کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



اذن پدر یا جد پدری در برباکره کبیره درنکاح

 

بحثی که در مورد دختر صغیره شد که نیاز به اذن پدر ویا جد پدری در نکاح دارد قابل دفاع میباشد اما ایا اینکه درازدواج دختری که به سن بلوغ شرعی وقانونی رسیده آیا کماکان اذن پدر یاجد پدری لازم میباشد.

 

امروزه دیگر باگذشت تاریخ ومدرنیته شدن بحثی برای تبعیض بین دختر وپسر قابل درک وبرداشت نیست زیرا که در زمان کنونی دختران نیز مانند پسران حتی شاید،بهتر از آنان در اجتماع وارد شده ویکه تازی می کنند با این باور این سوال ایجاد میشود چرا پسرها می توانند درامر ازدواج خود به طور مستقل امور شان راانجام دهند ولی درنکاح دختر اذن پدریاجد پدری لازم می باشد؟چرا دختری نمی تواند به طوری استقلال در امر ازدواج خود دخالت کند.ار طرفی یکی ازدشوارهای اجتماعی این است که چگونه تمایل جنسی وطبیعی دختران رادر نظارت واداره قوانین قرار گیرد ودرنهادهای حقوقی واخلاقی چند زمانی جدایی پسر ودختر آمیزش باجنس مخالف می شوند.

 

بیگمان موانع اقتصادی واخلاقی  چند زمانی جدایی پسرودختر رایجاب میکند وتقوا را برای آنان ضروری میسازد.ولی هرگاه این زمان به درازاکشد،رفته رفته پرده های شرم وعفاف دریده می شود وغریزه آن دو را به سوی هم میراند.پس، اگر نتوانند بطوررسمی ومشروع زناشویی کنند،یادچار بیماری وافسردگی می شوند.جنگ الزام های اجتماعی ونیازها آغاز می شودوفساد وفتنه بر می خیزد بنابراین سیاست قانونگذاری باید چنان باشد که هرچه زودتر امکان زناشویی را فراهم آوردیادست کم موانعی برای راحتر وسهل شدن امر ازدواج سرراه قرار ندهد حال اینکه وجود اذن پدر یاجد پدری موانعی براین راه می باشد خود بحث چداگانه ای می طلبد البته دراین محاسبه،نقش مهم عادات احتماعی واخلاق رانیز نبایستی فراموش کرد وسنت های دینی وحتی عرفی رانادیده گرفت حال جواب چسیت؟

 

دروهله اول به نظر میرسد باید دراین زمینه نیزقائل به اختیار برای دختر وعدم وجود اذن را برای پدر یاجد پدری درنکاح دختر باکره که به سن بلوغ رسیده قائل شد زیرا دیگر ارزش اخلاقی وسنتی اذن که درگذشته به خاطر آن تقابل توجیه بود دیگرکارآیی وطرفداری ندارد وباجامعه امروزی کمتر سنخیت دارد ولی می توان این ادعا را داشت که شاید توجیهی منطقی وعقل پذیر برای وجود اذن باشد آن هم ان است که در اجتماع ما تجربه واطلاعات دختران اغلب کمترازپسران است وطبیعت نیز احساساتی رقیقتر وعواطفی بیشتر به آنان داده است .واز این رو دختران ممکن است فریب خورده،دستخوش هوسبازی مردان هرزه وناپاک شوند،یابدون اندیشه وبررسی کافی برخلاف مصلحت خود اقدام به ازدواجی نامناسب کنندلذا قانونگذار به حمایت از آنان شتافته واجازه پدر یا جد پدری رادرمورد نکاح دختری که برای بار اول ازدواج می کند وتجربه کافی ندارد لازم شمرده است از طرفی حمایت از خانواده وحفظ سن آن نیزدرقاعده مذکور مورد نظر بود است .

 

ولی باید دررعایت مصلحت ، دلسوز باشد؛ ممانعت بی جهت به موجب قانون ولایت ولی را ساقط می نماید

 

 

 

 

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 02:48:00 ب.ظ ]




از لحاظ تطبیقی نظرات فقه واهل سنت وهمچنین قانون مدنی که بیشتر جنبه فقهی آن حاکم است در زمینه اذن پدر یا جد پدری در نکاح بر باکره نظریات ودید گاههای متفاوتی را دارند ما اینها را در پنج مباحث به طور زیر دسته بندی کرده ومورد مطالعه قرار می دهیم:

 

 

مبحث اول)استقلال پدر یا جد پدری در نکاح باکره

 

مبحث دوم)استقلال دختر باکره در نکاح

 

مبحث سوم)تشریک بین دختر باکره وپدر یا جد پدری در نکاح

 

مبحث چهارم)وجود اذن پدر یا جد پدری در نکاح دایم واستقلال باکره در نکاح منقطع

 

مبحث پنجم)استقلال باکره در نکاح دایم ووجود اذن پدر یا جد پدری در نکاح منقطع

 

در این میان مباحث اول ودوم دارای طرفدارانی بیشتری نسبت به نظریه های اخیر می باشد ما نیز به بررسی تطبیقی فقهی وسنتی وحقوقی دو دید گاه به طور مفصل پرداخته وسه نظریه باقی مانده را در حد توان بیان نموده ایم.

 

مبحث اول: استقلال پدر یاجد پدری در نکاح دختر باکره

 

 

گفتار نخست: استقلال پدر یاجد پدری در نکاح دختر باکره ازدیدگاه حقوقی

 

اگر بخواهیم یک نظر کلی بدهیم این است که ما عدم مداخله افراد در امور خود را ناشی از غیر عقلانی بودن تصرفات اینها می دانیم وبعد از اینکه در نظر عرف تشخیص داده شده که وی می تواند امور خود را به درستی انجام دهد به وی اختیار داده شود تا امور خود را به طور مستقل به انجام رساند ودر این راه دیگر نیازی به سرپرستی هیچکس ندارد ودر این ارتباط کسی هم نمی تواند وی را از مداخله در امور شخصی خود منع کند مگر با مجوز قانونی اما در نکاح دختر فرق دارد ودر برخورد بااین مسئله به راحتی از کنار آن نمی گذرند واز همان ابتدا این امر با اختلاف نظرهای مختلف فقهی واهل سنت روبرو می شود واین اختلاف نظرها ریشه در عرف وفقه واحادیثی دارد که در این زمینه وجود داشته است و به همین علت است که نظرهای بسیار متفاوتی در این رابطه مطرح گردیده است که خود موید اختلافات دیگری می باشد.

 

عده ای فقهابه پدر وجد پدری در نکاح باکره اختیار تام وبدن هیچ قید وشرطی دادند اینان بر این عقیده قرار گرفته اند که هر چند دختر به سن بلوغ هم رسیده باشد همچنان در نکاح تحت اذن پدر وجد پدری قرار دارند واز این وضعیت خارج نمی گردد به نظر این عده هر چند دختر به سن بلوغ برسد خود نمی تواند طرف نکاح قرارگیرد[۱].

 

حتی تا آنجا پیش رفته اند که برخی بر این نظر بوده اند که  پدر و جد پدری می توانند اجبار بر نکاح کنند ومستحب است برای آن که در این مورد از دختران خود اذن بگیرند[۲].

 

[۱] – صفایی،حسین-قاسم زاده، مرتضی،اشخاص ومحجورین ص۱۷۹

 

[۲] – طوسی.ابی جعفر محمد،الحلاف.جلد۴.ص۲۵۵

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:47:00 ب.ظ ]




استقلال پدر یاجد پدری در نکاح دختر باکره ازدیدگاه فقه امامیه

 

یکی از دلایل اینان این می باشد که می گویند از صحیه عبدالله بن صلت که از ابا حسن(ع)سوال کردم از دختر صغیری که پدرش وی را ازدواج داده بود.آیا اگر بالغ شد اختیار دارد؟فرمودند:نه،با وجود پدرش وی اختیاری ندارد. و روایتی دیگر به این مضمون که:سوال کردن از بکر اگربالغ شده آیا با وجود پدرش اختیاری دارد؟ فرمودند: نه، با وجود پدری اختیاری ندارند اگر ثیبه نباشد[۱].

 

نکاتی که از این حدیث می توان دریافت این است که اولا:دختری که پدرش وی را در سن صغر ازدواج می دهد به سن بلوغ برسد اختیار نقض عقد سابق را نداردثانیا:دختر باکره بالغ نمی تواند مستقلا ازدواج کند.آنچه که از این حدیث می توان برای دخترهای بالغ در نظر گرفت آن است که پدر وجد پدری اختیار کامل وتام دارد ودختر هیچ اختیاری را حداقل در این امر ندارد.حال ما باید این را بررسی کنیم که آیا دختر هیچ گونه حقی در انتخاب همسر ندارد؟صحبه حلبی از امام صادق(ع)نقل می کند((در مورد دختری که پدرش وی را ازدواج داده بدون اینکه راضی باشد فرمودند با وجود پدر وی اختیاری ندارد اگر او را ازدواج دادند نکاح صحیح است هر چند که وی از این امر کراهت داشته باشد))[۲]

 

در این مورد برخی چنین اظهار کرده اند که اولا: سیاق خبر وقرائن کلام این چنین فهمیده می شود که همانا قول سائل که گفته دختر راضی از این نباشد وفرمایش امام صادق(ع )فرموده اند اگر چه کراهت داشته باشد ظاهر در بلوغ می باشد در هنگام تزویج چون در غیر این صورترضا اعتباری ندارد ومی توانیم عدم رضا وکراهت را به بعد از بلوغ حمل کنیم در این مورد روای نیز می گوید شنیدم از امام صادق(ع)که فرمودند:

 

((به جز پدر کسی نمی تواند نکاح را از بین ببرد))[۳]

 

همچنین روایتی دیگر در این زمینه نقل شده که این احادیث بدان معنی می باشد که دختران دوشیزه وبکری که دارای پدر می باشند نمی تواند بدون اجازه آن ازدواج کنند همانطور که می بینیم ای روایت دلالت بر منع نکاح بدون اذن پدر وجد پدری دارد.

 

احادیثی ذکر گردید ونباید ناگفته بماند فقها در هر جامعه ای که باشند بالاخره عرف آن جامعه تأثیر خودش را بر احکام صادره از سوی اینها می گذارد وتاثیر این امر را هیچکس نمی تواند انکار کند.

 

چنان که عرف حاکی از این می باشد که دختران بی تجربه وباعاطفه ای که سرتاسر دارای عطوفت پاک واحساساتمخلصانه می باشند ونیرنگها ونقشه های مردان هوسباز را هنوز نشناخته اند وگرفتار دام آن نشده اند هرگز نمی توانسته اند از فریب چنین انسانهایی در امان بوده باشند ودر اثر محبت،وعشقهای کاذب ودروغین آنان بلا فاصله منفعل گردید وسعادت واقعی ومصالح خویش را بر باد دهند[۴].

 

گفتارسوم: استقلال پدر یاجد پدری در نکاح دختر باکره ازدیدگاه اهل سنت

 

فقهای عامه ولایت را در چند بخش تقسیم می کنند همانطور که اینان ولایت را به دو بخش ولایت اجبار ودیگری ولایت اختیار تقسیم می کنند.ولایت اجبار بدان معنی است که:یک شخص تنفیذ قول دیگری را در اختیارداشته باشد به عبارت دیگر ولایتی است که فرد می تواند مستقلا انشای عقد نماید.ولایت اختیاری بدان معنی است حق ولی در تزویج مولی علیه خود می باشد که این باید به رضایت ورغبت وی باشد ولی پدر وجد پدریاستقلال ندارند فقها براین اعتقاد دارند که شرط صحت ازدواج در این است که یک نفر متولی انشا این امر گردد خواه این ولایت بر نفس خود باشد یا بر غیره واگر این نوع ولایت وجود داشته باشد عقد صحیح است واگر نبود عقد به اتفاق فقها باطل است

 

اما در نزد حنفیه این امر متوقف می باشد حنفیه بطور کامل فرد بالغ را مستقل در امر ازدواج می دانند شافعیه بین ثیبه بودن یا نبودن تفاوت قائل شده اند معتقدند که اگر بکر باشد ولایت اجباری می باشد در این رابطه حنابله نیز هم با شافعیه هم عقیده می باشد مالکیه هم ولایت جبر را بر دختر باکره ثابت می دانند ولو اینکه بیش از پنجاه سال حتی بیشتر باشد احادیثی که این عده برای توجیه نظر خود آورده اند به این قرار است که احادیثی از رسول اکرم (ص)نقل می کنند به این مضمون که: ((بیوه محق است نسبت به نفس خود از ولی،واز بکر اذن گرفته می شود و اذن وی سکوت می باشد)) وحدیث دیگر که ابن عباس نقل شده است که بدین مضمون که ولی را بربیوه کار نیست وبا زن یتیم مشورت می شود که سکوت او به منزله اقرار است این عده معتقدند که مفهوم این دو حدیث آن است که ولی در مورد ازدواج بکراختیار کامل دارد همچنین در مورد ازدواج عایشه که بدون اذن عایشه اورا به نکاح پیامبر درآوردند از این موارددر رویه عملی نبی اکرم (ص)وخلفای راشدین بدین نتیجه رسیده اند که علت اصلی در اجبار دختر بالغ در امر ازدواج همان باکره بودن می باشد چه اینها در امر ازدواج ناوارد می باشند[۵].

 

به نظر می رسد این روایت در تقویت این نظریه نمی تواند کارآیی چندانی داشته باشد وحداکثر چیزی که از این روایت برداشت می گردد این است که دختر به طور مستقل نمی تواند عقد نکاح واقع سازد احادیثی دیگر در اینرابطه وجود دارد که موید استقلال ولی در نکاح می باشد پدر را ولی دختر بالغ در رابطه ازدواج قرار داده است ودر این ولایت نیز تابدان جاست که دختر باکره باشد دیگر دلایلی که در این ارتباط آورده اند روایتهایی می باشد که در این زمینه از بزرگان دین اسلام نقل شده است مانند روایتی که از پیامبر اسلام(ص)نقل می کنند.((لا تزویج المرأه المرأه لاتزویج المرأه نفسها فان الزانیه هی التی تزویج نفسها))بدین معنی است که هیچ زنی نباید عقد نکاح زن دیگری را بر عهده بگیرد وهمچنین نباید متولی عقد خود گردد وهمانا زانیه می باشد کسی که خودش را به ازدواج دیگری درمی آورد که می توان گفت این روایت به صراحت ازدواج مستقل دخترها را رد می کند ولی جای این سوال باقی می ماند که آیاروایت به طور کلی منکر اراده دخترمی باشد؟

 

به نظر چنین برداشتی نمی توان از چنین روایتی داشت این روایت تنها دخترها را از ازدواج کردن بدون اذن ودخالت پدر منع می کند ولی هیچ چیز را برای پدر وجد پدری در ازدواج دختر باکره قرار نمی دهد.

 

اخبار دیگری که از نبی اکرم(ص)ذکر می کنند این می باشد که((لا نکاح لابولی))[۶]

 

که بدین معنا می باشد که(( نکاح را بدون ولی نکاح نمی داند)).به عبارتی دیگر عقد نکاح بدون ولی بوجود نمی آید.

 

روایت دیگری که در این ارتباط عایشه ازحضرت محمد نقل می کند((ایماامرأه بغیر اذن ولیها فنکاحها باطل، فنکاحها باطل،فنکاحها باطل،فان دخل بها فلما المهربها استحل من فرجها فان اشتجر وافالسلطان ولی من لاولی له))

 

بدین مضمون می باشد که:هر زنی بدون اجازه ولی واذن ولی خود واقع نماید نکاحش باطل است، نکاحش باطل است، نکاحش باطل است.واگر دخول کند برای زن مهر ثابت می گردد واگر منازعه کردند سلطان ولی کسی است که ولی ندارد.

 

یکی دیگر از دلیلی که علما برای نظر خود می آورند دلیل عقلی می باشد وآن بدین مضمون می باشد که از ازدواج به دلیل امر مهم واهمیت بیش از حدآن عقد عمر می باشد چه فرض بر این است که افراد باید عمری با یکدیگر زندگی کنند و این خود باعث آن می گردد که آثار ونتایج زیادی برنکاح مترتب گردد واین خود باعث می شود که مورد وقت فراوان قرار گیرد وتحقق دوباره افراد کاری آسان نیست پدر وجد پدر دخترمی تواند این کارها را باآزادی بیشتر انجام دهند زیرا زن نبوده وعواطف زنانه برآنان حاکم نمی باشد.

 

[۱] – کلنی.جعفرمحمدبنیعقوب.الفروع من الکافی،الجز الخامس ص۳۹۴

 

[۲] – طوسی.ابی جعفر محمد،الحلاف.جلد۴.ص۲۵۵

 

[۳] – الحر العاملی.محمدبن حسن،وسائل الشیعه-همان باب ص۲۰۵

 

[۴] – بابازاده -علی اکبر .مسائل ازدواج وحقوق خانواده ، ص۳۸

 

[۵] – الزجیبلی وهبه.الفقه الاسلامیه وادلنه ،الحجر التاسع ،ص۶۶۹۰

 

[۶] – ابن عیسی.محمد بن عیسی.الجامع الصیح.الحجز الثالثص۴۰۷

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:47:00 ب.ظ ]




استقلال  دختر باکره در نکاح ازدیدگاه حقوقی حقوقی

 

حقوقدانان معتقدند که پدر وجد پدرولایتی بر باکره که به سن بلوغ رسیده ندارند ودختر در یک چنین مواردی خود می تواند به طور مستقل عقد نکاح خود را واقع سازد۱.همانطور که عنوان کردیم ویک امر پذیرفته شده را در علم حقوق نیز می باشد با رسیدن هر فردی به سن بلوغ از تحت ولایت خارج می شوند ومی توانند مانند دیگر افراد امور خود را خودشان به عهده گیرند وانجام دهندچه اصل در اصول حقوقی عدم ولایت افراد بر یکدیگر می باشد واینکه ما قائل به ولایت بر افراد در سن صغر وقبل از بلوغ می گردیم می توان عنوان کرد که به این علت است که افراد در سن صغر نمی توانند به درستی این امور را انجام دهند ولی بعداز صغر به سنی رسیده اند که می توانند امور خودرا بدرستی انجام دهندوامور ایشان به خود آنها واگذار می گردد ودیگر در این موارد نیازی به ولایت داشتن باقی نمی ماند ودر این زمینه هیچ تفاوتی بین دختر وپسر وجود ندارد ودختران نیز همانند پسران می توانند به رای وعقیده خود عمل کنند[۱].

 

گفتاردوم: استقلال  دختر باکره در نکاح ازدیدگاه فقه امامیه

 

بررسی کتب روایتی ودیگر موارد در کتب فقها واندیشمندان اسلامی بیانگر این مطلب می باشند که احادیثی درباره استقلال دختر از ائمه اطهار نقل شده است وکتب فقهی متاخر براین نظر می باشند که دختر نیز مانند پسر در امور خود مستقل می باشند روایتی که بدان در کتب فقهی اسناد شده از ابی جعفر(ع)نقل کرده اند که عبارت است((دختر مالک نفس خود می باشد وبه جز دختر سفیه….))آنچه که می توان بیان داشت که در این روایت دختر حق تصرف در امور خود را دارد ومانند دیگر افراد تنها در مواردی که عقل معاش(سفیه)نداشته باشد نمی تواند در امور خود مداخله کند ودر این جاست که دوباره به اذن پدر یا جد پدری نیاز دارد.

 

روایت دیگری که زراره از ابی جعفر(ع)نقل کرده است بدین مضمون می باشد که در هنگامی که دختری مالک امور خودش می باشد وخرید وفروش می کند و…می بخشد از اموال خود انچه می خواهد پس همانا امری جایز می باشد،وازدواج می کند،واگر این کارها را انجام ندهد پس ازدواج وی صحیح نمی باشد مگر بااذن ولی زناز این روایت نکاتی چند برداشت می گردد[۲] وقتی در مورد حدیث صحبت از خرید وفروش ودخل وخرج عقلانی در امور مالی توسط دختر می کند واینها از بلوغ عقلی به اصطلاح از بلوغ اجتماعی خبر می دهد که نکته ای بسیار ظریف ودر حال دقیق می باشد و آن مسئله ای است که ما به آن در حقوق رشد می گوییم رشدی که باعث دخل و تصرف  عقلایی در تمام امور فرد می گردد واین حکایت از آن دارد که در امر ازدواج علاوه بر بلوغ طبیعی وجنسی باید بلوغ عقلی را هم در نظر گرفت تا بتوان امر ازدواج را به خود افراد واگذار نمود به عبارتی دیگر اگر دختر بتواند در جامعه امور زندگی خود را رتق وفتق کند دیگر نیازی به اذن ولی نداردومی تواند آزادانه شوهر کند ودیگر نیازی به اذن پدر ویا جد پدری نیست به نظر می رسد این سخن از امام معصوم(ع)این مفهوم را هم به ما می رساند که دختر هایی که در جامعه با افراد متعدد سر وکار دارند بهتر می توانند خوب وبد را مشخص کنند این امر باعث تفکیک دخترهایی که در اجتماع کمتر بوده اند یا کمتر با افراد دیگر سروکار دارند به قول معروف به یک جدی نرسیده اند که بتوان گفت بالغ شده اند اینها اگر قصد ازدواج دارند باید اذن پدر یا جد پدری را به همراه داشته باشند.

 

برخی ایراد دارندبه این استدلال که منظور از کلمه خرید وفروش در موارد دیگر که بدان اشاره شده است نمی تواند بعنوان تفسیر باشد بلکه خبر ثانی می باشد واستدلال آنهایی که ادعا دارند باعث خروج از اذن پدر یا جد پدری در نکاح می باشد صحیح نبوده وبلکه منظور روایت در موردثیبه وکسی می باشدکه پدر نداردهمچنان که در روایت قبلی هم آوردیم دختر با بودن ولی خود هیچ گونه اختیاری ندارد پس چگونه می توان دختر را مالک امر خود دانست،این جمع خوبی بین اخبار می باشد[۳].

 

ولی به نظر می رسد روایت به هیچ وجه در صدد تفکیک بین دخترها نبوده است وگرنه از مفاد آن قابل استنباط بود از اینها گذشته می دانیم همان طور که ذکر گردید ثیبه خود به طور مستقل می تواند امر ازدواج خودرا برعهده بگیرد پس نیازی به اذن پدر یا جد پدری نداردواین سخن مورد قبول همگان می باشد.روایت دیگری هم از ابی عبدالله(ع)بدین مضمون نقل شده است که((هیج باکی نیست درمورد ازدواج دختر باکره که راضی بدان است بدون اذن پدرش))[۴].

 

در اینجا می توان اینگونه عنوان کرد که اصل ولایت بردیگران را تاموقعی که تصرف آنها در امور خود نمی تواند عقلایی باشد را می پذیریم ولی بعد از اینکه این افراد به بلوغ عقلی برسند دیگر اگر بخواهیم کارهای آنها را منوط به تنفیذ وتاییدغیر کنیم باید دلیل قاطع وغیر قابل خدشه داشته باشیم وگرنه روال عادی خود بعد از بلوغ به اصل اولیه برمی گردیم و نمی توانیم مانند حالت صغر از اصل اولی خود جداشویم وقائل به تفکیک بین زن ومرد وحتی بین زنها باکره یا ثیبه گردیم مورد دیگری که حائز اهمیت است ،موردی است که می توان به سیره عملی نبی اکرم(ص)در مورد ازدواج دختر بزرگوارشان فاطمه زهرا(س)به آن استناد کرد هنگامیکه امیر مومنان علی(ع)به خواستگاری حضرت فاطمه(س)می روند چون قبل از آن حضرت نیز افراد سرشناس به خواستگاری آن حضرت رفته بودند که حضرت زهرا(س)آنهارا رد کرده بودند ولی با ارائه پیشنهاد از طرف حضرت علی (ع)خشنود وراضی می گردد وروی خود را بر نمی گرداند به نقل از کتب فقهی وتاریخی در اینجا تنها نبی اکرم(ص)پیشنهاد ارائه شده را به دختر بزرگوارشان ارجاع می دهند واصلا دخالتی در پذیرش یا رد این خواستگاریها نمی کردند وتصمیم به عهده خودآن حضرت(س)بوده است وبا این رویه یا سیره عملی پیامبر(ص)می خواسته با اعراب که خانواده آنها براساس عشیره وقومیت بوده است متوجه سازد که دختر نیز حق انتخاب دارد وملاک رضایت وخشنودی پدر در این رانمی باشد چه دختر است که باید با مرد زندگی کند از این روست که تنها نمی توان به این باور باقی ماند که پدر می تواند دختر خود رابه هر کسی که بخواهد شوهر دهدیا از ازدواج وی با کسی که مورد رضایت پدر نیست هر چند دختر بدان راضی می باشد منع کند که از وقایع تاریخی وآداب ورسوم درآن زمان در بین اعراب که تا آن زمان پدر ریاست مطلق خانواده را بر عهده داشتند امر بدیع وبه اصطلاح بدعتی تازه بود اگر بخواهیم به سیره نبوی هم استناد نمائیم این یک سنت ونمونه خوبی برای این مدعی می باشد از این روایت که دختر می تواند مستقلا ازدواج کند ومستحب است که از اولیاءخود اذن بگیرد.

 

در برخی موارد دیگر اینگونه ادعا شده است که اکثر امامیه معتقدند که دختر بالغ رشید تمام امورات خود از قبیل عقود وغیر آن حتی ازدواج مانند ثیبه مالک می گردد ومی تواند خود مستقلا انجام دهد خواه پدر وجد پدر داشته باشد یا نه،خواه پدر رضایت داشته باشد یا از این امر ناراضی وکراهت داشته باشد[۵].

 

در جایی دیگر در کتب فقهی چنین آمده است که بعد از رسیدن دختر به بلوغ واینکه رشید شود ولایت پدر وجد پدری بر اینها زائل می گردد واگر از این صغر وجنون عارض گردد ولایت با حکم شرع می باشد[۶].

 

دلایلی که تا اینجا بدان اشاره رفت براین امر ادعا شده است که اکثر متاخرین از فقها نظریه استقلال دختر را پذیرفته اند[۷].

 

مخالفان با نظریه استقلال دختر دلیل دیگر برای بی اثر کردن روایت ارائه داده اند اینها معتقدند که تمام روایاتی که از ائمه تقیه کرده اند واین روایتها بدین علت نمی توانستند درست باشند بدین خاطر از درجه اعتبار ساقط می باشند جوابی که می توان براین دلیل آورد آن است که به جز حنفیه که دختر بالغ را مستقل در امور ازدواج خود می دانند بقیه مذاهب اربعه که حنابله،شافعیه ومالکیه می باشد اعتقاد به ولایت بر دختر در امر ازدواج دارند پس اینکه این روایات که از چند امام معصوم ذکر شده است را نمی توان حمل بر تقیه نمود[۸].

 

و از طرفی سیره نبوی را هم داریم.گروهی نیز به تشریک ولایت اعتقاد دارند از این احادیث استفاده کرده اند که ما با توجه به هر دو دسته روایت می توانیم مستحب بودن اذن را در یابیم وچیز دیگری نمی توان از این روایت فهمید.

 

[۱] – شیخ الاسلامی-اسعد-احوال شخصیه جلد ۱ص۹۲

 

[۲] – الطوسی،ابی جعفر محمد بن حسن،الاستبصار،الجزءالثالث ص۳۴۳

 

[۳] – بحرانی.شیخ یوسف. الحدائق .طاهره جلد۲۳ص۲۰۱

 

[۴] – الحر العاملی، .محمد بن حسن،  وسائل الشیعه ، جلد، ۱۴ص۲۰۱

 

[۵] – مقنیه ، محمد جواد ،الفقه علی المذاهب الخمسه  ص۳۲۲

 

[۶] – کاشف الغطاء، :محمد حسن تحریر الهله،جلد دوم، .ص ۱۱

 

[۷] – الکرسی،علی بن حسین ،جامع المقاصد فی شرح القواعد .جلددوازدهم ، ص۱۲۳

 

[۸] – بحرانی شیخ یوسف،الحدائق طاهره  ،جلدیست وسوم ص۱۲۳

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:46:00 ب.ظ ]




استقلال  دختر باکره در نکاح ازدیدگاه اهل سنت

 

در میان فقهای مذاهب اربعه حنفیه معتقدند که وقتی دختر به سن بلوغ وبه کمال رسید ولایت پدر بر وی زائل می گردد ومی تواند خود ازدواج کند واولیا حق اینکه به وی اعتراض نمایند راندارند مگر درموردی که  دختر خود رابه غیر هم کفو شوهر دهد تنها دراین مورد می توانند خواستار ضح نکاح شوند.

 

برای ورود به بحث با این سوال شروع می کنیم که آیا بین دختر باکره وبیوه تفاوت وجود دارد یاخیر؟

 

برای ورود دراین ارتباط براین اعتقاد می باشند که فرقی بین باکره و ثیبه وجود ندارد چه علت اجبارفرد صغر آن ها می باشد زیرا صغر مناط عدم آگاهی به احوال ازدواج و مانع از اختیار فرد ازدواج می گردد ولی زن کبیر وعاقل دیگر این محدویتها رانمیتوان برآنها باز کرد.

 

دلیل دیگری که اینها برای این نظر خود عنوان می کنند اخباری است بدین مضمون که:در بیوه مورد مشورت قرار می گیرد واز بکر اجازه گرفته می شود اینها معتقدند که منظور از این حدیث دختر باکره می باشد ودختر صغیر در اینجامحلی از اعراب ندارد ومورد بحث نمی باشد چون وی نه مورد مشورت ونه اجازه قرار نمی گیرد واینکه گفته از بیوه مشورت می شود واز دختر باکره اجازه گرفته می شود مقصود این است که هردوگروده رای خودشان گرفته می شود وهردو خودشان صاحب اختیار می باشند وهیچ تفاوتی نمی توان بین این دودسته از زن ها قرار داد.

 

دلیل دیگری که اینها درمورد عدم تفاوت ثیبه وباکره عنوان می کنند حدیثی است که ابوهیره از پیامبر الکرم (ص) نقل می کمد((لا تنکح الایم حتی تساتامرولاالکبر حتی تناذن))[۱].

 

اینها معتقدند که دراین حدیث برنهی ازدواج بدون رضایت اینها وولایت اختیار دراینجا براینها صادق می باشد.اما درمورد اینکه چرا باکره می تواند خواه امرازدواج خودش رابدست بگیرد ادله ای ذکر کرده اند که می توان به آن اشاره نمود.اولین ادله ای که ذکر می کنند آیات قرآن می باشد وبرای این منظور آیه ۲۳۰بقره که بیان میدارد:

 

((فان طلقها فلد نحل که من بعد حتی تنکح زوجا غیره))

 

بدین معنی است که هرگاه زن را طلاق دهد برای وی بعدا حلال نیست مگر اینکه زن شوهردیگری انتخاب کند از این آیه چیزی که متضاد می گردد این است که عقد نکاح مربوط به زن است ووی می تواند متصدی امر نکاح گردد.در دنباله همان آیه چنین آمده است که(( فلد جناح علیها این یتراجها ))گناهی برای زن وشوهر ندارد اگر بخواهد بریکدیگر رجوع کنند دراینجا نیز خداوند ازدواج را بدون دخالت ولی آورده است.در آیه ۲۳۱ بقره چنین آمده است که ((واذا طفتم النساءفبلغن اجلهن فلد تفصلوهن ان نیکحن ازواجهن)) بدین معنی است که هرگاه زنهای خودرا طلاق دادید وعده آنها سپری شد مانع از نکاح آنها باشوهرانشان نشوید.دلیل دیگری که برای ازدواج به صورت مستقل توسط دختر ارائه داده اند روایت میباشد که حضرت محمد (ص)نقل شده است.

 

[۱] – بخاری ،مسلم ،صحیح ،جلد ۷ ،ص۳۳

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:46:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم