کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



آخرین مطالب

 



  • ۲ـ۳ـ ۱ـ خلاقیت[۱]

     

    بی شک یکی از زیبا ترین ویژگی های انسان، قدرت آفرینندگی و یا خلاقیت اوست. به واسطه ی همین ویژگی است، که انسان می تواند اهداف آرمان گرایانه خود را پدید آورد، و توانایی های خود را شکوفا سازد. آنچه پیش از این در مورد خلاقیت تصور می شد، بر اساس نگرش نبوغ آمیز بنا شده بود، و طبق این نگرش، خلاقیت به افراد خاصی تعلق داشت؛ افرادی که از نبوغ استثنایی برخوردار بوده و توانایی های ذهنی آنان، فراتر از مردم عادی به شمار می رفت . بنابراین خلاقیت موهبتی آسمانی پنداشته می شد، که صرفاً در اختیار تعداد معدودی از افراد قرار گرفته است، در صورتی که خلاقیت به افراد معدودی تعلق نداشته و تمامی افراد می توانند خلاقانه فکر کنند. تنها تفاوت عمده بین افراد نابغه و خلاق وافراد عادی در این است، که گروه اول روش هایی را به کار می گیرند، که افراد دیگر از آن روش ها بی اطلاع هستند(پیرخالقی، ۱۳۸۴).

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    ۲-۳-۲- تعاریف خلاقیت

     

    خلاقیت از جمله مسائلی است که درباره ماهیت و تعریف آن تاکنون بین محققان و روان شناسان توافق به عمل نیامده است. در مجموع تعریف ها خلاقیت را چنین تقسیم بندی می نماید: بعضی از تعریف ها، ویژگی های شخصیتی افراد را محور قرار داده، و بعضی دیگر بر اساس فرایند خلاق و تعریف های دیگر بر حسب محصول خلاق به خلاقیت نگریسته اند.

     

    تعاریف متعددی راجع به خلاقیت ارائه شده است، که در زیر به تعدادی از آنها اشاره می کنیم:

     

    پارنز[۲]: خلاقیت را می‌توان به شکل بسیار ساده بعنوان توانایی ایجاد چیزی نو و بدیع تعریف کرد.

     

    تورنس[۳]: تفکر خلاق مختصراً عبارتست، از فرآیند حس کردن مسائل یا کاستی‌های موجود در اطلاعات، فرضیه سازی درباره حل مسائل و رفع کاستی‌ها، ارزیابی و آزمودن فرضیه‌ها، بازنگری و بازآزمایی آنها و سرانجام انتقال نتایج به دیگران(صمدآقایی ،۱۳۸۵).

     

    پری[۴]: خلاقیت، شکستن کلیشه ها، توانائی تغییر در چارچوب طرح و یک راه جدید برای رسیدن به ایده‌ها است.

     

    ویسبرگ[۵]: خلاقیت توانایی حل مسایلی است، که فرد قبلا حل آنها را نیاموخته است.

     

    اشتاین[۶]: خلاقیت فرآیندی است، که نتیجه آن کار تازه ای باشد که توسط گروهی در یک زمان مفید و ارزشمند تلقی شود(امیرحسینی، ۱۳۸۵).

     

    خلاقیت، آفرینش آمیزه ای بدیع برای حل تناقضات، درقالب یک ایده است که خارج از محدوده جواب موجود قرار می گیرد( حقیقت جو و ناظم، ۱۳۸۷)..

     

    خلاقیت، شکل دادن تجربه هادر سازمان بندی های تازه است.

     

    تعریف خلاقیت از دیدگاه سازمانهای امروزی، توانایی ایجاد ایده های جدید دارای ارزش برای مشتری است.

     

    تیلور[۷] خلاقیت را شکل دادن تجربه ها در سازمان بندی های تازه می داند( شیخ مونسی و همکاران، ۱۳۸۹).

     

    [۱]- Creativity

     

    [۲]- Parnaz

     

    [۳] -Torans

     

    [۴] -Pary

     

    [۵] -Visbarg

     

    [۶] -Ashtayn

     

    [۷] – Taylor

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1399-06-07] [ 07:11:00 ب.ظ ]




  • خلاقیت فرآیندی که در بر گیرنده تفکر و واکنش است، و انسان با تجارب گذشته اش ارتباط برقرار می کند، به محرک ها(اشیاء، نشانه ها،مفاهیم،افراد،موقعیت ها)و معمولاً دست کم یک مجموعه منحسر به فرد واکنش نشان می دهد.
    «آفریدن-به وجود آوردن»
    «بیان عقاید اصیل ،بخش ذاتی بشر»
    «توانایی ساختن آن چیزی که تصور می کنیم وجود دارد»
    «جرئت متفاوت بودن داشتن»
    «توانایی یا قدرت ذهنی یا بدنی برای ساختن یا باز سازی واقعیت به نحوه ی منحصر به فرد»

     

     

    آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

     

    « انگیزه برای یادگیری، و به فعلت در آوردن توانایی ها»( فتحی زاده، پاک طینت و شهبا، ۱۳۹۰).

     

     

     

    ۲-۳-۴- ضرورت و اهمیت خلاقیت

     

    الف: نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه فردی

     

    ۱ـ خلاقیت و نوآوری عامل رشد و شکوفایی استعداد ها و سوق دهنده به سوی خود شکوفایی

     

    ۲ـ خلاقیت و نوآوری عامل موفقیت فردی ، شغلی و اجتماعی

     

     

     

    ب: نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه سازمانی

     

    ۱ـ  خلاقیت و نوآوری عامل پیدایش سازمان ، تولیدات و خدمات

     

    ۲ـ خلاقیت و نوآوری عامل افزایش کمیت وکیفیت تولیدات ،خدمات ، تنوع تولیدات و خدمات

     

    ۳ـ  خلاقیت و نوآوری عامل کاهش هزینه ها ، ضایعات و اتلاف منابع

     

    ۴ـ خلاقیت و نوآوری عامل تحریک و تشویق حس رقابت

     

    ۵ـ خلاقیت و نوآوری عامل کاهش بوروکراسی اداری (کاهش پشت میزنشینی و مشوق عمل گرایی)

     

    ۶ـ خلاقیت و نوآوری عامل افزایش انگیزش کاری کارکنان سازمان ، ارتقای سطح بهداشت روانی و رضایت شغلی کارکنان سازمان

     

    ۷ـ خلاقیت و نوآوری عامل موفقیت مجموعه مدیریت وکارکنان سازمان، ارتقای بهره وری سازمان، رشد و بالندگی سازمان( هاشمی، ۱۳۸۸).

     

     

     

    ۲-۳-۵- مدل های خلاقیت

     

    فرآیند خلاقیت یکی از ابعاد خلاقیت در سازمان است، و مدلهای فرآیند خلاقیت بخشی از تئوری خلاقیت می باشند، در زیر فرآیند خلاقیت بر اساس مدلهای مذکور با توجه به سیر تاریخی آنها مورد بررسی قرار می گیرد.

     

    ۲ـ۳ـ۵ـ ۱ـ مدل گراهام والاس[۱](۱۹۶۲) : یکی از نخستین مدلهای فرآیند خلاقیت است که ارائه شده است این مدل شامل مراحل دوره آمادگی، دوره خواب ( پرورش )، دوره روشنایی ( بصیرت )، دوره آزمایش و ارزش گذاری می شود این مدل که یکی از نخستین مدلها و پایه و اساس کلیه مدل هاست، آخرین مدل و مدلی تلفیقی از سایر مدل ها می باشد.

     

    این مدل دارای چهارمرحله است:
    ۱-آمادگی: یعنی جمع آوری داده های مرتبط با مسئله
    ۲- نهفتگی: به فعالیت ناخودآگاه روی مسئله اشاره دارد.
    ۳- اشراق: یعنی الهام از لحظه ای است که ایده یا راه حل مسئله کشف می شود.
    ۴- اثبات: به آزمون کردن ایده ناشی از مرحله اشراق اشاره دارد (صمد آقایی، ۱۳۸۰).

     

    ۲ـ۳ـ۵ـ۲ـ  مدل اسبورن[۲]: اسبورن(۱۹۵۳)، که تحقیقات متعددی در حوزه خلاقیت انجام داده، فرآیند خلاقیت را شامل سه مرحله می داند: ۱ـ حقیقت یابی، ۲- ایده یابی و ۳- راه حل یابی می باشد.

     

    ۱ـ حقیقت یابی

     

    این مرحله خود شامل دو قسمت است که یکی تعریف مسئله و دیگری آماده سازی است.

     

    الف ـ تعریف مسئله: اهمیت این قسمت از فرآیند حل خلاق مسائل با این بیان آلبرت اینشتین مورد تاکید قرار گرفت و آن فرموله کردن یک مسئله بسیار اساسی تر از حل آن است که ممکن است صرفا مستلزم مهارت در ریاضیات و علوم آزمایشاهی باشد. در زمینه تعریف مسئله باید با کانون وسیعی شروع نموده سپس کانون متمرکزش برای تعریف مسائل فرعی به کار می بریم. ما باید مسئله خود را چنان با وسعت، به نحوی چنان اساسی و چنان شامل تمام موضوعات اساسی و کلی مربوطه بیان کرده باشیم.

     

    ب ـ آماده سازی

     

    این مرحله مستلزم جمع آوری و تجزیه داده های مربوط به مسئله است. آماده سازی نیاز به دو نوع دانش دارد. دانشی که قبلا وجود داشته و ما جمع آوری و ذخیره کرده ایم و دانشی که جدیدا جمع آوری می کنیم و با مسئله خلاق ما ارتباط دارد. کیفیت محتویات اطلاعات موجود در ذهن بستگی به این دارد که چگونه آن را وارد حافظه کرده ایم. متخصصین درباره کمیت اطلاعاتی که در بدو یک پروژه خلاقیت لازم است جمع آوری شود، اتفاق نظر دارند. بسیاری از متخصصین معتقدند که باید خود را با حقایق اشباع کنیم و نویسنده دیگری اظهار می دارد که به نظر من بدون مشقت پایان ناپذیر اولیه برای جمع آوری وسیع اطلاعات قادر به خلق چیز با ارزشی نیستیم(نرگسی، باتمان و احمدی، ۱۳۹۱).

     

    ۲ـ ایده یابی:

     

    ایده یابی خود شامل دو قسمت است:

     

    الف) ایده سازی که عبارت است از تدابیر ایده های موقت به عنوان سرنخ های ممکن.

     

    ب) ایده پروری که عبارت است از انتخاب بین ایده های حاصله، افزودن ایده های دیگر و به جریان انداختن مجدد از طریق تغییر، ترکیب و غیره.

     

    تقریبا در تمامی فعالیت های ایده یابی آنچه که نقش اساسی ایفا می کند. استعدادی است که موسوم به تداعی ایده هاست. این پدیده، قوه تصور را با قوه حافظه متصل نموده و باعث می گردد که یک تفکر دیگر منجر شود. تداعی معانی بر آن که انگیزه تصوری قویتر و مغزی سرشارتر دارند بهتر و بیشتر کار می کند. هر چه تصاویر روشن تر باشد برای فرآیند تداعی مستعدتر است. تداعی معانی نقش مهمی در عامل تصادفی خلاقیت ایفا می کند( قادری، باتمان و احمدی، ۱۳۹۱: ۴۵).

     

    ۳ـ راه حل یابی:
    راه حل یابی به نوبه خود به دو قسمت تقسیم می شود:

     

    الف) ارزیابی که به مفهوم وارسی ایده های موقت به وسیله آزمایش و غیره می باشد.

     

    ب) گزینش که به معنای تصمیم گیری درباره راه حل نهایی و پیاده سازی آن می باشد.

     

    ایده های فراوانی که به هر شکل جمع شده اند تحت شرایطی به ارزیابی گذاشته می شوند. معیارهای ارزیابی برای مسائل با توجه به نوع مسئله، سطح ایده مورد درخواست و غیره فرق می کند. وقتی که مسائل ارزیابی شدند نوبت به گزینش می رسد که راه حل های پیشنهاد شده طبقه بندی شده و نهایتا بهترین راه حل انتخاب می شود. موارد فوق در مورد فرآیند خلاقیت در شرایط عادی خلق و خوی روانی است. در بسیاری از شرایط حالت فوق العاده ای پیش می آید که با حالات عادی بسیار فرق می کند( قادری، باتمان و احمدی، ۱۳۹۱).

     

    [۱] – Valas

     

    [۲] -Asburn

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:11:00 ب.ظ ]




  • مدل تورستن

     

    تورستن خلاقیت را شامل چهار عنصر اصلی می داند:

     

    ۱ـ سیاسی: به این معنا که یک فرد چقدر می تواند به سرعت تعداد زیادی ایده یا پاسخ ایجاد کند. یعنی تا چه اندازه از قدرت تولید ایده ها و جواب های فراوان دارا می باشد. میزان سرعت پرداختن به انبوهی از راه حل حل مسئله و انتخاب راه حلی مبتکرانه از بین آنها می باشد. معمولا از پرداختن به کارهای جدید لذت می برند و خواستار روبه رو شدن با مسائل پیچیده می باشند و از کسب تجارب جدید استقبال می کنند( خادم حسینی، ۱۳۸۶).

     

    ۲ـ انعطاف: به این معنا که فرد چقدر می تواند چارچوب های قبلی را کنار گذاشته و چارچوب های جدید را پذیرفته و و ایده ها و روش های متنوع ایجاد کند. توانایی لازم برای تغییر جهت فکری یا توانای تولید ایده های متنوع می باشد. توانایی به کاربردن مطالب جدید در امور مشگل، استقبال از انجام آزمایشات و اکتشافات علمی و توانایی مدیریت بحران های غیرمنتظره و ناگهانی را دارا هستند.

     

     

    ۳ـ ابتکار: به این معنا که چقدر فرد توانایی تولید ایده یا محصول نو و بدیع را دارد. توانایی تولید ایده یا محصول نو و بدیع: یعنی پاسخ های فرد قبلا دیده نشده باشد و جدید و نو باشد. در هنگام حل یک مسئله از راه حل هایی نو و جدید استقبال می کنندو از ساختن چیزهای جدید لذت می برند.

     

    ۴ـ بسط با جزئیات: به این معنا که چقدر فرد توانایی توجه کامل به جزئیات مربوط به یک ایده را دارد به عبارتی افراد خلاق تر به جزئیات یک ایده توجه بیشتری نشان می دهند. توانایی توجه به جزئیات وابسته به یک ایده، یعنی افراد خلاق به جزئیات یک ایده توجه بیشتری نشان می دهند. از پرداختن به جزئیات مسائل استقبال می کنند واز پیچیدگی کار لذت می برند( پیرخالقی، ۱۳۸۴).

     

     

     

     

     

     

     

    ۲ـ۳ـ۵ـ۴ـ مدل رندسیپ

     

    رندسیپ خلاقیت، را قدرت و نوانایی ایجاد وخلق مفاهیم جدید با به کارگیری آن در شکل جدید از طریق مهارت های ذهنی تعریف کرده است(هویدا و همکاران،۱۳۹۰: ۱۳۰). توانایی تلفیق ایده ها به شیوه های منحصر به فرد، برای برقراری ارتباط غیرمعمول بین ایده های مختلف عنوان کرده اند. رندسیپ خلاقیت را به طور کلی و به عنوان تک عامل در نظر می گیرد، و آن را به صورت نموداری از (خیلی خلاق، خلاقیت بالای متوسط، خلاقیت متوسط، کمتر از متوسط  تا غیرخلاق) دسته بندی می کند(شیخ مونسی و همکاران، ۱۳۸). ایوانسویچ  و ماتسون در کتاب مدیریت و رفتار سازمانی در فصل « تصمیم گیری» پرسشنامه و مدل خلاقیت رندسیپ را به عنوان ابزاری کامل برای سنجش خلاقیت عنوان کرده اند( ایوانسویچ و ملتسون[۱]، ۱۹۷۹)، همچنین قابلیت کاربرد و عملیاتی بودن و  منسجم بودن و عدم پراکندگی به عنوان مدلمورد نظر برای خلاقیت در این پژوهش در نظر گرفته شده است.

     

    [۱] -Ivancevich  and  Mattson

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:10:00 ب.ظ ]




  • افراد خلاق از ویژگیهایی برخوردارند، که  تمامی آنها اکتسابی است و به شیوه تربیت، تحصیل، کوشش شخصی و شرایط محیطی بستگی مستقیم دارد، این ویژگی ها به شرح زیر است:

     

    ۱- کنجکاو و پرسشگرند و علاقه به یادگیری دارند.

     

    ۲- روحیه نقادی دارند.

     

    ۳- آرامش و آسودگی خیال دارند.

     

    ۴ . شوخ طبعی و بذله گوی مثبت دارند.

     

    ۵-  در گفتار و عمل بی تکلف هستند.

     

    ۶- به آینده امیدوارند و دلگرمی دارند.

     

    ۷- ارتباطی عمیق و صمیمی دارند.

     

    ۸- هوش سرشار و دارای اعتماد به نفس زیادی هستند.

     

    ۹- در انجام امور پیشقدم هستند .

     

    ۱۰- مسئولیت پذیرند.

     

    ۱۱- به جزئیات توجه بسیار دارند.

     

    ۱۲- نظرات غیر عادی و غیر مرتبطی دارند.

     

    ۱۳- قوه تخیل قوی تری نسبت به دیگران دارند.

     

    ۱۴ . اصرار و استقامت و تمرکز دارند.

     

    ۱۵ . میزان آگاهی لازم از زمینه ای که خلاقیت در آن واقع می شود دارند.

     

    ۱۶ . از انجام کارهای روزمره و تکراری آزرده می شوند .

     

    ۱۷ . توانایی فکر کردن و پرداختن به چند ایده را در یک زمان دارند.

     

    ۱۸ . از انجام تکلیف فراتر می روند .

     

    ۱۹ . همواره در جستجوی انجام کارها با روش های غیر معمول هستند.

     

    ۲۰ . از اینکه نسبت به دیگران متفاوت به نظر برسند نگرانی ندارند.

     

    ۲۱ . ریسک پذیر اند. پشتکار و تلاش مستمری دارند.

     

      1. گرایش به مقولات و کارهای پیچیده دارند.برای پذیرش افکار نا متعارف قدرت و آمادگی دارند و نیز تحمل انجام دارند.

    پایان نامه

     

    ۲۳ . واقع بینی نسبی دارند. از ظرفیت بالایی برای تحمل ناملایمات برخودارند.

     

    ۲۴ . قدرت تجسم آینده و برنامه ریزی حتی بلند پروازانه را دارند( حقیقت جوو ناظم، ۱۳۸۶).

     

     

     

     

     

    نمودار۲-۳- ویژگی های افراد خلاق

     

     

     

     

     

     

     

    ۲-۳-۷- تاثیر خلاقیت فردی روی سازمان

     

    یکی از راه های موفق موجود برای سازمانها در راستای نوآوری و خلاقیت بیشتر، سرمایه‌ گذاری  آنها در جهت ارتقای توانایی کارکنانشان در راستای خلاق تر شدن می باشد. سازمانی که صرفاً با تکیه بر طرحها و نقشه ها، رفتارهای معین و ثابت کار می کند،یک نظام اجتماعی بسیار آسیب پذیر است. امروزه، کار بیشتر مبتنی بر دانش و کمترسخت گیرانه شده است، در این زمینه، کارکنان می توانند از طریق توانایی در خلق ایده های جدید و استفاده از این ایده ها به عنوان بلوک های ساختمانی برای ایجاد محصولات، خدمات و فرایندهای کاری جدیدتر و بهتر، به ارتقای عملکرد شرکت کمک نمایند. بسیاری از متخصصین و افراد آکادمیک این دیدگاه را تایید می کنند، که ابتکارات و نوآوری های فردی در رسیدن به موفقیت های سازمانی بسیار موثر است( مقیمی، رهبر و اسلامی، ۱۳۸۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:10:00 ب.ظ ]




  • خلاقیت گروهی :

     

    مشارکت همه جانبه، و به ویژه فکری کارکنان سازمان جهت تحقق اهداف آن سازمان ضرورتی اساسی است، چنانچه افراد خلاق و صاحب اندیشه تعالی سازمان با تفکر و خلاقیت مشارکتی سازمان را یاری دهند، انواع مسائل سازمانی راحت­تر و سریع تر حل خواهد شد. تفکر و خلاقیت مشارکتی، موجب هم افزائی تفکر وخلاقیت تک­تک افراد سازمان می شود. لازمه توسعه این تفکر فرهنگ سازی، اصلاح فرهنگ سازمانی، و مدیریت فرهنگ خلاقیت و نوآوری در سازمان می باشد. موانعی همچون فقدان انگیزه و عدم اعتماد به کار گروهی، عدم توجه به نظرات کارکنان، نقد ناپذیری، محافظه­کاری و مدیریت مستبدانه، از مهمترین موانع تفکر و خلاقیت مشارکتی محسوب می گردد.

     

    مهندسی مجدد فرهنگ سازمانی، آموزش و فرهنگ سازی، مهندسی مجدد نظام های مدیریتی از جمله نظام پیشنهادات، تقویت کار گروهی و تقدیر از کارکنان خلاق، از جمله مهمترین راهکارهای توسعه فرهنگ خلاقیت مشارکتی در سازمان می باشد.(آقایی، ۱۳۸۰).

     

     

     

    ایده پردازی گروهی

     

     

     

    بهترین راه حل برای داشتن ایده ی خوب آن است که ایده های زیادی داشته باشیم . پس ایده پردازی گروهی یعنی جمع آوری تعداد زیادی ایده از افراد گروه ، در مدت زمانی کوتاه . این روش بر اساس عادات تفکر خلاق انفرادی پایه ریزی شده که شبکه ای از تفکر را ایجاد میکند و مزیت دیگر آن عدم تصمیم گیری سریع در مورد صحت ایده ها است و بیشتر تأکید بر کمیت ایده ها دارد در این روش افراد علاوه بر پرورش ایده خودشان ، دیگران را نیز در بهبود ایده شان یاری می دهند و یا ایده ها را برای رسیدن به ایده ای بهتر ترکیب می کنند( آسبورن[۱]، ۱۹۸۹ ).

     

     

    ۲-۳-۸- کارهای لازم برای ایجاد خلاقیت و نوآوری گروهی

     

    دانلود مقاله و پایان نامه

     

    انتخاب افراد خلاق ( طبق ویژگی هایی که افراد خلاق مطرح شد می توان آنان را انتخاب کرد )، تشویق و هم افزایی ، خلاق گروهی : هم افزایی یا سینرژی یعنی کمک به ساخته شدن ایده های دیگران و یا بارور کردن آنها است. بسیاری از ایده ها اگر به ذهن دیگری منتقل و کاشته شود، بهتر از ذهنی که در آن جوانه زده رشد و نمو می کند.

     

    آموزش تیم : توسعه یک سازمان نوآور با فرهنگ خلاقیت تیمی مستلزم وجود نیروی انسانی آزموده است، و این آموزش ها باید در زمینه فنون و مهارتهای تفکر مثل تجزیه وتحلیل، قدرت تصور، ارزشیابی، چگونگی عملکرد ذهن، باشد( امیرحسینی، ۱۳۸۴: ۱۲).

     

    اطلاع رسانی در زمینه های نوآوری: دادن فرصت هایی به کارکنان تا در مورد اهمیت ایده های جدید برای بهبود محصولات، فرآیند ها و کاهش هزینه ها صحبت کنند. همچنین باید معیار انتخاب ایده ها مشخص گردد، و از افراد خلاق و گروه های خلاق به طور صحیح تجلیل به عمل آید.

     

    [۱] -Asburn

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:09:00 ب.ظ ]