پایان نامه یکپارچه سازی زنجیره تأمین و جهتگیری بازار و اثرات آنان بر عملکرد شرکت |
جدول 3-3- طیف پنج گزینهای لیکرت… 49
جدول 4-3- مقدار ضریب آلفای کرونباخ.. 50
جدول 5-3 خلاصه دامنه پذیرش شاخصهای برازندگی.. 55
جدول 6-4- نوع فعالیت شرکتها 58
جدول 7-4- نوع شرکتها 59
جدول 8-4- فعالیت صادراتی شرکتها 59
جدول 9-4- تعداد کارکنان شرکت… 60
جدول 10-4- نتایج مربوط به آزمون t تک نمونهای به اشتراکگذاری اطلاعات… 61
جدول 11-4- نتایج مربوط به آزمون t تک نمونهای هماهنگی عملیاتی.. 62
جدول 12-4- نتایج مربوط به آزمون t تک نمونهای جهتگیری رقبا 62
جدول 13-4- نتایج مربوط به آزمون t تک نمونهای مشتری مداری.. 63
جدول 14-4- نتایج مربوط به آزمون t تک نمونهای هماهنگی درون کارکردی.. 64
جدول 15-4- نتایج مربوط به آزمون t تک نمونهای عملکرد عملیاتی.. 64
جدول 16-4- نتایج مربوط به آزمون t تک نمونهای عملکرد کسب و کار. 65
جدول 17-4- مقدار KMO.. 66
جدول 18-4- نتایج ضریب مسیر و مقدار t فرضیه اصلی.. 67
جدول 19-4- مقادیر شاخصهای برازش… 68
جدول 20-4- ضریب مسیر و مقدار آماره t فرضیه فرعی اول.. 71
جدول 21-4- ضریب مسیر و مقدار آماره t فرضیه دوم. 74
جدول 22-4- ضریب مسیر و مقدار آماره t فرضیه فرعی سوم. 76
جدول 1-5- خلاصه یافتههای t تک نمونهای.. 79
جدول 2-5- خلاصه ضرایب مسیر و مقدار آماره t. 80
شکل1-1 مدل مفهومی تحقیق.. 7
شکل 1-2 مدل فرایندی مدیریت زنجیره تأمین.. 15
شکل 2-2 مدل زنجیره تأمین یکپارچه. 21
شکل 3-2 یکپارچگی در شرکت یونایتد دیستلز. 24
شکل 4-2 مدل مفهومی.. 30
شکل 5-2 مدل مفهومی.. 32
شکل 6-2 چارچوب مربوط به یکپارچه سازی زنجیره تأمین و عملکرد شرکت… 33
شکل 7-2 مدل مفهومی.. 34
شکل 8-2 مدل مفهومی.. 34
شکل 9-2 مدل مفهومی.. 36
شکل 10-2 مدل مفهومی.. 38
شکل 11-2 مدل مفهومی چابکی زنجیره تأمین.. 39
شکل 12-2 مدل مفهومی ریسک زنجیره تأمین.. 40
شکل 13-4- مدل ساختاری استاندارد فرضیه اصلی.. 67
شکل 15-4- مدل ساختاری استاندارد فرضیه فرعی اول.. 70
شکل 16-4- مدل ساختاری با آماره t فرضیه اول.. 71
شکل 17-4- مدل ساختاری استاندارد فرضیه فرعی دوم. 73
شکل 18-4- مدل ساختاری با آماره t فرضیه فرعی دوم. 73
شکل 19-4- مدل ساختاری استاندارد فرضیه فرعی سوم. 75
شکل 20-4- مدل ساختاری با آماره t فرضیه فرعی سوم. 75
1-1 مقدمه
امروزه شیوههای مدیریت تولید گذشته که یکپارچگی کمتری را در فرایندهایشان دنبال میکردند کارایی خود را از دست دادهاند و زنجیره تأمین به عنوان یک رویکرد یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد، کالا، اطلاعات و مالی، توانایی پاسخگویی به شرایط را دارا است. در راستای پیادهسازی این فلسفه، ابزارها و تکنیکهای قدیمی و جدید مانند برنامهریزی ریاضی، شبیهسازی و … یاریکننده هستند. ارتباط نزدیکی بین طراحی و مدیریت جریانهای زنجیره تأمین (مواد، اطلاعات، مالی) و موفقیت زنجیره وجود دارد. به طوریکه غالب شکستهای تجارت الکترونیک را میتوان به مشکلات ناشی از طراحی و مدیریت جریانهای زنجیره تأمین نسبت داد. مدیریت زنجیره تأمین یک مجموعه از روشهایی است که برای یکپارچه نمودن مؤثر عرضهکنندگان، تولیدکنندگان، انبارها و فروشگاهها به کار میرود، تا محصولات مورد نیاز به مقدار مشخص و در زمان معین و در مکان معین تولید شده و به مشتریان عرضه شود تا هزینههای کل زنجیره حداقل شود و در ضمن نیاز مشتریان با سطح سرویس بالا برآورده شود (سیمچی و کامینسکی[1]، 2000). نقش موجودیها، نقش اصلی در موفقیت یا شکست زنجیره تأمین است، از این رو هماهنگی سطوح موجودی در سراسر زنجیره تأمین حائز اهمیت است. در غالب واحدهای تولیدی کشور ما هنوز دیدگاه سنتی در برنامهریزی عملیات واحدهای مرتبط با تهیه و تدارک یک محصول حاکم بوده و واحدهای تشکیلدهنده زنجیره عرضه یک محصول هر کدام به تنهایی در راستای بهینهسازی منافع خود تصمیماتی را اتخاذ میکنند که این امر در اکثریت مواقع باعث افزایش هزینههای زنجیره، افزایش قیمت تمام شده محصول و در نتیجه کاهش قابل ملاحظه توان رقابتی شرکتها خواهد شد (صادقیمقدم و همکاران، 1388).
1-2 بیان مسئله و اهمیت موضوع
سازمانها در خلاء نیستند. هر سازمانی، اعم از شرکتهای بزرگ، شرکتهای دولتی، یا کسب و کارهای کوچک میخواهند خواستههای مشتریان و سهامداران گوناگون را برآورده سازند؛ بنابراین نیازمند مواد، تجهیزات، تسهیلات و تأمینکنندگانی از سازمانهای دیگر هستند و عملکرد یک سازمان به وسیله فعالیتهای سایر سازمانهایی که تشکیل زنجیره تأمین میدهند، تحت تأثیر قرار میگیرد. رمز بقای سازمانهای امروزی در درک و شناخت نیاز مشتریان و پاسخگویی سریع به این نیازها نهفته است (رحمان سرشت و افسر، 1387). از این جهت است که زنجیره تأمین و مدیریت زنجیره تأمین در سالهای اخیر نظر بسیاری از محققین و صنعتگران را به خود جلب کرده است.
زنجیره تأمین شامل تمامی فعالیتهای مرتبط با جریان و مبادله کالاها و خدمات، از مرحله مواد خام اولیه تا مرحله محصول نهایی قابل مصرف توسط مشتری است. این نقل و انتقال علاوه بر جریان مواد، شامل جریان اطلاعات و مالی نیز میشود (هندفیل و نیکول[2]، 1999).
در حقیقت یکپارچهسازی زنجیره تأمین[3] (SCI) به درجهای اشاره میکند که شرکت فرآیندهای درون و بین سازمانی را بهصورت مشترک با کانال شرکاء، مدیریت میکند (فلاین و همکاران [4] ، 2010). SCI به شرکت کمک میکند تا جریانات و فرآیندهای شریک محور را از طریق همکاریهای سراسری و بلادرنگ بهبود ببخشد و در نهایت به تغییرات تکنولوژیکی و بازار واکنش نشان دهد (روسن زوئک[5]، 2009).
اثرات مربوط به یکپارچهسازی زنجیره تأمین (SCI) بر عملکرد شرکتها مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. براساس پیشینه موجود درمورد SCI، دریافته شده است که سطح بزرگتری از یکپارچهسازی منجر به عملکرد بهتر شرکتها میگردد (روسن زوئک، 2009، کانون[6]، 2010). یکپارچهسازی زنجیره تأمین میتواند به شرکتها در واکنش به چالشهای کسب وکار در سطوح استراتژیک، عملیاتی و تکنولوژیکی کمک نماید. منافع بالقوه SCI بطور گسترده توجه بسیاری را به خود جلب کرده است و حمایت از اثرات مثبت آن درحال افزایش است. با این حال برخی محققان عقیده دارند که تحقیق بر روی SCI بایستی از حالت توجیه ارزش آن، به درک و شناخت مجموعه شرایطی که آن قابل اجرا است، تغییر پیدا کند (وونگ و همکاران [7] ، 2011). در واقع با تشدید پدیده جهانی شدن و رقابت در اقتصاد جهانی، بطور فزاینده شرکتها نیازمند این هستند که نزدیک به شرکای زنجیره تأمینشان به فعالیت بپردازند. که این مسئله را میتوان در رویکردهای جدید برخی شرکتهای تولیدی و خدماتی نظیر صنعت لبنیات در ایران مشاهده نمود.
جهتگیری بازار، اشاره به جهتدهی بازار به سمتی است که موجبات ایجاد ارزش افزوده را برای مشتریانش فراهم میسازد (وِی و لاؤ[8]، 2008) و نقش
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1399-06-06] [ 07:05:00 ب.ظ ]
|