مجازات قابل اعمال بر احزاب |
از جرم کسی بطور موقت و بدون حق برداشت. ضبط اموال یا موقت است یا دائم که در ضبط موقت امید بازگشت وجود دارد لکن ضبط دائم همراه است با سلب مالکیت از مالک. آنچه که مد نظر قانونگذار است، ضبط دائم اموال میباشد.
نکتهی قابل بحث در این ماده، جملهی «…از طرف دولت به استناد اصل ۲۱ قانون اساسی منحل شده یا میشوند…»، میباشد. دخول این جمله در متن ماده آن را از صورت یک مادهی کاملأ کیفری خارج کرده است. زیرا، از خصایص مجازات اعمال آن بوسیلهی دادگاه است. در حالی که، این جمله را که باید کیفری محسوب شود، از طرف دولت قابل اعمال دانسته است و حتی با ذکر کلمهی (شده است) اعمال گذشته دولت را هم در این خصوص امضاء نموده است و به تقریب همین جمله است که، مرجع دستور ضبط اموال هم نمیتوان بالصراحه دادگاه تعیین کرد، بلکه میتوان استنباط کرد که، همان قوهی مجریه است که، پس از منحل کردن اشخاص حقوقی مذکور در این ماده می تواند، اموال آنها را ضبط نماید. با این وجود، میتوان گفت که، قانونگذار در این ماده فکر اعمال مجازات برعلیه اشخاص حقوقی را پذیرفته و انواع شدید آن هم که انحلال و ضبط اموال باشد، تعیین کرده است.
در این قانون مسئولیت کیفری متوجه خود شخص حقوقی است و این، اموال شخص حقوقی است که ضبط میگردد.
گفتار دوم: مؤسسات پزشکی و دارویی
در خصوص مسئولیت کیفری مؤسسات پزشکی و دارویی، باید به مادهی ۵ قانون مربوط به مقررات امورپزشکی و دارویی و مواد خوردنی و آشامیدنی مصوب ۱۳۳۴، مراجعه کرد.
این ماده بیان میدارد: « هیچ یک از مؤسسات پزشکی و دارویی و صاحبان فنون پزشکی و داروسازی و سایر مؤسسات حق انتشار آگهی تبلیغاتی که موجب گمراهی بیماران یا مراجعین به آنها باشد و یا به تشخیص وزارت بهداری خلاف اصول فنی و شئون پزشکی یا عفت عمومی باشد، ندارند و متخلفین برای بار اول به پرداخت پنجاه هزار ریال تا بیست هزار ریال جزای نقدی و دفعات بعد هر دفعه از بیست هزار ریال تا پنجاه هزار ریال جزای نقدی و یا به حبس تأدیبی از یک ماه تا چهار ماه یا به هر دو مجازات محکوم خواهند شد ».
بند اول: مفهوم مؤسسه
مؤسسه، واحدی است، که با نام و هدف معین در مالکیت بخش عمومی و یا خصوصی یا ترکیبی از این دو قرار دارد که، به فعالیتهای انتفاعی و غیرانتفاعی می پردازد و طرف معامله واقع میشود.
چنانکه ملاحظه میشود، در صدر این ماده، مؤسسات دارویی و صاحبان فنون پزشکی که، نوع تخلفات آنها را نیز شمرده، در قسمت اخیر ماده با ذکر کلمه متخلفین، همهی آنها را اعم از اینکه شخص حقیقی باشند یا مؤسسه حقوقی قابل مجازات شمرده است.
بند دوم: جرم قابل ارتکاب توسط مؤسسات دارویی
جرمی که این ماده قابل مجازات دانسته است، انتشار آگهی تبلیغاتی خلاف و گمراهکننده، میباشد.
آگهی تبلیغاتی، مجموعه اطلاعاتی است که، در تبلیغ به مخاطب منتقل میشود و میتواند به صورت صوتی، نوشتاری یا تصویری باشد.
آگهی تبلیغاتی نباید گمراهکننده باشد. میتوان گفت، «آگهی تبلیغاتی به صورتهای زیر گمراهکننده تلقی میشود.
الف) حاوی اطلاعاتی غیرواقعی باشد.
ب) حاوی همه اطلاعات مهم در خصوص موضوع مورد تبلیغ نباشد.
ج) حاوی وعدهی انجام کاری باشد که، قصد یا توانایی یا تعهدی برای انجام آن وجود نداشته است.
د) برداشت ناصحیحی را القاء نماید ».
آنچه که درخصوص آگهی تبلیغاتی مهم است، این است که، آگهی موجب گمراهی بیماران شود. در واقع از جمله جرائم مقید به نتیجه است. ولی در خصوص قسمت دوم ماده ابتدا باید به این نکته توجه کرد که، تشخیص این که خلاف اصول فنی و شئون پزشکی یا عفت عمومی باشد با وزارت بهداری است و همین که بر خلاف اصول پزشکی یا عفت عمومی بودن آن ثابت شد، برای تحقق جرم، کافی است.
به نظر میرسد، چون مجازات مذکور در این ماده جزای نقدی است و در مورد تکرار هم دادگاه را مخیر به انتخاب حبس یا جزای نقدی نموده و چون نحوهی تحریر آن بالصراحه آن را قابل اعمال علیه مؤسسات ( صرفنظر از مدیران آن مؤسسات ) مینماید، میتوان و بلکه باید، آن را از موارد بارز قبول مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی دانست و میتوان گفت که، دادگاهها در موارد اعمال این ماده مکلفند، هم شخصی حقوقی و هم اشخاص حقیقی تصمیم گیرنده برای شخص حقوقی که دارای مسئولیت کیفری میباشند را، محکوم کنند.
گفتار سوم: ناقضان حقوق مؤلفان و مصنفان
تعرض به حقوق مادی و معنوی پدیدآورندگان آثار ادبی و هنری طبق قوانین موجود داخلی ضمانت اجراهای مدنی و کیفری را به همراه دارد. راهحلهای مدنی در پی جبران خسارت و روشهای بازدارنده برای جلوگیری از تجاوزهای بعدی به حقوق صاحبان این آثار است و مجازاتهای کیفری بیشتر به منظور تنبیه اشخاصی است که، تعمداً حقوق مالکان ادبی و هنری را زیر پا میگذارند.
قوانین داخلی مربوط به حقوق پدیدآورندگان آثار ادبی و هنری، با مسئله نقض این حقوق به شیوه های گوناگونی برخورد می کنند. متخلفین از این قوانین هم اشخاص حقیقی و هم اشخاص حقوقی هستند. یکی از مهمترین قوانین در این زمینه، قانون حمایت از مؤلفان و مصنفان مصوب سال ۱۳۴۸، است.
در خصوص مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی باید به مادهی ۲۸ این قانون رجوع کرد. این ماده بیان میدارد: « هرگاه متخلف از این قانون شخص حقوقی باشد، علاوه بر تعیقب جزائی شخص حقیقی مسئول که جرم ناشی از تصمیم اوباشد خسارت شاکی خصوصی از اموال شخص حقوقی جبران خواهد شد ».
همانگونه که ملاحظه میشود، اشخاص حقوقی در این قانون مسئول شناخته شده اند. برای مشخص شدن حدود مسئولیت اشخاص حقوقی باید جرائم پیش بینی شده در این قانون بررسی شود.
بند اول: شرایط ایجاد مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در ماده ۲۳ قانون حمایت از مؤلفان و مصنفان
طبق ماده ۲۳ این قانون: « هر کس تمام یا قسمتی از اثر دیگری را که مورد حمایت این قانون است به نام خود یا به نام پدیدآورنده بدون اجازه او یا عامداً به شخص دیگری غیر از پدیدآورنده نشر یا عرضه کند به حبس تأدیبی از شش ماه تا ۳ سال محکوم خواهد شد ».
الف: مورد حمایت قانون مؤلفان و مصنفان بودن اثر هنری
این آثار در ماده ۱ این قانون احصاء شده اند. شخص حقوقی در صورتی مسئول محسوب میشود که آثار مورد حمایت این قانون را به نام خود یا به نام پدیدآورنده بدون اجازه او یا عامداً نشر یا پخش یا عرضه کند. پس اگر اثری خارج از این آثار باشد، شخص حقوقی مسئول نخواهد بود. به طور مثال، اگر شخص حقوقی اثر ابتکاری که، جنبهی ابداع و ابتکار نداشته باشد را بدون اجازه یا عمداً نشر یا پخش یا عرضه کند، مشمول این قانون نمی شود.
ماده ۱ همین قانون درتعریف پدید آورنده، بیان میدارد: « از نظر قانون به مؤلف و مصنف و هنرمند پدیدآورنده و به آنچه از راه دانش یا هنر و یا ابتکار آنان پدید میآید بدون در نظرگرفتن طریقه یا روشی که در بیان و یا ظهور و یا ایجاد آن بکار رفته است اثر اطلاق میشود ».
ب: پخش یا نشر یا عرضه کردن اثر به نام خود یا به نام پدیدآورنده بدون اجازه و عمداً
حق مؤلف این گونه تعریف شده است: « حق هر مؤلف عبارت است از، سلطه و اختیارات مؤلف بر اثرش که آن را خلق کرده و یا به وجود آورده است ».
حق مؤلف شامل دو نوع حق معنوی و مالی است. حق معنوی، حقی است که، پدیدآورنده را قادر میسازد، جهت حفاظت از ارتباط شخصی بین خود و اثر منتشرشدهاش اقدامات خاصی را انجام دهد. مثلاً تنها خود او می تواند به عنوان پدیدآورنده اثر نام برده شود و یا اجازهی انتشار آن را داده یا مانع نشر آن شود یا جلوی تحریف آن را بگیرد. پس نشر اثر مربوط به حق معنوی مؤلف است.
حق مادی جنبهی بهره برداری مالی و تحصیل منفعت تجاری را شامل میشود. به این معنا که مشارالیه می تواند آن را نزد عموم عرضه نماید. حقوق مالی بر خلاف حقوق معنوی، قابل انتقال ومعامله است. عرضه اثر مربوط به حق مادی مؤلف است. نکته مهم این است که به شخصی غیر از پدیدآورنده نشر یا عرضه کند.
محافظت از حقوق معنوی نیز بر اساس این نظر است که، اثر خلاقانه به صورتی بیان شخصیت پدیدآورنده است. بنابراین حقوق معنوی برای پدید آورنده شخصی میباشد و قابل انتقال به غیر نیست، مگر به موجب وصیت نامه بعد از مرگ پدیدآورنده اثر.
در این ماده ارتکاب جرم باید حتماً از روی عمد و بدون اجازه پدیدآورنده اثر هنری باشد. با توجه به واژهی «یا» که در بین دو واژه ذکر شده است، هر کدام از این دوعنصر برای تحقق عنصر معنوی جرم کافی است. یعنی یا باید بدون اجازه پدیدآورنده باشد یا به صورت عمد باشد.
بند دوم: شرایط اعمال مجازات بر شخص حقیقی مسئول
در مورد مجازات اشخاص حقوقی مشمول این قانون ماده ۲۸ بیان میدارد: « هرگاه متخلف از این قانون شخص حقوقی باشد علاوه بر تعقیب جزائی شخص حقیقی مسئول که جرم ناشی از تصمیم او باشد… ». برای اینکه شخص حقیقی مورد تعیقب جزائی قرار گیرد، دو شرط وجود دارد؛ نخست، اینکه شخص حقیقی مسئول باشد. یعنی دارای سمت باشد و یک رابطه حقوقی بین او و شخص حقوقی وجود داشته باشد، که می تواند مدیر یا نماینده شخص حقوقی باشد. دومین شرط این است که جرم ناشی از تصمیم او باشد. یعنی باید جرمی که صورت میگیرد، در نتیجهی تصمیم شخص حقیقی مسئول باشد، مثلاً اگرعرضهی اثر پدیدآورنده در اثر تصمیم شخص دیگری غیر از شخص حقیقی باشد، فرضاً کارمند ساده شخص حقوقی این تخلف را انجام دهد، شخص حقیقی مسئول (مدیر یا نماینده) مسئولیتی ندارد.
قید دیگری که در این ماده وجود دارد، این است که، خسارت شاکی خصوصی از اموال شخص حقوقی جبران خواهد شد.
علاوه بر اینکه، شخص حقیقی مورد مجازات قرار میگیرد خود شخص حقوقی هم باید خسارت شاکی خصوصی را تحمل کند، در اینجا مسئولیت مدنی است که، برای شخص حقوقی در نظر گرفته شده است. البته حتماً باید شاکی خصوصی وجود داشته باشد. ماده ۹ قانون آیین دادرسی کیفری بیان میدارد: « شخصی که از وقوع جرمی متحمل ضرر و زیان شده و یا حقی پیدا کرده و ان را مطالبه می کند مدعی خصوصی و شاکی نامیده میشود ». اگر شاکی خصوصی مطالبه ضرر و زیان نکند یا از ضرر و زیان خود بگذرد پرداخت خسارت نیز منتفی میشود.
گفتار چهارم: کارفرمایان مشمول قوانین کار و تأمین اجتماعی
قانونگذار ایرانی، با هدف ارتقاء سلامت و ایمنی حین کار، تکالیفی را برای کارفرمایان از جمله اشخاص حقوقی در قوانین کار و تأمین اجتماعی و غیر آن تعیین نموده است. ایمنسازی محیط کارگاه و فراهم نمودن شرایط مناسب جهت اشتغال کارگران از این تکالیف میباشد. کارفرما میبایست تمام اقدامات لازم را در جهت از بین بردن خطرات احتمالی که سلامتی شاغلین در کارگاه را تهدید می کند، انجام داده و خطرات یاد شده را برطرف نماید. مهمترین اثر انجام تکالیف مزبور حفظ سلامتی جسمی و روحی افراد شاغل در کارگاه میباشد. با ملاحظه قوانین و مقررات مربوط، ضرورت انجام تکلیف مزبور از سوی کارفرما محسوس و نمایانتر میشود. به این نحو که مادهی ۸۸ قانون تأمین اجتماعی مصوب ۱۳۵۴، انجام خدمات بهداشتی مربوط به محیط کار را بر عهده کارفرمایان قرار داده است و ماده ۸۵ قانون کار نیز در همین راستا مقرر نموده است:
« برای صیانت نیروی انسانی و منابع مادی کشور، رعایت دستورالعملهایی که از طریق شورای عالی حفاظت فنی (جهت تأمین حفاظت فنی) و وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی (جهت جلوگیری از بیماریهای حرفهای و تأمین بهداشت کار و کارگاه و محیط کار) تدوین میشود برای کلیه کارگاهها، کارفرمایان و کارآموزان الزامی است ».
در راستای تکلیف مذکور آئیننامهی کمیته حفاظت فنی و بهداشت کار، مصوب ۱۱/۴/۱۳۷۴ کارفرمایان کارگاههایی که دارای ۲۵ نفر کارگر میباشند را، مکلف نموده کمیتهای به نام «کمیته حفاظت فنی و بهداشت کار» در کارگاه تشکیل دهند. ضرورت انجام تکلیف یاد شده از سوی کارفرما در کارگاههایی که نوع شغل آنها، آسیب و خطرات به مراتب بیشتری برای شاغلین در کارگاه به همراه دارد، ملموستر میباشد.کارفرما، هم می تواند شخص حقیقی و هم می تواند شخص حقوقی باشد.
در مقررات مختلف دو نوع ضمانت اجرا در ارتباط با تکالیف کارفرما برای ایمن سازی محیط کارگاه تعیین شده است. یکی از جهت تعطیلی محل کارگاه و دیگری از جهت جبران خسارات وارده است. مطابق تبصرهی ۱ ماده ۱۵۰ قانون کار؛ « وزارت کار و امور اجتماعی و وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی حسب مورد طبق گزارش بازرسان کار و کارشناسان بهداشت و حرفهای از دادسرای عمومی محل و در صورت عدم تشکیل دادسرا از دادگاه عمومی محل تقاضا خواهند کرد، فوراً قرار تعطیل و لاک و مهر تمام یا قسمتی از کارگاه را صادر نماید. در این صورت، دادستان نسبت به صدور قرار اقدام و قرار مذکور پس از ابلاغ قابل اجراست. پس از تعطیلی کارگاه، کارفرما مکلف است، مادامی که کارگاه به علت یاد شده تعطیل میباشد، مزد کارگران کارگاه را پرداخت نماید ». طبق تبصرهی ۲ ماده ۱۰۵ قانون کار و در مواردی که اقدام کارفرما یعنی قصور درانجام تکلیف ایمنسازی محیط کارگاه، سبب بروز خسارت شود، جبران خسارت نیز بر عهده کارفرمای متخلف است.
به علاوه فصل یازدهم قانون کار مصوب ۱۳۶۹، مجمع تشخیص مصلحت نظام (مواد ۱۸۶-۱۷۱) به موضوع تخلفات و ضمانت اجرای مربوط به آن در روابط کارگران و کارفرمایان اختصاص یافته است. چه آنکه به دلیل وضعیت خاص کارگر، وجود اهرمهای گوناگون به منظور کنترل روابط کارگر و کارفرما اهمیت ویژهای دارد. با این وجود، قانونگذار در ماده ی ۱۸۴ قانون یاد شده، تصریح نموده است: « در کلیه مواردی که تخلف از ناحیه اشخاص حقوقی باشد، مسئولیت جزائی اعم از حبس، جریمه نقدی و یا هر دو حالت متوجه مدیر عامل یا مدیر مسئول شخصیت حقوقی است ».
در واقع وضع قانون کار و پس از آن قانون تأمین اجتماعی قانونگذار را با مسئله تازهای روبرو کرد و آن مسئولیت کیفری کارفرمایانی است که، دارای شخصیت حقوقی هستند. فرضاً شرکت بزرگ تولید منسوجات که مرتکب جرائم مقرر در قانون تأمین اجتماعی شده است را، چگونه باید مجازات کرد؟ در این خصوص یکی از مهمترین مواد قانونی ماده ۱۰۹ قانون تأمین اجتماعی است.
بند اول: چگونگی مسئولیت کیفری کارفرما در ماده ۱۰۹ قانون تأمین اجتماعی
ماده ۱۰۹ قانون تأمین اجتماعی مصوب ۱۳۵۴، بیان میدارد:
« درصورتی که کارفرما شخص حقوقی باشد، مسئولیتهای جزائی در این قانون متوجه مدیرعامل شرکت و یا هر شخص دیگری خواهد بود که، در اثر فعل یا ترک فعل او موجبات ضرر و زیان سازمان یا بیمه شدگان فراهم شده است ».
طبق ماده ۳ قانون کار: « کارفرما شخصی است حقیقی یا حقوقی که کارگر به درخواست و به حساب او در مقابل حق السعی کار می کند. مدیران و مسئولان و به طور عموم کلیهی کسانی که عهده دار ادارهی کارگاه هستند، نماینده کارفرما محسوب میشوند. کارفرما مسئول کلیهی تعهداتی است که، نمایندگان مذکور در قبال کارگران برعهده میگیرند ».
طبق ماده ۲ قانون تأمین اجتماعی: « بیمه شده شخصی است که، راًسا مشمول مقررات تأمین اجتماعی بوده و با پرداخت مبالغی به عنوان حق بیمه حق استفاده از مزایای مقرر در این قانون را دارد ».
منظور از واژهی مسئولیتهای جزائی در واقع همان مجازاتها باشد. همانطور که ملاحظه میشود، در این ماده دو دسته از افراد متعلق به شخص حقوقی مسئول هستند، نخست مدیر عامل که در اثر فعل یا ترک فعل او موجبات ضرر و زیان سازمان یا بیمه شدگان فراهم شده است. با توجه به واژهی مدیر عامل این نتیجه گرفته میشود که، اگر شرکت دارای هیئت مدیره نیز باشد، تنها مدیر عامل شرکت است که، مسئول شناخته میشود. مدیر عامل یا مدیر ارشد اجرایی معمولا عالی رتبهترین مسئول اداری (اجرایی) یا رئیس عهده دار مدیریت تام یک شرکت سهامی، سازمان یا بنگاه است که به هیئت مدیره گزارش میدهد.
دوم، هر شخص دیگری که در اثر فعل یا ترک فعل او موجبات ضرر و زیان سازمان یا بیمه شدگان فراهم شده است. آنچه که، در ایجاد مسئولیت کیفری مهم است این است که عمل مرتکب (مدیر عامل، شخص دیگر) باعث ایجاد ضرر و زیان به سازمان و بیمه شدگان شده باشد.
بند دوم: جرائم قابل ارتکاب توسط کارفرما
فصل دهم از قانون تأمین اجتماعی به بحث تخلفات و مقررات کیفری این قانون پرداخته است. مواد ۹۷ الی ۱۰۹ قانون تأمین اجتماعی اختصاص به مقررات کیفری داشته و اشاره به اعمالی دارد که انجام آنها جرم محسوب می شود.
الف: جرائم صورت گرفته به صورت فعل
استناد به گواهی خلاف واقع یا توسل به عناوین و وسایل تقلبی جهت استفاده از مزایای قانون به نفع خود یا فراهم کردن موجبات استفاده افراد خانواده خود یا اشخاص از مزایای مزبور از جمله جرائم قابل ارتکاب است که، رفتار مرتکب در این ماده به شکل فعل مثبت صورت میپذیرد. منظور از شکل مثبت یا منفی رفتار فیزیکی همان فعل یا ترک فعل است. استناد به گواهی خلاف و توسل به عناوین و وسایل تقلبی جهت استفاده از مزایای قانونی با فعل مثبت صورت میپذیرد (استناد کردن)، (توسل جستن) و (استفاده کردن) هر سه از افعال مثبت هستند، بنابراین چنانچه کارفرمایی، ترک کار مربوط به کارگر خویش را به سازمان اعلام نکند و خود کارگر نیز در این خصوص اقدامی انجام نداده باشد و سابقه بیمهای براساس گزارشات سابق بازرسان برای کارگر غیرشاغل محاسبه و از این طریق مزایایی به وی تعلق گیرد (مثلا از مزایای درمانی در این مدت استفاده کند) ؛ این کارگر غیرشاغل و کارفرمای مربوطه را نمیتوان بر اساس ماده ۹۷ و اعمال مقررات کیفری مورد مجازات قرار داد.
ب: جرائم صورت گرفته به صورت ترک فعل
عدم پرداخت به موقع حق بیمه موضوع قانون تأمین اجتماعی نیز از جمله جرائم است که، طبق ماده ۹۷ پرداخت خسارات مجازات مالی آن است. طبق ماده ۲: « حق بیمه عبارت است از وجوهی است که به حکم این قانون و برای استفاده از مزایای موضوع آن به سازمان پرداخت میگردد ».
از دیگراعمال قابل مجازات، خودداری از تنظیم صورت مزد یا حقوق به ترتیب مذکور در قانون و آیین نامه مربوطه میباشد. کارفرمایانی که از تنظیم صورت مزد یا حقوق خودداری کنند، مجازات آن ها جزای نقدی خواهد بود. در این ماده اعمال انجام شده به صورت ترک فعل است یعنی باید عملی را (تنظیم مزد یا حقوق) را انجام میدادند ولی از انجام آن خودداری کردهاند. مانند، جایی که کارفرما یا نماینده او از اقدامات بازرس سازمان جلوگیری نموده و یا از ارائه دفاتر و مدارک مربوطه و تسلیم رونوشت یا عکس آنها به بازرس خودداری کند. در اینجا نیز عمل کارفرما به صورت ترک فعل (خودداری از تسلیم) است.
[۱]قاسمی، ابوالحسن، «ضبط و مصادرهی اموال در حقوق کیفری ایران»، پایان نامه کارشناسی ارشد، چکیده ،دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران، ۱۳۷۹٫
[۲]با توجه به عبارت (به استناد اصل ۲۱ قانون اساسی) منظور از دولت در اینجا قوه ی مجریه میباشد. زیرا از وظایف و اختیارات قوهی مجریه اجرای قانون اساسی میباشد.
[۳]ر.ک: دامغانی، محمدتقی، « مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در قوانین ایران»، مجله کانون وکلا، شماره ۶۵، تهران، خرداد و تیر ۱۳۳۸، ص ۱۶٫
[۴] ماده ۱۱ قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران دستورالعمل تبلیغات شرکتهای کارگزاری.
[۵] ۱- کتاب و رساله و جزوه و نمایشنامه و هر نوشته دیگر علمی و فنی و ادبی و هنری.
۲- شعر و ترانه و سرود و تصنیف که به هر ترتیب و روش نوشته یا ضبط یا نشر شده باشد.
۳- اثر سمعی و بصری به منظور اجرای در صحنه های نمایش یا پرده سینما یا پخش از رادیو و تلویزیون و روش نوشته یا ضبط یا نشر شده باشد.
۴ – اثر موسیقی که به هر ترتیب و روش نوشته یا ضبط یا نشر شده باشد.
۵- نقاشی و تصویر و طرح و نقش و نقشه جغرافیایی ابتکاری و نوشتهها و خطهای تزیینی و هر گونه اثر تزیینی و اثر تجسمی که به هر طریق وروش به صورت ساده یا ترکیبی بوجود آمده باشد.
۶- هر گونه پیکره (مجسمه).
۷- اثر معماری از قبیل طرح و نقشه ساختمان.
۸- اثر عکاسی که با روش ابتکاری و ابداع پدید آمده باشد.
۹- اثر ابتکاری مربوط به هنرهای دستی یا صنعتی و نقشه قالی و گلیم.˿
۱۰- اثر ابتکاری که بر پایه فرهنگ عامه (فولکلور) یا میراث فرهنگی و هنری ملی پدید آمده باشد.
۱۱- اثر فنی که جنبه ابداع و ابتکار داشته باشد.
۱۲- هر گونه اثر مبتکرانه دیگر که از ترکیب چند اثر از اثرهای نامبرده در این فصل پدید آمده باشد.
[۶] مشیریان، محمد، «حق مؤلف و حقوق تطبیقی»، جلد اول، انتشارات دانشگاه تهران،چاپ اول، تهران، ۱۳۳۹، ص ۱۵٫
[۷] ر.ک: پرتال جامع قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، مقاله « بررسی حقوق مالکیت فکری (معنوی) و ابعاد آن در قوانین و مقررات معاونت حقوقی و امور مجلس»، قابل دسترسی در سایت:
[۸] برای اطلاع بیشتر بنگرید به: نعیمی، عمران و فدایی، حمید، «الزامات و حقوق کارفرمایان در مقررات تأمین اجتماعی»، فصلنامه قوانین و مقررات تأمین اجتماعی، شماره ۹، تهران،۱۳۸۶، ص ۱۳۲-۱۲۸٫
ر.ک: مرادی، سید الله و عرب، مرتضی، «بررسی اجمالی ماده ۹۷ قانون تأمین اجتماعی (استفاده از مزایای قانون تأمین اجتماعی برخلاف حق)»، فصلنامه حقوق، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شهر کرد، دوره ۴۲، شماره ۳، شهرکرد، پاییز ۱۳۹۱، ص ۵٫
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-06-08] [ 11:19:00 ب.ظ ]
|