۲-۲-۳-۴-۸ از تجسم فکری استفاده کنید.

 

مؤثرترین وسیله در آموزش و پرورش، تجسم فکری است که متأسفانه کمتر مورد استفاده قرار گرفته است. هنگامی که ما در ذهن خود تجسم می‌کنیم که به اهداف خود دست یافته ایم، این عمل باعث بروز خلاقیت ها و افزایش انگیزه می شود و در حقیقت، درک و آگاهی ما را نسبت به خود و محیط اطرافمان تغییر می‌دهد. از این رو معلم باید از دانش آموزانش بخواهد تا روزی ۵دقیقه مجسم کنند که به هر یک از اهدافشان رسیده اند. این عمل می‌تواند سریعاً به تغییرات اساسی و بنیادی منجر شود(کانفیلد،۱۹۹۰).

 

۲-۲-۳-۴-۹ عمل کنید.

 

برای این که موفق شوید باید شخصاً وارد عمل شوید. معلم می‌تواند برای دانش آموزانش این مثال را بزند که کسی نمی تواند به جای آنان تمرین شنا کند و انتظار داشته باشد ماهیچه های آنان قوی شوند. دائما با دانش آموزان باید کار شود تا گام های عملی آن ها را بلندتر کنند تا بتوانند در انجام کارهایی که ثبلاً برای آنان غیرممکن بوده است، موفق شوند(کانفیلد،۱۹۹۰).

 

۲-۲-۳-۴-۱۰ به واکنش های دیگران جواب دهید و ثابت قدم باشید.

 

معلم باید با گفتن داستان افرادی که همانند خودشان سعی کرده‌اند با مبارزه با چیزهای عجیب و غریب، کارهای بزرگ انجام دهند در آن ها ایجاد انگیزه کنم. برای مثال معلم باید از ویلیام رادولف، ستاره بزرگ دو می‌دانی، نام ببرد که در جوانی به او گفته بودند که هیچ وقت قادر به راه رفتن نخواهد بود. به آن ها نشان دهد که چگونه از اشتباهات برای رشد و پیشرفت خود استفاده کنند و چگونه واکنش های مثبت و منفی را در جهت منافع خود به کار گیرند و چگونه ثابت قدم بمانند تا به اهداف خود برسند(کانفیلد،۱۹۹۰).

 

هنگامی که معلمان از این ۱۰ مرحله در کلاسشان استفاده کنند، تقویت عزت نفس دانش آموزان و موفقیت های آن ها فوق العاده خواهد بود.

 

۲-۲-۳-۵ عزت نفس و پیشرفت تحصیلی

 

عزت نفس، از ویژگی های شخصیت هر فرد می‌باشد که برای ارزشیابی و قضاوتی به نسبت پایدار برای او نسبت به خود دلالت دارد که از تولد تا بزرگسالی علاوه بر تأثیرپذیری کودک از روند رشد جسمانی، تحت تأثیر عامل های مختلفی از جمله: خانواده، نزدیکان، مدرسه، فعالیت های جسمانی، سلامت جسمانی، پیشرفت تحصیلی و … قرار می‌گیرد.عزت نفس بر فرآیندهای شناختی، گرایش ها، نیازها، علاقه ها و آرمان های فرد اثرگذار و اثر پذیر است. پیشرفت تحصیلی نیز می‌تواند متأثر از میزان عزت نفس دانش آموز باشد. الیس(۲۰۰۵)، دریافته اند که بین عزت نفس مثبت و نمره های بالا در مدرسه رابطه ی مستقیمی وجود دارد. عزت نفس یک جنبه ی مهم در کارکرد یا کنش کلی فرد بوده و با زمینه‌های دیگری چون سلامت روانی- اجتماعی و عملکرد تحصیلی او در ارتباط است.راه کار عزت نفس، ‌به این شکل است که هم می‌تواند علت و هم معلول نوعی از عملکرد که در زمینه ای دیگر حاصل شده است، باشد. پژوهش ها نشان می‌دهد افرادی که دارای عزت نفس پایین تری هستند، نسبت به آنانی که عزت نفس بالاتری دارند بیشتر تحت تأثیر رابطه های قانع کننده قرار می گیرندو بیشتر به همرنگی و هم نوایی در موقعیت های اجتماعی تن در می‌دهند(بشارت زاده،۱۳۹۰).

 

به نظر می‌رسد که رابطه ی بین پیشرفت تحصیلی و عزت نفس، یک رابطه ی دو طرفه باشد، یعنی از طرفی داشتن عزت نفس موجب پیشرفت تحصیلی می‌گردد؛ چرا که در باور داشتن خود و برداشت مثبت از خویشتن در یادگیری، انگیزه برای تحصیل و … اثر گذاشته و موجب پیشرفت تحصیلی می شود و از طرفی دیگر، موفقیت های تحصیلی در رسیدن به اوج در کار آموزش، موجب افزایش عزت نفس می شود.بسیاری از روان شناسان معتقدند که بین این دو متغیر (عزت نفس و پیشرفت تحصیلی) رابطه ی تنگاتنگی وجود دارد. به طوری که می توان با افزایش یا کاهش در یکی از آن ها، متغیر دیگر را نیز دستخوش تغییر کرد. به عقیده ی کوپر اسمیت کودکانی که عزت نفس بیشتری دارند، کسانی هستند که در آنان خلاقیت، استقلال و احساس ارزشمندی بیش تری وجود دارد و کم تر تحت تأثیر و نفوذ عامل های محیطی قرار می گیرند. جامعه ای که افراد آن از عزت نفس بالا و احساس مسئولیت برخوردار باشند، در مقابل فشارهای روانی، تهدیدها و واقعیت ها، مقاوم و پایدار خواهند بود(بشارت زاده،۱۳۹۰).

 

عزت نفس برای جوانان و نوجوانان، اهمیت اساسی دارد. این کیفیت های روانی که به ندریج شکل می گیرند، پایه ی بهداشت روانی، شایستگی ها، ارتباط سالم و سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی و آرمان شغلی محسوب می‌شوند. هم چنین اهمیت تأثیر پیشرفت تحصیلی در سلامت روانی دانش اموزان، به حدی است که برخی از متخصصان، آن را دست کم تا نیمه ی دوم دوره ی نوجوانی، معیار اساسی برای تشخیص عملکرد سالم دانسته اند(بشارت زاده،۱۳۹۰).

 

۲-۲-۳-۶ خودپنداره، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی

 

عزت نفس را باید از خودپنداره[۶۴] متمایز دانست. به گفته برنز[۶۵] (۱۹۷۹)،‌ خودپنداره، سازه‌ای روانی است که احساسات، ارزیابی‌ها و نگرش های ما را شامل می‌شود و در واقع توصیفی از خودمان است. خودپنداره، در ظاهر توسط رفتارها و ویژگی های شخصیتی ما و باطناً توسط این که چگونه درباره خود و جهان اطرافمان احساس می‌کنیم مشخص می شود. خودپنداره شناختی تعمیم یافته از خود است که خصوصاًً روی ادراک خویشتن و ادراک از دیگران تأثیر دارد (پورشافعی،۱۳۸۰). فرد می‌تواند خود را به عنوان بازیگر خوب بیس‌بال، علاقمند به داستان های علمی و دانش‌آموزی متوسط در نظر بگیرد که این موارد از جمله اجزاء خودپنداره ی وی به شمار می‌روند. عزت نفس بعد ارزیابانه اطلاعات تشکیل دهنده خودپنداره است، و از احساسات فرد درمورد تمام ابعاد وجودش ناشی می‌شود(مک‌کی و فانینگ[۶۶]، ۲۰۰۲، ترجمه شهرآرای، ۱۳۸۷).

 

در تحقیقات فراوانی که درباره خودپنداره و عزت نفس انجام گرفته است پنج جنبه بررسی شده است این جنبه ها عبارتند از: هر فردی دارای خودپنداره همسانی است. رفتار افراد با خودپنداره آن ها همخوان است. تجاربی که همسان خودپنداره نیستند تهدید تلقی می‌شوند. خودپنداره و عزت نفس در نتیجه یادگیری و بلوغ تغییر پیدا می‌کند و رابطه ای بین نوع هدفی که دانش آموز دنبال می‌کند و شکل‌گیری خودپنداره و عزت نفس او وجود دارد (مهدوی، ۱۳۸۴). از این دیدگاه دانش آموزانی که خود را بی‌کفایت ارزیابی می‌کنند ممکن است تکالیف درسی خود را خوب انجام ندهند و احساس کنند که نمی توانند دانش آموز موفقی باشند، برعکس دانش آموزان خوب، چون خود را خوب ارزیابی می‌کنند از گرفتن نمره بد ناراحت می‌شوند چرا که با تجاربشان مغایرت دارد.

 

فرانکن[۶۷](۲۰۰۷) بیان می‌کند که تحقیقات نشان می‌دهد که خودپنداره پایه‌ای برای همه رفتارهای برانگیخته شده است و ویلهایت[۶۸] (۱۹۹۰)، اشاره ‌کرده‌است که بیشتر یافته ها در این حوزه مبین این مسئله است که آن هایی که خودپنداره مثبت و عزت نفس بالا دارند، اعتماد به نفس بیشتری دارند و نمره های بالاتری می گیرند(کیامنش، ۲۰۰۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...