کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



 

 

 

 

 

 

 

 

همان طور که در فصل قبل به این مسئله اشاره شد جرائم علیه عفت زنان به عنوان یکی از معضلات جوامع بشری است که متأسفانه در تمام دنیا در حال افزایش است و در تقابل کامل با نقض حقوق انسانی قربانیان می باشد زنان به عنوان تربیت کننده نسل های آینده ، باید مورد حمایت قرار بگیرند تا بتوانند از عهده این مهم برآیند.

 

بنابراین دولت و کشورها بر آن شده هند تا با انجام این گونه جرائم مبارزه نمایند در سازمان ملل متحد و سازمان های جهانی در سزح بین الملل اسناد و کنفرانسهای در جهت حمایت از حریم عفت زنان در نظر گرفته شده است و کشور مانیز از جمله کشورهایی است که برای مبارزه با این جنایات تدابیر و مقرراتی را اتخاذ نموده است .

 

حالا در این بخش به بررسی این قوانین در سطح ملی و بین المللی می پردازیم .

 

 

 

مبحث اول : حمایت های قوانین ایران در حریم عفت زنان

 

 گفتار اول : تجاوز به عنف (زنای به عفت)

 

زنای به عنف یعنی مردی با اکراه و اجبار با زنی زنا نماید اعم از اینکه در قبل باشد یا دبر . ای در حالی است که زن هیچ گونه رضایتی در جماع با مرد نداشته باشد . در قوانین قبل از اختلاف ماده ۲۰۷ قانون مجازات عمومی تجاوز به عنف را چنین تعریف کرده است . ماده ۲۰۷ الف : هر کس به عفت یا تهدید هتک ناموس زنی را نماید به حبس با اعمال شاقه از سه تا ده سال محکوم خواهد شد و همین مجازات مقرر است درباره کسی که مرتکب لواط شود . در صورت وجود یکی از علل مشده ذیل مرتکب به حداکثر مجازات مزبور می شود .

 

۱ . هر کاه مرتکب صلم یا الله یا مستخدم مجنی علیه یا مستخدم کیس باشد که نسبت به مجنی علیه سمت صاحب اختیاری دارد یا کسی باشد که مجنی در تحت اختیار و یا نفوذ او واقع شود .

 

    1. مجنی علیه کمتر از ۱۸ سال تمام داشته باشد .

 

    1. اگر مجنی علیه زن شوهر دار باشد .

 

    1. اگر مجنی علیه دختر باکره بوده باشد .

 

    1. اگر مجنی علیه به واسطه ضعف قوای دماغی یا بدنی قادربه مقاومت نبوده باشد .

 

    1. اگر مرتکب مرد متاهل باشد .

 

  1. در مودرد لواط هر گاه به عنف یا تهدید باشند .

هرگاه مرتکب از عقرباء نسبی تا درجه سوم و یا از عقربای سببی درجه اول مجنی علیه اعم از ذکور یا انث و یا قیم او باشد و یا مامور دولت باشد که مجنی علیه از طرف مقامات رسمی به او سپرده نشده و یا از محارم مجنی علیه باشد مجازات او حبس مؤبد با اعمال شاقه خواهد بود . )

 

این ماده به جرم انگاری انواع فرض مختلف تجاوز به عنف نموده است با وجود اینکه روسپی گری و فحشاء در زمان پهلوی قانونی بود اما عنف در زنا هرگز مودر نظر قانون گذار نبوده ومجازات شدیدتری برای آن در نظر گرفته شده . به این معنا که اگر چه قانون زنا را حرام نمی داند و زنای به عنف و بدون رضایت مجنی علیه را جرم تلقی و مستحقق مجازات می داند . علت این که حداکثر مجازات را رای مرتکبی که از قربانی سببی یا نسبی مجنی علیه و یا از محارم و یا مامور دولت است در نظر گرفته است می تواند این باشد که چون مجنی علیه به نوعی به آن ها اعتماد دارد بنابر این قانونگذار برای حمایت از حریم عفت زنان مجازات حبی با اعمال شاقه را برای مرتکبان پیس بینی نموده است .

 

در قوانین بعد از انقلاب در کتاب حدود ، در حد زنا آمده است .

 

ماده ۸۲ : حد زنا در مورد زیر قتل است و فرقی بین جوان و غیر جوان و محصن و غیر محصن نیست .

 

الف_ زنا با محارم نسبی

 

ب-_ زنا با زن پدر

 

ج- _زنای غیر مسلمانان با زن مسلمان که موجب قتل زانی است .

 

د-_زنای به عنف و اکراه که موجب قتل زانی اکراه کننده است .

 

قانون گذار فقط در بند (د) این ماده اقدام به جرم انگاری و تعیین مجازات به عنف نموده است . و از این نظر هیچ تفاوتی بین اینکه زانی اکره کننده مسلمان باشد یا غیر مسلمان باشد ، پیر باشد یا جوان محصن باشد یا غیر محصن قائل نشده بنابراین هر کس چه از محارم چه غیر محارم مرتکب زنای به عنف و بدون زضایت مجنی علیه نشود به مجازات قتل محکوم خواهد شد بدین ترتیب اشد مجازات برای خود مرتکب زنای عنف که همان قتل می باشد در نظر گرفته شده است . اگر چه زنای محارم و زنای غیر مسلمان با زن مسلمان به تنهایی برای محکوم شدن به مجارات قتل کافی است .

 

 

 

 

 

 

 

گفتار دوم : ازاله بکارت

 

ازاله بکارت از جمله جرائمی است که امکان وقوع آن برای دختران وجود دارد و در حقوق جزا ، حائز اهمیت و برای آن مجازات مقرر شده است . با توجه به اهمیت این موضوع و تأثیری که در آینده دختران دارد و سخت گیری های موجود در این زمینه ، قانون گذار در جهت حمایت از دختران موارد قانونی را به شرح ذیل پیش بینی نموده است . به طوری که در بسیاری از دختران به علت ازاله بکارت و برای حفظ آبروی خانواده جان خود را از دست داده اند . مخصوصاٌ در گذشته که اطلاع از علت ذایل شدن بکارت به راحتی امکان پذیر نبود و شاید هم ناممکن ، چون برخی موارد علت آن می تواند پریدن ، ورزش کردن ، تصادف و … باشد .

 

در اجتماع باکره بودن دختر اهمیت بسیاری دارد زیرا نشان دهنده عفت و پاکی دختر است و این بسیار فجیع و غم انگیز است که دختری که بکارتش را از دست داده برچسب های بد اجتماعی مثل رابطه داشتن با جنس مخالف را بخورد . همچنین این قضیه به سنت ها و عرف یک جامعه بستگی دارد .

 

در واقع دختران با از دست دادن باکرگی ، امنیت مالی ، حیثیتی خود را از دست می دهند .

 

در ماده ۱۴ کتابچه قانونی گفت که حاوی یک مقدمه و ۵۸ ماده بوده است .

 

«کسی که با دختر باکره بالغه را ضایع نماید به اندازه تقصیر او از یک سال تا ۵ سال حبس خواهد شد و یا اینکه باید با رضایت پدر و مادر آن دختر را تزویج نماید و به مقدار مکنت فاعل از سی تومان الی یک هزار تومان از او گرفته شده و به پدر و مادر دختر داده شود . »

 

اشکال وارد بر این ماده این است که تکلیف اینکه اگر دختر باکره بالغه نبوده را مشخص نموده و دیگری اینکه با وجود اینکه از دختر ازاله بکارت شده چرا خسارت را باید به پدر و مادر وی پرداخت .

 

ماده ۲۰۸ «هر کس به دیگری به عنف یا تهدید مرتکب عمل منافی عفتی غیر از هتک ناموس گردد و به حبس جنجه ای از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد و هر گاه جرم به واسطه موانع خارجی که اداره مرتکب در آن هر مدخلیتی نداشته است واقع نشود مجازات مرتکب از سه ماه تا یک سال خواهد بود … هر گاه نتیجه جرم مذکور در این ماده ازاله بکارت مجنی علیها باشد مجازات مرتکب ، همان است که به موجب بند الف ماده ۲۰۷ مقرر شده است .»

 

در ماده ۲۰۸ مکرر آمده است : «هر کس ازاله بکارت دختری را بنماید و عمل او مشمول هیچ یک از دو ماده قبل نباشد (ماده ۲۰۶و ۲۰۷ ق. م. ع) به حبس تأدیبی از یک تا دو سال محکوم خواهد شد .»

 

بدین ترتیب این ماده ازاله بکارت دختر را به هر نحو ممکن اعم از اینکه با انگشت باشد یا غیر آن ، جرم تلقی نموده و مجازات حبس تادیبی از یک تا دو سال را برای آن معین کرده است . در قانون دیات مصوب ۱۳۶۱ از بین بردن بکارت دختر با انگشت که باعث شود که او نتواند ادرار را ضبط کند علاوه بر دیه زن ، مهر المثل دارد . این ماده عینا در ماده ۴۴۱ ق. م ۱ مصوب سال ۱۳۷۰ نیز عینا آمدهخ است . اما متأسفانه این ماده فقط حکم ازاله بکارت با انگشت را در نظر گرفته و برای آن مجازات تعیین کرده است و تکلیف ازاله بکارت با غیر انگشت را معین ننموده . اگر ازاله بکارت باعث عیب دیگری شود مانند عدم توانایی در ضبط ادرار باید دیه کامل یک زن را نیز پرداخت نماید .

 

ماده ۱۰۹۱ قانون مدنی : برای تعیین مهر المثل باید زن از حیث شرافت خانوادگی و سایر صفات و وضعیت او نسبت به اماثل و اقران و اقارب و همچنین معمول محل و غیر در نظر گرفته شود .

 

«در تحریر الوسیله آمده است که مجازات ازاله بکارت ااز روی عنف دیه کامل یک زن و مهرالمثل و حتی احتیاطا ارش بکارت می باشد .»

 

«اگر کسی با انگشت خود بکارت دختری را از بین ببرد و مثانه او را پاره کند و در نتیجه او نتواند ادرار خود را کنترل کند مهریه زنان همسان او بر جانی واجب می شود .»

 

« بر طبق اطلاق ماده ۴۴۱ ق.م . اگر ازاله بکارت با عنف و اکراه صورت گیرد جانی باید دیه کامل یک زن و مهرالمثل و ارش بکارت را بدهد و اگر بدون عنف و اکراه و با میل دختر باشد ارش بکارت نیز باید پرداخت شود زیرا اداره حقوقی و دادگستری هر چند در این مورد مجنی علیهاست مرتکب زنا شده و حکم لا مهر لبغی مهر به او تعلق نمی گیرد ولی مهر غیر ارش بکارت است و دلیلی بر سقوط ارش بکارت وجود نارد . »

 

«باید بین پاره شدن پرده بکارت با ازاله آن توأم با پاره شدن مثانه که منجر به عدم ضبط ادرار می گردد فرق گذارد . در حالت اول فقط مهرالمثل تعلق می گیرد در حالت دوم دیه کامل یک زن نیز اضافه می  شود . بدین ترتیب به صرف پاره شدن مثانه و عدم ضبط ادرار نیز با ازاله بکارت توأم شده و در هر صورت با فرض فسخ نشدن ماده ۲۰۸ ق.م ع می توان به حبس یک تا دو سال جانی نیز حکم داد .»

 

اگر زن باکره نباشد ، ولی به زور مورد تجاوز قرار گرفته باشد جانی نیز علاوه بر تحمل حد باید مهرالمثل را نیز بپردازد ، حال اگر زن تمایل به زنا داشته باشد دیگر این عمل از دایره خشونت جنسی خارج می شود و مهرالمثل به او تعلق نمی گیرد .

 

در سال های نخستین انقلاب ، شورای عالی قضایی به پرسش های طرح شده به این موضوع نظریه مشورتی خود را این گونه بیان کرده :

 

سؤال : در صورتی که ازاله بکارت مطاوعتی انجام گرفته آیا علاوه بر مجازات شرعی طرفین ، مهرالمثل تعلق می گیرد یا نه ؟ آیا در این مسئله فرقی بین بالغه رشیده و غیر آن هست یا نه ؟ کمیسیون استفتائات شورای عالی قضایی در تاریخ ۱۲/۸/۱۳۶۳ پاسخ داده است : «اگر ازاله بکارت بالغه از روی میل و مطاوعه انجام گرفته ، اضافه بر مجازات شرعی طرفین چیزی به عنوان مهرالمثل بر مرد تعلق نمی گیرد و اگر مزنی یها غیر بالغه باشد و عنوان مطاوعه به آن صدق نماید ، باز مسئله به همین قرار است و معلوم است اگر مطاوعه اطلاق نشود علاوه بر مجازات شرعی مهرالمثل نیز به عهده مرد تعلق خواهد گرفت . ولکن تشخیص صدق مطاوعه و عدم صدق آن به عهده خود دادگاه است .»

 

«نکته دیگر اینکه استقرار مهرالمثل در ازاله بکارت مربوط به ازاله عمدی آن نیست ، بلکه زایل شدن غیر عمدی را هم شامل می شود بنابراین با فرض عدم فرق بین میزان دیه ازاله بکارت که همان مهرالمثل است در شکل های عمدی و غیر عمدی می توان برای عنف ابراز داشت که ازاله بکارت ناشی از تصادف رانندگی نیز مهرالمثل را به دنبال خواهد داشت .»

 

 

 

گفتار سوم : قوادی

 

قوادی یعنی : دو یا چند نفر را برای انجام عمل منافی عنف (زنا یا لواط) جمع کردن به عبارت رابطه بین دو نفر زنا کار که آنها را برای انجام عمل شنیع به هم مرتبط می سازد . در قوانین قبل از انقلاب ماده ۲۱۱ ق. م. ع. می گوید :

 

در اشخاص ذیل به حبس تأدیبی از شش ماه تا سه سال و به تادیه غرامت از ۲۵۰ الی ۵۰۰۰ ریال محکوم می شوند :

 

۱ . کسی که عادتا جوان کمتر از ۱۸ سال تمام اعم از ذکور و اناث به فساد اخلاقی و یا شهوترانی تشویق کند یا فساد اخلاقی و یا شهوترانی آنها را تسهیل نماید .

 

۲ . کسی که عادتا دیگری را اعم از ذکور و اناث به منافات عفت وادار و یا وسایل ارتکاب برای آنها فراهم سازد .

 

۳ . قواد یا کسی که فاحشه خانه ای دایر کند و یا اداره کند و یا زنی را برای شهوترانی غیر اجیر کند .

 

۴ . کسی که جوان کمتر از ۱۸ سال تمام را برای شهوترانی غیر ببرد و یا او را وادار به رفتن کند و یا او را برای این مقصود اجیر کند .

 

اگر مرتکب یکی از جرم های فوق شوهر یا پدر یا مادر یا قیم یکی از اشخاص دیگر مذکور در قسمت اخیر بند الف ماده ۲۰۷ باشد به دو تا چهار سال حبس مجرد محکوم خواهد شد همین حکم در موردی نیز مقرر است که مرتکب متوسل به عنف یا تهدید شده باشد و یا شخصی که در مورد او جرم واقع شده است سابقه فحشاء اخلاقی نداشته باشد . حکم به مجازات های مذکور در این ماده در صورتی نیز صادر خواهد شد که شروع به ارتکاب جرم در مملکت واحده به عمل نیامده باشد .

 

بدین ترتیب قانون گذار  در قانون مجازات عمومی هر گونه تسهیل و معاونت در تشویق و تسهیل در به فساد کشیده شدن جوانان و روی آوردن به فحشاء و ترغیب آنها به اعمال منافی عفت و همچنین تشکیل هر گونه محل ، خانه به عنوان فاحشه خانه را به عنوان جرم قوادی و جرمی مستقل جرم انگاری کرده و به مجازات مقرره در ماده فوق محکوم می نماید و با قید کلمه عادتا در بند یک و دو نوعی تکرار در انجام جرم را شرز دانسته به طوری که با یک بار تشویق و ترغیب جرمی تحقق نیافته است . در قوانین بعد از انقلاب که بیشتر از فقه مقتبس است در کتاب حدود آمده :

 

ماده ۱۳۵ ق. م. ۱: « قوادی عبارت است از جمع و مرتبط کردن دو نفر یا بیشتر برای زنا و لواط .» مجازات مقرر برای این جرم عبارت است از :

 

ماده ۱۳۸ : «حد قوادی برای مرد هفتادو پنج تازیانه و تبعید از محل به مدت سه ماه تا یک سال است برای زن فقط هفتادو پنج تازیانه است .»

 

جرم قوادی یک جرم مطلق است بنابراین نیازمند تحقق نتیجه یعنی انجام عمل منافی عفت نیست . به عبارت دیگر صرف جمع کردن و ارتباط دادن چند نفر برای انجام عمل منافی عفت برای تحقق جرم قوادی کافی است و الزم نیست که عمل زنا یا لواط انجام شود . اگر مجازات تبعید از زن برداشته شده است احتمالا برای این بوده که از ارتکاب اعمال شنیع تر توسط زنان در محل تبعید جلوگیری شود .

 

ماده ۶۳۹ : ق. م. ۱ می گوید :

 

«افراد زیر به حبس از یک تا دو سال محکوم می شوند و در مورد بند الف علاوه بر مجازات مقرر ، محل مربوط به طور موقت با نظر دادگاه بسته خواهد شد .

 

الف_ کسی که مرکز فساد و یا فحشاء دایر کند .

 

ب_ کسی که مردم را به فساد و یا فحشاء تشویق نموده یا موجبات آن را فراهم نماید .

 

تبصره : هر گاه بر عمل فوق عنوان قوادی صدق نماید علاوه بر مجازات مذکور به قوادی نیز محکوم می گردد . در این ماده ملاحظه می شود که طبق بند الف و ب معاونت در فساد و به فساد کشیده شدن جوانان یا مردم که مصداق معونت در جرم هستند به عنوان جرم مستقل در نظر گرفته و مجازات آن بسته شدن و پلمپ محل (فاحشه خانه ) می باشد به علاوه در صورت صدق نمودن قوادی به مجازات این جرم نیز محکوم می گردد به نظر می رسد در این مقررات مربوط به تعدد جرم اعمال می شود و مجازات با یکدیگر جمع می گردند .

 

.راوندی ، مرتضی ، سیر قانون دادگستری در ایران ، نشر چشمه ، سال ۱۳۶۸، چاپ اول ف ص ۲۵۱٫ [۱]

 

. بند الف ماده ۲۰۷ از حبس جنایی سه تا ده سال سخن گفته است .[۲]

 

. موسوی خمینی ، سید روح اله ، تحریرالوسیله ، بیروت ، انتشارات جمهوری اسلامی ایران ، ۱۴۰۷ ه ق ، جلد دوم ، ص ۵۲۶٫ [۳]

 

. مکی ، عامل (شهید اول) ، شمس الدین محمد ، قم ، مؤسسه النشر الاسلامی ، ترجمه علی شیروانی ، سال ۱۳۸۳ ، چاپ ۲۳ ، ج ۱ ، ص ۳۰٫[۴]

 

. نظریات تداره حقوقی داگستری ، صفحه ۲۴۷ ، نظریه شماره ۷۱۳۱۷ ، مورخ ۳/۱۱/۱۳۶۸٫[۵]

 

. نظریات اداره حقوقی دادگستری ، صفحه ۲۴۳ ، نظریه شماره ۷۱۳۱۷ ، مورخه ۳/۱۱/۱۳۶۸ .[۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-06-09] [ 01:15:00 ق.ظ ]




 

ماده ۶۱۹ ق. م. ۱ می گوید :

 

«هر کس در اماکن عمومی یا معابر متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان بشود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنان توهین نماید به حبس از دو تا شش ماه و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.»

 

بنابراین به کار بدون هر گونه لفظ رکیکی یا حرکتی که با شئون و حیثیت زنان مخالف باشد مستحق مجازات حبس از دو تا ۶ ماه و تا ۷۴ ضربه شلاق خواهد بود و همچنین مجازات کسی که مزاحم و متعرض زنان شود .

 

۱  ) تعرض : منظور از تعرض دست درازی کردن و ایجاد مزاحمت فیزیکی است مانند نگاه شهوت آلود و آزار دهنده لمس کردن بدن زنان .

 

۲  ) مزاحمت : منظور از مزاحمت عبارت است از سلب بخشی از آزادی فرد مانند بستن راه عبور زنان و دختران اذیت و آزار و یورش به سوی آنها یا به کار گیر ی وسیله نقلیه موتوری و منظور از مراد اماکن عمومی کلیه مکان هایی است که رفت آمد عموم مردم به آنها آزار است و محدودیتی برای افراد نیست .

 

مبحث دوم : مبارزه ایران علیه قاچاق زنان

 

گفتار اول : مبارزه با قاچاق زنان در قوانین قبل از انقلاب

 

ایران قراردادهای ۱۹۰۴ و ۱۹۱۰ ، قرارداد ۳۰ سپتامبر ۱۹۲۱ در تاریخ ۷ مهر ۱۳۰۰ ، قرار داد اکتبر ۱۹۳۳ ژنو در تاریخ ۲۰ دی ماه ۱۳۱۳ به تصویب رساند . همچنین قرار داد ۱۹۴۹ کنوانسیون سرکوب قاچاق اشخاص و بهره کشی جنسی و روسپی گری دیگران را تصویب نمود این پروتکل در جهت تایید اسناد ۱۹۰۴ و ۱۹۱۰ و ۱۹۲۱ بود ولی هیچ گاه در ایران عملی نشد . اگر چه ایران قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد را در جهت تشکیل چنین کنوانسیون امضاء کرد ولی بعد از امضاء خود کنوانسیون امتناع نمود . دلیل این امر رواج روسپی و فحشاء در زمان پهلوی دوم امضاء چنین کنوانسیون مغایر با سیاست های پهلوی بود .

 

قانون کذاری ایران در ماده ۲۱۱ ق.م.ع. می گوید :

 

در اشخاص ذیل به حبس تادیبی از شش ماه تا سه سال و به تادیه غرامت از ۲۵۰ الی ۵۰۰۰ ریال محکوم می شوند :

 

۱ـ کسی که عادتا جوان کمتر از ۱۸ سال تمام را اعم از ذکور و اناث به فساد اخلاقی و یا شهوترانی تشویق کند و یا فساد اخلاق و یا شهوترانی آنها را تسهیل نماید .

 

۲ـ کسی که عادتا دیگری را اعم از ذکور و اناث به منافیات عفت وا دارد یا وسایل ارتکاب را برای آنها فراهم سازد .

 

۳ـ قواد یا کسی که فاحشه خانه ای دایر و یا اداره کند و یا زنی را برای شهوترانی غیر اجبار کند .

 

۴ـ کسی که جوان کمتر از ۱۸ سال تمام را برای شهوترانی غیر ببرد و یا وادار به رفتن کند و یا او را برای این مقصود اجیر کند .

 

اگر مرتکب یکی از جرم های فوق شوهر یا پدر یا مادر و یا قیم یا یکی از اشخاص دیگر مذکور در قسمت اخیر بند الف ماده ۲۰۷ باشد به دو سال تا چهار سال حبس مجرد محکوم خواهد شد . همین حکم دو مورد نیز مقرر است که مرتکب متوسل به عنف تهدید شده باشد و یا شخصی که در موارد و جرم وقع شده است سابقه فحشاء اخلاقی نداشته باشد .

 

حکم به مجازات های مذکور در این ماده در صورتی نیز صادر خواهد شد که شروع ارتکاب در مملکت واحد به عمل نیامده باشد .

 

ماده ۲۱۱ ق.م.ع. تمام مفاد کنوانسیون ۱۹۴۹ را در بر خود دارد چون هم به مخالفت با قوادی و واسطه گری بر می خیزد و هم هر گونه بهره کشی و روسپی گری دیگران و قاچاق زنان به خارج از کشور جهت روسپی گری و فحشاء جنسی ممنوع و جرم می داند اما متاسفانه به دلیل رواج روسپی گری در زمان این ماده هیچ گاه عملی نشد . بنابراین در زمان پیش از انقلاب قوانین نسبتا مناسب و خوبی جهت مبارزه با پدیده قاچاق زنان و دختران وجود نداشت اما آن قوانین به مرحله اجرا در نیامدند .

 

 

 

 گفتار دوم : مبارزه با قاچاق زنان در قوانین بعد از انقلاب

 

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی قانون مجازات عمومی جای خود را به قانون مجازات اسلامی داد بنابراین مواد قانونی که در قانون جدید مصوب ۱۳۶۱ برای مبارزه با قاچاق زنان و قوادی تصویب شد چند ماده در ارتباط با قوادی بود .

 

ماده ۱۳۵ ق.م.۱٫ می گوید :

 

« قوادی عبارت است از جمع و مرتبط کردن دو نفر یا بیشتر برای زنا یا لواط»

 

و در ماده ۱۳۸ مجازات قوادی را چنین بیان می کند :

 

«حد قوادی برای مرد هفتاد و پنج تازیانه و تبعید از محل به مدت ۳ ماه تا یک سال است و برای زنان فقط هفتاد و پنج تازیانه است»

 

ماده ۶۳۹ ق.م.۱٫ می گوید در افراد زیر به حبس از یک تا ده سال محکوم می شوند و در بند الف علاوه بر مجازات مقرر محل مربوطه به طور موقت با نظر دادگاه بسته خواهد شد .

 

الف ـ کسی که مرکز فساد یا  فحشاء دایر یا اداره کند .

 

ب ـ کسی که مردم را به فساد یا فحشاء تشویق نموده یا موجبات آن را فراهم نماید .

 

تبصره ـ هر گاه بر عمل فوق عنوان قوادی صدق نماید علاوه بر مجازات مذکور به حد قوادی نیز محکوم می گردد .

 

همان طور که ملاحظه می شود در این ماده معاونت در جرم با تشویق ، تهیه مکان یا فراهم کردن موجبات ارتکاب جرم به عنوان جرم مستقل در نظر گرفته شده و مجازات جداگانه ای برای آن مقرر گردیده است بنابراین افرادی که زمینه انجام فحشاء و فساد را فراهم می سازد اگر عملشان مشمول عنوان قوادی نیز باشد طبق تبصره ماده ۶۳۹ هم به مجازات قوادی محکوم می گردد و هم به مجازات مقرر در این ماده و عمل او مشمول تعدد جرم اما متاسفانه این ماده صرفا تشویق قاچاق برای فحشاء و فساد را جرم انگاری نمود و اگر زنان برای کار اجباری ، ازدواج اجباری ، بهره کشی ، برداشتن اندام ها و اهداف دیگری غیر از فساد و فحشاء قاچاق شوند عاملان با این ماده قابل تعقیب و مجازات نیستند وجود این خلاء قانونی و کثرت قاچاق زنان و دختران و عدم امکان مجازات مرتکبان با این ماده و مواد قانونی مربوط به قوادی قانون گذار را بر آن داشت تا در سال ۱۳۸۳ قانون مبارزه با قاچاق انسان را در هشت ماده به تصویب مجلس شورای اسلامی برساند .

 

ماده یک قانون مبارزه یا قاچاق انسان می گوید :

 

قاچاق انسان عبارت است از :

 

الف ـ خارج یا وارد ساختن و یا ترانزیت مجاز یا غیر مجاز فرد یا افراد از مرزهای یک کشور با اجبار و اکراه یا تهدید یا خدعه و نیرنگ ویا سوء استفاده از قدرت یا موقعیت خود یا سوء استفاده از وضعیت فرد یا افراد یا رشوه ، به قصد فحشاء یا برداشتن اعضاء و جوارح ، بردگی و ازدواج

 

ب ـ تحویل گرفتن یا انتقال دادن یا مخفی نمودن یا فراهم ساختن موجبات اخفاء فرد یا افراد موضوع بند (الف) این ماده پس از عبور از مرز با همان مقصود .

 

یکی از اشکالاتی که بر این ماده وارد است این می باشد که قانون گذار فقط قاچاق انسان را در مرزهای فراملی و در خارج مرزهای کشور را مد نظر قرار داده بنابراین قاچاق انسان در داخل مرزهای ملی مطابق این ماده قابل مجازات نیست .

 

اشکال بعدی این است که قانون گذار مقاصد قاچاقچیان را محدود به فحشاء برداشت اعضاء و جوارح ، بردگی و ازدواج دانسته در صورتی که اهداف زیادی می تواند وجود داشته باشد مانند کار اجباری ، فرزند خواندگی دروغین ، پیش خدمتی و هر گونه بهره کشی دیگر . علی رغم این که در ایران پروتکل ۲۰۰۰ را امضاء نکرد ولی قانونگذار با تعریف قاچاق انسان در قانون مبارزه با قاچاقچیان تا حد زیادی تعریف قاچاق انسان در پروتکل را مورد پذیرش قرار داده است . اگر چه رضایت حاصل از خدعه و نیرنگ مانند اکراه وتهدید می باشد ولی بهتر بود که قانون گذار به صراحت مرقوم نماید که اگر قاچاق اشخاص با رضایت مشخص هم صورت بگیرد مرتکبان تعقیب و مجازات هستند .

 

ماده دو قانون مبارزه با قاچاق انسان اشاره می دارد .

 

اعمال زیر در حکم قاچاق انسان استفاده می شود :

 

الف ـ تشکیل یا اداره دسته یا گروه که هدف یا گروه که هدف آن انجام امور موضوع ماده یک قانون باشد .

 

ب ـ عبور دادن و خارج یا وارد ساختن و یا ترانزیت ، حمل با انتقال مجاز یا غیر مجاز فرد یا افراد به طور سازمان یافته برای فحشاء یا سایر مقاصد موضوع ماده این قانون هر چند با رضایت آنان باشد .

 

ج ـ عبور دادن (خارج یا وارد کردن و یا ترانزیت) ، حمل یا انتقال غیر مجاز افراد به قصد فحشاء هر چند با رضایت آنان باشد .

 

نکته قابل ذکر این است دلیل این که در بند الف «… به قصد فحشاء» آمده است شاید برای این است که این قصد بر سایر مقاصد مذکور غلبه دارد . از طرفی صرف تشکیل یا اداره دسته یا گروه با اهداف مذکور در ماده یک قانون شروع به جرم است نه جرم تام . ولی قانون گذار آن را در حکم قاچاق قرار داده است همین طور بند ب این ماده رضایت یا عدم رضایت قربانی تاثیری در جرم قاچاق و مجازات ندارد مطابق ماده ۳ اگر عمل مرتکب قاچاق انسان مصادیق مندرج در ق.م. ۱ باشد به مجازات مقرر در قانون یاد شده محکوم در غیر این صورت به حبس از دو سال تا ده سال و پرداخت جزای نقدی معادل و برابر وجده یا اموال حاصل از بزه یا وجوه و اموالی که از طرف بزه دیده یاشخص ثالث وعده پرداخت آن به مرتکب داده شده است محکوم می شود . بنابراین باید ابتدا قانون مجازات اسلامی برسی شود و در صورتی که عنوان مجرمانه در این خصوص یافت نشد طبق این ماده مرتکبان قابل مجازات می باشند .

در تبصره یک ماده ۳ نکته مثبتی وجود دارد این است که قانون گذار حداکثر مجازات را برای قاچاقچیان ، در صورتی که افراد قاچاق شده کمتر از ۱۸ سال داشته باشد ، را در نظر گرفته است زیرا این گونه افراد آسیب پذیرند و حمایت از آنان ضروری است . این تبصره با کنوانسیون حقوق کودک نیز هماهنگ است .

 

مطابق تبصره ۲ شروع قاچاق جرم است و قابلیت مجازات دارد این نکته ی مثبت است چون باعث ایجاد رعب و بازدارندگی افراد در ارتکاب این جرم می شود

 

در تبصره ۳ برای جرم معاونت در قاچاق مجازات تعیین شده است که عبارت است از : دو تا پنج سال حبس مورد و جزای نقدی معادل وجه با اموال حاصل از وجوه و اموالی که از طرف بزه دیده یا شخص ثالث وعده پرداخت آن به مرتکب داده شده است .

 

ماده ۴ حکم مجازات را برای کارکنان قوه سه گانه در صورت ارتکاب این جرم بیان نموده که علاوه بر مجازات مقرر در این قانون حسب مورد به انفصال موقت یا دائم از خدمات محکوم می گردد . در این جا بهتر بود قانون گذار بین کارکنان قوه سه گانه تفکیک قائل می شدند زیرا مجریان قانون که خود باید قانون را اجرا کنند در صورت تخلف باید به مجازات شدیدتری محکوم شوند .

 

ماده قانون مبارزه با قاچاق انسان حکم مجازات برای شرکت ها و مؤسسات خصوصی به ویژه مؤسسات کاریابی و آژنس ها پیش بینی شده در صورتی که این مؤسسات اقدام به قاچاق انسان تحت هر عنوان و نام حتی به ظاهر قانونی نمایند . که عبارت است از ابطال پروانه فعالیت یا مجوز مربوط و تعطیلی شرکت و مؤسسه و همچنین مجازات های مقرر در این قانون .

 

در ماده ۶ این قانون بحث از تعدد جرم به میان می آید بدین گونه که اگر همراه با قاچاق انسان ، مرتکب اعمال غیر قانونی دیگر شوند به مجازات جرم بیشتر محکوم خواهند شد البته با توجه به اینکه تعدد جرم در قانون وجود دارد به نظر می رسد وجود چنین ماده ای ضروری نبوده است همچنین به نظر می رسد .

 

ماده ۷ نیز ضروری نبوده است زیرا ماده ۷ قانون مجازات اسلامی می گوید:

 

علاوه بر موارد مذکور در موارد ۵ و۶ هر ایرانی که در خارج از ایران مرتکب جرمی شود و در ایران یافت شود طبق قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران مجازات خواهد شد در واقع ماده ۷ قانون مبارزه با قاچاق انسان تاکید بر اصل صلاحیت شخصی قوانین کیفری است . طبق مذبور قوانین جزایی یک کشور و فقط در موارد اتباع آن کشور اجرا است اعم از اینکه ساکن کشور متبوع خود باشند یا قیم خارج از کشور .

 

ماده ۸ قانون مبارزه با قاچاق انسان اقدامات تامینی مالی را درباره اشیاء و اسباب وسایلی که عالما و عامدا در جرم قاچاق به کار گرفته شده اند را در بر می گیرند که نتیجه آن ضبط به نفع دولت یا نابودی ابزار آلات در ارتکاب جرم یا ابزاری که از ارتکاب جرم حاصل شده است می باشد . از آنجا که ایران صرفا اسناد اولیه مربوط به قاچاق زنان را امضاء نمود و از امضای پروتکل پیش گیری ، سرکوب و مجازات قاچاق اشخاص به ویژه زنان و کودکان و همچنین کنوانسیون رفع همه اشکال تبعیض علیه زنان ورزیده تصویب این قانون مبارزه با قاچاق انسان مصوب ۱۳۸۳ گام بزرگی در جهت حمایت از زنان در برابر قاچاق است .

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:14:00 ق.ظ ]




گفتار اول : پدیده قاچاق

 

قاچاق زنان یک پدیده اسفناک و معضل بین المللی است که به صورت های منسجم و سازمان یافته در جهان رو به گسترش است ، با توجه به شدت روز افزون و اهمیت این جرم در سطح مجامع بین المللی و داخلی ، سیاست گذاران و محققان بر آن شدند که تعریف جامع و مشترک را از این پدیده ارائه نمایند .

 

  ۱ـ مفاهیم :

 

   ۱ـ۱) تعریف کلمه قاچاق

 

قاچاق اسمی است ترکی به معنای تر دستی (کار پنهانی) خرید و فروش چیزهایی که در انحصار دولت می باشد بدون داشتن مجوز یا صادر کردن یا وارد کردن غیر مجاز اشیاء مذکور به عبارت دیگر قاچاق کلمه است ترکی به معنای برده و ربوده شده ؛ یعنی آنچه ورود به آن کشور و یا معامله ی آن از طرف دولت ممنوع است !

 

 

 

   ۲ـ۱) تعریف قاچاق انسان

 

ماده یک قانون مبارزه با قاچاق انسان ، قاچاق انسان را چنین تعریف می نماید :

 

قاچاق انسان عبارت است از :

 

الف ) خارج یا وارد ساختن ترانزیت مجاز یا غیر مجاز فرد یا افراد از مرزهای یک کشور با اجبار و اکراه یا تهدید یا خدعه و نیرنگ و یا با سوء استفاده از قدرت یا موقعیت خود یا سوء استفاده از وضعیت خود یا افراد یاد شده ، به قصد فحشاء یا برداشت اعضاء و جوارح ، بردگی و ازدواج .

 

ب) تحویل گرفتن یا انتقال دادن یا مخفی نمودن یا فراهم ساختن موجبات اخفاء فرد با افراد موضوع بند الف) این ماده پس از عبور از مرز با همان مقصود .

دکتر محمد صالح ولیدی در تعریف قاچاق انسان می گوید : «قاچاق به طور سازمان یافته ، عبارت است از اقدامات هماهنگ و منسجم گروهی متشکل از افراد حداقل سه نفر که با یکدیگر در امر قاچاق انسان به طریق مذکور در قانون برای یک دوره نسبتا طولانی در سطح بین الملل سیستماتیک مشارکت می کنند و هدف آنان بهره کشی جنسی و کسب منافع مالی و اقتصادی است هر چند با رضایت قربانیان باشد .»

 

می توان گفت ، قاچاق انسان عبارت است از استخدام ، به کار گیری پناه دادن ترانزیت مجاز یا غیر مجاز افراد به کار گیری آنان خواه به وسیله تهدید یا اجبار و یا اکره خواه به وسیله خدعه و نیرنگ یا آدم ربایی یا هر طریق دیگر به منظور بهره کشی جنسی ، برداشتن اندام ها خدمات اجباری ، کار اجباری ، ازدواج دروغین و فرزند خواندگی و …

 

 

 

۳ـ۱) تعریف قاچاق زنان

 

مجمع عمومی ملل متحد در سال ۱۹۹۴ تعریفی از قاچاق زنان ارائه نمود .

 

«حرکت دادن غیر قانونی و مخفیانه اشخاص در عرض مرزهای ملی ، عمدتا از کشورهای در حال توسعه و کشورهای دارای اقتصاد در حال گذار با هدف نهایی واداشتن زنان و دختران به وضعیت های بهره کشانه و ستمگرانه از لحاظ جنسی و اقتصادی به منظور سوأ و به کار گیرندگان قاچاقچیان و سندیکاهای جنایتکار و دیگر فعالیت های مرتبط با قاچاق هم چون کار خانگی اجباری ، ازدواج دروغین ، استخدام مخفیانه و فرزند خواندگی دروغین»

 

تعریف سازمان غیر حکومتی ائتلاف جهانی از قاچاق زنان .«همه اعمال متضمن بکار گیری و یا حمل و نقل یک زن در درون و در عرض مرزهای مالی برای کار یا خدمات به وسیله خشونت یا تهدید به خشونت ، سوء استفاده از اقتدار یا موقعیت مسلط ، اسارت دام ، فریب یا دیگر اشکال تحمیل .» پروتکل پیش گیری ، سرکوب و مجازات قاچاق اشخاص به ویژه زنان و کودکان ، مصوب ۲۰۰۰ در ماده سوم قاچاق زنان را این گونه تعریف کرده است :

 

در استخدام ، انتقال حمل و نقل و پناه دادن یا دریافت اشخاص به وسیله تهدید یا بکارگیری زور ، یا دیگر اشکال تحمیل ، آدم ربایی ، تقلب ، فریب ، سوء استفاده از قدرت و موقعیت آسیب پذیری یا دادن یا دریافت پرداخت ها منافع جهت کسب رضایت فردی که بر شخص دیگری کنترل دارد به منظور بهره کشی روسپی گری دیگران ، یا دیگر اشکال بهره کشی جنسی ، کار یا خدمات اجباری بردگی یا رویه های مشابه بردگی ، بیکاری یا برداشتن اندام های بدن را در بر می گیرد .» در واقع می توان گفت قاچاق زنان یعنی حرکت و عبور دادن غیر قانونی زنان و دختران با توسل به زور حیله وعده وعید دروغین و انتقال از مرزهای ملی یک کشور به مرزهای فراملی با مقاصد جنسی یا غیر جنسی که این عمل معمولا بیش تر در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم به وقوع می پیوندد.

 

 

 

گفتار دوم : قاچاق زنان به مقصد فحشاء

 

بعد از قاچاق مواد و اسلحه به نظر می رسد مسأله قاچاق زنان به نحو گسترده ای در سطح جهان در حال افزایش است بسیاری از تحلیل گران در این زمینه معتقدند پدیده خرید و فروش زنان ریشه در برده داری قدیم دارد برده داری در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ملغی شده است اگر چه برده داری به مفهوم سنتی خود ظاهرا از بین رفته ولی قاچاق خرید و فروش انسان من جمله زنان در عصر حاضر نوعی برده داری محسوب می شود . به همین دلیل تحلیل گران از قاچاق زنان به عنوان بردگی نوین یاد می کنند . بعد از فروپاشی کمونیسم تجارت زنان و دختران از کشورهای اروپای شرقی و مرکز جمهوری استقلال یافته شوروی سابق افزایش چشم گیری داشته است . بخش اعظم قاچاق زنان در کشورهای آسیایی آمریکای جنوبی و کشورهای آفریقایی صورت می پذیرد .

 

مسیرهای اصلی قاچاق زنان در دنیا به شرح زیر است :

 

۱ـ اروپای شرقی و آسیای میانه به اروپای غربی و با حمایت برخی مقامات و مافیای روسیه

 

۲ـ از آفریقا ، خاور میانه بعضا اروپای شرقی به اروپای غربی ، آمریکا (با سازماندهی اسرائیل)

 

۳ـ از مناطق مختلف آسیای جنوب شرقی به تایلند و ژاپن

 

۴ـ از آمریکای مرکزی و لاتین به ایالات متحده

 

سود کلان ناشی از قاچاق زنان و خطر کم دستگیری شدن به خاطر ماهیت غیر قانونی و مخفیانه این عمل ، باعث افزایش این پدیده در سطح جهان شده است اگر چه آمارهای منتشره هیچ گاه آمار دقیق و مطمئنی نیستند ولی همین آمارهای موجود حاکی از معضل جهانی بودن قاچاق زنان و دختران است . قاچاق زنان فقط به قصد بهره کشی جنسی صورت نمی گیرد ، بلکه اهداف دیگری نیز می تواند داشته باشد از قبیل کار اجباری ازدواج دروغین ، پیش خدمتی ، برداشتن اعضاء کار در کلوپ های رقص برهنه ، فرزند خواندگی دروغین و…

 

در سالانه حدود دو میلیون دختر بین ۵ تا ۱۵ ساله به کارهای ناشایست و فساد اخلاقی سوق داده می شوند پنج هزار زن و دختر قربانی تعصب می شوند .

 

فقدان شرایط برابر و مناسب ، بسیاری از زنان را وسوسه می کند تا در خارج از کشور خود به روسپی گری بپردازند و بعد از به دست آوردن پول هنگفتی به کشور خود باز گردند . اما دریغ از آنجا که اکثر مواقع مدارک اقامتی آنها توسط قاچاقچیان گرفته می شود و برای پرداختن بدهی به قاچاقچیان مجبور شوند روسپی گری خود را ادامه دهند و دیگر فرصت بازگشتن نخواهند داشت .

 

 

 

 گفتار سوم : پیدایش بردگی

 

انسان های اولیه در سایه جنگل های انبوه زندگی می کردند ، و از برگ درختان ، تخم پرندگان و گوشت حیوانات که شکار می کردند رفع گرسنگی می کردند . در تابستان در معرض اشعه سوزان خورشید بودن و در زمستان به غارها پناه می بردند چون مسکن و پناهگاه مناسبی برای آنها وجود نداشت گاه از شدت سرما می مردند . از هر سو حیوانات درنده آنها را احاطه کرده بودند و به خوبی می دانستند یا می بایست آنها را از بین ببرند یا خودشان طعمه آنها شوند . به علت ادراک این نیازمندی ها از دامنه کوه ها غارها و به جلگه های حاصل خیز روی آوردند و با فراگرفتن زراعت و دام پروری ، ساختن مسکن ، استفاده از آتش و پیدایش آهن متمدن گردیدند در این دوران چون افراد برابر بودن و محصولات و غذا فراوان بود و وسایل تولید مربوط به همگان بود ، زندگی طبقاتی به وجود نیامده بود و دولت و حکومتی هم وجود نداشت و رئیس خانواده که از همه مسن تر بود سروری آن دسته را داشت و برخوردها و منازعات کوچک را حل و فصل می نمود . اقوام دیگری وجود داشتند هنوز به حالت توحش زندگی می کردند و چون پابند حقوق دیگران نبودند و به منظور به تصرف درآوردن اموال و رفع نیاز خود دست به پیکارهای خونین می زدند می گشتند و کشته می شدند و عده ای را هم اسیر می کردند و چون محصول کار افراد فقط به اندازه نیاز آنها بود افراد و اسیران اضافه را که در دست آنها اسیر بودند می کشتند و یا می سوزاندند .

 

به محض اینکه انسان ها دریافتند که به کمک دیگران احتیاج دارند و برای یک فرد ذخیره کردن آذوقه دو نفر بهتر است مالکیت خصوصی و زندگی طبقاتی به وجود آمد و مساوات از بین رفت و جلگه های بکر به دشت های وسیع و سرسبز مبدل گشت که می بایست افراد زیادی بر روی این زمین ها کار کنند که ثمرات آن عاید مالک شود رفته رفته دامنه مالکیت خصوصی وسعت یافت ، طبقات اعیان و اشراف به وجود آمدند و از همین تاریخ نیز بردگی به وجود آمده زیرا طبقات ممتاز قادر نبودند به تنهایی از عهده زراعت و دامداری و کارهای بزرگ برآیند و چون تن پروری را پیشه خود ساختند و به عیش و نوش مداوم مشغول شدند . لازم بود که کسان دیگری را به کارهای سخت گماشته و به این فکر افتادند که به جای کشتن اسیران جنگی یا سوزاندن آنها از وجودشان برای این گونه کارها استفاده کنند .

 

یک روز کسانی که در جنگ فاتح می شدند ، دریافتند که اسیر سودمند ، اسیری است که توانا و زورمند به دست آید و از همان موقع گشتن و آدم خوای کاهش یافت و برده کردن اسیران شایع شد ، آن روز که انسان از کشتن و نوشیدن خون دشمن خود چشم پوشید و بنده ساختن او قناعت کرد ، از لحاظ اخلاقی پیشرفت قابل ملاحظه ای کرد و امروزه مشاهده می شد که ملت پیروز به جای از بین بردن کشور مغلوب غرامت جنگی دریافت می دارد و رفته رفته دامنه برده گیری وسعت یافت و غیر از اسیران جنگی کسانی که نمی توانستند وام خود را بپردازند و همچنین جنایت کاران را که در سیاه چالها زندانی بودند ، در شمار غلامان درآوردند و برای گرفتن برده بیشتر ، یورش و هجوم به قاره سیاه آغاز شد . به این ترتیب بردگی که از جنگ به وجود آمده بود ، خود عامل و موجب پیدایش جنگ های شدید گردید .

 

دورانت در کتاب «تاریخ تمدن» خود می نویسد : «شاید در نتیجه قرن ها بردگی است که ۸ نسل ما سنن زنجیری را کسب کرده و قابلیت کار کردن را به دست آورده است ؛ زیرا هیچ کس حاضر نیست از روی رضای خاطر عمل دشواری را انجام دهد ، مگر آنکه ترس آن را داشته باشد که به علت عدم انجام کار مزبور دچار مجازات بدنی و یا زیان اقتصادی یا اجتماعی شود …»

 

بررسی ها نشان می دهد که کلیه کشورها که حال به این پایه از ترقی و تمدن رسیده اند ، بدون استثنا از مرحله تاریخی بردگی عبور کرده اند و دوران برده داری هزاران سال طول کشیده است و هنوز هم آثار بردگی در میان برخی از اقوام و قبایل دیده می شود بخصوص در کشورهای نیم کره باختری ، داشمندان علوم اجتماعی پیدایش بردگی را تحت عواملی چند می داند که از جمله جنگ ، زندگی کشاورزی و تجمع ثروت نزد گروهی و فقر گروه دیگری را می توان نام برد .

 

. ولیدی ، محمد صالح ، حقوق کیفری اقتصادی ، نشر میزان ، سال ۱۳۸۶ ص ۱۵۲ . [۱]

 

. راستین ، منصور ، از بردگی تا آزادی ، کتابخانه ابن سینا ، تهران ، ۱۳۴۵ ، چاپ اول ، ص۲۱۷ . [۲]

 

 

 

. ویل دورانت ، تاریخ تمدن ، ترجمه احمد آرام ، انتشارات علمی و فرهنگی تهران ، سال ۷۲ ، ص۱۸۶٫[۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:13:00 ق.ظ ]




علل رواج پدیده قاچاق زنان در سه بخش می توان بررسی نمود :

 

۱ـ علل فرهنگی

 

۲ـ علل اقتصادی

 

۳ـ علل حقوقی

 

   ۱) علل فرهنگی

 

۱ـ۱) تغییر ارزش

 

برخی از صاحب نظران ، فقر و بیکاری را عامل گرایش قاچاقچیان به این شغل کثیف می دانند ! اما ذکر این نکته ضروری است که فقر تنهایی باعث انجام جرم نمی شود . فقر زمانی تاثیر گذار است که به موازات آن ، گفتار یا آرزوهای بلند پروازانه ارائه شود ؛ در آن صورت فقر غیر قابل تحمل می گردد و ثروتمندی ، ارزش محسوب می گردد.

 

۲ـ۱) ضعف اعتقادات دینی

 

از آنجا که شغل قاچاقچیان انسان یک شغل غیر قانونی و یک فعل حرام است مستلزم ارتکاب محرمات بی شمار می باشند ، لذا هر گونه یک مؤمن واقعی اقدام به گزینش چنین شغلی نخواهد کرد . یکی از عواملی که باعث می شود انسان از گناه و معاصی دور بماند . اعتقادی است که انسان به خدا در روز جزا دارد . و چون مؤمن اعتقاد راسخ دارد به اینکه جزای اعمال خود را در قیامت خواهد دید و از این رو شخص که اعتقاد ضعیف دستی دارد سریع تر و راحت تر به ورطه هلاکت سقوط می کند و به انواع بزهکاری روی می آورد.

 

 

 

۳ـ۱) عدم تناسب بین نقش ها و پاداش ها

 

یکی از علل گرایش قاچاقچی به شغل قاچاق انسان ، عدم تناسب پاداش هایی است که دریافت می کند به طوری که یک قاچاقچی هنگامی که درآمد بسیار بالایی است . قانون هم متعرض او نمی شود به طور مسلم به سوی شغل های کاذب و قاچاق انسان روی می آورد .

 

   ۲ـ علل اقتصادی

 

  ۲ـ۱) سود کلان ناشی از قاچاق

 

سود کلانی که از راه قاچاق انسان ، به ویژه زنان و دختران عاید دلالان و قاچاقچیان انسان می شود شوق این افراد به ادامه شغل کثیف خود می گردد . و طمع آنها را برای دست یابی به ثروت بیش تر بر می انگیزد و به طوری که می توان گفت مهم ترین علت و رشد قاچاق است .

 

خبر گذاری اسویشتد پرس به نقل از کمیاد عالی پناهندگان سازمان امنیت و همکاری اروپا اعلام کرده است که در ده سال گذشته ۰۰۰/۱۰۰ زن جوان اسپانیایی به منظور فحشاء به اروپای غربی فرستاد ه شده اند و در رومانی که نقطه عطف این قاچاق محسوب می شود زنان قربانی بین ۵۰ تا ۲۰۰ یورو فروخته می شوند !

 

۲ـ۲) عدم وجود فرصت های شغلی مناسب برای قاچاقچیان و قربانیان

 

نبود فرصت های شغلی مناسب و برابر برای افراد باعث می شود که به شغل کاذب و نامشروعی همچون قاچاق انسان مشغول گردند از طرفی نبود همین شرایط برای زنان و دختران جوان که آرزوی کسب درآمد مشروع و شغل مناسب دارند آنها را به مهاجرت های غیر قانونی و در نهایت گرفتار شدن در چنگال قاچاقچیان انسان می کشاند.

 

 

 

 

 

 

 

   ۳) علل حقوقی

 

   ۳ـ۱) کم خطر بودن

 

شناسایی افراد قاچاقچی و ارائه شهادت علیه آنان بسیار دشوار می باشد زیرا قربانیان قاچاق گاه به خاطر ترس از انتقام قاچاقچی و گاه به خاطر ترس از آبرو حاضر به حضور در دادگاه و ارائه مخفیانه و زیرزمینی ظاهرا قانونی انجام می شود  احتمال دستگیری مجرمان بسیار کمتر از دیگر جرائم است .

 

   ۲ـ۳) وجود خلاء های قانونی و سوء استفاده از آنها

 

از آنجا که در قوانین بسیاری از کشورها مخصوصا کشورهای جهان سوم ، قانون مشخص و مدونی در این رابطه وجود ندارد لذا قاچاقچیان با سوء استفاده از خلاءهای قانونی موجود و بدون نگرانی از احتمال دستگیر شدن به تجارت پرسود خود (قاچاق انسان) ادامه می دهند . از طرفی چون در زمان تدوین قوانین ، به طور کامل نمی توان تمامی فروض یک جرم را پیش بینی نمود و همچنین به دلیل وجود عناوین مختلف مجرمان دیگر قاچاقچیان به راحتی از محکومیت به جرم قاچاق می گریزند .

 

 

 

گفتار پنجم : آثار پیامدهای قاچاق انسان

 

   ۱)مخدوش شدن شأن و کرامت انسانی

 

احترام به شأن و کرامت انسانی ایجاب می کند که هیچ کس حق نداشته باشد به خاطر رسیدن به امیال و اهداف خود آن را به خطر اندازد . قاچاق انسان که قربانیان را برای بهره کشی جنسی و اقتصادی به کار می گیرند و در روسپی خانه ها مجبور به خود فروشی می کنند ، هر چند با رضایت خود قربانی باشد ، با این رفتار خود به بشریت و این افراد توهین نموده و شخصیت آنان را متزلزل و مخدوش می کنند .

 

   ۲) ابتلا به بیماری های مختلف جسمی و جنسی

 

زنانی که وارد روسپی گری می شوند ، تاثیر بسیاری در انتقال ویروس ایدز (HIV) دارند . طبق مطالعات انجام شده زنانی که در مراکز فساد فعالیت می کنند به احتمال بسیار در ۶ ماه اول فعالیت خود به ویروس ایدز مبتلا می شوند . این امر در مورد زنان قربانی قاچاق ، به مراتب شدیدتر است . زیرا اکثر این زنان به اجبار به روسپی گری کشیده می شوند و در مورد تماس خود با افراد و از خود اختیاری ندارند .

 

از دیگر آثار و پیامدهای قاچاق انسان به ویژه زنان و کودکان در معرض انواع و اقسام رفتارهای جنسی و جسمی به صورت بهره کشانه قرار می گیرند ، از این قرارند ، نظیر همجنس بازی ، روابط غیر طبیعی ، سوء استفاده جهت تبلیغات ، عکس و دیگر اشکال مختلف برای استفاده در سالن های دانسیک و رقص مورد استفاده قرار می گیرند .

 

   ۳ـ تنزیل مقام و ارزش وجودی زنان

 

زنانی که در دام قاچاقچیان گرفتار می شوند ارزش و شخصیت انسانی خود را از دست می دهند زیرا به مانند کالایی هستند که توسط اربابان خود را از این روسپی خانه به روسپی خانه دیگر خرید و فروش می شوند و در این زمینه هیچ گونه استقلالی از خود ندارند .

 

   ۴) فروپاشی نهاد خانواده ها

 

آثار ناگوار و دلخراشی دیگر قاچاق زنان و دختران جوان ، فروپاشی نهاد خانواده است زیرا در صورت بازگشت قربانی به درون خانواده او با مشکلات فراوانی مواجه خواهد شد و از این رو آنان روی بازگشت ندارند . از لحاظ جسمی ، جنسی و روحی و روانی خانواده قربانی نیز از مشکلات بعدی در امان نیستند و همیشه سر گشتگی به این خانواده ها سایه می افکند و نمی توان به زندگی عادی خود در میان اقوام ، محله و وطن خود ادامه دهند .

 

 

 

گفتار ششم : طرق ارتکاب جرم قاچاق

 

قاچاق انسان یکی از معضلاتی است که هموراه جوامع ملی و بین المللی را به چاره جویی وا داشته و از چنان شدتی برخوردار است که لازم است کشورهای جوامع در سطح ملی و بین المللی راهکارهایی را جهت مبارزه با این پدیده اتخاذ نمایند طرق اغفال قربانیان قاچاقچیان متعدد است برخی از این طرق عبارتند از:

 

۱ـ وعده فرزند خواندگی و حمایت از دختران فراری

 

۲ـ وعده دستیابی به شغل پردرآمد و مناسب در کشورها

 

۳ـ وعده ازدواج با ایجاد ارتباط عاطفی و طرح دوستی

 

۴ـ توسل به قوای زور و تجاوز

 

۵ـ اغفال از طریق شبکه های اینترنتی

 

۶ـ تصویربرداری و جمع آوری مدارک و در نهایت تهدید و توسل به آبرو ریزی و پخش عکس .

 

. روزنامه عدالت ، ۲۳/۱۰/۸۱٫ [۱]

 

[۲]. ملا علی ، آرش ، برده داری نوین ، تاریخچه ای از برده داری سنتی و بررسی معضل جهانی قاچاق زنان و کودکان در هزاره سوم میلادی سال ۱۳۸۶ ، انتشارات نزهت ، چاپ اول ، ص ۹۰٫

. برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به رمضان نرکسی ، رضا ، قاچاق زنان در فقدان بایدها و نبایدها  ، کتاب زنان ، سال پنجم ، شماره ۱۹ ، بهار  ۱۳۸۲

 

[۴] . The report associated press ,February 20010

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:13:00 ق.ظ ]




  ۲ـ۲) قرار داد بین المللی ۱۹۳۳ (قرار داد بین المللی راجع به جلوگیری از معامله نسوان کبیره)

 

این سند بین الملللی در ۱۱ اکتبر سال ۱۹۳۳ توسط دولت های غیر عضو زیر نظر جامعه ملل به تصویب رسید .

 

مقدمه این سند می گوید :

 

«دول متعاهد نظر به این که مایلند جلوگیری از معامله نسوان و کودکان رابه طور کامل تر تامین نمایند ، و با استحضار از کیفیات مذکوره در راپرت کمیته معامله نسوان و اطفال به شورای جامعه ملل راجع به کارهای دوازدهمین جلسه خود ، و با تصمیم به این که مقاوله نامه مورخه ۱۸ مه ۱۹۰۴ و قرار دادهای ۴ مه ۱۹۱۰ و ۳۰ سپتامبر ۱۹۲۱ راجع به جلوگیری از معامله نسوان وکودکان را به وسیله قرار داد جدیدی تکمیل نمایند ، اختیار دارند خودر را برای مقصود تعیین نمودند.»

 

این ماده در واقع تایید مفاد سه سند قبل است (۱۹۰۴ و ۱۹۱۰ و ۱۹۲۱) اما فرق مهم این ماده این است که مفادآن حتی شامل کشورها تحت الحمایه و مستمره دولت های عضو نیز می شوند اما ماده ۱۰ به نوعی این موضوع را نفی می کند به طوری که دولت های متعهد به هیچ عنوان ملزم نیست و از وقوع جرم قاچاق زنان در سرزمین های مستمره خود جلوگیری کنند . متاسفانه این ماده نیز به جای همکاری های بین المللی به قوانین داخلی کشورها تیکه می کند .

 

ماده دو این قرار داد می گوید :

 

«دول متعاهد که قوانینشان فعلا برای جلوگیری از جرم های مندرجه در ماده فوق (ماده ۱) کافی نمی باشد متعهد می شوند تدابیر لازمه اتخاذ نمایند تا جرم های مذکوره نسبت به درجه اهمیتی که دارند مجازات گردند .»

 

متاسفانه این سند به خاطر نبودن یک ضمانت اجرای بین المللی اجرا نشده و با وقوع جنگ جهانی دوم ۶ سال بعد از تصویب این سند جایی برای همکاری دولت ها که در سراسر جهان با هم می جنگیدند وجود نداشت .

 

۳ـ۲) کنوانسیون سرکوب قاچاق اشخاص و بهره کشی از روسپی گری دیگران

 

بعد از جنگ جهانی دوم و عدم پایبندی دولت های متعاهد به اسناد بین المللی مصوب در مورد قاچاق زنان سازمان ملل متحد برای اعتبار بخشیدن دوباره به قرا دادهای ۱۹۰۴ و ۱۹۱۰ ، پروتکل اصلاحی سال ۱۹۴۹ را به تصویب رساند . البته صعف این پروتکل این است که مفاد قرار داد ۱۹۲۱ و ۱۹۳۳ در آن نیامده در صورتی که این دو سند کامل تر از دو سند قبلی می باشند . در این پروتکل مقرر گردید.

 

«ماده ۱ـ دول عضو این پروتکل متعهد می گردند که بین خود هر یک نسبت به اسنادی که به آنها ملحق شده اند و طبق مقررات پروتکل حاضر اثر کامل قضایی نسبت به اصلاحات مربوطه به اسناد مذبور که در سند می باشد ، ترتیب داشته ، آنها را معتبر قرار داده و اجرای آن را تامین نمایند .»

 

   ۴ـ۲) کنوانسیون ۱۹۴۹

 

این کنوانسیون در ۳ دسامبر ۱۹۴۹ به تصویب رسید . در مقدمه این کنوانسیون آمده است روسپی گری به همراه شرارت ، یعنی قاچاق انسان به منظور فحشاء با کرامت و ارزش انسانی ناسازکار است و آسایش جامعه را به خطر می اندازد . این کنوانسیون برخلاف بسیاری از کنوانسیون های دیگر سازمان ملل متحد هیچ تعریفی از روسپی گری و قاجاق انسان که عناصر کلیدی هستند به دست نمی دهد بنابراین راه برای تغییر های متفاوت و متعارض بین دولت ها باز شد

 

حسینقلی حسینی نژاد معتقد است : «شاید نیازی بدین تعریف روسپی گری نبوده است باید یادآور شد که فحشاء در عهد نامه بدون تفاوت ناظر به فحشاء زنان و مردان است ، بدون آنکه متن عهد نامه این امر را ترویج کند . این امر از عنوان خود عهد نامه که «معامله افراد و انسانی» با مقایسه با عنوان عهد نامه های دیگری مانند «معامله زنان» یا «معامله زنان و کودکان» به دست می آید و همچنین این امر از آنجا نیز فهمیده می شود که در متن همیشه سخن از افرادی است که به فحشاء تن در می دهند و در مورد آیین نامه مهاجرت از معامله افراد یکی از دو جنس به منظور فحشاء سخن به میان می آید .»

 

ماده یک کنوانسیون می گوید:

 

«طرف های کنوانسیون کنونی توافق می کنند تا هر شخصی را مجازات کنند که برای برآوردن شهوت دیگری.»

 

۱ـ شخص دیگری را حتی با رضایت خودش اغوا می کند . واسطه گری می کند یا فریب می دهد .

 

۲ـ از روسپی گری دیگری حتی با رضایت آن شخص بهره کشی می کند .

 

همچنین در ماده دو این کنوانسیون آمده است :

 

«طرف های کنوانسیون بیش ار این توافق می کنند هر شخص را مجازات کنند که :

 

یک روسپی گری خانه را نگه داری یا اداره می کند یا آگاهانه در تامین مالی آن مشارکت می ورزند ، آگاهانه ساختمان یا مکان دیگری یا بخشی از آن را به منظور روسپی گری دیگران اجاره یا کرایه می کند.»

 

این دو ماده باعث شد که بسیاری از کشورها از جمله ایران از امضاء این کنوانسیون خودداری کنند و این کنوانسیون خیلی زود کارایی خود را از دست داد.

 

زیرا در بسیاری از کشورها از جمله ایران روسپی گری و روسپی خانه رواج داشت و حتی در برخی از کشورها قانونی اعلام شده بود و یا حداقل علی رغم غیر قانونی بودن دولت ها علیه آنها دست به اقداماتی نمی زدند .

 

ازمفاد یک و دو و مواد بعدی این کنوانسیون به ویژه ماده ۷ که ارائه تسهیلات آموزشی و اجتماعی قربانیان را مد نظر قرار داده است نشان می دهد که کنوانسیون سعی در منع همه نوع روسپی گری دارد حتی بدون شرارت و واسطه باز هم موجب از بین رفتن حرمت انسانی است .

 

«{مفاد کنوانسیون } نشان می دهد که رفتار مذکور در عهد نامه فاحشگی نیست . بلکه معامله است و مؤید این امر نیز آن است که اجیر کردن فاحشه باید برای ارضاء شهوت دیگری باشد . واداشتن به فاحشگی اگر برای ارضاء شهوت عامل باشد در مقررات عهد نامه مانند خود فاحشگی نیز پیش بینی نشده است . عهد نامه که قصد دارد معامله شرم آور را ممنوع کند نه نوعی بردگی راه رضای فاحشه را بی اعتبار می داند ، به همین علت ذکری از سن فاحشه به میان نیامده است و رضاء و صغر هم در اینجا به سن بستگی دارد .»

 

در ماده ۳و۴ شروع به جرم و تلاش برای ارتکاب هر یک از جرائم مذکوره در ماده ۱و۲ جرم شناخته شده مرتکبان باید مجازات گردند . اما چون حداقل مجازات و چگونگی این مجازات به خود دولت ها واگذار شده بود ، خیلی از موارد دولت ها به جریمه نقدی کفایت می کردند . این کنوانسیون حق داد خواهی را برای قربانی این چنین پیش بینی می کند .

 

«در مواردی که اشخاص آسیب دیده بر اساس حقوقی داخلی مستحق این هستند که طرف دادرسی در خصوص هر یک از جرائم مورد اشاره در کنوانسیون قرار گیرند ، بیگانگان نیز بر اساس همان شروط همانند اتباع مستحق آن خواهند بود.»

 

ماده ۶ کنوانسیون می گوید «هر طرف این کنوانسیون موافقت می کند تا به همه تدابیر ضروری برای لغو یا فسخ هر قانون ، مقررات یا مفاد اجرایی موجود دست زند که بر طبق آنها اشخاص مشغول یا مظنون به روسپی گری یا بر خورداری از مدرکی ویژه یا تابع ثبت نام ویژه یا هر گونه الزامات استثنایی برای نظارت یا اطلاع دهی می باشد.»

 

طبیعتا گنجاندن ماده ۶ در کنوانسیون که بر طبق مواد ۱و۲ ، هدف آن سرکوب و مجازات بهره کشان از روسپی گری بود کاملا تطابق داشت ، اما برخی از دولت ها آن را فراتر از اختیارات و توان یک معاهده بین المللی تلقی می کردند.

 

در ماده ۷ این کنوانسیون دولت ها متعهد شدند که احکام محکومیت پیشین در مورد مرتکبان را به رسمیت بشناسند . این توافق برای این بود که برخی از دولت ها در قوانین داخلی خود ، احکام دادگاه های خارجی را به رسمیت نمی شناختند .

 

ماده ۸ این کنوانسیون به استرداد مجرمین اشاره دارد و دولت های متعهد را ملزم به اجرای مفاد استرداد می کند حتی اگر هیچ قرار داد استردادی بین آنها وجود نداشته باشد .

 

ماده ۸ «جرائم موارد اشاره مواد ۱و۲ این کنوانسیون در هر معاهده استردادی که میان هر یک از طرف های این کنوانسیون که استرداد را به وجود یک معاهده مشروط نمی سازند ، از این پس جرائم مورد اشاره در موارد ۱و۲ این کنوانسیون را به عنوان مواردی جهت استرداد میان خودشان به رسمیت خواهند شناخت.»

 

مواد بعدی تا ماده ۱۳ تقریبا آیین دادرسی را در مورد مجازات ، نحوه استرداد و… را در بر می گیرد .

 

طبق ماده ۱۲ دوباره اختیار تعیین و چگونگی مجازات در اختیار دولت ها قرار می گیرد .

 

ماده ۱۴و ۱۵ نیز بر ضرورت ایجاد و یا حفظ اداراتی که وظیفه هماهنگ کننده در مورد قاچاق زنان را در کشورهای متعهد دارند ، تاکید می کنند .

 

ماده ۱۷ این کنوانسیون می گوید :

 

«طرف های این کنوانسیون متعهد می کنند در خصوص مهاجرت به داخل و خارج تدابیر لازم را اتخاذ یا حقظ کنند تا بر حسب تعهداتشان بر طبق این کنوانسیون ، قاچاق اشخاص هر دو جنس را برای منظور روسپی گری کنترل کنند به ویژه تعهد می کنند :

 

تا مقررات لازم را برای حفاظت از مهاجران به داخل یا خارج و به ویژه زنان و کودکان در محل مقصد ، عزیمت و در مسیر راه وضع کنند .

 

تبلیغات مناسب را جهت هشدار به عامه در خصوص خطرات قاچاق مورد اشاره در بالا ترتیب بدهند تدابیر مقتضی را برای تضمین نظارت بر ایستگاه های راه آهن ، فرودگاه ها ، بندرها و مسیر راه و دیگر اماکن عمومی جهت پیش گیری از قاچاق بین المللی اشخاص به منظور روسپی گری اتخاذ نمایند .

 

تدابیر مقتضی را اتخاذ نمایند تا مقامات مقتضی از ورود اشخاصی که درباره ی این امر به نظر می رسد رؤسا ، شریکان جرم یا قربانیان این قاچاق باشند ، مطلع گردند.»

 

همان طور که ملاحظه می شود در این جا فقط به ضرورت پیش کیری تاکید شده و تدوین کنندگان مجازاتی را برای مجرمان در نظر نگرفته اند . از طرفی فقط قاچاق انسان به قصد فحشاء جرم محسوب شده و قاچاق انسان به قصد کار اجباری ، برداشتن اعضا ، ازدواج اجباری و … جرم نخواهد بود .

 

ماده ۱۸ این کنوانسیون مقرر می دارد :

 

«طرف های این کنوانسیون تعهد می کنند تا مطابق با شروط وضع شده بر اساس حقوقی داخلی ، اعلامیه هایی را از بیگانگانی که روسپی هستند ، اتخاذ نمایند تا هویت و موقعیت مدنی آنان را اثبات و کشف کنند که چه کسی آنها را به ترک دولت خودشان واداشته است . اطلاعات به دست آمده با توجه باز گرداندن نهایی آنان به میهن و مقامات دولت مبدأ اشخاص یاد شده ارائه خواهند داد.»

 

در این جا اخذ این اطلاعات در مورد قاچاقچیان صرفا به منظور شناسایی قاچاقچیان است نه مجازات آنها . چون هیچ مجازاتی برای مرتکبان قاچاق پیش بینی نشده است .

 

ماده ۱۹ مقرر می دارد :

«طرف های این کنوانسیون ، مطابق با شروط مقرر بر اساس حقوقی داخلی و بدون وارد آمدن خللی به پیگرد یا دعوی دیگری به خاطر تخلفات بر طبق آن و تا حد ممکن ، تعهد می کنند :

 

با تعلیق تکمیل ترتیبات برای باز گرداندن قربانیان بینوای قاچاق بین المللی اشخاص به میهن به منظور پیگرد ، تدارکات مناسب را برای مراقبت و حفاظت موقت ارائه نمایند .

 

اشخاص مورد اشاره در ماده ۱۸ را که مایل به بازگشت به میهن هستند یا اشخاص دارای اقتدار بر آنها این گونه ادعا می کنند یا اخراج آنها بر طبق قانون دستور داده شده است ، به میهن باز گردانند . باز گرداندن به میهن تنها پس از دست یابی به توافق با دولت مقصد در خصوص هویت و تابعیت و نیز مکان و تاریخ ورود در مرز صورت خواهد گرفت . هر طرف این کنوانسیون عبور این اشخاص از سرزمین خودش را تسهیل خواهد کرد.»

 

در جایی که اشخاص مورد اشاره در بند پیش بینی نمی توانند خودشان هزینه بازگشت به میهن را بپردازند و همسر ، بستگان یا قیمی ندارند که برای آنها پرداخت کند ، هزینه بازگرداندن به میهن تا نزدیکترین مرز یا بند عزیمت یا فرودگاه در جهت دولت مبدأ می باشد»

 

این ماده در جهت حمایت و حفاظت از قربانیان قاچاق تدوین شده که نقطه مثبتی است مخصوصا در صورتی که قاچاق شده قربانی شخص قربانی حمایت گری برای پرداخت هزینه به میهن خود نداشته باشد اما این ماده تکلیف قربانیان که تمایلی به بازگشت ندارند را معین نکرده است .

 

ماده ۲۰ دولت های متعاهد خواسته است «در صورتی که تا کنون به این کار دست نزده اند ، به تدابیر لازم برای نظارت بر آژانس های کاریابی دست زدند تا مانع از قرار گرفتن اشخاص جویای کار به ویژه زنان و کودکان در معرض خطر روسپی گری شوند.»

 

این ماده به نوعی سعی در پیش گیری از قاچاق زنان دارد به این طریق که با نظارت بر آژانس های کاریابی زمینه جلوگیری از پدیده قاچاق را فراهم سازد البته بر آژانس های کاریابی و مهاجرت را به قوانین کشورها واگذار نموده است .

 

ماده ۲۱ مقرر می دارد :

 

«طرف های این کنوانسیون قوانین و مقرراتی را که دولت خودشان اعلام داشته اند به دبیر کل سازمان ملل متحد اعلام خواهند داشت و از این پس هر گونه قوانین و مقرات مربوط به موضوعات این کنوانسیون و نیز همه تدابیر اتخاذ گشته به وسیله آنها در مورد اعمال این کنوانسیون را می توان اعلام کرد . دبیر کل اطلاعاتی را که دریافت می دارد ، به صورت ادواری منتشر می سازد و آنها را به همه اعضاء ملل متحد و دولت های غیر عضو که این کنوانسیون مطابق با ماده ۲۳ رسما به آنها اطلاع داده شده است ، خواهد فرستاد.» در واقع این ماده دولت ها را تشویق می کند تا برای نمونه جلوه کردن در زمینه مبارزه با قاچاق زنان تلاش کنند و اقدامات لازمه را برای از بین بردن و یا لااقل کاهش این جرم انجام دهند .

 

ماده ۲۲ حل اختلافات در تفسیر این کنوانسیون را به دیوان بین المللی دادگستری واگذار نموده و این نکته مثبتی است که یک مرجع فراملی برای حل اختلافات در تفسیر این کنوانسیون وجود دارد و نظر آن برای دولت های متعاهد لازم در اتباع است.

 

ماده ۲۵ امکان فسخ را برای دولت های متعهد پس از ۵ سال از اجرای کنوانسیون پیش بینی کرده است.

 

در ماده ۲۸ مقرر گردیده که اگر دولت های متعاهد به چهار قرار داد (۱۹۰۴و۱۹۱۰و۱۹۲۱و۱۹۳۳) به این کنوانسیون بپیوندند آن اسناد فسخ خواهند شد . در مجموع از مفاد این کنوانسیون چنین بر می آید که اگر قوانین داخلی کشورهای متعاهد مقرات سخت تری را برای جرم قاچاق انسان و به ویژه زنان در نظر گرفته باشد آن قرار داد باقی خواهد ماند چون هدف این کنوانسیون جلوگیری از این پدیده است .

 

 

 

 

 

.اشتری ، همان ، ص۸۲٫[۱]

 

. قوانین و مقررات مربوط به زنان در ایران ، دفتر امور نهاد ریاست جمهوری ، سال ۱۳۷۲، ص ۲۱٫ [۲]

 

.حسینی نژاد ، حسینقلی ، حقوق کیفری بین المللی ، تهران ، نشر میزان ، سال ۱۳۷۳ ، ص ۲۵۶٫ [۳]

 

. نقل از اشتری ، همان ، ص ۹۷ . [۴]

 

. نقل از اشتری ، همان ، ص ۱۰۰ . [۵]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:12:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم