سلامت روان بر عدم وجود بعضی بیماری­ها و اختلالات روانی اطلاق می­شود،  ولی امروزه سلامت روان تنها به معنای عدم وجود بیماری­های روانی نیست و به قابلیت­ها و توانمندی­ها در افراد وابسته است، به طور خلاصه به توانایی برای لذت بردن از زندگی، سازگاری با استرس، حفظ تعادل روانی، انعطاف­پذیری و خود­شکوفایی اشاره کرد، البته مصادیق دیگری هم برای توصیف سلامت روان وجود دارد،  از جمله اینکه سلامت روان بزرگسالان و نوجوانان؛ همچنین، شامل عزت نفس و سلامت جنسی هم می­باشد. اینکه ما چگونه با فقدان و مرگ به عنوان یک عامل مهم در سلامت­روان کنار بیایم نیز،  از نشانه­ های بارز سلامت روان است (تایلر[۱]، ۱۹۹۷ به نقل از عزیزیان رستگار، ۱۳۸۹).

سلامت­روان به افراد توانایی کنترل افکار و احساسات و رفتار را می­دهد. افرادی که از سلامت روان بر­خوردارند، نسبت به خودشان و روابط­شان، احساس بهتری دارند؛ البته این به معنی عدم وجود مسائل عاطفی و بیماری­های روانی نیست؛ اما، وجود سلامت روان به افراد کمک می­ کند  با استرس­ها و مشکلات با تحمل و سازگاری بیشتر عمل کند .

دو مقوله که در بحث سلامت روانی مورد توجه قرار می­گیرد؛  استرس و نحوه سازگاری با آن و راهبردهای مقابله با استرس می­باشد. استرس حالت فیزیولوژیکی روان­شناختی ناخوشایندی است که در پاسخ به محرک­های تنش­زا  ایجاد می­شود. فشار روانی در نتیجه حوادث غیر­مترقبه یا چالش­انگیز در محیط ایجاد می­شود و حوادث تنش­زا فرد را وا­می­دارد تا خود را مجدداً با محیط سازگار کند، وقتی واقعه یا عامل استرس­زایی وجود دارد که، سلامت زیستی و روانی انسان را تحت تأثیر قرار می­دهد،  حالت هیجانی و فیزیولوژیکی ما از سطح بهنجار و متعادل خود خارج شده؛ همچنین، فعالیت­های شناختی نیز آسیب­پذیر   می­گردد، اختلال هیجانی به صورت اضطراب، زود ­رنجی، خشم و احساس گناه نمایان می­شود که از بین این موارد،  اضطراب که ریشه­ بسیاری از بیماری­های جسمی و روانی­ می­باشد؛ بیشتر خود را نمایان می­ کند، از طرفی استرس علاوه بر اینکه، بر تهیج پذیری تأثیر دارد در فرآیندهای شناختی نیز اختلال ایجاد می­ کند. تصمیم ­گیری منطقی، جستجوی فعال اطلاعات و جذب و درک بیطرفانه داشتن ارزیابی دقیق را منجر می­شود ولی، در شرایط استرس­زا تصمیم­گیرنده اطلاعات مربوط را به طور ناقص سازمان­دهی می­ کند و فرآیند پردازش اطلاعات به صورت کامل انجام نمی­ شود (ریو[۲]، ۲۰۰۸؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۹۲) .

پروین[۳](۲۰۰۱)، در رابطه با انواع راهبردهای مقابله می­گوید در هر موقعیت استرس­زا راه­های غلبه کردن یا تحمل موقعیتی که فراتر از نیروی فرد ارزیابی شده است، مورد بررسی قرار می­گیرد. کنار آمدن مسئله­محور یا حل مسئله تلاش برای حل مشکل و کنار گرفتن هیجان­محور مثل فاصله گرفتن عاطفی از مشکل، فرار و اجتناب و جستجوی حمایت عاطفی، از جمله سبک های مقابله با فشار روانی می­باشد (پروین، ۲۰۰۱ ؛ ترجمه جوادی و کدیور، ۱۳۸۲) .

سازگاری با استرس از دیگر مواردی است که در سبک زندگی سالم، مورد توجه قرار می گیرد، استرس بخشی از زندگی است. تجربه استرس و روش پاسخدهی به آن در هر فرد به شکل واحدی صورت می­گیرد. استرس و روش سازگاری با آن دو جزء مهم، در سلامت و بیماری هستند. بیشتر منابع مهم استرس در اجتماع ما از ارتباطات بین فردی و ترجیحات ما در زندگی ناشی می­شود، پاسخ به استرس بستگی به فرهنگ، خانواده، ژنتیک و تجربیات زندگی دارد (تایلور، لالیس، لی مونز و همکاران[۴]، ۲۰۰۸) .

با توجه به اینکه اکثر عوامل استرس­زای دوره سالمندی از نوع فقدان و برگشت ناپذیر است، وقتی تعداد این استرس­ها زیاد و فاصله آنها کم شود، خصوصاً مواقعی که به دلیل ابتلاء به بیماری­ها قوای بدنی نیز تحلیل رفته باشد، اثرات مخرب آن بیشتر است. مؤثرترین و بهترین کار برای مقابله با استرس تقویت قوای روحی و روانی و بکارگیری روش­های سازگاری با آن  می باشد (فرهادی و همکاران، ۱۳۹۲) .

سازمان بهداشت جهانی به مناسبت روز جهانی سالمندان در سال ۲۰۱۳، عوامل خطر‌زای «سلامت روانی» در میان سالمندان را به شرح زیر بیان می­ کند:

مجموعه‌ای از عوامل روانی_اجتماعی زندگی،‌ سطوح مختلف سلامت روانی را در زمان‌های مختلف در اشخاص تعیین می‌کنند،  بسیاری از سالمندان به دلیل محدودیت‌های حرکتی، دردهای مزمن، سستی یا سایر مشکلات روحی و جسمی، توانایی زندگی مستقل را از دست داده و نیاز به برخی مراقبت‌های طولانی مدت دارند، علاوه بر این‌ها، سالمندان بیشتر در معرض اتفاقاتی نظیر محرومیت، تنزل موقعیت اجتماعی – اقتصادی ناشی از بازنشستگی و ناتوانی روبرو می‌شوند، تمام این عوامل می‌توانند بر انزوا، از دست دادن استقلال، تنهایی و رنج‌های روانی در سالمندان تأثیر بگذارند. سلامت روانی می‌تواند بر سلامت جسمانی نیز تأثیر داشته باشد؛  به عنوان مثال در افراد سالمندی که مشکلات جسمانی نظیر بیماری‌های قلبی دارند، میزان ابتلا به افسردگی بیشتر از افرادی است که از نظر جسمی سالم هستند. افراد سالمند همچنین در معرض غفلت و سوء‌رفتارهای جسمی هستند که این سوء‌رفتارها نه تنها سبب آسیب‌های جسمی می‌شود بلکه سبب بروز آسیب‌های جدی و اغلب عوارض بلندمدت روحی شامل افسردگی و استرس در آنها می‌شود ( بهداست جهانی، ۲۰۱۳).

  1. ۱٫ Tayler, J.
  2. Rio, J. M.

۲٫ Pervin, L. A.

  1. Taylor, C. Lillis, C. Lemoe, P & et. all.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...