1-2 تعریف موضوع و بیان مساله

تغییر نگرش و انتظارات عمومی از سازمان‌های مختلف موجب شده است که مفاهیمی چون بهسازی فرایندها، رشد پایدار، انعطاف پذیری در برخورد با محیط، جلب رضایت مشتریان بهبود کیفیت محصولات و خدمات و افزایش بهره وری منابع به مسائل اصلی بسیاری از سازمان‌های ایرانی بدل شود.در واقع می‌توان گفت که اتلاف منابع و عدم پویایی، مشکلاتی هستند که بسیاری از سازمان‌های دولتی و غیر دولتی را درگیر ساخته‌اند.به نحوی که اگر حمایت‌های دولتی قطع شود بسیاری از این سازمان‌ها امکان ادامه حیات نخواهند داشت.حل مشکلات فوق نیازمند دستیابی سازمان‌ها به قابلیت‌هایی است که آنانرا در پاسخگویی به انتظارات ذینفعان و بکارگیری هر چه بهتر منابع و امکانات موجود خود یاری دهد.(Spender,1996)

این قابلیت را بایددر دانش نوین حاصل از فرایند خلق دانش در سازمان جستجو کرد.چرا که دانش پویا و نوین به دلیل برخورداری از ویژگیهایی چون تقلیدناپذیری، ماندگاری، اختصاصی بودن و تعویض پذیری می‌تواند برتر از تمام قابلیت‌های دیگر قرار گرفته و محیط سازمان را بهبود بخشد. (sharkie,2003)

توجه به فرایند خلق دانش می‌تواند ایجاد و تقویت برخی از مهارت‌ها و توانمندی‌های فناورانه لازم جهت پیشبرد عملیات سازمان را تسهیل نماید.جریان دانش در سازمان بر فناوری‌های موجود تأثیر می‌گذارد.بر این اساس در جریان یادگیری سازمانی امکان تبدیل داده به اطلاعات، دانش، و سپس تکنولوژی فراهم می‌آید.داده‌ها و اطلاعات امکان شناخت مساله را به وجود می‌آورند.و دانش سازمان را در شناسایی راهای موجود جهت حل مساله یاری می‌دهد.در نهایت دانش خلق شده در سازمان به شیوه ای عملی برای حل مساله و بهبود فرایندها تبدیل می‌شود. (Perrow,1967)

دانش خلق شده در درون سازمان که از دانش ضمنی کارکنان ناشی می‌شود، به ویژه در شرایطی که سازمان بر خلاقیت و نو آوری تاکید دارد، اهمیتی خاص می‌یابد.دانش نوین از منابع اختصاصی سازمان محسوب شده و از فرایندهای روزمره سازمان حاصل می‌شود.این دانش زمینه دستیابی به رشد و بهبود مستمر را فراهم می‌آورد.

مطالعات صورت گرفته نشان می‌دهد که فرایند خلق دانش از طریق تقویت کار تیمی موجب تخت شدن ساختار سازمان و تشویق کارکنان به مشارکت در تصمیم گیری‌ها می‌گردد.تاکید و توجه به خلق دانش در سازمان‌های دولتی، این سازمان‌ها را در شناخت هر چه بیشتر محیط پیرامون و درک نیازها و خواسته‌های مراجعین خود یاری می‌دهد.این امر به سازمان‌ها امکان می‌دهد تا شیوه‌های جدید را بیاموزندو بر اساس آن روش‌ها و روتین‌های خود را کاراتر و اثربخش‌تر نمایند. (mir&rahaman,2003)

به این ترتیب می‌توان گفت که توجه به خلق دانش در سازمان‌های بزرگ دولتی که با مشکلاتی چون ساختارهای بوروکراتیک وغیر کارا، اتلاف منابع و نارضایتی مراجعان روبرو هستند، بسیار کارساز و راهگشا خواهد بود.

مبانی نظری مدیریت دانش تاکنون چگونگی مدیریت جریان دانش بین گروه‌های کارکنان را شناسایی نکرده است.حال سؤال اینجاست که آیا طراحی شغل به گونه ای ویژه و با در نظر گرفتن برخی ویژگیها، می‌تواند در خلق دانش مؤثر باشد.مطالعه تأثیر طراحی شغل بر خلق دانش می‌تواند یکی از پیش زمینه‌های خلق دانش را شناسایی کند و نتایج عملکردی آن در حوزه بهبود خلق دانش در سطح فردی راهگشای مدیران در مسیر دستیابی به یک سازمان دانش محور خواهد بود.در نتیجه این پژوهش به دنبال تبیین موضوع فوق با استفاده از تمرکز بر شناسایی ارتباط ویژگیهای شغل و فعالیت‌های خلق دانش در سطح فردی است.

1-3-ضرورت تحقیق:

ضرورت این پژوهش به اهمیت و نقش دانش آفرینی و نو آوری در افزایش اثر بخشی سازمان‌ها و بهبود عملکرد آن‌ها باز می‌گردد.تحولات پیچیده و سریع جهان امروزه بسیاری از سازمان‌ها را با چالش‌های جدی روبرو ساخته است.در غالب موارد سرعت تغییرات محیط بسیار سریع‌تر از توان پاسخگویی و تطبیق سازمان‌هاست.در این شرایط کسب مزیت رقابتی پایدار، دغدغه اصلی سازمان‌ها محسوب می‌شود.کسب چنین مزیتی نیازمند کسب دانش و سپس نو آوری و خلق دانش جدید بر مبنای دانش کسب شده خواهد بود.

خلق دانش نه تنها کلید دستیابی سازمان‌های خصوصی و تجاری به مزیت رقابتی پایدار به شمار می‌آید، بلکه سازمان‌های دولتی را نیز در دستیابی به سطوح بالای اثر بخشی یاری می‌کند.

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- هدف کلی

هدف از این پژوهش مطالعه تأثیر طراحی شغل بر خلق دانش است.این پژوهش به دنبال تبیین موضوع فوق با استفاده از تمرکز بر شناسایی ارتباط ویژگیهای شغل و فعالیت‌های خلق دانش در سطح فردی است.

1-4-2- اهداف ویژه

1- تعیین اثر طراحی شغل بر خلق دانش در سطح فردی، با توجه به شدت نیاز به رشد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...