کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



آخرین مطالب

 



برنامه آموزش صمیمیت یک الگوی چند بعدی است که در آن مفاهیم جهان شمول مهم، مهارت‌ها و ارزش‌های مربوط به عشق، صمیمیت و ازدواج تلفیق شده است. این برنامه از کارگاه‌های یک روزه تا دوره‌های مهارت آموزی شانزده هفته‌ای را شامل می‌شود و می‌تواند در دامنه‌ی آمادگی پیش از ازدواج تا مسائل پردردسر و زناشویی کاربرد داشته باشد. این برنامه، یک برنامه روان آموزشی است و ترکیبی از رویکردهای شناختی، هیجانی و رفتاری است. این برنامه سبب افزایش سازگاری و رضایت‌مندی زوجی، صمیمیت، کاهش اضطراب و کاهش تعارض می گردد(وزارت بهداشت و خدمات انسانی ایالت متحده، ۲۰۰۶). هدف برنامه « آموزش صمیمیت زوجین» افزایش خود آگاهی و نیز رشد توانایی و تقویت و حفظ روابط صمیمی شاد و لذت‌بخش بین زن و شوهر است. این برنامه در حوزه‌ای که به عنوان یک پل ارتباطی بین درمان و پربارسازی ازدواج شناخته می‌شود می‌تواند بی نظیر و منحصر به فرد باشد. برنامه های آموزش صمیمیت زوجین بین درمان، غنی‌سازی ازدواج و رشد خانواده پل می زند. هدف این برنامه رابطه‌ای است که هر دوی زوجین از طریق آن بتوانند زندگی شادمانه ای داشته باشند. برای تحقیق این امر، هریک از زوجین باید از توان شناسایی احساسات و نیازهای خود برخوردار بوده و شیوه ارضاء شدن آنها را فرا بگیرد، که این مستلزم آن است که هریک از زوجین بدون آنکه طرف دیگر احساس رنجش، کنترل شدن، بی کفایتی یا ناراحتی ایجاد نماید به ابراز نیازها و آرزوهای خود بپردازد. برآورده ساختن نیازهای دیگری به طور آسان و کامل اساس صمیمیت، رضایت خاطر و شادمانی را تشکیل می‌دهد(برگر و هانا،۱۹۹۹).

مقاله - متن کامل - پایان نامه

 ۲-۲-۸-۵ برنامه آماده‌سازی/غنی‌سازی(PREP/Enrich)

برنامه آماده‌سازی اساسا پس از درک مشکلات کار با زوجین در مرحله قبل از ازدواج قرار گرفته، شکل گرفت. در اواخر دهه ۱۹۷۰ دیوید السون در سه برنامه پیش از ازدواج که در آن برای گروه‌های ۵۰ نفری زوجین برنامه‌های سخنرانی ترتیب داده می شد، شرکت نمود. یک ارزیابی انجام شده حاکی از ناموثر بودن این برنامه و رویگردانی و مایوس شدن زوجین از این برنامه بود. سوال این بود که چه کمکی باید به زوجین کرد تا آمادگی بیشتر و بهتری برای ازدواج پیدا کنند؟ ایده اولیه این بود که یک پرسشنامه زوجین ساخته شود که از طریق آن زوجین بتوانند با یکدیگر در مورد رابطه خود صحبت نمایند. با طرح موضوعات مرتبط با زوجین در این پرسشنامه، جای این امیدواری وجود داشت که زوجین شروع به صحبت در مورد موضوعات خود نموده و حتی قبل از ازدواج آن را حل نمایند. پس از ساخت اولیه پرسشنامه ، یک طرح پژوهشی برای تعیین تاثیر آن به عنوان یک پرسشنامه پیش از ازدواج و مشاوره برای زوجین طرح ریزی گردید(السون و فورینه۱۹۸۷، نقل شده در کیخسروی،۱۳۹۲). این مطالعه بر روی ۵ گروه انجام شد: زوجینی که هیچ‌گونه آمادگی قبل از ازدواج نداشتند، آنهایی که در یک برنامه آماده‌سازی شرکت کرده بودند، آنهایی که در برنامه آماده‌سازی بدون دریافت بازخورد شرکت کرده بوند، آنهایی که در برنامه آماده سازی به همراه دو ساعت بازخورد شرکت کرده بودند و در نهایت آنهایی که در برنامه آماده‌سازی به همراه ۴ جلسه دو ساعته بازخورددهی شرکت کرده بودند. نتایج مطالعه به روشنی نشان دادکه  گروه‌های آماده سازی در مقایسه با دو گروه اول به نتایج قابل ملاحظه‌تری دست یافته اند. ضمن اینکه گروه آماده‌سازی در مقایسه با دو گروه دیگر اول نتایج قابل ملاحظه‌تری دست یافته اند. ضمن اینکه گروه آماده‌سازی و گروهی که ۴ جلسه دو ساعته بازخورد‌دهی بهره مند شده بودند، تغییرات مثبت‌تری را در بین کلیه این گروه‌ها نشان داده اند. این یافته ها به شکل گیری پرسشنامه  آماده‌سازی انجامید که از آن برای سنجش زوجین بهره گرفته می‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-02-31] [ 05:12:00 ب.ظ ]




یک فرض نظری این است که ،کیفیت رابطه زناشویی را می‌توان با رابطه قبل از ازدواج، پیش بینی نمود. بنابراین می توان به شناسایی عواملی بپردازیم که در صورت بهبود تفاوت عمده‌ای را در کیفیت یک ازدواج به جای خواهند گذارد (فاورز و السون،۱۹۸۶). نسخه ۲۰۰۰ برنامه آماده‌سازی/ غنی‌سازی، یک برنامه پیش از ازدواج جامع و برخوردار از پایه و اساس نظری و تجربی بر شواهد بالینی مرتبط با زوجین است. این برنامه با مد نظر قرار دادن سه نکته مهم، به یک رویکرد پیشگیرانه موثر تبدیل شده است. این سه نکته عبارتند از:

پایان نامه

۱-باید عوامل مرتبط با موفقیت زناشویی شناسایی شود.

۲-با ارائه بازخورد و تمرینات به زوجین باید به آنها در حل موضوعات مشکل زا کمک کرد.

۳-زوجین به تمرینات کسب مهارت نیازمندند که به مهارت‌های ارتباطی و حل تعارض تاکید داشته باشد.

ابزار یا برنامه‌ای که  در صدد بهبود ارتباط زوجین است باید بتوانند اطلاعاتی را در خصوص عوامل تعیین‌کننده در شکل‌گیری و تحول روابط قبل از ازدواج که پیش بینی کننده رضایت و ثبات زناشویی است، به دست بیاورد. در یک مطالعه جدید، استاهمن و هیبرت (۱۹۹۷) کوشیدند تا عواملی را که با موفقیت زناشویی در ارتباط است شناسایی نمایند. از یک گروه متنوع از ۲۳۸ نفر از کشیشانی که به ارائه مشاوره قبل از ازدواج پرداخته بودند، درخواست شده تا درصد زوجینی را که دچار مشکل یا شکایت در ۲۹ حیطه ممکن هستند را برآورد ضمنی نمایند. در افرادی که ازدواج اولشان بوده، حیطه هایی که بیش از همه زوجین در آنها مشکل داشتند به ترتیب عبارتند از: ارتباطات(۶۸%)، انتظارات غیر واقع بینانه از همسر یا زندگی زناشویی(۶۲%)، پول و مسائل مالی (۶۰%)، تصمیم‌گیری و حل مساله(۵۵%) و کشمکش بر سر قدرت(۶۲%) و در افرادی که ازدواج مجدد داشتند پنج حیطه ای که بیش از همه زوجین در آنها مشکل داشتند به ترتیب عبارت از: ارتباطات(۵۷%)، بچه ها(۵۷%)، مشکلات مربوط به ازدواج قبلی(۴۹%)، کشمکش بر سر قدرت (۴۸%) و پول و مسائل مالی(۴۷%). لارسن  و هولمان  در سال ۱۹۹۴ به مرور پژوهش‌های طولی و بین مقطعی انجام شده در ۵۰ سال گذشته در خصوص عوامل قبل از ازدواج که پیش‌بینی‌کننده کیفیت و ثبات زندگی زناشویی می باشند اقدام کردند. ثبات ازدواج، تحت عوامل وضعیت ازدواج (یعنی متارکه یا طلاق) و کیفیت ازدواج تحت عنوان ارزیابی ذهنی از رابطه زوجین تعریف شد. لارسن و هولمان براساس یک دیدگاه بوم شناسانه یا اکوسیستمی نتیجه گرفتند که پیش‌بینی‌کننده های زناشویی را می توان در سه دسته عمده جای داد. در دسته اول: عوامل پیش بینی زمینه ای یا بافتی شامل اثرات خانواده اصلی، عوامل اجتماعی- فرهنگی مانند سطح تحصیلات، سن ازدواج و بافت های فعلی همچون حمایت های به عمل آمده از رابطه توسط خانواده و دوستان قرار می گیرد. در دسته دوم: صفات و ویژگی‌های فردی از جمله سلامت عاطفی، عزت نفس و مهارت‌های بین فردی جای می گیرد. در دسته سوم: فرایندهای تعاملی زوجین با تاکید بر شباهت های بین فردی قرار می گیرد. لارسن و هولمان براساس پژوهش خود، نتیجه گرفتند که صفات فردی و فرایند های تعاملی زوجین مهم‌ترین مقوله‌ها در پیش بینی کیفیت و ثبات زندگی زناشویی محسوب می گردند. هم چنین لارسن و همکاران(۱۹۹۸) به مرور ۵ پرسشنامه سنجش قبل از ازدواج (PAQS) که در دسترس مربیان ومشاوران قبل از ازدواج بود، اقدام نمودند. این پژوهشگران این پرسشنامه را طبق معیارهای نظری و روان سنجی در ارتباط با بهره دهی آن ها در محیط های آموزشی و مشاوره‌ای مورد ارزیابی قرار دادند. آنها هم‌چنین پرسشنامه های مزبور را برای اینکه ببینند آیا عوامل پیش بینی موفقیت زناشویی که در مطالعه لارسون و هولمان شناسایی شده در آنها نیز لحاظ شده یا نه را، بررسی نمودند. در نتیجه مشخص شد پرسشنامه آماده سازی ۸۵% از عوامل مطرح شده در مطالعه لارسون و هولمان را مورد سنجش قرار می دهد. پژوهشگران براساس ارزیابی آنها در خصوص این پنج پرسشنامه، پرسشنامه آماده‌سازی را حائز بهترین ویژگی‌های روان‌سنجی معرفی نموده و آن را بهترین ابزار برای استفاده در مشاوره‌ی قبل ازادواج دانستند(لارسن و همکاران۱۹۹۸، نقل شده در امیدوار،۱۳۸۶). به طور خلاصه این مرورها به روشنی بیانگر اهمیت برخورداری از یک ابزار سنجش و برنامه زوجین است که حداقل بر پنج حیطه زیر تاکید داشته باشد. ارتباطات، حل تعارض، خانواده اصلی، مسائل مالی و اهداف. برنامه آماده‌سازی/غنی‌سازی بر یک چنین حیطه‌هایی قرار داشته و ارائه‌گر یک ابزار سنجش برای زوجین و نیز تمرینات مفید در زمینه‌های مذکور می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:12:00 ب.ظ ]




در گام اول هریک از زوجین یکی از پرسشنامه‌های(آماده سازی[۱]، آماده سازی مدل (ام.سی)[۲]، انریچ یا میت[۳]) را تکمیل می کنند. آماده‌سازی برای افرادی که قصد ازدواج داشته و بچه ای ندارند، آماده‌سازی مدل (ام،سی) برای افرادی که قصد ازدواج داشته و دارای بچه، خواه از خود یا از ازدواج قبلی خود هستند. انریچ نیز برای کسانی که مزدوج بوده و طالب برنامه‌های غنی‌سازی یا مشاوره اند و کسانی که مدت ۲ سال یا بیشتر با هم بدون ازدواج زندگی کرده‌اند طراحی شده است. میت، نیز برای زوجین سالخورده(۵۰ ساله و بالاتر) طرح‌ریزی شده که درصدد ازدواج یا مواجهه با گذارهای زندگی نظیر بازنشستگی و تمرین برای پیشرفت زوج‌ها را امری لازم و ضروری می‌داند و چهارم به زوجین تمرین‌هایی می دهد که بر مهارت‌های حل تعارض و برقراری ارتباط اثر می‌گذارد. انریچ برنامه‌ای است که درصدد می‌باشد روابط زوجین را بهبود بخشد و قادر به تعیین عوامل و شرایطی است که براساس آن ها بتوان رضایت و سازگاری زناشویی را بعد از ازدواج پیش بینی کرد. به همین دلیل پژوهش‌های مختلفی را که در این راستا انجام شده بود، بررسی کرده تا این عوامل را شناسایی گردد. جمع آوری پژوهش‌های انجام شده نشان داد ۵ حوزه پیش‌بینی کننده کیفیت زندگی زناشویی عبارتند از: ۱٫ نحوه برقراری ارتباط ۲٫ توان حل تعارض ۳٫ وضعیت خانواده اصلی فرد ۴٫ مدیریت مالی در زندگی شخصی ۵٫ اهداف و فلسفه ازدواج(السون و السون،۱۹۹۹).

  1. نحوه برقراری ارتباط: مدل چند مختصاتی السون به دلیل تاکید خاصی که روی نظام ارتباطی در خانواده دارد و با تلفیق سه بعد انسجام، انعطاف‌پذیری و ارتباط، به خصوص به عنوان ابزاری جهت تشخیص مشکلات ارتباطی به کار می رود. بعد ارتباط با در نظر گرفتن خانواده به عنوان یک گروه و با توجه به مهارت‌های گوش دادن، صحبت کردن، خود افشایی، پیگیری مداوم و احترام خانواده ارزیابی می شود. مهارت‌های گوش دادن شامل همدلی و گوش دادن فعال است. ارتباط خوب بستگی به گوش دادن دقیق افراد به یکدیگر دارد. گوش دادن فعال شامل گوش‌ دادن همراه با توجه، بدون مداخله و سپس انعکاس آنچه که شنیده شده است می باشد. فرایند گوش دادن فعال به گوینده فرصت می دهد تا بداند که پیام‌های فرستاده شده به دقت درک شده است یا نه، زیرا شنونده آنچه را که شنیده است دوباره برمی‌گرداند. اغلب مشاجره هایی که بین دوستان و همسران اتفاق می‌افتد به خاطر این است که آنها وقتی را برای گوش دادن به دیگری و درک صحبت های او اختصاص نمی‌دهند. توسعه ی مهارت های گوش دادن فعال بسیار مهم است، بنابراین ضروری است که گفته های دیگران را به درستی بشنویم. مهارت های صحبت کردن شامل صحبت در مورد خود و نه در مورد دیگران می باشد. خود افشایی به در میان گذاشتن احساسات خود در ارتباط با دیگران اشاره می‌کند. منظور از پیگیری، تمرکز بر موضوع صحبت کردن است و منظور از احترام، بعد عاطفی ارتباطی می باشد. در خانواده ها و زوجین متعادل از نظر ابعاد انسجام و انعطاف پذیری، مهارت‌های ارتباطی و حل مسئله وحدت خوبی وجود دارد و برعکس، خانواده ها و زوجینی که از نظر انسجام و انعطاف پذیری در سطوح نامتعادل قرار دارند، دارای مهارت‌های ارتباطی ضعیفی هستند(السون و گرال،۲۰۰۳).
  2. توان حل تعارض: مونت گومر[۴](۱۹۸۹) تعارض زناشویی را به صورت فرایند تعاملی تعریف می‌کند. که در آن یکی یا هر دو همسر در مورد جنبه هایی از رابطه‌شان احساس ناراحتی می‌کنند و می کوشند به طریقی آن را حل کنند. پژوهشگران و صاحب نظران مسائل مادی، رابطه جنسی، سن زوج هنگام ازدواج، عواطف منفی، سبک دلبستگی، نگرش مذهبی، ویژگی های شخصیتی، اعتیاد، نقش های جنسیتی سنتی، و الگوهای ارتباطی را در ایجاد تعارض زناشویی موثر می داند(فرجاد،۱۳۷۴).

لانگ و یانگ (۲۰۰۷) یک فرایند ۴ مرحله ای برای بروز تعارض در زوجها مطرح می کنند. این مراحل عبارتند از:

الف) مخالفت اولیه: در این مرحله میزان و شدت تعارض حداقل است و معمولاً در زوجهایی بروز می کند که مدت کوتاهی است که با هم ازدواج کرده‌اند. این تعارضات بیشتر از ۶ ماه دوام ندارد و موجب رنجش و تنش در رابطه نمی شود. اکثر این زوجها در آستانه‌ی مشکل قرار دارند، اما در جلسه ی درمان به روش‌های روان- آموزشی پاسخ می دهند.

ب) تعارض تکراری: زوجهایی که در مرحله دوم تعارض به سر می برند، به طور مشخص تعارض مزمنی را احساس و ادراک می کنند که بیشتر از ۶ ماه طول کشیده است. ارتباط بین زن و شوهر باز است، بنابراین هر دو میتوانند نارضایتی شان را ابراز کنند، با این حال در این مرحله سرزنش و مثلث سازی تشدید می شود. زوج ها به گذران اوقات با یکدیگر ادامه دهند، اوقات خوشی را با هم سپری می کنند با این حال رنجش خاطر نیز مشاهده می شود. زن و شوهر ممکن است در پاسخ به استرس (فشار روحی) الگوهای همدم طلب- دوری گزین/ مسئول- سهل انگار یا فرزند  ولی را بروز دهند.

ج) تعارض شدید: این زوجها با تعارض شدید مواجه می‌شوند که بیشتر از ۶ ماه طول می‌کشید و توأم با دوره‌هایی از اضطراب، استرس شدید است. سرزنش، جبهه‌گیری و جنگ قدرت دیده می شود. خشم و کنترل مسائل اولیه هستند و ممکن است به طور موقت با تشدید مثلث سازی با رویدادها با شخص ثالث فروکش کنند. این تلاش‌ها اقدامی است برای کاهش تعارض در هنگامهای که حداکثر تنش و فشار وجود دارد. ارتباط قطع شده است و اعتماد بسیار کم است.

د) رابطه تشدید یافته زوج ها: مشخصه زوج هایی که در مرحله ی چهارم تعارض قرار دارند حد اعلای تمام وجوه استرس در رابطه است. یعنی ارتباط بسیار ضعیف است، جنگ قدرت و سرزنش بسیار بالاست، انتقاد شدید است، بی پرده گویی از خود وجود ندارد. مثلث سازی که ممکن است به شکل گرفتن وکیل باشد دیده می‌شود. درمان رابطه توصیه نمی شود چون خشم بیش از حد زیاد است (سودانی و همکاران،۱۳۹۰)

۳) وضعیت خانواده اصلی فرد: جهان بیرون از خانواده از طریق اعضای بیرون از خانواده به شدت بر خانواده تاثیر می‌گذارد. منظور از اعضای بیرون از خانواده، خویشاوندان و بستگانی هستند که در خانوار خانواده سکونت ندارند اما جزئی از خانواده به حساب می آیند مثل پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها. در بسیاری از فرهنگ ها اعم از قدیم یا جدید اعضای بیرون از خانواده نقش مهمی در زندگی روزمره خانواده دارند. امروزه علی رغم افزایش فرد گرایی، زندگی خانوادگی هنوز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. افراد غالبا ارتباطات عاطفی و مالی خود را با اعضای خانواده، علی رغم اینکه با آنان زندگی می کنند یا نه حفظ می کنند. پیوندهای خویشاوندی هنوز هم مهم هستند . یکی از شاخص‌های تمایز روابط خویشاوندی با بقیه ی روابط در این است که بادوام ترند. الزام خویشاوندی از یک وظیفه ی رسمی به رفتاری داوطلبانه تغییر یافته است(افقری،۱۳۹۱). خویشاوندان و آشنایان هم چنین از جمله عوامل بیرونی هستند که به واسطه کارکرد حمایتی خانواده، نقش مهمی را در ثبات و استحکام آن بازی می کنند. این حمایت بیرونی چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ معنوی، در جوامع سنتی بیشتر به چشم می‌خورد. در این جوامع، به دلیل غلبه ی الگوی خانواده ی گسترده، خانواده‌ها معمولا برای کمک به گروه‌های خانوادگی کوچک در دسترس هستند و این امر باعث می شود نقش های خانوادگی آسیب کمتری بر افراد وارد سازد(فاتحی زاده و همکاران،۱۳۸۴).

۴)مدیریت مالی در زندگی شخصی: بزرگسالان عموما مایل نیستند که در مورد پول، خصوصا اینکه درآمد آنها چقدر است صحبت کنند. اغلب جوانان خیلی به فکر بودجه بندی نیستند، خصوصا اگر هنوز با والدینشان زندگی کنند. اغلب والدین از فرزندانشان در ارتباط با واقعیت های تلخی که مسائل مالی به بار می آورد، محافظت می کنند. والدین اغلب معتقدند که آنها با اجازه دادن به فرزندان در لذت بردن از سالهای دبیرستان و دانشجویی شان، به آنها لطف می کنند. اما وقتی با واقعیت مواجه می شوند، آنها بدهی سنگینی را متحمل می شوند. موضوعات پولی توجه زوج ها را می طلبد- خواه آنها دوست داشته باشند یا نه- و محققین دریافته اند که مسائل مالی، مواردی هستند که بعد از ازدواج اغلب در مورد آنها بحث و جدل می شود. پول، ممکن است معنای کسب و حفظ قدرت در مقابل شریک یا دیگر اعضای خانواده را داشته باشد. حتی در مرحله ی آشنایی در یک رابطه، رابطه ی بین پول و قدرت می تواند موضوع مهمی باشد که بر سر آن رقابت وجود دارد. محققینی که در ارتباط با قدرت خانواده مطالعه می کنند، دریافتند زنان شاغل در مقایسه با زنان غیر شاغل، قدرت تصمیم گیری بیشتری را در منزل اعمال می کنند(بحیرایی و فتحی،۱۳۸۸).

۵) اهداف و فلسفه ازدواج: ازدواج می تواند خشنود کننده ترین یا ناکام کننده ترین تجربه ی زندگی دو فرد باشد. در حقیقت، بیشتر ازدواج ها از برخی جهات بسیار ارضاء کننده و از برخی جهات دیگر بسیار ناکام کننده هستند. مواردی مهمی وجود دارد که باید قبل از ازدواج  درباره ی آنها خوب فکر کرد:

هر فرد قبل از ازدواج باید مستقل، و به درجه ی بالایی از پختگی رسیده باشند

هر دوی زوجین به همان اندازه که دیگری را دوست دارند خودشان را هم دوست داشته باشند.

هر دوی زوجین باید به همان اندازه که از با هم بودن لذت می برند از جدا از هم بودن نیز لذت ببرند.

زوجین شغل یا کار مناسبی داشته باشند.

زوجین خود را بشناسند.

لازم است زوجین با جرات ورزی خود بیانگری داشته باشند.

زوجین سعی کنند بدون خود خواهی نیازهای متقابل یکدیگر را ارضاء کنند(بحیرایی و فتحی،۱۳۸۸).

[۱] Prepare

[۲] Prepare MC

[۳] Mate

[۴] Monte gomery

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:11:00 ب.ظ ]




جلسه اول: ‌معارفه و آشنایی

در این جلسه آشنایی اعضا و معارفه صورت می گیرد. هم چنین پرسش در مورد اهداف اعضا از شرکت در گروه و بیان اهداف جلسات و جهت دهی به اهداف اعضا و قرارداد شفاهی در گروه صورت می گیرد. در نهایت توجیه عملیات سنجش و انجام ارزیابی اولیه با بهره گرفتن از پرسشنامه نگرش به ازدواج انجام گرفت.

جلسه دوم: کشف نقاط قوت و نیاز به رشد

بحث این جلسه به کشف نقاط قوت و نیاز به رشد اختصاص دارد که ابتدا مقدمه ای در مورد نقاط قوت و نیازمند رشد در روابط زناشویی بیان می شود، سپس با استقاده از تمرین ها و مهارت هایی که اعضا فرا می گیرند به کشف نقاط قوت و نقاط نیاز به رشد خود در زندگی زناشویی می پردازند.

جلسه سوم: مهارت های ارتباطی

پس از گفت و گو در مورد مباحث جلسه قبل، بیان مقدمه ای در مورد ابراز گری و گوش دادن فعال بیان می شود، سپس در مورد تکنیک ها و مهارتهای ابراز کردن و گوش دادن سازنده و همچنین ارزش گفت و گوها و تعریف و تمجید های روزانه بحث می شود و در نهایت تکنیک های مدل سازی گوش دادن فعال مدل سازی ابرازگری سازنده توسط مشاور اجرا می شود. و در نهایت اعضا موظف به تهیه ی لیست آرزوها می شوند.

جلسه چهارم: آموزش مدیریت تعارض

پس از گفت و گو در مورد تکلیف جلسه قبل مقدمه ای در مورد تعارض و نقش آن در روابط زناشویی بیان می شود و راه حل تعارض با بهره گرفتن از معرفی ۱۰ گام مدیریت تعارض تشریح می شود و در نهایت از تکنیک مدل سازی نحوه مدیریت تعارض با مشارکت اعضا در جلسه استفاده می شود.

۱۰ گام مدیریت تعارض زوجی شامل:

۱-زمان و مکانی برای گفت و گو اختصاص دهید.

پایان نامه

این مهم است که زوجین بدون حواس پرتی بر مشکل تمرکز کنند.

۲-مشکل یا اختلاف نظر موجود را تعریف کنید.

شفاف کردن مسئله به صورتی که هر دو نفر بدانند آنها در مورد یک مسئله مشترک صحبت کنند، مهم است.

۳-هر کدام از شما چه تاثیری در مشکل داشته اید(چه کمکی به حل آن کرده اید).

مشارکت دو طرفه در مسئولیت پذیری، ایراد گیری از طرف مقابل را حذف می کند. بخاطر بیاورید: هنگامی که شما انگشتتان را به طرف کسی نشانه می گیرید، سه انگشت دیگر را به عقب و به سمت خودتان نشانه گرفته اید. وقتی که در یک ارتباط مسئله ای وجود دارد، بندرت فقط یک شخص مقصر است.

۴-در گذشته چه تلاش هایی برای حل مشکل کرده اید که موفقیت آمیز نبوده است.

مرور رویکردهای ناموفق به افراد کمک می کند که بر نیاز به طرح موضوع با راه حل های جدید تاکید کنند.

۵-در ذهن خود به دنبال تمام راه حل های ممکن بگردید و فهرستی از آنها تهیه کنید.

همه ی راه حل های مثبت، حتی عقایدی که ممکن است عجیب به نظر برسد را فهرست کنید. خلاق باشید و به خاطر داشته باشید که هیچ جواب درست یا غلطی وجود ندارد. هنگام بارش فکری هیچ عقیده ای را ارزیابی نکنید. زیرا شما در ابتدا نیاز به تفکر دارید تا آنها را ارزیابی کنید

۶-راه حل های ممکن را بیان و ارزیابی کنید.

در این مورد صحبت کنید که هر کدام از شما می توانید به حل مسئله کمک کنید.

۷-با توافق یکدیگر یکی از راه حل ها را انتخاب کنید.

با این ایده شروع کنید که تفکر هر دوی شما به احتمال زیاد مسئله را حل می کند، و فقط تلاش شما را می طلبد.

۸-هر کدام از شما برای راه حل فوق چه باید بکنید.

مخصوصا در مورد آنچه که هر کدام از شما برای کمک به حل تعارض انجام خواهید داد بحث کنید و در صورت امکان آنها را یادداشت کنید.

۹-جلسه دیگری ترتیب دهید و پیشرفتتان را ارزیابی کنید( اگر پیشرفتی نداشتید گام‌های ۵ تا ۸ را دوباره با انتخاب راه حل دیگر تکرار کنید).

۱۰-به یکدیگر برای کمک به راه حل جایزه بدهید.

توجه به کارهای کوچکی که دیگر افراد انجام می‌دهند تنها راه برای رسیدن به راه حل دوطرفه است. از افراد برای تلاشی که کرده اند تشکر و تحسین کنید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:11:00 ب.ظ ]




پس از پیگیری نحوه انجام تکلیف حل تعرض در جلسه قبل، مقدمه‌ای بر تاثیر خانواده اصلی بر زندگی فعلی و کسب نظر اعضاء در این باره بیان شد و سپس در مورد نقشه خانوادگی و معرفی ابعاد صمیمیت و انعطاف‌پذیری و هم چنین مدل‌سازی و آموزش تعادل در جدایی و با هم بودن(ریز نمودن رفتارها)، توضیحاتی ارائه گردید.

جلسه ششم:مدیریت مالی خانواده

بیان مقدمه‌ای بر مسائل مالی در خانواده، سپس به گفت‌وگوی گروهی در مورد جایگاه پول در خانواده انجام می‌شود و از اعضا خواسته می‌شود که اهداف مالی بلندمدت، اهداف مالی کوتاه مدت برای خود تعیین کنند و در مورد آنها به بحث و گفت و گو پرداخته شد.

جلسه هفتم: تعیین اهداف فردی، زوجی و خانوادگی

بیان مقدمه‌ای در مورد هدفمندی معنی در زندگی، سپس مدل سازی نحوه هدف گزینی براساس مدل Change استفاده شد.

مدل‌سازی نحوه هدف گزینی براساس مدل change:

Commit(تعهد) خود را به یک هدف مشخص اختصاص دهید.

Habits(عادت) عادت های گذشته را کنار گذارید و رفتار جدیدی را شروع کنید.

Action(عمل) در هر لحظه یک گام بردارید.

Never give up(هرگز تسلیم نشوید) بدانید که اشتباهات اجتناب ناپذیرند.

Goal-Oriented (هدفمندی) به اهداف مثبت بیندیشید.

Evaluate reward yourself خود را بسنجید و به خود جایزه دهید.

در نهایت پرسشنامه نگرش به ازدواج مجدداً اجرا گردید و به جمع بندی کل مطالب در جلسات پرداخته شد.

 

۲-۳ پیشینه تحقیق

۱-۲-۳پیشینه تحقیقاتی در داخل کشور

قربانی و خلج(۱۳۹۰) به بررسی تاثیر آموزش و مشاوره در ارتباط با مسائل زناشویی در نحوه نگرش به روابط جنسی در دختران بدو ازدواج در مرکز مشاوره ازدواج پرداختند، : نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان داد که شناخت جنبه های گوناگون مسائل جنسی و اختلالات و مشکلات زوجین و انتقال اطلاعات لازم به آنان خصوصاً زنان و انجام آموزش‌های لازم به منظور ارتقای سطح آگاهی و درک دختران از خویشتن ضروری به نظر می رسد.   سهرابی و همکاران(۱۳۹۱) به بررسی تاثیر مشاوره قبل از ازدواج بر آگاهی زوجین مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره قبل از ازدواج پرداختند، نتایج حاکی از آن بود آموزش‌های ارائه شده در مشاوره قبل از ازدواج بر میزان آگاهی افراد موثر می باشد و در مورد تالاسمی نیز سعی شود اطلاعات بیشتر و کاملتری در اختیار زوجین قرار گیرد. در پژوهش آقاجان بگلو و همکاران (۱۳۹۲) که به بررسی رابطه کلاس‌های آموزش پیش از ازدواج و استحکام خانواده از دیدگاه زوجین پرداخته شد، ۴ متغیر آگاهی از مسائل جنسی، آگاهی از مهارتهای زندگی، آگاهی از مسائل روانشناختی و مهارتهای ارتباطی و آگاهی از مسائل اجتماعی مورد آزمون قرار گرفت و نتایج حاکی از آن بود که آموزش این متغیرها از نظر شرکت‌کنندگان در کلاس های فوق در استحکام خانواده می تواند تاثیرگذار باشد.اما نتایج آمار توصیفی نشان داد که در این کلاس‌ها به آموزش این متغیرها توجه لازم نشده است.      درپژوهش هویلی پور و همکاران(۱۳۹۱) که با هدف اثربخشی آموزش پیش از ازدواج بر انتظارات و نگرش‌های فرزندان دختر در آستانه ازدواج کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب انجام گرفت، نتایج نشان داد تفاوت گروه‌ها پس از آموزش از لحاظ انتظارات و نگرش‌های زناشویی در سطح p<0.05 معنی‌دار و یافته ها بعد از یک ماه نیز پایدار بودند. بنابراین آموزش پیش از ازدواج بر بهبود انتظارات و نگرش ها موثر بود.

در پژوهش نجارپوریان و همکاران(۱۳۸۷) که به تاثیر آموزش تعهد پیش از ازدواج بر بهبود ویژگی‌های تعهد در دختران دانشجو پرداخته شد. نتایج نشان داد که آموزش تعهد پیش از ازدواج، بر بهبود ویژگی‌های تعهد و افزایش میزان آن تاثیر مثبت داشته، و نمرات پس آزمون گروه آزمایش به طور معنی داری نسبت به نمرات گروه کنترل بیشتر است.

۲-۲-۳پیشینه تحقیقاتی در خارج از کشور

السون و گراوارت (۱۹۶۸) به بررسی تاثیر دوره آموزش ازدواج بر نگرش دانشجویان دانشگاه پرداختند. بعد از اتمام دوره، تغییرات معناداری در نگرش دانشجویانی که در این دوره‌ها شرکت کرده بودند مشاهده شد. کارآمدی دوره‌های خانواده در فراهم آوردن تغییر در نگرش‌های دانش آموزان در مورد روابط پیش از ازدواج و روابط زناشویی بخوبی اثبات شده است(نقل شده در امیدوار،۱۳۸۶).                                                                          السون و فاورز(۱۹۶۸) به منظور تعیین کردن روایی پیش بین مداخله پیش از ازدواج با عنوان آماده سازی ، به ارزیابی سودمندی برنامه آماده‌سازی پرداختند. بدین منظور یک مطالعه پیشگیری سه ساله بر روی۱۶۴ نفر زوج که در دوره نامزدی خود از برنامه آماده‌سازی شرکت کرده بودند انجام گرفت. نتایج نشان داد که نمرات این مداخله که مربوط به سه ماه قبل از ازدواج بود توانست با دقت ۸۰%-۹۰% پیش بینی کند که کدام یک از زوجین از یکدیگر جدا می شوند، کدام یک زندگی شادی خواهند داشت.                                                                 زست(۱۹۷۳) در پژوهشی تحت عنوان آموزش های مهارتهای ارتباطی پیش از ازدواج به دانشجویان دانشگاه که در دوره ی آشنایی یا نامزدی بودند. تحت ۵ جلسه آموزش مهارتهای ارتباطی قرار دارند و آموزش با بهره گرفتن از نوارهای ویدیویی و تمارین رفتاری انجام شد. نتایج نشان داد که دانش شرکت‌کنندگان در مورد ارتباط بطور معناداری افزایش یافت و نیز میزان خودافشایی آنها به نامزد یا دوستتان افزایش یافت. هم چنین ارزیابی دانشجویان نشان داد که این برنامه خصوصا با بهره گرفتن از ضبط ویدئویی و تمارین رفتاری توانست مهارتهای ارتباطی را بهبود ببخشد.                                                                                                                                                         کارل ویلیام(نقل شده در اسمارت[۱] ، ۱۹۹۷) به بررسی ۲۳ مطالعه در مورد کارایی برنامه های آموزش پیش از ازدواج پرداختند. نتایج نشان داد زوجین به طور متوسط ۳۰% افزایش در استحکام زندگی زناشویی خود تجربه کرده اند و نیز بعد از شرکت در این دوره ها، زوجین در مهارت های حل مسئله و مهارتهای ارتباطی بهتر عمل کرده بودند و به طور متوسط سطوح بالاتری از کیفیت روابط میان فردی را گزارش نمودند. آنها حس بالاتری از مشارکت و نیز سازگاری با زندگی زناشویی را نسبت به زوجینی که از این برنامه ها استفاده نکرده بودند، گزارش کردند.                                                                                                                                                                              ولینت[۲] ، بلنگر و استوارا[۳] (۲۰۰۲) به بررسی جنبه های سودمند و زیان‌بخش آموزش‌های پیش از ازدواج که باعث دلگرمی و یا دلسردی افراد شرکت‌کننده در این برنامه ها می شود، پرداختند. یافته ها نشان داد شرکت‌کنندگان مهارتهای ارتباطی و حل مسئله را به عنوان مفیدترین بعد مشخص کردند و آشکار سازی رازها و مسائل ارتباطی گذشته را تهدیدکننده ترین بعد درثبات رابطه فعلی یشان دانستند.                                                                       استنلی، آماتو، جانسون و مارکمن (۲۰۰۶)، در پژوهشی تحت عنوان آموزش پیش از ازدواج، کیفیت زناشویی و ثبات زناشویی، یک نمونه وسیع را به طور تصادفی از ۴ ایالت آمریکا که دارای وضعیت اقتصادی- اجتماعی متوسط بودن انتخاب کردند. نتایج نشان داد که شرکت‌کنندگان در آموزش‌های پیش از ازدواج به طور معناداری گروه گواه نشان دادند. این تاثیرات در بین نژادهای مختلف و سطوح تحصیلات گوناگون، هم چنان نیرومند بودند و این نشان دهنده این است که شرکت در برنامه‌های آموزشی پیش از ازدواج در مورد دامنه وسیعی از افراد مفید است.                                                                                                                                                        ویلیامز[۴]، ریلی[۵]،ریچ و وندیک[۶](۱۹۹۷) از زوجینی که به مدت ۸-۱ سال بود که ازدواج کرده بودند و از آموزش‌های پیش از ازدواج بهره مند شده بودند درخواست کردند تا سودمندی برنامه آماده سازی برای ازدواج و جنبه‌های خاص تجربیات خود را مورد ارزیابی قرار دهند. دو سوم این افراد از برنامه آموزش پیش از ازدواج را در طول مدت ازدواج به عنوان تجربه ای ارزشمند قلمداد کردند، اما ارزش این برنامه ها با گذشت زمان کاهش می یابد. ابعاد آماده سازی که به عنوان مفیدترین ابعاد یاد شده بودند عبارتند از: فراهم آوردن زمانی برای شناخت بهتر یکدیگر، استفاده از تیم مربیان آموزشگر، مهارت های ارتباطی، حل تعارض، تعهد، کودکان، کلیسا.

[۱] smart

[۲] valiente

[۳] blanger&strada

[۴] Williams

[۵] Reily

[۶] Rich&Vandyke

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:11:00 ب.ظ ]