کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



۳-۲-۱-۲-  بررسی دیدگاه طرفداران عدم جواز نکاح معاطاتی

 

در مقابل گروهی که حامی صحت نکاح معاطاتی می باشند، افرادی قرار دارند که، بر این عقیده می باشند که  برای صحت نکاح حتماً باید صیغه جاری گردد، در غیر این صورت نکاح باطل خواهد بود .پیروان لزوم اجرای صیغه در عقد نکاح، برای اثبات ادعای خویش به دلایلی از جمله؛ آیات، روایات و اجماع و سیره مسلمین استناد نموده اند که در ذیل به بررسی هر یک از آنان خواهیم پرداخت .

 

۳-۲-۱-۲-۱- آیات

 

از جمله آیاتی که مورد استناد طرفداران این گروه قرار گرفته است، آیه ۲۰ و ۲۱ سوره مبارکه نساء می باشد، در این آیات آمده است[۵] : « و اگر تصمیم گرفتید که همسر دیگری به جای همسر خود انتخاب کنید و مال فراوانی (به عنوان مهر) به او پرداخته‏اید، چیزی از آن را نگیرید؛ آیا برای باز پس گرفتن مهر زنان، متوسل به تهمت و گناه آشکار می­‏شوید؟ و چگونه آن را باز پس می­‏گیرید، در حالی که شما با یکدیگر تماس و آمیزش کامل داشته‏اید و (از این گذشته) آنها (هنگام ازدواج) پیمان محکمی ( یعنی عقد زوجیت ) از شما گرفته‏اند؟ »

 

برید بن معاویه عجلی» می­گوید: از امام باقر (ع) راجع به تفسیر عبارت «و أخذن منکم میثاقاً غلیظاً» پرسیدم امام فرمود:

 

«المیثاق هی الکلمه الّتی عقد بها النّکاح» (کلینی، ۱۳۶۵ ، ج۵ ،۵۶۱  و حرّ عاملی، ۱۴۰۹ق ، ج۲۰ : ۲۶۲ ). میثاق همان کلمه­ای است که با آن نکاح واقع می­شود.

 

برید بن معاویه عجلی از اصحاب اجماع و از بزرگان به شمار می­آید و به همین دلیل، روایتی که او نقل کرده است، معتبر می­باشد. آیت­الله خویی از کسانی است که روایت برید را دلیل بر لزوم صیغه در عقد نکاح دانسته و می­نویسد: این روایت بر اعتبار لفظ و نیز عدم کفایت رضایت قلبی، بلکه بر عدم کفایت تلفظ به غیر الفاظ معین دلالت واضحی دارد (خویی، بی­تا، ج۳۳ ، ۱۲۹). مرحوم نراقی ترجیح داده است روایت فوق را مؤیّد لزوم صیغه بنامد (نراقی، ۱۴۱۵ق ، ج۱۶، ۸۴) البته ارزش اثباتی آن کمتر است . ولی گروهی دیگر از فقها در دلالت روایت فوق بر مورد بحث اشکال کرده و اظهار داشته­اند: آیه فوق نافی اعتبار نکاح معاطاتی نیست. زیرا آیه با توجه به تفـسیر ذکر شـده، مـورد متـعارف و شایـع را بیـان مـی­نـماید (شبـیری زنجـانی،  ۱۴۱۹) به تعبیر دیگر آیه حداکثر درستی نکاح با صیغه را اثبات می­نماید و این مستلزم بی اعتباری نکاح بدون صیغه نمی­باشد. بدین ترتیب روایت برید دلالتی بر موضوع بحث ندارد . (مکارم شیرازی، ۱۴۲۵  : ۸ )

 

۳-۲-۱-۲-۲- روایت

 

مخالفان نکاح معاطاتی در اثبات دیدگاه خود، به روایتی از امام صادق(ع) استناد کرده‌اند. ابان بن تغلب می‌گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم: اگر خواستم زنی را به نکاح موقت درآورم، چه بگویم؟ امام در پاسخ فرمود:[۶] « بگو تو را به نکاح موقت درآوردم بر کتاب خدا و سنت پیامبر او…، اگر گفت بله، پس رضایت داد و او همسر تو است و تو سزاوارترین مردم بر او هستی.» ( حر عاملی ، ۱۴۰۹ ق ، ج ۲۱ :  ۴۳ )

 

برخی از فقها درباره چنین روایاتی بر این باورند که وقتى از این روایات اعتبار لفظ در باب متعه و عقد موقت استفاده شود، به‌طریق‌اولی در باب عقد دایم، لفظ براى انشاء عقد معتبر است؛ چون نکاح دایم همیشگى است، اما نکاح منقطع، موقت است. ( خویی ، بی تا ، ج ۲  : ۱۲۹ )

 

به اعتقاد برخی دیگر، استفاده اولویت در این‌جا مشکل است؛ زیرا در باب عقد موقت، قیود و مقرراتى وجود دارد که آن قیود در باب نکاح دایم نیست؛ مثلاً در باب عقد دایم اگر مهر تعیین نشد، عقد باطل نیست، اما در عقد منقطع، تعیین مهر شرط صحت عقد است و اگر مهر تعیین نشود، عقد باطل است. بنابراین تعدى از عقد موقت به عقد دایم، نمى‌توان کرد؛ پس این روایات نیز دلیل مناسبی نیست. ( شبیری زنجانی ، ۱۴۱۹ ق ، ج ۹ ، ۳۱۱۰ ).

 

روایت دیگری که در این باب مطرح بوده و مورد استناد واقع شده است، روایت خالد بن الحجاج می باشد که در این باره نقل می کند که به امام صادق (ع) گفتـم: مـردی می­آید و می­گوید: این پارچه را بخر و به تو چنین و چنان سود می­دهم. امام فرمود: آیا اینطور نیست که اگر خواست ترک می­کند و اگر خواست می­گیرد؟ گفتم: آری، چنین است. امام فرمود: [۷]«مانعی ندارد، همانا این کلام است که حلال می­کند و این کلام است که حرام می­نماید . » ( طوسی ، ۱۳۶۵ه.ق ، ج۷ ، ۵۰ )

 

نحوه استدلال به روایت فوق آن است که امام در این روایت کلام را محلِّل و محرِّم نامیده است و با توجه به کلمه «انّما»، در روایت حصر معلوم می­شود. در نتیجه فقط کلام است که محلّ و محرّم است و غـیر آن اثری ندارد. از سوی دیگر اگر چه صدر روایت ناظر به باب بیع است، ولی ذیل آن قاعده کلی به دست می­دهد. بنابراین مفاد آن مـبیِّن یک قاعـده کلی است و در تمامی عقود و ایقاعات از جمله عقد نکاح جریان می­یابد. در نتیجه معاطات در عقود و از جمله عقد نکاح فاقد اثر است (حسینی مراغی ،  ۱۳۹۳: ج ۱,  ۱۶۵).

 

بر استدلال­های فوق، علاوه بر ضعف سند روایت به دلیل مجهول بودن «ابن حجاج»، اشکال­های متعددی وارد شده است . نخست آنکه مقصود امام از عبارت ذکر شده اجمال دارد. شیخ انصاری در مورد آن چهار احتمال ذکر نموده است که تنها بر اساس یک احتمال، سخن امام نافی اثر معاطات در عقود است و این است که مراد از کلام در سخن امام، لفظ دالّ بر تحلیل و تحریم باشد؛ به این معنا که تحریم شیء و تحلیل آن تنها با نطق صورت می­گیرد و با قصد مجرّد از کلام یا با قصدی که افعال بر آن دلالت نماید محقق نمی­گردد. ایشان در تضعیف این احتمال می­نویسد: اگر این احتمال در مورد سخن امام صحیح باشد، تخصیص اکثر لازم می­آید. زیرا در بسیاری از عقود، معاطات پذیرفته شده است. افزون بر آن اگر این احتمال صحیح باشد، ارتباط میان سئوال راوی و پاسخ امام از بین می­رود (انصاری ،۱۴۲۰ق : ۶۳ )

 

با توجه به توضیحات فوق از این حدیث نمی­توان بطلان نکاح معاطاتی را نتیجه گرفت و شاید به همین دلیل بسیاری از فقهاء در مقام استدلال بر بطلان نکاح معاطاتی، به روایت فوق استناد نکرده­اند.

 

 

 

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 03:41:00 ب.ظ ]




عوامل ایجاد فاصله میان ایجاب و قبول

 

همانطور که در مطالب فوق نیز اشاره شد، معنای موالات آن است که، میان ایجاب و قبول فاصله ای وجود نداشته باشد و زمانی که ایجاب مطرح می شود، به دنبال آن قبولی نیز آورده شود . با این وجود، یکسری از عوامل وجود دارند که موجب فاصله میان ایجاب و قبول می شوند و این توالی را از بین می برند، که در ذیل به بررسی این عوامل می پردازیم .

 

۴-۱-۳-۱- رد یا ابطال

 

مانند اینکه ، وقتی گفته می شود « با تو ازدواج کردم » یا « به تو فروختم » ، طرف مقابل در قرارداد بگوید : « قصد این کار را ندارم » یا « راضی نیستم » و بعد از بیان این عبارت ها بگوید « قبول کردم » ، در این فرض ، همانطور که بعضی از حقوقدانان هم متذکر آن شده اند، در صورتی که قبولی مسبوق به رد باشد، دیگر موثر نخواهد بود، زیرا در این حالت با رد اولیه، ایجاب باقی نمی ماند و از بین می رود، در نتیجه زمانی که قبولی دوم صورت می گیرد، ایجابی وجود ندارد که قبولی بتواند به آن ملحق شود، در نتیجه قبولی مسبوق به رد نمی تواند موثر واقع شود . ( شهیدی ، ۱۳۸۹ ، ۱۶۰ ) تنها راه حلی که در اینجا برای طرفین عقد باقی می ماند این است که اقدام به انعقاد عقد جدیدی بنمایند، زیرا بطلان ، یک حکم وضعی است که اساس یک چیز را به هم می ریزد و عقد را نابود می کند و امری که نابود شده است را نمی توان موجود فرض نمود . نکته دیگری که در اینجا لازم به ذکر آن می باشد این است که ؛ این عدم اعتبار قبول بعد از رد هم، اختصاص به عقد خاصی ندارد و تمام عقود جایز و لازم را در بر می گیرد، زیرا ملاک بی اعتباری، در تمام این عقود یکسان است، بنابراین در هر عقدی ، اعم از لازم و جایز، اگر بین ایجاب و قبول، ردی ، فاصله ایجاد نماید، عقد باطل خواهد بود . (  حسینی مراغی ، ۱۳۹۳ ، ج ۱ ، ۳۳۵ )

 

۴-۱-۳-۲- کلام غیر مرتبط با عقد

 

دومین مورد که می تواند میان ایجاب و قبول فاصله ایجاد نماید، کلام غیر مرتبط با موضوع بحث و نیز کلامی که در حکم  کلام غیر مرتبط است می باشد، مانند اینکه : در فروش یک دستگاه آپارتمان به قیمت دویست میلیون تومان ، فروشنده بعد از اینکه گفت « به تو فروختم » ، بگوید « پسرم از سفر حج بازگشت » یا  « دوست قدیمی من در گذشت » ، در این خصوص هیچ فرقی نمی کند که کلام غیر مرتبط را موجب بگوید یا قابل . فلسفه این امر، در این است  که، ممکن است قصد شخص از این کار اعراض از ایجاب باشد، که در صورت احراز این قصد ، احکام رد بر آن جاری خواهد گشت ، و  هیچ تفاوتی نمی کند که رد به فعل باشد یا به کلام و یا هر چیزی که دلالت بر رد  دارد . زیرا آنچه که معیار بطلان عقد می باشد ، زوال رضایت است .

 

ولی اگر کلام غیر مرتبط به صورتی باشد که عرفاً خدشه ای به صدق عنوان عقد برآن وارد نکند، دو احتمال در این خصوص مطرح شده است ؛ احتمال اول آن است که عقد صحیح نیست ، زیرا شک داریم که کلام غیر مرتبط ، مانع صحت عقد است و اصل هم بر فساد عقد می باشد . احتمال دوم در این خصوص آن است که عقد صحیح است ، زیرا ادله عمومی که بر صحت عقد دلالت می کند ، شامل این موارد می شود و نظریه قوی تر هم در این باره ، صحت چنین عقدی است . ( حسینی مراغی ، ۱۳۹۳ ، ج ۱ ، ۳۴۱ )

 

 

 

 

 

۴-۱-۳-۳- سکوت

 

سومین مورد از موارد ایجاد فاصله میان ایجاب و قبول ، « سکوت » می باشد ، که احکام آن میان عقود لازم و جایز متفاوت است . در عقود جایز، سکوت خدشه ای به صحت عقد ( ایجاب و قبول ) وارد نمی کند ، علت این امر را فقها قیاس اولویت می دانند ، زیرا وقتی کلام غیر مرتبط ، عقد جایز را باطل نمی کند، پس سکوت ، به طریق اولی ، آن را باطل نخواهد کرد . اما در عقود لازم ، نظر فقها بر بطلان می باشد ، و برای آن سه دلیل ارائه نموده اند :  دلیل اول اینکه –  از ظاهر اجماع فقها، این چنین برداشت می شود که قائل به فوریت عرفیه قبول بعد از ایجاب هستند، به این معنا که ، سکوت طولانی ، فوریت قبول را از بین می برد .  دلیل دوم اینکه : اصل بر فساد  عقد است . دلیل سوم اینکه : ادله عقود که به انواع و اجناس عقود دلالت می کند ، شامل چنین عقدی که میان ایجاب و قبول آن سکوت واقع شده است نمی شود ، زیرا در این صورت ، بین ایجاب و قبول ، اتصال و ارتباطی وجود ندارد و هر یک از ایجاب و قبول ، کلام مستقل به شمار می آیند . ( حسینی مراغی ، ۱۳۹۳ ، ج ۱ : ۳۴۳ ) با این وجود باید دانست که مطابق قانون مدنی، سکوت فی نفسه دلالت بر امری نمی کند مگر قراین دیگری که همراه با آن است،  دلالت را تقویت نماید . به طور مثال، « سکوت در مقام بیان » می تواند بر قصد سکوت کننده بر عدم شر طیت یا عدم لزوم امری دلالت کند ( ره پیک ، ۱۳۹۰ : ۶۹ )، یا همچنان که در برخی از نقل ها نیز آمده است، حضرت فاطمه (س) در مقابل سوال پیامبر (ص) در مورد تمایل ازدواج با امام علی (ع) سکوت فرمودند و پیامبر اکرم (ص) نیز، این سکوت را نوعی قبول و اقرار تلقی فرمودند . ( حر عاملی ، ۱۴۰۹ ه.ق ، ج ۱۴ : ۲۰۶ )

 

۴-۲- احکام موالات

 

در خصوص جریان موالات در عقود، گروهی از فقها و حقوقدانان  معتقد هستند که، توالی عرفی ایجاب و قبول، شرط صحت کلیه عقود به شمار می آید (  نجفی ، ۱۳۹۳ ، ج ۲ : ۱۴۳ و خمینی ، ۱۳۹۰ : ۵۱ و ۳۶۵ و محقق داماد ، ۱۳۹۰ : ۱۷۷ و دیانی ، ۱۳۸۷ : ۶۷ ) و برای این امر، اینگونه استدلال شده است که، برای تحقق مفهوم عقد، هیات اتصالیه معتبر می باشد . ( انصاری ، ۱۳۹۲ ، ج ۱ : ۲۷۱  ) و میان عقد نکاح و سایر عقود هم در این زمینه فرقی وجود ندارد، زیرا دلیل خاصی در نکاح وجود ندارد که آن را فقط مختص به این عقد بدانیم

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:40:00 ب.ظ ]




این دلیل مخالفین را، آیت الله مکارم شیرازی در کتاب النکاح خود آورده اند، بدون آنکه ذکری از نام مخالفین بنمایند . ایشان در کتاب خود آورده اند که : « تنها دلیلی که مخالفین اقامه کرده اند، همان روایت معروف « سهل ساعدی » است که در کتب عامه و خاصه آمده است ولی در طرق خاص این روایت به سهل ساعدی نمی رسد، مگر در یکجا که، عوالی اللئالی از سهل ساعدی نقل می کند… از این روایت اینگونه استفاده شده است که، بین ایجاب و قبول فصل طویل شده است، چون پیامبر(ص) بعد از سه مرتبه درخواست ازدواج از سوی زن، از مرد پرسید که : چه کسی آمادگی ازدواج با این زن را دارد، پس در واقع بین ایجاب و قبول فاصله شده و معلوم می شود که این مقدار فاصله اشکالی ندارد و موالات واجب نیست . » ( مکارم شیرازی ، ۱۴۲۴ ه.ق ، ج ۱ : ۱۰۹ ) ایشان خود در ادامه این مطلب، این روایت را مورد نقد قرار می دهند ودر این خصوص می فرمایند : « اولاً : این مقدار فاصله با موالات عرفیه منافاتی ندارد، بلکه با موالات عقلی منافات دارد… ، ثانیاً : چه کسی گفته است که « زوجنیها » در روایت، قبول مقدم یا ایجاب  از ناحیه زوج بوده  و « زوجتکها بما معک من القرآن  » ایجاب موخر بوده است { ؟ همچنین } از کجا می گویید که کلام اعرابی انشاء است، بلکه می توانیم بگوئیم که آن انشاء نبوده  و اعرابی بعد از کلام پیامبر « قبلتُ » گفته که به ما نرسیده است . و شاهد آن دو چیز است : ۱ – مهریه هنوز بیان نشده بود، بدون مهریه چگونه می خواهد ایجاب بخواند و اگر هم ایجاب بوده، پس انشاء بلا مهر بوده و انشاء بلا مهر باطل است . ( بدون ذکر مهر باطل نیست، بلکه بلا مهر باطل است . ) ۲ – پیغمبر (ص) از انشاء او صرف نظر کرده و دوباره و سه باره داوطلب خواست، پس در واقع ایجاب نبوده است و اگر هم فرض کنیم که کلام پیامبر ایجاب است، بعد از انشاء پیامبر قبول نیامده است و آنچه که قبلاً بوده ( قبول مقدم ) به عبارت پیامبر جوش نمی خورد . » ( همان )

 

 

۴-۲-۲-۲– حالت انتظاریه

 

این دلیل مخالفین را مرحوم آیت الله حکیم در کتاب مستمسک العروۀ الوثقی آورده اند و در این باره گفته اند که : « اصلاً موالات معتبر نیست، نه حقیقیه و نه عرفیه، مادامی که حالت انتظاریه موجب هست، رابطه عقد حاصل است ولو موالات بهم بخورد… و بعد مثال می زنند که، اگر موجب ایجابی بخواند، بعد زوج مهر را قبول نکند و بعد از مدتی صحبت کردن زوج قبول کند، اشکالی ندارد، چون حالت انتظاریه موجب باقی است . و مادامی که حالت انتظاریه باقی است، اگرچه فصل طویلی هم بشود « قبلتُ » با آن ایجاب گره خواهد خورد و عقد حاصل است . » ( حکیم ، ۱۴۱۶ ه.ق ، ج ۱۴ : ۳۷۹ ) آیت الله مکارم شیرازی در نقد این سخن گفته اند که : « ما فرق بین موالات و فرمایش ایشان را نمی فهمیم، کان لفظی است و تفاوتی بین موالات و حالت انتظاریه  موجب وجود ندارد، چون اگر منظور ایشان انتظار فی الجمله است، که این عبارت اُخری، موالات عرفیه است و اگر مرادشان فاصله طولانی است، هیچ کس این را قبول ندارد . ( مکارم شیرازی ، ۱۴۲۴ه.ق ، ج ۱ : ۱۰۹ )

 

۴-۳– وضعیت موالات در نکاح، از دیدگاه قانون مدنی

 

آنچه که از نظر مشهور فقها و حقوقدانان در باب « موالات » استنباط می شود این است که ؛ توالی عرفی بین ایجاب و قبول در هر عقدی اعم از نکاح و غیره ، از شرایط عمومی تعهد محسوب می شود . ( کاتوزیان ، ۱۳۸۹ : ۶۰ و کاتوزیان ، ۱۳۹۳ ، ج ۱ : ۳۲۶ و جعفری لنگرودی ، ۱۳۸۶ : ۱۰۷ و محقق داماد ، ۱۳۹۰ : ۱۷۷ و امامی ، ۱۳۹۰ ، ج۱ : ۲۳۶ و دیانی ، ۱۳۸۷ : ۶۷ ) این اصل کلی ( یعنی موالات در عقود ) را ، قوانین بسیاری از کشور پذیرفته اند ؛ برای مثال در ماده ۴ قانون تعهدات سوئیس، قانونگذار در این باره آورده است : [۱]« ماده۴ : اگر پیشنهاد به شخص حاضر بشود ، بدون اینکه مهلتی برای قبول آن تعیین شود ، و قبول طرف بلافاصله اعلام نشود ، پیشنهاد کننده از تعهد خود بری خواهد شد . » ( واحدی ، ۱۳۷۸ : ۱۳ )

 

قانون مدنی ایران ، در قواعد عمومی معاملات اشاره ای به این مطلب نکرده است ، ولی در باب نکاح در ماده ۱۰۶۵ ق.م به این موضوع اشاره نموده است و در این باره آورده است : « توالی عرفی ایجاب و قبول شرط صحت عقد است . » با نگاهی به پیشینه تاریخی این ماده می توان دریافت که ، این ماده مختص عقد نکاح نیست، بلکه مصداقی از اجرای قاعده عمومی معاملات در نکاح است . ( کاتوزیان ، ۱۳۹۳ ، ج ۱ : ۳۲۶ )

 

مبنای تحلیلی لزوم موالات بین ایجاب و قبول هم ، محدودیت عمر ایجاب ، و وابسته بودن ایجاب در اراده موجب به وضعیت و شرایط زمان وقوع آن است که این وضیعیت و شرایط نسبت به موجب و موضوع ایجاب غیر ثابت و متغیر است . اصولاً مدت بقای ایجاب تابع اراده موجب است و او می تواند مدتی را برای قابلیت ترکیب آن با قبول تعیین کند که در این صورت ، مادام که موجب آن را الغا نکرده ، تا پایان مدت مزبور ، بر حسب موضوع و شرایط ، تابع عرف خواهد بود . بنا براین می توان گفت ، توالی لازم بین ایجاب و قبول برای تشکیل عقد ، توالی عقلی و فلسفی نیست بلکه توالی عرفی است . ( شهیدی ، ۱۳۹۰ ، ج۱ : ۱۴۸ و ۱۴۹ و صفایی و امامی ، ۱۳۸۹ : ۵۱ ) هر چند که بعضی از فقها مانند مرحوم علامه حلی ( ره )  در کتاب قواعد الاحکام فی معرفه الحلال و الحرام ، به جای اعتبار توالی در عقد نکاح ، اتحاد مجلس عقد را شرط دانسته اند و در این باره آورده اند : [۲]« در عقد نکاح منجز بودن صیغه عقد شرط می باشد ، بنابراین اگرصیغه عقد  به صورت معلق منعقد شود ، عقد نکاح صحیح نخواهد بود ، همچنین یکی بودن مجلس ایجاب و قبول نیز شرط می باشد ، بنابراین اگر شخصی بگوید : خودم را به زوجیت فلان شخص در آوردم و او غائب باشد و این پیشنهاد به او ابلاغ شود و او آن را قبول کند ، عقد نکاح صحیح نخواهد بود . » ( حلی ، ۱۴۱۳ ، ج ۳ : ۱۰ ) با این وجود بسیاری ار فقها و حقوقدانان معتقد هستند که ؛ وحدت مجلس ایجاب وقبول فی نفسه اعتباری ندارد ، بلکه آنچه که معتبر است همان توالی است ؛ بنابراین چنانچه طرف ایجاب ، خطاب به قابل ، ایجاب را بخواند و قابل بلافاصله قبول را اجرا کند ، عقد منعقد می شود ؛ هر چند که در مجلس واحد نباشند ؛ مثل آنکه از راه دور به نحوی که صدای یکدیگر را می شنوند ایجاب و قبول بخوانند ، همانطور که در زمان حاضر ، با توجه به وجود وسایل ارتباطی نظیر تلفن ، دو نفر می توانند طی تماس تلفنی ، در حالی که در دو مملکت هستند ، صیغه عقد نکاح را اجرا نمایند . (  محقق داماد ، ۱۳۹۰ : ۱۷۷ )

 

با توجه به مطالب مطرح شده، به عنوان نتیجه بحث می توان گفت که : توالی ، چنانکه ماده ۱۰۶۵ ق. م به آن اشاره می نماید ، یک امر عرفی است و معنی آن این نیست که هیچ فاصله زمانی ، ولو کوتاه ، بین ایجاب و قبول نباید  وجود داشته باشد ، بلکه فاصله کوتاهی که عرف آن را بپذیرد ، بدانگونه که عرفاً این قبول را مربوط به آن ایجاب بدانند ، مانع صحت نکاح نیست؛ چنانکه در عقد با مکاتبه ، همانطور که بعضی از حقوقدانان هم گفته اند، در صورتی که بتوان در نکاح هم آن را درست دانست فاصله مجاز عرفاً بیشتر خواهد بود ، زیرا عرف فاصله مزبور را مخل به توالی نمی داند و ربط بین آن دو را محقق می شمارد ، در نتیجه در اینگونه عقود ، عقد از تاریخ قبول منعقد می شود ، زیرا عقد مرکب از دو جزء ایجاب و قبول می باشد و اثر مرکب پس از پیدایش تمامی اجزاء آن خواهد بود .   ( صفایی و امامی ، ۱۳۸۹ : ۵۱  و  امامی ، ۱۳۹۰ ، ج ۱ : ۲۳۶ )

 

 

 

[۱] Art.4 : lorsque l’ offer a e’te’ faite a’ une personne pre’sente, sans fixation d’ un  delai pour l’ accepter, l’ auteur de l’ offer est de’lie’ si l’ acceptaion n’ a pas lieu imme’diatement

 

 

 

[۲] « و یشترط : تنجیز ، فلو علقه لم یصح و اتحاد مجلس ، فلو قالت : زوجت نفسی من فلان و هو غائب فبلغه فقبل لم ینعقد . »

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:40:00 ب.ظ ]




با مراجه به آثار فقها و حقوقدانان، اینگونه استنباط می شود که، نظر مشهور، لزوم جریان موالات در انعقاد عقود می باشد . طرفداران این نظر، برای این ادعای خود به دلایلی استناد نموده اند که مهمترین این دلایل، دو مورد می باشد که در ذیل به بیان آن خواهیم پرداخت .

 

 

۴-۲-۱-۱– عدم صدق عرفی

 

یعنی اینکه، اگر بین ایجاب و قبول، فاصله طولانی باشد، عرفاً عقد صدق نمی کند ( مکارم شیرازی ، ۱۴۲۴ ه.ق ،ج ۱ : ۱۰۹ و نجفی ، ۱۳۹۳ ، ج ۱ : ۱۴۳ ) چون عقد، موجودی است مرکب از ایجاب و قبول، که قائم بر طرفین عقد بوده و به منزله کلام واحدی می باشد که بخشی از آن با بخش دیگر مرتبط است . از این رو، فاصله ای که شکل اتصالی اجزای عقد را بر هم زند، مُخل به موالات است، لذا نباید فاصله زیادی بین اجزایش واقع شود و بعد این را با مستثنی و مستثنی منه و فصول اذان و قرائت در نماز قیاس کرده اند . ( انصاری ، ۱۳۹۲ ، ج ۴ : ۲۷۱ و ۲۷۲ )

 

 

 

 

 

۴-۲-۱-۲– خَلع و لُبس

 

این نظر را مرحوم نائینی در کتاب منیۀ الطالب خود آورده اند و در این باره گفته اند : « در هر عقدی خَلع و لُبس صورت می گیرد، یعنی مثلاً :  بایع که لباس مالکیت مبیع را پوشیده است، آن را از خود خلع می کند و لباس مالکیت ثمن را می پوشد، و چون این دو مالک، یک آن هم نمی توانند بدون لباس مالکیت باشند، ناچار باید در مبادله این دو لباس ( لباس مبیع و ثمن ) نهایت شتاب را به خرج دهند، و این چیزی جز موالات ایجاب و قبول نیست . زیرا اگر لُبس، مقارن خَلع نباشد، رابطه مالکیت مبیع که از بایع خلع شده است بدون متعلق خواهد ماند، همچنین است، رابطه مالکیت ثمن که از مشتری خلع شده است و این امر، عقلاً محال است . » ( نائینی ، ۱۳۷۳ ه.ق ، ج ۱ : ۱۱۱ ) بر این نظر مرحوم نائینی، دکتر جعفری لنگرودی ایراد نموده اند و در این باره گفته اند که : « اولاً- بنا بر این استدلال نباید بین ایجاب و قبول، حتی یک آن هم فاصله زمانی واقع شود زیرا در این صورت، خَلع و لُبس، مقارن هم نمی شوند و در نتیجه موالات حاصل نمی شود! در حالی که عملاً بین هر ایجاب و قبولی لااقل چند ثانیه فاصله واقع می شود . ثانیاً – ایجاب کننده، اثر عقد را به وجود اقتضائی در ظرف اعتبار، بلافاصله به وجود می آورد ولی در عین حال، خَلع رابطه مالکیت از خود نکرده است زیرا او پیش از اظهار قبول از طرف قبول کننده، مالک بالفعل مال خود می باشد؛ و وقتی که قبول کننده اظهار قبول می کند، همان لحظه خَلع و لُبس صورت می گیرد و واقعاً هم در این لحظه است که خَلع و لَبس، مقارن یکدیگر قرار می گیرند . » ( جعفری لنگرودی ، ۱۳۹۲ : ۱۷۰ و ۱۷۱ )

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:39:00 ب.ظ ]




     ۱) تعریف سفیه: با مطالعه اجمالی در فقه امامیه و حقوق ایران در می­یابیم که حقوق ایران در این­باره از فقه امامیه تقلید نموده است و تعاریف فقهاء را برگزیده است قانون­گذار ما در ماده ۱۲۰۸ قانون مدنی به تعریف غیر رشید یا سفیه می­پردازد: “غیر رشید کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد.”

 

شاید بعلت اهمیت و پیچیدگی بحث باشد که قانون­گذار به صراحت به تعریف غیر رشید پرداخته است. کاری که نسبت به مجنون و صغیر انجام نداده است.

 

در هر حال غیر رشید از نظر قانون­گذار ما شخصی است که با داشتن عقل و ادراک واجد شعور و استعداد فکری کافی و لازم برای نگهداری دارایی و حقوق مالی خود نیست. لذا غیر رشید اعم از سفیه است زیرا غیر رشید کودکی را که بسن بلوغ رسیده و لیکن برشد کامل نرسیده شامل می­شود.

 

مرحوم محقق صاحب شرایع در این خصوص می­فرماید: “السفیه هوالذی یصرف امواله فی غیر اغراض صحیحه”[۱] بنابراین سفیه در مقابل رشید است و در این راستا قانون­گذار ما به جای سفیه اصطلاح “غیر رشید” را آورده است و از آن­جا که سفه، عدم رشد می­باشد ما بحث رشد را در مبحث صغار مطرح ننموده تا در این­جا به تفضیل بدان بپردازیم.

 

البته قانون­گذار ما در مورد غیر رشید به تعریف بسنده نکرده بود و اماره رشد را نیز در ماده ۱۲۰۹ قانون مدنی آورده بود و سن ۱۸ سالگی را ملاک می­دانست که در اصلاحات اخیر (سال ۱۳۶۱) ماده مذکور حذف گردید.

 

در این­جا به اختصار می­گوئیم که سفه یعنی عدم رشد و عدم رشد از دو جهت قابل توجه است:

 

۱- عدم رشد بدین معنی که شخص به سن کبر و رشد نرسیده است.

 

۲- عدم رشد ارتباطی به سن ندارد و منظور ضعف قوای دماغی و فکری است که در این معنی مساوی سفه است. پس غیر رشید هم ممکن است صغیر و یا کبیر باشد.

 

از تعاریف فوق به این نتیجه می­رسیم که سفیه عقل معاش و اداره اموال، دارایی و حقوق مالی خود را ندارد و به همین جهت از اول ذهنمان باید متوجه تصرفات مالی، اموال و دارایی سفیه باشد.

 

به عبارت دیگر غیر رشید عاقلی است که شعور اداره اموال خود را ندارد.[۲]

 

مرحوم علامه حلی در کتاب قواعد در تعریف سفیه می­فرماید: “اما السفیه فهوالذی یصرف امواله فی غیر الوجه الملائم لافعال العقلاء” این تعریف در حقیقت متضمن تعاریف دیگری است که از جمله در شرایع دیدیم که فرمودند: “فی غیر اغراض صحیحه” یا قول دیگر فقهای عظام به معنی “المبذر لا مواله فی غیر اغراض صحیحه”.[۳]

 

بنابراین از آن­چه در تعریف گفته شد می­توان نتیجه گرفت: سفیه از طفل با بلوغ و از دیوانه با عقل متمایز است، پس سفاهت با ادراک و تمیز همراه است و سفیه کسی است که رتق و فتق اموال خود را به خوبی نمی­داند و کاری می­کند که فرد همانند او چنین کارهایی نمی­کند و به خود و افراد تحت سرپرستی خود زیان می­رساند و مردم می­گویند رفتار او بسان روش عقلاء نیست. عمده­ترین مشکل سفیه در عقل معاش، اموال و حقوق مالی است بطوری­که تبذیر و اسراف چنان­چه به حد افراط رسد ناشی از عدم رشد و موجب حجر است.[۴]

 

به هر حال سفیه کسی است که نتواند اموال خود را حفظ کند و باعث اتلاف آن گردد. معاملاتش بر اساس درک زیرکی طرف و زیرک­تر شدن از او و تحفظ از غبن نیست و باکی ندارد از این­که مغبون شود، عقلاء و اهل عرف وقتی به درک وجدانی خود او را می­بینند و کارهایش خارج از روال کار آنان و روش آنان نسبت به اموال است. نه بدست آوردن مالش مانند عقلا است و نه خرج کردنش، چنین کسی را که عرف و عقلا او را مثل خود نمی­بینند سفیه و شرع او را منع از تصرف در مالش نموده است.[۵]

 

آن­چه از تعاریف مذکور می­توان دریافت این است که شارع و قانون­گذار در راستای حفظ اموال و حقوق مالی اشخاص و بیم از اسراف و تبذیر در اموال که منجر به عدم ثبات امنیت اقتصادی و تضیع دارائی­ها می­شود به حمایت از سفیه پرداخته و او را محجور می­داند، افرادی که عدم رشد مالی آنان سبب نقصان عقل عملی و معاش می­باشد. اما باید درباره کودکانی که رشد جسمی آنان متناسب با رشد فکری و قوای دماغی نیست نیز قانون­گذار دخالت می­نمود. در روانشناسی بحث کودکان استثنائی و عقب­مانده را داریم که در نتیجه بیماری­های گوناگون مورثی و خونی رشد پیدا نمی­کنند و ضمن این­که قانون فردی را که به بلوغ جسمی می­رسد صغیر نمی­داند عرف هم نمی­پذیرد.

 

عقب­ماندگان ذهنی افراد هستند که به علت وقفه یا کمبود رشد ذهنی در شرایط عادی قادر به استفاده از برنامه­های معمولی آموزش و پرورش، سازگاری اجتماعی و تطبیق با محیط نمی­باشند. این افراد به دلیل عقب­ماندگی هوش از ادراک مبانی و مفاهیم و از قدرت استدلال و قضاوت صحیح و از توانایی دقت و یادگیری بدرجات مختلف محرومند.[۶]

 

وقتی به تعریف و مفهوم این نوع عقب­ماندگان ذهنی نگاه می­کنیم می­بینیم هر چند آن­ها از هر حیث مستحق حمایت قانون هستند ولی کمتر بدان­ها توجه شده است.

 

دکتر ناصر کاتوزیان در این خصوص معتقد است: بنظر می­رسد که بایستی مفهوم غیر رشید را اعم از سفیه گرفت. بدین معنی که غیر رشید کسی است که بعد از بلوغ نیز شایستگی اداره اموال خود را ندارد و خواه در امور غیر مالی نیز رشد کافی پیدا کرده باشد یا عقب­مانده به شمار آید. لیکن سفیه به غیر رشیدی گفته می­شود که تنها عقل معاش ندارد و در سایر زمینه­ها زندگی متعارف می­کند. با این نظر عقب­ماندگان ذهنی هم جزء گروه محجوران خواهند بود منتها حجر این گروه بایستی گسترده­تر از سفیه باشد زیرا شعور ناپخته و عقل ناقص در امور غیر مالی نیز آثار نامطلوبی برای محجور و جامعه دارد و سرپرست محجور باید بر همه اعمال حقوقی او نظارت داشته باشد.[۷]

 

۲) تعریف غیر رشید در فقه عامه: همان­طوری­که می­دانیم ابوحنیفه بعنوان بیان­گذار فقه حنفی خود حجر انسان بالغ و آزاد را به سبب سفه و عدم تدبیر در اموالش اجازه نمی­دهد و معتقد است که آدمیت و شخصیت انسان بالاتر از اموال و دارائی اوست که به خاطر آن شخصی را محدود و از تصرف در اموال محجور نمائیم. اما حتی شاگردان نزدیک ابوحنیفه یعنی ابویوسف و محمدبن­حسن این استدلال را نپذیرفته­اند و سفه را باعث حجر دانسته­اند. آنان حجر سفیه را برای مصلحت و کمک به او و حفظ ثروتش جایز می­دانند که این عقیده مالک، شافعی و ابن­حنبل نیز می­باشد. پس نزد این جماعت نیز سفیه کسی است که در مال خود تبذیر و اسراف می­کند و در غیر موضعش قرار می­دهد و بر خلاف مقتضای عقل و شرع عمل می­کند و ثروت خود را بصورت ناثواب خرج می­نماید.

 

از مجموع منابع معتبر فقه حنفی چون بدایع، الدارالمختار و تکمله­الفتح و … بر می­آید که سفه یعنی تبذیر مال و تضییع آن در چیزی که خلاف مقتضای شرع و عقل است ولو این­که در راه خیر باشد و سفیه را کم عقل و اتلاف مال در راهی که غرضی در آن نباشد می­دانند. ابوحنیفه حجر سفیه را نمی­پذیرد و اگر صغیر به بلوغ جسمی برسد ولی غیر رشید باشد مال او را در اوائل بلوغش به وی تسلیم نمی­کند تا این­که به سن ۲۵ سالگی برسد.

 

از تعاریفی که برای سفاهت و سفیه ذکر گردید می­توان نتیجه گرفت:

 

۱- سفیه باید مالش را بر خلاف مقتضای عقل و شرع انفاق کند و ببخشد.

 

۲- دچار تبذیر در عمل بدون ضابطه عرف، عقل و منطق شود.

 

۳- بطور کلی تصرفات او خارج از عرف معمول و مخالف مقتضی عقل و شرع بوده و در نزد اکثر مردم عمل او نادرست باشد.

 

[۱] حلی،ابوالقاسم نجم الدین جعفربن الحسن (معروف به محقق)، شرایع الاحکام، نشر دارالهدی، ج ۲، ص ۱۰۹ به نقل از پایان نامه فوق ص ۳۹.

 

[۲] امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، نشر گنج دانش، ج ۵، ص ۲۵۶.

 

[۳] حسینی­العاملی، سید محمدجواد، مفتاح­الکرامه، ج ۵، ص ۲۷۳.

 

[۴] حائری شاهباغ، سیدعلی، شرح قانون مدنی، نشر میزان، ج ۸، ص ۷۶.

 

[۵] ­الموسوی­الخمینی، سید روح­الله ، تحریرالوسیله (ترجمه)،نشر بی تا,ج ۳، ص ۲۳۶.

 

[۶] افروز، غلامعلی، مقدمه­ای بر روانشناسی و آموزش و پرورش کودکان استثنائی، نشر یلدا,ص ۴۷.

 

[۷] کاتوزیان، ناصر، قواعد عمومی قراردادها، نشر میزان، ج ۳، ص ۳۶.

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:39:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم