پایان نامه هماهنگی بین استراتژی رقابتی و استراتژی منابع انسانی |
عنوان صفحه
شکل ( 2-1)رنجیره استراتژی… 16
شکل( 2-2 ) حلقه های کوانتومی طراحی – اجرای مینتزبرگ…. 20
چکیده:
هدف از این تحقیق بررسی رابطه هماهنگی استراتژی رقابتی سازمان و استراتزی منابع انسانی در بین کارکنان سازمان صنعت و معدن و تجارت می باشد. جامعه آماری این تحقیق 100 نفراز کارکنان سازمان صنعت و معدن و تجارت می باشد که نمونه ای معادل 70 نفر طبق جدول مورگان انتخاب کردیم. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظرشیوی گرد آوری و تحلیل داده ها توصیفی – تحلیلی می باشد. ابزار اصلی گرد آوری داده ها پرسشنامه بوده است برای تعیین استراتژی سازمان و استراتژی منابع انسانی از پرسشنامه استاندارد اعرابی که در پایان نامه خود به کار برده بوداستفاده شده است. یافته های تحقیق در بین کارکنان سازمان صنعت و معدن وتجارت حاکی از آن است که بین استراتژی رقابتی سازمان و استراتژی منابع انسانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و همچنین پاسخ به سوالات فرعی حاکی از آن است که رابطه مثبت و معنی داری بین استزاتژی رقابتی سازمان و استراتژی منابع انسانی وجود دارد.
واژگان کلیدی:مدیریت استراتژیک،منابع انسانی،مدیریت استراتژیک منابع انسانی،استراتژی منابع انسانی،سازمان صنعت و معدن و تجارت
فصل یکم
کلیات پژوهش
1-1-مقدمه
پارسائیان و اعرابی به نقل از شولر و جکسون[1] (1382)می نویسد در گذشته، رهبری نیروی انسانی در سازمان به عهده اداره آمار و حضور و غیاب و امور اداری بود. اما امروزه، تحت تأثیر عوامل برون سازمانی و بالاخص تطابق قابلیت رهبری امور کارکنان با نیازهای جدید، امور مربوط به منابع انسانی در راستای رسالت و اهداف سازمان و با در نظر داشتن چالشهای محیطی، سازماندهی می شود. بر این اساس، اهمیت عام انسانی و نقش منحصر به فرد او به عنوان یک منبع استراتژیک ، طراح و مجری نظامها و فراگردهای سازمانی جایگاهی به مراتب والاتر از گذشته یافته است تا جایی که در تفکر سازمانی پیشرفته از انسان به مثابه مهمترین منبع و دارایی برای سازمان یاد می شود . بدین لحاظ، سازمانهای امروز برای بقا و بالندگی خود تلاش می کنند از طریق منابع انسانی فرهیخته در گستره جهانی به رشد سریع، بهبود مستمر، کارآمدی، سودبخشی، انعطاف پذیری، انطباق پذیری، آمادگی برای آینده و برخورداری از موقعیت ممتاز در عرصه فعالیت خود نائل گردند (پارسائیان و اعرابی ، 42.1382).
الوانی به نقل از جونز ،(1383) می نویسد به نظر بارون و کرپس[2] “منابع انسانی کلید موفقیت یا شکست سازمانی به شمار می آید. از این لحاظ، خط مشیهای، شیوهها و کارکردهای منابع انسانی باید در مجموع مقید به استراتژی سازمان باشد و مدیران و رهبران سازمانها نسبت به مسائل آن درک درستی داشته و در مورد پیامدهای آن حساس باشند ( الوانی ، 52.1383).
غلامی به نقل از استوارت و براون ، (1389) می نویسد در همین راستا یکی از فعالیتهای که کمک شایان توجه ای به موفقیت سازمان در رسیدن به اهدافش می کند، هماهنگی عمودی بین استراتژی منابع انسانی است که تعیین کننده میزان یکپارچگی و هماهنگی بین رهبران سازمان و کلیدی ترین منبع موفقیت سازمان است. منظور از استراتژی فعالیتهای و تصمیمات هماهنگی که رهنمودهایی برای کارکنان و سازمانهای ارائه می دهند. منظور از استراتژی است که تمرکز آن روی راههای مختلف مدیرت کردن کارکنان یک سازمان است ( غلامی ،60،1389).
در مورد استراتژی نظریات فراوانی وجود دارد که می توان به نظریات چندلر[3]، ریچارد دفت[4] ، مایکل آرمسترانگ[5]، دیدگاه هایی در مورد مدیریت استراتژیک می توان به نظریات پیتر دراکر[6] در دهه 1980 اشاره کرد، از دیدگاه هانگر در مورد استراتژی نیز می توان به عنوان نظریات مطرح شده در این زمینه نام برد. در مورد منابع انسانی نیز تعاریف و نظریات فراوانی وجود دارد، مدیریت منابع انسانی ابتکاراتی را مدیریت می کند که حول افراد سازمان (شامل مباحثی مانند نیروی بالقوه کارکنان، ویژگیها، نگرشها، ویژگیهای جمعیت شناختی، سلامت، مشکلات، و انتظارات آنها از سازمان) ، مشاغل افراد (شامل مباحثی مانند اینکه چگونه کارکنان کارهای خود را بر مبنای جریان کار و فرایند کاری انجام می دهند) و سازمانی که در آن کار می کنند (شامل
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1399-06-06] [ 01:26:00 ق.ظ ]
|