• مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی شامل روش های متعددی برای آموزش هوشیاری آگاهانه است. بعضی از این مداخلات شامل تمرین های رسمی مراقبه است، افراد برای مدت زمان معینی (حتی گاه تا ۴۵ دقیقه) در حالتی نشسته قرار می گیرند و توجه خود را به شیوه های خاصی کنترل می کنند. بعضی دیگر از مداخلات دربردانده ی تمرین های کوتاه تر و غیر رسمی است که بر ذهن آگاهی در زندگی روزانه تاکید دارد، در این مداخلات از افراد خواسته می شود تا آگاهی خویش را نسبت به فعالیت های معمول هم چون قدم زدن، خوردن، رانندگی کردن یا حمام کردن، افزایش دهند (بائر، ۲۰۰۶).

     

    دانلود مقاله و پایان نامه

     

    باید توجه داشت که آموزش ذهن آگاهی مرکز اصلی MBSR و MBCT است و هر دو، تمرین های رسمی ذهن آگاهی را به کار می برند (مراقبه نشسته). در مقابل در DBT و ACT ، مهارت های ذهن آگاهی در کنار سایر راهبردهای رفتاری آموزش داده می شود و تمرین های رسمی ذهن آگاهی ممکن است به کار برده شود یا نشود (بائر، ۲۰۰۳؛ به نقل از کانگ[۱] و وتینگهام[۲]، ۲۰۱۰). در ذیل به اختصار، اشاره ای به هر یک از مداخلات می شود:

     

    ۲-۱-۱۴-۱-  برنامه درمانی کاهش استرس براساس ذهن آگاهی (MBSR)

     

    جان کابات زین، کلینیک کاهش استرس را در مرکز پزشکی دانشگاه ماساچوست در وسترن، در دهه ۱۹۷۰ تاسیس کرد. وی در کلینیک کاهش استرس خود، به شرکت کنندگان تمرین آرامش ذهنی همراه با ذهن آگاهی می داد. این کوشش ها به شکل گرفتن مدل کاهش استرس براساس ذهن آگاهی انجامید.

     

    برنامه درمانی کاهش استرس براساس ذهن آگاهی ، سابق بر این، با عنوان برنامه ی کاهش استرس و تن آرامی شناخته می شد (کابات زین،۱۹۸۲ ؛ ۱۹۹۰؛ به نقل از امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷). این روش شامل برنامه ی ۸ تا ۱۰ هفته ای است که برای گروه هایی با بیش از ۳۰ شرکت کننده اجرا می شود. جلسات به طور هفتگی و هر جلسه حدود ۵/۲-۲ ساعت برگزار می گردند. دستور جلسات شامل تمرین مهارت های مراقبه، بحث در مورد استرس، روش های مقابله ای و تکالیف خانگی می باشند.

     

    جلسات متراکم ذهن آگاهی نیز تشکیل می شوند که یک روزه هستند و حدود ۸-۷ ساعت طول می کشند و مهارت های مراقبه ای متعددی هم چون وارسی بدنی، مراقبه نشسته، ژست های یوگا و .. آموخته می شود.

     

     

    هم چنین، شرکت کنندگان، ذهن آگاهی داشتن را در طول فعالیت های روزمره نظیر پیاده روی،

     

    ایستادن، و خوردن به کار می گیرند. تمرین این مهارت ها روزانه حداقل ۴۵ دقیقه، و شش روز در هفته ادامه می یابد (امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷).

     

    فرض MBSR این است که با تکرار آموزش مراقبه ی ذهن آگاهی، سرانجام افراد یاد می گیرند که نسبت به تجاربشان کم تر واکنش نشان دهند و کم تر درباره ی آن ها قضاوت کنند و قادر خواهند شد که الگوهای همیشگی و ناسازگارانه ی تفکر و رفتار را شناسایی کرده و آن ها را تغییر دهند (کنگ و همکاران، ۲۰۱۱). افراد آموزش می بینند تا به افکار و احساساتشان توجه کنند، اما به محتوای آن نچسبند، حتی به افکار قضاوتی خود (مثل” این یک اتلاف وقت احمقانه است” ) بدون آن که درباره آن ها داوری کنند، توجه نمایند.

     

    یکی از پیامدهای تمرین های ذهن آگاهی این است که افراد در می یابند، اکثر حس ها، افکار و هیجانات دارای نوسان، یا زودگذرند و مانند امواج دریا عبور می کنند (لینهان، ۱۹۹۳؛ به نقل از امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷).

     

    در متون تجربی معاصر، مداخلات بالینی مبتنی بر آموزش مهارت های ذهن آگاهی به سرعت در حال رشد است (امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷). گراسمن[۳] و همکاران (۲۰۰۴؛ به نقل از کانگ و وتینگهام، ۲۰۱۰) دریافتند که مدل کاهش استرس براساس ذهن آگاهی، برای طیفی از مشکلات بالینی و غیربالینی شامل درد، سرطان، بیماری قلبی، افسردگی و اضطراب موثر می باشد و اثر سازگار و نسبتا قوی در شرایط گوناگون دارد و پیشنهاد می کنند تمرین ذهن آگاهی می تواند توانایی فرد را برای مقابله با پریشانی کلی زندگی بهبود بخشد.

     

    بایر و همکاران (۲۰۰۸؛ به نقل از کانگ و وتینگهام، ۲۰۱۰) بررسی نظام مندی روی مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی مثل MBSR، MBCT وMBCT  اصلاح شده انجام دادند و نتیجه گرفتند که مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی ممکن است برای موضوعات بالینی متنوع موثر باشد و عملکرد روانی را بهبود بخشد.

     

    کنگ و همکاران (۲۰۱۱) در پژوهش خود که بخشی از آن، به بررسی کوشش های آزمایشی کنترل شده در خصوص اثرات MBSR بر کارکرد روان شناختی پرداخته، نشان دادند که MBSR به طور کلی منجر به کاهش سطوح اضطراب، افسردگی، خشم، نشخوارفکری، پریشانی روان شناختی کلی مثل استرس ادراک شده، درهم ریختگی شناختی، نشانگان اجتناب پس از سانحه و علایم پزشکی می شود. هم چنین مشخص شد که الگوی MBSR منجر به افزایش عاطفه ی مثبت، احساس معنویت، همدلی، حس انسجام ، سطح ذهن آگاهی، بخشش، شفقت به خود، رضایت از زندگی و کیفیت زندگی در میان جمعیت های بالینی و غیربالینی می شود.

     

    1. ۲۲۱٫ Kang, C.

    ۲۲۲ . Whittingham, K.

     

    ۲۲۳ . Grossman, P

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...