کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



امروزه روان نمایشگری جزء مداخلاتی محسوب می‌شود که در ابعاد مختلف، از گستره ی کاربردی قابل توجهی برخوردار است. به لحاظ نوع موضوعات مورد مداخله، روان نمایشگری از یکسو قابلیت کاربرد بر موضوعات سلامت روان و کار با افراد فاقد اختلالات جدی روانشناختی را دارد و از سوی دیگر قابلیت مداخله بر بعضی از اختلالات روانی در میان جمعیت افراد دارای برچسب های تشخیصی روانپزشکی را نیز دارد. به لحاظ نوع مداخله،‌ روان نمایشگری بیشتر به عنوان یک رویکرد مبتنی بر مشاوره و روان درمانی گروهی، کاربرد دارد ولی از همان سال های ابتدایی شکل گیری این رویکرد، شکل انفرادی آن هم مفهوم سازی شد و تا به امروز نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. براساس طول مدت درمان نیز، روان نمایشگری هم قابلیت اجرا به صورت یک درمان کوتاه مدت و حتی مداخله در بحران را دارد و هم قابلیت اجرای بلندمدت را دارا می‌باشد (لوسادا[۱]، ۱۹۹۸).

 

پایان نامه

 

۲-۵-۸ انواع شکل های اجرای جلسات روان نمایشگری

 

رایج ترین و پرکاربردترین شکل اجرای روان نمایشگری به صورت اجرای تمام خودجوش[۲] جلسات است. منظور از اجرای تمام خودجوش، این است که موضوعات جلسات و ساختار آن، به هیچ وجه، از پیش تعیین شده نباشد. البته روان نمایشگری صرفاً به این شکل اجرا محدود نمی‌شود. مورنو علی رغم اینکه بر شکل اجرای تمام خودجوش،‌ تأکید داشت، شکل اجرای برنامه ریزی شده[۳] را نیز به عنوان یکی از اَشکال اصلی اجرای روان نمایشگری معرفی نمود که طی آن، رهبر گروه در انتخاب موضوع جلسات و روند اجرای آن، نقش فعال تری دارد و می‌تواند بدون مشورت با گروه، موضوعات و طرح خاصی را به طور اولیه برای هرجلسه، در نظر بگیرد. البته باید توجه داشت که این موضوع به این معنی نیست که یک طرح از پیش تعیین شده باید دقیقاً در یک جلسه اجرا شود، زیرا این حالت، مانع شکل گیری خودجوشی و خلاقیت گروه می‌شود. در واقع در شکل اجرای برنامه ریزی شده، کارگردان از پیش، موضوع اصلی جلسه و روندکلی که باید در جلسه اجرا شود را مدنظر دارد منتها جزئیات پرداختن به این موضوع، در خود جلسه و متناسب با موقعیت های مطرح شده، به صورت خودجوش توسط کارگردان تعیین می‌گردد (کارپ، ۱۹۹۴).

 

 

۲-۵-۹ تکنیک های روان نمایشگری

 

التقاط گرایی یکی از ویژگی های اصلی رویکرد روان نمایشگری محسوب می‌شود، به طوریکه هم تکنیک‌های بسیاری از رویکردهای مشاوره و روان درمانی، قابل تلقیق در روند روان نمایشگری است و هم بسیاری از تکنیک های روان نمایشگری، قابلیت به کار گیری در رویکردهای مشاوره و روان درمانی دیگر را دارد. از اینرو نمی‌توان شمار خاص و محدودی از تکنیک ها را به عنوان تکنیک های روان نمایشگری در نظر گرفت (کارپ، ۱۹۹۸). بنابراین در ادامه سعی می‌شود از میان تکنیک های مختلف روان نمایشگری، به چندمورد از شناخته شده ترین و پرکاربردترین آن ها اشاره شود (لوتون؛ ترجمه ی یزدخوستی و همکاران، ۱۳۸۸). لازم به ذکر است که تمام تکنیک های روان نمایشگری خاص دو مرحله ی گرم کردن و اجرا بوده و برای مرحله ی مشارکت، تکنیک خاصی تعریف نشده است (کاسن، ۲۰۰۴).

 

۲-۵-۹-۱ تکنیک های مرحله ی گرم کردن

 

بعضی از رایجترین تکنیک های قابل اجرا در مرحله ی گرم کردن عبارتند از (لوتون، ترجمه ی یزدخواستی و همکاران، ۱۳۸۸):

 

پرتاب توپ: این تکنیک به این صورت است که کارگردان یک توپ فرضی یا واقعی در دست دارد. قانون کار این است که هرکسی که توپ در دست او باشد باید صحبت کند و پس از اینکه صحبت خود را بیان کرد، توپ را به فردی دیگری پاس می‌دهد. فقط کسی که توپ را دراختیار دارد می‌تواند صحبت کند. این تکنیک موارد کاربرد بسیار متنوعی دارد که یکی از رایجترین آن ها شروع اولین جلسه ی روان نمایشگری به منظور معرفی اعضا به یکدیگر است.

 

سؤالات: طبق این تکنیک، هریک از اعضا می‌بایست  به دیگرحضار نگاه کند و کسی را که نمی‌شناسد یا کمتر از دیگران می‌شناسد، انتخاب کرده و سؤالی از او بپرسد. در ابتدا کیفیت این سؤال چندان اهمیتی ندارد ولی درادامه کارگران تأکید می‌کند که اعضا سؤالات عمیقتری را از یکدیگر بپرسند (مثلاً راجع به احساسات).

 

نوشتن با دست غیر مسلط: این تکنیک، درواقع از مفاهیم رویکرد تحلیل ارتباط متقابل اقتباس شده است. دراین تکنیک، کارگردان کاغذ و مداد یا مداد شمعی دراختیار تک تک اعضا قرار می‌دهد. سپس از آن ها می‌خواهد که هر طور و هرجا که راحت هستند، بنشینند و با دست غیر مسلطشان مداد را بردارند.سپس از آن ها می‌خواهد که اولین باری را که درکودکی شروع کردند به نوشتن، به یاد بیاورند.اعضا باید دقیقاً آن صحنه را با تمام جزئیات، تجسم کنند. سپس کارگردان می‌خواهد که اعضا درهمان حال که خودشان را درآن فضا تجسم کرده اند اسم خود را بنویسند، بنویسند که چند سال دارند و به طور کلی، یک توصیف آزاد از خود بنویسند. کارگردان به اعضا تأکید می‌کند که برای آنچه که می‌خواهند بنویسند، فکر نکنند و سعی کنند بیشتر با دست خود بنویسند تا با ذهن خود. این تکنیک، به آزاد شدن احساسات و حس خودجوشی اعضا بسیار کمک می‌کند.

 

مکالمات غیرکلامی: دراین تکنیک، کارگردان اتاق را به دوقسمت تقسیم می‌کند. نیمی‌از افراد دریک قسمت و نیمی‌از آنها در قسمت دیگر روبه روی هم می‌ایستند. هر یک از اعضا باید با یکی از اعضای روبه رو ارتباط برقرار کند، منتها نباید در این ارتباط از کلام استفاده شود. آن ها می‌توانند فاصله ی خود را با یکدیگر تغییر دهند.

 

۲-۵-۹-۲ تکنیک های مرحله ی اجرا

 

چند مورد از رایجترین تکنیک های مرحله ی اجرا عبارتند از (لوتون؛ ترجمه ی یزدخواستی و همکاران،‌۱۳۸۸):

 

نقش معکوس: یکی از تکنیک های بسیار رایج در مرحله ی اجرا نقش معکوس است. در این تکنیک، شخص اول نقش خود را با یاور عوض می‌کند. مثلاً اگر یاور نقش مادر فرد را بازی می‌کند، شخص اول می‌شود مادر و یاور می‌شود شخص اول. استفاده از این تکنیک، مزایای بسیاری دارد؛ مهمترین آنها این است که فرد با اجرای نقش افراد مهم در زندگیش می‌تواند خود را جای آن ها قرار داده و دیدگاه آن ها را بهتر درک کند. علاوه بر  این شخص می‌تواند خود را از دید دیگران ببیند و از این طریق، بینش بهتری نسبت به رفتارها و الگوهای ارتباطی خود پیدا کند.

 

مضاعف: این تکنیک، یکی از تأثیرگذارترین تکنیک های روان نمایشگری است. دراین تکنیک، اگر شخص اول نشسته است یاور(که دراینجا مضاعف نام دارد) پشت سر او دقیقاً به همان حالت می‌نشیند و اگر شخص اول ایستاده است، مضاعف نیز پشت سر او به همان حالت، می‌ایستد. حالت قرار گرفتن مضاعف باید به گونه ای باشد که درعین حال که درپشت سر شخص اول قرار دارد، بتواند حالات غیرکلامی‌او را تحت نظر داشته باشد. مضاعف در واقع باید به بخشی از گفتار درونی شخص اول تبدیل شود. کارگردان یا یاوری که می‌خواهد نقش مضاعف را بازی کند باید از حالات و تمایلات شخصی خود فارغ شود و این نکته را در نظر بگیرد که او حالا بخشی از شخص اول است. وظیفه ی مضاعف این نیست که شخص اول را رهبری کند بلکه وظیفه ی او این است که به عنوان بخشی از خودگویی ذهنی شخص اول، وارد شود و به او کمک کند که دید واضح تری نسبت به هیجانات و احساسات واقعی خود پیدا کند.

 

صندلی خالی: این تکنیک توسط مورنو ابداع شد و بوسیله فریتز پرلز، گسترش یافت. تکنیک صندلی خالی، بسیار شبیه است به تکنیک نقش معکوس و حتی می‌تواند به عنوان مقدمه ی آن به کار برده شود. دراین تکنیک شخص اول روی یک صندلی موسوم به صندلی داغ می‌نشیند. صندلی داغ، یک صندلی موجود در صحنه است که درمقابل یک صندلی خالی قرار دارد. فرد می‌تواند بر روی صندلی خالی، افراد نزدیک در زندگی خود، اشیا، نمادها، بخشی از شخصیت خود و یا هرچیز دیگری را تصور کند. سپس شخص اول به گفت و گو با نقش فرضی حاضر در صندلی خالی می‌پردازد. هرگاه که فرد چیزی را خطاب به مخاطب فرضی گفت، باید جای خود را عوض کند، روی صندلی خالی بنشیند و در نقش آن مفهوم فرضی، خطاب به خودش (که فرضاً روی صندلی داغ نشسته است) پاسخ دهد.

 

مونودرام: دراین تکنیک از یاور استفاده نمی‌شود و شخص اول به تنهایی به اجرای چند نقش می‌پردازد. این نقش ها می‌توانند انسان، اشیا، نمادها و یا هرچیز دیگری باشند. دراین تکنیک به دو یا چند صندلی خالی نیاز است که هرکدام مخصوص یکی از نقش هااست. شخص اول، مدام بین صندلی ها جابه جا می‌شود و به تعامل بین نقش ها می‌پردازد. از این تکنیک، زمانی استفاده می‌شود که کارگردان تشخیص دهد شخص اول با این روش، بینش بهتری پیدا خواهد کرد و یا هنگامی‌که خود شخص اول، تمایل به اجرای چنین تکنیکی را داشته باشد (بلاتنر،‌۲۰۰۰).

 

[۱]. Lousada

 

[۲]. Totally spontaeous

 

[۳]. planned

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1399-06-07] [ 09:52:00 ب.ظ ]




۲-۱-۱- ماهیت و مفهوم تعهد زناشویی[۱]

 

یکی از عوامل مهم در ماندگاری و حفظ ازدواج، احساس تعهد در زوجین است. عواملی که روانشناسی روابط نزدیک را تعریف می‌کند شامل: درگیری احساسی، تقسیم کردن افکار و احساسات و وابستگی بین فردی یا تعهد می‌شد. این عوامل توصیف می‌کنند که روابط نزدیک چیست و چرا افراد این روابط را شکل داده و چگونه آن را توسعه می‌دهند. اولین عامل درگیری احساسی است که شامل احساسات عاشقانه، گرمی و وفاداری به فرد دیگر می‌باشد. دومین عامل شامل تقسیم کردن احساسات و تجربه‌های فرد است و سومین عامل وابستگی و ایجاد تعهد میان دو فرد است که سعادت آن دو را به یکدیگر گره می‌زند (کلی[۲] و همکاران، ۱۹۸۳؛ به نقل از تبعه امامی، ۱۳۸۲). آماتور[۳] (۲۰۰۴) تعهد زناشویی به این معنی است که زوجین تا چه حد برای روابط زناشویی خود ارزش قائل هستند و چه قدر برای حفظ و تداوم ازدواج خود انگیزه دارند. تعهد معنایش این است که فرد همسرش را دوست دارد، یعنی به او وفادار است و از همسر دیگری به هر شکل و شمایل که باشد اجتناب می‌کند (کلارک[۴]، ۱۳۸۸؛ ترجمه از قرچه داغی). تعهد یک چهارچوب ارجاعی از ارزشها و باورهاست که ممکن است خود ساخته یا تجویز شده از جانب دیگران باشد (برزونسکی[۵]، ۲۰۰۳). تعهد در ازدواج عبارت است از: چگونگی درک زن و شوهر از نوع رابطه در گذشته و طول مدت رابطه، انتخاب رفتارهای ادامه‌ی زندگی مشترک، درجه و وسعت یک رابطه‌ی خوب و علاقه به ماندن در این رابطه به مدت طولانی، گرفتن تشویق به خاطر ماندن در رابطه توسط زوجین (جانسون[۶]، ۱۹۹۹). تعهد زناشویی به دو نوع تعهد نسبت به همسر وتعهد نهادی تقسیم می‌شود. تعهد نسبت به همسر باعث می‌شود که فرد در ازدواج خود، سطح بالایی از عشق و رضایت را حفظ نماید، در حالیکه تعهد نهادی بیانگر این است که فرد علیرغم بی‌علاقگی به همسر وانمود می‌کند که همسرش را دوست دارد و صرفا به دلایل دیگری به ازدواج خود متعهد است (کایزر[۷]، ۱۹۹۳؛ نقل ازرضایی ۱۳۸۹). بدون تعهد هر رابطه‌ای سطحی و بدون سمت و سو خواهد بود. هر آشنایی معطوف به ازدواج اگر پس از مدتی به تعهد خاصی نرسد، یک آشنایی ناکام خواهد بود. تعهد قدرتمندترین و سازگارترین پیشگوی رضایت رابطه، بویژه برای طولانی‌ترین روابط است (آکر و دیویس، ۱۹۹۲). مک دونالد[۸] (۱۹۸۱) معتقد است که تعهد نسبت به ازدواج شامل تعهد زناشویی و تعهد بین فردی می‌شود. تعهد زناشویی به عنوان این که فرد خواهان ازدواج با فردی خاص و تعهد در برابر او است تعریف می‌شود و اغلب به عنوان نوع خاصی از تعهد قلمداد می‌گردد و شامل پیچیدگی‌های قانونی، اجتماعی و بین فردی است. (استرچمن و گابل[۹]، ۲۰۰۶) دو نوع تعهد را در روابط زناشویی شناسایی و پیشنهاد کردند: تعهد گرایش (نزدیکی) و تعهد اجتناب (دوری). تعهد گرایش بیانگر علاقه و تمایل فرد به حفظ و تداوم رابطه زناشویی است، در حالی که تعهد اجتناب به تمایل فرد برای اجتناب از فسخ رابطه مشترک اشاره دارد. به عبارت ساده تر، تعهد گرایش به امتیازات و پاداش‌های رابطه زناشویی در حال حاضر و آینده مربوط است. ولی تعهد اجتناب شامل پیامدهای منفی طلاق و هزینه‌ها و تبعات بعدی ترک رابطه زناشویی زوجین می‌شود. آدامز و جونز[۱۰] (۱۹۹۷) به بررسی کلی تعهد زناشویی پرداختند و در این مسیر سه بعد را مشخص کردند: عنصر جاذبه، بعد بازدارنده وجنبه‌ی اخلاقی. آنها برای یافتن مدارک بیشتر در زمینه‌ی اعتبار و کاربرد مفهومی ساختار سه عاملی تعهد به مفهوم آفرینی جنبه‌ی اخلاقی تعهد زناشویی به عنوان نوعی تعهد ساختاری و تعهد در قبال ازدواج به عنوان اصلی مقدس که شایسته‌ی توجه و حمایت است، پرداختند. آنها همچنین متوجه شدند که معیارهای تعهد بسته به مرجع یا هدف تعهد دستخوش تغیر می‌شود. تحقیقات آریاگا و اگینو[۱۱] (۲۰۰۱) از لحاظ دلایل پایداری و دوام ارتباط و توجه به این مساله که تعهد به عنوان حالتی روانی و فراتر از دلایل محکم برای حفظ ارتباط در نظر گرفته می‌شود انواع تعهد را از هم متمایز کردند. آنها با توجه به الگوی سرمایه‌گذاری روزبلت و بانک[۱۲] (۱۹۹۳) به بررسی عناصر عاطفی (وابستگی روانی)، شناختی (سازگاری طولانی مدت) و انگیزشی (تصمیم مبتنی بر پایداری) پرداختند. پژوهش آنها نشان داد که عنصر شناخت و ادراک به طور خاص برجسته است. اگر چه احساس وابستگی به یک شریک زندگی خاص و انگیزه برای ادامه‌ی ارتباط اهمیت دارد. برجسته‌ترین ویژگی افراد مصر برای ادامه ارتباط کشش طولانی مدت آنها به سمت ارتباط است. (اشراقی و همکاران، ۱۳۸۵) معتقدند بعد از شیدای اوایل ازدواج و پس از آنکه شور روزهای نخست فروکش می‌کند، توجه به رفاه و خوشبختی همسر، مهمترین نیروی پیوند دهنده روابط زن و شوهر می‌شود. این احساسات کم و بیش با زندگی مشترک و نقش بعدی مراقبت از فرزندان منطبق هستند. زن و شوهر در هر شرایطی در بیماری و سلامت، در قبال آسایش، ناراحتی، ثروت وفقر یکدیگر مسئولند، مسئولیت یعنی شان و معیار تعهد معیاری فراهم می‌آورد تا زن و شوهر خود یکدیگر را با آن بسنجند. گر چه بعضی از زوج‌ها در آغاز زندگی مشترک خود را نسبت به رابطه زناشویی متعهد می‌دانند، اما ممکن است میزان تعهد آنها آنقدر نباشد که در برابر طوفان‌های ناگزیر و ناشی از ناملایمات زندگی مقاومت کنند.

 

دانلود مقاله و پایان نامه

 

یکی از کارهایی که خانواده سالم انجام می‌دهد، احساس تعهد (درقبال دیگراعضای خانواده) است. در خانواده‌های قوی، اعضا نه تنها خود را وقف آسایش و بهزیستی خانواده بلکه رشد و تعالی هر یک از اعضای آن می‌کنند (استنلی[۱۳]، ۱۹۹۲). متعهد بودن در قبال خانواده مبنای صرف زمان و انرژی اعضای خانواده برای فعالیت‌هایی است که به نحوی به خانواده مرتبط می‌گردد. تعهد یعنی وفادار ماندن به خانواده و اعضای آن هنگام غم و شادی و وقایع خوشایند و ناخوشایند زندگی، تعهد هم بر مبنای احاس و عاطفه و هم بر پایه قصد ونیت استمرار دارد. زوجین و افرادی که در مورد تعهد خود در قبال دیگری و دیگران به بلوغ لازم نرسیده و رفتاری دوسوگرانه را تعقیب می‌کنند، در ازدواج و در کار کردن با دیگران دچار مشکل خواهند شد و نتیجه‌ی امر غالبا، بی‌وفایی خواهد بود (پیتمن[۱۴]، ۱۹۸۰؛ نقل از عرشی، ۱۳۸۶). با توجه به تغییر‌پذیری انتظارات پیرامون زمان ازدواج و انتقالات مربوط به آن به طور روزافزون بررسی تعهد زناشویی به عنوان یک پدیده‌ی جدا از رفتارهای مربوط به ازدواج اهمیت می‌یابد (موئن و اسمیت[۱۵]۱۹۸۶؛ نقل از عرشی). قدیمی‌ترین مدل تعهد زناشویی توسط رسبالت[۱۶]، تحت عنوان”مدل سرمایه‌گذاری”[۱۷] مطرح شد. مطابق با این مدل، تعهد زوجین نسبت به یکدیگر به سه فاکتور به هم مرتبط بستگی دارد. این فاکتورها عبارتنداز: رضایت از رابطه زناشویی، سرمایه‌گذاری در رابطه زناشویی و جایگزین‌های رابطه زناشویی. به عبارت دیگر رسبالت معتقد است که یک همسر زمانی به ازدواج خود متعهد خواهد بود که از شریکش راضی باشد، در رابطه‌اش سرمایه‌گذاری‌های زیادی انجام داده باشد و جایگزین‌های مناسب دیگری در اختیار نداشته باشد (رسبالت، ۱۹۸۰؛ نقل از عباسی، ۱۳۸۷). لیدون و کولیجیو[۱۸] (۱۹۹۷) در یک بررسی تحت ابعاد تعهد، دو نوع تعهد مطرح کردند: تعهد مشتاق و تعهد اخلاقی. تعهد مشتاق اینگونه تعریف شده است: علاقه و اشتیاق به حفظ رابطه زناشویی، لذت بردن از رابطه، احساس آرامش در زندگی مشترک و پذیرش مسئولیت برای حفظ و تداوم آن. همچنین، تعهد اخلاقی نیز در مدل آنها به این صورت تعریف شده است: مجموعه‌ای از اعتقادات و ارزشهای شخصی که به تبعیت از آنها فرد خود را مازم می‌داند تا به همسر و ازدواجش پایبند بماند که احساساتی پیرامون دلبستگی، وفاداری و وظیفه شناسی را شامل می‌شود (استرچمن و گابل، ۲۰۰۲).

 

پایان نامه ها

 

[۱]- Marital Commitment

 

[۲]- Kelley

 

[۳]- Amato

 

[۴]- Kelark

 

[۵]- Berzonsky

 

[۶]- Johnson

 

[۷]- Kayser

 

[۸]- McDonald

 

[۹]- Strachman & Ghabel

 

[۱۰]- Adams & Jone

 

[۱۱]- Arriaga & Agnew

 

[۱۲]- Rusbult & Buunk

 

[۱۳]- Stanley

 

[۱۴]- Pittman

 

[۱۵]- Moen & Smith

 

[۱۶]- Rusbult

 

[۱۷]- Investment Model

 

[۱۸]- Lydon & Kollejio

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ب.ظ ]




۲-۱-۲-۱- تعهد شخصی

 

اولین بعد تعهد زناشویی، تعهد شخصی[۱] است که عناوین مختلف از جمله: تعهد جاذبه (لوینگر، ۱۹۷۹)، تعهد عاطفی (نای[۲] و همکاران، ۱۹۷۳)، تعهد نسبت به همسر (آدامز و جونز، ۱۹۹۷)، تعهد مشتاق (لیدون و کولینجو، ۱۹۹۷)، سطح رضایتمندی (رسبالت، ۱۹۸۶)، تعهد شخصی (جانسون، ۱۹۹۹) و تعهد گرایش (استرچمن و گابل، ۲۰۰۶)، توسط محققان مختلف ارائه و تبیین شده است. تعهد شخصی به معنی علاقه و تمایل فرد برای تداوم رابطه زناشویی است که مبتنی بر جاذبه و رضایت زناشویی است (جانسون، ۱۹۹۹). لیدون و کولینجو (۱۹۹۷) با ارائه مفهوم تعهد مشتاق این بعد را اینگونه تعریف نمودند: علاقه و اشتیاق به حفظ رابطه زناشویی، لذت بردن از رابطه، احساس آرامش در زندگی مشترک و پذیرش مسئولیت برای حفظ و تداوم آن. آدامز و جونز (۱۹۹۹، ۱۹۹۷) مفاهیمی از قبیل: عشق، رضایت، فداکاری و سرسپردگی را به عنوان مولفه‌های تعهد ارائه کردند.

 

 

تعهد شخصی‌ تحت تاثیر سه مولفه قرار دارد: ۱-جذابیت همسر (عشق و علاقه به همسر)، ۲-جذابیت رابطه زناشویی (علاقه و رضایت از رابطه زناشویی)، ۳-هویت زناشویی (میزان و درجه‌ای که مشارکت یک شریک در رابطه زناشویی به عنوان خود پنداره شخصی وی در نطر گرفته می‌شود) (جانسون و همکاران، ۱۹۹۹).

 

تعهد شخصی به عنوان متغیر کلیدی است که باعث ایجاد معیاری در تعهد زناشویی می‌باشد. مک دونالد[۳] (۱۹۸۵) تعهد زناشویی را به تعهدی جهت ازدواج وتعهدی به همسر مجزا کرد.

 

۲-۱-۲-۲- تعهد اخلاقی

 

دومین بعد زناشویی، تعهد اخلاقی [۴]است که تحت عناوین مختلف از جمله: تعهد نسبت به ازدواج (مک دونالد، ۱۹۸۲)، لتزام اخلاقی (آدامز و جونز، ۱۹۹۹، ۱۹۹۷) و تعهد اخلاقی (لیدون و کولینجو، ۱۹۹۷؛ آرتیگا[۵]، ۱۹۹۱، جانسون، ۱۹۹۹)، توسط محققان مختلف ارائه و تبیین شده است. بسیاری از مدل‌های نظری تعهد بر این عقیده‌اند که تعهد زناشویی مبتنی بر یک احساس وفاداری اخلاقی به ازدواج و رابطه زناشویی است و این عقیده که ازدواج یک نهاد مقدس است (شیلدز[۶]، ۲۰۰۱). یک نهاد اجتماعی مهم که تضمین کننده مراقبت و حمایت بوده و وفاداری و پایبندی به آن ارزش شناخته می‌شود (هارمون، ۲۰۰۵).

 

به طور کلی تعهد اخلاقی تحت تاثیر سه مولفه قرار دارد: ۱-تقدس بنیان و نهاد خانواده، ۲-وفاداری به نوع رابطه زناشویی که به ارزشها واصول اخلاقی فرد اشاره دارد و فرد می‌تواند مطابق با اعتقاداتش به ازدواج خاتمه دهد یا همچنان به آن متعهد باشد و ۳-احساس دین و مرهونیت نسبت به یک همسر (هین اوم[۷]، ۲۰۰۳، نقل ازعباسی موالید، ۱۳۸۸). جانسون و همکاران (۱۹۹۱) در پژوهش خود دریافتند که دینداری و اعتقادات مذهبی عمدتا با تعهد اخلاقی زوجین همبستگی بالایی دارد. به نظر می‌رسد که اعتقادات مذهبی و گرایش به معنویت از طریق ارزشگذاری روی حفظ و بقای نهاد ازدواج و همچنین از طریق فراهم‌سازی حمایت‌های معنوی باعث تقویت و تحکیم تعهد اخلاقی زوجین در ازدواج می‌گردد (رابینسون[۸]، ۱۹۹۳؛ نقل از جانسون و همکاران، ۱۹۹۹).

 

۲-۱-۲-۳- تعهد ساختاری

 

تعهد ساختاری[۹] به عنوان سومین بعد تعهد زناشویی در بسیاری از مدل‌های نظری با عنوان جنبه اجبارآور تعهد زناشویی با اسامی گوناگون مطرح شده است که عبارتند از: تعهد اجباری (استنلی، ۱۹۸۶)، نیروهای مانع شونده (لوینگر، ۱۹۷۶)، فشار بیرونی (گرین، ۱۹۷۳)، احساس به دام افتادگی (آدامز و جونز، ۱۹۹۹، ۱۹۹۷) و تعهد ساختاری (جانسون، ۱۹۹۹، ۱۹۹۶، ۱۹۹۱). تعهد ساختاری در ازدواج به موانع و محدودیت‌های موجود در ترک رابطه زناشویی و احساس اجبار به تداوم آن رابطه اشاره دارد (هارمون، ۲۰۰۵).

 

در هسته مرکزی این بعد این عقیده وجود دارد که فاکتورهای بیرونی ازدواج اعم از فاکتورهای خیالی یا واقعی ممکن است از فسخ رابطه زناشویی و اختتام ازدواج جلوگیری کنند حتی اگر انگیزه فرد برای اقدام به طلاق و جدایی قوی باشد (شیلدز، ۲۰۰۱). برعکس تعهد شخصی، تعهد ساختاری به عنوان جنبه اجبارآور تعهد زناشویی زمانی آشکار می‌شود که رضایتمندی وجود ندارد یا کاهش یافته است در این رابطه، فرد علارغم فقدان رضایت زناشویی همچنان تمایل دارد تا به همسر و ازدواجش متعهد بماند به دلیل اجتناب از پیامدهای طلاق و از بین رفتن سرمایه‌های که در ازدواج صرف شده است. علاوه بر این موارد، زوجین ممکن است در یک ازدواج نارضایت بخش بعد از طلاق نتوانند یک همسر مناسب پیدا نمایند و حتی از نظر اقتصادی نیازمند دیگران باشند (شیلدز، ۲۰۰۱، نقل از عباسی، ۱۳۸۸).

 

[۱]- Personal Commitment

 

[۲]- Nye & etal

 

[۳]- Mc Donald

 

[۴]- Moral Commitment

 

[۵]- Artega

 

[۶]- Shields

 

[۷]- Hyn um

 

[۸]- Robinson

 

[۹]- Structural Commitment

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:51:00 ب.ظ ]




نظریه‌ها و مدل‌های مرتبط با تعهد زناشویی

 

دو دسته نظریه و مدل در رابطه با تعهد زناشویی وجود دارد (عام و خاص). در این پژوهش فقط به نظریه‌های خاص اشاره می‌شود.

 

۲-۱-۴-۱- نظریه‌ها و مدل‌های خاص در ارتباط باتعهد زناشویی

 

۲-۱-۴-۱-۱- مدل سرمایه‌گذاری رسبالت[۱]

 

مدل سرمایه‌گذاری برای اولین بار توسط رسبالت در سال ۱۹۸۰مطرح شد. این مدل بر فرایند تعهد زناشویی به اندازه شرایط زوال رابطه تمرکز دارد. طرفداران این الگو اعتقاد دارند که تعهد عامل پیش‌بینی کننده مهمی در عهد شکنی است. تعهد میزان وسوسه شدن برای عهدشکنی را کاهش می‌دهد و منابعی برای قادر ساختن افراد برای تغییر تمرکزشان از پیامدهای لذت‌خواهی بلند مدت را فراهم می‌کند. بنابراین افراد دارای تعهد بالا، احتمالا بیشتر از عهدشکنی زناشویی اجتناب می‌کنند، در حالی که افراد باسطوح تعهد پایین‌تر ممکن است بیشتر درگیر رروابط خارج از حیطه زناشویی شوند. مطابق با مدل سرمایه‌گذاری رسبالت، تعهد در زندگی زناشویی از رضایتمندی زناشویی، کیفیت جایگزین‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها متاثر می‌شود (هارمون، ۲۰۰۵).

 

 

الف: رضایتمندی زناشویی

 

رضایتمندی نوعی ارزشیابی ذهنی از پاداش‌ها و تنبیه‌های نسبی است که فرد در یک رابطه تجربه می‌کند. آنها تصریح می‌کنند که تعهد بوسیله میزان رضایتمندی ایجاد شده در رابطه تقویت می‌شود. برای اینکه افراد سطح رضایتمندی خود را تعیین کنند هزینه‌ها و پاداش‌های روابطشان را برآورد می‌نمایند. مزایا و پاداش‌های بالقوه با انتظارات فرد در مورد رابطه مقایسه می‌شود. این استاندارهای شخصی به عنوان معیار سنجش شناخته می‌شود. این سطح رضایتمندی عملکردی از سنجش سطح و نتایج رابطه کنونی است: زمانی که نتیجه به دست آمده بیشتر از سطح معیار باشد، فرد از رابطه اش خشنود است، اما زمانی که نتایج به دست آمده پایین‌تر از استانداردهای درونی باشند، عدم رضایتمندی اتفاق می‌افتد (هارمون، ۲۰۰۵).

 

ب: کیفیت جایگزین‌ها

 

دومین عامل موثر بر تعهد، خصوصیات جایگزین‌ها است که به ارزیابی ذهنی فرد از پاداش‌ها و هزینه‌هایی اشاره دارد که فرد جدا از رابطه کنونی بدست می‌آورد، مانند گذراندن وقت با دوستان و خانواده یا گذراندن وقت در خلوت و تنهایی. اساسا، خصوصیت جایگزین‌ها با احساس شادمانی بالقوه خارج از رابطه زناشویی رابطه دارد. متعاقبا، داشتن جایگزین‌های جذاب نیروی بالقوه برای کاهش تعهد زناشویی است (لی و آگنینز[۲]، ۲۰۰۳).

 

ج: سرمایه‌گذاری‌ها

 

شکل سوم تعهد، دربردارنده سرمایه‌گذاری ارتباطی است. سرمایه‌گذاری‌ها منابع بدست آمده ملموس یا واقعی هستند که احتمال زوال رابطه را به شدت کاهش می‌دهد. نمونه‌‌هایی از سرمایه‌گذاری‌های ارتباطی شامل وقت گذاشته شده، دلبستگی عاطفی، دوستان دو طرفه و مالکیت‌های مادی است. بر طبق مدل سرمایه‌گذاری همه این سرمایه‌های با ارزش در نیرومند کردن تعهد سهیم هستند (لی و آگنینز، ۲۰۰۳).

 

۲-۱-۴-۱-۲- نظریه سه وجهی عشق [۳] استرنبرگ

 

استرنبرگ[۴] (۱۹۸۷) در نظریه‌ی مثلثی عشق خود، عشق را به سه بخش قسمت می‌کند الف-اشتیاق[۵] ب-صمیمیت[۶] و ج-تعهد. [۷]

 

صمیمیت شامل خودابرازی (بی‌پرده گویی از خود) و احساسات مرتبط و هیجانات مربوط به همدیگر است، اما شور و شهوت شامل علاقه عاشقانه به یکدیگر است. انرژی منتهی به عشق رمانتیک، جاذبه بدنی و احساسات جنسی می‌تواند بعنوان شور و شهوت توصیف شود. میل جنسی ممکن است برای بعضی از زوجین سریعا بوجود آید، اما می‌تواند در یک رابطه طولانی مدت کاهش یابد. صمیمیت در طول رابطه گسترش می‌یابد و اغلب شامل وفاداری به رابطه است. بعد تصمیم- تعهد اشاره به تصمیم برای بودن با یک شریک و پرهیز از رابطه با هر فرد دیگر و حفظ رابطه قوی در مقابل سایر روابط است (یانگ و لانگ، ۱۹۸۸؛ رضایی، ۱۳۸۹).

 

صمیمیت به رفتارهایی اطلاق می‌شود، که نزدیکی عاطفی را افزایش می‌دهد. نزدیک بودن عاطفی را افزایش می‌دهد. نزدیک بودن عاطفی شامل حمایت و درک متقابل، ارتباط برقرار کردن و سهیم کردن خود، فعالیت‌ها و دارایی‌هایمان با دیگری است.

 

اشتیاق به انگیزه‌هایی اشاره دارد که به عشق رهنمون می‌شوند (مانند جذابیت و تمایلات جنسی). و به نیازهایی شامل عزت نفس، نزدیک بودن و خودشکوفایی هم اشاره دارد. اشتیاق هیجانهایی از قبیل (آرزو، شرم، تحسین واشتیاق) را نیز در برمی‌گیرد.

 

 

مطابق با این تئوری، مولفه‌های مذکور در گونه‌های مختلف عشق با هم ترکیب می‌شوند و به هم می‌آمیزند. ویژگی عشق رمانتیک، صمیمیت همراه با شور و شهوت است. ویژگی عشق ابلهانه یا ملاحت آمیز، تعهد است که تنها شور و شهوت به آن دامن می‌زند و عشق کامل یا تمام عیار آمیزه‌ای از همه این مولفه‌های سه گانه است.

 

استرنبرگ بر اساس سه مولفه‌ی تشکیل دهنده‌ی عشق، هشت نوع عشق را تعریف کرده است که عبارتند از:

 

فقدان عشق

 

در این رابطه هیچ یک از عناصر عشق حضور ندارد.

 

عشق دوستانه[۸]

 

در این ارتباط اشتیاق و تعهد کمتر است اما صمیمیت در حد بالایی حضور دارد.

 

عشق شهوانی[۹]

 

اشتیاق در این عشق بیشتر حضور دارد، اما صمیمیت و تعهد در سطح ضعیفی قرار دارد.

 

عشق پوچ[۱۰]

 

در این نوع از عشق تعهد در سطح بالا، اما میل و صمیمیت در سطح پایینی قرار دارد یا اصلا وجود ندارد.

 

عشق خیال انگیز[۱۱]

 

عشق و صمیمیت در این نوع از عشق بالا است اما تعهد در حد ضعیف است.

 

عشق مشفقانه[۱۲]

 

در این عشق صمیمیت و تعهد شدید است اما اشتیاق ضعیف است.

 

عشق ابلهانه

 

در این عشق اشتیاق و تعهد بالاست اما صمیمیت ضعیف است.

 

عشق کامل

 

این عشق سه عنصر را به طور سخاوتمند در خود جای داده است.

 

[۱]- Investment Model of Rusbuit

 

[۲]- Lee & Agnenes

 

[۳]- Triangular Theory of Love

 

[۴]- Strenberg

 

[۵]- Passion

 

[۶]- Intimacy

 

[۷]- Commitment

 

[۸]- Liking Love

 

[۹]- Infatuation Love

 

[۱۰]- Empty Love

 

[۱۱]- Romantic Love

 

[۱۲]- Compassionate

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:51:00 ب.ظ ]




تعهد زناشویی نه فقط به عنوان وضعیتی ارزشمند بلکه به عنوان وضعیتی در نظر گرفته می‌شود که باید عملی شود اگرچه به ندرت به عنوان عملی ساده در نظر گرفته می‌شود. انجام‌پذیری به میزان قابلیت دستیابی به تعهد زناشویی اشاره دارد. تعهد حاصل دو فرایند ذهنی اساسی است: موانع دستیابی به تعهد زناشویی و احتمالات غلبه بر این موانع. این مفاهیم با ایده‌های مربوط به تعهد بازدارنده و تعهد ساختاری ارتباط دارد و توجه شخص را به نقش موانع معطوف می‌کند اما یک تفاوت مهم هم دارد. همانگونه که لوینگر[۱] (۱۹۷۶) توضیح می‌دهد”نیروهای باز دارنده‌ی حاصل از موانع موجود بین افراد آنها را از هم جدا می‌کند و موانع پیرامون ارتباط افراد را به هم نزدیک می‌سازد.

 

موانع پیش روی تعهد ممکن است بیرونی یا درونی، واقعی یا خیالی باشند. توجه به دیدگاه های درونی (سارا و‌هاگز[۲]، ۱۹۹۷) به معنای تمرکز بر تصورات شخصی از موانع تعهد زناشویی است که ممکن است از نظر محققان عوامل مهمی باشندالبته عکس آن هم ممکن است روی دهد. (پرویتی و آماتور[۳]، ۲۰۰۳) موانع تهعد شامل چهار دسته: مادی، اجتماعی، روانی- عاطفی و جسمی.

 

موانع مادی عبارتند از نگرانی در مورد عدم ثبات شغلی و اجتماعی و همچنین کمبود امکانات مادی از قبیل خانه و ماشین. تعداد زیادی از مردان (۸۵/.) به عوامل مادی اشاره می‌کنند اما بیشتر از نیمی از زنان (۵۳/.) این نوع مانع را در اظهاراتشان پیرامون موانع ازدواج خودشان و دیگران ذکر می‌کنند. موانع اجتماعی یکی دیگر از موانع تعهد زناشویی است. این مانع به دو دسته تقسیم می‌شوند: موانع دسته اول شامل: جنس (مردان به سختی محبت خودشان را نشان می‌دهند). تمایلات جنسی، سن (هر چه سن افراد بالاتر رود سخت‌تر به ازدواج وتعهد تن می‌دهند). مذهب، طبقه‌ی اجتماعی، نژاد و قومیت. دومین مانع اجتماعی به ارتباط با دیگران ارتباط دارد و فشارهای اجتماعی، الگوهای مخالف ازدواج، تصور عدم حمایت از سوی افراد مهم خانواده و تاریخچه و پیشینه‌ی خانوادگی به خصوص طلاق از جمله موانع اجتماعی نوع دوم هستند. همچنین بالای ۹۰ درصد از افراد موانع تعهد را روانی-عاطفی ذکر کرده‌اند، این عوامل شامل عاطفه و شخصیت (کمبود عاطفه و عدم آمادگی روانشناختی) می‌شوند.

 

 

 

۲-۲- گفتار دوم: تاب‌آوری

 

۲-۲-۱- تعریف تاب‌آوری[۴]

 

روان‌شناسی مثبت ‌نگر به جای توجه به آسیب‌های روانشناختی و ترمیم آنها به سوی بهینه کردن کیفیت زندگی است (سلیگمن[۵]، ۲۰۰۲؛ نقل از جوکار). در این میان تاب‌آوری جایگاه ویژه‌ای در حوزه‌های روان شناسی تحول، روانشناسی خانواده، بهداشت روانی یافته است به طوری که هر روزه برشمار پژوهش‌های مرتبط به این سازه افزوده می‌شود (سامانی و همکاران، ۱۳۸۶). تاب‌آوری ظرفیت بازگشتن از دشواری پایدار و ادامه‌دار و توانایی در ترمیم خویشتن است. این ظرفیت انسان می‌تواند باعث شود تا او پیروزمندانه از رویدادهای ناگوار بگذرد و علیرغم قرار گرفتن در معرض تنش‌های شدید، وابستگی اجتماعی، تحصیلی و شغلی او ارتقا یابد. تاب‌آوری نوعی ویژگی است که از فردی به فرد دیگر متفاوت است و می‌تواند به مرور زمان رشد کند یا کاهش یابد و بر اساس خود اصلاح‌گری فکری و عملی انسان، در روند آزمون و خطای زندگی شکل می‌گیرد‌. استامفر[۶] (۲۰۰۱) تاب‌آوری از دیدگاه روانشناختی بعنوان الگویی از فعالیت‌های روانشناختی توصیف می کند که انگیزه‌ای قوی را برای مواجهه با ایجاب‌های بی‌اندازه را فراهم می‌کند و انرژی دهنده رفتار‌های هدفمند برای سازگاری و بازگشت به حالت نخستین است و با هیجان‌ها و شناخت‌ها همراه می‌گردد. استامفر تاکید داشت تاب‌آوری یک خصیصه شخصیتی نیست، باله تاب‌آوری بر الگوی ثابتی از رفتار اشاره دارد که به یک موقعیت و بافت خاص مربوط می‌باشد. به نظر استامفر تاب‌آوری در نتیجه تعامل پیچیده بین فرد و سیستم خانواده‌‌اش، جامعه، محیط وخلاصه جهانی می‌باشد. محققان تاب‌آوری و آسیب‌پذیری را دو قطب متضاذ یک پیوستار می‌دانند. آسیب‌پذیری به افزایش احتمال پیامدهای منفی در برابر خطرات اطلاق می‌شود. (فرگوسن و زمیرمن[۷]، ۲۰۰۵؛ نقل ازجوادی). گارمزی و ماتسن[۸] (۱۹۹۱) تاب‌آوری را یک فرایند، توانایی، یا پیامد سازگاری موفقیت‌آمیز علی رغم شرایط تهدید کننده، تعریف نموده‌اند. تاب‌آوری صرف مقاومت منفعل در برابر آسیب‌ها یا شرایط تهدید کننده نیست بلکه فرد تاب‌آور، مشارکت کننده فعال و سازنده محیط پیرامونی خود است. تاب‌آوری قابلیت فرد در برقراری تعادل زیستی- روانی- معنوی، در مقبل شرایط مخاطره‌آمیز می‌باشد (کانر و دیویدسون[۹]، ۲۰۰۳). اصطلاح تاب‌آوری موضع‌گیری مثبت افراد را به استرس و بحران توصیف می‌کند و آن را به صورت قابلیت فرد برای سازگار شدن با استرس‌های شخصی و عوامل خطرزا در سطح محیط خانواده و جامعه نظیر فقر و جنگ تعریف کرده‌اند (ورنر و اسمیت[۱۰]، ۱۹۸۲؛ فروغی؛ ۱۳۸۹). با وجودی که تعاریف تاب‌آوری ممکن است متنوع باشند، اکثر محققان معتقد‌اند که افراد در عوامل مشابهی مشترک‌اند. برخی از این عوامل مشترک عبارتند از: هوش بالاتر، تازه‌جویی پایین‌تر، تعلق کمتر به همسالان بزهکار و عدم سوء مصرف مواد و بزهکاری. محققان ویژگی‌های مشترک دیگری نیز در افراد تاب‌آور بررسی کرده‌اند که عبارتند از: خود مختاری بالاتر، استقلال، همدلی، تعهد به کار، جدیت، مهارتهای حل مسئله خوب و روابط خوب با همسالان (ایساکسون[۱۱]، ۲۰۰۲). تاب‌آوری به عنوان توانایی عبور از دشواری‌ها و غلبه برشرایط سخت زندگی تعریف شده است (جکسون[۱۲]، ۲۰۰۷). نیومن و همکاران[۱۳] (۲۰۰۳) بیان می‌کنند که افراد تاب‌آور می‌توانند به انواع شرایط استرس‌زا چیره شوند و سلامت روانی خود را حفظ نمایند. تاب‌آوری محدوده‌ی تحقیقی جالب توجهی است که به بررسی توانایی ذاتی فرد می‌پردازد. استعدادی که باعث می‌شود شخص در مواجهه با بحران مسیر رشد و شکوفایی را بپیماید. (ریچاردسون، ۲۰۰۲؛ نقل از فروغی)

 

 

گارمزی، ورنر و اسمیت (۲۰۰۵؛ نقل از قمرانی، ۱۳۸۹) عوامل موثر بر تاب‌آوری را به سه دسته‌ی عوامل کلی تقسیم کرده‌اند.

 

اولین عامل: نقش خلق و صفات شخصیتی در حفاظت افراد می‌باشد. در این خصوص می‌توان به نقش توانایی‌های شناختی، سطح فعالیت فرد، پاسخ مثبت به دیگران و تفکر فرد در برخورد با یک موقعیت جدید، اشاره نمود.

 

دومین عامل: نقش خانواده است. بر اساس تحقیقات، خانواده‌هایی که گرم و منسجم هستند می‌توانند نقش عوامل حفاظتی را برای کودکان داشته باشند.

 

 

سومین عامل: وجود حمایت‌های اجتماعی برای کودکان است. حمایت‌هایی نظیر معلمان، مراقبان، والدین، مذهب و گروه های اجتماعی می‌توانند کودک را در مواجهه با استرس‌ها مقاوم سازد.

 

تاب‌آوری یعنی؛ در شرایط آسیب‌زا پرورش یافتن؛ اما آسیب ندیدن و به رشدی بیش از پیش دست یافتن (شکیب، ۱۳۸۷).

 

عوامل و ویژگی‌های مختلف، اعم از درونی و بیرونی که در تاب‌آوری افراد تاثیر ویژه‌ای دارند شامل:

 

۱- توانایی‌ها و ویژگی‌های فردی

 

– داشتن توان اجتماعی (تفاهم، انعطاف‌پذیری فرهنگی، همدلی، مهربانی، مهارت‌های ارتباطی و شوخ طبعی، هوش هیجانی).

 

– قدرت حل مسئله (برنامه‌ریزی، یاری جویی، تفکرانتقادی و خلاق).

 

– مهارت خود‌گردانی (احساس هویت، خودکارآمدی، خودآگاهی، تسلط بر وظایف و کنره‌گیری سازگارانه از شرایط منفی).

 

– هدف داشتن و باور به آینده‌ای روشن (هدف‌گیری، آرمان‌های تحصیلی، خوش بینی، اعتقاد دینی و روابط معنوی).

 

نتیجه این که: تاب‌آوری صرفا پدیده‌ای ژنتیکی یا ارثی نیست که فقط انسان‌های بزرگ دارای آن باشند؛ بلکه پدیده‌ای فطری است که می‌تواند به خود اصلاح‌گری و تغییر فرد منجر گردد.

 

۲- عوامل محافظت کننده‌ی محیطی

 

– پیوند مهربانانه‌، که به هم دردی، درک متقابل، احترام و علاقه‌مندی می‌انجامد.

 

– امیدواری، که باعث می‌شود تا کودک یا نوجوان تاب‌آوری ذاتی خود را باور کند و در رویارویی با مشکلات و آسیب‌ها، به جست و جو و کشف توانمندی‌هایش برآید.

 

– یافتن فرصت‌هایی برای مشارکت معنادارکه جهت گفتن و شنیدن، تصمیم‌گیری، مسئولیت‌پذیری و تاثیرگذاری افراد با استعداد بر اجتماع اجتناب ناپذیر است.

 

۳- دانش لازم برای عمل

 

– رویارویی با عوامل تنش‌زای بیرونی در بافت اجتماع مثل: نژادپرستی، جنگ و فقر، افزون طلبی صاحبان قدرت.

 

– کسب دیدگاه و منطق نیرومند، برای خروج از نگرش تنگ و تاریک علوم رفتار اجتماعی و نیل به نقاط قوت نوجوان، خانواده‌های آنان، مدارس و اجتماعات با دیدگاه ارتقاء نگر.

 

– ممانعت از رفتارهای کلیشه‌ای افراطی، زدن برچسب، در معرض خطر بودن، پرخطر بودن.

 

۴- تمرکز بر رشد انسان

 

– تاب‌آوری فراتر از مرزهای تاریخی، جغرافیایی، طبقاتی و نژادی، عمل می‌کند؛ به عبارتی، تاکید آن بر انسان‌گرایی است؛ یعنی رشد و بهبود تاب‌آوری، چیزی بجز فرایند رشد سلامت انسان به طور کلی نیست.

 

– خود آگاهی طبیعی (فطرتی بیولوژیک برای رشد و کمال).

 

۵- تاکید بر فرایند نه برنامه

 

روتر معتقد است، عبارت “فرایند محافظت کننده” که حاوی طبیعت پویای تاب‌آوری است، به جای عبارت “عوامل محافظت کننده” معنای روشن‌تری دارد و به جای تمرکز بر محتوا به بافت توجه دارد. هم چنین معتقد است: رشد، عبارت است پرسش درباره‌ی ارتباطی که میان شما، به عنوان یک فرد، و محیطی که در آن زندگی می‌کنند، شکل می‌گیرد‌. بنابراین تمام امید ما آن است که این ارتباط، تغییر و ارتقاء یابد و این که ببینیم کودکانی که در محیطی نامطلوب پرورش یافته‌اند، محکوم به تحمل منفعلانه‌ی این محیط نیستند و نهایتا ناکارآمد نخواهند بود (شکیب، ۱۳۸۷). عامل دیگری که بر تاب‌آوری تاثیر دارد، باورهای مذهبی است. اثرات بالقوه باورهای مذهبی منجر به کنار آمدن و مقابله با حوادث آسیب‌زا می‌شود. مطالعه نقش باورهای مذهبی بر تاب‌آوری در برابر ضربه‌ها و آسیب‌ها می‌تواند فهم ما را از انطباق مثبت با حوادث افزایش دهد. از طریق مذهب است که انسان در می‌یابد که بین او و وجود متعالی و برتر مطلق، ارتباط وجود دارد و این رابطه یا از طریق قلب یا از روی عقل و یا بوسیله اجرای مراسم و اعمال مذهبی برقرار می‌گردد. در نتیجه باور مذهب است که حس می‌کنیم هر گاه با قدرتی مافوق خود ارتباط برقرار کنیم می‌توانیم خود را از ناآرامی‌ها و ناراحتی‌ها نجات دهیم (توانبخش، ۱۳۸۵). در همین راستا گارمزی[۱۴] (۱۹۸۵) عوامل پیش‌بینی کننده تاب‌آوری را در سه شاخه گسترده مورد بررسی قرار داد.

 

۱- عوامل سطح فردی: خصوصیات و مهارت‌هایی که در فرد قرار داد، نظیر هوش و عزت نفس.

 

۲- عوامل سطح خانواده: ویژگی‌های محیط خانواده نظیر حمایت والدین و انسجام خانوادگی.

 

۳- عوامل سطح جامعه: آنچه در درون مدرسه، محیط و اجتماع قرار دارد، نظیر فعالیت‌های فوق برنامه درسی قابل دسترس بودن نظام حمایتی بیرونی و شرکت در فعالیت‌های اجتماعی. گارمزی و همکاران (۱۹۹۱) تاب‌آوری را با سه دیدگاه زیر توصیف می‌کنند:

 

۱- پیامد خوب بدون توجه به موقعیت استرس زا.

 

۲- حفظ شایستگی و صلاحیت در شرایط بحران زا.

 

۳- بهبودی و برگشت به حالت اولیه بعد از تجربه‌ی رویداد استرس آور.

 

تاب‌آوری بیانگر ظرفیت افراد برای سالم ماندن و مقاومت و تحمل در شرایط سخت و دشوار است (پولاد چنگ و موسوی، ۱۳۸۷). البته تاب‌آوری تنها پایداری در برابر آسیب‌ها یا شرایط تهدید کننده نیست، بلکه شرکت فعال و سازنده در محیط پیرامونی خود است. از جمله عواملی که بر تاب‌آوری موثر هستند می‌توان به اعتماد به نفس بالا، مهارت‌های مثبت حل مسئله، پیوند قوی با مدرسه، داشتن گروه همسالان عاری از مواد، هوش بالاتر، داشتن مرکز کنترل درونی و مهارت‌های ارتباطی سازنده اشاره کرد (بلوم، ۱۹۹۸؛ ومر، ۲۰۰۰؛ نقل از کیانی دهکردی و همکاران، ۱۳۸۴). خود تاب‌آوری به عنوان یکی از سازه‌های اصلی شخصیت برای فهم انگیزش، هیجان و رفتارمفهوم‌سازی شده است (بلاک[۱۵]، ۲۰۰۲؛ نقل از رحیمیان، ۱۳۸۷). با توجه به پژوهش‌های (لازاروس[۱۶]، ۲۰۰۱) انسجام خانوادگی تاب‌آوری را در افراد افزایش می‌دهد. می‌توان گفت که هر چه محیط خانوادگی انسجام بیشتری داشته باشد، افراد خانواده در محیط‌های تنش‌زا و سخت برای مقابله با مشکلات از خانواده بیشتر کمک می‌گیرند و در چنین مواقعی خانواده برای افراد به عنوان یک عامل محافظتی و حمایتی در مقابل خطرات عمل می‌کند.

 

[۱]- Levinger

 

[۲]- Surra & Hughes

 

[۳]- Previti & Amato

 

[۴]- Resilience

 

[۵]- Silliman

 

[۶]- Strumpfer

 

[۷]- Fergus. S & Zemmerman. M. A

 

[۸]- Garmezy. N & Masten

 

[۹]- Conner, K. M., & Davidson, J. R. T

 

[۱۰]- Werner & Smith

 

[۱۱]- Issacson

 

[۱۲]- Jackson

 

[۱۳]- Newman,R

 

[۱۴]- Garmzy

 

[۱۵]- Block & Block

 

[۱۶]- Lazaruz, M

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:50:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم