سالمندی
الف) نظریه زیست شناختی: نظریه های زیست شناختی به سه دسته تقسیم میشوند، نظریه ایمنی، این نظریه معتقد است که سیستم ایمنی که وظیفه محافظت از بدن را دارد، با بالا رفتن سن، توانایی خود را از دست میدهد و به دنبال این کاهش در اعمال طبیعی، میزان عفونت و سرطان افزایش مییابد؛ بنابراین، با افزایش سن از مصونیت فرد در مقابل بیماریها کاسته میشود. در نظریه پیر شدن سلولی اعتقاد بر این است که تغییرات DNAو RNA از علل سالمندی هستند. به این صورت که تغییرات سلولها، موجب تغییراتی در عملکرد اعضاء میگردد (شاملو، ۱۳۹۱) .
نظریه رادیکال آزاد[۲] آسیب سلولی را توضیح میدهد. رادیکال آزاد، مولکولهای ناپایداری هستند که در طی فرآیندهای طبیعی تنفس و سوخت و ساز، از قرار گرفتن در معرض تشعشع و آلودگی، در بدن تولید میشوند. حدس زده میشود که رادیکالهای آزاد باعث آسیب سلولهای DNA و سیستم ایمنی میشوند. به نظر میرسد تجمع زیاد رادیکالهای آزاد در بدن، در تغییرات فیزیولوژیک سالمندی و بیماریهای مختلفی مانند آرتریت، بیماریهای گردش خون، دیابت و آترو اسکلروز دخیل بوده و یا عامل ایجاد آن باشد (هافمن ولد، ۱۹۹۹؛ ترجمه عابدی و همکاران، ۱۳۸۹).
ب) نظریه های روان شناختی: نظریات روان شناختی در جستجوی آنند، تا روند پیری را توصیف کنند و رفتارهایی که در این دوره مشخص میشود را توجیه نمایند. بزرگترین نظریه پرداز مراحل زندگی، اریک اریکسون، عقیده دارد که نظم ظهور مراحل زندگی، اگر چه لحظه شروع و پایان آن، بر حسب افراد، متغیر است اما، برای همه یکسان است (رایدال و میشارا، ۱۹۸۴؛ ترجمه گنجی، ۱۳۸۹) .
اریکسون دریافته است دوره انتهایی زندگی، زمانی است که افراد در آن، موفقیتها و شکست های خود را ارزیابی و مفهومی برای زندگی خود بیابند و بپذیرند که دوران آنان گذشته است، میتوانند با احساس کمال به پشت سر و به زندگی خود نگاه کنند. آخرین مرحله، محدوده کهنسالی است، ولی نارسایی در کسب موفقیت در مراحل قبلی میتواند باعث ایجاد مشکلاتی در مراحل بعدی شود. کهنسالی زمانی است که افراد به طور طبیعی زندگیشان را مرور کرده و تعییین میکنندکه آیا در مجموع مثبت یا منفی بودهاند. مثبتترین برآیند این مرور زندگی، خردمندی، درک و پذیرش؛ و منفیترین برآیند آن شک، احساس گناه و ناامیدی است ( رایس فیلیپ[۳]، ۲۰۰۰؛ ترجمه فروغان، ۱۳۹۲) .
ج) نظریه جامعه شناختی سالمندی: به چهار دسته تقسیم می شود، نظریه عدم تعهد؛ بر اساس این نظریه، فرد در سالهای میانی عمر، فناپذیری و مرگ خود را یاد می کند و تدریجاً برخوردهای خود را با اجتماع و دیگران کاهش داده و همزمان جامعه نیز، متقابلاً فرد را از خود جدا میسازد. نظریه فعالیت[۵]، مخالف نظریه عدم تعهد، میباشد، این نظریه معتقد است؛ فعالیت، سلامتی را در پیری افزایش میدهد. بنابراین بزرگسالانی که فعال میمانند در فعالیتهای تشویق شده و جایگاهها، روابط، سرگرمیها و علایق جدیدی را بدست میآوردند و با احساس رضایت و آرامش، پیر میشوند. نظریه استمرار[۶]، عقیده دارد که شخصیت افراد، با افزایش سن تغییر نمیکند و رفتار آنان بیشتر قابل پیش بینی میگردد. آنها در عادات، پای بندیها، ارزشها و بخصوص در راهی که با توجه به موقعیت اجتماعی خود برگزیدهاند، تداوم و استمرار را حفظ می کنند. نظریه تعاملی[۷]، این نظریه تغییرات سنی را منتج از واکنش میان خصوصیات هر فرد، شرایط اجتماعی وی و سابقه نحوه واکنشهای فرد در برار اجتماع، میداند. تأکید این نظریه بر وظایف و نقشهایی است که فرد در طول زندگی خود به عهده داشته است (رایدال و میشارا، ۱۹۸۴؛ ترجمه گنجی، ۱۳۸۹) .
سالمندی بخشی از فرآیندی زیستی است که تمام موجودات زنده از جمله انسان را شامل شود. گذشت عمر را نمیتوان متوقف کرد، ولی میتوان با به کارگیری روشها و مراقبتهای مناسب، تا حدود زیادی از اختلالات و معلولیتهای دوره سالمندی پیشگیری نمود و یا آن را به تعویق انداخت، تا بتوان از عمری طولانی همراه با سلامت و رفاه[۸] که همواره هدف و آرزوی بشر بوده بهرهمند شد (هسه و یاه[۹]، ۲۰۰۵) .
- immunity theory
- Free radical theory.
- ۱٫ Rice, F. P.
- disengagement theory.
[۵]. activity theory.
- ۴٫ continuity
- interaction theory.
[۸]. welfare .
[۹]. Hsueh, M. N & Yeh, M. L.
[جمعه 1400-02-31] [ 05:06:00 ب.ظ ]
|