کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



آخرین مطالب

 



0 دیدگاه در حالت رسیدگی
تازه
نمایش نوشته
سئو
Enter a focus keyphrase to calculate the SEO score
سلام payan104 
بیرون رفتن
تنظیمات صفحه
راهنما
ویرایش نوشته
 افزودن نوشته 
Update your theme Altervista Keith. With this update, you’ll switch to the new Seamless technology, which will unify your Mobile and Desktop theme visualization. Before clicking on “Activate & Publish", in the preview page, verify the mobile theme styles. 

Show theme preview page
نوشته منتشر شد. نمایش نوشته

بستن این اطلاع.
افزودن عنوان 
پیوند یکتا: http://payan104.altervista.org/پایان-نامه-مهارت…دگی-در-کاهش-گرای/ ‎ویرایش
 افزودن پروندهٔ چندرسانه‌ای
دیداریمتن
بند
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
تعداد واژه‌ها: 1953
  آخرین ویرایش به‌دست payan104 در آگوست 27, 2020 ساعت 9:45 ق.ظ


تغییر وضعیت پنل: انتشارانتشار
 
پیش‌نمایش تغییرات(در یک برگهٔ جدید باز می‌شود)
 
 وضعیت: منتشرشده ویرایشویرایش وضعیت
 قابلیت مشاهده: عمومی ویرایشتغییر میدان دید
 منتشر شده در: آگوست 27, 2020 در 09:45 ویرایشویرایش تاریخ و زمان
Social Publishing Edit
خوانایی: به بهبود نیاز دارد
سئو: در دسترس نمی باشد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1399-06-06] [ 01:16:00 ب.ظ ]




دند. سپس به گروه  آزمایشی مهارتهای زندگی طی  8 جلسه 2 ساعته آموزش داده شد. طی این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس ازاتمام آموزش،‫ همان ابزار به عنوان پس آزمون برروی آزمودنی ها اجراگردید.برای تجزیه وتحلیل نتایج ازآزمون تجزیه وتحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج حاکی ازآن بودکه میزان گرایش به مصرف موادگروه آزمایش درمرحله پس آزمون به طورمعناداری پایین ترازگروه کنترل می باشد.

واژگان کلیدی:مهارتهای زندگی ،مصرف موادمخدر

 

 
 
 

 

 
 
 
 
فصل یکم
مقدمه پژوهش
 

 
مقدمه
باتوجه به افزایش روز افزون سومصرف مواد درسطح جامعه جهانی ازلحاظ تعداد مصرف کنندگان ،مقدار مصرف مواد وشدت نوع ماده مصرفی درمحیط های کاری ومتعاقب آن صدمات ولطماتی که صاحبان مشاغل ،کارکنان ،خانواده های کارکنان ،افراد خدمات گیرنده از آن حرفه یا صنعت ،مردم ونهایتا جامعه متحمل می شوند اهمیت استفاده ازبرنامه های پیشگیری از مواد درمحیط های کاری بیش ازپیش احساس می شود.(طاهری نخست1383)

آدلر وماتیوس(1994)معتقدندانسان برخی ازرویدادهای زندگی که برسلامت وبهزیستی اوتاثیر می گذارندرامی تواند کنترل کندوبرخی رانمی تواند.رویدادهای خارج ازکنترل ایجاب می کند که فردبرای حفظ شایستگی وخود کارآمدی اش ،مهارت های مقابله ای خودراافزایش دهد.ایجادبرنامه هایی به منظور ارتقاءمهارت های اجتماعی وحل مساله ،احتمالا باعث بهبود عملکردفردمی شود.عدم آشنایی باشیوه های مقابله بابحران می تواند سبب از پادرآمدن،خشم وپرخاشگری یا افسردگی آن ها شود ویا می تواند ایشان رابه سوی رفتارهای اجتنابی مثل سیگارکشیدن ،اعتیادوانواع بزه ها سوق دهد.(کاپ[1]،2000)

درپژوهش که (مومنی 1389)درکرمانشاه انجام داده است این نتیجه حاصل شده که آموزش مهارتهای زندگی (مدیریت استرس وجرات آموزی ) درتغیرنگرش وپیشگیری ازمصرف وسومصرف مواد دربین دانش آموزان موثرمی باشد.

انسان اجتماعی به مهارت های حرفه ای برای زندگی نیازداردوآموزش مهارتهای زندگی یعنی نحوه ءدرست زیستن وگام برداشتن درزندگی .هدف اصلی برنامه آموزش مهارت های زندگی ارتقاءوبهداشت روانی وپیشگیری اولیه از آسیب اجتماعی مانند اعتیاد ،خودکشی ،بزهکاری وانواع مختلف بی بند وباری است.(عصمت پناه ،خاکشور1388)

افرادی که درجامعه عدم امنیت شغلی ،اقتصادی،اجتماعی وروانی می نمایند ویابه دلیل فقروناداری می توان برقراری روابط اجتماعی مطلوب ومناسب بااقوام وآشنایان ودیگران ندارند.آنان دیریازود خواسته یاناخواسته ممکن است اسیرموادمخدرشوند.(شیخاوندی1373)

هدف از این پژوهش مطالعه راههای پیشگیری از اعتیاد درمحیط کار (ادارات ،سازمانها،مراکز صنعتی ونظامی) است. یکی از مسائل ونگرانی های عمده درمحیط کار مسئله اعتیاد کارکنان است که طبق آمار سهم زیادی درایجاد تلفات وآسیب های صنعتی دارد.ضرورت مواجهه ومداخله دراعتیاد محیط های کاری با اقدام درجهت مبارزه با اعتیاد درمیان کارکنان ،می تواند بهره وری را افزایش داده وباعث افزایش کیفیت زندگی کارکنان شود (جویباری وهمکاران1389). مصرف موادنه تنها برعملکرد کاری افرادتاثیر می گذارد ،بلکه بسیاری از غیبت های کاری ،حوادث وتصادفات ،بیماری ها ومرگ ومیرها باهمه هزینه های مربوطه نیز درنتیجه آن است.درسال های اخیر مطالعات نشان دادند که :

1-غیبت کاری مصرف کنندگان مواد درمحیط کاردو الی سه برابر سایرکارکنان است .

2-افرادوابسته به مواد درمقایسه با باسایر کارکنان سه برابر بیشتر درخواست هزینه درمان مشکلات پزشکی می کنند و5 برابربیشتر ازسایر کارکنان درخواست غرامت می کنند.

3-درمحیط های کاری بین 25تا30 درصد حوادث کاری به علت کار تحت تاثیر مصرف مواد است .

4-سومصرف مواد50درصد ازکل علل کاهش تولید کارخانجات راتشکیل می دهند.

5-معتادان کمتراز 60درصدتوان خود رابرای کار اختصاص می دهند.

6-استفاده ازبیمه وتسهیلات پزشکی درمصرف کنندگان 5برابر سایر کارکنان است .

7-مصرف کنندگان موادمسول 50تا80درصدازسرقت ها وخسارات درمحیط کارهستند.(طاهری نخست 1383)

 

 

 

 

 

 بیان مسأله
امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی وتغییر درشیوه زندگی ،بسیاری ازافراد دررویارویی بامسایل زندگی فاقدتوانایی های لازم واساسی هستند وهمین امر آنان رادرمواجهه بامسایل ومشکلات زندگی آسیب پذیرکرده است .پژوهشهای بی شمارنشان داده است که بسیاری ازمشکلات بهداشتی درزمینه اعتیاد وسومصرف نشان دهنده سه عامل مرتبط با سومصرف  مواد عبارتنداز :عزت نفس ضعیف،ناتوانی دربیان احساسات وفقدان مهارتهای ارتباطی.(مک دونالدو وهمکاران 1999به نقل ازخالدیان1391)

اعتیاد به مواد مخدر تهدیدی جدی برای ساختارهای فرهنگی ،بهداشتی،اجتماعی واقتصادی بوده وتعادل ،رشدوتوسعه جوامع رابرهم زده ومنابع بسیار انسانی ،اقتصادی واجتماعی رابه هدر می دهد.آمارهای منتشرشده ازسازمان های بین المللی ،بخصوص سازمان بهداشت  جهانی ،کمیته جهانی کنترل موادمخدر وسازمان یونسکو حاکی ازافزایش فزاینده مصرف این مواد درسطح جهان است .همه منابع مورد بررسی بدون استثنا ابعاد مسله را فا جعه آمیز نشان می دهند .(رحیمی موقر،1375)

افرادی که درجامعه احساس عدم امنیت شغلی ،اقتصادی ،اجتماعی وروانی می نمایند ویا به دلیل فقروناداری توان برقرای روابط اجتماعی مطلوب ومناسب بااقوام وآشنایان ودیگران ندارند،آنان دیریازود خواسته یا ناخواسته ممکن است .اسیر مواد مخدر می شوند .(شیخاوندی1373)

مطالعات زیادی دلالت برآن دارند که بین عزت نفس ضعیف وسومصرف الکل ودارو رابطه وجود دارد.(سینگ1994به نقل ازعصمت پناه 1391)

این اصل ثابت شده است که همواره پیش گیری بهتروآسان ترازدرمان است .بنابراین پیشگیری بایدفراگیرباشد.پیشگیری بایدمعطوف بربهبود سلامت همه اعضای جامعه موردنظرماباشد.مبارزات پیشگیری نه تنها  باید به کسانی که بیشترین آسیب پذیری رادارند بلکه بایدبه همه آن کسانی که بخشی ازمحدوده اجتماعی وهیجانی آنها نیزهستند توجه کند.(دهقانی،1372)

طبق آمارهای سازمان بهداشت جهانی انواع آسیب های روانی –اجتمایی ازجمله وابستگی های دارویی-اعتیاد)دراغلب جوامع به طور نگران کننده ای روبه افزایش می باشندکه باتوجه به اهمیت موضوع واقبال جامعه آموزشی نسبت به گسترش فرهنگ مواجهه منطقی بامشکلات ونیز تمرکزبرمداخلات پیشگیرانه ،درسالیان اخیر پژوهشهای متعددی درزمینه مهارتهای زندگی انجام گرفته است.ازطرفی دیگر مطالعات نشان می دهد که مداخله های درمانی مناسب می تواند به میزان بسیار بالایی،خطر رفتارهای پرخطر ازجمله اعتیاد پیش وپس از اقدام راکاهش دهد.(سازمان بهداشت جهانی 2006ترجمه طالبی) فراتحلیل پژوهش های انجام شده درحوزه مهارتهای زندگی درایران اثربخشی مهارتهای زندگی رانشان داده است.(کاکابرایی1391)گفته شده است که موثرترین برنامه پیشگیری ازمصرف دارو ومواد برنامه آموزش مهارت های زندگی است. با توجه به پژوهش(افشارنیا ،و همکاران 1380) می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارتهای زندگی به عنوان یک عامل حفاظت کننده برای دانش آموزان در سالهای بعدی جهت پیشگیری از سؤمصرف مواد مخدر می باشد . (گرمن 2002)درپژوهشی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی برکاهش واسترس وافزایش پذیرش اجتماعی را نشان داده است.(بوتوین1997به نقل از رحمتی) درواقع آموزش مهارتهای زندگی نگرش مقابله ای به فرد می دهد که تاکنترل بیشتری برزندگی خودداشته باشد.(کینگه 1994،ترجمه محمد خانی ،1380)آموزش مهارتهای زندگی درپیشگیری ازمصرف مواد مخدر یک رویکرد تازه برای پیشگیری است که دروهله اول برعوامل عمده اجتماعی وروانی سوق دهنده به شروع مصرف مواد متمرکز است .تاکید عمده برنامه آموزش مهارتهای بررشد مهارتهای مهم شخصی واجتماعی است .برخی از مطالب این برنامه مربوط به آموختن مهارتهای عمومی زندگی نظیر ابرازوجود (مانندنه گفتن درخواست کردن وبیان قاطع حقوق اجتماعی خویشتن)وبرخی دیگرمستقیما مربوط

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:15:00 ب.ظ ]




ود . جامعه آماری این پژوهش را کل دانش آموزان پسر سال پنجم  و ششم ابتدایی شهر نوراباد  که در سال تحصیلی 1393-1394 مشغول به تحصیل بودند تشکیل می دهد. نمونه پژوهش به صورت تصادفی مرحله ای انتخاب شد. تعداد 60 نفر دانش آموزی که بر اساس مصاحبه بالینی و سیاهه رفتاری کودک (CBCL) دارای اختلالات رفتاری تشخیص داده شده بودند، به شیوه تصادفی ، در دو گروه آزمایش و گروه گواه اول قرار گرفتند . از بین دانش آموزانی هم که بدون اختلالات رفتاری تشخیص داده شده بودند 30 نفر به شیوه تصادفی انتخاب و در گروه گواه دوم گمارده شدند. از هر سه گروه پیش آزمون گرفته شد . گروه آزمایش 12 جلسه آموزش مهارت های هوش هیجانی را دریافت کردند ، اما دو گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. پس از پایان جلسات آموزشی ، از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بود که آموزش هوش هیجانی ، در کاهش اختلالات رفتاری و افزایش هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی موثر واقع شده است.

واژگان کلیدی: هوش هیجانی ، اختلالات رفتاری، عملکرد تحصیلی

 

 

 

 

فصل یکم
مقدمه پژوهش
 

 

1-1- مقدمه
انسان موجودی است رشد یابنده،هیجانی، آموزش پذیر و در عین حال آسیب پذیر که تنها از طریق تربیت صحیح و پرورش در محیط مناسب به شخصیت سالم دست می یابد. بنابراین، جا دارد تا حد امکان تلاش بی وقفه خود را نثار تعلیم و تربیت کودکان و کاهش مشکلات و موانع موجود در این راه کنیم؛ از آنجا که کودکان و نوجوانان آینده سازان جامعه هستند و سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی این قشر از اجتماع بسیار ارزشمند است .از سوی دیگر، یافتن راهی که تناقض ها و تردید های موجود در این زمینه  را کاهش دهد،به متولیان آموزش و تربیت کودک در اتخاذ تصمیم های صحیح تر یاری می کند. و با توجه به اینکه مشکلات رفتاری دوران کودکی،علاوه بر اینکه بر یادگیری،شادکامی  و روابط اجتماعی دوران کودکی  موثرندو محیط خانواده را نیز تحت تاثیر قرار می دهند،اثرات مخربی بردوران بزرگسالی دارد،که بر اساس  پژوهش های صورت گرفته با اختلالات روانی و رفتاری آن دوران در ارتباط است بنابر این لازم است که به برسی مسائل موجود در این برهه سنی پرداخته شود(افروز1394).همچنین با عنایت به اینکهاصلی ترین وظیفه تعلیم و تربیت، رساندن تمامی کودکان، اعم از عادی و استثنایی، به رشد و کمال مطلوب آنان است. در این رهگذر کودکان دارای مشکلات عاطفی و رفتاری، مستلزم دریافت بیشترین حمایت و توجه هستند که باید با به کارگیری علم روان شناسی و ارائه مراقبت های ویژه  مسیر رشد آنان را هموار و هموارتر ساخت. برای رسیدن به این مهم، متخصصان امر نیازمند شناخت صحیح و دقیق فرآیند رشد و تحول روانی این کودکان هستند و این شناخت نیز بر پایه تخصص علمی و دانش و تجربه کافی میسر خواهد شد. در همین ارتباط، می توان گفت کودکی دارای مشکلات رفتاری[1] است که رفتار و عملکردش نسبت به همسالان دارای نقصان باشد. این رفتارها ضمن نامناسب بودن با سطح سنی و هوش کودک، مزمن و مداوم بوده و گسترش آن از رفتارهای فزون کنشی[2] و پرخاشگری[3] تا رفتارهای گوشه گیری[4] متفاوت است.اما این اختلالات رفتاری ناشی از چه عواملی می باشد،بر اساس تحقیقات انجام شده در این زمینه هم در داخل و هم در خارج از کشور به نقش برجسته هیجانات در بروز این اختلالات اشاره میشود(مکتبی1389) بنابراین جا دار در کنار شناخت مشکلات کودکان عوامل بنیادی و بروز دهنده این مسائل برسی شود که هیجانات و به طور خاص تر هوش هیجانی به عنوان عامل موثر مورد برسی قرار گرفته است.و بر اساس تعریفی از اختلالات رفتاری(سیف و نراقی1379) به رفتاری اختلال رفتاری می گویند که در دامنه سنی و اجتماعی فرد ناهنجار بوده و در افراد بهنجار این رفتار وجود نداشته باشدو این ویژگی ها بیشتر در افرادی که از هوش هیجانی پایین  بر خوردارندو تسلط اندک بر هیجانات خود دارند  مشاهده می شود.ویژگی های وجود دارد که نشان دهنده اختلال رفتاری در یک کودک یانوجوان می باشد، چنین کودکی در ایجاد و حفظ روابط اجتماعی مناسب و پاسخگویی صحیح به شرایط زندگی روزمره ناتوان است؛ به نحوی که شرکت او در کلاس درس، فرآیند یاددهی-یادگیری را مختل ساخته و به از هم گسیختگی و آشفتگی ذهنی سایر همسالان می انجامد و گاه معلم را با فشارهای  روانی شدید رو به رو می سازد (بشاورد، 1382).از طرف دیگر ،رفتار های این کودکان اثرات منفی بر فرایند آموزش و پرورش آنها میگذارند،به نحوی که پیشرفت ناچیز در آموزش و پرورش برآیند مستقیم ،عینی و فوری رفتارهای این کودکان خواهد شد(نخست روان 1390).

اهمیت و ضرورت پژوهش
بسیار مشکل است که در مورد آنچه کودکان در سطوح متفاوتی با آن درگیر هستند، بی تفاوت ماند. بعضی از آنها با چالش هایی رو به رو می شوند که نه تنها موفقیت تحصیلی آنها را به مخاطره میاندازد، بلکه در مورادی بقای اولیه آنها را نیز به خطر می اندازد. یک نگاه به اخبار جهان، فهرست بلندی از موقعیت های سخت را آشکار می‌‌سازد، برای نمونه، سوء استفاده از کودکان، نرخ بالای طلاق، بارداری در سنین پایین، اعتیاد به مواد مخدر و بیماریهای مربوط به ظاهر افراد (چاقی، لاغری بیش از حد)، خشونت، خودکشی و زورگیری. جامعه نیازمند رسیدگی به این مسئله است که دست اندرکاران تعلیم و تربیت چه مسئولیتی در قبال بهتر کردن زندگی کودکان دارند. آیا می توانیم کودکان را به دانش و مهارت مورد نیاز برای موفق شدن در زندگی مجهز کنیم (مافینی[5] و بهمن[6]، 2008، ترجمه رستگارپور، 1388).

اختلالات رفتاری در کودکان به هر علتی که به وجود آمده باشد، عده زیادی از اقشار و نهادهای جامعه را با مشکل رو به رو می کند، چرا که نوع رفتارهایی که در کودکان دارای این اختلالات ظهور پیدا می کند در وهله اول خانواده و در یک سطح وسیع تر مربیان و متولیان امور آموزشی و سایر افرادی که با چنین کودکانی دارای ارتباط تنگاتنگ هستند را تحت تاثیر قرار می دهد و این تاثیرات در حدی است که در نهایت بازنده اصلی این تاثیر و تاثرات، کودکان هستند. به این معنی‌که، نوع رفتار این کودکان باعث می شود که دیگران از آنها گریزان باشند و در نتیجه کیفیت و  کمیت تعاملات اجتماعی آنها کاهش می یابد. از طرف دیگر، رفتارهای این کودکان اثرات منفی بر فرآیند آموزش و پرورش آنها می گذارند، به نحوی که پیشرفت ناچیز در آموزش و پرورش، برآیند عینی و فوری رفتارهای این کودکان خواهد بود. سیاروچی[7]، دین[8] و اندرسون[9] (2002) عقیده دارند هر چه احتمال رفتارهایی که سلامت فردی، اجتماعی، هیجانی و تحصیلی فرد را به مخاطره اندازند، بیشتر باشد، تاثیر منفی بیشتری بر اجتماع خواهد داشت و احتمال سازگاری فرد کاهش می یابد.

در سالهای اخیر تحقیقات مختلفی به بررسی رابطه هوش هیجانی با اختلالات رفتاری و عملکرد تحصیلی پرداخته اند و گاهی نیز هوش هیجانی را به عنوان پیش بینی کننده اختلالات رفتاری مورد توجه قرار داده اند. اثر مداخله ای هوش هیجانی در درمان اختلالات مختلف رفتاری کمتر بررسی شده است. شناخت عوامل و همبسته های موثر در حل مشکلات و نابهنجاری های رفتاری کودکان و اقدام در زمینه برنامه ریزی به منظور اصلاح و بهبود این عوامل از جمله روش های بسیار موثر در پیشگیری از اختلالات روانی در بزرگسالی خواهد بود؛ که می تواند به اجتماعی سالم منجر شود از سویی، بار اقتصادی هنگفتی را از دوش جامعه بردارد. هوش هیجانی، از این جنبه، می تواند به عنوان یک عامل پیشگیرانه درنظر گرفته شود، که سازمان های مربوطه، مانند بهزیستی و آموزش و پرورش، می توانند از آن بهره فراوان ببرند. در این راستا، هامبورگ[10] (1992) اظهار می‌دارد که دوران تحصیلی و به ویژه دوران مدرسه زمان مناسبی برای آموزش هوش هیجانی به دانش آموزان است. از دیگر سو، در صورت وجود تاثیر مثبت هوش هیجانی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان، می توان با آموزش هوش هیجانی به آنها با صرف کمترین هزینه و زمان به بهبود عملکرد تحصیلی آنان کمک کرد که این مهم خود زمینه ساز موفقیت های شغلی فرد در دوران بزرگسالی خواهد بود. در این صورت، آموزش و پرورش می تواند با اضافه کردن حوزه ای جدید برنامه درسی آموزش هوش هیجانی را در کنار برنامه درسی شناختی خود بگنجاند. در این بین، سالم سازی محیط خانواده که به واسطه کاهش اختلالات رفتاری ایجاد می شود نیز از اهمیت به سزایی برخوردار است. یافته های گاتمن[11] (1997) نشان داد والدینی که در آماده سازی هیجانی به کودکان خود کمک کرده اند به رشد سلامتی و تندرستی و موفقیت آنها در دوره نوجوانی افزوده اند، به طوری که این کودکان توانسته اند در اوضاع و شرایط مختلف در برابر خشم، ترس، عصبانیت و استرس ها خود را تسکین داده  و از نظر هیجانی خود را کنترل کنند.

طبق تحقیقات موجود (کوشان و بهنام وشانی، 1380) وجود کودکان با اختلالات رفتاری در محیط خانواده اثرات سوء بر کل خانواده دارد. بنابراین، در صورت تاثیر آموزش هوش هیجانی در کاهش این اختلالات با ایجاد محیطی برای رشد مناسب کودکان در خانواده و ایجاد روابط سالم و رضایت بخش برای آنان، کارکرد تربیتی و رشدی آنها افزایش می یابد.

1-4- اهداف پژوهش
1-4-1- هدف اصلی:
هدف اصلی این پژوهش تعین اثر بخشی آموزش هوش هیجانی بر درمان اختلالات رفتاری،ارتقاء هوش هیجانی و افزایش عملکرد تحصیلی در دانش­آموزان شهر نورآباد در سال تحصیلی1393-1394 است.

1-4-2- اهداف فرعی:
1- میزان اثر بخشی آموزش هوش هیجانی بر درمان اختلالات رفتاری دانش آموزان پسر پایه های پنجم وششم شهر نورآباد است.

2- میزان اثر بخشی آموزش هوش هیجانی بر ارتقاءهوش هیجانی دانش آموزان پسر پایه های پنجم وششم شهر نورآباد است.

3- میزان اثر بخشی آموزش هوش هیجانی بر افزایش عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر پایه های پنجم وششم شهر نورآباد است.

1-5- فرضیه های پژوهش
1-آموزش هوش هیجانی باعث کاهش اختلالات رفتاری در دانش آموزان پسر کلاس های پنجم وششم شهر نورآباد می گردد.

2- آموزش هوش هیجانی باعث ارتقاء هوش هیجانی در دانش آموزان پسر کلاس های پنجم وششم شهر نورآباد می گردد.

3- آموزش هوش هیجانی باعث افزایش عملکرد تحصیلی  در دانش آموزان پسر کلاس های پنجم و ششم شهر نورآباد می گردد.

[1]Behavior problem

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:15:00 ب.ظ ]




دول4-24 : نتایج تحلیل کواریانس پس آزمون نمرات راهبرد شناختی سرزنش دیگران پس از تعدیل

پیش آزمون  ………………………………………………………………………………………………………………………………………… 94

جدول4-25 : نتایج تحلیل یکسان بودن شیب خط رگرسیونی به عنوان پیش فرض تحلیل کواریانس ……….. 95

جدول4-26 : نتایج تحلیل کواریانس پس آزمون نمرات راهبرد شناختی راهبرد مقابله ای مسئله مدار

پس از تعدیل پیش آزمون ……………………………………………………………………………………………………………………… 96

جدول4-27 : نتایج تحلیل یکسان بودن شیب خط رگرسیونی به عنوان پیش فرض تحلیل کواریانس …………. 97

جدول4-28 : نتایج تحلیل کواریانس پس آزمون نمرات  راهبرد مقابله ای هیجان مدارپس از تعدیل

 پیش آزمون …………………………………………………………………………………………………………………………………………. 98

 

 

 

 

 
 
 
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1-1مقدمه

در نگاهی به گذشته و جوامع مختلف، ملاحظه می شود که چگونگی برخورد و نگرش انسانها نسبت به مسأله کودکان استثنایی به ویژه کودکانی که دچار محدودیت­های ذهنی و جسمی هستند، به اطلاعات افراد از مسائل و مشکلات این کودکان و خانواده های آن­ها بستگی دارد. اما به طور کلی از نقطه نظر تاریخی، بشر از سه مرحله­ی فکری متفاوت نسبت به این کودکان گذشته است. در مرحله ی اول این کودکان یا به طرق مختلف از بین برده می­شدند یا از اجتماع طرد می­گشتند، در مرحله ی دوم به این گروه با دید ترحم و حمایت می نگریستند و در مرحله ی سوم یعنی در سالهای اخیر، پذیرفتن این کودکان در جامعه و در کنار دیگر کودکان و استفاده از توانائیهای آنان تا آنجا که امکان پذیر باشد ؛مطرح گردیده است.

نگرش جامعه در سالهای اخیر،به طور چشمگیری در اهمیت مراقبت از معلولین و حقوق اساسی برای آنان تغییر کرده است (روبین و کوین کوران[1] ،1983).پیشرفت در تکنولوژی، مراقبتهای پزشکی و خدماتی در این امر موثر بوده است. نظر به اهمیت مطلب، خانواده این کودکان به پشتیبانی و حمایت بیشتری نیاز دارند. خانواده بنیادی برای رشد کودک و محیطی است که الگوهای جسمی ،عاطفی و شخصیتی فرد در آن پی ریزی می شود. پدر و مادر بودن یک شغل چالش برانگیز است. جریان تربیت کودک برای والدین لذت آور است. در حالیکه این جریان می تواند با مشکلاتی همراه باشد؛ حتی والدینی که دارای کودکان طبیعی هستند؛ شکیبایی و توانایی زیادی برای پرورش کودک نیاز دارند. در مورد خانواده ی کودکان معلول، موقعیت پیچیده و مشکل تر است. پدر و مادر بودن یک کودک واجد ناتوانی های خاص ،یکی ار استرس آورترین وقایع زندگی است که می تواند رخ دهد (رز[2]، 1987؛ تامیسون[3]،1983). برخی از خانواده ها بی­اختیار این وضعیت را به عنوان تهدیدی می بینند و برخی دیگر ممکن است آن را به عنوان استرس اضافه شده که نیاز به چالش و قوی بودن در این فرایند است (مک کوبین[4]،1983).

فرزندانی که از نظر جسمی یا ذهنی ناتوان هستند، فشارهای روانی خاصی را بر والدین و بویژه مادران و کل خانواده تحمیل می کنند که به دنبال آن مشکلات و مسائلی را به وجود می آورند. مهم ترین مسائل و مشکلات چنین والدینی عبارت اند از مشکل پذیرش ناتوانی فرزند، خستگی ناشی از پرستاری ومراقبت، مسائل مربوط به اوقات فراغت، مشکلات مالی خانواده ، مسائل پزشکی ،آموزشی و توانبخشی (چن وتانگ[5] 1997، ویتر[6]، 2003)همه موارد ذکر شده فوق ناراحتی ها و فشار روانی مضاعف و مستمری را بر خانواده ی این کودکان و بویژه مادران آنها وارد می آورد؛ فشار روانی وارد بر این مادران به دلیل استمرار،علاوه بر سلامت جسمی و روحی خود آنها، سلامت و آسایش همسران، فرزندان سالم و نیزفرزند ناتوانشان و در سطحی وسیع تر سلامت و بهداشت روانی کل جامعه را متأثر خواهد ساخت. و این امری است که توجه جدی متخصصان و مسئولان مربوط را می طلبد.در این راستا، تحقیقاتی در زمینه ی مسائل و مشکلات این خانواده ها و کمک در پذیرش واقعیت و همچنین حمایت از این خانواده ها  در جهت متعادل نگه داشتن خانواده ،ضروری بنظر می رسد.

1-2 بیان مسئله

فلج مغزی[7] عارضه ای است که شامل ناتوانی هایی در حرکت و وضعیت بدن است و در نتیجه ی آسیبهای مغزی پیش از تولد،در حین تولد یا دوره ی نوزادی به وجود می آید.در کودکان مبتلا به فلج مغزی عضلات و عصب هایی که به مغز مرتبطند،طبیعی هستند ولی فرایند ارتباطی بین مغز و عضلات دچار اشکال است.رویدادهایی مانند خون ریزی مغزی،کمبود یا فقدان اکسیژن به هنگام تولد،سکته در دوران جنینی،ناسازگاری خونی جنین و مادر و ضربه های مغزی و خیلی از اتفاقاتی که دردوران جنینی پیش می آید می توانند باعث آسیبهای عصب شناختی شوند که این به نوبه خود به برخی از انواع فلج مغزی منجر می گردد، فلج  مغزی رابطه تنگاتنگی با عقب ماندگی ذهنی دارد

ضرورت و اهمیت پژوهش

 

در عصر حاضر مشکل بیماری ها و معلولیت ها از جمله فلج مغزی،یکی از حادترین مسائل افراد جوامع بشری است.  امروزه با افزایش روزافزون جمعیت دنیا ، علیرغم تلاشهای اصولی و عمومی در کاهش میزان تولد کودکانی که واجد محدودیتهای خاصند، کماکان با تعداد بیشماری از این کودکان مواجه هستیم.کودکانی که از زمان تولد و در خلال مراحل رشد و تحول تا بزرگسالی و بالاخره تا زمانیکه زنده هستند ،نیازهای تکاملی و مراقبتی منحصر به فردی دارند ومشکلات عدیده ای برای خانواده و جامعه در این زمینه وجود دارد.خانواده های بسیاری به دلیل داشتن چنین فرزندانی بارعاطفی سنگینی را بر دوش می کشند. هزینه های زیاد پزشکی ، آموزشی ، تربیتی ، تشدید اختلافات زناشویی، ترس از بچه دار شدن مجدد، احساس گناه و انزوا طلبی از جمله مسائلی است که والدین با آنها روبرو هستند. افراد این خانواده ها برای حل مشکلات خود و کاهش بار فشارهای عاطفی نیاز به کمک و مشاوره دارند. شواهد نشان می دهند که والدین دارای کودکان با ناتوانی رشدی اغلب به گونه ای زیان آور، سطح بالایی از فشار روانی را تجربه می کنند (هندریکس، دمور، آد و ساولبرگ[8]، 2000؛اسمیت، اولیور و اینوسنتی[9]، 2001) نقش والدین به خصوص مادران در درمان و تعلیم وتربیت کودکان عقب مانده ذهنی بسیار حائز اهمیت است (هالاهان و کافمن[10]، ترجمه ماهر،1385).

والدین، به ویژه مادران نه تنها نسبت به فرزند دارای محدودیتهای خاص، واکنش عاطفی نشان می دهند ، بلکه نسبت به نگرش یا واکنش افراد جامعه به افراد دارای ناتواناییهای خاص نیز واکنش عاطفی نشان می دهند. این فشارها اغلب والدین را به کناره گیری از تماس های عادی اجتماعی شان وادار می سازد.والدین، به ویژه مادران بی اختیار گوشه گیر می شوند و به دلیل افزایش این طرد اجتماعی و گوشه گیری ، تمایل به تمرکز دائمی و بیش از حد بر فعالیت های کودک پیدا می کنند. این افزایش توجه و تمرکز به ناتوانایی های کودک، موجب بروز اختلالات و ناراحتی روانی بیشتر والدین می گردد (افروز،1385).فشار روانی وارد بر مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی ،به دلیل استمرار،علاوه بر سلامت جسمی و روحی خود آنها، سلامت و آسایش همسران، فرزندان سالم و نیزفرزند ناتوانشان و در سطحی وسیع تر سلامت و بهداشت روانی کل جامعه را متأثر خواهد ساخت. و این امری است که توجه جدی متخصصان و مسئولان مربوط را می طلبد. لذا همایندی فشار روانی حاصل از داشتن کودک معلول با اختلالات روانشناختی همچون افسردگی و اضطراب و نقش عوامل روانشناختی در کنترل این موارد بر اهمیت این پژوهش می افزاید.

با توجه به اینکه والدین خصوصا مادران بیش از پدران این کودکان به علت اثرات ناشی از حضور کودک فلج مغزی ، از مشکلات متعدد روانی، جسمانی ،اجتماعی و… رنج می برند (فیسمن و ولف[11]،1997).مشاوره ی گروهی با مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی می تواند سطح آگاهی و پذیرش آنها را نسبت به مشکل فرزندشان افزایش دهد، می تواند احساسات و واکنشهایی را که اغلب والدین از خود بروز می دهند، برای آنان روشن سازد  و از تنش موجود بین خانواده بکاهد، تعامل بهینه بین والد و فرزند را افزایش داده و تأثیربه سزایی بر سلامت خانواده داشته باشد و با توجه به نیاز سنجی هایی که در این قشر از جامعه صورت گرفته است، آموزش و مشاوره ی خانواده به این والدین، به شیوه ای مدون در ایران مورد بی توجهی قرار گرفته است، در این راستا ،در این پژوهش تأثیر مشاوره ی گروهی با رویکرد عقلانی – عاطفی – هیجانی بر تنظیم هیجان و راهبردهای مقابله ای مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی مورد ارزیابی قرار می گیرد.

 

1-4 اهداف  پژوهش

1-4-1 هدف کلی

مشخص کردن تاثیر مشاوره ی گروهی بارویکردعقلانی– عاطفی– رفتاری بر پاسخ­های مقابله­ای و تنظیم هیجان شناختی مادران کودکان فلج مغزی می باشد.

1-4-2 اهداف اختصاصی

1- مشخص کردن اثر بخشی مشاوره ی گروهی با رویکرد عقلانی-عاطفی-رفتاری بر کاهش استفاده از راهبرد شناختی خود سرزنشی مادران کودکان فلج مغزی.

2- مشخص کردن اثر بخشی مشاوره ی گروهی با رویکرد عقلانی-عاطفی-رفتاری برافزایش استفاده از راهبرد شناختی پذیرش مادران کودکان فلج مغزی.

3- مشخص کردن اثر بخشی مشاوره ی گروهی با رویکرد عقلانی-عاطفی-رفتاری بر کاهش استفاده از راهبرد شناختی نشخوار فکری مادران کودکان فلج مغزی.

4- مشخص کردن اثر بخشی مشاوره ی گروهی با رویکرد عقلانی-عاطفی-رفتاری بر افزایش استفاده از راهبرد شناختی توجه مجدد مثبت مادران کودکان فلج مغزی.

[1] Rubin & Kevin Kuran

[2] Rose

[3] Thomeson,

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:14:00 ب.ظ ]




دول2-2- کنشهای اجرایی، فرایندهای همراه در هریک، فرایندهای اجتماعی و روانشناختی مربوط و منطقه مغزی احتمالی درگیر بر اساس نظریه بارکلی……………………………………………………………………………………….24

جدول4-1- جدول شاخص های توصیفی سن آزمودنی ها در هر گروه…………………………………………………63

جدول4 -2- شاخص های توصیفی جنس آزمودنی ها در هر گروه……………………………………………………….64

جدول4-3- جدول مقایسه سن آزمودنی های گروه آزمایش 1 و کنترل بر اساس آزمون یومان ویتنی………..64

جدول4-4- جدول مقایسه سن آزمودنی های گروه آزمایش 2 و کنترل بر اساس آزمون یومان ویتنی………..65

جدول4-5- جدول مقایسه سن آزمودنی های گروه آزمایش 1 و آزمایش2 بر اساس آزمون یومان ویتنی…..66

جدول4-6- جدول مقایسه جنس آزمودنی ها در 2 گروه آزمایش و یک گروه کنترل با استفاده از آزمون خی دو………………………………………………………………………………………………………………………………………………….66

جدول4-7- شاخص‌های توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش ، در آزمودنی‌های گروه آزمایش 1 در دو مرحله پیش و پس آزمون………………………………………………………………………………………………………………….67

4-8 شاخص‌های توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش ، در آزمودنی‌های گروه آزمایش 1 در دو مرحله پیش و پس آزمون………………………………………………………………………………………………………………………………….68

جدول4-9- شاخص‌های توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش ، در آزمودنی‌های گروه آزمایشی 2 در دو مرحله پیش و پس آزمون…………………………………………………………………………………………………………………69

جدول4-10- شاخص‌های توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش ، در آزمودنی‌های گروه کنترل در دو مرحله پیش و پس آزمون……………………………………………………………………………………………………………………………70

جدول4-11- جدول مقایسه سن آزمودنی های گروه آزمایش 1 و کنترل بر اساس آزمون یومان ویتنی……..71

جدول4-12-جدول مقایسه جنس آزمودنی ها در 2 گروه آزمایش و یک گروه کنترل با استفاده از آزمون خی دو………………………………………………………………………………………………………………………………………………….72

جدول4-13- مقایسه متغیر های پیش آزمون درگروه آزمایش1 و کنترل با استفاده از آزمون یومن ویتنی……72

جدول 4-14- مقایسه متغیر های پیش آزمون درگروه آزمایش1 و کنترل با استفاده از آزمون یومن ویتنی…..73

جدول 4-15-مقایسه متغیر های پیش آزمون درگروه آزمایش2 و کنترل با استفاده از آزمون یومن ویتنی……74

جدول 4-16-مقایسه متغیر های پیش آزمون درگروه آزمایش2 و کنترل با استفاده از آزمون یومن ویتنی…..75

جدول 4-17- مقایسه متغیر های پیش آزمون درگروه آزمایش1 و آزمایش2 با استفاده از آزمون یومن ویتنی………………………………………………………………………………………………………………………………………………76

جدول4-18- نتایج مربوط به تغییر موج بتا از پیش آزمون به پس آزمون در آزمودنی های گروه آزمایشی 1 و 2 با استفاده از آزمون تی وابسته…………………………………………………………………………………………………………….78

جدول 4-19- نتایج مربوط به تغییر موج بتا از پیش آزمون به پس آزمون در آزمودنی های گروه آزمایشی 1 و 2 با استفاده از آزمون ویلکاکسون……………………………………………………………………………………………………….78

جدول4-20- نتایج مربوط به اثربخشی نوروفیدبک در کاهش نشانه های نقص توجه و تمرکز در 3 گروه در آزمون بارکلی، با توجه به آزمون کروسکال والیس………………………………………………………………………………..79

جدول4-21- نتایج مربوط به اثربخشی نوروفیدبک در کاهش نشانه های نقص توجه و تمرکز در 3گروه ،در آزمون IVA، با توجه به آزمون کروسکال والیس………………………………………………………………………………….80

جدول4-22- نتایج مربوط به اثربخشی نوروفیدبک در کاهش نشانه های نقص توجه و تمرکز در گروه آزمایشی 2 در مقایسه با گروه کنترل در آزمون بارکلی ، با توجه به آزمون یومن ویتنی………………………………81

جدول4-23- نتایج مربوط به اثربخشی نوروفیدبک در کاهش نشانه های نقص توجه و تمرکز در گروه آزمایشی 2 در مقایسه با گروه کنترل در آزمون IVA، با توجه به آزمون یومن ویتنی………………………………….82

جدول 4-24- نتایج مربوط به مداخله درمانی، در بهبود جافظه فعال، در 3 گروه مطالعه در آزمون حافظه فعال، با توجه به آزمون کروسکال والیس……………………………………………………………………………………………………..83

جدول 4-25- نتایج مربوط به اثربخشی نوروفیدبک همراه با تمرین رایانه ای، در بهبود جافظه فعال، در گروه آزمایشی 1 در مقایسه با گروه کنترل در آزمون حافظه فعال، با توجه به آزمون یومن ویتنی………………………..84

جدول4-26- نتایج مربوط به اثربخشی نوروفیدبک، در بهبود جافظه فعال، در گروه آزمایشی 2 در مقایسه با گروه کنترل در آزمون حافظه فعال، با توجه به آزمون یومن ویتنی………………………………………………………….84

جدول4-27- نتایج مربوط به مقایسه گروه آزمایشی1 و گروه آزمایشی2 ، در آزمون بارکلی ، بر اساس آزمون یومن ویتنی……………………………………………………………………………………………………………………………………..86

جدول4-28- نتایج مربوط به مقایسه گروه آزمایشی1 و گروه آزمایشی2 ، در آزمون بارکلی ، بر اساس آزمون یومن ویتنی……………………………………………………………………………………………………………………………………..87

جدول4-29- یافته های مربوط به مقایسه گروه آزمایشی 1 و کنترل در متغیر های پژوهش، با استفاده از آزمون تی مستقل………………………………………………………………………………………………………………………………………..89

جدول4-30- یافته های مربوط به مقایسه گروه آزمایشی 2 و کنترل در متغیر های پژوهش، با استفاده از آزمون تی مستقل………………………………………………………………………………………………………………………………………..90

جدول4-31- یافته های مربوط به مقایسه گروه آزمایشی 1 و آزمایشی2 در متغیر های پژوهش، با استفاده از آزمون تی مستقل………………………………………………………………………………………………………………………………91

 

فهرست شکل ها

شکل 2-1 مناطق مغزی 19 گانه بر اساس نظام بین المللی 10-20………………………………………………………20

 

 

فصل اول:

کلیات پژوهش

 

 

اهمیت و ضرورت تحقیق

اختلال نقص توجه/ بیش فعالی در بزرگسالی با بسیاری از اختلالات اضطرابی، خلقی، اختلالات شخصیت، با (بیدرمن، 2005)، اختلال دو قطبی (بیدرمن،1996)، شخصیت ضد اجتماعی، سوء مصرف مواد و نابهنجاری های روانی (مورفی و بارکلی، 1996)،  اختلالات خواب، اختلالات یادگیری، اختلالات تفکر و اختلالات اضطرابی (کاپلان و سادوک، 1933) همراه است. همانطور که قبلا تصریح گردید، با توجه به ناخشنودی های درمانی در این گستره و اهمیت توجه به این اختلال در جهت کنترل و درمان اختلالات همبود (اسمیت، بارکلی و شاپیرو[1]، 2006؛ براون[2] و همکاران، 2012؛ میلتون، 2010؛ کلینگبرگ و فرنل، 2005؛ راسل[3] و همکاران، 2006؛ انگلهارت و همکاران، 2008) ضرورت این تحقیق را می توان در گستره نظری و عملی بر شمرد:

با توجه به فقدان تحقیقات در گستره تاثیر نوروفیدبک همراه با تمرینات رایانه ای موثر بر تقویت حافظه فعال انجام این تحقیق می تواند منجر به غنای تحقیقات مرتبط در این گستره گردد و اهمیت اثربخشی نوروفیدبک همراه با تمرین رایانه ای موثر بر حافظه فعال را به عنوان یک روش درمانی در این حوزه تدقیق نماید.
در گستره عملی، نیاز بالینی کشور به روش های نوین درمانی با اثرات پایدارتر و اثرات جانبی کمتر و اثربخشی موثر در حوزه عملکرد اجرائی و شناختی، ضرورت این تحقیق را نمایان می سازد. با توجه به همبودی این اختلال با اختلالات اضطرابی، اختلالات خلق (بیدرمن، 2005)، اختلالات یادگیری، اختلالات تفکر و اختلالات اضطرابی (کاپلان و سادوک 1933)، مشکلات اجتماعی، خانوادگی و روابط بین فردی وتخریب های متعدد در زمینه هایی نظیر تحصیلی، شغلی و ازدواج (بارکلی، مورفی و کوتنسنیک، 1996؛ فاراون، 2000)، انجام این تحقیق می تواند باعث ارتقا دانش عملی در این گستره شود و این روش را به عنوان یک روش موثر در کاهش نشانه های اختلال ADHD در جامعه ایرانی معرفی نماید.
1-4 هدف اصلی

تعیین و مقایسه اثر بخشی درمان نوروفیدبک با و بدون تمرین رایانه ای تقویت حافظه فعال، در کاهش  علائم اختلال نقص توجه و تمرکز  در بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی در مقایسه با گروه کنترل

1-4-1 اهداف فرعی

تعیین اثربخشی نوروفیدبک همراه با تمرین رایانه ای در بهبود حافظه فعال در بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی
تعیین اثر بخشی نوروفیدبک به تنهایی، در بهبود حافظه فعال در بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی
تعیین اثربخشی نوروفیدبک با و بدون تمرین رایانه ای، بر تغییر امواج مغزی بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی
1-5 فرضیه های تحقیق

نوروفیدبک با و بدون تمرین رایانه ای منجر به افزایش موج بتا (15 تا 18 هرتز) در بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی می گردد.
نوروفیدبک به تنهایی، منجر به کاهش نشانه های نقص توجه و تمرکز بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی می گردد.
نوروفیدبک همراه با تمرین رایانه ای موثر بر حافظه فعال، منجر به بهبود حافظه فعال در بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی، می گردد.
اثر بخشی نوروفیدبک همراه با تمرین رایانه ای موثر بر حافظه فعال، در کاهش نشانه های توجه و تمرکز و بهبود حافظه فعال در بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، بیش از درمان نوروفیدبک به تنهایی است.
1-6 تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق

1-6-1 متغیر مستقل

1-6-1-1 آموزش نوروفیدبک

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:14:00 ب.ظ ]