۵).

       

       

       

      [۱]-Bulton

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ب.ظ ]




    1. طبق نظریه خود­تعیین­گری همه افراد در سه نیاز بنیادین روان‌شناختی خودمختاری، شایستگی و ارتباط سهیم هستند (رایان و دسی، ۲۰۰۸). خودمختاری با خودسازماندهی[۱]، تایید رفتار خود و حق انتخاب داشتن در اعمالی که فرد انجام می­دهد (رایان و کنل[۲]، ۱۹۸۹؛ به نقل از دسی و رایان، ۲۰۰۸) شایستگی با احساس مؤثر بودن در اعمالی که فرد انجام می­دهد (وایت،[۳] ۱۹۵۹، دسی، ۱۹۷۵، اسکینر،[۴] ۱۹۹۵؛ به نقل از دسی و رایان، ۲۰۰۰) و ارتباط با احساس مرتبط بودن با دیگران و داشتن حس تعلق به اجتماعی که فرد در آن است (دسی و رایان؛ ۱۹۹۱؛ ریس و پاتریک[۵]، ۱۹۹۶؛ به نقل از دسی و رایان، ۲۰۰۰)، تعیین می­شود.

       

      ارضا سه نیاز بنیادین روان‌شناختی تا حد زیادی بستگی به محیطی دارد که در آن فعالیت انجام می‌شود. نظریه خودمختاری بین دو نوع از محیط‌های بین شخصی تمایز قائل می‌شود (دسی و رایان،۲۰۰۰). محیطی که گفته می‌شود حامی خودمختاری است و آن موقعی است که دیگران مهمی چون مدیران و معلمان با بهره گرفتن از یک زبان غیر تحکم­آمیز در یک تبادل اطلاعات فرد رابه انتخاب کردن و شرکت درفرآیند تصمیم ­گیری تشویق می‌کنند (مثال استفاده از مدل‌های عمل­کننده مانند ممکن است، می‌توانید و غیره) که نوعاً جو خوبی را جهت درگیرشدن فرد در فعالیت فراهم می‌کند و از گرایش به فعالیت فرد تقدیر به عمل می‌آورد. بر­عکس هنگامی که گفته می‌شود محیط کنترل­ کننده است دیگران مهم با بهره گرفتن از یک زبان تحکم­آمیز در یک تبادل اطلاعات به فرد فشار می‌آورند تا به شیوه مشخصی عمل نماید (مثال استفاده از مدل‌های عمل­کننده مانند باید و می‌باید). ارضا نیازهای بنیادین روان‌شناختی قویاً با انگیزش خودمختارانه و به­زیستی در حوزه­های متعدد مرتبط است. پیش ­بینی می‌شود جنبه‌های از محیط که باعث ارضا نیازهای بنیادین روان‌شناختی می‌شوند نتایج مثبتی را در بر دارند در حالی که جنبه‌های از محیط که موجب بلوکه شدن ارضا نیازهای بنیادین روان‌شناختی می‌شوند نتایج منفی به همراه دارند (دسی و رایان، ۲۰۰۸).

       

      نظریه خودمختاری اهمیت نیازهای بنیادین روان‌شناختی را به دلایل زیر می­داند. الف) پرداختن به چالشهای بهینه و تجربه کردن رهبری یا سودمندی در جهان اجتماعی و جسمانی ب) جستجوی دلبستگی­ها و تجربه احساس ایمنی، تعلق و صمیمیت با دیگران ج) خوسازماندهی و تنظیم رفتار خود فرد (و اجتناب از کنترل دیگر پیرو) که تمایل برای کارکردن برای یکپارچگی و بهم­ پیوستگی درونی میان اهداف و تقاضاهای تنظیمی را شامل می­شود بیان می­ کند.

       

      پایان نامه - مقاله

       

      سه نیاز بنیادین روان‌شناختی تحت شرایط مناسب، افراد را به سوی اشکال شایسته­تر، حیاتی­تر و به لحاظ اجتماعی یکپارچه شده رفتار راهنمایی می­ کنند. اگرچه ظرفیت آگاه بودن از ارضا این نیازها البته برای دستیابی به آن‌ها مهم است، گرایشهای کلی با این سه نیاز ارتباط دارند و فواید انطباقی را همان‌طور که اکنون ما به‌طور خلاصه بحث می­کنیم را می­رسانند.

       

       

       

      ۲-۱۷-۱- نیاز به شایستگی

       

      در نیاز به شایستگی به دلیل ایجاد یک یادگیری مورد علاقه آشکار، ارگانیزم بهتر می ­تواند با چالشهای جدید در بافتهای متغیر انطباق پیدا کند. نیاز برای شایستگی که در فعالیت برانگیخته شده به‌طور درونی آشکار می­شود می ­تواند رشد شناختی، حرکتی و اجتماعی را تحریک کند (الکایند[۶]، ۱۹۷۱؛ وایت[۷]، ۱۹۵۹؛ به نقل از دسی و رایان،۲۰۰۰). تمایل کلی شایستگی بازی حرکتی اولیه، دستکاری کردن اشیا و اکتشاف پیرامون، به سوی عمل و فعالیتهایی که به‌طور خاصی با تعامل اجتماعی مؤثر و بقای جسمانی مرتبط هستند توسعه یافته و متمایز می­شود. ذات تعاملی نیاز برای شایستگی است که، این چنین یک خصیصه انطباقی و به‌طور عمیقی ساختمند ذات انسان را ایجاد می­ کند. این تمایل گسترده فواید کارکردی نیز دارد تا جایی­که اجازه می­دهد تا استعدادهای منحصر به فرد افراد در یک گروه حداکثر شود و این تمایز می ­تواند به‌طور سازگاری فوایدی را برای تمامی اعضای گروه تولید کند. در حقیقت تلاش برای شایستگی به‌عنوان یک گرایش نسبتاً کلی می ­تواند به‌عنوان ریشه واقعیت بخشیدن به شایستگیهای انطباقی خاص و کارکرد منعطف گروه‌های انسانی در تقاضاهای محیطی تغییرکننده بافت نگریسته شود؛ اما به‌طور کنایه دارتری انگیزش شایستگی که هدف مجاور لذت بردن در مؤثر بودن را دارد (وایت، ۱۹۵۹؛ به نقل از دسی و رایان، ۲۰۰۰) یک مکانیزم محتوای خاص نیست بکه بیشتر یک تمایل نسبتاً غیراختصاصی انسانها است.

       

       

      ۲-۱۷-۲- گرایش به ارتباط

       

      شبیه به شایستگی، گرایش به ارتباط، یک خصیصه طراحی شده عمیق را، از ارگانیزم­های اجتماعی، بیشتر از یک پیوند ساده ژن-رفتار بازتاب می­دهد. در انسانها نیاز برای ارتباط، اشکال ابراز گونه خاص خود را دارد. اشکالی که به‌طور واضحی دستخوش بسط (پیچیدگیهای) پی در پی تکامل زیستی و فرهنگی قرارگرفته­اند، اما نگرش ما این است که خود نیاز، در سرتاسر این تغییرات نسبتاً ثابت باقی مانده است. در مدت دوره انطباق تکاملی، ارتباط انسانی، یک صفت برآیند شده (معلول) تازه نبود بلکه عنصری از یک ساختار عمیق بود که به‌طور فزاینده­ای بسط داده شد و تحت تحمیل­های انتخابی اصلاح شد. تمایل به تماس نسبتاً وسیع با دیگران یک نتیجه از تمایلات موجود قبل از این، برای مراقبت و حمایت کردن فرزندان بود. برای پستانداران که قبلاً یک دوره وابستگی طولانی و یک تمایل پیش از تولد برای نوع دوستی دو جانبه را داشتند ضرورت اجتماع برای شکار و چالشهای تازه­ای که آن ارائه کرده بود بسطی از احساس بنیادین دلبستگی و ارتباط با اعضای گروه غیرخویشاوند را لازم کرد (ویلسن[۸]، ۱۹۹۳؛ به نقل از دس و رایان، ۲۰۰۰)، تمایل به رابطه داشتن با گروه، برای تماس داشتن و مراقبت، برای درونی­سازی نیازها و ارزشهای گروه، برای هماهنگی با دیگران. در چنین شرایطی، یک گروه بهم­پیوسته، به‌طور واضحی، حمایت قابل توجه­تری را نسبت به یک سازمان اجتماعی کمتر بهم پیوسته، فراهم می­کرد (استیون و فیسک[۹]، ۱۹۹۵؛ به نقل از دسی و رایان، ۲۰۰۰). به­علاوه برای ارزش انطباقی، اشتراک منابع و حمایت متقابل بود که ارتباط حاصل شد، نیاز برای تعلق داشتن یا ارتباط، یک مبنای انگیزشی را برای درونی­سازی فراهم می­کرد. ارسال موثرتر دانش، هدایت گروه را به سوی فرد و یک سازمان اجتماعی بهم پیوسته تر، تضمین می­کرد. بدین­سان فایده انطباقی ارتباط در سطح فردی، تحلیل تکاملی آشکار است و نیز ممکن است در سطح انطباق و بقا گروهی، نیز مناسب باشد (شلدون[۱۰]، ۱۹۹۹، به نقل از دسی و رایان، ۲۰۰۰).

       

      از دیدگاه ارگانیزمی، ارتباط، بخشی از تمایل سازماندهی کلی­تر آشکار، در زندگی جاندار است به این دلیل که، همچون ارگانیزمهای اجتماعی، وقتی که افراد به‌طور بهینه عمل می­ کنند توسط هویت اجتماعی بزرگتر، سازماندهی شده ­اند و نیز خودشان را سازماندهی کرده­اند (رایان، کال[۱۱] و دیگران، ۱۹۹۷؛ به نقل از دسی و رایان، ۲۰۰۰). چیزی که به‌طور پویا، مورد تمرکز و توجه ارائه­های بالینی است این حقیقت است که نیاز برای ارتباط می ­تواند گاه­گاهی با تمایلات خود سازماندهی رقابت کند یا متعارض شود. محصول غنی روان انسان بر اثر تقابل تمایلات انطباقی عمیق، برای خودمختاری (یکپارچگی فردی) و ارتباط (یکپارچگی فرد درون یک کل اجتماعی بزرگتر) که بخشی از میراث قدیمی ما هستند، طوری بنا شده است که تحت شرایط بهینه مکمل خواهند بود، اما می­توانند تحت شرایط کمتر بهینه متضاد شوند.

       

      [۱]- Self-organizing

       

      [۲] – Connel

       

      [۳] -White, R. W.

       

      [۴]- Skinner, E. A.

       

      [۵]- Reis, H. T., & Patric, B. P.

       

      [۶] -Elkind, D.

       

      [۷] -White, R. W.

       

      [۸]- Wilson, J. Q.

       

      [۹]- Steven, L. E., & Fisk, S. T.

       

      [۱۰] – Sheldon, K. M.

       

      [۱۱] – Kuhl, J.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم