رضایتمندی زناشویی[۱] به عنوان نگرش ها یا احساسات کلی فرد نسبت به همسر و رابطهاش تعریف شده است(کوب[۲]، ۲۰۰۲). چنین تعریفی از رضایتمندی زناشویی نشان می دهد که رضایتمندی یک مفهوم تک بعدی است و نشان دهنده ارزیابی کلی فرد نسبت به همسر و رابطهاش است. بدین ترتیب رضایتمندی زناشویی نشان دهنده ارزیابی کلی فرد است که در آن ویژ گی های مثبت بارز هستند و و یژگی های منفی تقریباً وجود ندارند و عدم رضایتمندی زناشویی منعکس کننده حالتی از ارزیابی است که در آن ویژگیهای منفی بسیار بارز هستند و ویژگی های مثبت نسبتاً وجود ندارد. در نتیجه رضایتمندی زناشویی یک پدیده درونفردی و یک برداشت فردی از همسر و رابطه است و وقتی بکار می رود که واحد تحلیل فرد است(یعنی نگرش ها یا احساسات فرد) و هدف تجزیه و تحلیل نگرش های ذهنی افراد (به جای نشانه های عملی) درباره همسر و رابطه است(برادبوری، فینچام و بیچ[۳]، ۲۰۰۰).
۲-۲-۲- سازگاری زناشویی
بررسی پیشینه مفهوم سازگاری زناشویی نشان می دهد که این مفهوم به طور ثابت برای اشاره به فرایندهایی که برای دستیابی به یک رابطه زناشویی هماهنگ و کارکردی ضروری است، در نظر گرفته میشود(برادبری، فینچم و بیچ، ۲۰۰۰). دراین خصوص، رابطه سازگارانه به عنوان رابطه ای تعریف میشود که در آن مشارکت کنندگان حتی اگر با یکدیگر مخالفند، به خوبی با هم ارتباط برقرار می کنند و اختلافهایشان را به شیوه های رضایت بخش و دو جانبه حل و فصل می کنند(لاک و والاس[۴]، ۱۹۵۹). اسپنیر سازگاری را فرایندی تعریف می کند که پیامدهای آن بوسیله میزان اختلافات مشکل آفرین زوجین، تنشهای بین فردی و اضطراب فردی، رضایتمندی زوجین، انسجام و به هم پیوستگی زوجین و همفکری درباره مسایل مهم زناشویی، مشخص میشود(گانگ، ۲۰۰۷). بدین ترتیب سازگاری مفهومی چند بعدی است که نه تنها فرد، بلکه رابطه او با همسرش را در نظر میگیرد و نسبت به رضایتمندی از ویژگی های عینیتری برخوردار است(برومن[۵]،۲۰۰۵).
اسپنیر بر اساس این تعریف، مقیاس سازگاری زوجی را تدوین کرد که شامل اندازه گیری چند بعدی سازگاری زناشویی است. اما به دلیل آنکه وجوه متفاوت روابط زناشویی را ارزیابی می کند، مورد انتقاد تعداد بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است(برادبری، فینچم و بیچ، ۲۰۰۰). به همین ترتیب لاک و والاس(۱۹۵۹) سازگاری زناشویی را به عنوان فرایند انطباق کارامد شوهر و زن تعریف می کنند که از تنشهای ارتباطی اجتناب می کنند و یا آن را حل می کنند، آن چنان که از ازدواجشان و از یکدیگر احساس رضایت می کنند و علایق و فعالیتهای مشترکی دارند و احساس می کنند که ازدواجشان انتظارات آنها را برآورده کرده است. لاک بر اساس همین تعریف یک آزمون سازگاری زناشویی تدوین کردند که خشنودی همسران از ازدواج و همسرشان، میزان توافق درباره مسائل زناشویی(مثلا” رابطه جنسی، تبادل محبت، فلسفه زندگی و غیره)، میزان همراهی همسران با یکدیگر، توانایی آنان در کنار آمدن با تضادهایشان را ارزیابی می کند(لسلی و لیتیگ[۶]، ۲۰۰۴ ).
۲-۲-۳- تعریف کیفیت زناشویی
اگرچه در طول دهه اخیر مفهوم کیفیت زناشویی به طور روز افزونی در پژوهشهای زناشویی استفاده شده و مطالعات بسیاری درباره آن انجام شده است، اما اتفاق نظر اندکی درباره مفهوم سازی و اندازه گیری آن وجود دارد. هنوز به درستی مشخص نیست که آیا کیفیت زناشویی احساس افراد متاهل درباره ازدواجشان است یا یکی از ویژگیهای ارتباط بین همسران است. آیا برای اندازه گیری آن باید از یک بعد ( برای مثال، رضایتمندی کلی) و یا چند بعد پیچیده( برای مثال ، ویژگیهای رفتاری ) استفاده کرد؟ از آنجاییکه به نظر می رسد مردم تمایل ندارند ازدواج هایشان را به طور کلی منفی ارزیابی کنند، اندازه گیری تک بعدی رضایت کلی همسران ممکن است نامناسب باشد( پیمنتل[۷] ، ۲۰۰۰). بررسی پیشینه پژوهشهای حیطه روابط زناشویی نشان می دهد که دو جهت گیری عمده برای مفهوم سازی و کاربرد عملی کیفیت زناشویی وجود دارد. در برخی موارد با کیفیت زناشویی به طور واضح به عنوان مفهومی که از دو جزء تشکیل شده برخورد شده است. یعنی کیفیت زناشویی، هم سازگاری زناشویی و هم شادمانی[۸] زناشویی را در بر میگیرد. در این صورت سطح بالای کیفیت نشان دهندهی وجود ویژگی های عینی رابطه( بین همسران ) همچون همراهی، ارتباط خوب و عدم تضاد است، که مشخصه رابطه سازگارآنهاند. همچنین میزان رضایتمندی از رابطه و همسر را نیز در بر میگیرد. سازه کیفیت زناشویی این سازگاری و رضایتمندی را در یک مفهوم وسیعتر و جامع ترکیب می کند( لیوایز و اسپنیر، ۱۹۷۹). بدین ترتیب کیفیت زناشویی مفهومی چند بعدی است که نه تنها شامل ویژگی های دورن فردی، بلکه شامل ویژگی های بینفردی همسران نیز هست. براین اساس بوکوالا[۹](۲۰۰۵) توافق نسبی زن و شوهر درباره موضوعهای مهم، شریک شدن درکارها و فعالیتهای مشترک و ابراز محبت به یکدیگر را کیفیت زناشویی میداند.
بیشتر اندازه گیری های رضایت، سازگاری و کیفیت زناشویی در دو گروه جای می گیرند. اندازه گیری های کیفیت سازگاری، که هر دو ویژگی-های عینی و ذهنی روابط زناسویی را ارزیابی می کنند، و اندازه گیری های کیفیت رضایتمندی، که فقط ویژگی ها و نگرشهای ذهنی روابط زناشویی را ارزیابی می کنند(برومن، ۲۰۰۵).
لازم به ذکر است که در این پژوهش پژوهشگر از مفهوم وسیع و جامع کیفیت زناشویی استفاده کرده است. به عبارت دیگر هم سازگاری و هم رضایتمندی یعنی هر دو ویژگی عینی و ذهنی روابط زناشویی ارزیابی کرده است.
[۱] – marital satisfaction
[۲] – Cobb, R. J.
[۳] – Bradbury, T., Fincham, F., & Beach, S
[۴] – Locke, H. J., & Wallace, K. M
[۵] – Broman, C. L
[۶] – Leslie, L. A., & Letiecq, B. L.
[۷] – Pimentel, E. F
[۸] – marital happiness
[۹] – Bookwala, J
[جمعه 1399-06-07] [ 10:11:00 ب.ظ ]
|