-
تحقیقات زیادی نشان می دهند که تمرین های مراقبه از قبیل ذهن آگاهی برای جلوگیری از اعتیاد و نیز در درمان آن موثر هستند. بوئن و همکاران (۲۰۰۹) بیان می دارند که ذهن آگاهی از طریق افزایش آگاهی، تنظیم و تحمل عوامل بالقوه ای که منجر به عود مصرف می شوند، توانایی مقابله با محرک های برانگیزانندۀ مصرف مواد[۱] منتهی به عود را افزایش می دهد و چرخه اتوماتیک قبلی رفتارهای سوء مصرف مواد را قطع می کند. لارمیر[۲] و همکاران (۱۹۹۹) بر این عقیده اند که ذهن آگاهی یعنی قبول زمان حال، در حالیکه اعتیاد خواسته تکراری برای اجتناب از زمان حال است که منتهی به برانگیختن انگیزه برای سوء مصرف مواد می شود. در جریان عود مصرف، آگاهی و قبولی[۳] که به وسیله ذهن آگاهی تقویت شده است ممکن است به تشخیص و کاهش سرزنش، احساس گناه، و تفکر منفی که باعث افزایش خطر عود مصرف می شود، کمک کند (برزلین و همکاران، ۲۰۰۲).
در تحقیقی که توسط تیزدیل و همکاران (۱۹۹۹، به نقل از برزلین و همکاران، ۲۰۰۲) صورت گرفت، یک تحلیل پردازش اطلاعات[۴] از عود مصرف مواد به صورت زیر ارائه شده است:
تمرین های ذهن آگاهی از طریق افزایش آگاهی و توجه یا حساسیت زایی[۵] به الگوهای افکار و هیجاناتی که به صورت بالقوه باعث هدایت به عود مصرف می شود و همچنین حساسیت زدایی[۶] از محرک های برانگیزانندۀ مصرف مواد به خصوص عاطفۀ منفی (از طریق درگیری کامل با محرکهای عاطفه منفی) به جلوگیری از عود مصرف کمک می کنند. در واقع این تحلیل پردازش اطلاعات، دو مسیر اساسی را برای مصرف مواد تشخیص می دهد: ۱- نیمه هوشیار[۷] (فعال شدن شبکۀ حافظه[۸] مرتبط به مواد) ۲- هوشیار[۹] (خودکارآمدی و انتظارات پیامد[۱۰])؛ دو روشی که به وسیلۀ آنها ذهن آگاهی می تواند توانایی پاسخ دادن به صورت انعطاف پذیر و با آگاهی بالا در چالش با عاطفۀ منفی را افزایش و احتمال عود مصرف را کاهش دهد. این مطلب بدین معنی است که حساسیت زایی توجه به فرایندهای نیمه هوشیار و حساسیت زدایی هیجان (تحمل عاطفۀ منفی و شناخت های منفی) که هوشیار است، منجر به جلوگیری از عود مصرف مواد می شود.
بر اساس گفتۀ بلیک[۱۱] و همکاران (۲۰۱۱)، مراقبۀ ذهن آگاهی از انواع عملکردهای شناختی سطح بالاست که می تواند سوء مصرف مواد را تحت الشعاع خود قرار دهد. امروزه درمان بر پایۀ ذهن آگاهی در انواع مختلفی از اختلالات روانی راه پیدا کرده است، این درمان ها شامل افسردگی اساسی، اختلال اضطراب منتشر، اختلال شخصیت مرزی، اختلال خوردن، اختلال استرس پس از سانحه، و سوء مصرف مواد است (کومار و همکاران، ۲۰۰۸). چندین مطالعه کارآمدی مداخلات روانی بر پایۀ ذهن آگاهی را در جلوگیری از افسردگی اساسی، اضطراب، روان پریشی، مشکلات تصویر بدن[۱۲]، و سوء مصرف مواد را هم در جمعیت بالینی و هم غیربالینی نشان داده اند (چمبرز و همکاران، ۲۰۰۹).
مراقبۀ ویپاسانا[۱۳] ، تمرینی بودایی بر پایۀ ذهن آگاهی، جایگزینی است برای افرادی که نمی خواهند در درمانهای اعتیاد سنتی شرکت جویند و یا در این درمانها موفق نبوده اند (بوئن و همکاران، ۲۰۰۶). به طور کلی، امروزه از مهارت های ذهن آگاهی به عنوان روشی برای مقابله کردن با تحریکاتی که باعث عود مصرف می شوند، استفاده می شود.
۲-۲-۴-۲ اعتیاد و استرس
در بین عواملی که در شروع مصرف مواد و عود ذکر شدند، بعضی مهمتر از بقیه می باشند به عنوان مثال استرس که از فاکتورهای خطرزا می باشد، عامل مهمی در عود مصرف مواد است. محققان مختلفی نقش مهم استرس را در روی آوری به اعتیاد و عود مصرف آنها به اثبات رسانده اند. به عنوان مثال نتایج تحقیقی که توسط سینها[۱۴] و همکاران (۲۰۰۸) انجام گرفت، نشان داد که مکانیزم هایی که به استرس مربوطند در ابتلا به اعتیاد و عود آنها به عنوان اختلالات مزمن، سرنوشت سازند. به طور طبیعی، فعال شدن دو سیستم مرتبط یعنی سیستم نورواندوکرین[۱۵] و سیستم عصبی خودمختار[۱۶] در پاسخ بیولوژیکی به استرس در انسانها عمل می کند بدین صورت که این دو سیستم بدن را برای عمل مهیا می کند؛ جزء اصلی برای کنترل استرس در سیستم نورواندوکرین، محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال[۱۷] HPA است (پاتچو و پاتچو[۱۸]، ۲۰۰۶). به گفتۀ بِرِوِر[۱۹] و همکاران (۲۰۰۹)، استرس در «اختلالات سوء مصرف مواد»[۲۰] عامل مهمی به شمار می رود. حوادث استرس زا و آشفتگی های روانی مکرر در بین افرادی که «اختلالات سوء مصرف مواد» دارند، به عنوان دلایل عود مصرف مواد ذکر شده اند (والاس[۲۱]، ۱۹۸۹، به نقل از بِرِوِر و همکاران، ۲۰۰۹). در کل، مدارک قابل ملاحظه ای وجود دارند که بیان می دارد زمانی که افراد پاک شده از مواد، در معرض استرس قرار می گیرند حالت برانگیختگی رو به گسترشی مانند القاء شدن به وسیلۀ محرک های برانگیزانندۀ مصرف مواد، در آنها به وجود می آید (بِرِوِر و همکاران، ۲۰۰۹). در کل به خوبی مشخص شده است که استرس، پیش آگهی آشفتگی های روانی می باشد (چنگ[۲۲]، ۲۰۰۱، به نقل از موریسون و اُکانر، ۲۰۰۵).
۲-۲-۵ درمان «کاهش استرس بر پایۀ ذهن آگاهی» یا MBSR
درمان «کاهش استرس بر پایۀ ذهن آگاهی»[۲۳] توسط جان کابات- زین[۲۴] ابداع شده است. این درمان هم اکنون در بیش از ۲۴۰ بیمارستان و کلینیک در آمریکا و کشورهای خارجی آموزش داده می شود (آپل و کیم آپل، ۲۰۰۹). رویکرد کابات- زین برای درمان سوء مصرف مواد شامل وارسی بدن (فن آگاهی از بدن)، یکسری از تغییرات عمدی را در بر می گیرد که در آغاز بر کل بدن و سپس بر هر بخشی از بدن در یک شیوۀ بدون داوری متمرکز می شود (کابات- زین، ۱۹۹۰، به نقل از زگیرسکا و همکاران، ۲۰۰۹ ). این درمان یک مداخلۀ درمانی ۸ هفته ای است که شرکت کنندگان هفته ای یکبار برای تقریباً ۵/۲ ساعت به اضافۀ یک روز کامل ملاقات می شوند. در این درمان گرچه تکنیک ذهن آگاهی به صورت خالص و بدون کاربرد دیگر درمان های تکمیلی استفاده می شود، اما در خود مداخلات شناختی، رفتاری و آموزشی- روانی را دارا است (دیمیدجیان و لینهان[۲۵]، ۲۰۰۳؛ رومر و اورسیلو[۲۶]، ۲۰۰۳).
کابات- زین تعریف خود از ذهن آگاهی را به صورت مفهوم سازی کیفی ارتقا بخشید و نشان داد که چگونه یک فرد از سلامت خود در فرایند ذهن آگاهی مراقبت کند (کابات-زین، ۱۹۹۰). کابات زین در ۱۹۹۰ ذهن آگاهی را به عنوان آگاهی قضاوتی لحظه به لحظه تعریف می کند، او در سال ۱۹۹۴ توجه کردن به اهداف در حال حاضر به شیوه خاص و به صورت غیر قضاوتی را ذهن آگاهی می داند و در سال ۲۰۰۳ تعریف خود را کامل تر کرده و ذهن آگاهی را نوعی از آگاهی می داند که از طریق توجه به اهداف واقعی و بودن در زمان حال، بدون قضاوت راجع به تجربیات آشکار لحظه به لحظه پدیدار می گردد (کابات-زین، ۲۰۰۳). شاپیرو[۲۷] و همکاران (۱۹۹۸) با افزودن ۵ کیفیت به ۷ کیفیت مطرح شده از سوی کابات زین، مجموع آن ها را به ۱۲ کیفیت رسانیدند، این کیفیت ها عبارتند از: غیر قضاوتی، پذیرش، صبر، اعتماد، بازبودن، رها سازی، آرامی، سخاوت، همدلی، سپاسگزاری، مهربانی عاشقانه، و ملایمت (به نقل از آذرگون و همکاران، ۱۳۸۸).
هیمل اشتین[۲۸] (۲۰۱۱) بیان می دارد که درمان «کاهش استرس بر پایۀ ذهن آگاهی» تاریخی طولانی از تحقیق دارد و در کاهش استرس و افزایش سلامتی روانی در جمعیت های مختلف در طول ۳ سال گذشته، ثبات نشان داده است. همچنین ثابت شده است که کاربرد این درمان باعث کاهش یافتن کورتیزول[۲۹] بزاق (که نوعی واکنش به استرس می باشد) شده است ( کارلسون[۳۰] و همکاران، ۲۰۰۴). در کل، مطالعات جدید مراقبۀ ذهن آگاهی بر اساس رویکرد اصلی کابات- زین را برای درمان سوءمصرف مواد و نیز افسردگی، اضطراب و درد به کار برده اند (کابات-زین، ۱۹۹۰).
محققانی دیگری از قبیل گراسمَن و همکاران (۲۰۰۴)، گریسون و همکاران (۲۰۱۱)، اسپکا و همکاران (۲۰۱۱)، و گرامر و همکاران (۲۰۱۲) هم در پژوهش های خود به نتایج مثبت درمان MBSR بر افزایش سلامتی در آزمودنی ها دست یافتند.
[۱]- Triggers
[۲]-Larmier
[۳]- Awareness and Acceptance
[۴]- Information Proccesing Analysis
[۵]- Sensitization
[۶]- De-Sensitization
[۷]- Preconscious
[۸]- Memory Net
[۹]- Conscious
[۱۰]- Outcome Expectancies
[۱۱]-Blake
[۱۲]- Body Image
[۱۳]- Vippassana Meditation (VM)
[۱۴]-Sinha
[۱۵]- Neuroendocrine
[۱۶]- Autonomic Nervous System
[۱۷]- Hypothalamus-Pituitary-Adrenal Axis (HPA Axis)
[۱۸]-Patchev and Patchev
[۱۹]-Brewer
[۲۰]- Substance Use Disorders (SUDs)
[۲۱]-Wallace
[۲۲]-Cheng
[۲۳]- Mindfulness-Based Stress Reduction (MBSR)
[۲۴]- Joan Kabat-Zinn
[۲۵]-Dimidjian and Linehan
[۲۶]-Roemer and Orsillo
[۲۷]-Shapiro
[۲۸]-Himelstein
[۲۹]- Cortisol
[۳۰]-Carlson
[جمعه 1399-06-07] [ 06:03:00 ب.ظ ]
|