۲-۱۴-۱٫ سرمایه انسانی

 

سرمایه انسانی مهمترین دارایی یک سازمان و منبع خلاقیت و نوآوری است.در یک‏ سازمان دارایی های دانشی ضمنی کارکنان یکی از حیاتی‏ترین اجزایی است که بر عملکرد سازمان تاثیر بسزایی دارد. با این وجود تنها، وجود دانش ضمنی برای عملکرد خوب‏ در یک سازمان کافی نیست. هدف، تبدیل دانش ضمنی کارکنان به دانش آشکار در تمامی سطوح سازمان است، بدین‏ترتیب ایجاد ارزش در سازمان امکان‏پذیر خواهد بود. سرمایه انسانی حاصل جمع دانش حرفه‏ای کارکنان، توانایی‏های رهبری، ریسک‏پذیری و توانایی‏های حل مسئله است(بنتیس[۱]، ۱۹۹۸).
پایان نامه

 

به گفته بنتیس(۱۹۹۸) ، سرمایه انسانی نشانگر موجودی دانشی افراد یک‏ سازمان است که در وجود کارکنان آن نهفته است.همچنین سرمایه انسانی ترکیبی از دانش، مهارت، قدرت نوآوری و توانایی افراد شرکت برای انجام وظایف شان و در بر دارنده ارزش ها، فرهنگ و فلسفه شرکت است ، به‏ بیان دیگر کارکنان شرکت از طریق شایستگی، نگرش و تیزهوشی‏شان سرمایه فکری را در شرکت ایجاد می‏کنند.شایستگی شامل مهارت ها و تحصیلات است، در حالیکه نگرش‏ اجزای رفتاری کارکنان را در حین کار توصیف می‏کند(اجزای رفتاری کارکنان شامل‏ انگیزه آنها برای کار و رضایت آنها از کار می‏شود)و تیزهوشی فرد را قادر می‏سازد تا فعالیت های روزمره را تغییر دهد و از طریق تفکر خلاق مسائل را حل کند(قلیچ لی،۱۳۸۵).

 

۲-۱۴-۲٫ سرمایه ساختاری/ سازمانی

 

ادوینسون و مالون(۱۹۹۷)سرمایه ساختار را به عنوان سخت‏افزار، نرم‏افزار، پایگاه‏ داده‏ها، ساختار سازمانی، حقوق انحصاری سازمان، علائم تجاری و تمام توانایی‏های‏ سازمان که حامی بهره‏وری کارکنان است، تعریف می‏کنند.

 

سـرمایه ­ساختـار چیزی است که، هنـگامی­که کـارکنـان شب به خانـه می‏روند در شرکت بـاقی می‏مـانـد.

 

به عبارت دیگر سرمایه ساختار شامل تمام انباشته‏های غیر انسانی دانش در یک سازمان است

 

بونتیس(۱۹۹۸) سرمایه ساختار را راهنمای انجام فرآیندها، استراتژی‏ها، فعالیت های‏ روزمره و هرچیزی که برای سازمان تولید ارزش کند-ارزشی فراتر از ارزش مادی‏ که در سازمان وجود دارد- می‏داند. اگر یک سازمان از رویه‏های ضعیفی برای پیگیری‏ و انجام فعالیت هایش برخوردار باشد، کل سرمایه فکری نمی‏تواند به حداکثر توان‏ بالقوه‏اش برسد.

 

در تعریفی دیگر، سرمایه ساختار عبارتست از ساختارهای توانایی که به سازمان‏ اجازه بهره‏برداری و استفاده از سرمایه فکری را می‏دهد.این عوامل از دارایی‏های کاملاً نامشهود تا دارایی‏های مشهودتر طبقه‏بندی می‏شوند.در این طیف دارایی‏های کاملاً نامشهود مانند فرهنگ و جو سازمانی و دارایی‏های مشهودتر مانند حق کپی‏رایت، علائم تجاری، حقوق انحصاری، پایگاه های داده‏ای داخلی، سیستم های کامپیوتری و شبکه اینترانت سازمان هستند، که تمامی این عوامل در جهت مدیریت دانش می‏باشند (سیدجوادین وهمکاران،۱۳۸۸).

 

یوندت (۲۰۰۰) سرمایه ساختاری را به عنوان دانش نهادی شده متعلق به یک سازمان می داند که در پایگـاه های داده، دستورالعمـل ها و غیره ذخیره می شود. اغلب این سرمایه را سرمایه ساختاری می نامند. با ایـن وجـود یوندت ترجیح داده است که اصطـلاح سرمایه ساختـاری را به کـار ببـرد، زیرا معتقـد است سـرمایه ساختاری بطـور واضـح تری بیان می کنـد که این دانـش واقعـاً متعلـق به سـازمـان است. سرمایـه ساختاری شامل همه ذخایر غیر انسانی دانش در سازمان می شود که در بر گیرنده پایگاه های داده، نمودارهای سازمانی، دستورالعمل های اجرایی فرایندها، راهبردها، برنامه های اجرایی و هرآنچه که ارزش برای سازمان بالاتر از ارزش مادی آنها است(مشبکی و قلیچ لی، ۱۳۸۵، ۱۸).

 

۲-۱۴-۳٫ سرمایه مشتری

 

موضوع اصلی سرمایه ارتباطی، دانش موجود در کانال‌های بازاریابی و روابط با مشتریان است وعامل تعیین کننده اصلی در تبدیل سرمایه فکری به ارزش بازاری و در نتیجه، عملکرد کسب وکار سازمان می‌باشد مضمون اصلی سرمایه مشتری، دانش به کار گرفته شده در کانال‌های بازاریابی سازمان و روابط با مشتری در حین انجام کسب و کار است(صابر معاش وکوثری،۱۳۹۱).

 

شکل۲-۴٫ انواع سرمایه فکری سازمان

 

 

 

 

 

۲-۱۵٫ ویژگی‌های سرمایه فکری

 

باوجود شباهت سرمایه فکری با دارایی‌های مشهود، در توانایی بالقوه برای ایجاد جریان‌های نقدی آتی، ویژگی‌هایی که سرمایه فکری را از این دارایی‌ها متمایز می‌کنند، عبارتند از:

 

۱- دارایی‌های فکری، دارایی‌های غیر رقابتی هستند. بر خلاف دارایی‌های فیزیکی که فقط می‌توانند برای انجام یک کار به خصوص در یک زمان خاص مورد استفاده قرار بگیرند، دارایی‌های فکری را می‌توان به طور همزمان برای چند امر خاص به کار گرفت. برای مثال، سیستم پشتیبانی از مشتری می‌تواند، امکان حمایت از هزاران مشتری را در یک زمان خاص فراهم کند. این توانایی یکی از مهم‌ترین معیارهای برتری دارایی‌های فکری بر دارایی‌های فیزیکی است.

 

۲- سرمایه انسانی و سرمایه ارتباطی، قابلیت تبدیل شدن به مالکیت شخصی ندارند، بلکه باید بین کارکنان و مشتریان و تامین‌کنندگان مشترک باشند. بنابراین، رشد این نوع از دارایی‌ها نیاز به مراقبت و توجه جدی دارد(خلعتبری،۱۳۹۱).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۲-۱۶٫ اهداف اندازه گیری سرمایه فکری

 

پنج هدف کلی برای اندازه گیری سرمایه فکری وجود دارد که عبارت اند از:

 

    • کمک به سازما نها به منظور فرموله کردن استراتژی هایشان؛

 

    • ارزیابی نحوه اجرای استراتژ یها؛

 

    • کمک به گسترش و تنوع تصمیم گیر یهای شرکت؛

 

    • ارزیابی های غیر مالی سرمایه فکری می تواند به طرح های بازپرداخت و پاداش های مدیران ارتباط داده شود؛

 

  • ایجاد رابطه با سهامداران خارج از شرکت که سرمایه فکری رادر اختیار دارند.

سه هدف اول از این مجموعه، به تصمیم گیری های داخلی مربوط اند و هدف از آن ها حداکثر کردن عملکرد عملیاتی شرکت ها برای ایجاد درآمد از طریق حداقل هزینه و بهبود مستمر روابط  با مشتریان، تأمین کنندگان و افزایش سهم بازار است. مورد چهارم به ایجاد انگیز ه های اجرایی مربوط می شود و هدف پنجم به ایجاد انگیزه برای سهامداران خارج از سازمان اشاره  میکند(ستایش وکاظم نژاد،۱۳۸۸).

 

تحقیقات مختلف نشان داده اند که اندازه گیری سرمایه فکری، هم برای حاکمیت مؤثر داخلی و هم برای روابط موفق با افراد خارج ازسازمان ، ضروری و سودمند است.کاملاً واضح است که اگر هدف اولیه شرکت های انتفاعی، مدیریت مؤثر و کارآمد جریا نهای نقدی آتی باشد، پس برای آن ها مدیریت محرک های نهایی این جریا ن های نقدی، یعنی همان دارایی های نامشهود، نیز ضروری است. زیرا شما نخواهید توانست آنچه را که نمی توانید انداز ه گیری کنید، مدیریت کنید. به همین دلیل اندازه گیری سرمایه فکری و به طور کلی دارایی های نامشهود، از اهمیت بالایی برخوردار است(ستایش وکاظم نژاد،۱۳۸۸)..

 

 

 

 

[۱] – Bontis

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...