کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



آخرین مطالب

 



اختلال شخصیت وسواسی ـ اجباری:-  ارتباط اختلالات خلقی و خودکشی

 

این اختلال با محدودیت هیجانی، نظم و ترتیب، پشتکار، سرسختی و تردید، مشخص می‌شود. خصوصیات اساسی این اختلال، الگوی نافذ کمال طلبی و انعطاف‌پذیری است (کاپلان و سادوک۱، ۲۰۰۳).  افراد وسواسی را «ماشینهای زنده» توصیف کرده‌اند(ساراسون و ساراسون۲، ۱۹۸۷، ترجمه نجاریان، اصغری مقدم و دهقانی، ۱۳۷۷). شخصیت وسواسی فکری – عملی با توجه افراطی و همرنگی با معیارها مشخص می‌شود و ویژگی دیگر آن، از خود بیگانگی و فعال بودن است (کریمی، ۱۳۷۴). اشتغال ذهنی مبتلایان به این اختلال در زمینه اصول، مقررات، نظم، نظافت، جزئیات و کسب مال است. این صفات موجب محدودیت کلی تمام شخصیت فرد می‌گردد. چنین افرادی غالباً بسیار رسمی، جدی و فاقد حس درک شوخی هستند. در زمینه رعایت دقیق مقررات اصرار می‌ورزند و قادر به تحمل آنچه خود آن را تخلف می‌شمارند، نیستند. انعطاف ناپذیر و متعصب هستند و قدرت کار کردن به مدت طولانی را دارند (به شرط اینکه مستلزم تغییراتی نباشد که تاب تحمل آن را ندارند) (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳). مهارتهای بین فردی شخصیت‌های وسواسی فکری – عملی، بی‌نهایت محدود است. دیگران را از خود فراری می‌دهند، قادر به سازش نیستند و اصرار می‌کنند که دیگران تسلیم نیازهای آنان گردند. هرچند غالباً زندگی زناشویی با ثبات و کارآمدی دارند، اما از داشتن دوستان زیاد محروم‌اند و از ترس ارتکاب اشتباه، در تصمیم گیری تعلل می‌ورزند (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳).

 

طبق فرضیات فروید۳، این اختلال با مسائل مرحله مقعدی رشد روانی – جنسی که معمولاً حد سن ۲ سالگی به وقوع می‌پیوندد، مربوط است. بیماران غالباً گذشته‌ای مشخص و با انضباط شدید دارند (ساعتچی، ۱۳۷۷). در شخصیت وسواسی، اختلال‌های افسردگی اساسی (به ویژه انواع دیر آغاز آن)، فراوان مشاهده می‌شود. در بعضی موارد، اختلالات اسکیزوئید و پارانوئید با اختلال شخصیت وسواسی، همراه است (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳).

 

___________________________________________

 

۱-Kaplan&Sadock

 

۲-Sarason&Sarason

 

۳-Frued

 

۱-۲    اختلالات شخصیت و خودکشی

 

مطالعاتی که ارتباط بین اختلالات شخصیت با اقدام به خودکشی را می آزمایند، نسبتاً جدید و به لحاظ تعداد کم هستند. علاوه بر این به واسطه مشکلات روش شناختی در تعریف اقدام به خودکشی مشکل است که درباره ارتباط این پدیده با اختلالات شخصیت نتیجه بگیریم. زیرا نمی توان تشخیص داد که آیا رفتار اقدام به خودکشی با قصد مردن است یا صرفاً خودآسیب زنی بدون قصد مرگ است. با وجود این پژوهش های انجام شده همراهی و همبستگی بالایی را بین اختلالات شخصیت و اقدام به خودکشی نشان داده اند (لینهان۱  ، ۲۰۰۰). این پژوهش­ها عمدتاً به سه دسته  تقسیم می شوند:

 

دسته اول مطالعات در مورد افراد دارای اختلال شخصیت انجام شده است. این مطالعات نشان داده است که در ۳۹ درصد تا ۹۰ درصد افراد گروه نمونه سابقه اقدام به خودکشی قبلی وجود دارد.

 

دسته دوم مطالعات از طریق استفاده از روش تحلیل خوشه ای، سعی در یافتن نیم­رخ­های شخصیتی افراد اقدام کننده به خودکشی داشته اند. در یکی از این مطالعات الیس و همکاران (۱۹۹۶) با بهره گرفتن از آزمون میلون بر روی ۲۱۹ نفر اقدام کننده به خودکشی چهار نمیرخ شخصیتی به دست آوردند: ۱- منفی گرایی/اجتنابی/اسکیزوئید ۲- اجتنابی/وابستگی/منفی گرایی ۳- ضداجتماعی ۴- نمایشی/خودشیفتگی.

 

دسته سوم مطالعات که ویژگی های اقدام کنندگان به خودکشی را مطالعه می کنند نیز شواهدی از میزان بالای اختلال شخصیت را در افراد اقدام کننده به خودکشی یافته اند. در یک مطالعه روی ۷۵ نفر از اقدام کنندگان به خودکشی در ۶۸ درصد آن ها ملاک های DSM-III-R برای اختلال شخصیت یافت شد. علاوه بر این، مطالعات نشان می دهد که افراد دارای اختلال شخصیت در مقایسه با افراد اختلال شخصیت، بیشتر احتمال دارد که در خلال سال های آتی اقدام به خودکشی مجدد نمایند (حسینائی، مرادی و یاریاری، ۱۳۸۵)

 

مقاله - متن کامل - پایان نامه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1399-06-07] [ 02:41:00 ب.ظ ]




ارتباط اختلالات خلقی و خودکشی –اختـلالات خلقـی یا عاطفـی

 

اختلال خلقی مورد تازه­ای نیست و در نوشته های ایران باستان و یونان قدیم توصیفاتی از تغییرات خلقی وجود دارد. آرتیوس۱ پزشک رومی حدود ۲۰۰۰ سال قبل تشخیص داده بود که افسردگی و مانیا هر دو، در اصل جزیی از یک بیماری انسانی هستند.  دست نوشته­های اولیه او نه تنها شامل حالات متفاوت هیجانی است بلکه تغییرات  خلقی را که در طول زمان رخ می دهد نیز در بر می گیرد. او در یادداشت­هایش افرادی را شرح داده است که در یک دوره زمانی بدون دلیل، خیلی غمگین و افسرده بوده و همان افراد در یک دوره دیگر خیلی پرحرف و گستاخ و مطمئن به نظر می رسیده اند، به صورتی که در تمام طول شب مشغول رقص بوده اند. شاید آرتیوس اولین فردی بوده که به شکل معنی داری افسردگی و مانیا را به هم ارتباط داده و ماهیت چرخشی آن ها را شرح داده است. فالرت۲ آن را جنون چرخشی نامید و همراه بیلارگر پایه گذار اصلی این اصطلاح بود، تا زمانی که امیل کرپلین با مشاهدات دقیق خود روی افسردگی و مانیا آن­ها را تحت یک نام جدید جنون افسردگی مانیا  نامید. جالب اینکه کرپلین۳ بعدها اختلال افسردگی مانیا (افسردگی ماژور یا یک قطبی و اختلال دو قطبی) را از دمانس زودرس (اسکیزوفرنی) جدا کرد، طبقه بندی اساسی که تا امروز هم ادامه دارد (یاتم و مالهی، ۲۰۱۱؛ ترجمه فخرایی، ۱۳۹۱).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

________________________________

 

۱-Artios

 

۲-Falert

 

۳-Keraplin

 

این اختلالات به دو دسته تقسیم می شوند :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

    اختلالات خلقی    
       
 

اختلال خلقی یک یا هر دو اختلال زیر را در بر می گیرد:

 

 

افسردگی:شامل: خلق پایین، احساس بی ارزشی یا گناه، نداشتن علاقه، بدبینی، مشکلات خواب، کم شدن توان، فکر کردن یا تمرکز، و افزایش یا کاهش وزن.

 

مانیا:شامل: حرمت خود باد کرده، بزرگمنشی، انرژی و خلق بالا، پرش افکار، کاهش نیاز به خواب ، تحریک پذیر.

 

 

 
     
  اختلالات دو قطبی   اختلالات افسردگی  
 

 

 

 

 


 
   
اختلالاتی که حداقل یک دوره مانیا را داشته اند و بصورت زیر طبقه بندی می شوند. اختلال خلق ادواری  

 

 

 

افسرده خویی

 

 

 

افسردگی اساسی

دو قطبی/ مانیک دوره های متداول مانیا

 

 

دوقطبی/ افسرده دوره های متداول افسردگی

 

دوقطبی/با هم دوره های مانیک و افسردگی بصورت بهم آمیخته یا جایگزین

شدت کم مانیک و خلق افسرده که دارای طبیعت مزمن هستند. شدت کم افسردگی که طبیعت مزمن هم دارد. افسردگی شدید، بدون وجود دوره مانیک؛ دوره واحد یا تکراری و الگوی مشخص(باید دو بار یا بیشتر تجربه شده باشد)
                         

شکل                                     ‏۲‑۱: نمودار طبقه بندی اختلالات خلقی

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:41:00 ب.ظ ]




  ارتباط اختلالات خلقی و خودکشی- اختلالات افسردگی

 

افسردگی یک حالت هیجانی است که با غمگینی شدید، احساس گناه و بی ارزشی، کناره گیری از دیگران، از دست دادن خواب، اشتها، میل جنسی، علاقه و لذت در فعالیت های عادی مشخص می شود (دیویسون[۱] و نیل[۲]، ۲۰۰۱). ناامیدی  و میل به سرزنش خویش نیز به هنگام افسردگی رایج است. در مواقعی که فرد حالت افسردگی را  تجربه می کند توجه کردن می تواند آن قدر خسته کننده باشد که افراد به سختی جذب چیزی بشوندکه می خوانند یا می شنوند. نشانه های جسمی افسردگی نظیر خستگی، کمبود انرژی، احساس سنگینی در اعضای بدن و دردهای جسمانی نیز رایج هستند. این نشانه ها می توانند آن قدر شدید باشند که افراد متقاعد شوند که از یک مشکل پزشکی جدی رنج می برند. اگرچه افراد افسرده احساس خستگی و افسردگی می کنند اما با این حال، ممکن است در برخی افراد  به هنگام افسردگی افکار و حرکات آهسته و کند می شود که این حالت به کندی روانی-حرکتی موسوم است. در مقابل در افراد دیگری ممکن است بی قراری روانی- حرکتی ظاهر شود. در این حالت فرد دایم دست هایش را به هم می مالد، قدم می زند و نمی تواند لحظه ای بنشیند. برخی از افراد در اثر افسردگی نسبت به ظاهر خود بی توجه می شوند. وقتی افراد کاملاً ناامید و طرد می شوند افکار خودکشی نیز در آنها دیده می شود (کرینگ[۳] ،۲۰۰۷).

 

 

شخص مبتلا به آن دچار یک یا چند دوره افسردگی می شود بدون هیچ سابقه دوره های شیدایی. برجسته ترین علامت هیجانی در افسردگی، غمگینی و دلمردگی است. علائم شناختی بیشتر شامل افکار منفی است. اعتماد به نفس اندکی دارند، احساس بی کفایتی کرده، ازآینده نا امیدنـد و بـه انجام کاری برای بهبودزندگیشان بدبین هستند.

 

 

همچنین افسردگی با کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بی اشتهائی و افکار مرگ و خودکشی مشخص می شود و با تغییر در سطح فعالیت، توانایی های شناختی، تکلم، وضعیت            خواب، اشتها و سایر ریتم های بیولوژیک همراه است. از سوی دیگر افسردگی منجر به اختلال       در عمکرد شغلی، روابط اجتماعی و بین فردی می شود. افسردگی عامل ناراحتی های جسمانی متعددی است که از جمله می توان به یبوست، اسهال، بدن درد، کم خونی و یا بی خوابی، خستگی، فراموشی، لرزش اندام ها، کرخ شدن و خواب رفتگی بدن اشاره کرد. بیش از ۸۰  درصد بیماران افسرده خود را انسان بی ارزشی می دانند، به خصوص در زمینه هایی مثل هوش، موفقیت، اشتها، جذابیت، سلامتی و توانایی برایشان بیشترین ارزش ها را  دارد. احساس ناتوانی می کنند. از جمله مخرب ترین عوارض افسردگی کاهش میل به کار و فعالیت می باشد. همچنین طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی و بانک جهانی، افسردگی در صدر علل مهم  ناتوانی و از کار افتادگی در جهان قرار دارد (ایلدرآبادی ، ۱۳۸۳).

 

۱-۱-۲-           اختلالات دوقطبی(شیدایی- افسردگی)

 

اختلال دوقطبی، بر اساس نامی که برای آن انتخاب شده، هم حمله­های افسردگی و هم حمله­های آشفتگی (مانیایی) را شامل می­شود. به­طور معمول اختلال دوقطبی در آغاز به­صورت حمله­ی آشفتگی آشکار میشود و حمله­های بعدی ممکن است که به شکل الگوهای گوناگونی رخ بنمایند. امکان دارد که پس از حمله­های آشفتگی، یک دوره طبیعی وجود داشته باشد و به دنبال آن یک حمله­ی افسردگی، سپس یک دوره­ی طبیعی و به همین ترتیب ادامه یابد، همچنین این احتمال نیز وجود دارد که بلافاصله پس از یک حمله­ی آشفتگی، حمله­ی متضادی همراه با فواصلی از حالات طبیعی که بین دوره­های آشفتگی – افسردگی رخ مینمایند وجود داشته باشد . بیماران دوقطبی مزمن در چندین حوزه­ شناختی از قبیل توجه، کارکرد اجرایی، یادگیری، حافظه­ و سرعت روانی- حرکتی بدکارکردی­هایی نشان داده­اند (گونیل۱ ، ۲۰۰۰).

 

 

 

_______________________________________

 

۱-Gunniel

 

به علاوه افزایش قابل توجه انرژی، کاهش نیاز به خواب و تمایل زیاد به شرکت در رفتارهای پرخطر نکات قابل توجه دیگر می­باشند. غالباً توجه بیمار محدود شده و حواس پرت به نظر می­رسد. قضاوت بیماران در طی دوره مانیا اغلب مختل بوده و می توانند منتج به اعمال خطرناک و  بی ملاحظه­ای مثل ولخرجی زیاد، رفتارهای جنسی نامناسب اجتماعی، پذیرش اعمال پرخطر بی مورد و صدمه به خود بشود. به علاوه به دلیل ابتلا به مانیا بسیاری از بیماران گرفتار سوء مصرف مواد و به خصوص الکل می شوند که خود منجر به بروز رفتارهای خشن و بدون کنترل از سوی آنان خواهد شد. بسیاری از مبتلایان اعتماد به نفس بالا، احساس خاص بودن و بزرگ منشی پیدا می کنند و می توانند عقاید هذیانی داشته باشند در نهایت وقتی مانیا شدید به جنون تبدیل می شود(یاتم۱ ، ۲۰۱۱؛ ترجمه فخرایی، ۱۳۹۱).

 

در اختلال دو قطبی فرد مبتلا تغییری در کیفیت خلقش را تجربه می کند که منجر به احساس ناامیدی، غم و خود سرزنش کردن می گردد که گاهی با اضطراب و خشم همراه است. این علایم معمولاً به موازات کاهش انرژی فرد و احساس خستگی، بی انگیزگی و یک حس بی علاقگی به انجام کارهایی که قبلاً برای فرد لذت بخش بوده  می باشد. اختلال خواب و اشتها، اشکال در تمرکز همراه با نداشتن برنامه و عدم احساس صمیمت سایر علایمی است که ممکن است وجود داشته باشد و در موارد شدیدتر افکار خودکشی و علایم روان­پریشی مثل توهم و هذیان بارز است. احتمال خطر خودکشی در بیماران افسرده دو قطبی بالاست، معمولاً مشخصه­های ملانکولیک به خصوص کندی روانی – حرکتی و علایم آتیپیک مثل پرخوابی در بیماران افسرده دو قطبی از افسردگان عمده تک قطبی بالاتر است (یاتم ، ۲۰۱۱؛ ترجمه فخرایی، ۱۳۹۱).

 

[۱] – Davison

 

[۲] -Neale

 

[۳] – Kring

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:40:00 ب.ظ ]




آزمون شخصیتی MMPIاز مهمترین ازمونهای شخصیت است که در فرم اصلی خود دارای ۵٠۵ سوال  است و زمان لازم برای اجرای ان یک ساعت می باشد. این پرسشنامه در حال حاضر بیش از سایر پرسشنامه ها رواج دارد .علت رواج ان به خاطر داشتن ریشه های بالینی و برتری فنی به سایر پرسش نامه هاست.

 

پایان نامه - مقاله

 

در ایران برای اولین بار دکتر اخوت، براهنی، شاملو و نوع پرست ٧١ سوال از پرسشنامه MMPIرا اقتباس وبا در نظر گرفتن فرهنگ ایرانی ان را در فر کوتاهی تدوین کردند.این فرم کوتاه شده کاربرد بسیار وسیعی در فعالیتهای پژوهشی و  بالینی پیدا کرده است. وﯾﮋﮔـﯽﻫـﺎی رواﻧﺴـﻨﺠﯽﻧﺴﺨﻪ ﻓﺎرﺳﯽ «ﺳﯿﺎﻫﮥ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﭼﻨـﺪ وﺟﻬـﯽ ﻣﯿﻨـﻪﺳﻮﺗﺎ» در دو ﮔﺮوه ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﻨﺠﺎرﯾـﺎﺑﯽ ﺷـﺎﻣﻞ۱۴۱۸آزﻣﻮدﻧﯽ۵۱۰(ﻣﺮد و۸۹۵زن)ﺑﺎ داﻣﻨﻪ ﺳﻨﯽ۱۸ ﺗـﺎ۸۰ﺳﺎل و ﮔﺮوه ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺑﺎزآزﻣﺎﯾﯽ ﺷﺎﻣﻞ۳۰آزﻣﻮدﻧﯽﭘﺮداﺧﺘﻪ اﺳﺖ. ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺎﻧﯽ دروﻧﯽ،اﻋﺘﺒﺎر ﺑﺎزآزﻣﺎﯾﯽ و رواﯾﯽ ﻣﻼﮐﯽ ﻫﻤﮕﺮای اﯾﻦﺳﯿﺎﻫﻪﺑﺎ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ آﯾﺰﻧـﮓ، ﻣﻘﯿـﺎس اﻓﺴـﺮدﮔﯽ، اﺿﻄﺮاب و ﺗﻨﯿﺪﮔﯽ و ﻓﻬﺮﺳـﺖ ﺗﺠﺪﯾـﺪ ﻧﻈـﺮ ﺷـﺪهﻧﺸﺎﻧﮕﺎن۹۰روی ﺟﺎﻣﻌﻪ آزﻣﻮدﻧﯽﻫﺎی۸۰-۱۸ ﺳﺎل رﺿﺎﯾﺖ ﺑﺨﺶ ﺑﻮد. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺣﺎﮐﯽ از آن ﺑﻮد ﮐـﻪ اﯾـﻦﺳﯿﺎﻫﻪﺑﺮای اﺳـﺘﻔﺎده در ﺟﺎﻣﻌـﻪ ﺑﺰرﮔﺴـﺎﻻن اﯾﺮاﻧـﯽدارای وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی رواﻧﺴﺠﯽ رﺿﺎﯾﺖ ﺑﺨﺸﯽ اﺳﺖ وﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻟﻪ اﺑﺰاری ﺑـﺮای ارزﯾـﺎﺑﯽ و اﻧﺘﺨـﺎب ﺳﺮﯾﻊ اﻓﺮاد دارای اﺧﺘﻼﻻت رواﻧـﯽ ﻣـﻮرد اﺳـﺘﻔﺎده ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان، ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن رواﻧﺸﻨﺎﺳﯽ، رواﻧﭙﺰﺷﮑﯽ و ﭘﮋوﻫﺸﯽ ﺳﯿﺎﻫﻪ ﺷﺨﺼـﯿﺘﯽ ﭼﻨـﺪوﺟﻬﯽﻣﯿﻨﻪﺳﻮﺗﺎ ١ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. این فرم کوتاه٧١ سوال  را ارائه میکند )دهقانی ، ۱۳۸۹). ضداجتماعی، افسردگی، هیستری، هیپومانیا، پارانویا،  ضعف روانی، هیپوکندری و اسکیزوفرنی به ترتیب  ۷۴/۰، ۷۷/۰، ۸۱/۰، ۷۷/۰، ۸۲/۰، ۷۹/۰، ۷۱/۰ و ۷۸/۰ به دست آمد که نشان از پایای مناسب ابزارهای پژوهش است.

 

۱-۱    روش تعیین پایایی (قابلیت اعتماد)

 

قابلیت اعتماد یا پایایی یکی از ویژگیهای فنی ابزار اندازه‌گیری است. مفهوم یاد شده به این امر سر و کار دارد که ابزار اندازه‌گیری در شرایط یکسان تا چه اندازه نتایج یکسانی به دست می‌دهد. دامنه ضریب قابلیت اعتماد از صفر (عدم ارتباط) تا ۱+ (ارتباط کامل) است. ضریب قابلیت اعتماد نشانگر آن است که تا چه اندازه ابزار اندازه‌گیری ویژگی‌های با ثبات آزمودنی و یا ویژگیهای متغیر و موقتی وی را می‌سنجد. در این تحقیق به منظور تعیین پایایی آزمون از روش آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. این روش برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازه‌گیری که خصیصه‌های مختلف را اندازه‌گیری می‌کند به کار می‌رود. برای محاسبه ضریب آلفای کرونباخ ابتدا باید واریانس نمره‌های هر زیرمجموعه سوال‌های پرسشنامه و ورایانس کل را محاسبه کرد.

 

درمورد میزان مورد قبول آلفای کرونباخ نظرات متفاوتی ذکر شده است. برای مثال فیلد(۲۰۰۹) آلفای کرونباخ بالای۷/۰ را برای تست­هایی که به سنجش توانایی افراد می‌پردازد مناسب دانسته و قاعدتاً به طور قوی‌تر این عدد برای پرسشنامه­های نگرش­سنج نیز مناسب است. درنی(۲۰۰۷) نیز به­طورکلی آلفای بالای ۷/۰ را مناسب دانسته و برای پرسشنامه­هایی که تعداد سوالات آن کم است نیز با دیده اغماز، آلفای کمتر از ۷/۰ را نیز قبول می­ کند، لکن هشدار می­دهد که این مقدار نباید به کمتر از ۶/۰ برسد. در این پژوهش نیز آلفای بالای ۷/۰ میزان مناسبی برای پایایی ابزار در نظر گرفته شده است. ضرایب آلفای به دست آمده در پژوهش حاضر نیز در مقیاس­های پژوهش بالای ۷/۰ است.

 

 

 

 

[۱] – Field

 

[۲] – Dornyei

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:40:00 ب.ظ ]




ارتباط اختلالات خلقی و شخصیت با خودکشی – ویژگی های جمعیت شناختی نمونه آماری

 

در این قسمت به توصیف ویژگی های جمعیت شناختی مشتریان عضو نمونه تحقیق یعنی جنسیت، وضعیت تأهل، تحصیلات و سن  مورد بررسی قرار می گیرد.

 

۱-۱-۱-         جنسیت

 

یافته های پ‍ژوهش حاکی از آن بود که ۵۷ درصد پاسخ دهندگان را  مردان و ۴۳ درصد پاسخ دهندگان را زنان تشکیل می دهند (جدول و شکل شماره ۴-۱).

 

جدول ‏۴‑۱: توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب جنسیت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیر جنسیت فراوانی فراوانی درصدی
مرد ۳۱ ۴/۵۷%
زن ۲۳ ۶/۴۲%

 

 

            

 

شکل ‏۴‑۱: درصد فراوانی مربوط به جنسیت

 

۱-۱-۲-          وضعیت تأهل

 

یافته های پ‍ژوهش حاکی از آن بود که ۶۱ درصد پاسخ دهندگان مجرد و ۳۹ درصد پاسخ دهندگان را افراد متأهل  تشکیل می دهند (جدول و شکل شماره ۴-۲).

 

جدول ‏۴‑۲: توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب جنسیت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیر جنسیت فراوانی فراوانی درصدی
مجرد ۳۳ ۱/۶۱%
متأهل ۲۱ ۹/۳۸%

 

 

شکل ‏۴‑۲: درصد فراوانی مربوط به وضعیت تأهل

 

۱-۱-۳- تحصیلات

 

یافته­ های پژوهش نشان دهنده این است که ۱۳ درصد از پاسخ دهندگان سیکل ، ۲/۳۵ درصد از پاسخ دهندگان دیپلم، ۴/۲۰ درصد از پاسخ دهندگان فوق دیپلم و ۵/۳۱ درصد از پاسخ دهندگان دارای مدرک لیسانس می باشند (جدول و شکل شماره ۴-۳).

 

جدول ‏۴‑۳: توزیع فراوانی پاسخ دهندگان برحسب متغیر تحصیلات

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیر فراوانی درصد فراوانی
سیکل ۷ ۱۳%
دیپلم ۱۹ ۲/۳۵%
فوق دیپلم ۱۱ ۴/۲۰%
لیسانس ۱۷ ۵/۳۱%

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل ‏۴‑۳: توزیع فراوانی پاسخ دهندگان برحسب متغیر تحصیلات

 

۱-۱-۴-     سن

 

یافته های تحقیق نشان می دهد که ۷/۱۶ درصد افراد اقدام به خودکشی کننده زیر ۱۸ سال، ۵/۱۸ درصد بین ۱۸ تا ۲۲ سال، ۳/۴۶ درصد بین ۲۳ تا ۳۰ سال و ۵/۱۸ درصد ۳۱ سال به بالا سن داشتند. (جدول و شکل شماره ۴-۴).

 

جدول ‏۴‑۴: توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب سن

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سابقه  کار فراوانی درصد فراوانی
زیر ۱۸ سال ۹ ۷/۱۶%
۱۸-۲۲ سال ۱۰ ۵/۱۸%
۲۳-۳۰ سال ۲۵ ۳/۴۶%
۳۱  سال به بالا ۱۰ ۵/۱۸%

 

 

 

 

شکل ‏۴‑۴: درصد فراوانی افراد اقدام کننده به خودکشی بر حسب سن

 

۱-۲    یافته­ های توصیفی

 

در بخش توصیف داده­ ها، شاخص­های توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، کمترین و بیشترین نمره) متغیرها در دو گروه اقدام کننده به خودکشی و عادی ارائه شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول ‏۴‑۵: داده ­های توصیفی برای اختلالات شخصیتی در در دو گروه اقدام کننده به خودکشی و عادی

 

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بیشترین نمره کمترین نمره انحراف استاندارد میانگین گروه متغیر

۱۷

 

 

۱۲

۳

 

 

۱

۰۷/۳

 

 

۲۹/۲

۴۴/۱۱

 

 

۰۳/۶

اقدام کننده به خودکشی

 

 

عادی

ضداجتماعی

۱۴

 

 

۱۱

۵

 

 

۱

۱۷/۲

 

 

۴۹/۲

۲۲/۹

 

 

۳۱/۵

اقدام کننده به خودکشی

 

 

عادی

هیپوکندری

۱۷

 

 

۱۳

۶

 

 

۱

۲۴/۳

 

 

۳

۱۷/۱۱

 

 

۳۱/۶

اقدام کننده به خودکشی

 

 

عادی

افسردگی

۱۹

 

 

۱۷

۵

 

 

۲

۱۴/۳

 

 

۰۸/۳

۱۱/۱۲

 

 

۱۳/۸

اقدام کننده به خودکشی

 

 

عادی

هیستری

۱۱

 

 

۱۰

۲

 

 

۰

۷۶/۱

 

 

۳۲/۳

۱۵/۷

 

 

۷۰/۴

اقدام کننده به خودکشی

 

 

عادی

هیپومانیا

۱۳

 

 

۹

۲

 

 

۱

۵۵/۲

 

 

۰۵/۲

۴۲/۸

 

 

۳۷/۵

اقدام کننده به خودکشی

 

 

عادی

پارانویا

۱۶

 

 

۱۳

۲

 

 

۰

۸۴/۳

 

 

۵۶/۳

۰۲/۱۰

 

 

۷۴/۶

اقدام کننده به خودکشی

 

 

عادی

ضعف روانی (پسیکاستنی)

۱۸

 

 

۱۵

۶

 

 

۲

۴۳/۳

 

 

۶۴/۳

۸۹/۱۱

 

 

۶۵/۷

اقدام کننده به خودکشی

 

 

عادی

اسکیزوفرنی

 

۱-۳     تحلیل استنباطی

 

۱-۳-۱-         اختلالات شخصیت

 

اولین سؤال پژوهش در رابطه با اختلالات شخصیت و خودکشی این است که آیا اختلالات شخصیت اقدام به خودکشی را پیش بینی می کنند؟ برای پاسخگویی به این سؤال از تحلیل تابع تشخیص به منظور پیش بینی خودکشی توسط اختلالات شخصیتی خواهیم پرداخت.

 

قبل از استفاده از تحلیل تابع تشخیص باید توزیع نرمال متغیرهای پژوهش بررسی گردد. به منظور بررسی نرمال بودن متغیرهای از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شد. نتایج آزمون در جدول ۴-۶ گزارش شده است. نتیاج به دست آمده نشان می­دهد که آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای هیچ یک از متغیرها معنادار نیست و تمام متغیرها در هر دو گروه نرمال هستند.

 

جدول ‏۴‑۶: نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  متغیرها کولموگروف اسمیرنوف سطح معناداری
گروه اقدام کننده به خودکشی ضداجتماعی ۵۵۴/۰ ۹۱۹/۰
هیپوکندری ۷۹۸/۰ ۵۴۷/۰
افسردگی ۷۶۲/۰ ۶۰۷/۰
هیستری ۹۵۴/۰ ۳۲۲/۰
هیپومانیا ۲۳/۱ ۰۹۹/۰
پارانویا ۷۴۷/۰ ۶۳۲/۰
ضعف روانی (پسیکاستنی) ۸۴۳/۰ ۴۷۷/۰
اسکیزوفرنی ۷۵۱/۰ ۶۲۵/۰
گروه عادی ضداجتماعی ۳۱/۱ ۰۶۳/۰
هیپوکندری ۷۴۶/۰ ۶۳۵/۰
افسردگی ۹۸۷/۰ ۲۸۵/۰
هیستری ۲۱/۱ ۱۰۶/۰
هیپومانیا ۸۸۵/۰ ۴۱۳/۰
پارانویا ۷۵۱/۰ ۶۲۶/۰
ضعف روانی (پسیکاستنی) ۲۰/۱ ۱۱/۰
اسکیزوفرنی ۰۶/۱ ۲۰۷/۰

جدول ۴-۷ ما را درباره تفاوت معنادار میانگین متغیرهای پیش بین دو گروه آگاه می سازد. آزمون­های F در مورد اختلالات شخصیت نشان می دهد که بین دوگروه اقدام کننده به خودکشی و عادی در این متغیرهای پیش بین تفاوت وجود دارد. هر اندازه لامبدای ویلکز کوچکتر باشد، اهمیت آن متغیر مستقل در تابع تشخیص بیشتر است.

 

جدول ‏۴‑۷: نتایج آزمون برابری میانگین گروه ها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیر لامبدای ویلکز f سطح معناداری
ضداجتماعی ۴۹۶/۰ ۶۶۷/۱۰۷ ۰۰۱/۰
هیپوکندری ۵۸۴/۰ ۴۷۱/۷۵ ۰۰۱/۰
افسردگی ۶۲۰/۰ ۰۸۵/۶۵ ۰۰۱/۰
هیستری ۷۰۶/۰ ۱۵۸/۴۴ ۰۰۱/۰
هیپومانیا ۷۳۶/۰ ۹۹۷/۳۷ ۰۰۱/۰
پارانویا ۶۹۳/۰ ۰۶۱/۴۷ ۰۰۱/۰
ضعف روانی (پسیکاستنی) ۸۳۳/۰ ۱۸۶/۲۱ ۰۰۱/۰
اسکیزوفرنی ۷۳۲/۰ ۸۲۶/۳۸ ۰۰۱/۰

 

 

جدول ۴-۸  ارزش­های ویژه را نشان می دهد. هر اندازه ارزش ویژه بزرگتر باشد، واریانس بیشتری از متغیر وابسته دو گروه به وسیله تابع تشخیص (ترکیب خطی متغیرهای مستقل) تبیین می شود.  همبستگی متعارف ۷۹۵/۰ بیشتر از ملاک ۵۰/۰ برای یک رابطه قوی است توان دوم این مقدار درصد واریانس تبیین شده متغیر وابسته به وسیله تابع تشخیص را به دست می دهد (۶۳%).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:40:00 ب.ظ ]