پایان نامه بررسی وضعیت کتابخوانی بین مددجویان ندامتگاههای شهر خرمآباد |
کلید واژهها: خواندن ، عادتمطالعه، مددجویان، ندامتگاههای شهر خرمآباد، مطالعه، نگرش خواندن
1-1مقدمه
از زمانی که خط اختراع شد و بشر توانست اندیشههایش را به شکل ثبت شده نگهداری نماید و به سایر انسانها انتقال دهد یکی از اهدافش خوانده شدن این دانش مکتوب بوده است. بشریت میخوانده و میخواند تا امکان پرورش احساساتش فراهم شود و از این رهگذر آگاهیهای او رشد کند. علاوه بر این شناخت مردمان و فرهنگهای مختلف، یادگیری موضوعات جدید، شروع سبکهای جدیدی از زندگی همه ارمغانهای خواندن هستند. خواندن عملی است که در آن دیدن، شناسایی علائم نوشتاری، تبدیل این علائم به صوت، درک مجموعه علائم و آواها و درنتیجه درک معنا از آن حاصل میشود؛ اما این درک بیهدف صورت نمیگیرد و خواننده گاه به قصد آموختن، زمانی با هدف آگاه شدن و درجایی هم به قصد لذت بردن و پرکردن اوقات فراغت به این عمل روی میآورد که البته هر سه هم میتوانند با هم همراه باشند.(قزل ایاغ 21،1386)
کتاب، یکی از ابزارهای کمال، تفکر، رشد و تعالی انسانی است. از دیرزمان اهمیت مطالعه نزد اهل علم وادب شناخته شده است و درباره آن سخنها گفتهاند. کتاب، حتی در روزگار پیشرفتهای چشمگیر بشر در عرصههای دانش، تمدن و فرهنگ، نه تنها اهمیت خود را از دست نداده، بلکه جنبههای گستردهتر، تازهتر و جلوههایی پایدارتر یافته است. بیگمان، کسانی که در وادی پیشرفتهای گوناگون، گامهای بلندی برداشتهاند، هرگز با کتاب و کتابخوانی بیگانه نبودهاند، بلکه مطالعه را عنصری اصلی و ضروری دانستهاند. کتابخوانی و مطالعه، سیر دراندیشههای دیگران و گشودن پنجرهای به دنیای ناشناختههاست. مطالعه، پنجرهای به سویاندیشهها، تجربهها، آموختهها واندوختهها است. مطالعه روشمند، مطالعه کتابهای مناسب و شناخت آفات و بازدارندههای مطالعه میتواند دغدغه ذهنی خانواده، اولیای مدرسه و صاحبنظران باشد. بر این اساس، امروزه انتخاب و بهکارگیری روشهای مناسب مطالعه، بحثی جدی است( اشرفیریزی 1387 ، 58 ) . مطالعه، از روزنامه گرفته تا کتب بسیار سخت، یکی از کارهایی است که ما را قبل از هر چیز از تنهایی درونی خارج میکند و رابطهای بین ما و دیگران برقرار میسازد.
( جانسن[3] 1380 ،1 )
براساس گزارش کمیسیون خواندن در ایالات متحده آمریکا[4] عمل خواندن اساس و پایه موفقیت نه تنها در دوران مدرسه و دانشگاه بلکه در سرتاسر زندگی یک شخص است (اندرسون، هایبرت، اسکات و ویلکینسن[5] 1985).
خواندن به مثابه یک فرآیند، روشی برای تفکر و نوعی از تجربه حقیقی در نظر گرفته میشود و مهارتهای پیچیدهی متعددی را شامل میشود (عبدالکریم و حسن[6] 2007، 285-298.) گاهی اوقات به غلط، خواندن را عملی منفصل و بیتحرک مینامند زیرا پیامها را بدانمعنی که یک گوینده یا نویسنده خلق کرده است نمیرساند. اما با این وجود نمیتوان به سادگی پردازش فعال ذهن که همان عمل خواندن است را ناچیز شمرد( خاوری 1383، 110)
اگر خواندن در انسان به صورت عادت دربیاید، دیگر ارتباط او با جهان دانش و آگاهی سخت نخواهد بود و بدون هیچ زحمتی خواهد توانست از راه خواندن و مطالعه، درک و اندیشه خود را نسبت به جهان هستی رشد و تعالی بخشد( میرحسینی و بهرامی 1391،115). بدون وجود عادت صحیح به خواندن، فرصتهای ارتقای شخصی و موفقیتهای شغلی احتمالا محکوم به فنا شدن هستند. پس نباید خواندن را در داخل و حتی در خارج از محیطهای آموزشی یک امر بیاهمیت تلقی کرد. اما امری که پیشتر از ایجاد عادت به خواندن باید انجام بگیرد و برای پیشبرد آن ضروری است، شناخت مؤلفههای مختلف آن است. انواع خواندن، انواع مواد خواندنی، مقدار زمان اختصاص داده شده به خواندن، خواندن در زمانهای متفاوت، مجراهای دسترسی به مواد خواندنی و مکان خواندن همگی جنبههای مختلفی در فرآیند خواندن هستند که در ترکیب با نگرشهای یک فرد نسبت به خواندن[7] مسیر خوانداری[8] او را شکل میدهند
( گائونا و گونزالس[9] 2011،73-55).
مطالعه به منزله یک مهارت اجتماعی، نردبان ترقی و تکامل هر ملت است. برخی والدین و مربیان تصور میکنند عادت به مطالعه، ذاتی و وراثتی است که فقط برخی به آن رو میآورند و دیگران نمیتوانند اهل مطالعه باشند. شاید به همین دلیل، برای ایجاد عادت به مطالعه در فرزندان خود هیچگونه تلاشی نمیکنند. پژوهشهای اخیر در زمینه تعلیم و تربیت ثابت کرده عادت به مطالعه، اکتسابی است؛ یعنی همانطور که کودکی، خواندن و نوشتن را یاد میگیرد، میتواند مطالعه را هم بیاموزد. پس باید روش مطالعه را به او آموخت و او را به خواندن عادت داد. امروزه توجه به کتاب و کتابخوانی، نشاندهنده رشد فرهنگی و ملی هر کشور است و شمار کتابها و نشریههای منتشر شده هر کشور در یک سال، تعداد کتابخانهها، کتابخوانها، نویسندگان، مترجمان و ناشران، معیار اساسی توسعهیافتگی بهشمار میآید. بنابراین، گسترش فرهنگ مطالعه و کتابخوانی، توسعه کتابخانهها، چاپ و انتشار کتاب و شیوه بهرهگیری از این ابزار بیرقیب فرهنگی، ضرورت رشد و تعالی جامعه است. در این میان، ایجاد رغبت و عادت به مطالعه و کتابخوانی در کودکان و نوجوانان از اهمیت ویژهای برخوردار است(بابالحوائجی و یزدیانمهر 1389، 53-31)
مطالعه، خواه مفید و خواه مضر، یکی از موضوعهای بسیار برای فعالیت است . درسی که از آن میتوان آموخت هیچگاه پایان نمیپذیرد . همیشه میتوان چیزی راجع به آن گفت. بههمین جهت است که خواندن از کارهای بسیار مهیج است(جانسن 1380، 6) .
از آن جا که نگرشها نسبت به خواندن به طور مستقیم از باورها و ارزشگذاریهای شخصی، احساسات و عواطف فرد و کنشپذیری و نیات رفتاری وی اثر میپذیرد و نیز اهداف خوانش را ترسیم نموده و در شناسایی و درک محیط پیرامون کمک نموده و از طرفی مطالعه، نگریستن و دقت نظر در چیزی برای فهمیدن و آگاهی یافتن از آن است. از اینرو، همواره مطالعه با نگرش، دقت، فهم و آگاهی همراه خواهد بود و عادت مطالعه موجب یادگیری مادامالعمر می شود. پژوهش حاضر، درصددبررسی نگرشخواندن و عادت مطالعه مددجویان ندامتگاههای شهر خرمآباد است تا براساس آن تصمیم مناسبی از طرف مدیریت ندامتگاه برای گسترش فرهنگ کتابخوانی اتخاذ شود.
1-2 بیان مسئله
تأثیر خواندن در زندگی مردم به طور گستردهای شیوع دارد. یک خواننده میتواند مهارتهای جدید را فرا بگیرد، با حقایق علمی نوین آشنا شود. او میتواند نسبت به جهان داناییهای بیشتری را کسب کند. بنابراین خواندن این توانایی را دارد تا خواننده را از حالت منفعل به حالت فعال دگرگون
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1399-06-06] [ 04:52:00 ب.ظ ]
|