کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



از یک جهت مغز انسان شامل دو فکر و دو نوع مختلف هوش است. عقلانی و هیجانی. این دو نوع هوش که به شکل اساسی با یکدیگر اختلاف دارند با عمل متقابل زندگی فکری ما را تشکیل می‌دهند.

 

افکار عقلانی و هیجانی تواناییهای( استعدادهای ) نیمه مستقلی هستند، که هر کدام انعکاس عملکرد یک مدار خاص و در عین حال مرتبط در مغز می‌باشند. مکمل بودن سیستم لیمبیک و نئوکورتکس بخصوص آمیگدال و لوبهای پره‌فرونتال بدین معنی است که هر کدام از این دو نوع هوش شریک مساوی در زندگی فکری هستند.

 

در اکثر قسمتها، افکار عقلانی و هیجانی به شکل جفت عمل می‌کنند – هیجان در عملکردهای فکر عقلانی مشارکت داشته و آن را آگاه می‌سازد و فکر عقلانی ورودیهای هیجان را تصفیه کرده و گاهی از بین آنها انتخاب می‌کند-.

 

هنگامیکه هر دوی این شرکاء تقابل خوبی داشته باشند هم هوش هیجانی و هم توانایی عقلانی ارتقاء می یابد.

 

منتهای مراتب، ارتباط کمی‌بین IQ و جنبه‌های خاصی از هوش هیجانی وجود دارد بطوریکه این ارتباط آنقدر کم است که به طور مشخص ایندو را مقدار زیادی مستقل کرده است. وقتی افراد با IQ بالا در زندگی اشتباه می‌کنند و افراد با IQ متوسط به شکل شگفت انگیز عمل می‌نمایند، تفاوت اغلب ممکن است مربوط به هوش هیجانی باشد. افراد با IQ بسیار بالا اما هوش هیجانی پایین یا IQ پایین و هوش هیجانی بسیار بالا نسبتاٌ نادر هستند و تواناییها در هر دو حوزه، توزیع بهنجاری دارد .(۴)

 

 

 

تعاریف و مدلهای هوش هیجانی :

 

در حال حاضر دو رویکرد عمده در زمینه هوش هیجانی مطرح و تعاریف و              مدل های هوش هیجانی در حوزه این دو رویکرد ضابطه بندی شده اند :‌

 

الف ) رویکرد توانایی(ability approach) مبتنی بر مهارتهایی که هوش هیجانی را به مشابه یک هوش مبتنی بر هیجان در نظر می‌گیرند .

 

ب ) رویکرد مختلط(mixed approach) ( مبتنی بر توانایی و سایر ویژگی ها مانند انگیزش و حالت های هوشیاری ) که هوش هیجانی را با سایر مهارتها و ویژگیها

 

مانند سلامت، انگیزش و توانایی برقراری رابطه با دیگران ترکیب می‌کند.

 

تعاریف اولیه هوش هیجانی در قالب رویکرد توانایی، توسط مایر و سالووی در سال ۱۹۹۰ بیان گردید. این تعاریف یک رویکرد دو بخشی ( شامل پردازش اطلاعات هیجانی عمومی، و مهارتهای درگیر در چنین پردازشی ) را برای بیان مفهوم هوش هیجانی به کار برده اند.

 

پایان نامه

 

اولین نسخه تعریف که توسط مایر و سالووی بیان گردید، عبارت بود از « نوعی پردازش اطلاعات هیجانی شامل ارزیابی صحیح هیجان ها در خود و دیگران، تظاهر مناسب هیجان، و تنظیم انطباقی هیجان به شکلی که موجب تقویت زندگی می‌شود. ». سپس مایر، کاروسو[۱] و سالووی در سال ۱۹۹۹ این مفهوم را با حفظ شکل دو سنجشی آن گسترش داده و هوش هیجانی را بدین صورت تعریف نمودند : « هوش هیجانی بر توانائی شناسایی معانی هیجان ها و روابط بین آنها و استدلال و حل مسئله مبتنی بر آنها اشاره دارد هوش هیجانی با ظرفیت درک هیجان ها، درونسازی احساسات مرتبط با هیجان، فهم اطلاعات هیجان ها و اداره آنها سروکار دارد. (۱)

 

در پی عمومیت یافتن مفهوم هوش هیجانی، تعریف آن نیز به طور اساسی تغییر یافت. در تعریف گلمن در سال ۱۹۹۵، هوش هیجانی واجد پنج حوزه زیر گردید :‌آگاهی از هیجان های خود ، مدیریت هیجان ها ، خود انگیزی ، شناسایی هیجان ها در دیگران و اداره روابط. با این تغییر مختصر، توجه مؤلفان در تعریف هوش هیجانی به سمت مفهوم انگیزش درروابط اجتماعی ( اداره روابط ) تغییر جهت یافت. این تغییر مفهومی موجب شد که توانایی فهم و پردازش هیجانی با برخی از ویژگیهای دیگر ترکیب شود و یک رویکرد در حوزه هوش هیجانی به نام رویکرد مختلط به وجود آید.

 

 

در قالب همین رویکرد مختلط، یک مدل متفاوت دیگر توسط بار – ان در سال ۱۹۹۷ ایجاد و هوش هیجانی را شامل :‌« مجموعه ای از توانایی ها ،‌کفایت ها و مهارت های غیر شناختی که توانایی فرد را برای کسب موفقیت در مقابله با اقتضائات و فشارهای محیطی تحت تأثیر قرارمی‌دهد »، تعریف نمود.(۱)

 

 

 

مدل هوش هیجانی مایر و سالووی ( ۱۹۹۰ و ۱۹۹۹ )

 

آنها آغاز گران نظریه هوش هیجانی هستند و زمانی که برای نخستین بار این مفهوم  را به کار بردند، مقصود آنها این بود که توجه روشن تری نسبت به رابطه بین هیجان و شناخت ( استدلال ) ایجاد کنند. نوشته های آنها در این زمینه به میزان زیادی بر نظریه‌های بعدی نفوذ داشت و پایه ای برای اکثر تحقیقات علمی و تأمل در این مفهوم بوده است.

 

دراین مدل، هوش هیجانی  به عنوان « توانایی درک و تظاهر هیجان ها و فهم و به کارگیری هیجان ها و اداره هیجان ها جهت تقویت رشد شخصی» تعریف می‌شود. اما اخیراٌ سالووی و مایر در تجدید نظر در مورد تعریف اولیه خود، این بحث را مطرح کردند که این تعریف بر « تفکر در مورد احساسات » تأکید ناکافی دارد.

 

بنابراین، آنها در یک تعریف تجدید نظر شده و پیچیده هوش هیجانی را براساس کفایت های اختصاصی آن شامل :

 

    • توانایی درک، ارزیابی و ابراز هیجان به شکل صحیح

 

    • تسهیل هیجانی تفکر

 

    • فهم و تحلیل اطلاعات هیجانی، و به کارگیری آگاهی هیجانی

 

  • توانایی تنظیم هیجان ها جهت ارتقاء رشد هیجانی و عقلانی و سلامت ،‌تعریف نمودند.

 

 

چارچوب هوش هیجانی : ( جدول مایر و سالووی ۱۹۹۹ )

 

    • ادراک، ارزیابی، و تظاهر هیجان

 

    • توانایی شناسایی هیجان در حالات جسمانی و روانشناختی خود

 

    • توانایی شناسایی هیجان در سایر افراد

 

    • توانایی ابراز صحیح هیجان ها، و بیان نیازهای مرتبط با آن احساسات

 

  • توانایی تمایز بین درستی یا نادرستی و صحت و سقم ابراز احساسات

 

 

 

 

 

 

    • تسهیل هیجانی تفکر

 

    • توانایی هدایت مجدد و تقدم بخشی به تفکر خود بر پایه احساسات مرتبط با موضوعات، رویدادها و سایر افراد

 

    • توانایی ایجاد رقابت بین هیجان های زنده برای تسهیل قضاوت ها و خاطرات مرتبط با احساسات

 

    • توانایی تسلط بر نوسانات خلقی به منظور آغاز دیدگاه های گوناگون

 

    • توانایی یکپارچه سازی این چشم اندازهای القاء شده از طریق خلق

 

  • توانایی استفاده از حالت هیجانی جهت تسهیل حل مسأله و خلاقیت

 

 

    • فهم و تحلیل اطلاعات هیجانی ؛ به کارگیری آگاهی هیجانی

 

    • توانایی فهم نحوه ارتباط بین هیجان های مختلف

 

    • توانایی درک علل و پیامدهای احساسات

 

    • توانایی تعبیر احساسات مرکب، مانند ترکیب هیجانی و حالات احساسی متضاد

 

  • توانایی فهم و پیش بینی انتقال های احتمالی بین هیجانها

 

 

 

 

    • تنظیم هیجان

 

    • توانایی پذیرش احساسات، شامل هر دو احساس خوشایند و ناخوشایند

 

    • توانایی بازنگری و تفکر در مورد هیجان ها

 

    • توانایی درگیر شدن، تداوم و رها شدن از یک حالت هیجانی، بسته به قضاوت در مورد سودمندی و ارزش اطلاعاتی آن

 

  • توانایی اداره هیجان های خود و دیگران

در واقع این مدل چهار رشته ای اساس دیدگاه جالب ماری و سالووی را تشکیل می‌دهد(۷)

 

در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت که مایر و سالووی هوش هیجانی را به عنوان توانایی و استدلال در باره هیجانها تعریف می‌کنند. از نظر آنها، هوش هیجانی نقش مهمی‌در بسیاری از حوزه های زندگی، بازی می‌کند، اما سایر مهارت ها و کفایت ها نیز مهم هستند. بنابراین، توانایی شخص برای انطباق و مقابله در زندگی به کار کرد های یکپارچه ظرفیت های هیجانی و عقلانی او بستگی دارد. هوش هیجانی، توانایی به کارگیری هیجانها برای کمک به حل مسائل و داشتن یک زندگی مؤثرتر است. هوش هیجانی بدون هوش یا هوش بدون هوش هیجانی، تنها بخشی از یک راه حل است. در واقع پژوهشگران اصرار ندارند که هوش هیجانی بیش از هوش عمومی‌در پیش بینی « موفقیت » اهمیت دارد ،‌در هر حال، آن چه پژوهش ها نشان داده اند این است که هوش هیجانی احتمالاً جایگاهش را به عنوان یک عامل پیش بینی کننده مهم در کنار سایر متغیرهای مهم روانشناختی حفظ خواهد کرد.

 

 

 

رویکرد مختلط (Mixed model) : که مبتنی بر توانایی و سایر ویژگی ها مانند انگیزش و حالت های هوشیاری است که هوش هیجانی را با سایر مهارت ها و ویژگی ها مانند انگیزش و توانایی برقراری رابطه با دیگران ترکیب می‌کند.

 

در پی عمومیت یافتن مفهوم هوش هیجانی، تعریف آن به طور اساسی تغییر یافت. در تعریف گلمن در سال ۱۹۹۵، هوش هیجانی واجد پنج حوزه زیر گردید :‌

 

آگاهی از هیجان های خود، مدیریت هیجان ها، خود انگیزی، شناسایی هیجانها در دیگران واداره روابط. با این تغییر مختصر، توجه مؤلفان درتعریف هوش هیجانی به سمت مفهوم انگیزش ( خود انگیزی ) و روابط اجتماعی ( اداره روابط ) تغییر جهت یافت. این تغییر مفهومی موجب شد که توانایی فهم و پردازش هیجانی با برخی از ویژگی های دیگر ترکیب شود و یک رویکرد جدید در حوزه هوش هیجانی به نام رویکرد مختلط به وجود آید.

 

در قالب همین رویکرد مختلط، یک مدل متفاوت دیگر توسط بار – ان در سال ۱۹۹۷ ایجاد و هوش هیجانی را شامل :‌« مجموعه ای از توانایی ها و کفایت ها و مهارت های غیر شناختی که توانایی فرد را برای کسب موفقیت در مقابله با شرایط و فشارهای محیطی تحت تأثیر قرار می‌دهد، تعریف نمود.(۷)

 

گسترش مطالعات در زمینه تعریف و تبیین هوش هیجانی با تلاش هایی جهت سنجش عینی این مفهوم نیزتوأم بوده است.  بنابر توصیه بار – ان کسانی که درصدد تعریف و سنجش مفهوم هوش هیجانی هستند، بایستی تا حد امکان این مفهوم را روشن، دقیق و عملیاتی تعریف کنند. در نتیجه  این رویکرد موجب می‌شود که مفهوم هوش هیجانی ملموس تر شده و فهم، سنجش و کاربرد آن آسان‌تر گردد.

 

نکته اساسی در تعریف و مدل سازی هوش هیجانی این است که مفهوم جدید و چالش برانگیزی بوده و طبیعی است که نمی توان بین پژوهشگران توافق یا همگرایی زیادی را انتظار داشت. با وجود این، می توان از طریق نظری به یکپارچه سازی و همگونی رویکردهای مختلف تحت عنوان هوش هیجانی مبادرت نمود. بدین معنی که از یک رویکرد هوش هیجانی به عنوان یک هوش، مجموعه ای از استعدادهای هیجانی را در نظر می‌گیرد و در نتیجه می تواند به عنوان معادلی برای بهره هوشی ( IQ ) به حساب آید. از سوی دیگر هوش هیجانی به عنوان مجموعه ای از کفایت هایی اکتسابی، بررسی چگونگی سازگاری با محیط اش را امکان پذیر می‌سازد. (۷)

 

[۱] – Caruso,L

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1399-06-07] [ 09:09:00 ب.ظ ]




یکی از برجسته ترین نظریه پردازان هوش هیجانی دانیل گلمن است که در ابتدا نظریه خود را با الهام از یافته های مایر و سالووی پایه ریزی نمود، اما وی رویکرد خود را بسط داده و مولفه های زیادی را وارد چارچوب نظری خود کرد. گر چه برخی شباهت ها و پیوستگی بین نظریه گلمن و نظر مایر و سالووی وجود دارد، اما در عین حال برخی تفاوت های مهم نیز بین آنها دیده می‌شود.

 

 

به عنوان مثال، مدل هوش هیجانی گلمن شامل مؤلفه هایی مانند انگیزش و همدلی نیز هست، و اینها عواملی هستند که مایر و سالووی معتقدند فراسوی مرز هوش هیجانی قابل گسترش اند.

 

گلمن در سال ۱۹۹۵ در کتاب معروف « هوش هیجانی » خود پنج حوزه اصلی شامل « آگاهی از هیجان های خود، مدیریت هیجان ها، خود انگیزی، شناسایی هیجان های دیگران و اداره روابط» برای هوش هیجانی مشخص نمود. او سپس در سال ۱۹۹۸ رویکرد  اولیه خود را گسترش داد تا مهارت های بیشتری را شامل شود و در نهایت مدل هوش هیجانی خود را مشتمل بر ۲۵ کفایت اصلی در پنج مقیاس ، پایه ریزی نمود. به نظر گلمن هوش هیجانی هم شامل عناصر درونی و هم عناصر بیرونی است. عناصر درونی مولفه هایی از قبیل خود انگاره، خود آگاهی ،‌احساس استقلال و توانمندی، خود شکوفایی و ابراز  وجود را در بر می‌گیرد و عناصر بیرونی روابط بین فردی، سهولت در همدلی و احساس مسئولیت را شامل می‌شود. هم چنین هوش هیجانی شامل ظرفیت پذیرش واقعیات، انعطاف پذیری، توانایی حل مشکلات هیجانی و توانایی مقابله با استرس و تکانه هانیزهست.

 

مقاله - متن کامل - پایان نامه

 

گلمن معتقد است که کفایت های هوش هیجانی برای مدیریت خود هیجان و اداره روابط بسیار اساسی هستند وی بر این عقیده است که افراد برای برتری یافتن بر این چالش ها باید مؤلفه های هوش هیجانی خود را پرورش دهند. این مولفه ها عبارتند از :

 

  • خود آگاهی هیجانی : شناختن احساسات هنگامیکه به وجود می آیند رکن  اصلی هوش هیجانی است. توانائی کنترل لحظه به لحظه احساسات، کلید بصیرت روان شناختی و درک خویشتن، است. افرادی که به احساسات و هیجانات خود اطمینان بیشتری دارند، مهارت بیشتری در کنترل و هدایت وقایع زندگی از خود نشان می‌دهند.

آگاهی از هیجانات باعث اطمینان بیشتر به ویژه هنگام اخذ تصمیم های مهم زندگی مانند انتخاب همسر یا یک حرفه  می‌شود.

 

گلمن ( ۱۹۹۵ ) خودآگاهی را ریشه و اساس سایر مولفه های هوش هیجانی می‌داند و آن را چنین تعریف می‌کند :‌« درک عمیق و روشن از احساسات، هیجان‌ها، نقاط ضعف و قوت، نیازها و سائق های خود ». وی معقتد است افرادی که سطح خودآگاهی بالاتری دارند به دلیل شناخت توانائی خود، همیشه از اعتماد به نفس و عزت نفس بالاتری نیز برخوردارند. این افراد در کارهای خود دقیق بوده و امید واری آنها غیر واقع بینانه نمی‌باشد و مسؤلیتی را قبول می‌کنند که درحد توان آنها باشد. همچنین این افراد با خود و دیگران صادق بوده و به خوبی می‌دانند که هر احساس تا چه اندازه بر آنها و اطرافیان تأثیر می‌گذارد.

 

  • مدیریت ( کنترل ) هیجان ها : ابراز واکنش های هیجانی مناسب، قابلیتی ( استعدادی ) است که براساس خودآگاهی بنانهاده می‌شود. توانایی تعدیل عواطف منفی مانند اضطراب، خشم و افسردگی یک مهارت هیجانی ضروری است. انعطاف پذیری هیجانی به شخص در غلبه بر مشکلات و موانع اجتناب ناپذیر زندگی یاری می رساند. افرادی که فاقد توانایی خود تنظیمی [۱] هیجانی هستند، دائما ٌ در معرض احساس پریشانی به سر می‌برند.

خود تنطیمی هیجانی به معنی سرکوب هیجانها و یا ایجاد سد دفاعی محکم در برابر احساسات و خودانگیزی نیست، بلکه بر عکس یک شیوه انتخاب برای نحوه ابراز احساسات و روش ابراز آنهاست، به شکلی که این روش ابراز بتواند هم جریان تفکر را تسهیل کند و هم از انحراف آن جلوگیری نماید.

 

  • خود انگیزش :‌توانایی تمرکز برهدفی خاص برای دستیابی به موفقیت ضروری است خود کنترلی هیجانی مانند به تاخیر انداختن ارضای نیازها و کنترل تکانه‌ها، در دستیابی به اهداف زندگی بسیار حائز اهمیت است. اشخاصی که توان مهار هیجانهایشان را دارند و علی رغم ناکامی ها امید وار و خوش بین هستند، عموماٌ در انجام وظایف خود سازنده تر و مؤثرتر عمل می‌کنند.

بسیاری از روانشناسان خودانگیزی را شرط بقاء می‌دانند. به عقیده آنان انسان سالم هیچ کاری را بدون هدف از پیش تعیین شده، انجام نمی‌دهد و برای دستیابی به هدف و یا حتی، انتخاب آن خود انگیزی لازم است. از نظر گلمن خودانگیزی زبان سائق پیشرفت است و کوشش در جهت رسیدن به حد مطلوبی از فضیلت می‌باشد. افراد خود انگیخته همواره در کارهای خود، نتیجه محور بوده و سائق زیادی برای دستیابی به اهداف و معیارهای خود دارند.

 

    • شناختن هیجانات در دیگران ( همدلی ) : همدلی یکی دیگر از مهارتهای مبتنی بر خودآگاهی هیجانی است و برای اثر بخشی روابط بین فردی بسیار بنیادی می‌باشد. کسانی که با سر نخ های اجتماعی ظریف به خوبی آشنا هستند، احساسات دیگران را به خوبی درک کرده ودر روابط شغلی و شخصی شان بسیار موفق ترند. گلمن همدلی را عبارت از « درک احساسات و جنبه‌های مختلف دیگران و انجام یک عمل مناسب و واکنش مورد علاقه آنان » تعریف می‌کند. این مولفه با احساس مسئولیت در قبال دیگران نسبت بیشتری دارد ،‌زیرا هر چه اطرافیان برای ما اهمیت بیشتری داشته باشند، بیشتر سعی می‌کنیم تا در مقابل آنها واکنش مناسبی نشان دهیم و شرط انجام واکنش مناسب نیز درک نوع احساس طرف مقابل است.

 

  • اداره کردن روابط ( مهارتهای اجتماعی ) : ‌هنر برقراری رابطه به مهارت مدیریت هیجان های دیگران نیازمند است. کفایت اجتماعی زمینه ساز محبوبیت، رهبری ‌و مؤثر بودن روابط بین فردی است. گلمن معتقد است افرادی که تمایل دارند در ایجاد رابطه با دیگران موثر واقع شوند، باید توانایی شناسایی، تفکیک و کنترل احساس خود را داشته باشند، سپس از طریق همدلی یک رابطه مناسب برقرار کنند.

ارتجاعی بودن سیستم عصبی تعیین کننده ظرفیت های اولیه مربوط به هر یک از      حوزه های هوش هیجانی است. هر فرد دارای مجموعه عصب شناختی زیربنایی است که تعیین کننده وضعیت مزاجی اوست ، مانند توانایی کنترل تکانه های هیجانی، کمرویی یا تحریک پذیری.

 

گر چه اساس زیر بنایی کفایت هیجانی، عصبی است ،‌اما مدارهای مغزی درگیر، انعطاف پذیرند. هر یک از این پنج حوزه به میزان زیادی مجموعه ای از عادات و                  پاسخ های آموخته شده را نشان می‌دهند، و در نتیجه می توان با روش های مناسب، آنها را بهبود بخشید. (۱)

 

[۱] – self -regulation

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:09:00 ب.ظ ]




مدل دیگر در حیطه رویکرد مختلط، مدل هوش هیجانی بار – ان می‌باشد وی مدلی چند عاملی برای هوش هیجانی تدوین کرده است. از نظر وی هوش هیجانی شامل « مجموعه ای از توانایی ها، کفایت ها و مهارت هایی غیر شناختی است که توانایی فرد را برای کسب موفقیت در مقابله با اقتضائات و فشارهای محیطی تحت تأثیر قرار می‌دهد. » وصفت هیجانی دراین نوع هوش رکن اساسی است که آن را از هوش شناختی متمایز می‌کند .

 

دانلود مقاله و پایان نامه

 

هوش هیجانی فرد یک عامل مهم در تعیین توانایی موفقیت در زندگی است و به طور مستقیم بهداشت روانی وی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. هوش هیجانی همچنین با سایر تعیین کننده های مهم ( توانایی فرد برای موفقیت در مقابله با حوادث محیطی ) مانند شرایط و پیش آمادگی های زیستی – طبی، استعداد عقلی شناختی و واقعیت ها و محدودیت های فوری در حال تغییر محیط نیز ترکیب می‌گردد. این رویکرد با دیدگاه تعاملی بم[۱] و آلن[۲] از این جهت که براهمیت تمرکز سنجش عوامل شخصی و موقعیت های محیطی در پیش بینی رفتار تأکید دارد موافق است. اپستین [۳]نیز بر این دیدگاه تأکید و بیان می‌دارد که طرح این پرسش که کدامیک از آنها ( موقعیت یا شخص ) مهم ترند، امری بی معناست، چرا که رفتار همیشه نتیجه کنش مشترک شخص و موقعیت است. رفتار همیشه در یک بافت موقعیتی رخ می‌دهد نه در خلاء. بنابراین، بحث در باره ویژگی های رفتار فرد بدون مشخص کردن موقعیتی که رفتار در آن رخ داده است، امری بی معنی است .

 

 

مدل هوش هیجانی چند عاملی بار – ان با ظرفیت عملکرد مرتبط است تا خود عملکرد ( یعنی ظرفیت برای موفقیت نه خود موفقیت)؛ این چارچوب مفهومی جامع بر گروهی از مؤلفه های عاملی ( مهارت های هیجانی ) مبتنی است و سایر مدل های موجود هوش هیجانی را نیز در بر می‌گیرد. به این معنا که این مدل تنها بر آگاهی از احساسات و استفاده از این اطلاعات برای تطابق با زندگی تأکید ندارد، بلکه در بر گیرنده مؤلفه های دیگری است که در تعیین موفقیت فرد در کنار آمدن با فشارها و اقتضائات محیطی کم اهمیت نیستند .

 

اصطلاح « موفقیت » بدان صورت که در تعریف بار – ان از هوش هیجانی آمده است، به صورت محصول نهایی تلاش ها ی فرد برای دستیابی و رسیدن به کمال تعریف شده است و بنا بر این ،‌مفهومی‌بسیار ذهنی و به طور بالقوه تحت تأثیر شرایط اجتماعی است هوش هیجانی پیش بینی موفقیت را نیز ممکن می‌سازد، زیرا نشان می‌دهد که چگونه فردی آگاهی و دانش خود را در موقعیتی بی درنگ به کار می‌گیرد.(۲)

 

بار – ان به چند دلیل اصطلاح « هوش هیجانی » را برای اشاره  به این سازه به کار برده است. اول اینکه، اصطلاح « هوش » به معنی توانائی ها، کفایت ها و مهارت های  عمده ای است که بیانگر مجموعه آگاهی فرد برای تطابق با زندگی است. اصطلاح                   « هیجانی » نیز بر تفاوت بین این نوع هوش خاص از هوش شناختی تاکید دارد.

 

بار – ان مولفه های رویکرد مفهومی خود نسبت به هوش هیجانی را که به وسیله نسخه فعلی پرسشنامه بهره هیجانی بار – ان ( EQ-I ) مورد سنجش قرار می‌گیرند، مشخص نمود که در جدول صفحه بعد فهرست شده اند :‌

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول مؤلفه های هوش هیجانی مورد سنجش در پرسشنامه EQ-I

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مؤلفه های درون فردی مؤلفه های  بین فردی مؤلفه های سازش پذیری مؤلفه های مدیریت استرس مولفه های خلق عمومی
خود آگاهی هیجانی همدلی حل مسأله تحمل فشار روانی شادکامی
ابراز وجود مسئوولیت پذیری اجتماعی واقعیت گرایی کنترل تکانه خوش بینی
احترام به خود روابط بین فردی انعطاف پذیری    
استقلال        
خود شکوفایی        

 

 

بار – ان نیز در اوایل دهه ۱۹۸۰ تحقیق جامعی برای بررسی ‌عوامل                      ( مهارت های هیجانی ) گوناگونی که تصور می‌شد ‌ساختار هوش هیجانی را می‌سازند آغاز نمود. دیدگاه او شامل چهار مرحله است :

 

۱) دسته بندی منطقی متغیرها و شناسایی عوامل کلیدی زیر بنایی که ظاهراٌ به عملکرد مؤثر و سلامت هیجانی مثبت منجر می‌شود. کشف این متغیرها بر تجارب بالینی و مرور متون بهداشت روان مبتنی بود

 

۲) تعریف عملیاتی عوامل

 

۳) ساخت پرسشنامه برای ارزیابی عوامل

 

۴) تفسیر نتایج و بکار گیری آن عوامل . اساس ارزیابی ساختار عاملی، اعتبار و پایایی پرسشنامه بار – ان  بر مبنای چنین دیدگاهی ،‌مؤلفه های رویکرد مفهومی خود نسبت به هوش هیجانی را که به وسیله ویرایش فعلی پرسشنامه بهره هیجانی بار – ان ( EQ-I ) مورد سنجش قرار می‌گیرند ،‌مشخص نمود.

 

بار – ان مؤلفه های هوش هیجانی را به صورت زیر تعریف می‌کند :‌

 

 

 

 

 

  • مولفه های درون فردی

خود آگاهی هیجانی  ( ES ) emotional self- awareness یعنی توانایی شناسایی و فهم هیجانهای خود . این مؤلفه هم بر آگاهی فرد از احساس ها و هیجان های خود و هم بر توانایی تمایز بین آنها، چرایی و آگاهی از این که چه چیزی سبب آن احساس ها شده است، تأکید دارد.

 

ابراز وجود Assertiveness(AS) ‌یعنی توانایی بیان احساس ها، باورها و افکار خود و توانایی دفاع از حقوق خود باشیوه های غیر مخرب . افراد دارای این توانایی، کمرو و باز داری شده نیستند. این افراد قادرند بدون پرخاشگری یا بد زبانی، احساس‌های مختلف خود را به طور صریح بیان کنند. برخورداری از این مهارتها برای کسب موفقیت در زندگی بسیار اساسی است. این افراد به ندرت به دلیل عواطف ناراحت کننده و بازدارنده شده، احساس محدودیت می‌کنند.

 

احترام به خود ( حرمت ذات ) ( SR ) self – regard  یعنی توانایی آگاهی، فهم، پذیرش و احترام نسبت به خویشتن . احترام به خود توانایی پذیرش جنبه‌های مثبت و امکانات درک شده شخص و نیز پذیرش جنبه‌های منفی و محدودیت های فردی و داشتن احساسات خوب نسبت به خود است.

 

خود شکوفایی ( SA ) self – actualization یعنی توانایی از قوه به فعل رساندن نیروهای درونی و عملی ساختن آنچه که شخص قصد انجام آن را دارد و احساس لذت از انجام عمل.

 

خود شکوفایی در واقع، توانایی برخورداری از یک زندگی کامل، غنی و معنی دار است و یک مهارت سرنوشت ساز در زمینه هوش هیجانی است. به این دلیل که مؤلفه مانند یک نقشه راه برای کسب موفقیت در زندگی عمل می‌کند. خود شکوفایی فرآیندی پویا و مستمر از تلاش، بر ای به حداکثر رساندن رشد توانایی ها و ظرفیت های شخصی است.

 

استقلال ‌( IN ) independence یعنی توانایی خود هدایت گری و خود کنترلی در تفکر و اعمال شخصی و رها شدن از وابستگی عاطفی. افراد مستقل در طراحی و اتخاذ تصمیم های مهم زندگی متکی به خود هستند. به هر حال این افراد قبل از تصمیم گیری در جستجوی دیدگاه دیگران بر می آیند و به آنها توجه می‌کنند. مشورت با دیگران لزوماٌ نشانه وابستگی نیست. اشخاص مستقل از اتکا به دیگران برای برآوردن نیازهای عاطفی شان پرهیز می‌کنند. مستقل بودن به میزان اعتماد به خود، نیروی درونی و به تمایل در برآوردن انتظارات و تعهدات بدون این که اسیر آنها شوند مبتنی است.

 

 

 

  • مؤلفه های بین فردی

همدلی ( EM ) ( empathy ) یعنی توانایی آگاهی از عواطف، فهم و احترام به احساس های دیگران همدلی، حساس بودن نسبت به موضوع، چگونگی و چرایی              احساس های دیگران و تفکر در باره شیوه عمل آنان است. همدل بودن به یک معنی، توانایی « خواندن هیجانی » اشخاص دیگر است. افراد همدل نسبت به دیگران علاقمند بوده و نگران و مراقب آنها هستند.

 

روابط بین فردی ( IR ) Relationship Interpersonal یعنی توانایی برقراری و حفظ روابط رضایت بخش دو سویه که با نزدیکی هیجانی، صمیمیمت و داد و ستد عواطف مشخص می‌شود.

 

رضایت دو سویه شامل تبادلات اجتماعی معنا دار است که به طور بالقوه پاداش دهنده و لذت بخش بوده و با بده بستان همراه  می‌باشد.

 

از ویژگیهای ارتباط مثبت بین فردی، توانایی صمیمت، ابراز محبت و انتقال دوستی به شخص دیگر است. این مهارت اجتماعی عموماٌ نیاز به داشتن حساسیت نسبت به دیگران، تمایل به برقراری ارتباطات و احساس رضایت از این روابط است.

 

مسئولیت پذیری اجتماعی Social Responsibility  ( RE ) یعنی توانایی شناسایی خود به عنوان یک عضو همکاری کننده ، امداد رسان و سازنده در یک گروه اجتماعی.

 

این مؤلفه، با عمل به شیوه مسئولانه ( حتی اگر فرد از آن سودی نبرد)، انجام کار با و برای دیگران ؛ پذیرش سایرین ؛ عمل، مطابق وجدان فردی و رعایت مقررات اجتماعی رابطه دارد. داشتن حساسیت بین فردی و توانایی پذیرش دیگران، در حالی که از امکانات آنان در جهت احیاء منافع جمعی استفاده می‌شود و نه منفعت شخصی، مجموعه ای از رفتارهای کلیدی افراد برخوردار از مسئولیت اجتماعی بالاست.

 

[۱] – Bem

 

[۲] -Allen

 

[۳] -Epstein

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:08:00 ب.ظ ]




حل مسأله Problem solving   ( PS ) یعنی توانایی شناسایی و تعریف مشکلات شخصی و اجتماعی، و نیز خلق و بکارگیری راه حل های بالقوه مؤثر.

 

 

حل مسأله ماهیت چند مرحله ای دارد و شامل توانایی انجام مراحل زیر است :

 

    • درک مشکل و داشتن حس اطمینان و انگیزه برای مقابله مؤثر با آن

 

 

    • تعریف و ضابطه بندی مشکل تا حد ممکن ( شامل گردآوری اطلاعات مربوط )

 

    • خلق راه حل های احتمالی فراوان و اخذ تصمیم برای اجرای یکی از آنها و انتخاب بهترین شیوه عمل و ارزیابی نتیجه آن

 

  • تکرار فرایند در صورتی که مشکل رفع نشده باشد.

حل مسأله با تمایل به انجام بهتر امور، نظم ،‌روش مند بودن و رویارویی با مشکلات به جای اجتناب از آنها مرتبط است.

 

آزمون واقعیت ‌( واقع گرایی ) ( reality test  ( RT )  یعنی توانایی ارزیابی انطباق بین آنچه که به طور ذهنی و درونی تجربه می‌شود و آنچه که به صورت بیرونی و عینی وجود دارد ( بین آنچه تجربه می‌شود و آن چه عیناٌ وجود دارد ) به عبارت      ساده تر، آزمون واقع گرایی توانایی ارزیابی صحیح موقعیت کنونی است.

 

آزمون واقعیت با مشاهده امور به آن شکلی که هستند  و نه به صورتی که شخص آرزو دارد و یا می ترسد باشند ،‌مرتبط است.

 

انعطاف پذیری ‌Flexibility  ( FL ) یعنی توانایی سازگاری با احساسات، افکار، و رفتار خود هنگام تغییر شرایط و موقعیت ها.

 

این ویژگی بر توانایی کلی فرد برای انطباق با شرایط ناآشنا، غیر قابل پیش بینی و پویا اشاره دارد. اشخاص منعطف برای ایجاد تغییر ،‌چابک، زرنگ و توانا هستند، بدون اینکه دچار عدم انعطاف باشند. توانایی در تغییر ذهنیت خود زمانی که شواهد نشان دهد فرد مرتکب اشتباه است و باز بودن و تحمل عقاید، نگرش ها، شیوه ها  و اعمال مختلف دیگران از نشانه های انعطاف پذیری بالا است.

 

 

 

  • مؤلفه های مدیریت استرس

تحمل فشار روانی Stress tolerance ( ST ) یعنی توانایی تحمل مصائب، موقعیت های فشار زا و هیجان های شدید بدون از پا درآمدن و تحلیل قوا، از طریق مقابله فعال و مثبت با فشار روانی

 

تحمل فشار روانی به معنی توانایی غلبه بر شرایط دشوار بدون احساس سختی و رنج فراوان است.

 

این ویژگی به توانایی های زیر بستگی دارد :‌

 

    • دیدگاه خوشبینانه نسبت به کسب تجارب تازه

 

    • احساس اینکه شخص قادر است با حفظ آرامش بر موقعیت کنترل و نفوذ داشته باشد.

 

  • برخورداری از ظرفیت آسودگی خاطر، حل مشکلات با حفظ آرامش و اجتناب از گریز از مقابله با مشکلات ،‌به فرد توانایی رویارویی با مسایل و بحران های زندگی را می‌دهد. تجربه اضطراب و نگرانی، سبب تضعیف کارکرد این مولفه می‌شود و موجب ایجاد ضعف در تصمیم گیری و نهایتاٌ مشکلات جدی هیجانی و جسمانی می‌گردد.

کنترل تکانه impuls control ( IC ) یعنی توانایی مقاومت یا به تعویق انداختن تکانه، سائق، یا وسوسه عمل و کنترل هیجان ها. کنترل تکانه شامل ظرفیت در پذیرش   تکانه های پرخاشگرانه، خویشتن داری و کنترل خشم، خصومت و رفتار غیر مسئولانه است.

 

 

 

  • مؤلفه های خلق عمومی

شادکامی‌happiness  HA یعنی توانایی رضایت از زندگی خود، لذت بردن از خود و دیگران، شوخ طبعی و  ابراز هیجان های مثبت

 

این مؤلفه هیجانی، شامل توانایی لذت بردن از جنبه‌های مختلف زندگی شخصی و زندگی به طور کلی است. افراد شاد، غالباٌ احساسات مثبت دارند، در منزل و محل کار راحت هستند. وقادرند از فرصت های شوخی لذت ببرند. شادکامی‌با احساسات شوق و شعف نیز رابطه دارد.

 

خوشبینی Optimism  ( OP ) یعنی توانایی دیدن بخش روشن تر زندگی و حفظ باز خورد مثبت نسبت به آن، حتی در صورت بروز مصیبت یا بدبختی.

 

خوشبینی، سنجشی از میزان امید به زندگی و داشتن رویکردی مثبت به زندگی روزمره است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:08:00 ب.ظ ]




بر اساس کارهای اخیر مایر، سالووی و کاروسو  واژه ی جامع هوش عاطفی به سه دسته توانایی ذهنی اشاره دارد که یک دسته ی آن، توانایی های بسیار اساسی است که در برگیرنده‌ی ادراک و تشخیص عواطف خود و دیگران می‌باشد، به عبارت دیگر، افرادی که از هوش عاطفی بالایی برخوردارند می‌دانند که خود یا دیگران در یک لحظه خاص، در چه نوع حالت عاطفی به سر می‌برند. بنابراین قادرند به دقت عواطف گوناگون و متفاوتی چون خشم، ترس، احساس گناه و عشق را از هم تشخیص دهند. ظاهراٌ کار آسانی به نظر می رسد که بتوانیم تشخیص دهیم که دیگران در چه نوع حالت عاطفی می‌باشند، اما به اعتقاد برخی از صاحب نظران، عواطف می توانند باعث ابهام و سرگشتگی در افراد شوند و برای افراد مختلف، معانی متفاوتی داشته باشند. مثلا ٌ یک فرد ممکن است افزایش ضربان قلب، عرق کردن کف دست و احساس سرگیجه خود را به عنوان یک حمله ی هراس یا اضطراب تلقی نماید در حالی که امکان دارد فرد دیگری آن را نشانه ی عاشق شدن خود بداند.

 

 

در حقیقت امکان دارد این علائم تنها ناشی از آشامیدن چند فنجان قهوه ی اضافی یا علائم شروع بیماری آنفولانزا باشد …

 

به اعتقاد نظریه پردازان هوش عاطفی، افرادی که از هوش عاطفی بالایی برخوردارند، هنگام تجربه نوع خاصی از حالات عاطفی، قادرند هیأت آن را به درستی تشخیص دهند، به علاوه این افراد قادرند نوع حالت عاطفی که دیگران تجربه می‌نمایند را هم تشخیص دهند. انسان ها از توانایی های گوناگونی برای این نوع تشخیص ها برخوردارند و به گونه ای متفاوت از آن ها استفاده می‌نمایند. برخی از آنان کاملاٌ به احساسات دیگران آگاه هستند و نسبت به آن ها حساسیت نشان می‌دهند و برخی دیگر کاملاٌ نسبت به احساسات دیگران بی تفاوت هستندو  حساسیتی به خرج نمی‌دهند و این که همسرشان چگونه فکر می‌کند و چه ایده یا ایده هایی دارد، مثلاٌ عصبانی است یا غمگین یا حسادت می ورزد برایشان اهمیتی ندارد.  (۳)

 

توانایی های سه گانه شامل :

 

    • توانایی دریافت و تشخیص دقیق عواطف خود و دیگران

 

    • توانایی استدلال کردن راجع به عواطف

 

  • توانایی اداره و تنظیم مؤثر عواطف

ظاهراًٌ عوامل اساسی تشکیل دهنده ی یک زمینه ی غنی عاطفی برای داشتن یک زندگی زناشویی سعادتمندانه محسوب می‌شوند.

 

در حقیقت دانستن این که چه موقع، چرا و چگونه از همسرتان معذرت خواهی کنید و نیز برخورداری از توانایی هایی چون شکیبایی، بردباری و مدارا کردن در هنگام عصبانیت، احتیاج به مهارت های عاطفی پیشرفته و سطح بالایی چون هم دلی، کنترل خود و درک عمیق نیازها و احساسات دیگران دارد. نکته ی جالب توجه در مورد این مهارت ها این است که بدانیم اینها شباهت زیادی به اجزا یا ابعاد تشکیل دهنده ی              سازه ی هوش عاطفی دارند.

 

 

هم خوانی و تجانس آشکار بین انواع توانایی هایی که هوش عاطفی را می‌سازند و توانایی هایی که لازمه ی گفتگو ها و تعاملات موفقیت آمیز زناشویی می‌باشند، ما را به این موضوع رهنمون می‌سازد که هوش عاطفی در زمینه ی ازدواج موفق و زندگی زناشویی، نقشی مهم و غیر قابل انکار دارد.

 

 

 

ادراک عاطفی و روابط زوجین

 

نتایج نشان می‌دهند که ازدواج و زندگی زناشویی یک بافت سرشار از عاطفه می‌باشد. در ازدواج هایی که در آن ها زوجین با یکدیگر در تعارض و تضاد باشند، برانگیختگی های عاطفی زیادتری دیده می‌شود. به عبارت دیگر، بیشتر تعارض ها و اختلافات بین زوجین به دلیل برانگیختگی های عاطفی[۱] صورت می‌گیرد، کما این که ارزیابی های فیزیولوژیکی ( مثل ضربان قلب، افزایش رسانایی پوست و فعالیت ماهیچه ای ) این موضوع را نشان می‌دهد. هم چنین مطالعات نشان می‌دهد که افراد در توانایی دریافت و تشخیص دقیق عواطف خود و دیگران با یکدیگر تفاوت دارند. مثلاٌ بعضی از زوج ها، آشکارا نسبت به علائم عاطفی همسرشان بی توجه هستند و آنان را نادیده می‌گیرند یا آمادگی سوء تعبیر و عدم تشخیص صحیح این عواطف را دارند. مثلاٌ حالت غمناکی یا اندوه همسر خود را به عنوان عصبانیت و خشم تفسیر می‌نمایند. علاوه بر اینها، انسان ها دارای تفاوت های قابل توجهی در توانایی ابراز صریح عواطف خود می‌باشند. مثلاٌ برخی از زوج ها عادت دارند پیام های عاطفی مبهم و گیج کننده ای به طرف مقابل خود بدهند ( هم زمان هم می خندند و هم اخم می‌کنند ). (۳)

 

پژوهشگران دریافته اند که ارتباط با ثبات و معنا داری بین تفاوت های فردی در توانایی ابراز دقیق و صحیح عواطف و تشخیص آن ها با شادی های زندگی و روابط زناشویی مطلوب وجود دارد. برای مثال نولر[۲] و همکارانش نشان داده اند که زوج های خرسند در مقایسه با زوج هایی که رابطه ی زناشویی و عاطفی خوبی با هم ندارند، احساس هم دلی بیشتری نسبت به هم نشان می‌دهند و نسبت به احساسات یگدیگر حساسیت بیشتری به خرج می‌دهند. البته در این موارد، جداسازی علت و معلول و تشخیص این که کدام عامل علت است و کدام معلول، امری بسیار دشوار است، زیرا امکان دارد مشکلات و اختلافات زناشویی موجب کاهش حساسیت عاطفی[۳] در زوجین شود و از طرف دیگر عدم حساسیت عاطفی هم سبب کاهش احساس خوشبختی در زندگی زناشویی و احساس رضایت همسران از یکدیگر شود. پژوهشگرانی که در             زمینه ی تعامل های زناشویی[۴] تحقیق می‌کنند به طور دقیق نشان داده اند که سوء تعبیرهای عاطفی[۵] می تواند مستقیماٌ به افزایش نوعی تعارض، که پژوهشگران آن را نتیجه ی فرآیندی به نام « تقابل اثرات منفی »[۶] می‌دانند، منجر شود. این یافته ها از مشاهده ی تعامل های زوجین با یکدیگر در موقعیت های گوناگون به دست آمده است. هم زوج هایی که از با هم بودن احساس خوشبختی می‌نمایند و از زندگی خود راضی هستند و هم زوج هایی که با هم اختلاف دارند، هر دو گروه، تمایل دارند تا عواطفی را که در طرف مقابل، نسبت به خود احساس می‌نمایند، به نحوی جبران نموده و عمل مقابله به مثل انجام دهند، به خصوص در زوج هایی که از هم راضی نمی‌باشند و انتظارات نادرستی از یکدیگر دارند. این زوج ها پیام های عاطفی خنثی یا نسبتاٌ منفی نسبت به یکدیگر بروز می‌دهند که سبب ایجاد خشم و عصبانیت در هر دو نسبت به طرف مقابل می‌شود. به این ترتیب پیامدهای مخرب و منفی به صورت یک حلقه ی معیوب در می آید که رهایی از آن برای هر دو زوج بسیار دشوار می‌گردد. در حقیقت این نوع پیامدهای منفی ویژگی بارز ازدواج های ناموفق می‌باشد. (۳)

 

مطالعات انجام شده بر روی تعامل های زوجین نیز نشان داده اند که جنسیت تأثیر قابل توجهی بر ابراز عواطف و تشخیص دقیق آن ها بر جای می‌گذارد. برای مثال نولر و همکارانش دریافته اند که زنان بهتر از مردان در ابراز دقیق عواطف و تشخیص آن ها عمل می‌نمایند. توانایی ابراز دقیق عواطف در زنان ناشی از توانایی بالای آنان در استفاده از رفتارهای غیر کلامی‌در جریان ارسال پیام های عاطفی می‌باشد. برای مثال وقتی که یک زن پیام عاطفی مثبتی به شوهرش می‌دهد ،‌احتمالاٌ از علائم غیر کلامی – بدنی (مثل لبخند زدن) و از یک لحن صمیمانه در هنگام سخن گفتن استفاده می کند. از طرف دیگر، مردان تمایل به استفاده از پیام های مبهم و مختلط ( ترکیبی ) دارند. برای مثال، هنگامی‌که مردی می خواهد پیام عاطفی مثبتی به همسرش بدهد، این پیام هم همراه با خنده است و هم همراه با علائم بالقوه تهدید کننده ای چون حرکات ابرو یا چشم.(۳)

 

همان گونه که انتظار می رود ناتوانی مردان در تشخیص و ابراز دقیق عواطف، علت مهم و اساسی ازدواج های ناموفق است. برای مثال، در برانگیختگی های عاطفی بالا در طول کشمکش های زناشویی ( که از طریق اندازه گیری علائم فیزیولوژیکی مثل ضربان قلب یا فشار خون مشخص می‌شود ) مردانی که از زندگی زناشویی خودراضی نمی‌باشند و با همسران خود اختلاف دارند، علائمی از گوشه گیری یا انزوای عاطفی و بی عاطفگی از خودنشان می‌دهند، که گاتمن آن را « حصار سنگی »[۷] نامیده است. مشاهدات انجام شده بر روی چگونگی برخورد همسران این گونه مردان، نشان می‌دهند که زنانشان تمایل زیادی به برقراری رابطه ی عاطفی مطلوب با آنان دارند، اما این تمایل و خواسته ی زن فقط سبب افزایش شدت انزوای عاطفی مرد می‌گردد و حلقه معیوبی ، دوباره شکل می‌گیرد و فرار از این حلقه معیوب « تقاضا – انزوا »[۸] برای هر دو بسیار مشکل می‌گردد.

 

به طور خلاصه، پژوهش های انجام شده در مورد تعامل های زناشویی نشان می‌دهند همان طوری که مایر و همکاران ادعا می‌نمایند، انسان ها دارای توانایی های گوناگونی در دریافت ( استنباط ) دقیق عواطف می‌باشند. این تفاوت های فردی در مهارت های عاطفی دیگری هم که با این توانایی مربوط می‌شوند، دیده می‌شود  زنان توانایی بالایی در این دو نوع مهارت دارند و زوج های شاد و خوشبخت نسبت به           زوج های ناسازگار، هم در اظهار و ابراز عواطف و هم در استنباط، تشخیص و دریافت عواطف، عملکرد بهتری از خود نشان می‌دهند .(۳)

 

[۱] – Emotional arousing

 

[۲] – Noller

 

[۳] – Emotional sensivity

 

[۴] – Marital Interaction

 

[۵] – Emotional misunderstanding

 

[۶] – Negative affect reciprocity

 

[۷] – Stonewalling

 

[۸] – Demand-withdrawal

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:07:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم