3-5- روش تجزیه و تحلیل………………………… 94
فصل چهارم: یافتههای پژوهش
4-1- مقدمه…………………………………… 95
4-2- بخش اول…………………………………. 96
4-2-1- یافتههای کیفی………………………….. 96
4-2- یافتههای کمی پژوهش……………………….. 100
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
5-1- مقدمه…………………………………… 109
5 ـ2ـ خلاصه طرح و نتایج تحقیق…………………… 109
5-3- بحث و نتیجهگیری………………………….. 110
5-4- محدودیتهای پژوهش…………………………. 120
5-5- پیشنهادات……………………………….. 121
5-5-1- پیشنهادات کاربردی………………………. 121
5-5-2- پیشنهادات پژوهشی……………………….. 121
پیوست 1……………………………………… 122
پیوست 2……………………………………… 219
پیوست 3……………………………………… 221
منابع و مآخذ…………………………………. 223
مقدمه
خانواده مهمترین و اصلیترین نهاد تربیتی جامعه است، استحکام خانواده و روابط آن منجر به شکلگیری سلامت روانی مطلوبتر برای افراد خانواده در ورود به جامعه بزرگتر میشود. هر گونه معضل و مشکلی که استحکام خانواده را خدشهدار نماید، سلامت جامعه را نیز تحتالشعاع قرار میدهد (بیرجندی، 1375).
خانواده سالم، خانوادهای است که میان اعضای آن به ویژه والدین و فرزندان رابطه درستی حاکم باشد. برای رسیدن به رابطه انسانی سالم، اصول و شیوههایی وجود دارد که والدین باید دانایی و مهارت لازم را داشته باشند تا بتوانند با این اصول پیوند روحی و فکری با اعضای خانواده برقرار نموده و نقش تربیتی خود را اعمال نمایند (امیر حسینی، 1390).
برای کودک در سالهای اولیه تنها روابط موجود رابطه با والدینش میباشد او بیشترین اوقات خود را در خانواده به ویژه در کنار مادر میگذراند و بهترین و مؤثرترین نتایج را در سلامت و بهداشت روانی او خواهد داشت، بنابراین موثر بودن والدین (به ویژه مادر) یکی از پر اهمیتترین وظایف زندگی او به شمار میآید (کرنبرک[1]، 1976، به نقل از گلادینک[2]، ترجمه بهاری، 1382).
کودک برای رشد و تحول و آیندهای کارآمد نیاز به فراهم شدن محیطی مساعد دارد، محیطی که کلید اصلی آن مراقبت والدین است، مراقبت یعنی درک کردن، شناختن، دوست داشتن، پذیرفتن، تأمین نیازهای – تغذیهای، پوشاک و بهداشت و هر آنچه برای سلامت جسمی و روانی کودک لازم است از جمله مراقبت برای رشد و تکامل کودکان، آموزش خوداتکایی و داشتن زندگی مستقل درآینده لازم است (شیخ سامانی، 1385).
بهترین ملاک و معیاری که بر اساس آن میتوان تربیت را ارزیابی کرد، همان شبکه ارتباطی اعضای خانواده با یکدیگر است. به همین اعتبار، خانواده را امروزه به «سیستم ارتباطی» تعریف میکنند که سلامت جامعه، بازتابی از سلامتی سیستم ارتباطی خانواده است (فرهادیان، 1390).
یکی از نیازهای اساسی والدین در امر تربیت و پرورش کودکان، برقراری ارتباط سالم با آنهاست. ارتباط صحیح بین پدر و مادر و روابط سالم آنان با کودکان اولین و مهمترین زمینه رشد کودکان است (مایاایوانا[3]، 1978، ترجمه مدبرنیا، 1375).
1-2- بیان مسئله
فرایند ارتباط در خانواده، یکی از زمینههای مورد علاقه مشاوران در خانواده درمانی است. ارتباط فرایندی است که از طریق آن پیامها صرف نظر از ماهیت وسیلهای که به کار برده میشود، از فردی به فرد دیگر انتقال پیدا میکند و به این ترتیب کنش متقابل امکانپذیر میشود مهارتها و تواناییهای کودکان در سالهای اولیه بیش از سالهای بعدی و نوجوانی دستخوش تغییر میشود مخصوصاً در دوره پیش از مدرسه تغییرات چشمگیری در تکامل فیزیکی، شناختی و احساسی کودک روی میدهد به این ترتیب این مدت برای والدین دوران استرسزای تغییر و تطبیق است (محسنی، 1379).
طبق نظر مینوچین[4] (1974) خانواده رحمی است که فرد در آن شکل میگیرد و رشد میکنند. حوزهای است که نیرومندترین ارتباطات عاطفی در آن شکل
[پنجشنبه 1399-06-06] [ 05:30:00 ب.ظ ]
|