لباس پوشیدن و نارضایتی از بدن |
انتخاب لباس نوعی بیان شخصی است که با انتظارات فرهنگی از زیبایی به ویژه در زنان رابطه دارد. پژوهشگران نشان دادهاند که پوشیدن لباس تأثیری بالقوه در رضایت و نارضایتی افراد به ویژه زنان از وضعیت بدنی شان دارد. در زنان احساس منفی نسبت به اندازه نبودن لباس یا نا مناسب بودن آن با افزایش نارضایتی از بدن رابطه دارد (لابات و دلونگ، ۱۹۹۰).
ورزش و نارضایتی از بدن
در میان ورزشکاران در مقایسه با غیر ورزشکاران عزت بدنی بیشتر و نارضایتی از بدن کمتر است. همچنین در مواردی گزارش شده است که مداخلهی ورزشی سبب کاهش نارضایتی بدنی میشود با این وجود شواهدی نیز وجود دارد که نشان میدهد ورزش رابطهی منفی با رضایت از بدن دارد و می تواند سبب افزایش نگرانی از وضعیت بدن شود (گروکن ، ۲۰۰۸، رحیمی، ۲۰۱۰).
درون داد غذایی و نارضایتی از بدن
رابطه بین غذا خوردن و تن انگاره در ادبیات پژوهشی همواره مورد تأیید بوده است. این امر میتواند ناشی از افزایش تخمین اندازهی بدن باشد(رحیمی، ۲۰۱۰). چنان که دراختلالهای خوردن از نوع بی اشتهایی عصبی[۱] و پرخوری مرضی[۲] مساله ای محوری است و میتواند با خلق نیز ارتباط داشته باشد.
وزن کشی مکرر و نارضایتی از بدن
پایش مکرر وزن نیز همانند وارسی خود در آینه با ترغیب فرد به تمرکز بر بدنش به ویژه وزن آن میتواند زمینه سازانتقادازخویشتن شود که به نوبهی خود منجر به افزایش نارضایتی از بدن و وضعیت ظاهری میشود(رحیمی، ۲۰۱۰). این نارضایتی به ویژه در کسانی رخ میدهد که اضافه وزن یا چاقی دارند. وزن کشی مکرر نیز به نوبه ی خود نوعی وارسی بدن است.
رویارویی با رسانههای گروهی و نارضایتی از بدن
مواجهه با رسانههای گروهی (روزنامهها، مجلات، سینما ، تلویزیون، اینترنت و فضای مجازی) و مدلهای ارائه شده در آنها که ایدهآلهای زیبایی را به کودکان و بزرگسالان ارائه میکنند به شدت بر تن انگاره تأثیر گذارده و حتی میتوانند منجر به اختلالهای خوردن شود (دونت و تیگمن، ۲۰۰۶). مواجهه با این الگوها با کاهش درون داد غذایی، افزایش نارضایتی بدنی، کاهش عزت نفس و خلق منفی[۳] رابطهی تأیید شدهای دارند (گروگن، ۲۰۰۸). استیس و شاو (۲۰۰۴) نشان دادند که سه دقیقه تماشای مدلهای لاغر اندام و زیبای مجلات مد افزایش افسردگی، شرم، احساس گناه، استرس، احساس عدم امنیت و نارضایتی از وضعیت بدنی را درمشارکت کنندگان به دنبال دارد.در حالی که تماشای زنان عادی چنین تجاربی را به همراه ندارد. این یافته کما بیش در فرا تحلیل مطالعات انجام شده نیز تأیید شده است (گریب و همکاران[۴]، ۲۰۰۸) و حاکی است که مواجهه با عکس، فیلمها و تبلیغات زنان لاغر اندام و زیبا و مردان چهار شانه و عضلانی میتواند سطح نارضایتی بدنی مشاهده کنندگان را افزایش دهد.
در مجموع یافتههای مربوط به عوامل موقعیتی تأثیر گذار در تن انگاره و نگرانی از وضعیت بدن با یافتههای تیگمن (۲۰۰۱) که نشان داده است موقعیتهایی که سبب تمرکز بر بدن میشوند در مقایسه با حوادث و موقعیتهایی که تمرکز بر بدن راکاهش میدهند احتمال بیشتری دارد که تغییر در رضایت بدنی را ایجاد کنند، همخوان است.
ریکاردلی ومک کوبی(۲۰۰۲) و بلور وهمکارانش (۲۰۰۴) مدل زیر را برای شکل گیری اشتغال خاطر درباره ی تن انگاره پیشنهاد کرده اند که در آن بر نقش و تاثیر خانواده، دوستان و رسانه های جمعی تاکید می شود. در این مدل، تاثیر رسانه های جمعی بواسطه ی آگاهی ازآرمانهای اجتماعی و فرهنگی درباره ی ظاهر جسمانی و درون فکنی این آرمانها اعمال می شود.
شکل ۲-۲: مدل پیشنهادی ریکاردلی و مک کوبی برای اشتغال خاطر با تن انگاره
خانواده
|
رسانه های جمعی |
دوستان
|
پدر |
مادر |
آگاهی |
درون فکنی |
اشتغال خاطر با تن انگاره |
نظریه های تن انگاره و نارضایی از بدن
به منظور تبیین رشد تن انگاره و علل نارضایتی از بدن، نظریه های متعددی ارائه شده است که در این بخش به مرور اجمالی آنها می پردازیم:
Anorexia nervosa-[1]
bullimia-[2]
negative mood-[3]
Grabe etal.-[4]
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-02-31] [ 05:18:00 ب.ظ ]
|