کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



آخرین مطالب

 



 

 

 

[۱]. عمید، حسن، فرهنگ عمید، ج ۱، چ ۲۲، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۲، ص ۲۰۴٫

 

[۲]. ولئوته، وئن، حقوق جزا و جرم­شناسی به زبان فرانسه، به نقل از ولیدی، صالح، «تأثیر قصد مجرمانه و انگیزه ارتکاب در مسائل کیفری»، مجله میان­رشته ای، ش ۴۳، ۱۳۶۳، ص ۴۹،قابل دسترس در پایگاه اطلاعاتی www.noormags.com

 

[۳]. بیرو، آلن، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، تهران، انتشارات کیهان، ۱۳۶۶،  ص ۲۳۴٫

 

[۴]. جعفری­لنگرودی، جعفر، ترمینولوژی حقوق، چ ۱، تهران، انتشارات گنج­دانش، ۱۳۶۳، صص ۲۸۲ و ۴۸۹ و ۴۹۰٫

 

[۵]. ولیدی، محمد­صالح، «تأثیر قصد مجرمانه و انگیزه ارتکاب در مسائل کیفری»، مجله میان­رشته ای، ش ۴۳، ۱۳۶۳، ص۴۰، قابل دسترس در پایگاه اطلاعاتی www.noormags.com

 

[۶]. محسنی، مرتضی، حقوق جزای عمومی، ج ۱، چ ۱، تهران، انتشارات گنج­دانش، ۱۳۷۵، ص ۲۱۳٫

 

[۷]. علی­آبادی، عبدالحسین، حقوق جنایی، ج ۱، چ ۱، تهران، انتشارات فردوسی، ۱۳۶۷، ص۶۰٫

 

[۸]. کی­نیا، مهدی، مبانی جرم­شناسی، ج ۱، چ ۳، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۶، ص۸۰٫

 

[۹]. اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، ج ۱، چ ۲۲، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۸، ص ۲۳۷٫

 

[۱۰]. همان، ص ۲۳۷٫

 

[۱۱]. نوری، رضا، «انگیزه ارتکاب جرم و اراده مجرمانه»، مهنامه قضایی، ش ۱۴۴، ۱۳۵۶، ص ۶۲،  قابل دسترس در پایگاه اطلاعاتی www.noormags.com

 

[۱۲]. نوربها، رضا، زمینه حقوق جزای عمومی، چ ۲، تهران، انتشارات کانون وکلای دادگستری، ۱۳۷۵، ص ۱۸۸٫

 

[۱۳]. همان، ص ۱۹۵٫

 

[۱۴].نوری، رضا، «انگیزه ارتکاب جرم»، مهنامه قضایی، ش ۹۳، ۱۳۵۲، ص ۱۲۸،  قابل دسترس در پایگاه اطلاعاتی www.noormags.com

 

[۱۵]. زراعت، عباس، «انگیزه و تأثیر آن در مسئولیت کیفری- قسمت اول»، مجله دادرسی، ش ۴۶، ۱۳۸۳، ص ۲۵،  قابل دسترس در پایگاه اطلاعاتی www.noormags.com

 

 





 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1399-06-11] [ 11:58:00 ب.ظ ]




 

 

 

[۱]. عمید، حسن، فرهنگ عمید، ج ۱، چ ۲۲، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۲، ص ۲۰۴٫

 

[۲]. ولئوته، وئن، حقوق جزا و جرم­شناسی به زبان فرانسه، به نقل از ولیدی، صالح، «تأثیر قصد مجرمانه و انگیزه ارتکاب در مسائل کیفری»، مجله میان­رشته ای، ش ۴۳، ۱۳۶۳، ص ۴۹،قابل دسترس در پایگاه اطلاعاتی www.noormags.com

 

[۳]. بیرو، آلن، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، تهران، انتشارات کیهان، ۱۳۶۶،  ص ۲۳۴٫

 

[۴]. جعفری­لنگرودی، جعفر، ترمینولوژی حقوق، چ ۱، تهران، انتشارات گنج­دانش، ۱۳۶۳، صص ۲۸۲ و ۴۸۹ و ۴۹۰٫

 

[۵]. ولیدی، محمد­صالح، «تأثیر قصد مجرمانه و انگیزه ارتکاب در مسائل کیفری»، مجله میان­رشته ای، ش ۴۳، ۱۳۶۳، ص۴۰، قابل دسترس در پایگاه اطلاعاتی www.noormags.com

 

[۶]. محسنی، مرتضی، حقوق جزای عمومی، ج ۱، چ ۱، تهران، انتشارات گنج­دانش، ۱۳۷۵، ص ۲۱۳٫

 

[۷]. علی­آبادی، عبدالحسین، حقوق جنایی، ج ۱، چ ۱، تهران، انتشارات فردوسی، ۱۳۶۷، ص۶۰٫

 

[۸]. کی­نیا، مهدی، مبانی جرم­شناسی، ج ۱، چ ۳، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۶، ص۸۰٫

 

[۹]. اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، ج ۱، چ ۲۲، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۸، ص ۲۳۷٫

 

[۱۰]. همان، ص ۲۳۷٫

 

[۱۱]. نوری، رضا، «انگیزه ارتکاب جرم و اراده مجرمانه»، مهنامه قضایی، ش ۱۴۴، ۱۳۵۶، ص ۶۲،  قابل دسترس در پایگاه اطلاعاتی www.noormags.com

 

[۱۲]. نوربها، رضا، زمینه حقوق جزای عمومی، چ ۲، تهران، انتشارات کانون وکلای دادگستری، ۱۳۷۵، ص ۱۸۸٫

 

[۱۳]. همان، ص ۱۹۵٫

 

[۱۴].نوری، رضا، «انگیزه ارتکاب جرم»، مهنامه قضایی، ش ۹۳، ۱۳۵۲، ص ۱۲۸،  قابل دسترس در پایگاه اطلاعاتی www.noormags.com

 

[۱۵]. زراعت، عباس، «انگیزه و تأثیر آن در مسئولیت کیفری- قسمت اول»، مجله دادرسی، ش ۴۶، ۱۳۸۳، ص ۲۵،  قابل دسترس در پایگاه اطلاعاتی www.noormags.com

 

 





 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:58:00 ب.ظ ]




 

 

 

[۱]. عمید، حسن، فرهنگ عمید، ج ۱، چ ۲۲، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۲، ص ۲۰۴٫

 

[۲]. ولئوته، وئن، حقوق جزا و جرم­شناسی به زبان فرانسه، به نقل از ولیدی، صالح، «تأثیر قصد مجرمانه و انگیزه ارتکاب در مسائل کیفری»، مجله میان­رشته ای، ش ۴۳، ۱۳۶۳، ص ۴۹،قابل دسترس در پایگاه اطلاعاتی www.noormags.com

 

[۳]. بیرو، آلن، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، تهران، انتشارات کیهان، ۱۳۶۶،  ص ۲۳۴٫

 

[۴]. جعفری­لنگرودی، جعفر، ترمینولوژی حقوق، چ ۱، تهران، انتشارات گنج­دانش، ۱۳۶۳، صص ۲۸۲ و ۴۸۹ و ۴۹۰٫

 

[۵]. ولیدی، محمد­صالح، «تأثیر قصد مجرمانه و انگیزه ارتکاب در مسائل کیفری»، مجله میان­رشته ای، ش ۴۳، ۱۳۶۳، ص۴۰، قابل دسترس در پایگاه اطلاعاتی www.noormags.com

 

[۶]. محسنی، مرتضی، حقوق جزای عمومی، ج ۱، چ ۱، تهران، انتشارات گنج­دانش، ۱۳۷۵، ص ۲۱۳٫

 

[۷]. علی­آبادی، عبدالحسین، حقوق جنایی، ج ۱، چ ۱، تهران، انتشارات فردوسی، ۱۳۶۷، ص۶۰٫

 

[۸]. کی­نیا، مهدی، مبانی جرم­شناسی، ج ۱، چ ۳، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۶، ص۸۰٫

 

[۹]. اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، ج ۱، چ ۲۲، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۸، ص ۲۳۷٫

 

[۱۰]. همان، ص ۲۳۷٫

 

[۱۱]. نوری، رضا، «انگیزه ارتکاب جرم و اراده مجرمانه»، مهنامه قضایی، ش ۱۴۴، ۱۳۵۶، ص ۶۲،  قابل دسترس در پایگاه اطلاعاتی www.noormags.com

 

[۱۲]. نوربها، رضا، زمینه حقوق جزای عمومی، چ ۲، تهران، انتشارات کانون وکلای دادگستری، ۱۳۷۵، ص ۱۸۸٫

 

[۱۳]. همان، ص ۱۹۵٫

 

[۱۴].نوری، رضا، «انگیزه ارتکاب جرم»، مهنامه قضایی، ش ۹۳، ۱۳۵۲، ص ۱۲۸،  قابل دسترس در پایگاه اطلاعاتی www.noormags.com

 

[۱۵]. زراعت، عباس، «انگیزه و تأثیر آن در مسئولیت کیفری- قسمت اول»، مجله دادرسی، ش ۴۶، ۱۳۸۳، ص ۲۵،  قابل دسترس در پایگاه اطلاعاتی www.noormags.com

 

 





 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:58:00 ب.ظ ]




 

گفتار چهارم ـ انگیزه و آموزه­های مکتب کیفری اسلام

 

سیاست کیفری که سیستم حقوقی اسلام در حدود، قصاص و دیات اتخاذ کرده است با سیاست کیفری در تعزیرات متفاوت است. بنابراین، برای بررسی تأثیر انگیزه در مسئولیت کیفری باید میان این دو گروه از جرایم تفکیک کرد.

 

در جرایم مستوجب حد، قصاص و دیه، مجازاتهایی که از سوی شارع در نظر گرفته شده است، مجازاتهای ثابتی می­باشد که قابل شدید یا تخفیف یا تعلیق نیست مگر در موارد محدودی که قانون پیش ­بینی کرده است. بنابراین، دادگاه حق ندارد با احراز انگیزه شرافتمندانه، مجازات را کم یا زیاد کند؛ مثلاً هرگاه شخص مسلمانی مشروبات الکلی بنوشد، مجازات او هشتاد تازیانه است،[۱] و دادگاه نمی­تواند به استناد اینکه متهم سابقه شرب خمر ندارد، به جای هشتاد ضربه شلاق حکم به هفتاد ضربه شلاق بدهد. همانگونه که میزان مجازات در این جرایم به صورت تعبدی است، کیفیت اعمال مجازات و قواعد دیگر را نیز شارع تعیین کرده است. بنابراین، دادگاه وقتی وقوع جرمی را احراز کرد و مرتکب دارای شرایط عمومی مسئولیت کیفری بود ناچار است که مجازات شرعی را مورد حکم قرار دهد مگر اینکه شارع خود در موردی انگیزه را مؤثر دانسته باشد؛ مانند شرب خمری که با انگیزه نجات جان صورت گرفته باشد،[۲] یا سرقتی که در سال قحطی و برای نجات از گرسنگی باشد.[۳]

 

تعیین قواعدی که بر تعزیرات حاکم است همچون اصل جرم تعزیری و مجازات آن بر عهده حاکم یعنی، قانونگذار نهاده شده است و قانونگذار نیز در این زمینه معمولاً تحت تأثیر قواعد و اصول علمی قرار گرفته است. قواعد حاکم بر جرایم تعزیری مانند تخفیف، تشدید، تعلیق و آزادی مشروط عموماً همان قواعدی است که در قوانین موضوعه کشورهای دیگر نیز وجود دارد. بنابراین، قانونگذار اسلامی نیز در این زمینه همچون سایر قانونگذاران به مسئله انگیزه توجه داشته است و در برخی موارد موجب تخفیف مجازات، در برخی موراد موجب تشدید مجازات و در برخی موارد سبب تعلیق مجازات و حتی در مواردی آن را از عوامل سلب مسئولیت کیفری قرار داده است. «در تعزیرات شارع حق اعتبار دادن انگیزه را در انتخاب مجازات و مقدار آن به قاضی داده است. بنابراین انگیزه از جهت عملی در مجازاتهای تعزیری مؤثر است و در غیر این مجازاتها اثری ندارد و این بدان علت است که مجازاتهای جرایم تعزیری معین نیست و قاضی در آن مجازاتها دارای آزادی وسیعی است. قاضی حق داردکه نوع مجازات را انتخاب و مقدار آن را تعیین نماید. بنابراین اگر قاضی با توجه با انگیزه، مجازات را تخفیف دهد یا تشدید نماید، در محدوده اختیار خود عمل کرده و از محدوده خود خارج نشده است».[۴]

 

تفکیک میان جرایم تعزیری از نظر تأثیر انگیزه و بسیاری از ویژگی­های دیگر، اختصاص به حقوق کیفری اسلام دارد و در سایر سیستم­های حقوقی چنین تفکیکی به عمل نیامده است و این امر از دیدگاه علمی و قواعد مرسوم قابل دفاع نیست؛ اما حقوقدانان اسلامی با تکیه بر نظریه تعبدی بودن احکام جرایم غیر­تعزیری آن را توجیه کرده­ اند.[۵]

 

 

 

مبحث سوم ـ تحلیل جرم­شناختی و روان­شناختی انگیزه

 

انگیزه به عنوان منشأ بروز رفتار در موجودات زنده و بالاخص انسان یک مفهوم و پدیده روان­شناختی است و جایگاه اصلی این مفهوم در علم روان­شناسی است و بخش مهمی از مباحث علم روان­شناسی را تشکیل  می­دهد. از سوی دیگر، از آنجایی که جرم­شناسی به عنوان یک علم سعی دارد که علل و عوامل بروز جرم را مشخص کند و در این بین، انگیزه ارتکاب جرم عامل مهمی در بررسی و شناخت علل جرم و شناسایی شخصیت بزهکار است، بنابراین، جرم­شناسی در پی یافتن «انگیزه ارتکاب جرم» چاره­ای جز توسل به متخصصین       روان­شناسی و بطور کلی، علم روان­شناسی ندارد.

 

 

 

 

 

 

 

گفتار اول ـ تحلیل جرم­شناختی انگیزه

 

جرم­شناسی علمی است مستقل که عبارت است از مطالعه پدیده بزهکارانه؛ ولی مانند هر علم جدیدی با علوم مختلف دیگر وابستگی دارد؛ به عبارت دقیق­تر «جرم­شناسی علمی است که سعی دارد با بهره­ گیری از علوم مختلف به شناخت علل وقوع جرم بپردازد و با بهره­ گیری از این شناخت برای ارائه راه های اصلاح و تربیت و انجام تدابیر پیشگیری اقدام نماید».[۶]

 

جرم­شناسی در پی یافتن علل و منشأ بزهکاری و شناسایی شخصیت بزهکار و میزان تأثیر عوامل جرم­زا، در پی کشف و شناسایی «انگیزه ارتکاب جرم» است. انگیزه در جرم­شناسی به عنوان عامل مهمی در تشخیص حالت خطرناکی افراد است. هدف جرم­شناسی بالینی نیز به عنوان شاخه­ای از جرم­شناسی عمومی، چیزی جز تشخیص حالت خطرناکی و قابلیت انطباق اجتماعی ، پیش ­بینی رفتار و اعمال یک فرد در آینده و ارائه روشی است که بایستی در مورد بزهکار و یا فرد در حالت خطرناک اعمال گردد.[۷] در جرم­شناسی و جرم­یابی به انگیزه ارتکاب جرم عنایت خاصی مبذول می­شود. جرم­شناس پس از بررسی علل پائولوژیک، به شناخت علل   معرفت­النفسی بزهکاری می ­پردازد؛[۸] چرا که انگیزه جزئی از شخصیت افراد می­باشد و از این جهت عنصر مهمی در شناخت شخصیت بزهکاران می­باشد. شخصیت عبارت است از « سازمان تکاملی، مرتکب از خصایص بدنی و روانی، اعم از ذاتی و مکتسب که جمعاً معرف فرد آدمی است و او را از سایر افراد جامعه بطور روشن متمایز می­سازد. شخصیت حقیقتی است واحد و غیر­قابل تقسیم که چگونگی سازگاری اختصاصی فرد آدمی را با محیط  اجتماع تعیین می­کند».[۹]

 

از آنجایی که مجرمیت را می­توان بصورت یک اختلال در شخصیت یا به عنوان یک بیماری اجتماعی توصیف کرد، پس هرگاه اختلالی در شخصیت روی دهد، سازگاری فرد با محیط و اجتماع مختل شده، ناسازگاری به صورت رفتارهای ضد­اجتماعی بروز می­ کند، پس برای درک علل بروز جرم و نیز برای حفظ و حمایت اجتماع در مقابل این رفتارهای مجرمانه و افراد دارای حالت خطرناک، بایستی به شخصیت مجرم که منبع و سرچشمه این رفتارهای ضد­اجتماعی است، توجه داشت نه عمل ارتکابی که فقط تظاهر یک لحظه کوتاه از این شخصیت است؛ بنابراین جدایی انسان از اعمالش به هیچ وجه صحیح نیست زیرا هر انسانی قبل از ارتکاب جرم قدری فکر نموده و سپس با در نظر گرفتن جمیع جهات به ارتکاب عمل مبادرت می­ورزد. بنابراین در ارتکاب عمل ، انگیزه نقش مؤثری دارد، همین انگیزه است که موجب پیدایش اراده مجرمانه و در نتیجه ارتکاب عمل می­شود و از آنجایی که انگیزه، جزئی از شخصیت هر فرد محسوب می­شود بنابراین انگیزه عاملی برای شناسایی شخصیت افراد خواهد بود بدون توجه به انگیزه ارتکاب جرم، تمییز و شناسایی شخصیت واقعی افراد ممکن نیست؛ چرا که همین خواست­ها و انگیزه­ها هستند که مبنای رفتار آدمی را تشکیل می­ دهند و توجه به همین انگیزه­ها است که شناسایی واقعی مجرم را ممکن می­سازد.

 

امروزه نیز بر مبنای همین واقعیات، حقوق کیفری و بخصوص محاکم کیفری در جریان رسیدگی و بخصوص جهت تعیین مجازات مناسب ناگزیر از استفاده از داده­های جرم­شناسی و بویژه روان­شناسی کیفری جهت شناسایی کامل مجرمین خواهند بود.

 

روان­شناسی کیفری نیز از جمله علومی است که با تحقیق درباره کیفیت تشکیل شخصیت بزهکاران و یافتن علل و موجبات بروز جرم، بخصوص عوامل روانی جرم­زا، به پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح بزهکاران می ­پردازد؛ به عبارت دیگر، روان­شناسی کیفری مجرم را به اعتبار عامل جرم مورد مطالعه قرار می­دهد.[۱۰]

 

در نهایت اینکه همه علوم فوق در تلاشند تا شناخت بیشتر و ملموس­تری از افراد و بخصوص بزهکاران ارائه دهند تا حقوق کیفری و بخصوص قضات بتوانند با استمداد از علوم فوق و داده­های این علوم، مجازات را هر چه بیشتر با شخصیت مجرم متناسب نمایند تا وسیله­ای باشد جهت نیل به عدالت کیفری مطلوب­تر و اینکه بتوانیم هر چه بهتر به اصلاح و درمان پرداخته، راه را برای بازپذیری اجتماعی آنان فراهم آوریم.

 

[۱]. ماده ۲۶۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱ اردیبهشت ۱۳۹۲٫

 

[۲]. طبق ماده ۱۵۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، این عمل می ­تواند از مصادیق اضطرار باشد.

 

[۳]. بند خ ماده ۲۶۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱ اردیبهشت ۱۳۹۲٫

 

[۴].عوده، عبدالقادر، التشریع الجنایی، ترجمه نعمت­اله الفت و سید­مهدی منصوری و ناصر قربانی نیا، ج ۲، تهران، نشر میزان، ۱۳۷۳، ص ۱۴۸٫

 

[۵]. زراعت، عباس، «انگیزه و تأثیر آن در مسئولیت کیفری- قسمت دوم»، همان، ص ۲۸ و ۲۹٫

 

 

 

[۶]. الطافی، رمضان، جرم­شناسی (جبر روانی)، همان، ص۱۱٫

 

[۷]. دانش، تاج­زمان، مجرم کیست؟ جرم­شناسی چیست؟، چ ۳، تهران، انتشارات کیهان، ۱۳۷۶، ص ۳۳۱٫

 

[۸]. کی­نیا، مهدی، مبانی جرم­شناسی، همان، صص ۸۰ و ۸۱٫

 

[۹]. کی نیا، مهدی، روان­شناسی جنایی، ج ۱، تهران، انتشارات رشد، ۱۳۷۴، ص ۳٫

 

[۱۰]. همان ، ص ۳٫





موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:57:00 ب.ظ ]




 

۳-۲-۲- مسئولیت مدنی وجبران خسارت

 

  همانطور که حقوقدانان مبرزی همچون دکتر کاتوزیان تذکر داده اند دیه تاسیس حقوقی است که تفکیک مسئولیت کیفری و مدنی در آن لحاظ نشده و این تقسیم بندی در نظامهای حقوقی نوین مطرح شده است و لذا از برخی لحاظ دارای ماهیت مسئولیت کیفری است و از نظری دیگر طبیعت مسئولیت مدنی و جبران خسارت را دارد. همین امر در مورد تفکیک بین خسارات اقتصادی و غیر اقتصادی ناشی از خسارات جانی نیز صادق است و این تقسیم در دیه لحاظ نشده است : دیه ما به ازای مقطوعی است که در مورد ایراد خسارت جانی با توجه به نوع صدمه و صرف نظر از موقعیت فردی و اجتماعی و کاری مصدوم و یا صدمات عاطفی به اطرافیان او مقرر شده است. بنابراین حقوقدانانی که برای توجیه امکان مطالبه ضرر ما زاد بر دیه، با تکیه بر تکنیکهای تفسیر قانونی، به جمع احکام دیه با دیگر احکام راجع به جبران خسارات جانی در قوانین ملهم از نظامهای نوین قضایی پرداخته‌اند( مشخصاً قانون مسئولیت مدنی و قانون آیین دادرسی کیفری سابق) و لذا دیه را فرض حقوقی برای حداقل میزان ضرر که پرداخت آن نیاز به اثبات ضرر وارده ندارد و تنها علاوه بر این میزان را باید ثابت کند، به نظر راه صوابی نپیموده اند. تاسیس دیه بر منطقی کاملاً جدای از منطق حقوق نوین مسئولیت مدنی، که در ایران در قانون مسئولیت مدنی منعکس گردیده، تکیه دارد و لذا با بهره گرفتن از صرف تکنیکهای تفسیر قانونی نمی توان احکام آنرا، که در قانون مجازات اسلامی بیان شده، با احکام جبران خسارات مادی و معنوی مسئولیت مدنی نوین جمع و تلفیق نمود. استناد به اصول لفظی تفسیری،  و مشخصاَ ناسخ و منسوخ قوانین، وقتی جایز و ممکن است که منطق مشترکی بین احکام قانونی مختلف وجود داشته باشد. این گونه تفاسیر و جمع بین احکام جز به عدم انسجام در نظام حقوقی و عدم دستیابی به راه حل قطعی منجر نخواهد شد. تجربه سالها عملکرد نظام حقوقی ما در این باره و ادامه تعارضات و آشفتگی ها شاهد عینی ناکارآمد بودن راه حلهایی از این نوع است.از دیدگاه صرفِ منطق حقوقی  با تصویب قانون مجازات جدید اسلامی و دیات محملی برای استناد به قانون مسئولیت مدنی وجود ندارد و لذا در مورد خسارات جانی حکم قانون صرفاً به پرداخت دیه است و حکم به دیگر خسارات (اقتصادی یا غیر آن) ناشی از صدمات جانی منتفی خواهد بود (راه حلی که مورد تایید اکثر فقهای معاصر نیز می‌باشد). ولی پذیرش این راه حل در بسیاری موارد غیر عادلانه به نظر می‌رسد. بعنوان مثال هزینه های درمان یکی از اقلام عمده ضررهای ناشی از خسارات جانی به شمار می‌رود. پیشرفتهای علم پزشکی سبب شده بسیاری از امراض و صدمات که تا مدتی پیش غیر قابل علاج و بازگشت می‌نمود قابل ترمیم و بهبودی شود. ولی هزینه استفاده از این امکانات نوین پزشکی هزینه های قابل توجهی را بر بیمار تحمیل می‌کند که در بعض موارد از اصل دیه تعیین شده افزون است. مورد دیگر خسارات از کارافتادگی موقت یا دائم استدر پی خسارت جانی، مصدوم ممکن است برای مدت کوتاه یا طولانی از کار و فعالیت باز ماند و اجرت منافع کاری این مدت را که بطور منطقی تحصیل می‌نمود از دست بدهد. این ضرر معمولاً معادل قسمت عمده ای از دیه تعیین شده برای صدمه جانی مربوطه است و بسته به شخص و تخصص کاری او بسیار مختلف است.نظام حقوقی که این واقعیات را، که عمدتاً امور مستحدث و جدید زمان ما محسوب می‌شود، مد نظر قرار ندهد و تنها با تکیه بر منطق و حقوق سنتی خود پاسخی به آنها دهد، در نظر عقلا محکوم به ناکار آمدی و غیر عادلانه بودن می‌شود. صرف نظر از بحث دیه، در فقه امامیه احکامی وجود دارد که لزوم تعدیل نظراتی را که از این واقعیات صرف نظر نموده و ضررهای وارد ناشی از هزینه درمان و تلف منفعت کاری را مطلقاَ غیر مضمونه می خوانند آشکار می کند. لزوم حفظ نفس و نجات از هلاک در موقعیت مختلف از اوجب واجبات شمرده می شود. لذا در مواردی که نجات نفس و رفع عیب و نقص با پرداخت هزینه های پزشکی میسر می‌گردد شخص مکلف است که به این امر همت گمارد و به درمان بپردازد. ولی این هزینه و ضرری است که جانی موجبات و سبب آنرا فراهم آورده است. در این شرایط با اعتقاد به آنکه تاسیس دیه در اصل به عنوان مبلغی قطعی برای جبران کلیه خسارات لحاظ شده و تقسیم بندی خسارات اقتصادی و غیر اقتصادی ناشی از خسارات جسمانی در آن لحاظ نشده و یا نظر به تعیین حداقل قابل پرداخت نبوده است، بلکه تنها برای رفع مشکلاتی که در زمانه ما ایجاد شده و خواه نا خواه نظام کارآمد حقوق مسئولیت مدنی می‌بایست پاسخ مناسبی به آنها بدهد.[۱]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نتیجه گیری

 

در قانون مجازات اسلامی ظاهرا مسئولیت مدنی پزشک مبنتی بر تقصیر یست بلکه مسئولیت محض و بدون تقضیر پذیرفته شده است یعنی پزشک ضامن هر گونه خسارتی است که به بیمار وارد شود و مستند به فعل مستقیم یا غیر مستقیم پزشک باشد لیکن در قانون مجازت اسلامی ۱۳۷۵ مبنای تقصیر پذیرفته شده بود هر چند که این تقصیر مفروض و خلاف آن قابل اثبات است.قاعده مسئولیت محض پزشک مبتنی بر نظر مشهور فقهای امامیه است ولی از اقوال و فتائای برخی دیگر از فقها در مسئولیت پزشک مبنای تقصیر استنباط می شود البته تقصیر ممکن است ناشی از عدم مهارت یا بی احتیاطی یا عدم اذن بیمار یا ولی او باشد که در هر حال تجتاوز از رفتار متعارف پزشکی است و تقصیر به شمار می آید.به هر حال نظریه مسئولیت محض و بدون تقصیر پزشک با مصلحت اجتماعی سازگار نیست زیرا جرات معالجه را از پزشک می یگرد و مانع پیشرفت علم پزشکی و درمان بیماریهای سخت او می شود که شاید به همین جهت قانون مجازت جدید از قاعده پیشین عدول کرده است.  

 

برای تعدیل ماده ۳۱۹ قانون مدنی می توان در تفسیر ماده مزبور اماره تقصیر را پذیرفت و به دیگر سخن تقصیر پزشک را مفروض دانست و در این صورت بیمار نیاز به اثبات تقصیر نخواهد داشت ولی پزشک می تواند عدم تقصیر خود را برای معافیت از مسئولیت ثابت کند.بنابراین تفسیر مبنای مسئولیت پزشک تقصیر مفروض است نه اثبات شده چنان که همین مبنا از قانون جدید مجازت اسلامی قابل استباط است.

 

قانون سابق مجازت اسلامی که ظاهرا نظام سختی را درباره مسئولیت پزشک پذیرفته بود خود آن را  با قاعده اخذ برائت از ضمان که اغلب به صورت شرط عدم مسئولیت است تعدیل کرده است.این قاعده در دو ماده ۶۰  و  ۳۲۲ قانون مدنی منعکس شده بود که مبتنی بر فقه است ولی عبارت آخر ماده ۶۰ مبنی بر این که در موارد فوری که اخذ برائت ممکن نباشد طبیب ضامن نمی باشد با فقه و مطق حقوقی سازگار نیست که شاید به همین جهت در قانون جدید نیامده است.

 

هرگاه پزشک از شرط برائت از ضمان برخوردار باشد این شرط محوز بی احتیاطی و بی مبالاتی وی نیست یعنی در صورت ارتکاب تقصیر پرشک نمی تواند به شرط عدم مسئولیت استناد کند و بیمار می تواند با اثبات تقصیر جبران خسارت وارده را تقاضا نماید ،از قانون جدید مجازت اسلامی نیز این معنی قابل استنباط است.                

 

[۱] – جبران خسارات ناشی از صدمات جانی در حقوق مسئولیت مدنی ایران، به نقل از سایت:

 

http://www.vakil.net/index.php/maghalat/24-1389-06-07-00-00-32/270-1389-09-21-13-46-33

 

 





موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:54:00 ب.ظ ]