پایان نامه تأثیر موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی بر بهبود اجرای ورزشی |
عملکرد ورزشی ورزشکار به ظرفیت و عملکرد دستگاههای بدن ورزشکار بستگی دارد. دستگاههای عصبی و عضلانی دو دستگاه اصلی درگیر در حرکت و فعالیت بدنی میباشند که دستگاههای دیگر نظیر دستگاههای قلبی، عروقی، تنفسی، غدد درونریز، گوارشی و ایمنی نقش کمکی داشته که احتیاجات بیولوژیک دو دستگاه اصلی درگیر را برآورده میسازند. بیشتر محققین بر این عقیدهاند که گرچه کاهش ظرفیت فیزیولوژیکی دستگاه عصبی و افزایش فشارهای روانشناختی موجب بروز زودرس خستگی دستگاه عصبی مرکزی میشوند، لیکن مستقیماً عضلات را تحت تأثیر قرار نمیدهد بلکه کاهش فعالسازی مرکزی یا عصبی عضلات اسکلتی، نقش کلیدی در بروز زودرس خستگی کلی بدن یا افت عملکرد مطلوب دستگاه عضلانی دارد (11). دستگاه عصبی مرکزی با عملکرد مطلوب خود میتواند فرکانس و دامنه ایمپالسهای عصبی که به عضلات اسکلتی میفرستد را افزایش داده و شدت و دوام انقباض عضلات در حال کار را افزایش دهد و به ظرفیت اجرایی ورزشکار کمک کند. این موضوع در رابطه با تسریع در ریکاوری نیز صادق است زیرا رابطه تنگاتنگی بین دستگاه عصبی و دستگاه عضلانی و دیگر دستگاههای حمایتی که نیازهای عضلانی را برطرف میکنند وجود دارد و درصورتی که دستگاه عصبی سریعتر به حالت اولیه بازگردد، به طبع آن ریکاوری در دیگر دستگاهها نیز تسریع خواهد شد (23). کمکهای ارگوژنیک[1] روشهای مختلفی هستند که توسط آنها میتوان به طور مستقیم موجب بهبود عملکرد دستگاه عصبی مرکزی و تأخیر در بروز خستگی طی اجرای ورزشی و تسریع در ریکاوری شد. موسیقی اغلب به عنوان کمک ارگوجنیک برای برانگیختگی در ورزش و تمرینات ورزشکاران بکار گرفته میشود (37). عوامل مهم و تأثیرگذاری در ویژگیهای برانگیزاننده موسیقی وجود دارد که عبارتند از اینکه اولاً افراد به عکسالعمل نشان دادن نسبت به محرکهای ریتمیک، تمایل نهفتهای دارند یا در حقیقت پاسخ ریتمیک به موسیقی، نهفتهترین عامل در فرد است (26) و ثانیاً جنبههای هارمونیک و ملودیک موسیقی به خصوص ریتم و سرعت آن میتواند اجرای شنونده را تغییر دهد و بر حالات روحی وی تأثیر بگذارد به این معنی که صدا میتواند باعث ایجاد تغییر در امواج مغزی شود که فعالیتهای فیزیکی را خلق میکنند (37). فعالیت الکتریکی یا امواج کرتکس مغزی آلفا، بتا، دلتا و تتا از لایههای فوقانی کرتکس بخصوص شاخههای دندریتی سلولهای هرمی و احتمالاً نرونهای ارتباطی موجود در این ناحیه سرچشمه میگیرند و هر کدام فرکانس خاصی دارند که تحت شرایط فیزیکی، فیزیولوژیکی و سایکولوژیکی معینی نظیر خواب عمیق، بیداری، هوشیاری و فعالیت موج غالب زمینه را در مورد فعالیت الکتریکی مغز تشکیل میدهند. به راحتی می توان امواج مختلف مغزی یا فعالیت الکتریکی کرتکس را به وسیله صوتهایی با فرکانسهای مختلف از جمله فرکانسهای آلفا، بتا، دلتا و تتا تحریک کرد و حالاتی مانند خواب عمیق، هیپنوتیزم، آرامش، ریلکس عالی، رفع استرس و دلواپسی، کاهش درک زمان و فشار کار، بازدهی بالا، مدیتیشن، افزایش حافظه، بهبود و افزایش توجه و تمرکز، خلاقیت، افزایش تواناییهای ذهنی و جسمی، هوشیاری، آموزش عالی، تفکر مثبت و پردازش اطلاعات در سطح عالی را با توجه به هر هدفی که میخواهید، از طریق انتخاب پخش موج مربوطه و گوشدادن به مدت دلخواه به آن ایجاد نمود (7). به نظر میرسد اگر خصوصیات ریتمی موسیقی به جای پیروی از الگوی مهارتهای فیزیکی از الگوی فعالیت الکتریکی مغز یا همان امواج مغزی پیروی کنند باعث ایجاد تغییرات بارزتری در امواج مغزی میشوند که فعالیتهای فیزیکی را خلق میکنند.
1-2- بیان مسئله
اجرا یا عملکرد ورزشی ورزشکار امری بسیار پیچیده است که عوامل فیزیولوژیک و روانشناختی (جسمانی و روانی) چندی از جمله وضعیت تغذیه، عملکرد دستگاه عصبی مرکزی، قدرت و مهارت، شرایط محیطی و تولید انرژی آن را تحت تأثیر قرار میدهند (54). عوامل فیزیولوژیک به تنظیم انرژی در گروههای عضلانی خاص و عوامل روانشناختی به خوشایندبودن فعالیتبدنی، تمایل و انگیزه انجام آن مربوط میباشند. بنابراین عوامل فیزیولوژیک تا حد زیادی بر اجرای جسمانی و مغزی، ظرفیت متابولیک تولید انرژی از مواد غذایی، قدرت و استقامت عضلانی مؤثرند (26). از طرف دیگر چگونگی پردازش اطلاعات در مغز و ارسال سیگنالهای عصبی از دستگاه عصبی مرکزی به عضلات که خوشایندبودن، تمایل و انگیزه اجرای جسمانی، زمان عکسالعمل، هماهنگی حرکتی و ثبات آن را تحت تأثیر قرار میدهد، کنترل عصبی اجرای جسمانی را تحت تأثیر قرار میدهد. لذا استرس یا فشار ناشی از فعالیتبدنی و ورزش، ممکن است اجرای مغزی و جسمانی را تضعیف کند و در نتیجه قدرت و استقامت عضلانی، تمرکز حواس یا قدرت مغزی، درک، توجه، هوشیاری، حالات خلقی و غیره را تحت تأثیر قرار داده موجب کاهش اجرای ورزشی شود (11). بطور کلی چنین میتوان اظهار کرد که پاسخ فرد نسبت به استرس یا فشار ناشی از فعالیتبدنی یا ورزشی به درک شرایط موجود نظیر میزان احساس فشارکار یا شدت فعالیتبدنی و خستگی و میزان آمادگی جسمانی ورزشکار بستگی دارد (54). دستگاههای عصبی، غدد درونریز و ایمنی تقریباً بطور منحصر بهفردی پاسخ فرد به فشارکار یا شدت فعالیتبدنی را مدیریت میکنند. دستگاه عصبی باید توانایی برقراری ارتباط با قسمتهای مختلف خود، پردازش اطلاعات و ارسال فرامین مناسب به سراسر بدن بخصوص عضلات در حال کار را بوسیله یک سیستم نروترانسمیتری دقیق، پیچیده و پرکار داشته باشد. دستگاه عضلانی نیز بایستی قادر به انجام فرامین صادره از طرف مغز باشد. مربیان و ورزشکاران به وجود این رابطه تنگاتنگ کاری بین دستگاه عصبی-عضلانی آگاهند و به دنبال استفاده از راهبردهای عملی و اثربخش برای تقویت این رابطه کاری در جهت بهبود اجرای ورزشی و یا تسریع ریکاوری می باشند که گاهاً به دوپینگ ورزشی منتهی میشود. با بهتر شدن روشهای شناسایی و کشف موارد دوپینگ و امکان محروم شدن از رقابتهای ورزشی، مربیان و ورزشکاران در پی استفاده از راههای قانونی و مجاز برای افزایش توده، قدرت، انرژی و استقامت عضلانی، عملکرد مغزی، تسریع در ریکاوری و بهبود حالات خلقی و بطور کلی توسعه اجرای ورزشی میباشند. لذا به منظور تأثیر مستقیم بر ظرفیت و عملکرد فیزیولوژیک دستگاههای خاصی از بدن و یا کاهش فشارهای روانشناختی به استفاده از کمکهای ارگوژینک روی آوردهاند. این کمکها به صورت فیزیکی یا مکانیکی، شیمیائی یا فارماکولوژیک، تغذیهای و روانشناختی ارائه میشوند که ممکن است موجب افزایش عملکرد دستگاه عصبی مرکزی، افزایش مقدار ذخیره یک ماده بازدارنده، افزایش اتکا به ذخایر سوختی خاصی از طریق مهیا کردن یک منبع سوختی مکمل، کاهش تولید محصولات متابولیکی که واکنشهای انرژیزا را مهار میکنند، افزایش جریان خون و اکسیژنرسانی و کاهش زمان برگشت به حالت اولیهی یا تسریع در ریکاروی گردند (4). بنابراین کمکهای ارگوژنیک روشهای مختلفی هستند که توسط آنها میتوان به طور مستقیم ظرفیت فیزیولوژیکی برخی دستگاههای خاص را در بدن از جمله دستگاه عصبی-عضلانی تحت تأثیر قرار داد و یا با رفع فشارهای روانشناختی که موجب افت ورزشی ورزشکار میشوند اجرای ورزشی ورزشکار را بهبود بخشید و یا در بازگشت به حالت اولیهی آن تسریع به وجود آورد (37). در طبقهبندی و یا مقولههای مختلف کمکهای ارگوژنیک مواردی مختلفی مطرح شده که پخش موسیقی نیز یکی از آنها میباشد (4). مربیان و ورزشکاران متناسب با رشته ورزشی، میزان آمادگی جسمانی و شرایط فصلی مسابقه از کمکهای ارگوژنیک یک یا چند مورد فیزیکی، فیزیولوژیکی و یا سایکالوژیک استفاده مینمایند. اگر طی دوره تمرینی سازگاریهای تمرینی و تغذیهای دلخواه در بدن ورزشکار بوجود نیامده باشند به احتمال قوی عملکرد دستگاه عصبی و عضلانی با بروز خستگی در این دو دستگاه، تضعیف شده و به عملکرد ورزشی ورزشکار لطمه وارد میشود. کاهش ظرفیت فیزیولوژیکی برخی دستگاههای خاص در بدن از جمله دستگاه عصبی-عضلانی و یا فشارهای روانشناختی باعث بروز زودرس خستگی و موجب افت ورزشی ورزشکار میشوند (11). همهی ما کم و بیش با این موضوع برخورد داشتهایم که گاهی یک ورزشکار به علت بروز خستگی زودرس، عملاً کارآیی خود را از دست داده و اغلب نیز چنین وضعیتی باعث شده نتواند نتیجه ورزشی مطلوبی را کسب کند. لذا طرحریزی راهبردهای مقابلهای برای به تأخیر انداختن خستگی ناشی از کاهش ظرفیت فیزیولوژیکی و یا فشارهای روانشناختی از نظر فیزیولوژیک و علم تمرین شایستهی توجه است تا مربیان ورزشی بتوانند با استفاده از اطلاعات بدست آمده در این زمینه، میزان درک فشارکار و بروز خستگی زودرس در بازیکنان خود را مهار کرده یا آن را به تأخیر اندازند و با بهبود عملکرد فیزیولوژیکی دستگاههای بدن از جمله دستگاه عصبی-عضلانی بازیکنان خود از وجود آنها تا انتهای یک رقابت ورزشی استفاده نموده و به نتیجهی دلخواه خود نایل شوند. گزارش شده است که موسیقی ممکن است موجب بهبود اجرا و تمرینات ورزشی شود. در طول تمرینات منظم مانند دویدن، موسیقی میتواند تمرکز ورزشکار را محدود و در نتیجه توجه شخص را نسبت به احساس خستگی منحرف کند. این تکنیکی است که بسیاری ا
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1399-06-06] [ 05:40:00 ب.ظ ]
|