کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



رایس (ترجمه فروغان، ۱۳۸۷) راهبردهای کنار آمدن را به دو گروه کنشور و اجتنابی تقسیم می کند. به اعتقاد او کنار آمدن کنشور راهبردهایی را شامل می شود که هدف آنها تاثیر مستقیم بر عوامل فشارزا، از طرق رفتاری ( مانند انجام کاری که به حذف منبع مشکل آفرین می انجامد) و یا شناختی ( مانند اتخاذ نگرشی مثبت تر به موقعیت فشار زا) است. در حقیقت راهبردهای مقابله ای کنشور روش هایی هستند از قبیل کسب اطلاعات و بازسازی شناختی. در حالی که راهبردهای اجتنابی، رفتارها و شناخت هایی هستند که به قصد انحراف توجه از رویداد استرس زا اتخاذ می شوند؛ نمونه ای از این راهبردها عبارتند از: انکار حضور یا تاثیر عامل فشارزا، خود- مقصر شماری، تفکر آرزومندانه، تخلیه هیجانی و انجام کاری که ذهن را از فکر کردن درباره مشکل باز می دارد. افرادی که از سازش روانشناختی بالاتری نسبت به دیگران برخوردارند، بیشتر از راهبردهای کنشور کنار آمدن بهره می برند در حالی که کنار آمدن اجتنابی مانند خود-مقصر شماری، خیالپردازی و تخلیه هیجانی در افراد با سازش ضعیف بیشتر رایج است. همچنین کاربرد راهبردهای اجتنابی باعث سطوح بالاتری از اضطراب و افسردگی در فرد می شود.

 

علاوه بر این دو راهبرد ، روش های مقابله ای دیگری نیز همچون رویکرد تکلیف محور، آرامش آموزی، والایش تنیدگی از طریق کار، تفریح و فعایت فیزیکی، افزایش علایق اجتماعی، باز ارزیابی مثبت و جستجوی حمایت اجتماعی وجود دارند. در رویکرد تکلیف محور، افراد اقداماتی مستقیم در جهت حذف منبع استرس به عمل می آورند مانند زوجی که برای حل مشکلات زناشویی خود به مشاور مراجعه می کنند. در چنین صورتی استرس می تواند فرصتی برای رشد فراهم کند. چراکه چنین فردی معتقد است که رفتار او نتیجه موقعیت     فشار زا را تغییر می دهد در نتیجه کمتر به نشانه های بیماری دچار  می شود (رایس،  ترجمه مهشید فرغان ، ۱۳۸۷).گرچه ارزش هر یک از اشکال کنار آمدن، بستگی به بافتی دارد که در آن مورد استفاده قرار می گیرند، معمولا روش حل مساله شکل مناسب تری برای کنار آمدن است تا روش فرار-اجتناب (پروین و جان، ترجمه جوادی و کدیور، ۱۳۸۲).

 

 

با توجه به مطالبی که اشاره شد، برای مقابله با موقعیت های تنش زا به دو شکل کلی می توان عمل نمود. اولین راه معطوف کردن توجه به موقعیت و مشکلی که پیش آمده و تلاش برای تغییر آن است. این روش، مقابله مساله مدار نام دارد. این روش شامل تعریف مساله، یافتن راه حل های مختلف، سبک سنگین کردن راه حل ها به لحاظ سود و زیان و انتخاب و به کار بستن راه حل انتخابی می باشد. البته تدابیر حل مساله می تواند به جای این که متوجه تغییر در محیط باشد متوجه تغییر در خود شخص باشد مانند آموختن مهارت های تازه و تغییر در اهدف. روش دیگر، تسکین هیجان های ناشی از موقعیت تنش زا است حتی وقتی نتوان آن موقعیت را تغییر داد که روش مقابله هیجان مدار نام دارد. انسان ها برای جلوگیری از فرسودگی ناشی از هیجان های منفی یا مواجهه با مساله های لاینحل که منجر به درگیر نشدن با جریان های عملی مساله می شود، به شیوه های   هیجان مدار برای مقابله دست می زنند. این شیوه ها به دو دسته رفتاری و شناختی تقسیم می شوند (موس، ۱۹۸۸، به نقل از اتکینسون و همکاران، ترجمه براهنی و همکاران، ۱۳۸۵). تدابیر رفتاری مانند فعالیت های فیزیکی و ورزشی، مصرف الکل، خالی کردن خشم بر سر دیگران و درخواست حمایت عاطفی دوستان برای دور نگه داشتن ذهن از مساله. تدابیر شناختی همچون نیندیشیدن موقتی به مساله، کم کردن تهدید موجود از طریق تغییر معنای موقعیت. البته اغلب مردم در مقابله با تنش ها معمولا هر دو روش را به کار می برند. ضمن این که انتظار می رود بعضی تدابیر رفتاری و شناختی انطباقی باشند و بعضی غیر انطباقی. از جمله درخواست حمایت اجتماعی یکی از تدابیری است که سازگاری هیجانی و جسمانی با تنش را تسهیل می کند اما در کسانی که در شبکه ارتباط اجتماعی خود تعارض های کمتری داشته باشند (لازاروس و فلکمن، ۱۹۸۴، به نقل همان منبع).

 

 

 

۲-۲-۱-۳. نظریه میشن بام درباره آموزش ایمن سازی مقابل استرس

 

اگرچه لازاروس شیوه هایی را برای کاهش فشار روانی به وجود نیاورد، میشن بام(۱۹۹۶) شیوه ای را به نام آموزش مایه کوبی علیه فشار روانی را بر اساس دیدگاه شناختی به وجود آورد او در تایید نظر لازاروس معتقد است که فشار روانی را باید از دیدگاه شناختی نگریست، به این معنا که فشار روانی مستلزم ارزیابی شناختی است و افرادی که تحت فشار روانی قرار می گیرند اغلب دارای افکار تحریف شده و آکنده از سرخوردگی هستند. به علاوه این شناخت ها و رفتارهایی که به دنبال این شناخت ها خواهند آمد، دارای یک جز درونی خود تاییدی نیز هستند و در نهایت باعث یادآوری رویدادها با یک سوگیری منفی می شود. او معتقد است در کمک به افراد برای کنار آمدن با فشار روانی، در مرحله اول بایستی ماهیت شناختی فشار روانی و به دنبال آن شیوه های تغییر در شناخت های معیوب و کنار آمدن با فشار روانی را به آنها آموزش داد. از جمله روش های کنار آمدن با فشار، تنش زدایی و از جمله راهبردهای شناختی دوباره سازمان دهی مساله، آموزش راهبردهای شناسایی، تشخیص و حل مساله و ارزشیابی جنبه های مثبت و منفی راه حل های مختلف را می توان نام برد. به طور خلاصه در این شیوه فرد ابتدا به طور ذهنی موقعیت های فشار زای مختلف و مهارت های کنار آمدن را به کار می برد و سپس این شیوه ها را به طور عملی در موقعیت های واقعی مورد استفاده قرار می دهد (به نقل از پروین و جان، ترجمه جوادی و کدیور، ۱۳۸۲). میشن بام معتقد است با این شیوه، افراد صاحب مهارت های مقابله ای جدیدی می شوند و می توانند از راهبردهای قبلی خود به نحو احسن استفاده کنند. این آموزش با هدف مقابله با عوامل فشارزای روانی در آخرین فهرست درمان های دارای اعتبار تجربی درج شده است (چمبلس و همکاران، ۱۹۹۸، به نقل از فیرس و ترال، ترجمه فیروز بخت، ۱۳۸۶). با توجه به آنچه اشاره شد آموزش مایه کوبی علیه استرس سه مرحله کلی را شامل می شود. دوره مفهوم بندی که به افراد  می آموزد چگونه تفکر و ارزیابی منجر به استرس، هیجان ها و رفتارهای نامناسب می شوند و چگونه باید استرس های بالقوه را شناسایی و با آنها مقابه کرد. در دوره مهارت آموزی، افراد مهارت های مقابله ای مانند خود-تنظیمی هیجان ها، باز سازی شناختی و استفاده از نظام های حمایتی را تمرین می کنند و در دوره کاربرد آنها را به کار می برند ( فیرس و ترال، ترجمه فیروز بخت، ۱۳۸۶).

 

 

 

 

Moos-1

 

Meichenbaum-1

 

Chambless-2

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1399-06-07] [ 03:31:00 ب.ظ ]




پرسشنامه اضطراب بک ابزار خود سنجی ۲۱ ماده ای است که برای اندازه گیری شدت اضطراب در نوجوانان و بزرگسالان تهیه شده است. این پرسشنامه از اعتبار و روایی بالایی برخوردار است. ضریب همسانی درونی آن (ضریب آلفا) ۹۲/۰، پایایی آن با روش باز آزمایی به فاصله یک هفته ۷۵/۰، و همبستگی ماده های آن از ۳۰/۰تا ۷۶/۰متغیر است. پنج نوع روایی محتوا، همزمان، سازه، تشخیصی و عاملی برای این آزمون سنجیده شده است که همگی نشان دهنده کارایی بالای این ابزار در اندازه گیری شدت اضطراب است (بک و همکاران، ۱۹۸۸، به نقل از فتحی آشتیانی و داستانی، ۱۳۸۸). به سبب همراهی زیاد علائم اختلالات خلقی به ویژه افسردگی با اختلالات اضطراب، این پرسشنامه به گونه ای تدوین شده است که علائم افسردگی را شامل نشود (بک، براون، اپستین و استیر، ۱۹۸۸، به نقل از مولایی، مرادی و غرایی، ۱۳۸۶).

 

مقاله - متن کامل - پایان نامه

 

۳-۵٫ شیوه نمره گذاری

 

۳-۵-۱٫ شیوه نمره گذاری پرسشنامه راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر:

 

سوالات این پرسشنامه به صورت طیف پنج درجه ای لیکرت است که به ترتیب به انتخاب های هرگز، خیلی کم، کم، زیاد و خیلی زیاد، نمرات یک تا پنج تعلق می گیرد. نمرات حداقل و حداکثر هر سه روش مقابله برابر با ۱۶و ۸۰ می باشد. آزمودنی ها با انتخاب فقط یک گزینه در هر سوال، نوع عکس العمل خود را در شرایط سخت و تنیدگی زا مشخص می کنند. هر آزمودنی در هر یک از سبک های مقابله که نمره بالاتری کسب کند، آن شیوه مقابله را بیشتر به کار می گیرد (قریشی راد، ۱۳۸۹). به این صورت که با شمارش نمرات سوال های مربوط به هر یک از راهبردهای مقابله ای و مقایسه مجموع نمرات هر یک،  می توان مشخص نمود که آزمودنی بیشترین نمره را از سوالات مربوط به کدامیک از راهبردها کسب نموده است. ضمنا دستور العمل یکسانی که به تمام آزمودنی ها ارائه شده، عبارت است از اینکه ” لطفا با انتخاب یک گزینه در هر عبارت، میزان استفاده از هر یک از عکس العمل های زیر را در شرایط سخت و تنش زا مشخص نمائید”.

 

۳-۵-۲٫ شیوه نمره گذاری پرسشنامه اضطراب بک:

 

نمره گذاری در این پرسشنامه به این ترتیب است که آزمودنی ها، برای هر یک از ۲۱ سوال ، یکی از چهار گزینه ای که نشان دهنده شدت اضطراب است را انتخاب می کنند. این چهار گزینه در یک طیف چهار بخشی از صفر تا سه نمره گذاری می شود. هر یک از سوال های آزمون، یکی از علائم شایع اضطراب (علائم ذهنی، بدنی و هراس) را توصیف می کند. بنابر این نمره کل این پرسشنامه در دامنه ای از صفر تا ۶۳ قرار می گیرد. نقاط برش این پرسشنامه نیز به این ترتیب می باشد: هیچ یا کمترین حد (۷-۰)، خفیف (۱۵-۸)، متوسط (۲۵-۱۶) و شدید (۶۳-۲۶). همچنین دستور العمل یکسانی که به تمام آزمودنی ها ارائه شده، عبارت است از اینکه ” لطفا هر عبارت را به دقت بخوانید و مشخص کنید در خلال هفته گذشته تا امروز چقدر از آن علامت در رنج بوده اید” ( فتحی آشتیانی و داستانی، ۱۳۸۸).

 

 

 

 

۳-۶٫ شیوه اجرای پژوهش

 

پس از مشخص نمودن نمونه مورد نظر و ارائه دستور العمل های مربوط به هر پرسشنامه، نمونه انتخاب شده با اجرای پرسشنامه اضطراب بک (BAI) و پرسشنامه راهبردهای مقابله با استرس اندلر و پارکر مورد آزمون قرار گرفتند. ضمنا پیش از اجرای پرسشنامه ها، از تمایل آزمودنی ها به پاسخگویی از طریق این پرسش که ” آیا تمایلی به پاسخگویی دارید یا خیر”، اطمینان حاصل شده و به آزمودنی ها گفته شد که بدون محدودیت زمانی می توانند به پرسشنامه ها پاسخ دهند. در مرحله بعدی پس از اجرا و نمره گذاری پرسشنامه ها، یک گروه شامل ۲۷% کسانی که در آزمون بک نمره متوسط (۲۵-۱۶) یا شدید (۶۳-۲۶) به دست آورده بودند و گروه دوم ۲۷% کسانی که نمره هیچ یا کمترین حد (۷-۰) و خفیف (۱۵-۸) را به دست آورده بودند، به ترتیب به منظور قرار گرفتن در گروه مبتلا به اضطراب فراگیر و گروه غیر مضطرب، مشخص شدند. در حقیقت گروه مبتلا به اضطراب از آزمودنی هایی که در پرسشنامه اضطراب بک نمره متوسط یا شدید را به دست آورده بودند و گروه غیر مضطرب از آزمودنی هایی که نمره هیچ یا خفیف را در همین آزمون کسب کرده بودند، تشکیل شدند. راهبردهای مقابله ای آزمودنی ها از طریق نمره به دست آمده از پرسشنامه راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر مشخص شد به این ترتیب که بالاترین نمره هر آزمودنی در هر یک از راهبردهای مساله مدار، هیجان مدار و اجتنابی، راهبرد مقابله ای او را تعیین می کرد. سپس دو گروه مضطرب و غیر مضطرب از نظر راهبردهای مقابله ای از طریق آزمون آماری مناسب مورد مقایسه قرار گرفتند.

 

۳-۷٫ شیوه تحلیل داده ها

 

پس از انتخاب ۳۸۴ دانشجوی دختر که به روش نمونه گیری خو شه ای برگزیده شدند و اجرای دو پرسشنامه و تفکیک ۲۷% دانشجویان با بیشترین نمره در پرسشنامه اضطراب بک و ۲۷% دانشجویان با کمترین نمره در پرسشنامه اضطراب بک که بر اساس نقاط برش آزمون اضطراب بک طبقه بندی شدند و سپس قرار دادن آنها در دو گروه مبتلا به اضطراب فراگیر و غیر مضطرب، داده های اولیه شامل نمره اضطراب، نمره هر سه راهبرد مقابله ای، سن، معدل و وضعیت اقتصادی برای کلیه دانشجویان (اعم از کسانی که در دو گروه ذکر شده قرار گرفته بودند و کسانی که در میانه این دو گروه قرار داشتند) محاسبه شد. علت شرکت دادن گروه میانه (دانشجویانی که بر اساس نمره اضطراب شامل ۲۷% بالا و پائین نمی شدند)، نیاز به برخی آمارهای کلی از قبیل تعیین راهبرد مقابله ای رایج میان دانشجویان دختر بود.

 

در مرحله بعدی از شاخص های آمار توصیفی شامل شاخص های مرکزی و شاخص های پراکندگی در قالب جدول ها و نمودارها جهت سازماندهی و طبقه بندی اطلاعات و همچنین شاخص های آمار استنباطی شامل آزمون های آماری مناسب استفاده شد. در این پژوهش به منظور تحلیل داده های به دست آمده، از دو آزمون آماری استفاده شد.

 

اولین آزمون، آزمون کروسکال والیس بود که جهت مقایسه میانگین سه راهبرد مقابله ای (مساله مدار، هیجان مدار و اجتنابی) در سطوح مختلف اضطراب (کم، زیاد و متوسط) انجام گرفت. سه سطح اضطراب نشان دهنده گروه غیر مضطرب، گروه مضطرب و گروه میانه می باشد. آزمون دیگر، آزمون تحلیل واریانس یکطرفه بود که جهت بررسی تفاوت میانگین اضطراب در دانشجویان دانشکده های مختلف (چهار دانشکده ادبیات، ریاضی، فنی و دامپزشکی) و به دلیل اینکه نمره حاصل از پرسشنامه اضطراب بک دارای مقیاس کمی             می باشد، انجام گرفت. لازم به ذکر است جهت ارائه تمام این یافته ها و اجرای آزمون های آماری اشاره شده، نرم افزار آماریSPSS16 مورد استفاده قرار گرفت.

 

 

 

Brown, Epstein & Steer, Beck-1

 

Statistical Package for the Social Sciences -1

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:30:00 ب.ظ ]




گرچه به­ویژه درباره حرفه­های بهداشت روانی صحیح است که بگوییم “یک مثقال پیشگیری بهتر از یک­کیلو درمان است”، اما حقیقت این است که تا همین اواخر به پیشگیری در این­گونه حرفه­ها و از­جمله حرفه­های بهداشت روانی کمی بیشتر از ادعا اهمیت داده می­شد. در­هر­حال، نسل­های اخیر شاهد دنبال­کردن سالمزیستی توسط میلیون­ها آمریکایی در حد یک شوق انقلابی بوده ­اند. در رشته بهداشت روانی، شاهد افزایش قابل توجه گزارش­های مربوط به فعالیت­ها و تحقیقات پیشگیری و آثار تخصصی متناسب برای مشاوران هستیم.

 

 

الگوی پیشگیری مورد استفاده مشاوران و سایر بهداشت­کاران روانی، تا حد زیادی همان الگوی پیشگیری مورد استفاده در روانشناسی است که آن هم به نوبه خود از رشته بهداشت عمومی گرفته شده است. در این چارچوب، چنین مقرر شد که برنامه ­های پیشگیری در صورتی موفق خواهند بود که (الف) مربوط به آن دسته از درد­ها و آسیب­های اجتماعی باشد که می ­تواند عواقب فاجعه­آمیز داشته باشد؛ (ب) به آسیب­هایی مربوط باشد که شمار کثیری از مردم جامعه را تهدید می­ کند؛ (ج) مربوط به این آسیب­ها قبل از بروز آن­ها باشد؛ (د) جمعیت کثیری را ترجیحاً با اجبار یا ممنوعیت نجات دهد؛ و (ه) خصوصیاتی را مشخص کند که اشخاص یا گروه­ها را در “خطر” قرار می­دهد (گیبسون و میشل؛ ترجمه ثنائی و همکاران، ۱۳۸۶).

 

پیشگیری را می­توان تلاشی دانست که در صدد اجتناب از وقوع امور نامطلوب است. با این تعریف، پیشگیری را با سه سطح اولین، دومین و سومین مشخص می­ کنند. پیشگیری اولین مربوط است به برنامه ­های هدفمند برای گروه­های خاص و نسبتاً بزرگی از مردم است که در حال حاضر دچار اختلال نیستند، با این هدف که آنها را از دچار­شدن به اختلال دور نگه داریم. مشخصه تلاش­های پیشگیری دومین، سعی در تشخیص و مداخله مشاوره­ای درباره اشخاصی است که دچار مراحل اولیه اختلال شده اند، چون بدیهی است که درمان در مراحل اولیه مؤثرتر از بعد­ها­ست که اختلال قویاً ریشه کرده باشد. پیشگیری سومین فقط به این معنا پیشگیرانه است که سعی می­ کند از پیشرفت اختلال پیشگیری کند، اثرات آن را کاهش دهد و فرد آسیب­دیده را توانبخشی کند (گیبسون و میشل؛ ترجمه ثنائی و همکاران، ۱۳۸۶).

 

با وجود اینکه پیشگیری تلاشی است برای اجتناب از عوامل نامطلوب، ما می­دانیم که اولویت پیشگیری در هر جامعه­ای عبارت است از پیشگیری از آنچه که زندگی یا زندگی سالم را تهدید می­ کند. پیشگیری در حیطه بهداشت جسمی را همواره عموم و حرفه­های پزشکی به عنوان با­ارزش­ترین روش پذیرفته اند. میلیون­ها دلار صرف ساختن و بهتر­کردن واکسن­ها و سایر اقدامات پیشگیرانه شده است. با این حال، در­زمینه بهداشت روانی، عموم مردم (و دربسیاری موارد حتی حرفه­های خود این رشته هم) تا همین اواخر اولویت بیشتری به التیام و درمان می­دادند. به­عنوان مثال، به نظر می­رسد که عامه مردم همواره از ساختن زندان­های بزرگ­تر و بهتر، برنامه ­های درمان اعتیاد، و مراکز بحران تجاوز جنسی حمایت کنند؛ و در همین­حال، دربسیاری از مراکز، با تلاش­های پیشگیرانه مدارس برای آموزش جنسی و کاربرد فنون تصریح ارزش­ها مقابله شده است (گیبسون و میشل؛ ترجمه ثنائی و همکاران، ۱۳۸۶).

 

کیفیت زندگی

 

کیفیت زندگی یکی از بنیادی­ترین مفاهیم مطرح در روانشناسی مثبت نگر است. تغییر عقیده از اینکه تنها پیشرفت­های علمی، پزشکی و تکنولوژی می ­تواند منجر به بهبود زندگی شود، به این باور که بهزیستی فردی، خانوادگی، اجتماعی و جامعه از ترکیب این پیشرفت­ها به همراه ارزش ها و ادراکات فرد از بهزیستی و شرایط محیطی به وجود می­آید، از منابع اولیه گرایش به کیفیت زندگی است (اسکالاک، براون، براون، کامینز، فلس، ماتیکا، کیت، پارمنتر[۷]، ۲۰۰۲).

 

تاریخچه کیفیت زندگی

 

از نظر تاریخی کیفیت زندگی به عنوان مفهومی در فلسفه یونان مطرح شد. ارسطو اظهار کرد که شادی از فعالیت­های شرافتمندانه و با ارزش فرد ناشی می­شود و انسان را به سمت زندگی خوب[۸] هدایت می­ کند. واژه کیفیت زندگی نخستین بار توسط پیگو[۹] در سال ۱۹۲۰ در کتابی در مورد اقتصاد و رفاه  مورد استفاده قرار گرفت. وی در آن کتاب در مورد حمایت دولت از اقشار پایین و تاثیر آن بر زندگی آنها و سرمایه های ملی به بحث پرداخته بود. البته این مطلب تا بعد از جنگ جهانی مسکوت ماند. همچنین در آن سال ها تعریف سازمان جهانی بهداشت (WHO) از سلامت که آن را سلامت جسمی [۱۰]،روانی و اجتماعی نامید، باعث بحث زیادی درباره ی اندازه پذیر بودن سلامت شد و نیز در اواسط دهه ۱۹۶۰، واژه کیفیت زندگی تحت عنوان «گزارش کار ریاست جمهوری در مورد اهداف ملی در آمریکا »مورد استفاده قرار گرفت. در حال حاضر نیزکیفیت زندگی یکی از نگرانی­های عمده سیاستمداران و دانشمندان و متخصصین بهداشت عمومی است و به عنوان شاخصی برای اندازه گیری وضعیت سلامت در تحقیقات، شناخته شده و به کار می­رود .به دلیل اهمیتی که مفهوم کیفیت زندگی پیدا کرده است، سازمان جهانی بهداشت یکی از اهداف عمده خود راتا سال ۲۰۱۰ افزایش کیفیت زندگی ذکر می­ کند(سایت سازمان جهانی بهداشت، ۲۰۰۵). اما با وجود تلاش­های فراوانی که برای توسعه این مفهوم شده ماهیت آن همچنان مبهم است. در نتیجه تعداد زیادی تعریف از آن بر اساس دیدگاه ها و از جنبه های مختلف وجود دارد( اسکات[۱۱]،۲۰۰۰ ). به مرور توجه به این واژه و مفهوم، آن را مورد توجه مردمان قرار داد، به طوریکه بررسی­های به عمل آمده در تحقیقات پزشکی در پایگاه اطلاعاتی مدلاین[۱۲] نشان می­دهد که مقالات موجود تحت عنوان کیفیت زندگی و کیفیت زندگی مربوط به سلامت بین سالهای ۱۹۸۵تا ۱۹۹۴از ۲۱% کل مقالات به ۷۶% افزایش داشته است. همین طور پس از ارائه ی هرم نیازها توسط مزلو[۱۳] (‌۱۹۵۴) که سلسه مراتبی از نیازها را ارئه کرده، توجه از نیازهای صرفاً مادی و اقتصادی به نیازهای شناختی که در این هرم در سطوح بالاتر قرار دارد معطوف شد. در این موقع روانشناسان معتقد شدند که احساس رضایت وبرداشت شخص از رفاه مادی عامل اصلی برای رسیدن به یک کیفیت زندگی خوب می­باشد. در حال حاضر مفهوم کیفیت زندگی توجه به معنویات واحساسات فردی و تمامی سطوح نیازها از نیازهای فیزیولوژیک تا نیاز به عزت نفس و خود شکوفایی را در بر می­گیرد ( نیس، ۱۹۹۹).

 

 

[۱]- wellness

 

[۲]- first prevention

 

[۳]- secondary prevention

 

[۴]- tertiary prevention

 

[۵]- healthy living

 

[۶]- values clarification techniques

 

Parmenter,Keith,Matikka,Felce,Cummins,Brown,Schalock-[7]

 

  good life-[8]

 

[۹]- Pigou

 

[۱۰]- well – being

 

Scott-[11]

 

[۱۲]- Medline

 

Mazlow-[13]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:30:00 ب.ظ ]




توافق کلی بر تعریف کیفیت زندگی وجود ندارد عده ای از محققان آن را مفهومی بدیهی وروشن می­دانند و عده ای دیگر آن را پیچیده تر از آن می­دانند که بتوان آن را در یک یا چند جمله توصیف کرد. این واژه اصطلاحی است که در زمینه ­های مختلف سیاسی،‌ اجتماعی، اقتصادی و مذهبی به کار می­رود، اگر چه بیشترین کاربرد در مطالعات پزشکی می ­باشد لازم به ذکر است که کیفیت زندگی ای که در پزشکی به کار می رود به عنوان« کیفیت زندگی وابسته به سلامت » شناخته می­شود. عده ای معتقدند که وقتی تنها یک بعد از کیفیت زندگی را در نظر می­گیریم (مثل سلامت ) نباید از واژه کلی کیفیت زندگی استفاده کرد به عبارتی کیفیت زندگی مفهوم وسیعی است که شامل همه ابعاد زندگی می­گردد این ابعادهم شامل سلامت می­شود اما تنها محدود به آن نمی­گردد. شکل زیر این ارتباط را به خوبی نشان می­دهد(کینگ،‌ هیندز[۱]، ۱۹۹۸).

 

شکل ۱-۲ ارتباط کیفیت زندگی مربوط به سلامت و کیفیت زندگی

 

تعریف گوناگون از کیفیت زندگی تحت تأثیر موضوع و نوع مطالعه انجام شده می­باشد ولی می­توان این تعاریف را به طور کلی به دو گروه تعریف کلی و تعریف اختصاصی تقسیم بندی نمود.

 

 

 

 

 

 

 

تعاریف کلی از کیفیت زندگی

 

از نظر دانان جایا[۲] (۲۰۰۴ ) کیفیت زندگی مجموعه ای چند بعدی از رفاه اقتصادی،‌ شرایط محیطی، وضعیت سلامتی است که بوسیله شخص یا گروهی از افراد درک می شود،‌ بنا به اظهار وی، WHO کیفیت زندگی را به عنوان درک فرد از موقعیت خود در زندگی ودر متن فرهنگ وسیستم ارزشی جامعه می­داند که با اهداف،‌ انتظارات و استانداردهای وی در ارتباط است.

 

سالیوان [۳](۱۹۹۲( ابعاد اصلی کیفیت زندگی را این گونه بیان می­ کند: ۱- شکایات و ناخوشی­های جسمی،‌ احساس خوب بودن‌۲ – فشار روانی ۳- وضعیت عملکرد ۴- عملکرد نقش ۵- عملکرد اجتماعی ۶- سلامتی.

 

از طرفی ونتگوت،‌ آدرسن، مریک[۴] (۲۰۰۳) کیفیت زندگی را حس خوب بودن تعریف می­ کنند که ابعادی از جمله ابعاد جسمانی، ‌روانی، ‌اجتماعی و معنوی و روحی فرد را شامل می­شود. فرل[۵]( ۱۹۹۷)کیفیت زندگی را در چهار بعد خوب بودن جسمانی، خوب بودن روانی، استرس عاطفی و خوب بودن اجتماعی تعریف می­ کند.

 

 مرکز ارتقاء سلامت دانشگاه تورونتو(۲۰۰۰) کیفیت زندگی را امکانات،‌ فرصتها و محدود یت­هایی که هر فرد در زندگی خود دارد ونشان دهنده تعامل عوامل انسانی و محیطی می­باشد تعریف می­نماید. کیفیت زندگی، سازه­ی بی نهایت ارزشمند برای سنجش اینکه فرد چه احساسی در مورد وضعیت و شرایط سلامت خود دارد، می باشد (آشتیانی و آشتیانی،۱۳۸۲).

 

 

تعریف اختصاصی (مربوط به کیفیت زندگی وابسته به سلامت)

 

کیفیت زندگی مربوط به سلامت به ارزیابی ذهنی فرد از وضعیت سلامت کنونی­اش، مراقبت­های بهداشتی و فعالیتهای ارتقاء دهنده سلامتی که موجب سطحی از فعالیت کلی می­شود به فرد اجازه می­دهد که اهداف ارزشمندی را دنبال کند در بر دارد.

 

تعریف دیگری از کیفیت زندگی وابسته به سلامت

 

دانان جایا ( ۲۰۰۴‌) کیفیت زندگی وابسته به سلامت را جزیی از بعد جسمانی کیفیت زندگی می­داند که اغلب به جای هم قابل استفاده هستند و ابعاد کلیدی کیفیت زندگی وابسته به سلامت را شامل عملکرد جسمانی احساسات، میزان مراقبت از خود، عملکرد شناختی،‌ درد، سلامت روانی و عاطفی بر می­شمارد. همچنین فایرز و ماچین[۶] (۲۰۰۰) کیفیت زندگی وابسته به سلامت را جزء ابعاد وضعیت سلامت کیفیت زندگی می­دانند که تمرکز بر آزمایشات کلینیکی استراتژیهای پیشرفت عملکرد کلینکی و تحقیق و ارزیابی سرویسهای مراقبت بهداشت می­باشد. از طرفی هم تستا و سیمونسون[۷]( ۱۹۹۶)آن را نگرشی به جنبه­ های جسمی،‌ روانی و اجتماعی و سلامتی به عنوان ابعاد مجزا از یکدیگر که تحت تأثیر انتظارات، اعتقادات،‌ تجربیات و تصورات فرد هستند عنوان می­نماید. همچنین گروه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت[۸] ( ۱۹۹۶)آن را پندارهای فرد از وضعیت زندگی­اش و با توجه به فرهنگ و نظام ارزشی که در آن زندگی می­ کنند و ارتباط این در یافته ها با اهداف، انتظارات،‌ استانداردها،‌ و اولویت مورد نظر فرد بر می­شمارند.

 

Hinds , King-[1]

 

[۲]- Dhanan jaya

 

[۳]- Salivan

 

[۴]- Ventegodt , Adersen , Merick

 

[۵]- Ferell

 

[۶] – Fayers & Machin

 

[۷] – Testa & Symonson

 

[۸]- WHO

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:30:00 ب.ظ ]




اطلاع از ویژگی های کیفیت زندگی، می ­تواند ما را در شناسایی مقیاس­های آن یاری نماید این ویژگیها عبارتند از: چند بعدی بودن،‌ ذهنی بودن، پویا بودن (‌رستمی،‌۱۳۸۰).

 

الف) چند بعدی بودن

 

 کیفیت زندگی بر پایه ابعادی که ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند بنا شده است. از این رو می ­تواند کیفیت زندگی را در ابعاد زیادی اندازه گیری کرد به طورکلی سه بعد اساسی کیفیت زندگی مربوط به سلامت، ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی می­باشد که هر یک از آن به مجموعه های دیگری تقسیم می­شوند.

 

بعد جسمی : به دریافت فرد از توانایی­هایش درانجام فعالیت­ها و وظایف روزانه که نیاز به صرف انرژی دارد اشاره می­ کند و می ­تواند در بردارنده مقیاس ­هایی مثل تحرک،‌ توان و انرژی، درد و ناراحتی خواب استراحت و ظرفیت توان کاری باشد.

 

بعد روانی: جنبه های روحی و احساس سلامت را مانند افسردگی، ترس،‌ عصبانیت،‌ خوشحالی و آرامش را در بر می­گیرد. بعضی زیررده ها ی این بعد عبارتند از تصویر از خود،‌ احساس مثبت،‌ احساس منفی ،‌ اعتقادات مذهبی،‌ فکر کردن،‌ و یادگیری،‌ حافظه و تمرکز حواس .

 

بعد اجتماعی : توانایی فرد در برقرار کردن ارتباط با اعضای خانواده،‌ همسایگان و سایر گروه­های اجتماعی، وضعیت شغلی،‌ شرایط اقتصادی کلی مربوط می­شود.

 

 

 

ب)ذهنی بودن

 

باتوجه به تعاریف، کیفیت زندگی به انتظارات،‌ احساسات،‌ اعتقادات ‌وپندارهای فرد بستگی دارد . از این رو ارزیابی شخص از سلامت یا خوب بودنش عامل کلیدی در مطالعات کیفیت زندگی می­باشد . اگر چه ارزیابی عینی در این مطالعات جایگاه مهمی برخوردار است، اما قضاوت خود فرد درباره اثر بیماری و درمان وشرایط سلامتی­اش بر کیفیت زندگی از اهمیت بیشتری برخوردار است. به عنوان مثال گروهی از مردم با وجود آنکه از یک یا چند بیماری مزمن رنج می­برند خودشان را سالم می­دانند. در صورتی که گروه دیگری با وجود آنکه همیشه نشان عینی از بیماری ندارند، خود را بیمار می­پندارند. به طور کلی می­توان گفت عامل اصلی تعیین کننده کیفیت زندگی عبارت است از تفاوت درک شده بین آنچه هست و آنچه که ( از دیدگاه فرد )باید باشد. کیفیت زندگی تجسم تجارب زندگی در لحظه لحظه آن است. کیفیت زندگی تجربه شده نیست بلکه تجسم زندگی تجربه شده فرد در طول زمان می­باشد. کیفیت زندگی فرایند منطقی و یک مفهوم استوار بر پایه فرهنگ می­باشد که خلاصه­ای از ارزش­ها، عقاید، سمبول­ها و تجارب شکل گرفته شده آن فرهنگ می­باشد. و راهی برای شناخت و فهم شرایط و تجارب انسان در زندگی فراهم می­ کند (مادلین[۱]،۱۹۹۴).

 

 

با این حال ماهیت ذهنی کیفیت زندگی، باعث می­شود که اعتبار و روایی فرهنگی آن، موضوعی چالش­انگیز شود (آشتیانی و آشتیانی، ۱۳۸۲).

 

ج) پویا بودن

 

با توجه به این تعریف که « کیفیت زندگی دارای ساختاری وابسته به زمان که متأثر از تجربه شخص و درک او از زندگی می­باشد، و با تغییر زمان تغییر می­ کند » در می­یابیم که پویایی کیفیت زندگی از این رو است که با تغییر زمان تغییر می­ کند و به تغییرات فرد و محیط او بستگی دارد و این مشخصه در یک مطالعه طولی به خوبی قابل مشاهده است.

 

شادمانی ذهنی و رابطه آن با کیفیت زندگی

 

شادمانی ذهنی اشاره دارد به اینکه مردم زندگی خود راچگونه ارزیابی می­ کنند و شامل متغیر­هایی از قبیل رضایت از زندگی، رضایت از وضعیت زناشویی، رضایت از کار، فقدان افسردگی، اضطراب و وجود عواطف و خلقیات مثبت می­شود. ارزیابی شخص از خود ممکن است به شکل شناختی باشد ، مثلاهنگامی که شخص به طور کلی در مورد رضایت از زندگی خود یا جنبه­هایی از زندگی مانند تفریحات به قضاوت آگاهانه می­نشیند، ممکن است ارزیابی شخص به شکل عاطفی نیز باشد (تجربه هیجانات و خلقیات ناخوشایند و خوشایند مردم در مواجه با زندگی خود ). بنابراین گفته می­شود اگر شخص رضایت از زندگی و غالباًخوشی را تجربه کند دارای شادمانی ذهنی بالا و برعکس اگر از زندگی خود ناراضی است هیجانات پیوسته منفی مانند خشم و اضطراب را احساس نماید دارای شادمانی ذهنی پایینی است .

 

 

چندین ویزگی اساسی در مطالعه شادمانی ذهنی وجود دارد (دینر[۲]،۱۹۸۴).اولا کل دامنه بهزیستی از زجر و عذاب تا وجد و شعف را در برمی­گیرد و صرفاٌ به حالات نامطلوبی مثل افسردگی یاناامیدی محدودنمی­شود .دوما شادمانی بر حسب تجربه­ی درونی هرشخص تعریف شده است. اگر شخصی فکر می­ کند که زندگی­اش خوب پیش می­رود بنابراین در درون این چارچوب زندگی اوخوب پیش می­رود. پس در حوزه­ شادمانی ذهنی دیدگاه شخص درمورد بهزیستی­اش از اهمیت برجسته­ای برخوردار است. ویژگی نهایی شادمانی ذهنی این است که این سازه صرفا به خلقیات زودگذر نمی­پردازد بلکه بر حالات بلندمدت­تر تکیه دارد. به هر حال ممکن است آنچه که در یک لحظه غالباً منجربه شادمانی می­شود ممکن است همان چیزی نباشد که دربلند مدت هم شادمانی را موجب می­شود(مظفری،۱۳۸۲).

 

شادمانی ذهنی، ساختار و مؤلفه­ها

 

شادمانی ذهنی سه مولفه اولیه دارد: رضایت از زندگی، عاطفه خوشایند و عاطفه ناخوشایند.که هریک ازاین سه مولفه مهم می ­تواند به نوبت به تقسیمات فرعی تجزیه شود. رضایت کلی می ­تواند به رضایت از حوزه­های گوناگون زندگی از قبیل تفریحات، عشق، ازدواج ،دوستان و…تقسیم شود و هر کدام ازاین حوزه­ها را می­توان به رخساره­های کوچکتری تقسیم نمود. عاطفه خوشایند می­تواندبه هیجانات ویژه ای از قبیل لذت ،محبت و غرور تقسیم شود و عاطفه ناخوشایند می ­تواند به هیجانات و خلقیات ویژه ای از قبیل، شرم، گناه ،غمگینی، خشم و اضطراب تقسیم شود (دینر و بیواس- دینر[۳]،۲۰۰۰).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول۲-۲ :مولفه­های شادمانی ذهنی (دینر، سو، لوکاس و اسمیت[۴] ،۱۹۹۹).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حوزه های  رضایت رضایت از زندگی عاطفه ناخوشایند عاطفه خوشایند
کار میل به تغییر زندگی گناه و شرم لذت
خانواده رضایت از زندگی مادی غمگینی شعف
تفریحات   اضطراب و نگرانی خرسندی
سلامت رضایت از گذشته خشم غرور
سرمایه رضایت از آینده تنش محبت
خویشتن نظر دیگران درمورد شخص افسردگی شادمانی
گروه شخص   حسرت وجد

 

 

خلقیات و هیجانات که روی هم عاطفه نامیده می­شوند نشان دهنده ارزیابی­های جاری شخص ازرویدادهایی است که در زندگی وی اتفاق می­افتد.

 

کیفیت زندگی در یک مفهوم وسیع به عنوان شادی قابل تعریف می­باشد. کیفیت زندگی معیار و اندازه ­گیری بهترین انرژی یا نیرو در فرد است، که این نیرو برای سازگاری موفقیت آمیز فرد با چالش­های موجوددر دنیای واقعی می­باشد. میلند در سال(۱۹۹۹)برای دستیابی به کیفیت زندگی ۴ طریق زیر را بیان نمود.

 

۱-از طریق خشنودی: چرا که این مضمون منعکس کننده تجربه­ی افراد و جنبه های عاطفی شخصیت آنان است .

 

۲-از طریق تعریف رضامندی: زیرا که این تعریف نشان دهنده شناخت یا ادراک فرد وانتقال دهنده­ی جنبه­ های منطقی و عقلانی است .

 

۳-از طریق توصیف نیازهای افراد: به دلیل آنکه برآورده شدن این نیاز ها فرد رابه یک زندگی خوب رهنمون می­نماید .

 

۴-از طریق تعریف ادراک خویشتن: چون این مفهوم توقعات شخصی و رشد فکری افراد را مشخص می­ کند.

 

نوردن فلت[۵](۱۹۹۱)کیفیت زندگی را به شکل خشنودی توصیف نمود .به نظر وی سنجش خشنودی افراد از طریق بررسی تجربه­ی افراد از میزان حصول ایشان به آ مال و آرزوهایشان انجام پذیر است (به نقل از نظری سعید،۱۳۸۰).

 

تاتارکیوسیز (۱۹۷۶) خشنودی را به عنوان یکی از انواع رضامندی ذکر کرد .وی خصوصیات زیررا برای تعریف و تشخیص احساس خشنودی در نظر گرفته است

 

۱-قالب و چهارچوب کامل و تمام داشتن: احساس خشنودی باید به طور کامل در تمامی جنبه-های احساسی به شکل آگاهانه و عمقی و نه به طور سطحی نفوذ نماید.

 

۲-بادوام و ثابت بودن: احساس خشنودی باید به طور ثابت در تمامی طول زندگی افراد پایدار و باقی بماند .بدین معنی که هر گاه از فرد سوال شود که آیا از زندگی خشنود است ؟همواره پاسخ وی مثبت باشد.

 

۳-عقلانی بودن: احساس خشنودی تنها نباید به شکل عاطفی باشد بلکه مهم است که این احساس با عناصر عقلانی و ادراکی نیز عجین شده باشد.

 

۴-فراگیر بودن: احساس خشنودی باید شامل تمامی جنبه­ های زندگی بوده و تنها به یک بخش آن محدود نباشد.

 

تعریف و توضیح تاتارکیوسیز این عقیده راکه فرد خشنود و خوشحال باید حداقل به اهداف مهم زندگی خود رسیده باشد بیان می­نماید (هنستد،[۶]۱۹۹۹).

 

در علوم اجتماعی تشخیص و تمایز مفهوم کیفیت زندگی از خشنودی(انعکاس دهنده احساسات و عواطف مثبت و منفی) و احساس رضایت(انعکاس دهنده جنبه شناختی یا ادراکی) از اهمیت وی‍ژه­ای برخوردار است. تشخیص و تمایز بین رضایت و خشنودی بسیار مهم می­باشد، زیرا هر کدام جنبه­ های متفاوتی را اندازه گیری می­ کند. برای مثال مطالعات کیفیت زندگی در افراد حاکی از این بوده که بزرگسالان مسن­تر نسبت به بزرگسالان جوان تر احساس خشنودی کمتر و رضایت بیشتری از زندگی داشتند و این مسئله خود می ­تواند حاکی از این امر باشد، که ارزیابی شناختی و ادراکی از زندگی به طور کلی با بالا رفتن سن افزایش می­یابد، در حالی که احساسات و عواطف در همین سنین کاهش می­یابند. در حیطه روانشناسی کیفیت زندگی به شکل رضامندی و یا میل به نیاز ها توصیف و تعریف می­شود (کوهپایه،۱۳۸۰).

 

Madline-[1]

 

Diener-[2]

 

 Diener -Biwas  & Diener-[3]

 

Smith  & Lucas  ,Suh-[4]

 

feltNorden-1

 

 

 

Hanestad-[6]ل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:29:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم