• ۱-۱-۱-مدل شناختی اختلال اضطراب اجتماعی کلارک و بک (۲۰۱۰)

     

    در این مدل سه ویژگی منحصر به­فرد اختلال اضطراب اجتماعی مد نظر قرار می­گیرند. اولین ویژگی، احساس شرمندگی و خجالت است که اغلب هیجان منفی غالب بوده و عمدتاً از رویارویی اجتماعی ناشی می­شود تا صرفاً اضطراب. دوم، اضطراب شدید در موقعیت­های اجتماعی است که رفتارهای بازداری خودکار[۱] را با هدف پنهان سازی اضطراب فراخوانی می­ کند. همین امر منجر به بروز اختلال در عملکرد اجتماعی و فاجعه­ای می­شود که فرد مبتلا از وقوع آن هراسان است یعنی ارزیابی منفی دیگران. برعکس اختلال هراس که در آن احتمال وقوع مکرر فاجعه مورد انتظار (حمله قلبی) غیر محتمل است. در اضطراب اجتماعی اغلب به دلیل اثرات مخرب اضطراب، این اتفاق پیش می­آید. ویژگی سوم، آن است که خود اضطراب، به تهدید ثانویه تبدیل می­شود زیرا افراد مبتلا باور دارند که برای اجتناب از ارزیابی منفی دیگران می­بایست اضطراب­شان را پنهان کنند. در مدل کلارک و بک (۲۰۱۰)، اختلال اضطراب اجتماعی شامل سه مرحله انتظاری[۲]، مواجهه واقعی[۳] با موقعیت اجتماعی و پردازش پس از واقعه[۴] است.

     

    دانلود مقاله و پایان نامه

     

    مرحله انتظاری: مرحله انتظاری ممکن است به واسطه مجموعه ­ای از نشانه­ها و سرنخ­های اطلاعاتی یا بافتاری برانگیخته و راه­اندازی شود (مثلاً شنیدن این­که باید تکلیفی اجتماعی متعاقباً انجام پذیرد)، مرور برنامه ­های کاری آتی فرد، یا رفتن به مکانی که یادآور یک رخداد اجتماعی در آینده است (مثل قدم زدن در راهروی سالن اجتماعات). مدت مرحله انتظاری ممکن است از چند دقیقه تا روزها و هفته­ها به طول انجامد. به ­نظر می­رسد هر قدر رخداد اجتماعی ترس­آور نزدیک­تر باشد، اضطراب بیشتری را در پی خواهد داشت. به­علاوه، هر اندازه اضطراب انتظاری بیشتر باشد. احتمال اجتناب افزایش می­یابد زیرا اجتناب، مؤثرترین راهکار برای کاهش اضطراب انتظاری است. در نتیجه فرد هنگام پیش ­بینی رخداد اجتماعی، علیرغم تبعات ناخوشایند، تمایل شدید به اجتناب را تجربه می­ کند. البته اجتناب همیشه امکان پذیر نیست لذا تداوم اضطراب در این مرحله به معنای آن است که فرد با وجود اضطراب بالا، باید وارد مرحله بعدی شود. در این مدل، مرحله انتظاری شامل فرآیندهای مفصل و مجدانه است زیرا فرد عمداً درباره نحوه رویارویی با رخداد اجتماعی می­اندیشد. سپس طرحواره­ای خود اجتماعی از پیش موجود (که شامل باورهای بی­کفایتی اجتماعی ادراک شده، ماهیت ناخوشایند اضطراب، قضاوت تخیلی منفی دیگران و ناتوانی در برآوردن معیارهای عملکرد اجتماعی مورد انتظار است) در فرد فعال می­شود. این طرحواره­های منفی خود اجتماعی تمایل دارند که بر تفکر فرد در خصوص رخداد اجتماعی قریب الوقوع مسلط شوند. تفکر فرد به صورت گزینشی بر جنبه­های تهدید کننده محتمل موقعیت متمرکز می شود. احتمال پذیرفته شدن توسط دیگران و عملکرد اجتماعی مثبت به کل رد می­شود و فرد، خود را آسیب­پذیر و ناتوان از برآوردن انتظارات موقعیت و تکلیف پیش ­رو می­بیند. خاطرات موقعیت­های اجتماعی قبلی خصوصاً موارد مشابه رخداد آتی که شامل اضطراب شدید و شرمندگی است که از حافظه بازیابی و منجر به انتظار تهدید و آسیب­پذیری  شخصی نسبت به رخداد اجتماعی پیش ­رو می­شود. در این شرایط همزمان با افزایش دل ­مشغولی با تهدید و خطر پیش ­روی، یک فرآیند نگرانی آغاز می­شود . هر اندازه فرد مبتلا، بیشتر به این فرآیند نشخوار اضطرابی می­چسبد شدت پیامدهای منفی افزایش می یابد (کلارک و بک، ۲۰۱۰، به نقل از رضایی، ۱۳۸۹).

     

    مرحله مواجهه موقعیتی: هنگام قرار گرفتن در موقعیت­های اضطراب­زای گریزناپذیر، فرآیندهای شناختی خودکار و مجدانه فعال می­شوند. فرآیند شناختی اصلی، فعال شدن خودکار طرحواره­های اجتماعی ناسازگار (با موضوع تهدید و آسیب­پذیری) است که منجر به سوگیری توجهی نسبت به تهدید، تمرکز افراطی بر نشانه­ های بیرونی اضطراب و رفتارهای بازداری شده خودکار، ارزیابی منفی ثانویه و استفاده غیر مؤثر از رفتارهای ایمنی را در پی دارد. طرحواره­های مشخصه اضطراب اجتماعی، مختص موقعیت­های اجتماعی بوده و در سایر موقعیت­ها بروز نمی­کنند. این خوشه از طرحواره عبارتند از باورهای هسته­ای و بدکار درباره خود (مثل«من خسته کننده­ام»، «من با سایرین فرق دارم»، «من آدم دوست داشتنی نیستم»)، مفروضات شرطی غلط («اگر دیگران مرا بشناسند، از من خوششان نخواهد آمد»، «اگر سرخ شوم، مردم می­فهمند که مضطربم و فکر می­ کنند مشکلی دارم») و قوانین سفت و سخت برای عملکرد اجتماعی (مثل اینکه «نباید هیچ نشانه­ای از اضطراب یا ضعف در من ظاهر شود»، «باید با بذله­گویی و شوخ­طبعی، کنترل را حفظ کنم»). فعال شدن خودکار طرحواره­های اجتماعی ناسازگار، پیامدهایی به همراه دارد. اولین پیامد، تغییر خودکار توجهی در پردازش نشانه­ های درونی و بیرونی تهدید اجتماعی است. بازخورد بیرون در قالب نشانه­ های کلامی و غیر کلامی دیگران ممکن است علامتی از ارزیابی منفی احتمالی تعبیر و تفسیر شود در حالی که به شواهد و نشانه­ های دیگر از جمله تأیید یا پذیرش ملایم بی­توجهی شده یا بی­اهمیت قلمداد گردد. به­علاوه به اطلاعات درونی مثل علائم اضطرابی یا انتقاد مستقیم از عملکرد اجتماعی فرد رجحان توجهی داده می­شود زیرا با طرحواره­های خویشتن اجتماعی ناسازگار فرد و بازنمایی ذهنی منفی او درباره برداشت مردم از فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی هماهنگ است (کلارک و بک، ۲۰۱۰).

     

    پیامد دیگر فعال شدن طرحواره­های ناسازگار، تمرکز افراطی توجه بر خود طی تعامل اجتماعی است. فرد مبتلا، گوش به­زنگ شده و به حالت درونی خود خصوصاً علائم جسمانی، هیجانی و رفتاری که ممکن است نشانه اضطراب یا از دست دادن کنترل تلقی شود توجه زیادی اختصاص می­دهد. داده­های درونی، بازنمایی ذهنی منفی فرد را درباره نحوه ادراک سایرین از وی تقویت می­ کند. از آن­جایی که عمده منابع توجهی صرف پایش خود می­شود، برای پردازش اطلاعات بیرونی در موقعیت اجتماعی توجه ناچیزی اختصاص می­یابد. در نتیجه، فرد نمی­تواند اطلاعاتی را که با طرحواره­های تهدید­آمیز و ناسازگار خود مخالف است پردازش کند. به­علاوه، خودپایی افراطی منجر به نوعی استدلال هیجانی می­شود چنان­که گویی دیگران می­باید همان چیزی را ببیند که فرد احساس می­ کند. وقوع رفتارهای بازداری غیر ارادی یکی دیگر از پیامدهای فعال شدن طرحواره­های خویشتن اجتماعی منفی است. مشخصه افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی در روابط بین فردی، وضعیت اندامی خشک و غیر منعطف، تظاهرات چهره­ای درهم پیچیده و اغلب کلام ناشمرده و گنگ مثل لکنت، من و من کردن، ناتوانی در یافتن واژه­های مناسب و گرفتگی زبان است. افراد مبتلا بر این باورند که این بازداری­های رفتاری نه تنها توسط دیگران دیده می­شود بلکه احتمالاً توسط آن­ها به صورت منفی تعبیر و تفسیر می­شود. گرایش به بازداری در اختلال اضطراب اجتماعی منجر به تصور از دست دادن کنترل، آسیب­پذیری شخصی و باور بی­عرضگی می­شود. پیامد چهارم فعال شدن احساس تهدید ناشی از طرحواره­های اجتماعی، جستجوی رفتارهای ایمنی یا پنهان ­سازی با هدف کاهش و پیشگیری از ارزیابی منفی است. هر چند جستجوی ایمنی در مقایسه با بازداری غیر ارادی، اثر منفی کمتری بر اضطراب دارد، نباید از تأثیر آن غافل بود. رفتارهای ایمنی ممکن است آشکار (مانند اجتناب از تماس چشمی، انقباض عضلات بازو و پا برای کنترل لرزش) یا به صورت فرآیندهای روانی (مثل از بر کردن مطالب جلسه، ارائه پاسخ کوتاه در مکالمه) باشد. لیکن این راهبردهای از عهده برآیی می­توانند به صورت متناقض، بر شدت نشانگانی که فرد از بروز آن­ها می­ترسد بیفزاید و عملاً خطر ارزیابی منفی دیگران را در پی داشته باشد.

     

    مرحله پردازش پس از واقعه: این اصطلاح، فرآیندی شناختی است شامل یادآوری دقیق و ارزیابی مجدد عملکرد فرد متعاقب تجربه یک موقعیت اجتماعی، پردازش پس از واقعه نقش مهمی در تداوم و نگهداری اضطراب اجتماعی دارد. در این فرآیند، فرد به صورت سودار، هماهنگ با طرحواره­های خود درباره تهدید اجتماعی و بی­عرضگی عمل می­ کند. اغلب پردازش نشخواری (اندیشناکی) اتفاق می­افتد طوری که هر قدر فرد بیشتر درباره عملکرد خود می­اندیشد، پیامدها به دلیل توجه انتخابی و میدان دادن به عدم تأیید و شکست احتمالی، بدتر می­شود. این شرایط بر اضطراب انتظاری فرد و میل به گریز از تعاملات اجتماعی آتی او می­افزاید (کلارک و بک، ۲۰۱۰، به نقل از رضایی، ۱۳۸۹).

     

    [۱]-Automatic inhibitory behaviors

     

    [۲]-Anticipatory phase

     

    [۳]-Actual exposure

     

    [۴]-Postevent processing

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...