تحول

 

در این قسمت ابتدا به بیان تحول در معنای کلی آن می‌پردازیم و در ادامه تأکید خود را بر روی تحول نظام آموزشی قرار می‌دهیم.

 

«تغییر» لازمه‌ی وجود جهان است و «زمان» لفظی است بیانگر همین تغییر. عالم هستی «ذات واحدی» است متحول و درست خلاف آنچه می‌پندارند، این تحول علت وجود زمان است، نه بالعکس. (اوینی،۱۳۹۰:۱۴۷)

 

اگر بشر «تصور فطری» از غایت آفرینش خویش نداشت، هرگز «با وضع موجود» مخالفتی نمی‌کرد و نیاز به تحول یک‌بار برای همیشه در وجودش می‌مرد. (اوینی،۱۳۹۰:۱۴۹)

 

پایان نامه

 

تحول در جوامع انسانی و برای بشر، نسبت لایتغیر الهی است. هیچ‌کس نمی‌تواند در مقابل تحول بشری بایستد دیر یا زود، یکی پس از دیگری، تحولات بشری اتفاق می‌افتند و این راز ماندگاری و راز تعالی بشر است. اصلاً خدا بشر را این‌طور قرار داده است که ایستایی در طبیعت انسان نیست. با تحول نبایستی مقابله کرد؛ تحول را نباید انکار کرد. (امام خامنه‌ای،۱۸/۸/۸۵)

 

ضرورت تحول

 

اگر به‌طور خاص به آموزش‌وپرورش توجه نماییم می‌توان گفت یکی از نقاط مهمی که باعث شد نظام آموزشی ما به سمت نظام آموزشی غربی حرکت نماید، جنگ‌های ایران و روس در عصر قاجار، مسافرت‌های شاهان قاجار و رجال و درباریان و ارتباط بیشتر ایران با مغرب بود که زمینه درک و فهم و قبول و تجدد و تمدن به سبک اروپایی و من‌جمله نحوه آموزش‌وپرورش را فراهم آورد.

 

(خمیری،۱۳۷۷:۱۵۷۸)

 

و اگر سیر آموزش‌وپرورش کشورمان را از گذشته تاکنون بررسی کنیم به این نتیجه می‌رسیم که یک منظومه فکری و منسجمی که بنیادهای نظری و مبانی فلسفی و اجتماعی را برای حرکت‌های اصلاح‌طلبانه ترسیم کند، وجود نداشته است. (آقازاده،۱۳۸۲:۲۱۲)

 

قائم‌مقامی معتقد است که: نمی‌توانیم با روش‌های تدریس و برنامه‌ریزی‌هایی که قادرند دانش استعمار زده کنونی را به طرق مؤثری ارائه دهند، برای ایجاد نظام نوین آموزشی توسل جوییم. انتقال دانش در جامعه‌ای که بر اساس مساوات، عدالت و برابری استوار است، مسلماً با ساخت تدریس و فراگیری کنونی مدارس تفاوت دارد زیرا به‌جای اینکه جهت جداسازی دانش درزمینه‌ی اجتماعی یا منتزع کردن آن از واقعیت کوشش کند سعی بر این داردکه تعلیم و تربیت را با واقعیات زندگی روزمره معلمین و دانش آموزان انطباق دهد. (قائم‌مقامی، بی‌تا:۱۰۶)

 

بنابراین باید در طی یک تحول بنیادین نظام آموزشی را بر اساس فلسفه بومی خود طراحی و سامان‌دهی مجدد نماییم تا بتواند بر اساس فلسفه بومی به انتخاب راهبردهای آموزشی بزند.

 

در بیان دیگر مبنی بر ضرورت تحول در نظام آموزشی می‌توان چنین گفت که نظام آموزش‌وپرورش ما یک نظام تقلیدی و کهنه است. دو خصوصیت بد در آن هست. اولاً از روز اولی که نظام آموزش‌وپرورش را در دوران سیاه پهلوی و اندکی پیش از آن بر کشور حاکم کردند نیازها و سنت‌های کشور را در نظر نگرفتند. پایه، سنت‌های کشور باید باشد، از تجربیات دیگران هم باید حداکثر استفاده بشود، نه اینکه ما بیاییم الگویی را که در فلان کشور غربی با اقتضائات خویش ـ با همه‌ی خطاهایی که ممکن است داشته باشدـ به کار گرفته‌شده او را عیناً اینجا بیاوریم. متأسفانه این کار را کردند، تقلیدی محض بود، دوم اینکه همان هم کهنه است. خود آن‌کسانی که یک روزی مرجع تقلید مسئولان وابسته‌ی کشور ما قرار گرفتند، امروز از این روش‌ها عبور کرده‌اند و روش‌های تازه‌تری را آورده‌اند؛ اما ما چسبیده‌ایم به همان روش‌های قدیم. (امام خامنه‌ای،۹/۲/۱۳۸۸).

 

ما باید از تجربه‌های دنیا – چه دنیای غرب، چه دنیای شرق؛ ملت‌های گوناگون – حتماً استفاده کنیم برای کیفیت بخشیدن به الگوی خودمان. نیاز ما به تحول، ازاینجا ست.
این تحول باید بر اساس ایجاد یک الگوی مستقل ایرانی و برخاسته‌ی از معنویات و نیاز این کشور باشد؛ یعنی درواقع برخاسته‌ی از اسلام ناب، اسلامِ مورد اعتقاد ما باشد. ما بایستی یک چنین الگویی به وجود بیاوریم. تحول باید ناظر به این باشد. هدف این الگوی جدید، این ترکیب و ساخت جدید برای آموزش‌وپرورش باید چه باشد؟ هدف، تربیت نیروی انسانی طراز جمهوری اسلامی است. اگر جمهوری اسلامی می‌خواهد پرچم اسلام را در دست بگیرد، می‌خواهد خودش به سعادت برسد، دنیا و آخرت خود را آباد کند – همچنان که قرآن به ما یاد می‌دهد که می‌توان دنیا و آخرت را باهم آباد کرد و باید این کار انجام بگیرد – اگر می‌خواهد به ملت‌های دیگر کمک برساند خب، طبیعتاً نیازهایی دارد: باید انسان‌های شریف، دانا، بااستعدادهای جوشان، دارای ابتکار، دارای اخلاق نیک انسانی، دارای شجاعت، قوّت خطرپذیری، ورود در میدان‌های جدید، بدون هیچ‌گونه عقده‌ی خودکم‌بینی یا خودبرتربینی، انسان‌های دلداده‌ی به خدای متعال و متکی به قدرت الهی و دارای توکل کامل، انسان‌های صبور، انسان‌های بردبار و حلیم، انسان‌های خوش‌بین و انسان‌های امیدوار تربیت کنید.

 

خروجی آموزش‌وپرورش باید این‌جور انسانی باشد. انسان‌های تنگ‌نظر، انسان‌های بدبین، انسان‌های ناامید، انسان‌های افسرده، انسان‌های بی‌تقوا، نا پرهیزگار و آلوده‌دامن نمی‌توانند جوامع را پیش ببرند و ملت‌ها را خوشبخت کنند؛ طبعاً نمی‌توانند الگو هم باشند. تحول آموزش‌وپرورش ناظر به این است. (امام خامنه‌ای، ۲/۱۴/۱۳۹۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...