کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



بعضی از خصوصیات هوش معنوی را چنین عنوان می­ کند:

 

الف) هوش معنوی نوعی هوش غایی است که مسائل معنایی و ارزشی را به ما نشان داده و مسائل مرتبط با آن را برای ما حل می­ کنند. هوشی است که اعمال و رفتار ما را در گستره­های وسیع از نظر بافت معنایی جای می­دهد و همچنین معنادار بودن یک مرحله از زندگی­مان را نسبت به مرحله دیگر مورد بررسی قرار می­دهد. (زهر و مارشال، ۲۰۰۰)

 

دانلود مقاله و پایان نامه

 

ب) هوش معنوی ممکن است در قالب ملاک­های زیر مشاهده شود: صداقت، دلسوزی، توجه به تمام سطوح هشیاری، همدردی متقابل، وجود حسی مبنی بر اینکه نقش مهمی در یک کل وسیع­تر دارد، بخشش و خیرخواهی معنوی و عملی، در جستجوی سازگاری و هم سطح­شدن با طبیعت و کل هستی، راحت بودن در تنهایی بدون داشتن احساس تنهایی.

 

ج) افرادی که هوش معنوی بالایی دارند، ظرفیت تعالی داشته و تمایل بالایی نسبت به هشیاری دارند. آنان این ظرفیت را دارند که بخشی از فعالیت­های روزانه خود را به اعمال روحانی و معنوی اختصاص بدهند و فضایلی مانند بخشش، سپاسگزاری، فروتنی، دلسوزی و خرد از خود نشان دهند.

 

همچنین می­توان گفت هوش معنوی فهم مسایل دینی و استنباط­های درست فقاهتی را تسهیل می نماید. به علاوه هوش معنوی می ­تواند در فهم مسایل اخلاقی و ارزش آنها به افراد یاری نماید.

 

هوش معنوی ذهن را روشن و روان انسان را با بستر زیربنایی وجود مرتبط
می­سازد،  به ­فرد کمک می­ کند تا واقعیت را از خیال (خطای حسی) تشخیص دهد. این مفهوم در فرهنگ­های مختلف به­عنوان عشق، خردمندی و خدمت مطرح است. (وگان، ۲۰۰۳)

 

بعضی از ویژگی­های فردی که برای بهره­ گیری از هوش معنوی مفید هستند عبارتند از: خردمندی، تمامیت (کامل بودن)، دلسوزی (مک مولن، ۲۰۰۳)، دیدگاه کل­نگر داشتن، درستی و صحت، ذهن باز داشتن و انعطاف­پذیری. (زهر و دریک، ۲۰۰۰) این ویژگی­ها روش­های متفاوتی را برای دانستن از طریق روش­های غیرزبانی و غیر منطقی مانند رویا، شهود و تجربه عرفانی، جهت دستیابی به سطوح عمیق­تر معنا ارائه می­ کنند. (دسلوریرس، ۲۰۰۰؛ به نقل از: نازل، ۲۰۰۴)

 

ویژگی­هایی که لازمه هوش معنوی هستند، احتمالاً در کنار توانایی­ها و فعالیت­های دیگری قرار دارند که عبارتند از: دعاکردن، تعمق، رویاها و تحلیل رویا، باورها و
ارزش­های دینی و معنوی، شناخت و مهارت در فهم و تفسیر مفاهیم مقدس و توانایی داشتن حالات فراروندگی. به عنوان مثال، بعضی از حقایق قدیمی همانند آزار نرساندن که فضایل اخلاقی را مورد توجه قرار می­ دهند، ممکن است به عنوان روش­هایی برای تقویت هوش معنوی مطرح باشند. همچنین مسائل معنوی ممکن است شامل مواردی از قبیل تفکر در مورد سؤالات وجودی مانند وجود زندگی پس از مرگ، جستجوی معنا در زندگی، علاقمندی به عبادت و تعمق مؤثر، رشد حس هدفمندی زندگی، رشد رابطه با خود، هماهنگی با قدرت برتر و نقش آن در زندگی خود  باشد. (نازل، ۲۰۰۴)

 

دراین تحقیق ازپرسشنامه استانداردنظریه آمرام استفاده شده است.

 

 

 

 

 

 

 

[۱].Ultimate

 

[۲]. Zohar & Marshall

 

[۳]. Underlying ground of being

 

[۴]. Illusion

 

[۵]. Wisdom

 

[۶]. Descelorires

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1399-06-08] [ 02:25:00 ب.ظ ]




دغدغه تنزل روابط اجتماعی، از جمله موضوعاتی است که به کرات در جامعه‌شناسی کلاسیک و معاصر به چشم می‌خورد. به نظر زیمل نتیجه چنین شرایطی، ناپایداری روابط و کاهش اعتماد اجتماعی است. این ایده تنزل روابط اجتماعی نخستین، همچنان در کانون توجه جامعه‌شناسان قرار دارد. جامعه‌شناسان معاصر برای بررسی کمیت و کیفیت روابط اجتماعی از مفهوم سرمایه اجتماعی بهره جسته‌اند (شارع‌پور، ۱۳۸۰؛ ۱۲۰).ریشه کار صاحبنظران این نظریه را باید در تئوری‌های کلاسیک جامعه‌شناسی جستجو کرد. در واقع سرمایه اجتماعی سابقه تاریخی زیادی دارد و جامه‌ای نو برای تئوری‌های قدیمی‌تر به شمار می‌رود. جامعه‌شناسان اولیه درباره انتقال از گمینشافت به گزلشافت با تأثیر زندگی شهری در حیات انسانی نظرات فراوانی ابراز داشته‌اند. به نظر زیمل فرایندهایی نظیر تقسیم کار فزاینده، عقلانیت مفرط، سلطه روزافزون و نظایر آن سبب پیدایش افسردگی و احتیاط در روابط اجتماعی موجود در کلان شهر شده است، در حالت دلزدگی فرد قادر نیست تفاوت‌ها را دریابد. برای چنین فردی همه انسان‌ها در یک سطح و بدون تمایز ظاهر می‌شوندو در چنین شرایطی اهمیت زندگی از بین می‌رود. تمام امور و فعالیت‌ها یکنواخت می‌شود و رضایت از زندگی کاهش می‌یابد. به موازات افزایش افراد و تراکم فیزیکی، روابط چهره به چهره کارکرد خود را از دست داده و جای خود را به روابط دیگری می‌دهند. به نظر زیمل، نتیجه چنین شرایطی ناپایداری روابط و کاهش اعتماد اجتماعی است (همان؛ ۱۲۰).

 

 

همزمان با کار زیمل، دیدگاه جدیدی نسبت به روابط اجتماعی بعنوان منبعی از معنا و نظم در کار جامعه‌شناس پیشکسوت فرانسوی امیل دورکیم آشکار گردید.دورکیم این اندیشه را بابحث گذار طولانی‌مدت از همبستگی مکانیکی به ارگانیکی مطرح کرد. برای او در گذشته انسجام از نوع مکانیکی بوده به خاطر این که آن فاقد قوه تفکر و از روی عادت و مبتنی بر الزمات و ساختار ثابتی از ارباب و رعیت بوده است. در این ساختارهمه از پایگاه و موقعیت خودوهمچنین موقعیت دیگران باخبر بودند و بعلاوه همه مردم عقاید یکسانی دارند که بر پایه مذهب است امادر انسجام ارگانیکی ساختار اجتماعی، ساختاری پیچیده است و تقسیم کار پیشرفته‌ای دارند (یان کرایب، ۱۳۸۲؛ ۱۲۷).

 

همان‌طور که مشخص است در نگاه دورکیم نیز در روند گذار از جوامع مکانیکی به ارگانیکی شاهد نوع تغییر در نوع روابط افراد جامعه هستیم. بطوری که در جوامع ارگانیکی به دلیل ارتباط مستقیم و چهره به چهره فرد میزان مراودات و ارتباط افراد با یکدیگر بیشتر بوده لذا سرمایه اجتماعی نیز بیشتر بوده است. بطوری که وی در بررسی خود بین خودکشی و همبستگی اجتماعی نوعی رابطه را بیان می‌دارد و می‌گوید که خودکشی در دوره‌های تغییر اجتماعی افزایش می‌یابد که ناشی از سست شدن بافت اجتماعی و تضعیف پیوندهای اجتماعی است.

 

 

در نظر مارکس نیز آگاهی طبقاتی پرولتاریا -به طبقه برای خود- منجر به انسجام درونی شده که در نتیجه خودآگاهی از استثماری است که توسط سرمایه‌دارانی بوجود آمده است که این انسجام بعنوان یک منبع سرمایه اجتماعی در واکنش به موقعیتی نشان دادن یک طبقه از مردم ناشی می‌شود.

 

هم‌چنین الکسی دوتوکویل در تشریح دموکراسی آمریکا به نقش زندگی انجمنی و نقش آن در پیشرفت اقتصادی آمریکا اشاره دارد. از نظر وی انجمن‌های داوطلبانه یک چسب اجتماعی ایجاد کرده که به پیوستگی آمریکایی‌ها کمک کرده در حالی که در اروپا پیوندهای رسمی موقعیت و تکلیف در قالب روابط سنتی و سلسله مراتب افراد را در کنار هم نگه می‌داشت (فیلد، ۱۳۸۸؛ ۱۳)به اعتقاد وی زندگی انجمنی یکی از شالوده‌های مهم نظم اجتماعی در یک نظام به نسبت باز است و میزان بالای تعهد مدنی، از بروز استبداد جلوگیری کرده و به مردم آموخته که چطور در زندگی مدنی همکاری نمایند.

 

در یک نگاه کلی، می‌توان گفت که نویسندگان کلاسیک در پی درک این موضوع بودند که چگونه انسان‌ها ساختارهای اجتماعی پایدار و الگوهای رفتاری را در جهانی که به نظر آنها شهری شدن، صنعتی شدن، عقلانیت عملی پایه‌های سنتی نظم از جمله عادت، ایمان، اطلاعات بدون فکر را از بین برده‌اند ایجاد نمایند. با این حال بطور دقیق به حوزه‌هایی که مفهوم سرمایه اجتماعی به آنها اشاره دارد توجه نکرده یا حداقل به تفصیل آنها را بررسی ننموده‌اند. لذا اصل مفهوم سرمایه اجتماعی در مقاله شخصی به نام هانی‌فن در سال ۱۹۱۶ که در آموزش و پرورش ایالت ویرجینیای آمریکا خدمت می‌کرد بکار گرفته‌ شد. از نظر وی سرمایه اجتماعی شامل دارایی‌هایی است که در زندگی روزانه افراد وجود دارند و به ابعادی مانند: حسن نیت، رفاقت، دوستی و همدردی میان افراد و خانواده‌ها اشاره دارد (غفاری، ۱۳۸۸؛ ۸۰). پس از آن تا حدود نیم قرن این نظریه مسکوت ماند تا آنکه جین جاکوب در اواخر در سال ۱۹۶۱ در اثر خود بنام «مرگ و زندگی در شهرهای بزرگ آمریکا» درباره آن بحث کرد. وی سرمایه اجتماعی را شبکه‌های اجتماعی فشرده‌ای می‌داند که در محدوده‌های قدیمی شهری در ارتباط با حفظ نظافت، عدم وجود جرم و جنایت خیابانی و دیگر تصمیمات در خصوص بهبود کیفیت زندگی در مقایسه با نیروهای حفاظتی و پلیس مسئولیت بیشتری از خود نشان می‌دهند. وی خاطرنشان می‌سازد که “شبکه‌ها، سرمایه اجتماعی غیر قابل جایگزین برای شهر هستند هر وقت که این سرمایه به هر دلیلی از بین رفت درآمد ناشی از آن نیز از بین می‌رود و این درآمد برنمی‌گردد مگر این که سرمایه جدیدی به آهستگی و به گونه‌ای غیرقابل پیش‌بینی جمع شود (به نقل از دلفروز، ۱۳۸۷؛ ۹۹). گلن‌لوری اقتصاددان و ایوان لایت جامعه‌شناس اصطلاح سرمایه اجتماعی را در دهه ۱۹۷۰ برای توصیف مشکل توسعه اقتصاد درون‌شهری بکار بردند.

 

اولین توضیح و تفسیر یکپارچه از این اصطلاح توسط بوردیو و در سال ۱۹۷۲ انجام شد. وی در تعریف خود از سرمایه اجتماعی تأکیدش بیشتر بر روی شبکه‌های اجتماعی است که دسترسی به منابع گروهی را فراهم می‌کنند. در دهه ۱۹۸۰ جیمز کلمن فصل مهمی از کتاب خود با نام «بنیادهای نظریه اجتماعی» را به بحث سرمایه اجتماعی اختصاص داد و در سراسر این کتاب نیز به توضیح عناصر و اجزای آن پرداخت. در دهه ۱۹۹۰ مفهوم سرمایه اجتماعی توسط بانک جهانی و کتاب «بولینگ تنهایی» رابرت پوتنام معروف شد (پیراهری، ۱۳۸۸؛ ۱۱۱-۱۱۰). طی سال‌های ۱۹۹۰ به این سو مفهوم و نظریه‌های سرمایه اجتماعی با استقبال قابل توجه اندیشمندان و محققان رشته‌های مختلف علوم اجتماعی مواجه شده است. بطوری که تعداد مقالات علمی مربوط به سرمایه اجتماعی قبل از سال ۱۹۸۱ در مجموع ۲۰ مقاله، از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۵ به ۱۰۹ مقاله و از ۱۹۹۶ تا مارس ۱۹۹۹ به تعداد ۱۰۰۳ مقاله رسیده است (جان فیلد، ۱۳۸۸؛ ۱۱) و هم‌اکنون سرمایه اجتماعی بدلیل ماهیت و محتوایی که دارد تقریباً با تمامی موضوعات و مسائل مطرح در حوزه انسانی و اجتماعی ارتباط پیدا می‌کند و توانایی سازماندهی جمعی مشارکتی و داد و ستد داوطلبانه برای حل مشکلات گروهی یا عمومی را به حداکثر می‌رساند.

 

کاواچی و برکمن در بررسی‌های خود به این نتیجه رسیدند :«افرادی که از لحاظ اجتماعی منزوی هستند از نظر سلامت روانی در وضعیت مطلوبی بسر نمی‌برند. شبکه‌های اجتماعی کوچکتر، روابط خویشاوندی کمرنگ‌تر و دریافت حمایت اجتماعی اندک باعث ایجاد افسردگی و یأس در افراد می‌شود» .(به نقل از آرمان، ۱۳۹۰؛ ۵۸) هم‌چنین کلمن بیان می‌دارد که سرمایه اجتماعی بر بیماری یا سلامت هر جامعه تأثیرگذار است. جوامعی که میزان سرمایه اجتماعی آنها به هر دلیل کاهش یابد با گسیختگی‌ها و شکاف‌های شگرفی روبرو می‌شوند (کلمن، ۱۳۷۷؛ ۴۸۵). یکی از مطالعاتی که در سطح خانواده صورت گرفت نشان می‌دهد که سرمایه اجتماعی احتمال فقیر بودن یک خانواده را در ۳۶/۷ درصد کاهش و در مقابل احتمال ثروتمند شدن را در بین ثروتمندان فقط ۴ درصد افزایش می‌دهد (به نقل از مویدفر، ۱۳۸۷؛ ۳). بنابراین ایده اصلی سرمایه اجتماعی این است که خانواده، دوستان و همکاران و آشنایان فرد دارایی مهمی را تشکیل می‌دهند که می‌توان به هنگام بحران از آن استفاده کرد.به تعبیر پورتس در حالی که سرمایه اقتصادی در حساب بانکی افراد و سرمایه انسانی در مغز افراد قرار دارد سرمایه اجتماعی در درون ساختار روابط یافت می‌شود. برای برخورداری از سرمایه اجتماعی فرد باید با دیگران ارتباط داشته باشد در واقع همین دیگران هستند که منبع واقعی برخورداری از مزایا و امکانات‌اند. (شارع‌پور، ۱۳۸۷؛ ۲۵۱)

 

نارایان و پریتچت در بیان اهمیت سرمایه اجتماعی و  تأثیرگذاری آن بر بازده‌ها ۵ ساز و کار را بیان می‌دارند: (گراهام هابز، ۲۰۰۰؛ ۲)

 

— ارتقا توانایی جامعه در نظارت بر عملکرد دولت

 

— افزایش امکانات برای کنش مشارکتی جهت حل مشکل

 

— تسهیل انتشار نوآوری‌ها

 

— کاهش مشکل کمبود اطلاعات

 

— افزایش بیمه غیررسمی

 

برخی از دلایل و کارکردهای مثبتی که موجب مطالعه و توجه به سرمایه اجتماعی گردیده است از قرار زیرند:

 

-افزایش سلامت روانی افراد از طریق فراهم‌ آوردن حمایت‌های عاطفی و روانی، کاهش عوامل استرس‌زا، کاهش حوادث زندگی مانند از دست دادن شغل. (لهسایی‌زاده، ۱۳۸۶؛ ۱۶۲)

 

– از نظر پاتنام تقویت هنجارهای مستحکم بده و بستان (از طریق افزایش هزینه‌های بالقوه جدا شدن) تسهیل جریان اطلاعات از جمله اطلاعات مربوط به شهرت کنش‌گران و تجسم موفقیت‌های گذشته که به تحقق کنش جمعی کمک می‌کند .(جان فیلد، ۱۳۸۶؛ ۵)

 

– سرمایه اجتماعی خصوصاً در شکل جمعی آن، هنجارهای همیاری، اعتمادمی‌تواند افراد جامعه را در حل مشکل کنش جمعی یاری برساند و در آن صورت همه افراد جامعه از برکات آن برخوردار گردند.

 

– تأثیر درونی سرمایه اجتماعی بر جامعه مدنی و گسترش دموکراسی، افزایش شهروندانی با جهت‌گیری معطوف به اجتماع و قانون‌مدار می‌باشند که با دولت بهتر همکاری می‌کنند .(توسلی، ۱۳۸۴؛ ۶)

 

– تجارب بانک جهانی نشان داد که سرمایه اجتماعی تأثیر قابل توجهی را بر اقتصاد و توسعه کشورهای مختلف دارد. افزایش آن موجب پایین آمدن جدی سطح هزینه‌های اداره جامعه و نیز هزینه‌های عملیاتی سازمان می‌گردد .(موسوی، ۱۳۸۶؛ ۷۱)

 

۲-۱-۲-ماهیت سرمایه:

 

سرمایه اجتماعی اصطلاحی ترکیبی است که از دو بخش تشکیل شده است:سرمایه و اجتماعی.مراد از واژه “اجتماعی ”  در برگیرنده رفتاری است که هشیار یا ناهشیار بسوی سایر مردم جهت گیری می شود که از نظر دستور زبان صفت است. اسم این صفت در زبان انگلیسی کلمه جامعه (society)است که از کلمه لاتین(socius)بمعنای دوست داشتن مشتق شده است .چنین ریشه یابی نشان می دهد که اساسا کلمه اجتماعی social))از پدیده دوستی ناشی شده است و حاکی از دلبستگی شخصی،همکاری،یکپارچگی،احترام متقابل و احساس شفقت مشترک است (سازمان ملی جوانان ،۱۵۱:۱۳۸۷).واژه سرمایه نیزاز ریشه Kap به معنای سر گرفته شده است معنای اساسی، اصلی و بزرگ از حروف از آن بر می آید و در این جا هر کالا، پول یا ثروتی را شامل می‌شود که قابلیت نگهداری و افزایش داشته باشد. سرمایه یکی از چهار عامل شناخته شده در کنار زمین، کار، سازمان و مدیریت است. .( ساروخانی، ۱۳۷۰: ۳۹)

 

اصطلاح سرمایه یکی از مهم‌ترین مفاهیم اقتصادی است که در این حوزه برای توصیف منابع و دارایی‌هایی که می‌توانند شکل پول و غیر پول و هم‌چنین ملموس و غیر ملموس داشته باشند بکار می‌روند که به فرد امکان می‌دهد که سود خاصی از طریق مشارکت در رقابت بر سرآن کسب کند. درک بوردیو از سرمایه رفیع‌تر از معنای پولی سرمایه در اقتصاد است. سرمایه یک منبع عام است که می‌تواند شکل پولی و غیر پولی و هم شکل ملموس وغیر ملموس بخود بگیرد. به نظر او سرمایه هر منبعی است که در عرصه‌های خاصی اثر بگذارد(ملاحسنی:۳۵،۱۳۸۱). به طور کلی با بررسی ادبیات سرمایه، ۵ نوع کلی از سرمایه را می‌توان از هم تمیز داد:

 

۱- سرمایه اقتصادی: به درآمد پولی و هم چنین سایر دارایی‌های مالی اطلاق می‌شود. مثل پول و ثروت که می‌تواند جهت تولید کالا و خدمات مورد استفاده قرار بگیرد.

 

بوردیو اعتقاد دارد که سرمایه اقتصادی ریشه انواع سرمایه است.( جان فیلد، ۱۳۸۵: ۳۲)شکل اقتصادی سرمایه بلافاصله قابل تبدیل به پول است مانند دارایی‌های منقول و ثابت یک سازمان.

 

۲- سرمایه انسانی: شکل دیگر سرمایه است که با تعلیم دادن افراد برای دادن مهارتها و توانایی‌هایی به آنها پدید می‌آید و افراد را توانا می‌سازد به شیوه‌های جدید رفتار کنند (کلمن،‌۱۳۷۷؛‌۴۶۴). در دهه ۱۹۶۰ که ایده سرمایه به افراد و قابلیتهایشان هم اطلاق شد مفهوم زیربنایی سرمایه انسانی توسط تئودور شولتز (۱۹۶۱) و سپس بکر (۱۹۶۴) مطرح گردید(جان فیلد، ۱۳۸۵؛ ۲۷).سرمایه انسانی ویژگی‌های کیفی انسان اعم از آموزش تخصص، مهارت و داشتن خلاقیت را شامل می‌شود.

 

۳-سرمایه فیزیکی: شامل مجموعه ابزارها، ماشین‌آلات و سایر تجهیزات فیزیکی می‌شود که مصنوع دست بشر است( غفاری:۱۰،۱۳۸۵).

 

۴-سرمایه فرهنگی: به شکل‌های مختلفی وجود دارد. شامل تمایلات و عادات دیرینی که در فرآیند جامعه‌پذیری، انباشت اشیای فرهنگی با ارزش مثل نقاشی، صلاحیت‌های تحصیلی و آموزشی رسمی حاصل آمده است. ترنر در تعریفی سرمایه فرهنگی را مجموعه‌ای از نهادها، عادتها، منشها، شیوه‌های زبانی، مدارک آموزشی، ذوق و سلیقه ها و شیوه‌های زندگی که بطور غیر رسمی بین افراد شایع است تعریف می‌کند (خادمیان، ۱۳۹۰؛۲۱).

 

۵سرمایه اجتماعی: سرمایه اجتماعی شامل منابع مفید قابل دسترسی برای کنشگران است که از طریق روابط اجتماعی او حاصل می‌شودو به یک فرد یا گروه اجازه می‌دهد تا شبکه پایداری از روابط کم و بیش نهادینه شده آشنایی و شناخت متقابل را در اختیار داشته باشند (جان فیلد، ۱۳۸۵؛ ۳)با توجه بدانکه واژه سرمایه اجتماعی در این پژوهش یکی از متغیرهای اصلی بشمار می‌رود لذابایسته است  تعاریفی چنداز سوی صاحبنظران مختلف ارائه گردد.

 

تعاریف مختلفی در باب سرمایه اجتماعی طرح و در بیان فضای مفهومی این اصطلاح از واژگان و تعابیر مختلفی چون انرژی اجتماعی (social energy)، روحیه اجتماعی (Community Sprit)، پیوستگی اجتماعی (Social bands)، فضیلت مدنی (civil virtue)، شبکه‌های محلی (Community network)، امانت اجتماعی (Social Zone)، دوستی‌های گسترده (Extended friendships)، منابع اجتماعی، شبکه‌های رسمی و غیر رسمی، همسایگی خوب (Good neighbourliness) و چسب اجتماعی (glue Social) استفاده شده است.

 

پورتس[۲۳] سرمایه اجتماعی را «قابلیت افراد برای هدایت منابع کمیاب بخاطر امتیاز عضویت‌شان درشبکه‌ها یا ساختارهای اجتماعی گسترده‌تر» تعریف می‌کند.(به نقل از شجاعی، ۱۳۸۷؛ ۱۴۳)سازمان‌همکاری‌ها و توسعه اقتصادی (OECD) سرمایه اجتماعی را شبکه‌هایی که توسط هنجارها، ارزش‌ها و برداشت‌های مشترکی که همکاری را در درون گروه‌ها یا بین گروه‌ها تسهیل می‌کند به هم پیوسته‌اند تعریف می‌کند. (همان: ۱۳۸۷؛ ۴۵) درنظر نورث (۱۹۹۰)، محیط و شرایط اجتماعی و سیاسی که منجر به توسعه و بهبود هنجارها شده و ساختار اجتماعی را شکل می‌دهد تعریف شده است (خوشفر، ۱۳۸۷؛ ۱۳).

 

شاخص ترین تعریفی که در زمینه سرمایه اجتماعی انجام گرفته است مربوط به پاتنام است.  از نظرپاتنام سرمایه اجتماعی ویژگی‌هایی از سازمان اجتماعی چون اعتماد[۲۴]، هنجارها[۲۵] و شبکه‌ها[۲۶] است که می‌توانند کارایی جامعه را از طریق تسهیل کنش‌های تعاونی بهبود دهند (‌جان‌فیلد، ۱۳۸۸؛ ۱۱).  همچنین بوردیوسرمایه اجتماعی رامجموعه منابع مادی یا معنوی که به یک فرد یا گروه اجازه می‌دهد تا شبکه پایداری از روابط کم و بیش نهادینه شده آشنایی متقابل را در اختیار داشته باشد تعریف میکند (همان؛ ۳۱).

 

از نظر کلمن سرمایه اجتماعی هر آن‌چیزی است ناشی از شبکه روابط ، اعتماد، حسن عمل متقابل و هنجارهای اجتماعی که موجب تسهیل فعالیت فردی یا اجتماعی شود. و دارای دو عنصر مشترک است همه آنها بخشی از ساختارهای اجتماعی را شامل می‌شوند و بخشی از فعالیت عاملان را تسهیل می‌کنند (کلمن، ۱۳۷۷، ۴۶۲).

 

لین سرمایه اجتماعی را سرمایه‌گذاری واستفاده ا ز منابع نهفته در دل روابط اجتماعی برای نیل به منافع مورد انتظار می  داند. (شارع‌پور، ۱۳۸۹؛ ۵)بیکر سرمایه اجتماعی را منابعی می‌داند که از طریق شبکه‌های فردی و یا سازمانی قابل حصول هستند( غفاری،۱۳۸۶؛۱۹۱)

 

ترنر سرمایه اجتماعی را نیروهایی که توان توسعه اقتصادی را در جامعه از طریق روابط اجتماعی افزایش می‌دهد تعریف می‌کند (همان).کاکس سرمایه اجتماعی را بعنوان “نوعی اتصال اجتماعی تارو پود بافتار اجتماعی در نظر می گیرد که در برگیرنده تعاملات بیشماری است که زندگی شخصی و عمومی را شکل می بخشد دراین تعریف سرمایه اجتماعی به مثابه علقه ها،تعلقات و گره هایی است که بافتار اجتماعی را استحکام می بخشد(شریفیان ثانی،۸۵:۱۳۸۴).از دیدنوکه سرمایه اجتماعی فرآیندی است که کنشگران اجتماعی طی آن فرآیند شبکهدارتباطات درون و بین سازمانها رابرای دسترسی به منابع سایر کنشگران اجتماعی خلق و بسیج می کنند.(پیران و همکاران۱۳۸۵؛۲۴)

 

در نظر بانک جهانی سرمایه اجتماعی به نهادها، روابط و هنجارهایی اشاره دارد که کمیت وکیفیت تعاملات اجتماعی یک جامعه را شکل می‌دهند. سرمایه اجتماعی صرفاً شامل مجموعه‌ای از نهادهای یک جامعه نمی‌شود بلکه چسبی است که این نهادها را به یکدیگر پیوند می‌دهد (غفاری ۱۳۸۵؛‌۲۰۰).استون (۲۰۰۲) سرمایه اجتماعی را مجموعه‌ای از روابط اجتماعی در نظر می‌گیرد که از طریق ارتباط‌ها و پیوندها با دیگران ایجاد می‌گردد و با هنجارهای بده و بستان و اعتماد محقق می‌گردد .(علیوردی‌نیا، ۱۳۸۷؛۷)

 

فوکویاما در کتاب “پایان نظم”(۱۹۹۹) سرمایه اجتماعی را مجموعه معینی از هنجارها یا ارزش‌های غیر رسمی تعریف می‌کند که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میان‌شان مجاز است در آن سهیم هستند.

 

کلاس اوفه با رویکردی نئو مارکسیستی و انتقادی به تعریف سرمایه اجتماعی می پردازدو سرمایه اجتماعی را به منبعی با مالکیت جمعی متعلق به محله ،مناطق،بخش هاوبالاخره جوامع معرفی وآن رامتغیر (کوچک و بزرگ یا زیاد و کم) اجتماع محله(Community)می داند. (سازمان ملی جوانان،۱۵۳:۱۳۸۷)

 

هر کدام از تعاریف بیان شده از سرمایه اجتماعی تنها به بخشی از مفهوم سرمایه اجتماعی اشاره دارند و از آن جایی که سرمایه اجتماعی مفهومی غیر قابل لمس می‌باشد برداشت صاحبنظران از این مفهوم نسبی بوده و یکی از دلایلی که موجب تعدد تعاریف در باب سرمایه اجتماعی شده تعریف این مفهوم به شکل موردی و با توجه به شکل فرارو و یا موضوع مورد بررسی است. این مساله را می‌توان در پروژه‌ها و طرح‌های انجام شده  نهادهایی چون بانک جهانی و مطالعات موردی دانشگاهی و یا دولتی مشاهده کرد.بعنوان مثال پرویز پیران و همکارانش( ۱۳۸۵) در خصوص تعریف ارائه شده از سوی بانک جهانی چنین می‌گویند:«باید به هوش بود که تعریف سازمان‌های جهانی آن‌هم بویژه با مشخصاتی که بانک جهانی دارد با محدودیت‌های خاص روبرو است. زیرا سازمان‌های جهانی از منظری عمل‌گرایانه به مفاهیم پرداخته‌اند و به ناگزیر برخی جنبه‌هایی را آن هم به عمد، عمده کرده و برخی وجوه دیگر را کمتر مورد عنایت قرار داده‌اند… اما از آنجایی که سازمان‌های جهانی در متن‌های متعدد و متفاوتی که از قضا بیشتر جهان‌ سومی‌اند کار می‌کنند مجبورند تعاریف خود را در سطح مفهومی عام‌تری ارائه دهند تا میزان شمول آنها افزایش یابد». نان‌کی ول[۲۹] خاطر نشان می‌سازد که «… مفهوم سرمایه اجتماعی در حال پدید آمدنی دایمی است که هنوز به فرجام خود نرسیده است.» به همین دلیل تعاریف متعدد از سرمایه اجتماعی را شاهد هستیم (همان: ۷) .همچنین دورلاف[۳۰] بیان می‌دارد که ادبیات سرمایه اجتماعی مملو از تعاریف مبهم سنجش ضعیف داده‌ها، فقدان شرایط مقایسه‌پذیری و اطلاعات لازم برای پذیرش صحت ادعای مطرح شده است .(به نقل ازادیبی،۳:۱۳۸۷)به نظر سراگلدین و گروتارت طرح دو گزاره زیر به فهم سرمایه اجتماعی کمک می‌کند:

 

۱- تمایز‌های مطرح شده در خصوص تعاریف سرمایه اجتماعی بیشتر مصنوعی و غیر ضروری هستند. آنها اهمیت و ارزش این واقعیت که انواع مختلف سرمایه اجتماعی می‌توانند در کنار یکدیگر قرار گیرند و مقوم همدیگر باشند را از بین می‌برند. در نتیجه توجه به تعامل بین انواع مختلف سرمایه اجتماعی ضرورت دارد.

 

۲- برای یک کشور معین، در یک زمان مشخص، میزان و ترکیب متناسبی از سرمایه اجتماعی وجود دارد، ترکیب سرمایه اجتماعی احتمالاً در طی زمان تغییر می‌کند لکن کل آن به دلیل انباشت افزایش می‌یابد( به نقل از غفاری، ۱۳۸،۹۰).

 

تعاریفی که از نظر گذشت تنها بخشی از تعاریف عنوان شده در ادبیات سرمایه اجتماعی است. اما آنچه که از تعاریف متعدد از سرمایه اجتماعی بر می‌آید این است که این مفهوم دربردارنده مفاهیمی هم چون اعتماد، همکاری و روابط متقابل بین اعضای یک گروه است به نحوی که سرمایه اجتماعی سبب می‌شود که گروه به سمت ارزش‌ها و هنجارهای تحسین و تثبیت شده در جامعه گام بر می‌دارد. نقطه مشترک در تمامی تعاریف مذکور که می‌توان به روشنی مشاهده کرد دو مساله است:

 

۱- تمامی تعاریف در این نکته توافق دارند که اجزایی هم چون هنجارها، اعتماد و بده بستان که در روابط اجتماعی عمل می‌کند جزیی از این مفهوم هستند.

 

۲- در همه تعاریف ارائه شده می توان این نکته را استنباط کرد که ویژگیهایی در ساختار اجتماعی وجود دارد که کنشهای متقابل موجود میان افرادرا سامان می بخشد و آنهارا به سمت و سویی هدایت می کند که منافع جمعی بشکل سهل الوصول تری تامین  گردد و سبب تسهیل و گسترش همکاری شود. بنابراین مردم با ایجاد سرمایه اجتماعی با یکدیگر دست به کارهایی می‌زنند که به تنهایی قادر به انجام آن نیستند یا برای انجام آن مشکلات فراوانی خواهند داشت افراداز طریق مجموعه‌ای از شبکه‌ها با هم در ارتباطند و با دیگر اعضای شبکه ارزش‌های مشترکی دارند بطوری که این شبکه‌ها منبعی ایجاد می‌کنند و به نظر می‌آید که آنها نوعی سرمایه ایجاد کرده‌اند این بدان معناست که هر چه قدر افراد بیشتری بشناسیم دارای سرمایه اجتماعی بیشتری هستیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدولچکیده تعاریف موجود در باب سرمایه اجتماعی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نام نظریه پرداز خلاصه تعریف
بوردیو حاصل جمع، منابع بالقوه و بالفعلی که تحت نتیجه مالکیت شبکه بادوامی از روابط نهادی شده بین افراد ایجاد می‌گردد.
کلمن سرمایه اجتماعی را با کارکردش تعریف می کند و هر آن چیزی است که ناشی از شبکه روابط، اعتماد، حسن عمل متقابل و هنجارهای اجتماعی که موجب تسهیل فعالیت فردی یا اجتماعی شود.
فوکویاما شکل ملموس از یک هنجار غیررسمی است که باعث ترویج همکاری بین دو یا چند نفر می شود. هنجارهای اجتماعی و اعتماد دو پایه اصلی سرمایه اجتماعی هستند.
پاتنام ویژگی هایی از سازمان اجتماعی چون اعتماد، هنجارها و شبکه هاست که می تواند کارایی جامعه را از طریق تسهیل کنش های تعارضی بهبود بخشد.
لین سرمایه گذاری و استفاده از منابع نهفته در دل روابط اجتماعی برای نیل به منافع مورد انتظار.
بیکر منابعی که از طریق شبکه های فردی و یا سازمانی قابل حصول باشند.
ترنر نیروهایی که توان توسعه اقتصادی را در جامعه از طریق روابط اجتماعی افزایش دهند.
کاکس تعلقات و گره هایی که رفتار اجتماعی را استحکام می بخشد.
استون مجموعه ای از روابط که از طریق ارتباط با دیگران ایجاد می گردد
تورتس قابلیت افراد برای هدایت منابع کمیاب بخاطر عضویت در شبکه های اجتماعی گسترده‌تر
OECD شبکه هایی که توسط هنجارها، ارزشهای مشترک به هم پیوسته‌اند.
نورث محیط و شرایطی که منجر به بهبود هنجارها شده و ساختار اجتماعی را شکل دهد.

 

 

 

 

[۱]- Gemeinschaft

 

[۲]- Gessellschaft

 

[۳]- George simmel

 

[۴]- Emile Durkheim

 

[۵]- Mechanical Solidarity

 

[۶]- Organical solidarity

 

[۷]- Karl Marx

 

[۸]- Alexis de tocqueville

 

[۹]- Hanifan

 

[۱۰]- Jine jacob

 

[۱۱]- Glen Loary

 

[۱۲]- Iven Light

 

[۱۳]- Bowling alone

 

[۱۴]- Kawachi & Berkman

 

[۱۵]- Portes

 

[۱۶]- Narayan & Pritchett

 

[۱۷] -Economic Capital

 

[۱۸] -human  Capital

 

[۱۹] -Schultz

 

[۲۰] -Becker

 

[۲۱] -Cultural  Capital

 

[۲۲] -Social Capital

 

[۲۳] – Portes

 

[۲۴] – Trust

 

[۲۵] – values

 

[۲۶] – Networks

 

۱-Knoke

 

[۲۸]-Stone

 

[۲۹]-Nankivell

 

[۳۰]- Durlauf

 

[۳۱]- Serageldin

 

[۳۲]- Grootaert

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:25:00 ب.ظ ]




منتقدان زیادی اعتقاد دارند که واژه سرمایه در ابتدای لغت سرمایه اجتماعی، یک مفهوم استعاری است و نشانگر سرمایه بودن سرمایه اجتماعی از دید اقتصاد نخواهد بود و نمی‌تواند از دید اقتصادی تمام خصوصیات سرمایه را دارا باشد. بعنوان نمونه سولو می‌گوید که نمی‌توان سرمایه اجتماعی را مانند انواع دیگر سرمایه، در یک نظام حسابداری گنجاند. به همین خاطر او عبارت “الگوهای رفتاری” را عبارت مناسب‌تری برای مفهوم سرمایه اجتماعی می‌داند(نقل از رنانی، ۱۳۸۸، ۱۵۵).علیهذا دلایل مختلفی نیز وجود دارد که سرمایه اجتماعی از یک دید استعاری نسبت به سرمایه بودنش جدا شده و تبدیل به یک سرمایه هم‌چون دیگر سرمایه‌ها شود که بر فعالیت‌های اقتصادی تأثیر می‌گذارد که در ادامه بدان‌ها اشاره خواهد شد.

 

 

– قابلیت تبدیل (انتقال به دیگر سرمایه‌ها): قابلیت تبدیل شدن یکی از ویژگی‌های کالاهای سرمایه‌ای است که می‌توانند از یک نهاده تبدیل به ستانده و یا برعکس شوند. در این حالت خدمات ارائه شده توسط کالاهای سرمایه‌ای به نهاده‌های دیگر مورد استفاده نیز بستگی خواهد داشت. سرمایه اجتماعی نیز می‌تواند با نهاده‌های دیگر ترکیب شده و نیازهای اساسی انسان را برطرف کند (همان: ۱۵۶). این برداشت یادآور دیدگاه بوردیو در باب انواع چهارگانه سرمایه است که اعتقاد داشت که قابلیت تبدیل به یکدیگر را دارا هستند. هر چند سرمایه اجتماعی کمتر بطور مستقیم به حالت نقدی تبدیل می‌شود ولی اثر تسهیل در مبادلات را دارا بوده و اثر مثبت در شکل‌گیری سایر سرمایه‌ها خواهد داشت.

 

 

– جانشین و مکمل بودن: سرمایه اجتماعی نیز همانند سایر سرمایه‌ها می‌تواند جانشین و مکمل سایر سرمایه‌ها باشد. بعنوان مثال تعهد و وظیفه‌شناسی در کار می‌تواند جانشینی برای هزینه‌های نظارت در انجام امور باشد. هم‌چنین هر چه سطح سرمایه اجتماعی بالاتر باشد تعامل‌های مثبت بین افراد افزایش یافته و از این طریق می‌توان سبب افزایش در یادگیری و ارتقاء مهارت در آنها می‌شود. بنابراین ملاحظه می‌گردد که سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی می‌توانند مکمل یکدیگر باشند.

 

استهلاک: از ویژگی‌های دیگر سرمایه آن است که با مرور زمان و در صورت عدم بازسازی مستهلک خواهند شد. این ویژگی‌ را نیز می‌توان برای سرمایه اجتماعی نیز متصور شد بدین صورت که با فاصله گرفتن فرداز گروه، سرمایه اجتماعی وی مستهلک می‌شود.

 

– توانایی خلق سرمایه جدید از دیگری (توانایی افزایش): بسیاری از انواع سرمایه‌های مورد استفاده نوع جدیدی از سرمایه را خلق می‌کنند مثل فلزی که استفاده می‌شود و مثلاً یک چاقو با آن درست می‌شود. در خصوص سرمایه اجتماعی نیز این ویژگی مصداق دارد. برای مثال چنانچه بین شخص الف و ب سرمایه اجتماعی در جریان باشد حال اگر فرد ب فرد سومی (ج) را به فرد الف معرفی کند و وارد جمع و شبکه خود کند در این صورت بواسطه شکل‌گیری ارتباط بین فرد الف و ج از طریق فرد ب، سرمایه اجتماعی می‌تواند گسترش یافته و زایش نویی داشته باشد.

 

(ج)                                (ب)                                                    (الف)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                   
   
     
       
       
     
 
 
 
 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل۲-۱- فرایند زایش سرمایه جدید از سرمایه اجتماعی موجود (منبع همان؛ ۱۶۴)

 

قابلیت نقل و انتقال و مالکیت: همان‌طور که انواع سرمایه می‌توانند از طریق راه‌هایی چون وراثت، اجاره، فروش، بخشش تفویض مالکیت شوند سرمایه اجتماعی نیز می‌تواند این حالت نقل و انتقال را داشته باشد. رابینسون (۲۰۰۲) معتقد است که مالکیت سرمایه اجتماعی از طریق وراثت می‌تواندمنتقل شود.(همان؛ ۱۶۶) برای مثال شاید دوستان والدین من، دوستان خوبی برای من شوند.با همه مطالب عنوان شده در خصوص اثبات سرمایه بودن سرمایه اجتماعی باید این نکته را نیز مدنظر قرار داد که سرمایه اجتماعی با انواع دیگر سرمایه دارای تفاوت‌هایی نیز می‌باشد.

 

– اول این که سرمایه اجتماعی در مقام دارایی برای گروه‌ها یا شبکه‌ها دارای خصیصه‌ای جمعی است نه فردی. هر چند سرمایه اجتماعی می‌تواند مورد بهره‌برداری افراد قرار گیرد (مثلاً پیدا کردن شغل با بهره گرفتن از شبکه‌های ارتباط شخصی خود)اما این نوع سرمایه بطور مستقل در اختیار فرد نیست.

 

– سرمایه اجتماعی به آسانی مشاهده و مورد سنجش قرار نمی‌گیرد، زیرا در روابط بین افراد تجسم می‌یابد.

 

– در صورت استفاده زیاد برخلاف برخی از اشکال سرمایه نه تنها از مقدار آن کاسته نمی‌شود بلکه بر مقدار و ارزش آن افزوده می‌شود.

 

– ایجاد و خلق سرمایه اجتماعی مستلزم وجود بیش از یک نفر است (شارع‌پور، ۱۳۸۷؛ ۲۵۱). در حالی که سایرسرمایه حتی در یک جامعه تک نفری، اثرات خلاقانه خود را بصورت بالقوه دارا می‌باشند.

 

جیمز کلن  تفاوت بین سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی راباترسیم نموداری بین فرد(A،B،C) نشان می‌دهدومی‌گوید که سرمایه انسانی درنقاط تقاطع قرار داردو سرمایه اجتماعی در خطوطی که این نقاط را به یکدیگر متصل می‌کنند قرار دارد. مثلاً اگر Bکودکی باشدو A بزرگسالی که پدر یا مادر B خواهد بود برای اینکه A به پیشرفت رشدشناختی B کمک کندبایدهم درنقطه تقاطع و هم درخط ارتباطی سرمایه وجودداشته باشد. باید سرمایه انسانی،دراختیارA وسرمایه اجتماعی دررابطه بین A و B وجود داشته باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




           
   

 

A     
 
     
 

 

B
 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل۲-۲ -رابطه بین سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی  (منبع:کلمن، ۱۳۷۷؛ ۴۶۵)

 

– به آسانی مبادله نمی‌شود اگر چه این سرمایه منبعی است که ارزش استفاده دارد.

 

– سرمایه اجتماعی دارایی شخصی هیچ یک از افرادی که از آن سود می‌برند نیست و این بواسطه صفت کیفی ساختار اجتماعی است که فرد در آن قرار گرفته است .(همان؛ ۴۸۲)

 

شولر ضمن تأکید بر تفاوت بین سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی، خاطرنشان می‌سازد که نباید این دو سرمایه را به جای یکدیگر بکار برد و این تفاوت را این گونه دسته‌بندی می‌کند:

 

جدول -۲-۲ تفاوت سرمایه اجتماعی و انسانی (منبع: شریفیان‌‌ثانی، ۱۳۸۰؛ ۱۰)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سرمایه اجتماعی سرمایه انسانی
تأکید بر شبکه روابط اجتماعی تأکید بر عامل فردی
ارزیابی خود را از دیدگاه‌ ارزش‌ها و هنجارهایی می‌نگرد که بطور اجتماعی شکل گرفته‌اند. فرض را بر منطق انتخاب و شفاف بودن اطلاعات می‌گیرد.
استحکام تعهدات دوجانبه بین افراد و گروه‌ها و مشارکت مدنی را مبنای اندازه‌گیری قرار می‌دهد. داده‌ها را براساس سال‌های آموزش با تعداد مهارت‌های افراد اندازه‌گیری می‌کند.
بازده را براساس کیفیت زندگی می‌سنجد. بازده را براساس درآمد فرد با سطوح بهره‌وری اندازه‌گیری می‌کند.

بنابراین آنچه که مشهود است این است که سرمایه اجتماعی برخلاف سایر سرمایه‌ها بصورت فیزیکی وجود ندارد بلکه حاصل تنش متقابل اجتماعی است که افزایش آن می‌تواند موجب پایین آمدن سطح هزینه‌ اداره جامعه و نیز هزینه‌های عملیاتی سازمان‌ها شده وبدنبال آن بهره‌وری نیروی آنها را افزایش می‌دهد. در واقع به مثابه یک چسب اجتماعی اعضای جامعه را بهم متصل می‌کند و در عین حال به مثابه یک مایع اجتماعی مناسبات آنان را سریع، راحت و کم‌هزینه می‌سازد. لذا همان‌طور که به سرمایه اقتصادی، فیزیکی و انسانی برای توسعه نیازمندیم به همان نسبت به سرمایه اجتماعی نیازمندیم زیرا بدون این نوع سرمایه استفاده از دیگر سرمایه‌ها بطور بهینه انجام نخواهد شد. جامعه‌ای که فاقد سرمایه اجتماعی کافی است سایر سرمایه‌ها ابتر می‌مانند و تلف می‌شوند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۲-۱-۴- ابعاد سرمایه اجتماعی

 

سرمایه اجتماعی را از منظرهای مختلف می‌تواند مورد مطالعه قرار داد. در یک دسته‌بندی سرمایه اجتماعی به سه بعد ساختاری، شناختی و ارتباطی تقسیم می‌شود.

 

۲-۱-۴-۱-بعد ساختاری:

 

از نظر آپهوف سرمایه اجتماعی ساختاری به اشکال مختلف سازمان‌های اجتماعی، شامل نقش‌ها، قواعد و رویه‌های معمول و هم‌چنین تعدادی از شبکه‌ها که در همکاری شرکت دارند می‌پردازند (هابز، ۲۰۰۰؛ ۳). این بعد بیانگر جنبه کمی سرمایه اجتماعی است که ناشی از وجود انجمن‌ها و شبکه‌های اجتماعی قوی بوده و نسبتاً عینی و قابل مشاهده است و حکایت از آن دارد که افراد در فضای اجتماعی با یکدیگر پیوند دارند که شامل دو نوع از پیوند میان افراد می‌شود: مشارکت در شبکه‌های رسمی و غیر رسمی.در شبکه‌های غیر رسمی افراد می‌توانند به شیوه‌های غیر رسمی از طریق انتخاب دوستی‌ها و انواع پیوندهای شبکه با یکدیگر در ارتباط باشند. هر یک از این پیوندها دلالت بر بخشی از ذخایر سرمایه اجتماعی فرد دارد.در شبکه‌های رسمی جدا از پیوندهای غیر رسمی با دیگران فرد می‌تواند از طریق عضویت رسمی در انجمن‌ها و گروه‌های داوطلبانه با دیگران در ارتباط باشد (موسوی، ۱۳۸۵؛ ۷۶) و از آن طریق خواسته‌های خود را تعقیب کند.

 

بطور کلی بعد ساختاری سرمایه اجتماعی به الگوی تماس‌های بین افراد اشاره دارد که مهم‌ترین جنبه‌های این بعد عبارتند از:

 

– روابط شبکه‌ای (پیوندهای موجود در شبکه): شامل وسعت و شدت ارتباطات موجود در شبکه می‌شود، امکان دسترسی به منابع را فراهم می‌سازد و از طریق پیوندهای موجود کانال‌های اطلاعاتی شکل می‌گیرند که میزان زمان و سرمایه‌گذاری مورد نیاز برای گردآوری اطلاعات را کاهش می‌دهند.

 

– شکل و ترکیب در شبکه (پیکربندی روابط شبکه‌ای): شامل سلسله مراتب شبکه، میزان ارتباط ‌پذیری و تراکم می‌شود که از طریق تأثیر بر میزان تماس یا قابلیت دسترسی اعضای شبکه باعث انعطاف‌پذیری و سهولت تبادل اطلاعات می‌شوند.

 

– تناسب سازمانی: به این معناست که تا چه اندازه شبکه ایجاد شده برای یک هدف خاصی برای اهداف دیگر استفاده شود.

 

۲-۱-۴-۲-بعد شناختی:

 

این بعد بیانگر جنبه کیفی سرمایه اجتماعی که به هنجارها، ارزش‌های مشترک و اعتماد اشاره دارد و به همین جهت امری ذهنی و ناملموس است (شارع‌پور، ۱۳۸۵؛ ۱۸۶) و فراهم‌کننده مظاهر، تعبیرها، مفسرها و سیستم‌های معانی مشترک در میان گروه‌هاست و با بهره گرفتن از زبان مشترک بینش مشترکی از اهداف و سیستم‌های معانی مشترک را برای اعضای شبکه فراهم می‌آورد و مقدمه فعالیت آنها را در سیستم اجتماعی فراهم می کند. زبان و علائم مشترک، روایت‌های مشترک مهم‌ترین جنبه‌های این بعداز سرمایه محسوب می‌شوند.

 

 

 

۲-۱-۴-۳-بعد رابطه‌ای (ارتباطی)

 

:توصیف کننده نوعی روابط شخصی است که افراد با یکدیگر به خاطر سابقه تعاملات خود برقرار می‌کنند. مهم‌ترین مؤلفه‌های این بعد عبارتند از: اعتماد، هنجارها، تعهدات، انتظارات و هویت (مشبکی، ۱۳۸۴؛ ۷ و الوانی، ۱۳۸۷؛ ۸).هم‌چنین ابعاد دیگری برای سرمایه اجتماعی از سوی اندیشمندان مختلف بیان شده است. پاکستون سرمایه اجتماعی را متشکل از دو بعد می‌دانست:

 

– پیوندهای عینی میان افراد: یعنی نوعی از ساختار شبکه‌ای عینی که برقرارکننده ارتباط بین افراد باشد. این بخش از سرمایه اجتماعی حکایت از آن دارد که افراد در فضای اجتماعی با یکدیگر پیوند دارند.

 

– پیوندهای ذهنی بین افراد: یعنی پیوندهای میان افراد دارای ۲ ویژگی‌ خاص- دارای ماهیت متقابل مبتنی بر اعتماد و دارای هیجانات مثبت- باشد (شارع‌پور، ۱۳۸۷؛ ۹).

 

دسته‌بندی دیگری از ابعاد سرمایه اجتماعی توسط گروه «کندی» دانشگاه‌ هاروارد انجام شده که ابعاد  زیر را مورد شناسایی قرار داد (سمینار ساگوارا،آمریکا،۱۹۹۰):

 

 

 

اعتماد          مشارکت سیاسی         مشارکت و رهبری مدنی

 

پیوندهای اجتماعی غیر رسمی    بخشش و روحیه داوطلبی     مشارکت مذهبی

 

عدالت در مشارکت مدنی      تنوع معاشرت ها و دوستی ها

 

لینا و وان بورن دو بعد برای سرمایه اجتماعی قائل هستند: (۱۹۹۸؛ ۵۴):

 

وابستگی: اولین جزء سرمایه اجتماعی‌ سازمانی وابستگی است. این بعد به منزله آن است که تمایل و توانایی افراد برای مشارکت در کنش‌های جمعی به اعتقاد آنها بستگی دارد. یعنی اعتقاد به این که کوشش‌های فردی که بطور مستقیم به کل سود می‌رساند باعث بهره‌مندی افراد بطور غیر مستقیم نیز می‌شود.

 

اعتماد: دومین بعد سرمایه اجتماعی، اعتماد است که از نظر محققین هم به عنوان مقدمه‌ای برای کنش جمعی موفقیت‌آمیز است و هم می‌تواند به منزله نتیجه کنش‌های جمعی موفق قلمداد گردد. برای اینکه افراد بتوانند در کنار یکدیگر بر روی پروژه‌های مشترک کار کنند اعتماد لازم است.

 

کلمن در اثر معروف خود به نام «بنیادهای نظریه اجتماعی» دو جزء را برای سرمایه اجتماعی قائل است: جزء ساختاری وجزء شناختی. اعتماد اجتماعی و تعهد اجتماعی بعد شناختی سرمایه اجتماعی را تشکیل می‌دهند و ابعاد تعلقات و تعاملات اجتماعی بعد ساختاری را سنجش می‌کنند. منظور از بعد شناختی وجود میزانی از اعتقاد، تعهد اجتماعی و سایر عناصر چون صداقت، همبستگی درون‌گروهی، میزان زمان با هم بودن، انتقاد‌پذیری و … است که کیفیت روابط اجتماعی بین همسران را شامل می‌شود در حالی که در بعد ساختاری کمیت روابط اجتماعی سنجیده می‌شود. در این بعد شبکه اجتماعی فرد بررسی می‌شود که عضویت فرد در گروه، میزان همکاری، تنوع فعالیت‌های جمعی، تعداد افرادی که فرد می‌شناسند، انواع ارتباطات، شعاع ارتباطات، تعداد و اندازه شبکه‌های اجتماعی فرد مورد ارزیابی قرار می‌گیرند (کلمن، ۱۳۷۷؛ ۴۷۵).

 

بیان ابعاد مختلف از سرمایه اجتماعی از سوی صاحبنظران نقیض یکدیگر نبودهبلکه متمم و مکمل یکدیگر می باشند لذا ریشه این تفاوت را باید ناشی از زمینه‌های نظری و سطوح تحلیلی متفاوتی دانست که صاحبنظران در کار خود از آن استفاده کرده‌اند.

 

[۱]- Solow

 

[۲]- Behavior pattern

 

[۳]- Transformation capacity

 

[۴]- Substitutes and complements

 

[۵]- Decay

 

[۶]- Ability to create other capital

 

[۷]- Alienability

 

[۸]- Schooler

 

[۹]- Structural demension

 

[۱۰]- Uphoff

 

[۱۱]- Network ties

 

[۱۲]- Network configuration

 

[۱۳]- Appropriable organization

 

[۱۴]- Cognitive demension

 

[۱۵]- Relational demension

 

[۱۶]- Leana & Van Buren

 

[۱۷]- Associability

 

[۱۸]- Trust

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:24:00 ب.ظ ]




سرمایه اجتماعی بعنوان عامل تسهیل همکاری و هماهنگی که دست‌یابی به اهداف را با هزینه کمتر امکان‌پذیر می‌سازد می‌تواند در سه سطح مورد بررسی قرار گیرد:

 

 سطح خرد: در این سطح، سرمایه اجتماعی در قالب روابط فردی و شبکه‌های ارتباطی بین افراد و هنجارها و ارزش‌های غیر رسمی حاکم بر آنها بررسی می‌شود و در این سطح منافعی مورد نظر است که فرد به سبب عضویت در گروه و بهره‌برداری از سرمایه اجتماعی به دست می‌آورد مانند هنگامی که مادری از دوستش تقاضا می‌کند تا بچه او را برای مدتی نگاه دارد. این رابطه دوستی ناشی از سرمایه اجتماعی میان مادر و دوست خود است که اگر وجود نمی‌داشت، مادر مجبور بود پرستار بچه استخدام کند و هزینه بپردازد.  تقسیم‌بندی سرمایه اجتماعی به دو نوع غیررسمی (پیوندی یا درون‌گروهی) و تعمیم‌یافته (آوندی یا میان‌گروهی) –که در صفحات آینده به تفصیل توضیح داده خواهد شد- در این سطح قرار دارند.

 

 

 سطح میانی: سرمایه اجتماعی در کنار منافعی که برای فرد دارد می‌تواند در صورت تکرار و پایبندی تمام اعضای گروه به تعهدات خویش منافعی جمعی را پدید آورد که برای تمامی اعضای گروه قابل استفاده باشد. سرمایه اجتماعی در این سطح که به سرمایه اجتماعی هماوندی نیز معروف است به پیوندها و روابط حاکم میان اعضای گروه‌ها، سازمان‌ها، بنگاه‌ها می‌پردازد. تفاوت این سطح از سرمایه اجتماعی با سطح خرد در این است که جایگاه افراد در سطح میانی یکسان نیست و شامل روابط افقی و عمودی در یک سازمان یا گروه می‌شود. این تفاوت جایگاه، غالباً موجب ایجاد روابطی جدید و با ویژگی‌های خاص می‌شود. بررسی جیمز کلمن در خصوص فروشندگان بازار الماس شهر نیویورک نمونه بارزی از سرمایه اجتماعی در این سطح می‌باشد. او در این مثال نشان می‌دهد که چگونه تهعدات متقابل اعضای گروه و ضمانت‌های مؤثر برای ممانعت از خیانت در امانت موجب شده تا اموری مانند ارزشیابی الماس‌ها بدون کم‌ترین هزینه‌ها و با اطمینان انجام گیرد و در نتیجه همبستگی گروهی در سطح بالایی حفظ و تداوم یابد.

 

 

– سطح کلان: آخرین و فراگیرترین جنبه‌ سرمایه اجتماعی، سطح کلان  است که شامل رسمی‌ترین روابط و ساختارهای نهادی می‌شود. در این نگاه، علاوه بر روابط گسترده غیررسمی و هم‌چنین روابط افقی و عمودی که در دو سطح قبل مطرح شدند، روابط و ساختارهای نهادی رسمی چون حکومت، رژیم سیاسی، قوانین حاکم، نظام حقوقی و آزادی‌های مدنی و سیاسی نهادهایی هستند از طریق آنها سرمایه اجتماعی کلان شکل می‌گیرد. این بحث از سرمایه اجتماعی تحت عنوان نهادی نیز معرفی می‌شود و به محیط اجتماعی و سیاسی می‌پردازد که به ساختارهای اجتماعی شکل می‌دهد و هنجارها را قابل توسعه می‌کند. (شاه حسینی،۱۳۸۱؛۱۲و بهزاد،۱۳۸۱؛۴۵-۴۳)

 

شاخص اصلی مورد استفاده برای آگاهی از نهادهای حاکم بر جامعه و بدنبال آن، سنجش سرمایه نهادی، برداشت اعضای جامعه از نهادهاست، یا بعبارتی همانند بسیاری از تحقیقات که در ایران نیز انجام شده است میزان اعتماد افراد به اصناف مختلف یا از نگرش مردم نسبت به رعایت قوانین پرسش شود. ویژگی‌ متمایزکننده این سطح سرمایه اجتماعی، رسمیت موجود میان کنشگران آن است. بررسی‌های پاتنام و فوکویاما در این سطح قرار دارد.از نظر پاتنام سرمایه اجتماعی موجب شده تا نهادهای دموکراتیک حکومتی بهتر وظایف خود را انجام دهند و از نظر فوکویاما، سرمایه اجتماعی نظم اجتماعی را به طریق مؤثر و کارآمدتری حفظ و تداوم می‌بخشد.

 

 

 

۲-۱-۶-پیامدهای منفی سرمایه اجتماعی:

 

بخش اعظم ادبیات سرمایه اجتماعی با لحاظ قرار دادن نقش سرمایه اجتماعی در روان‌سازی چرخ‌های همکاری تا حد زیادی بر پیامدهای مثبت آن تمرکز داشته‌اند و تحقیقات زیادی در خصوص مزایای حاصل از بکارگیری سرمایه اجتماعی انجام شد. اما به خطرات و تهدیدات آن کمتر توجه شده است چرا که سرمایه اجتماعی هم‌چون همه پدیده‌های اجتماعی نمی‌تواند بدون ابعاد و نکات منفی باشد.اگر سرمایه اجتماعی همکاری دو جانبه‌ را برای منفعت اعضای آن مستحکم می‌کند پس به همین مقدار می‌تواند همکاری برای اهداف منفی را ارتقاء بخشد. تقریباً همین مطلب درباره سرمایه مالی و سرمایه فیزیکی هم صادق است. بخش زیادی از مطالب مارکس درباره سرمایه، برای تشریح پیامدهای منفی سرمایه بود. پاتنام یک فصل از کتاب خویش بنام «بولینگ تنها» را به بررسی مضرات سرمایه اجتماعی اختصاص داد و احتمال سوء استفاده از سرمایه اجتماعی را در شرایط خاص تصدیق کردامادرکل معتقد بود که سرمایه اجتماعی یک نیروی مفید و بی‌ضرر است و فقط یک سری هزینه بدنبال خود دارد. فوکویاما نمونه‌هایی از پس‌آمدهای منفی سرمایه فیزیکی (اسلحه) و سرمایه انسانی (شکنجه) را مطرح می کند اما بیان می‌دارد که احتمال تولید اثرات منفی توسط سرمایه اجتماعی بیش از دو شکل دیگر سرمایه است و علت آن را این امر می‌داند که اغلب همبستگی گروهی در اجتماعات انسانی به قیمت خصومت بر علیه اعضای برون‌گروهی ایجاد می‌شود. وی نتایج منفی سرمایه اجتماعی را با بهره گرفتن از شعاع اعتماد تشریح می کند و می‌گوید که هر چه شعاع اعتماد محدود به اعضای خود گروه باشداحتمال بروزاثرات منفی بیشتر می‌شود .(همان؛ ۱۳۴-۱۲۱)

 

بنابراین مشخص است آنچه که می‌تواند برای شبکه اجتماعی واحد یا برای سازمان مشخص منفعت سرمایه اجتماعی تلقی شود عیناً زیانی برای شبکه اجتماعی یا سازمانی دیگر یا حتی کل جامعه به حساب آید، بطوری که پورتس و لندونت (۱۹۹۶) اظهار می‌دارند که همبستگی بالای گروهی بویژه درشبکه‌های بسته گرچه سرمایه اجتماعی برای آن گروه بخصوص افراد عضورا به حداکثر می‌رساند. در مقابل این امر به زیان سایر گروه‌ها و افراد تمام می‌شود (به نقل از سازمان ملی جوانان، ۱۳۸۷؛ ۱۰۵). از جمله وجوه مرتب با آثار مخرب سرمایه اجتماعی ایجاد نابرابری و باز تولید آن است. بیشتر افرادی که به نسبت سرمایه مالی و فرهنگی زیادی دارند از سرمایه اجتماعی زیادی هم برخوردارند. منظور آن است که افراد عموماً مشارکت بیشتری با سایر افراد داشته و هم‌چنین اتصالاتشان بیشتر با افرادی است که اتصالات زیادی دارند و در مقابل افراد محروم از لحاظ اقتصادی و تحصیلات، گاهی اوقات به دلیل اتصالاتشان عقب نگه داشته می‌شوند که این مطلب را نباید صرفاً به معنای مشارکت کم دانست چرا که محروم‌ترین افراد هم تمایل به تشکیل شبکه‌هایی از افرادی با موقعیتی مشابه خودشان دارند که قابلیت محدودی در دسترسی به منابع جدید خواهند داشت .(جان‌فیلد، ۱۳۸۸؛ ۱۲۹-۱۲۴)

 

فان در خصوص آثار مخرب سرمایه اجتماعی می‌گوید که «همان ویژگی‌های سرمایه اجتماعی که آن را مفید و حاوی فواید می‌سازند بالقوه می‌توانند به برون‌دادهای منفی نیز بیانجامند … و به جای متحدسازی اجتماعات به متفرق کردن آنها همت گمارند» که اریکسون از این ویژگی تحت عنوان شرایط متناقض و پارادوکسیکال برای سرمایه اجتماعی یاد می‌کند. بدین صورت که علی‌رغم وجود مزایا و جنبه‌های مثبت، می‌تواند به نتایج منفی و ناخواسته نیز منجر شود (سازمان ملی جوانان، ۱۳۸۷؛ ۱۰۶-۱۱۵).از سوی دیگر این نتایج منفی سرمایه اجتماعی می‌تواند نتیجه عملکرد مستقیم و اهداف یک گروه باشد مانند برخی از شبکه‌های اجتماعی مانند گروه‌های تروریستی که از سرمایه اجتماعی‌شان برای اهداف مخرب و نامطلوب استفاده می‌کنند یا می‌تواند ناشی از نتایج غیرمستقیم یا ناخواسته عملکرد یک گروه باشد که در ابتدا توافقی بر سر آن نداشته‌اند. که در این حالت سرمایه اجتماعی سازنده (Productive) جای خود را به آنچه که روبیو سرمایه اجتماعی منحرف (Perversed) می‌نامد می‌دهد. (وولکاک و نارایان، ۲۰۰۰؛ ۲۲۹)با این حال سرمایه اجتماعی مخرب دارای نکات مثبتی نیز است که برای اعضای شبکه خیلی مهم است. بدین صورت که باندهای خشن تنها شبکه‌هایی هستند که در آنجا با افرادی مواجه می‌شوند که آنها را دوست دارند. چرا که عضویت در این باندها برای اعضای آن علاوه بر کسب نوعی هویت و کارایی فردی نوعی سرگرمی هم محسوب می‌شود. بعد جنسیتی سرمایه اجتماعی مخرب هم خیلی بارز است. جرائم سازماندهی شده مخصوصاً در سطح رهبری، بیشتر قلمرو مردان است و بیشتر باندهای سازماندهی شده عموماً مردانه هستند و خیلی از اصول سازماندهی شده باندهای شکل گرفته براساس پیروی زنان پایه‌گذاری شده است. براساس تحقیقات چیریکاس و همکارانش (۲۰۰۱) ارتباطی پیچیده بین سرمایه اجتماعی مخرب و قومیت وجود دارد. مسلماً در جایی که مشابهت‌ها در بالاترین حد باشد اعتماد بیشتر بوده و تهدید جنایتکارانه اغلب از جانب سایر اقوام احساس می‌شود. حتی گاهی اوقات پایبندی آشکاری نسبت به نژادگرایی و فرقه‌گرایی مذهبی مشاهده می‌شود. برای نمونه در مسکو اعضای باندها باید به اهداف گروه که شامل فعالیت‌های تبهکارانه و ملی‌گرایی و نژادگرایی افراطی است سوگند وفاداری بخورند. (جان‌فیلد، ۱۳۸۸؛ ۱۴۳-۱۴۰)

 

آلجاندرو پروتس از جمله افرادی است که به پیامدهای منفی سرمایه اجتماعی پرداخته و در بررسی‌های خود چهار نمونه از اهداف نامطلوب سرمایه اجتماعی را بیان می‌دارد:

 

– محرومیت بیگانگان: محروم کردن افراد بیرون از شبکه از منافعی که توسط اعضاء شبکه کنترل می‌شود.

 

– افزایش مطالبات اعضای گروه: مطالبات بیش از اندازه از اعضاء همکار کم تلاش در گروه از اعضاء موفق از طریق «سواری گرفتن رایگان» در جایی که گروه‌ها با همبستگی بالا شکل یافته‌اند.

 

        – محدود کردن آزادی افراد

 

– هنجارهای ضعیف یا رده‌بندی نزولی هنجارها: که می‌تواند اعضای یک گروه که از قبل مورد ظلم قرار گرفته‌اند را از مشارکت در جریان اصلی جامعه باز دارد. بعبارت دیگر وضعیت‌هایی هستند که در آنها استحکام همبستگی گروهی ناشی از تجربه مشترک تیره‌بختی و مخالفت با جامعه اصلی است و در چنین شرایطی بیان موقعیت‌های فردی اعضای گروه به انسجام گروهی لطمه می‌زند زیرا این انسجام دقیقاً بر پایه عدم امکان چنین موقعیت‌هایی بنا شده است .(به نقل از شجاعی، ۱۳۸۷؛‌۴۶)

 

بنابراین باید توجه داشت که سرمایه اجتماعی دارای آثار مخرب نیز بوده و این وجه را نیز باید بعنوان خصلت ذاتی آن در نظر داشت و به تعبیر پورتس آن را به مثابه شمشیر دو دم تلقی کرد و در مطالعه آ ن باید علاوه بر وجوه مثبت، وجوه منفی را نیز مد نظر داشت چرا که به قول دولارف، فرضیه عمومی مبتنی بر مفید بودن سرمایه اجتماعی بطور صرف، یک نتیجه‌گیری اشتباه است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۲-۱-۷-نظریه‌های سرمایه اجتماعی

 

۲-۱-۷-۱-جیمز کلمن

 

کلمن اولین کسی بود که به بررسی مفهومی سرمایه اجتماعی و عملیاتی کردن آن پرداخت او در تحلیل و تبیین سرمایه اجتماعی به جای توجه به ماهیت و محتوای آن به کارکرد آن توجه کرده است. کلمن در زمان مرگش در ۱۹۹۵ یک جامعه‌شناس برجسته به حساب می‌آمد و در توسعه سرمایه اجتماعی، خصوصاً در آمریکای شمالی تأثیرگذار بود. مطالعات وی درباره دستاوردهای تحصیلی دانش‌آموزان دبیرستان‌های دولتی و کاتولیک در جوامع محروم شرح می‌دهد که سرمایه اجتماعی می‌تواند منبع مهم برای عامه مردم باشد. به اعتقاد کلمن « سرمایه اجتماعی شی واحدی نیست بلکه تنوعی از هستی‌های گوناگونی است که دو ویژگی مشترک دارند: همگی آنها شامل جنبه‌ای از یک ساختار اجتماعی هستند و همگی کنش‌های معین افرادی که در درون این ساختار هستند را تسهیل می‌کنند» (کلمن، ۱۳۷۷؛ ۴۶۲). وی معتقد است که سرمایه اجتماعی مانند دیگر شکل‌های سرمایه، مولد است و دستیابی به هدف‌های معین را که در نبود آن دست‌یافتنی نیست امکان‌پذیر می سازد. از نظر وی در شرایط نبود یا کمبود سرمایه‌ مادی و اقتصادی، وجود سرمایه اجتماعی می‌تواند عاملی در جهت جبران این کمبود و گسترش سرمایه مادی باشد. سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی فعالیت‌های تولیدی را تسهیل می‌کند و سرمایه اجتماعی نیز مانند آنها عمل می‌کند (همان؛ ۴۶۵).سرمایه اجتماعی در نظر وی منابع و انرژی نهفته در جامعه است که سبب فعال شدن ارتباطات در میان مردم می‌شود. این منابع اعتماد، همدلی، تفاهم و ارزش‌های مشترکی می‌باشند که شبکه اجتماعی و انسانی را بهم متصل می‌کند و امکان کارهای دسته‌جمعی را فراهم می‌سازد. سرمایه اجتماعی منبعی است که می‌تواند سطح روابط فردی را به سطح روابط اجتماعی ارتقاء دهد. نقش گروه‌های نخستین مانند خانواده، دوستان و همسایگان در تولید سرمایه اجتماعی از اهمیت ویژه‌ای برخورداراست. سیستم خانوادگی مبنای تعریف کلمن از سرمایه اجتماعی است از نظر وی سیستم‌های خانوادگی از الف) سرمایه‌ مالی (منابع مالی برای هزینه‌های خانواده و پرورش کودک) و ب) سرمایه انسانی (تحصیلات و مهارت‌های والدین) ج) سرمایه اجتماعی ساخته شده‌اند. وی بیان می‌کند که ریشه‌های مؤثرترین اشکال سرمایه‌ اجتماعی به روابط ایجاد شده در دوران کودکی برمی‌گردد. بنابراین سرمایه اجتماعی بواسطه فرآیندهایی که پیوند‌های خویشاوندی را از بین می‌برند از جمله طلاق و جدایی و مهاجرت تضعیف می‌شود. (جان فیلد، ۱۳۸۷؛ ۱۸۱)

 

به اعتقاد کلمن سرمایه اجتماعی در سه شکل ظاهر می‌شود:

 

تعهدات و انتظارات: که به میزان قابلیت اعتماد به محیط اجتماعی بستگی دارد. تقریباً تمامی نظریه‌پردازان علوم اجتماعی بر این نکته تأکید کرده‌اند که برای یک جامعه اعضای آن باید دارای انتظارات متقابل از یکدیگر باشند تا بدین وسیله هر فرد بتواند رفتار خود را با کردار سایرین هماهنگ سازد.

 

– ظرفیت بالقوه اطلاعات یا همان شبکه‌های اجتماعی: از نظر کلمن اطلاعات مبنایی برای کنشگران است اما دسترسی به آنها هزینه‌ دارد با وجود این روابط اجتماعی که غالباً برای مقاصد دیگری برقرار می‌شوند کانال‌های ارتباطی را بوجود می‌آورند که زمان و سرمایه‌گذاری لازم را برای کسب اطلاعات را کاهش می‌دهند بدین ترتیب روابط اجتماعی وسیله کسب اطلاعات است. بطوری که مانوئلی کاستلز، عصر پست مدرن را عصر اطلاعات و ظهور جامعه شبکه‌ای نامیده است که در آن روابط مستقیم یا ثابت جای خود را به نظام‌های باز مبتنی بر هماهنگی می‌دهد که او آن را شبکه‌های شبکه‌ها می‌نامند (به نقل از محمدی، ۱۳۸۴؛ ۱۳۶).

 

– هنجارها و ضمانت‌های اجرایی مؤثر: هنجار ویژگی نظام اجتماعی است نه ویژگی کنشگر درون آن. هنجار در سطح کلان اجتماعی وجود دارد و بر رفتار افراد در سطح خرد اجتماع حاکم است و وسیله مناسبی برای تبیین رفتار فردی فراهم می‌کند. هنگامی‌که هنجار مؤثری وجود دارد، این هنجار شکل نیرومند، اما گاه شکننده سرمایه اجتماعی را تشکیل می‌دهد. هنجارهای مؤثر مانع جرم و جنایت در شهرها می‌شوند. هنجارهای مؤثر می‌تواند شکل قدرتمندی از سرمایه اجتماعی را تشکیل دهند.

 

علی‌رغم تمام تأثیرگذاری‌های جیمز کلمن بر توسعه مفهوم سرمایه اجتماعی پورتس ،کلمن را به خاطر ارائه تعریفی مبهم و لیست نامرتب اشکال – لیستی که عوامل تعیین‌کننده ، منابع و نتایج سرمایه اجتماعی را تلفیق کند- که زمینه‌ساز بروز آشفتگی و تعارض در ادبیات گسترده سرمایه اجتماعی شد سرزنش می‌کند. کلمن هم‌چنین به خاطر محافظه‌کاری و تأکید بر نقش اصلی ساختارهای سنتی خانواده و مشارکت مذهبی در ایجاد سرمایه اجتماعی قوی مورد انتقاد قرار گرفته است. (وطن‌دوست، ۱۳۹۱؛ ۵۹)

 

۲-۱-۷-۲-پیر بوردیو

 

بوردیو جامعه‌شناس فرانسوی، جزء اولین محققانی بود که به تحلیل نظام‌مند ویژگی‌های سرمایه اجتماعی پرداخت. از نظر بوردیو سرمایه هر منبعی است که در عرصه خاصی اثر بگذارد و به فرد امکان دهد که سود خاصی را از طریق مشارکت در رقابت بر سر آن بدست آورد. درک بوردیو از سرمایه وسیع‌تر از معنای پولی سرمایه در اقتصاد است. سرمایه یک منبع عام است که می‌تواند شکل پولی و غیر پولی و هم‌چنین ملموس و غیرملموس به خود بگیرد. لذا وی اشکال مختلفی را برای سرمایه قائل است که عبارتند از:

 

۱– سرمایه اقتصادی: که قابل تبدیل شدن به پول است و می‌تواند به شکل حقوق مالکیت نهادینه شود.

 

۲- سرمایه فرهنگی: که عبارتست از ارزش‌ها و هنجارها و توانایی‌های اجتماعی که فرد درونی کرده و می‌تواند به او در دست‌یابی به منابع کمک نماید. این نوع از سرمایه در برخی از شرایط قابل تبدیل شدن به سرمایه اقتصادی است.

 

از نظر بوردیو سرمایه فرهنگی به سه حالت می‌تواند وجود داشته باشد (مساعی، ۱۳۸۸؛ ۱۰۱):

 

حالت تجسدی: این نوع سرمایه به بدن و ذهن فرد وابسته است. به تلاش‌ها و سرمایه‌گذاری شخص وابسته است و بوسیله خود فرد بدست می‌آید. این نوع سرمایه پیوسته و همراه خود فرداست و از طریق بخشش انتقال نمی‌یابد و به ظرفیت و استعداد یادگیری کنشگر و حافظه او وابسته است. در واقع این حالت، مجموعه توانایی‌ها، دانایی‌های ذهنی، مهارت‌های علمی و تجربی رفتاری است که در شیوه سخن گفتن، باورها و ارزش‌ها و نگرش‌های خاص فرد تجلی پیدا می‌کند.

 

– حالت عینیت یافته: اشیاء مادی، کالاهای فرهنگی و رسانه‌ای مانند نوشته‌ها، کتاب‌ها و نقاشی‌ها جزء سرمایه فرهنگی عینیت یافته است. بهره‌گیری از این نوع از سرمایه فرهنگی وابسته به سرمایه فرهنگی تجسدی فرد است. در مطالعه این نوع سرمایه فرهنگی می‌توان مجموع دارایی‌ها، موجودی کالاهای فرهنگی مورد استفاده افراد مانند نوع، تعداد کتاب‌ها، تابلوهای نقاشی، کامپیوتر و … را در نظر داشت.

 

– حالت نهادی شده: عینیت بخشیدن به سرمایه فرهنگی از طریق مدارک دانشگاهی و تحصیلی است که خارج از دارایی‌های مادی و عینی فرهنگی سرمایه تجسدی و بیولوژیکی واقعیت پیدا می‌کند. این کار از طریق کسب عناوین تحصیلی که به صورت قانونی و نهادی تأیید شده است حاصل می‌گردد.

 

۳- سرمایه اجتماعی: که تحت برخی از شرایط قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی می‌باشد و عبارتست از حاصل جمع منابع بالقوه و بالفعلی که تحت نتیجه مالکیت شبکه بادوامی از روابط نهادی شده بین افراد و بعبارت ساده‌تر عضویت در یک گروه است و نوعی ابزار دسترسی به منابع اقتصادی و فرهنگی از طریق ارتباطات فرهنگی محسوب می‌شود.

 

۴-سرمایه نمادین: به هر گونه دارایی گفته می‌شود که دسته‌ای از اعضاء اجتماع آن را درمی‌یابند، به رسمیت می‌شناسند و برای آن ارزش قائل هستند. به دیگر سخن، نقش کلیدی سرمایه نمادی مشروعیت بخشیدن به گونه‌های دیگر سرمایه است. سرمایه نمادی تنها در برداشت‌های ذهنی وجود دارد گسترش می‌یابد و درک می‌شود.وی میان این نوع چهار نوع سرمایه یک پیوستگی خطی می‌بیند و سرمایه اقتصادی را ریشه دیگر انواع سرمایه می‌داند و معتقد است که همه انواع سرمایه می‌توانند از سرمایه اقتصادی سرچشمه بگیرند و در سرمایه اقتصادی ریشه دارند اما هرگز بطور کامل به یک صورت اقتصادی تقلیل نمی‌یابند. انواع سرمایه قابل تبدیل به یکدیگرند و هر کدام از انواع این سرمایه‌ها می‌توانند برای دست‌یابی به دیگر انواع آن هم یاریگر باشند.

 

از نظر بوردیو جایگاه هر فرد یا گروه بستگی به میزان برخورداری از ۴ شکل سرمایه دارد. بنابراین افراد یا گروه‌ها دائماً برای بهبود جایگاه خود در فضای اجتماعی در تلاش‌اند تا بطرق مختلف یک نوع از سرمایه را به نوع دیگر تبدیل کنند. به این ترتیب کنشگران می‌توانند با بهره گرفتن از سرمایه اجتماعی به سرمایه اقتصادی یا فرهنگی دست یابند و به همین نحو برای دست‌یابی به سرمایه اجتماعی نیز باید سرمایه‌گذاری‌های هوشمندانه‌ای در منابع اقتصادی و فرهنگی انجام دهند. حال چنانچه کیفیت زندگی در سطح پایینی قرار داشته باشد. این فرایند تبدیل و بازتولید اشکال مختلف سرمایه با مشکل مواجه می شود و در این میان سرمایه اجتماعی نمود بیشتری خواهد داشت چرا که سرمایه اجتماعی در روابط اجتماعی خلاصه می‌شود. بنابراین افراد و گروه‌ها از فرصت‌های محدود یا کمتری در جریان روابط اجتماعی برخوردار می‌شوند. چرا که گسترش شبکه ارتباطات و پیوندهای اجتماعی، سطح دسترسی افراد و گروه‌ها به منابع اقتصادی و اجتماعی را افزایش می‌دهد که در نتیجه باعث استفاده بهتر از منابع اجتماعی، کاهش هزینه‌های اجتماعی خواهد شد. زمینه محور بودن انواع سرمایه، قابلیت ترکیب، تبدیل‌پذیری و اثربخشی آنها بر یکدیگر نقطه قوت دیدگاه بوردیو است.

 

در میان انواع سرمایه‌های مد نظر بوردیو، سرمایه اجتماعی دارای جایگاه خاصی است. به نظر وی سرمایه اجتماعی بعنوان شبکه‌ای از روابط یک ودیعه طبیعی یا حتی یک ودیعه اجتماعی نیست بلکه چیزی است که در طول زمان و تلاش بی‌وقفه بدست می‌آید. بعبارت دیگر شبکه روابط، محصول راهبردهای سرمایه‌گذاری فردی و جمعی آگاهانه و ناخودآگاه است که هدفش ایجاد یا بازتولید روابط اجتماعی است که مستقیماً در کوتاه‌مدت یا بلندمدت قابل استفاده هستند و سرمایه اجتماعی هر فرد بستگی به تعداد روابط و میزان سرمایه (اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، نمادی) دارد (جان فیلد، ۱۳۸۶؛ ۱۷). بعبارت دیگر حجم سرمایه اجتماعی مورد تملک یک فرد به اندازه شبکه پیوندهایی بستگی دارد که او می‌تواند به طرز مؤثری بسیج کند مضافاً وابسته است به حجم سرمایه (اقتصادی، فرهنگی، نمادین) در تصرف کسانی که وی با آنان مرتبط است.پس سرمایه اجتماعی نوعی ابزار دسترسی به منابع اقتصادی و فرهنگی از طریق ارتباطات اجتماعی است و از دو بعد تشکیل شده است:

 

۱-شبکه‌ها و ارتباطات (روابط اجتماعی)

 

۲-جامعه‌پذیری

 

بوردیو توضیح می‌دهد که افراد نبایستی فقط به رابطه داشتن با دیگران اکتفا کنند بلکه بایستی بدانند این شبکه‌ها چگونه عمل‌ می‌کنند و چگونه می‌توان این روابط را در طول زمان حفظ کرد و از آنها بهره گرفت (شجاعی، ۱۳۸۷؛ ۵۴).با همه این اوصاف و با توجه به غیرقابل انکار بودن تحلیل قوی و منسجم بوردیو از انواع سرمایه کاروی بدون نقص هم نیست. عموماً وی توجه کمی نسبت به وجوه منفی سرمایه اجتماعی دارد و دلیل اصلی آن هم این است که نظریه وی بطور دقیق شیوه‌های بکارگیری اتصالات توسط برخی گروه‌ها برای کسب سود تمرکز دارد و سوء استفاده از سرمایه اجتماعی را مخصوصاً در کسانی که قادر به نمایندگی سرمایه اجتماعی نهادینه هستند امکان‌پذیر می‌داند و به دیدگاهی از سرمایه اجتماعی گرایش داشته که قدیمی و فردگرایانه به نظر می‌رسد. در این نگاه جایگاه کمی برای کنشگران جمعی وجود دارد و تحلیل‌های وی عموماً در سطح خرد باقی می‌مانند. از سوی دیگر وی سرمایه اجتماعی را بعنوان ابزاری برای تثبیت، تقویت و حفظ برتری طبقه مرفه می‌داند و در نظریه وی جایگاهی برای امکان بهره‌برداری دیگران، یعنی افراد یا گروه‌های کم بضاعت‌تر از این پیوندهای اجتماعی وجود ندارد (جان فیلد، ۱۳۸۸؛ ۳۸-۳۴).

 

 

 

۲-۱-۷-۳-رابرت پاتنام

 

رابرت پاتنام عالم سیاسی آمریکایی از دیگر صاحبنظران است که در دهه‌های اخیر در رواج اندیشه سرمایه اجتماعی نقش بسزایی داشته است تا جایی که رویکرد وی ‌در باب سرمایه اجتماعی رویکردی غالب محسوب شده و رویکرد« معیار» نامیده می‌شود (شجاعی،۳۳۳:۱۳۸۷) .وی مفهوم سرمایه اجتماعی را فراتر از سطح خرد بکار می‌گیرد و به چگونگی کارکرد سرمایه اجتماعی در سطح منطقه‌ای و ملی و نوع تاثیرات سرمایه اجتماعی بر نهادهای دموکراتیک و در نهایت توسعه اقتصادی علاقه‌مند است. به همین منظور در دو مطالعه تطبیقی میان ایالت‌های مختلف در امریکا و هم‌چنین حکومت‌های تازه تاسیس ایتالیا در شمال و جنوب در دهه ۷۰، تاثیر سرمایه اجتماعی را در تقویت جامعه مدنی و کارآمدی دموکراسی از سویی و رشد و توسعه اقتصادی از سوی دیگر مورد توجه قرارداده است( توسلی، ۱۳۸۴؛۱۵). بدین صورت که مناطق دارای سرمایه اجتماعی زیاد، اجتماع مدنی زنده و پرشوری دارند و در نتیجه اقتصاد پررونق و نهادهای سیاسی فعال دارند ولی مناطق دارای سرمایه اجتماعی اندک، در عرصه اجتماع، اقتصاد و سیاست دچار مشکل‌اند.پاتنام سرمایه اجتماعی را آن دسته از عناصر  ویژگی‌های نظام اجتماعی( مانند اعتماد اجتماعی، شبکه‌های اجتماعی و هنجارها)می‌داند که هماهنگی و همکاری را در بین افراد یک جامعه برای دستیابی اهداف مشترک تسهیل می‌کند. همانطورکه مشخص است وی سرمایه اجتماعی را با سه مولفه تعریف می‌کند:

 

شبکه‌ها: روابط اجتماعی افراد و تعاملات آنها با یکدیگر بنیادی ترین جزء سرمایه اجتماعی از نظر  پاتام است و شبکه‌ها را به عنوان خاستگاه دو مولفه دیگر سرمایه اجتماعی یعنی اعتماد و هنجارهای معامله متقابل مطرح می‌سازد و می‌گوید که شبکه‌های رسمی و غیر رسمی ارتباطات ومبادلات درهرجامعه‌ای وجوددارند که برخی ازاین شبکه‌هاافقی یامساوات‌طلب وبرخی دیگر شبکه‌های عمودی یاانحصار‌طلب قابل تفکیک ‌می‌داند. در شبکه‌های افقی شهروندانی عضویت دارند که از قدرت و وضعیت برابری برخوردار بوده و در شبکه‌های عمودی شهروندانی عضوند که در وضعیتی نابرابر نسبت به هم به سر می‌برند. از نظر وی شبکه‌های افقی در قالب مشارکت مدنی مانند انجمن‌های همسایگی، کانون‌های سرود خوانی باشگاه‌های ورزشی، احزاب مردمی و… روی می‌دهند و شبکه‌های عمودی فاقد توان لازم برای برقراری اعتماد و همکاری اجتماعی هستند که دو عامل اساس این قضیه است یکی غیر موثق بودن جریان اطلاعات در شبکه‌های عمودی نسبت به افقی است و دوم این که هنجارهای معامله متقابل و مجازاتهای مربوط به تخلف مانع از فرصت‌طلبی می‌شوند و شبکه‌های عمودی برای تعاملات عالی کمتر وضع و اجرا می‌شوند. هر چه شبکه‌های اجتماعی بویژه شبکه‌های افقی در یک جامعه بیشتر باشد مردم تمایل بیشتری به همکاری و نفع جمعی دارند.

 

      هنجارهای همیاری: در هر گروه اجتماعی هنجارهایی هستند که مهم‌ترین سودمندی آنها تقویت اعتماد، کاهش هزینه معاملات و تسهیل همکاری است. از نظر پاتنام مهم‌ترین این هنجارها، هنجارهای معامله متقابل هستند وی این هنجارها را مولد‌ترین اجزای سرمایه اجتماعی می‌داند این هنجار‌ها با شبکه‌های انبوهی از مبادلات اجتماعی مرتبط است و هر یک دیگری را تقویت می‌کند. وی در این‌باره می‌گوید:

 

«ملاک سرمایه اجتماعی اصل همیاری تعمیم یافته است من اکنون این کار را برای شما انجام می‌دهم بی‌‌آنکه چیزی فوراً در مقابل انتظار داشته باشم و شاید حتی بی‌آنکه شما را بشناسم با این اطمینان که در طول راه شما یاگیری لطف مرا پاسخ دهید».

 

وی در تعریف هنجارهای همیاری به دو نوع هنجار اشاره دارد:     ۱- متوازن     ۲- تعمیم‌یافته

 

در نوع متوازن با مبادله هم‌زمان چیزهایی با ارزش برابر مانند موقعی که همکاران روزهای تعطیلشان را با هم عوض می‌کنند اشاره دارد اما درحالت تعمیم‌یافته[۲۶] رابطه تبادلی مداومی در جریان است که در همه حال یک طرفه و غیر متوازن است اما انتظارات متقابلی را ایجاد می‌کند مبنی بر این که سودمندی که اکنون اعطا شده باید در آینده بازپرداخت گردد (غلامزاده، ۱۳۸۷:۲۲۶).

 

اعتماد اجتماعی: از نظر پاتنام، شایع‌ترین شکل سرمایه اجتماعی اعتماد است که تحت عنوان «منابع اخلاقی» شناخته می‌شوند منابعی که ذخیره‌شان در حین استفاده به جای کاهش ،افزایش می‌یابد و در صورت عدم استفاده کاهش می‌یابد. وی اعتماد اجتماعی را ناشی از دو منبع می‌داند یعنی هنجارهای معامله تقابل و شبکه‌های مشارکت مدنی. بدین ترتیب که شبکه‌ها، هنجارها را تولید می‌کنند و هنجارهای تولید شده باعث ایجاد اعتماد می‌شوند: (همان؛ ۲۲۷). از نظر وی اعتماد همکاری را تسهیل می‌کند و هر چه سطح اعتماد در یک جامعه بالاتر باشد همکاری هم بیشتر خواهد شد و باز این همکاری به نوبه خود اعتماد را ایجاد می‌کند. همه چیز با توجه به شعاع اعتماد، به دو نوع اعتماد شخصی و اعتماد تعمیم یافته اشاره دارد و نوع دوم را برای جامعه سودمندتر می‌داند به نظر وی این نوع اعتماد، شعاع اعتمادراازکسانی که شخصاً می‌شناسیم فراتر می‌برد و همکاری گسترده‌تر در سطح جامعه را موجب می‌گردد.

 

پاتنام معتقد است که افراد در انجمن‌ها می‌آموزند که به همدیگر اعتماد داشته باشند و برای دست‌یابی به اهداف مشترک همکاری کنند. همکاری‌های موفق به تمایل برای همکاری بیشتر منجر شد و حتی به بیرون از این انجمن‌ها تسری می‌یابد. اگر بخش زیادی از مردم عضو انجمن‌های متعدد باشند این روند به کل اجتماع تسری می‌یابد که پاتنام از اصطلاح تسری یافتن[۲۹] برای این منظور استفاده می‌کند (پونتیو، ۲۰۰۴؛ ۶). وی ۲ شکل سرمایه اجتماعی را از هم مجزا می‌کند:

 

۱- سرمایه اجتماعی ارتباط‌دهنده یا جامع

 

[۳۰]- سرمایه اجتماعی درون‌گروهی یا انحصاری

 

سرمایه اجتماعی درون‌گروهی هویت‌های انحصاری را تقویت کرده و باعث حفظ هماهنگی می‌شود و سرمایه اجتماعی ارتباط‌دهنده، افراد متعلق به تقسیمات اجتماعی متنوع را گردهم می‌آورد. سرمایه اجتماعی درون‌گروهی برای تعامل‌های خاص و انتقال همبستگی سودمند است و هم‌چنین در نقش یک نوع چسب اجتماعی قوی اجتماعی برای حفظ وفاداری درون‌گروهی قوی و تقویت هویت‌های مشخص عمل می‌کند.اتصالات ارتباط‌دهنده برای اتصال به ابزارها و امکانات خارجی و نشر اطلاعات مفیدند و یک بینش جامعه‌شناختی فراهم می‌آورند که می‌توانند هویت‌ها و تعاملات وسیع‌تری را بوجود آورند (پاتنام، ۲۰۰۰، به نقل از جان فیلد، ۱۳۸۸؛ ۵۶). سرمایه اجتماعی درون‌گروهی حول خانواده، دوستان صمیمی و سایر خویشاوندان نزدیک بنا شده است اما سرمایه اجتماعی ارتباط‌دهنده به جای آنکه یک گروه کوچک و محدود را تقویت کند به ایجاد هویت‌های وسیع‌تر و بده‌بستان گسترده‌ گرایش دارد و افراد را به آشنایان دورتری که در حلقه‌هایی غیر از حلقه خودشان قرار دارند ارتباط می‌دهد.

 

اصولاً این اتهام بر پاتنام وارد است که یک تعریف دورانی از سرمایه اجتماعی ارائه داده است و از ارائه توضیحی برای تولید و حفظ سرمایه اجتماعی ناتوان است و اهمیت پیوندعلی مرتبط‌کننده اعتماد و شیکه‌ای گسترده از انجمن‌ها را درک نمی‌کند. از سوی دیگر پاتنام به علت مثبت‌انگاری بیش از حد زیر سؤال می‌رود چرا که وی سرمایه اجتماعی را درمان بسیاری از دردهای جامعه می‌داند و بنا به قول میسنرتال تصویری رمانتیک شده از اجتماع ارائه کرده است و این مطلب را که شبکه‌ها می‌توانند هم اعتماد و هم بی‌اعتمادی پرورش دهند درک نکرده است (همان؛ ۶۴).

 

 

 

۲-۱-۷-۴-فرانسیس فوکویاما

 

وی نیز مانند پاتنام سرمایه اجتماعی را در سطح کلان مورد بررسی قرار داده است و مؤلفه‌های مورد بحث پاتنام (اعتماد، هنجارها و شبکه‌های مشارکت مدنی) در بحث وی نیز تکرار شده است. فوکویاما بیش از همه محققان به جهت تأکید بر اعتماد و تحقیق در مورد اثرات اقتصادی آن معروف است. پسی معتقداست که فوکویاما کوشیده است تا عملکرد اقتصادی جوامع گوناگون را براساس سطوح مختلف اعتمادمقایسه کند زیرا سطح اعتماد موجود در جامعه تبیین‌کننده درجه دموکراسی و توانایی جامعه برای رقابت در عرصه اقتصادی است (شارع‌پور، ۱۳۸۲؛ ۲۱).

 

از نظر وی سرمایه اجتماعی بر پایه ارزش‌ها و هنجارهای مشترک در یک اجتماع و هم‌چنین بر تمایل به جایگزینی منافع شخصی با منافع گسترده‌تر استوار است. ارزش مشترک به بازیگران اجازه می‌دهد که به یکدیگر اعتماد کنند و بر پایه همین اعتماد به فردامکان می‌دهد تا با دیگران معاشرت کنند و از این طریق به ظهور سرمایه اجتماعی می‌انجامد. وی در رابطه با سرمایه اجتماعی، هنجارهای اجتماعی را به دو بخش تقسیم می‌کند:

 

– هنجارهای مولد سرمایه اجتماعی

 

– هنجارهای غیر مولد سرمایه اجتماعی

 

هنجارهای مولد به ارتقای همکاری میان اعضای گروه منجر می‌شود و اساساً سجایایی چون صداقت، ادای تعهدات و ارتباطات دوجانبه می‌باشد. اما هنجارهای مولد سرمایه اجتماعی برخلاف هنجارهای مولد سرمایه اجتماعی کمکی به ارتقای همکاری میان اعضای گروه نخواهد کرد پس ممکن است در جامعه‌ای سرمایه اجتماعی و اعتماد متقابل را ببینیم ولی هنجارهای قوی آن از نوع غیرمولد سرمایه اجتماعی باشد مثل عدم اعتماد به دیگران، جامعه‌ای که افراد حتی نباید به پدر و مادر خویش اعتماد کنند دارای یک هنجار غیرمولد سرمایه اجتماعی است (نوابخش، ۱۳۸۷؛ ۵) مانند هنجارهایی که در گروه مافیا رایج است که حتی به پدر و مادر خود هم اعتماد نکن.از دید فوکویاما خانواده یکی از منابع اصلی برای تولید سرمایه اجتماعی در سطح جهانی محسوب می‌شود که باعث می‌شود زمینه پیوند و اعتماد بین افراد بوجود بیاید و زوال آن کاهش سرمایه اجتماعی در جامعه را بدنبال خواهد داشت و معتقد است که رواج الکلیسم، افزایش جرم و جنایت، خودکشی، فرزندان نامشروع و کاهش مشارکت‌های مدنی و کاهش اعتماد در جامعه آمریکا نتیجه زوال خانواده است.وی معتقد است که سرمایه اجتماعی نظامی از ارزش‌ها و هنجارهای اخلاقی را فراهم می‌سازد که بواسطه آن جامعه از فروپاشی اخلاقی و مبتلا شدن به انواع انحرافات اجتماعی مصون می‌ماند و سلامت اجتماعی، سبب رشد اقتصادی خواهد شد.

 

یکی از مفاهیم مهم در دیدگاه فوکویاما، مفهوم سرمایه ارتباطی است و بدین معنی است که علاوه بر هنجارها و ارزش‌های مشترک باید به متغیرهای واسطه‌ای مانند شعاع اعتماد، انسجام داخلی گروه، داشتن ارتباط مؤثر با گروه‌های دیگر نیز توجه کرد و بیان می‌دارد که برای تقویت سرمایه اجتماعی، منابع درون‌گروهی کافی نیستند و باید به منابع بیرون‌گروهی یا بعبارتی سرمایه اجتماعی ارتباطی نیز توجه کرد (غفاری، ۱۳۸۸؛ ۸۲).

 

از جمله ابتکارات فوکویاما درسنجش سرمایه اجتماعی استفاده از روش جایگزینی است که می‌توان سرمایه اجتماعی را با شاخص‌هایی نظیر میزان جرم و جنایت، فروپاشی خانواده، مصرف مواد مخدر، خودکشی، فرار از مالیات و … و با بهره گرفتن از روش‌های غیر مستقیم مورد اندازه‌گیری قرار داد. فرض بر این است که چون سرمایه اجتماعی وجود هنجارهای رفتاری مبتنی بر تشریک مساعی را منعکس می‌کند، انحرافات اجتماعی نیز بالفعل بازتاب عدم وجود سرمایه اجتماعی خواهند بود.

 

۲-۱-۷-۵-آنتونی گیدنز

 

نقطه آغازین هستی‌شناسی گیدنز دیالکتیک میان فعالیت‌ها و شرایط است که در زمان و مکان رخ می‌دهد (ریتزر، ۱۳۸۵؛ ۴۸۸). اعتماد به شیرازه زمان و مکان مربوط می‌شود زیرا اعتماد یعنی تعهد دادن به شخص، گروه یا نظام در طول زمان آینده، اعتماد یک اندیشه مدرن است.وی مفهوم اعتماد را با ریسک و مخاطره مرتبط می‌سازد و این مفهوم در نظر وی ارزش اساسی دارد چنانچه وی مدرنیته متأخر را فرهنگ مخاطره می‌نامد. اعتماد به یک شخص، یا به یک نظام به معنی انطباق با ریسک است در حالی که قبول ریسک نمی‌تواند به معنی ایجاد اعتماد باشد (گیدنز، ۱۳۷۷؛ ۱۷۶-۱۷۵).

 

از دیدگاه گیدنز اعتماد در نظام‌های ماقبل مدرنیته متأخر از نوع پایبندی‌های چهره‌دار و مبتنی بر هم‌حضوری است حال آنکه در مدرنیته متأخر اعتماد غیرشخصی و به دیگران ناشناس یا به عبارت دیگر «بی‌توجهی مدنی» جنبه بنیادی روابط اجتماعی بین افرادی است که از ماهیت رشد یابنده نظام‌های انتزاعی ریشه گرفته‌اند (همان؛ ۱۴۴).

 

آنتونی گیدنز بین دو نوع اعتماد تمایز قائل می‌شود: اعتماد به افراد خاص و اعتماد به افراد یا نظام‌های انتزاعی.

 

اعتماد به نظام‌های انتزاعی دربرگیرنده آگاهی از مخاطره و فرد مورد اعتماد است. در حالی که کنشگر می‌تواند به راحتی در مورد میزان ارزش اعتماد به افراد خاص قضاوت کند (براساس اطلاعات مربوط به تاریخچه آن فرد، انگیزه‌ها و شایستگی‌های او)، می‌تواند درباره میزان ارزش اعتماد نسبت به دیگران تعمیم‌یافته نیز دارای ایده‌ها و باورهایی باشد. افراد هم‌چنین می‌توانند درباره میزان ارزش اعتماد نسبت به نظام‌های انتزاعی نظیر نهادها نیز دارای باورهایی باشند از این فرآیند می‌توان با سطح اعتماد نهادی نام برد. این همان چیزی است که گیدنز آن راایده اعتماد به «نظام‌های تخصصی» می‌نامد. ممکن است کنشگر نسبت به فردی که اتومبیل یا خانه او را ساخته است شناختی نداشته باشد ولی نسبت به نظام استاندارد تنظیم قواعد و قوانین، نظارت و کنترل کیفیت دارای میزانی از اعتماد باشد که گیدنز آن را تحت عنوان پدیده «از جاکندگی» یاد می‌کند که خصلت جامعه مدرن است. در چنین حالتی مردم بدنبال علائم و نشانه‌ها هستند و به مارک‌ها توجه می‌کنند در حالی که نمی‌دانند وسایل و ابزارها را چه کسانی ساخته‌اند، کجا ساخته‌اند و … در واقع محلیت از بین رفته است و امور حالت انتزاعی پیدا کرده‌اند و اعتماد به انتزاعیات تقویت شده است. به اعتقادوی پیشرفت‌های علمی و تکنولوژیک وایمان مردم به این پیشرفت‌هاو هم‌چنین نقش نهادهایی چون آموزش و پرورش و وسایل ارتباط جمعی در این زمینه بسیار تأثیرگذار بوده است

 

۲-۱-۷-۶-تئوری شکاف ساختاری

 

این تئوری در سال ۱۹۹۲ توسط برت برای مفهوم‌سازی سرمایه اجتماعی بکار برده شد. تأکید این تئوری بر روابط میان فرد و همکاران وی در شبکه و همین‌طور روابط میان همکاران با یکدیگر است (الوانی، ۱۳۸۵؛ ۸). منظور از شکاف در این تئوری، فقدان ارتباط میان دو فرد در یک شبکه اجتماعی است که فی‌نفسه برای سازمان مزیتی تلقی می‌شود. مطابق این تئوری اگر یک فرد در یک شبکه اجتماعی با همکارانی که با هم در ارتباط نیستند یا حداقل اندکی ارتباط دارند ارتباط برقرار کند نهایت استفاده را خواهد برد. بنابراین تقویت شبکه‌های شکاف‌دار، دارای مزایایی از جمله: ارزیابی سریع اطلاعات، قدرت چانه‌زنی مضاعف، افزایش قدرت کنترل بر منابع و نتایج است.پیوندهای ساختاری می‌تواند برای بهبود عملکرد سرمایه اجتماعی مؤثر واقع شود. برای نمونه مشارکت در اجرای برنامه‌های پرداخت مشترک حق بیمه می‌تواند در زمان بازپرداخت از طرف شرکت بیمه مؤثر واقع شود (تاج‌بخش، ۱۳۸۴؛ ۳۱). این تئوری فرض می‌کند که بازارها، سازمان‌ها و افرادی که در ارتباط با هم هستند در صورتی که روابط میان آنها ساختار نیافته، بی‌نظم و تعریف نشده باشد بعنوان یک سرمایه سودآور برای آنها تلقی می‌شود و هر چه ارتباط میان آنها منظم‌تر و ساختارمندتر باشد از این سرمایه کاسته می‌شود. بطور کلی رسمیت و قانون‌مند بودن ساختاری با سرمایه اجتماعی در تعارض است.

 

[۱]- Bonding

 

[۲]- Brinding

 

[۳]- Linking

 

[۴]- Institutional

 

[۵]- Bowling alone

 

[۶]- Radius of trust

 

[۷]- Portes & Landolt

 

[۸]- Fine

 

[۹]- Erikson

 

[۱۰]- Rubio

 

[۱۱]- Alenjandro Portes

 

[۱۲]- Free riding

 

[۱۳]- Downward leveling of norms

 

[۱۴]- Durlauf

 

[۱۵]- James Coleman

 

[۱۶]- Pierre Bourdieu

 

[۱۷]- Economical Capital

 

[۱۸]- Cultural

 

[۱۹]- Embodied state

 

[۲۰]- Objectived state

 

[۲۱]- Institutionalized state

 

[۲۲]- Social capital

 

[۲۳]- Symbolic capital

 

[۲۴]- Robert Putnam

 

[۲۵]- Blanced reciprocity

 

[۲۶]- Generalized reciprocity

 

[۲۷]- Radius of trust

 

[۲۸]- Generalized trust

 

[۲۹]- Spillorer

 

[۳۰] – Bridging

 

[۳۱]- Bonding

 

[۳۲]- Francis Fukuyama

 

[۳۳]- Pessey

 

[۳۴]- Bridging social capital

 

[۳۵]- Anthony Giddens

 

[۳۶]- Civil in attention

 

[۳۷]- Structural  Hole Theory

 

[۳۸]- Burt

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:24:00 ب.ظ ]




نان لین با طرح این تئوری مشخصاً این مسئله را مطرح کرد که پیوند‌های موجود در شبکه بدون وجود منابع داخل آن کارآمد نمی‌باشد و دست‌یابی به منابع اجتماعی و استفاده از آن (منابع نهفته در شبکه‌های اجتماعی) می‌تواند به موفقیت‌های اجتماعی اقتصادی بهتر منجر شود. بر همین اساس لین سرمایه اجتماعی را به مثابه منابع نهفته در ساختار اجتماعی تعریف می‌کند که با کنش‌های هدفمند قابل دسترسی یا گردآوری است.

 

«سرمایه اجتماعی عبارتست از سرمایه‌گذاری و استفاده از منابع نهفته در دل روابط اجتماعی برای نیل به منافع مورد انتظار» (لین، ۲۰۰۰، به نقل از شارع‌پور، ۱۳۸۹؛ ۵).

 

دانلود مقاله و پایان نامه

 

بدین ترتیب از نظر وی سرمایه اجتماعی از سه جزء تشکیل شده است:

 

– منابع نهفته در ساختار اجتماعی

 

– قابلیت دسترسی افراد به این گونه منابع اجتماعی

 

– استفاده یا گردآوری این گونه منابع اجتماعی در کنش‌های هدفمند(لین،۱۹۹۹،به نقل از توسلی، ۱۳۸۴؛ ۱۰).

 

از این نظر منابع موجود در درون شبکه می‌توانند بعنوان یک سرمایه محسوب گردد، بعنوان مثال چنانچه  اعضای شبکه دارای منابع زیادی از جمله ثروت، قدرت، تحصیلات عالیه و … باشند اما این منابع تنها در این صورت سرمایه محسوب می‌گردد که فرد به آن منابع نیاز داشته باشد و در راه رسیدن به هدف به وی یاری رسانند.از نظر وی سرمایه اجتماعی به صورت دو نوع کنش ابزاری و اظهاری برگشت پیدا می‌کند. کنش ابزاری در جستجوی کسب منافعی است که کنشگر پیش از این مالک آن نبوده است. این شکل کنش دارای سه نوع برگشت اقتصادی (ثروت)، برگشت سیاسی (قدرت) و برگشت اجتماعی (شهرت) است و کنش اظهاری درصدد حفظ و تثبیت منابعی است که کنشگر پیش از این از آن برخوردار بوده و می‌خواهد از هدر رفتن آن منابع جلوگیری کند این کنش دارای سه نوع برگشت است که شامل سلامت جمعی، سلامت روانی و رضایت از زندگی است. عواملی که می‌توانند که موجب برگشت‌های ابزاری و اظهاری شوند متفاوت هستند باز بودن شبکه‌ها و روابط اجتماعی، احتمال دسترسی به پل‌های ارتباطی و بکارگیری آنها دست‌یابی به منابع از دست رفته در چرخه اجتماعی را افزایش می‌دهد و فرصت برگشت‌های ابزاری را بیشتر می‌کند. از طرف دیگر هر چه شبکه روابط اجتماعی را افزایش می‌دهد و فرصت برگشت‌های ابزاری را بیشتر می‌کند. از طرف دیگر هر چه شبکه روابط اجتماعی انسانی از روابط صمیمانه و دوجانبه پربار باشد احتمال بهره‌مندی از افرادی که دارای منافع و منابع مشترک هستند و احتمال حفظ منابع موجود و برگشت‌های اظهاری افزایش می‌یابد.(نان لین، ۲۰۰۱،به نقل از جواهری، ۱۳۹۰؛۷)

 

لین در مقایسه سرمایه اجتماعی با دیگر اقسام سرمایه، سرمایه اقتصادی و انسانی را شکل‌های شخصی سرمایه‌ می‌داند، حال آنکه برای سرمایه اجتماعی عنوان دارایی ارتباطی را بکار می‌برد. سرمایه‌گذاری در این شکل سرمایه، نه بر روی فرد بلکه بر روی روابط صورت می‌گیرد یعنی افراد برای دست‌یابی به سود در تعاملات و شبکه‌سازی شرکت می‌کنند.

 

۲-۱-۷-۸-تئوری پیوندهای ضعیف

 

مطابق این تئوری هر چه شدت و استحکام روابط میان اعضای یک شبکه بیشتر باشد ارزش سرمایه اجتماعی کمتر و بالعکس هر چه شدت و استحکام این روابط ضعیف‌تر باشد نشان دهنده سرمایه اجتماعی بیشتر است.

 

واضع این تئوری گرانو وتر است و معتقد است که می‌توان سرمایه اجتماعی را از نظر تکرار، شدت و شمولیت انواع مختلف روابط مانند دوستی‌ها، همکاری‌ها مورد سنجش قرار داد. شدت استحکام روابط یک گروه اجتماعی در داخل گروه موجب تضعیف روابط اعضای آن گروه با بیرون می‌شود. وی معتقد است که روابط منسجم‌ میان اعضای یک گروه منجر به روابط ضعیف با اعضای گروه‌های خارجی شده و سرمایه اجتماعی کاهش می‌یابد و در مقابل، پیوندهای ضعیف درون‌گروهی موجب ایجاد روابط با افراد و گروه‌های خارجی شده و به ایجاد سرمایه اجتماعی می‌انجامد (الوانی، ۱۳۸۵؛ ۸).

 

براساس نظر گرانووتر قدرت یک پیوند ترکیبی خطی از زمان صرف شده در تعامل، شدت عاطفی، صمیمیت (اعتماد دوجانبه) و خدمات دوجانبه‌ای است که در یک پیوند وجود دارد. بنابراین پیوندهای ضعیف می‌توانند از نظر کسب منابع اجتماعی (مانند اطلاعات) مهم باشند و نبایستی آنها را کم‌اهمیت دانست چرا که این پیوندها منبع اطلاعات، انجام دادن کار، گذراندن اوقات فراغت، ارتباط، درگیری اجتماعی و لذت هستند (کاستلنر، ۲۰۰۱، به نقل از محسنی، ۱۳۸۵؛ ۸۲).

 

۲-۱-۷-۹-وولکاک و نارایان

 

وولکاک و نارایان با بهره گرفتن از دیدگاه هم‌افزایی برای بررسی جامع‌تر سرمایه‌ اجتماعی، آن را در سه بعد مورد ارزیابی قرار می‌دهند، این ابعاد عبارتند:

 

۱- سرمایه‌ اجتماعی محدود یا درون‌گروهی

 

۲- سرمایه‌ اجتماعی اتصالی یا برون‌گروهی

 

۳- سرمایه‌ اجتماعی ارتباطی

 

سرمایه‌ اجتماعی محدود به پیوندهای اجتماعی اشاره دارد که بر تشابه و صمیمت استوار هستند. در این بعد از سرمایه اجتماعی بر منابع شخصی محدود مثل پیوندهای خانوادگی، همسایگی و پیوندهای دوستی نزدیک تأکید می‌گردد. این نوع از سرمایه اجتماعی دو کارکرد اساسی می‌تواند داشته باشد، یکی این که مانند چسب اجتماعی همبستگی اجتماعی را تقویت می‌کند، دیگر این که بده‌ بستان‌های خاص درون‌گروهی را تقویت می‌کند.

 

   سرمایه اجتماعی برون‌گروهی به آن نوع ارتباطی اشاره دارد که در بین افراد به جای اتکاء به نزدیکی‌های شخصی و هویت مشترک، بر علایق مشترک متکی است. نمودهای عمده این بعد از سرمایه‌ اجتماعی را می‌توان در شبکه‌های اجتماعی و عضویت در انجمن‌ها و گروه‌های غیرمحلی مشاهده نمود. تقویت اتصال با منابع خارجی و تسهیل انتشار اطلاعات دو کارکرد اصلی سرمایه اجتماعی اتصالی هستند.

 

سرمایه اجتماعی ارتباطی بطور خاص به پیوندهای اجتماعات و افراد با قدرت رسمی اشاره دارد و بطور عام به ارتباطات بین افراد و گروه‌هایی اشاره دارد که در ساختار قدرت موقعیت‌های متفاوتی را اشغال می‌کنند. این نوع پیوندها در ارتباط با اعتماد به حکمرانی و نظام‌های کارشناسی هستند. برخلاف دو نوع قبلی این نوع سرمایه صرفاً بر ارتباطات عمودی اشاره دارد. کارکرد اصلی این سرمایه را باید در دسترسی افراد و گروه‌ها به بخش‌های مختلف دولتی و غیردولتی، تجاری و بازرگانی دید (غفاری، ۱۳۸۸؛ ۸۴-۸۲).

 

 

 

 

 

۲-۱-۷-۱۰-کریستین گروتیت

 

وی از دیگر افرادی است که به بحث سرمایه اجتماعی توجه داشته است وی هنجارهای موجود در جامعه را که در تنظیم رفتارهای بین شخصی بکار میرود بعدی از سرمایه اجتماعی تلقی می کندومجموعه روابط متقابل رسمی،قوانین سیاسی،مقررات قضایی،حاکمیت قانون ،آزادیهای سیاسی ،شهروندی ،وجود اطلاعات شفاف و مکانیسم های دست یابی به اطلاعات مربوط به انتظارات و تعهدات در رفتار را سرمایه اجتماعی تلقی می کند. گروتیت (۲۰۰۷)برای مطالعه سرمایه اجتماعی در سطح کلان در یک کشور ،معرف هایی مانند تعداد و نوع انجمن ها و نهادهای محلی ،میزان عضویت افراد در انجمن ها ی محلی،میزان مشارکت افراد در تصمیم گیریهای جمعی ،میزان انسجام و همگنی بودن انجمن ها و انسجام درونی آنها ،میزان فعالیت افراد در انجمن های داوطلبانه ،درک مشترک از همدیگر در اجتماع محلی،میزان اعتماد در واحدهای تجاری،میزان اعتماد داوطلبانه به روابط شبکه های حمایت کننده ازافراد،میزان هزینه خانواده برای دادن هدایا و میزان بخشش از ارث ارئه کرده است(نصیری،۵۸:۱۳۸۸).

 

۲-۱-۷-۱۱-پاملا پاکستون

 

پاکستون در تلاشی بلند پروازانه برای ترکیب بعد هنجاری و ساختاری شبکه های اجتماعی ،سرمایه اجتماعی را متشکل از دو جزء مختلف که هر کدام می توانند مستقل از دیگری عمل کنند تعریف کرده است.مولفه های تعریف وی عبارتند از:

 

الف)میزان پیوستگی های انجمنی(زندگی انجمنی)در بین افراد یا ساختار شبکه ای عینی

 

ب)پیوند های عینی بین افراد مشابه

 

او برای نشان دادن استقلال این دو مولفه جدولی ساده ارائه کرده است که تاثیرات این دو مولفه مختلف رااز هم جدا میکند به اعتقادوی سرمایه اجتماعی زمانی وجود داردکه هر دو متغیر در سطح بالایی باشند.اگر پیوستگی های انجمنی بالا باشد ولی پیوندهای ذهنی ضعیف باشد کنش گران ممکن است به راه های دیگری (خیلی گران تر)برای تامین همکاری ،از جمله عقد قراردادرسمی متوسل شوند.اگر پیوندهای ذهنی زیاد بوده ولی پیوستگی های انجمنی در سطح پایین باشد،حسن نیت وجودنخواهد داشت به احتمال زیاد برای غلبه بر موانع همکاری موثرنیازمند واسطه هایی خواهیم بود.

 

پاکستون هم چنین بین تاثیرات سرمایه اجتماعی در سطح فردی و تاثیرات آن در سطح اجتماعی تمایز قائل شده است .قطعا وی تنها فردی نیست که این تمایز را قائل می شود اما بیان میکند که این مفهوم را می توانیم به جای این که در یک سطح در نظر بگیریم انرا چند سطحی در نظر بگیریم .بنابراین نکته مهم آن است که لازم نیست سرمایه اجتماعی درون یک گروه واحدرابطه مثبتی باسرمایه اجتماعی در سطح اجتماع داشته باشددرواقع سرمایه اجتماعی قوی درون گروهی ممکن است اثر منفی بر وجود پیوندهای مستحکم در سطح اجتماع گسترده داشته باشد.برای نمونه پیوندهای صمیمی ایجاد شده در داخل دو سنت مذهبی اصلی در ایرلند شمالی که عموما باعث همکاری خیلی موثر کاتولیک با طرفدارن کاتولیک و طرفداران پروتستانها با طرفداران پروتستان شده است،موجب ممانعت از ایجاد سرمایه اجتماعی بین دو گروه شده است (جان فیلد،۱۱۰:۱۳۸۶).

 

۲-۱-۷-۱۲-کاکس

 

سرمایه اجتماعی را بعنوان “نوعی اتصال اجتماعی تارو پود بافتار اجتماعی در نظر می گیرد که در برگیرنده تعاملات بیشماری است که زندگی شخصی و عمومی را شکل می بخشد دراین تعریف سرمایه اجتماعی به مثابه عقله ها،تعلقات و گره هایی است که بافتار اجتماعی را استحکام می بخشد (شریفیان ثانی،۸۵:۱۳۸۴).

 

این تعریف مارا به اولین تعلقات و پیوند های موجود انسان با اطرافیان و محیط پیرامون رهنمون می سازد.کاکس با تکیه بر عامل اعتماد بعنوان شاخص سرمایه اجتماعی این نکته را خاطر نشان می سازد که در صورت وجود اعتماد میان افرادواجتماعات روابط اعضای خانواده ،دوستان،همسایگان،همکاران و اجتماعات موثرتر خواهد بود. در صورت فقدان اعتمادیا عدم پیروی از قوانین، رفتارهای ضد اجتماعی ،جرم ،خودکشی و سایر مسایل اجتماعی راهمراه خواهد داشت (همان:۸۹).

 

آنچه کاکس آنرا اتصال اجتماعی (social glue) تعبیر می کند چیزی است که “ما را به هم پیوند می دهد و برحسب هویت های جمعی که در آن پرورش یافته و شرکت داشته ایم تعریف می کند”به تعبیری می توان گفت هویت های جمعی به مثابه طرح و نگاری است که بر بافتار اجتماعی نقش می بندد.رسیدن به یک هویت جمعی از عناصر اصلی و ملزومات تشکیل سرمایه اجتماعی محسوب می شود. تعلقات اولیه نسبت به والدین و اطرافیان بارشدواجتماعی شدن بیشتر فرد، فرآیند شکل گیری هویت جمعی راممکن می سازد. فرآیندهمانند سازی با دیگران بواسطه نوعی ارجاع به اجتماع زمانی صورت میگیرد که تعلق مطمئن ،احساس امنیت،اعتماد و همدلی در فرد شکل گرفته باشد تا بتواندآن را به سایر افراد اجتماع تعمیم دهد.(همان:۹۰).

 

[۱]- Social Resource Theory

 

[۲]- Nan Lin

 

[۳]- Week Ties Theory

 

[۴]- Granovetter

 

[۵]- Linear Combination

 

[۶]- Intimacy

 

[۷]- Mutual Confiding

 

[۸]- Civic Engagement

 

[۹]- Woolcock & Narayan

 

[۱۰]- Synergy

 

[۱۱]- Bonding Social Capital

 

[۱۲]- Bridging

 

[۱۳]- Linking Social Capital

 

[۱۴]- Christian grootate

 

[۱۵]- pamela Paxton

 

[۱۶]- cox   

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:23:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم