دول 4-2-51 توزیع پاسخگویان برحسب دوستی با جنس مخالف
174
جدول 4-2-52- توزیع پاسخگویان برحسب استفاده از آرایش و پوشش نامناسب برخلاف عرف و جامعه
175
جدول 4 -2 -53- توزیع پاسخگویان بر حسب اخطار بخاطر پوشش وظاهر نامناسب
176
جدول 4-2-54-توزیع درصدفراوانی پاسخگویان بر حسب کجروی جنسی
177
جدول 4 -2 -55- توزیع پاسخگویان بر حسب مقیاس های بزهکاری                                       
179
جدول 4 -2 -56- توزیع پاسخگویان بر حسب مقیاس بزهکاری کل                                         
180
 برای تعیین رابطه بین جنس و بزهکاریT-TEST جدول 4-3-1- آزمون
181
 برای تعیین رابطه بین نوع مدرسه و بزهکاریT-TEST جدول 4-3-2- آزمون
182
جدول4-3-3-ضریب همبستگی پیرسون بین میزان درآمد والدین با بزهکاری
183
جدول4-3-4-ضریب همبستگی پیرسون بین تحصیلات  والدین با بزهکاری
184
جدول 4-3 -5- بررسی رابطه بین میزان دینداری پاسخگویان با میزان بزهکاری آنان                        
186
جدول 4 -4 -1-ضریب همبستگى گاماى ابعاد دینداری  بر حسب ابعاد انواع بزهکارى              
188
جدول 4 -5 -1- تحلیل رگرسیون چند متغیرى براى توضیح و پیش‏بینى میزان  بزهکارى               
192
 

 

مقدمه

در طی سالیان متمادی که ازعمر بشر وجامعه انسانی می گذرد،دین تنها گزینه ای است که تقریباًتمام انسانها در اختیار داشته اند. دین در عرصه اجتماع  سالهای متمادی حضوری چشم گیر داشته ومذهب از ساختارهای اساسی جهت درک زندگی اجتماعی در جهان معاصراست. از این رو دین یک جامعه از منزلت بر جسته‏اى در ارزیابى و شناسایى پایه‏هاى حیات اجتماعى برخوردار است.

ارزش‏هاى دینى داراى ابعاد مختلفى است. برخى دانشمندان علوم اجتماعى دیندارى یا وابستگى به معنویت را داراى حداقل دو بعد اساسى «اعتقادات دینى و معنوى» و «حفظ و پای بندى به ارزش‏هاى دینى و معنوى موجود در جامعه» دانسته‏اند. که از طریق پاسخ به سؤالات عقیدتى و سؤالاتى که میزان پایبندى افراد جامعه را به دین نشان مى‏دهد، مکشوف خواهد شد.

دور کیم به عنوان جامعه شناس معتقد بود که دین در درون افراد، احساس الزامى اخلاق نسبت به مصالح و هنجارهاى اجتماعى را پدید مى‏آورد.

در صورتی که نقش دین در جامعه کمرنگ شود وباورهای دینی در جامعه تضعیف شوند، جامعه با مشکلات اجتماعى اساسى و بنیادى مواجه خواهد شد.

در این صورت افراد جامعه، هر روز از ارزش‏ها و هنجارهاى اخلاقى و اجتماعى دور گشته و دچار سر گردانى و آشفتگى روحى و روانى مى‏شوند و ممکن است از ارزش‏ها و هنجارهاى منحرف تبعیت کند.

تحقیق حاضر نیز به بررسی تأثیردینداری ومیزان بزهکاری نوجوانان مى‏پردازد که تمامى مجموعه و موضوعات در پنج فصل جاى داده شده است.

1 – فصل اول که به بحث کلیات تحقیق اعم از بیان مسئله، اهداف تحقیق و اهمیت موضوع و ضرورت تحقیق مى‏پردازد.

2 – در فصل دوم که مبانی نظری می باشددر ابتدا به بیان اجمالى تحقیقاتى که در گذشته انجام شده و مرتبط با موضوع تحقیق حاضر مى‏باشد مى‏پردازد. سپس با توجه به محدودیت هاى زمانى و محتوایى موجود دیدگاه هاى مختلف نظریه پردازان در خصوص جامعه‏شناسى دین و نظریات آسیب‏شناسى که به نوعى مرتبط با موضوع تحقیق بوده‏اند. مورد بررسى قرار گرفته است. با تلفیق این دیدگاه ها و نظریات چار چوب نظرى تحقیق تبیین گردیده است. در نهایت فرضیه های تحقیق با توجه به چارچوب نظری استخراج ومدل نظری ترسیم شده است.

3 – فصل سوم به تعریف مفاهیم و متغیرهاى تحقیق به صورت نظرى و عملیاتى پرداخته است و همچنین با توجه به سطح سنجش متغیرها، ذکر شده است که از چه روش ها و تکنیک‏هایى براى جمع آورى و تحلیل اطلاعات استفاده شده است.

4- فصل چهارم به توصیف داده‏ها و تحلیل آمارى اطلاعات مرتبط با تحقیق پرداخته است و سعى شده فرضیات تحقیق مورد سنجش و ارزیابى قرار بگیرند.

5 – فصل پنجم به بحث و نتیجه‏گیرى یافته‏هاى پژوهش مى‏پردازد.

 

 

فصل اول:

کلیات

 

 

مقدمه

گسترش آسیب های اجتماعی و جرایم از جمله مسایل اجتماعی عمده است ،که امروزه گریبانگیر بسیاری از جوامع کنونی خصوصاً جهان سوم که در حال گذر از سنت به مدرنیته هستند می باشد.

لذادر این فصل ابتدا به بیان مساله پرداخته شده است تا مشخص شود که موضوع تحقیق حاضر یک مساله اجتماعی است که بی توجهی به آن باعث ضرر و پرداخت هزینه های اجتماعی و اقتصادی گزافی بر جامعه می شود، و در ادامه به بیان اهمیت تحقیق و اهداف آن پرداخته شده است.

 

1-1 – بیان مسئله

زندگی اجتماعی انسان به وسیله قواعد یا هنجارهای اجتماعی تنظیم می شود. به عبارتی آنچه که همکاری و وابستگی متقابل بشری یا نظم اجتماعی را امکان پذیرمی سازد; نظامی از الگوهای رفتاری است که همه افراد متعلق به یک فرهنگ درآن سهیم اند. یعنی جامعه تا زمانی می تواند به عنوان یک واحد پویا به حیات خودادامه دهد که همنوایی با الگوهای مشخص صورت پذیرد. جامعه ای که بخواهدسازمان اجتماعی اش را حفظ کند باید اعضایش را اجتماعی کند. هرگاه فرآینداجتماعی شدن به درستی صورت نگیرد و فراگردهای نظارت اجتماعی نیز قادر به ایفای نقش خویش بطور مؤثر نباشد ، جامعه با اشکالی از هنجارشکنی وقانون شکنی مواجه خواهد شد.

بزهکاری نوجوانان به عنوان یک رفتار غیر معمول از اشکال انحرافات اجتماعی است و به خاطر نقش مؤثر نوجوانان در آینده ی جامعه، از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین دلیل یکی از مسائل پیچیده ی عصر حاضر که توجه بسیاری محققان و صاحب نظران را به خود معطوف داشته است، موضوع مجرمین در سنین پایین و نوجوانان بزهکار است.

بزهکاری نوجوانان با تاثیرات منفی احساسی، فیزیکی و اقتصادی ای که در سراسر جامعه دارد یکی از مهم ترین مسایل اجتماعی جامعه ما است. بزهکاری در بین نوجوانان بیش از هر گروه سنی دیگر خطرآفرین به نظر می رسد چرا که نوجوانان در سن بلوغ و جامعه پذیری هستند و امکان اصلاح برایشان وجود دارد. اهمیت این وضعیت به اندازه ای است که این سنین را سنین بحرانی می دانند (حسینی نثار، 1383: 2) زیرا در این دوره نوجوانان به دنبال یافتن هویت خویش، در مسیر شکل دادن به شخصیتی متکی به خود گام بر می دارند.

یکی از عواملی که در بزهکاری و افزایش کجروی اجتماعی تاثیر به سزایی دارد بی توجهی به مسایل دینی و معنوی و عدم ایمان به خداوند است. بسیاری از آسیب شناسان اجتماعی و جرم شناسان براین عقیده هستند که مذهب به عنوان اصلی ترین عامل خود کنترلی افراد را از کج رفتاری و ناهنجاری و رفتارهای پرخطر دور نگه می دارند.

نقش باورهای مذهبی در هدایت افراد و جامعه به سوی مسیر صحیح زندگی نکته ای است که بسیاری از متخصصان و جامعه شناسان غربی نیز بر این عقیده دست یافته اند و آنرا غیر قابل انکار می دانند، به گونه ای که زوال اخلاقیات در غرب افزایش میزان جرم و جنایت در این کشورها و شیوع انواع فسادهای اخلاقی را نتیجه رویگرداندن شهروندانشان از دین باوری می دانند (ابوالمعالی، 1389: 45).در واقع هنگامی که انسان دور از چشم دیگران است، نه قانون، نه افکار عمومی ونه هیچ مسئله‌ی اجتماعی دیگر، کارهای او را کنترل نمی‌کند، بلکه در این حالت، کنترل کار در پرتو ایمان به قدرتی صورت می‌گیرد که در همه‌ی مکان‌ها وزمان‌ها شاهد کارهای انسان است و به رفتار پسندیده و نیک پاداش می‌دهد وبدی و گناه را مجازات می‌کند؛ بنابراین پرورش درست مذهبی که بر مبنای علمی استوار باشد و داشتن ایمان کامل، بزرگ‌ترین عامل بازدارنده از کجروی و بزهکاری است (مالرب، 1379: 138).

دین و مذهب یکی از قدیمی ترین پدیده های اجتماعی و از نیرومندترین و پایدارترین نهادهای زندگی اجتماعی انسان در طول تاریخ بوده است. توجه و باور به جهانی فراتر از جهان مادی و تلاش برای برقراری ارتباط با آن جهان، یکی از ارکان اساسی دینداری انسانها به شمار می رود.

ازاین رو، یکی از رویکردهای مهم مطرح در جامعه شناسی تبیین کارکردی دین است. این رویکرد در کنار دیگر رویکردهای فردی و اجتماعی مورد توجه قرار می گیرد (همیلتون، 1381: 45).

هدن معتقد است که دینداری عامل اساسی اجتماعی شدن وانسجام فکری، عملی و جهت گیری در رفع مشکلات، پدیده ها و مسائل اجتماعی است (آزاد ارمکی،1377: 160).

از دید دورکیم هیچ جامعه شناخته شده ای در طول تاریخ بدون دین نبوده است و در طول ادوار مختلف تاریخ و در جوامع متفاوت، ادیان به اشکال مختلف وجود داشته اند. به نظر وی دین و آموزه های دینی انسان را به سمت اخلاق و دوری از پلیدی ها و زشتی ها دعوت می کند. دین باعث ایجاد امنیت اخلاقی شده و این امنیت موجب کنترل درونی و بروز رفتارهای ارزشی و مطابق با هنجارها می شود (دورکیم، 1383: 329).

در این میان، دین در جامعه ایران نیز از جایگاهی خاص برخوردار بوده و هست. درطول تاریخ، ایران همیشه جامعه ای دینی بوده و دین در آن همه گیر بوده است، به گونه ای که غالب اوقات دین فرانهادی بوده که سایراجزا جامعه را تحت الشعاع خود قرار می داده است (کرم اللهی،9:1388).

باتوجه به تحقیقات انجام شده در زمینه دین می بینیم در سال های پس از جنگ و دهه اخیر از گرایشات و تمایلات دینی و مذهبی مردم در مقایسه با اوایل انقلاب کاسته شده است که عوامل مختلفی چون فقر، فشار مالی، تغییر نظام ارزش های جامعه از طریق پرورش نیازهای مادی و دنیوی باتبلیغات گسترده و گسترش روزافزون برنامه های جذاب برنامه های تلویزیونی، آموزش ناصحیح محتوای مذهبی، ضعف دارندگان نقش هدایت یا روحانیت و روش های ارائه دین از سوی این نهاد باعث تضعیف دین گردیده است (رفیع پور، 1380).

آنچه که مهم است توجه به این نکته است که، امروزه نهادهای جدیدی همچون مدارس، رسانه ها، دانشگاه ها و … در کنار نهادهای قدیمی همچون خانواده هر یک ارزش خاصی را اشاعه می دهند و این امر سبب نامتجانسی جامعه شده و افراد جدیدی همچون نوجوانان که وارد این جامعه می شوند در معرض تغییر قرار دارند. امروزه نوجوانان ایرانی از یک طرف تحت تاثیر فرهنگ دینی جامعه خود هستند، فرهنگی که مورد احترام خانواده ها و اجتماعات جامعه آنها است و از طرفی دیگر متاثر از نهادهای (داخلی و خارجی) و عناصر ساختی دنیای مدرن می باشند. بنابراین نگاه نسل نوجوان به دین با نگاه نسل گذشته تغییرات اساسی کرده است ; و ایده هایشان متفاوت با ایده های نسل قبل می باشد (میرسندسی، 1383: 156) که منجر به بی علاقگی و حس بی تفاوتی نسبت به مسائل مذهبی و ضعف و سستی در دین خواهد شد، که مظاهر آن ،همه آداب و مسائل زندگی فردی و اجتماعی آنان را نیز تحت الشعاع قرار خواهد داد.

شریفی در زمینه روی گردانی و فاصله گرفتن نسل جدید از دین می نویسد: «نیاز این نسل و کیفیت ترقی و تفکر این نسل شناخته شده نیست نسلی که با مدرن ترین اندیشه های امروز کم و بیش آشنا است و مکتب های فلسفی از هر طرف به مغزش هجوم  می آورد، نمی تواند درحد یک مذهب ارثی تقلیدی و تعبدی پایین بیاید. بنابراین به نظر می رسد مبانی اعتقادی و ایمان دینی و مذهبی نسل جدید سست تر شده که در نتیجه خلا ناشی از آن ممکن است موجب آوارگی و پرشانی و رنج بیشتر این نسل گردیده و یا با چیزهایی پر می شود که به فساد و تباهی منجر می گردد و جز این دو سرنوشت، سرنوشت دیگری ندارد))(شریعتی، 1356: 33).

جامعه ایران ازمعدودجوامعی است که دین درآن حضورفعال وپرمسئولیتی دارد. همین امرآن را درموقعیت یک آزمون بزرگ ودربرابریک تجربه تاریخی سرنوشت سازقرارداده است . به طوری که شکست یاتوفیق آن می تواندتأثیرات عمیق وماندگاری براین جامعه، برای این دین و حتی برمسیرتحولات دنیای آینده برجای گذارد. زیرا دین از طریق انتقال ارزش ها به نسل نوجوان و جوان ،آینده هر جامعه ای را تحت تاثیر قرار می دهد. ازاین رو، در صورتی که نقش دین در جامعه کمرنگ شود و دینداری در جامعه تضعیف گردد، جامعه با مشکلات اجتماعی اساسی و بنیادی مواجه خواهد شد. دراین صورت افراد جامعه بخصوص نسل نوجوان و جوان از دین و ارزش های دینی فاصله گرفته و دچار سرگردانی و آشفتگی روحی و روانی می شوند و ممکن است از ارزش و هنجارهای منحرف تبعیت کنند.

بدین سان توجه زیادی که امروزه به رفتارهای نابهنجار اخلاقی، خلاف شرع و بزهکارانه افراد مخصوصا ً

نوجوانان معطوف می شود تا حدودی نمایانگر این واقعیت است که جامعه در انتقال باورها، ارزش ها و هنجارهای دینی به نسل جدید، دچار ضعف و سستی شده است.

بنابراین، با توجه به اینکه جامعه ما جامعه ای است جوان و نسل نوجوان و جوان بیشترین درصد جمعیت را در جامعه تشکیل می دهند. بزهکاری در میان این نسل می تواند تهدیدی برای امنیت اجتماعی جامعه و بروز بحران های جدی در سطوح مختلف اخلاقی جامعه باشد.در چنین زمینه ای، سنجش میزان دینداری نوجوانان اهمیت به سزایی دارد.

 

 

سوال اصلی تحقیق:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...