کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



اطلاق ماده ­۱۴۳ مسئولیت کیفری انواع اشخاص حقوقی، هم اشخاص حقوقی حقوق عمومی و هم اشخاص حقوقی حقوق خصوصی را شامل می­شود. ولی با توجه به تبصره­ی ماده ۲۰  که، بیان می­دارد: « مجازات موضوع این ماده، در مورد اشخاص حقوقی دولتی و یا عمومی غیردولتی در مواردی که اعمال حاکمیت می‌کنند، اعمال نمی­ شود ». دو نوع از اشخاص حقوقی از شمول ماده­ ۲۰ که شامل مجازات­های قابل انتساب به اشخاص حقوقی است، مستثنی شده ­اند. یکی، اشخاص حقوقی دولتی و دیگری اشخاص عمومی غیردولتی ولی، در مواردی که، اعمال حاکمیت می­ کنند. اشخاص حقوقی دولتی یا عمومی، گاه اعمال تصدی و گاه اعمال حاکمیتی انجام می­ دهند.در کارکرد حاکمیتی، دولت وظیفه نظارتی و حاکمیتی خویش را اعمال می­ کند. امروزه دوره حاکمیتی دولت سپری شده است و با پیشرفت جوامع، توسعه یافتگی، تقویت بخش خصوصی ،تعاونی و … موجب شده است که، دولت از وظایف سنتی خودداری کرده و به تکالیف حاکمیتی خود که عبارت است از: تأمین منابع، نظارت، سیاستگذاری و مدیریت کلان و … است بپردازد.

 

در کارکرد تصدی­گری کارکرد، دولت وظیفه­ی ارائه­ خدمات و کالاها را مانند اشخاص حقوق خصوصی و چه بسا با هدف سودآوری محدود و جلب منافع به عهده داشته و جنبه­ی تصدی­گری دارد. الزاما دولت تولیدکننده کالا و خدمات نیست و ممکن است بخش خصوصی یا تعاونی آن را تولید نماید یا مانند تولید برق یا کالاهای عمومی مورد نیاز مردم مثل خدمات پست را تولید نماید. هر زمان که، دولت وظایف تصدی­گری را به بخش­های دیگری واگذار نماید، این واگذاری می ­تواند در قالب شرکت­های خصوصی عمل کرده و نیازی به اعمال حاکمیتی نباشد و فقط مؤسسات و شرکت­های دولتی که از بودجه­ی عمومی دولت استفاده می­ کنند نیاز به کنترل توسط دولت دارند.

 

در حقوق ایران تعریف دقیق و روشنی از اعمال حاکمیت و تصدی ارائه نشده است. نخستین قانونی که به این تقسیم بندی اشاره داشته است، قانون دعاوی دولت و افراد مصوب ۱۳۰۷ است که، به صورت ماده واحده تصویب شده است. این ماده واحده با ماده ۱۰ قانون راجع به دعاوی اشخاص و دولت مصوب ۱۳۰۹ لغو گردیده است. در ماده واحده منسوخ عمل حاکمیت تعریف نشد بلکه، عمل تصدی بدین صورت تعریف شده است: « اعمال تصدی اعمالی است که دولت از نقطه نظر حقوق مشابه اعمال افراد انجام می دهند مانند خرید وفروش و امثال آن ».

 

ماده ۸ قانون مدیریت خدمات کشوری امور حاکمیتی آن دسته از اموری تعریف کرده است که، « تحقق آن موجب اقتدار و حاکمیت کشور است و منافع آن بدون محدودیت برای استفاده دیگران نمی­ شود ». در این ماده، اموری از قبیل سیاست گذاری، برنامه ­ریزی و نظارت در بخش­های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، برقراری عدالت و تأمین اجتماعی، قانونگذاری، امور ثبتی، استقرار نظم و امنیت و اداره امور قضائی و حفظ تمامیت ارضی کشور، تنظیم روابط کار و روابط خارجی به عنوان امور حاکمیتی بیان شده است. طبق ماده ۱۱ همین قانون نیز امور اقتصادی به عنوان امور تصدی اعلام شد که، طبق آن دولت متصدی ادراه و بهره ­برداری از اموال جامعه است و مانند اشخاص حقیقی و حقوقی در حقوق خصوصی عمل می­ کند.

 

 

در خصوص مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی دولتی باید گفت،« سازمان یا شرکت دولتی که در مقام اعمال حقوق خصوصی عمل می­ کند، نباید از مجازات معاف باشد. این امر با ضرورت تساوی همه در برابر قانون که در قانون اساسی به آن تصریح شده است، تعارض دارد. در مقررات مشابه برخی از کشورها این ابهام برطرف شده است ».

 

مانند، ماده­ی ۲-۱۲۱ قانون جزائی جدید فرانسه که، ضمن پذیرش مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی، دو استثناء ذکر کرده است:

 

اول، دولت و دوم، مؤسسات عمومی که خدمات عمومی غیر قابل تفویض انجام می­ دهند. در ق.م.ا نیز تبصره ماده­۲۰، عموم ماده ۱۴۳ ق.م.ا را تخصیص می­زند و شخص حقوقی دولتی در صورت اعمال حاکمیت را از مجازات معاف می­داند.

 

 

 

 مبحث دوم: دامنه­ی مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در قانون جرائم رایانه­ای مصوب ۱۳۸۸ و قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲

 

سؤال دیگری که باید پاسخ آن را در این دو قانون جستجو کنیم این است که چه جرائمی قابل ارتکاب توسط اشخاص حقوقی هستند؟ آیا صرفاً جرائم مادی که اثبات آنها مستلزم احراز      سوء­­نیت مرتکب نیست قابل انتساب است؟ و یا اینکه دامنه­ی وسیعتری از جرائم را شامل می­گردد؟ به طور مثال، آیا بر اساس ماده ۱۴۳ ق.م.ا جرمی نظیر قتل همانند رژیم برخی کشورهای دیگر قابل انتساب به شخص حقوقی هست یا خیر؟

 

 

 

گفتار اول: جرائم قابل ارتکاب توسط اشخاص حقوقی

 

در این گفتار به جرائم قابل ارتکاب توسط اشخاص حقوقی در دو قانون مذکور پرداخته می­شود.

 

بند اول: مصادیق جرائم رایانه­ای قابل ارتکاب توسط اشخاص حقوقی

 

قبل از اینکه به انواع جرائم رایانه­ای پرداخته شود، باید مفهوم جرم رایانه­ای توضیح داده شود.

 

پایان نامه ها

 

    1. مفهوم جرم رایانه­ای از نظر پلیس جنایی فدرال آلمان: این سازمان در تعریفی از جرائم رایانه­ای این چنین اعلام داشته است: «جرم رایانه­ای دربرگیرنده همه اوضاع و احوال و کیفیاتی است که، در آن شکل­های پردازش الکترونیک داده‌ها، وسیله ارتکاب و یا هدف یک جرم قرار گرفته است و مبنایی برای نشان دادن این ظن است که، جرمی ارتکاب یافته است ».

 

    1. مفهوم جرم رایانه­ای از نظر کمیته اروپایی مسائل جنایی در شورای اروپا: این کمیته در سال ۱۹۸۹، گزارش کاری بیان کرد که، در آن یکی از متخصصان چنین تعریفی ارائه کرده است: « هر فعل مثبت غیرقانونی که رایانه، ابزار یا موضوع جرم باشد. یعنی به عبارت دیگر هر جرمی که، ابزار یا هدف آن تأثیرگذاری بر عملکرد رایانه باشد ».

 

  1. مفهوم جرم رایانه­ای در قانون ایران :

پلیس فتا جرم رایانه­ای را این گونه تعریف می­ کند: یک تعریف ابتدایی از جرم رایانه ای عبارت است از :

 

« هر جرمی که قانونگذار به صراحت رایانه را به منزله­ی موضوع یا وسیله­ی جرم جزء رکن مادی آن اعلام کرده باشد ». این تعریف دو دسته از جرائم را در بر می­گیرد: نخست، جرائم رایانه­ای محض، یعنی آن دسته از جرائمی که ارتکاب آنها قبل از پیدایش رایانه و اجزای فناوری اطلاعات و ارتباطات امکان­پذیر نبوده­اند. مثل دسترسی غیر مجاز به وب سایت­ها وسامانه­ها از طریق هک و کرک و یا تولید انتشار بدافزارها، ویروس­های رایانه­ای و مواردی از این دست. دوم، جرائم   رایانه­ای سنتی، یعنی آن دسته از جرائم قدیمی که در حال حاضر رایانه و اجزاء فناوری اطلاعات و ارتباطات، به عنوان ابزار ارتکاب آن استفاده شده ­اند و انجام جرم سنتی را تسهیل و اثر آن را توسعه داده­اند. مثل استفاده از رایانه و ابزارهای رایانه­ای در جعل اسناد و اوراق بهادار و موارد دیگری از این دست.

 

در تعریفی موسّع، جرم رایانه­ای « هر جرمی است که قانونگذار به صراحت رایانه را به منزله­ی موضوع یا وسیله­ی جرم جزء رکن مادی آن اعلام کرده باشد یا عملاً رایانه به منزله­ی موضوع یا وسیله ارتکاب جرم در آن نقش داشته باشد ».

 

این تعریف علاوه بر جرائم دسته قبل، آن دسته از جرائم سنتی را نیز که با بهره گرفتن از رایانه و فناوری اطلاعات ارتکاب یابند را، بدون اینکه تغییری در عنصر مادی آنها صورت گرفته باشد، یا قانونگذار رایانه را جزء این عنصر برشمرده باشد، مشمول این عنوان می­داند.

 

به طور خلاصه جرائمی که در این قانون تعیین شده است، شامل موارد ذیل می­گردد:

 

۱- دسترسی غیرمجاز به داده­ ها یا سیستم­های رایانه­های یا مخابراتی که به وسیله تدابیر امنیتی حفاظت شده ­اند.

 

۲- شنود غیرمجاز.

 

۳- جاسوسی رایانه­ای.

 

۴- جعل داده­های قابل استناد یا ایجاد یا وارد کردن متقلبانه داده­ ها و تغییر داده­ ها یا علائم موجود در کارت­های حافظه یا قابل پردازش در سیستم­های رایانه­ای یا مخابراتی یا تراشه­ها یا ایجاد یا وارد کردن متقلبانه داده­ ها یا علائم به آنها.

 

۵- تخریب و اخلال در داده­ ها یا سیستم­های رایانه­ای و مخابراتی دیگری.

 

۶- سرقت و کلاهبرداری مرتبط با رایانه.

 

۷- تحریک، ترغیب، تهدید، دعوت، فریب یا آموزش ارتکاب جرائم منافی عفت یا استعمال مواد مخدر یا روان گردان یا خودکشی یا انحرافات جنسی یا اعمال خشونت آمیز.

 

۸- هتک حیثیت و نشر اکاذیب، شامل تغییر یا تحریف و انتشار فیلم یا صوت یا تصویر دیگری، انتشار صوت یا تصویر یا فیلم خصوصی و خانوادگی دیگری بدون رضایت او و انتشار مطالب دروغ به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی.

 

۹- تولید یا انتشار یا توزیع یا معامله داده­ ها یا نرم افزارها یا هر نوع ابزار الکترونیکی که صرفاً به منظور ارتکاب جرائم رایانه­ای به کار می­روند.

 

۱۰- فروش یا انتشار یا دردسترس قرار دادن گذر واژه یا هر داده ای که امکان دسترسی غیر مجاز به داده­ ها یا سیستم­های رایانه­ای یا مخابراتی متعلق به دیگری را فراهم می­ کند.

 

۱۱- آموزش نحوه­ی ارتکاب جرائم دسترسی غیرمجاز، شنود غیرمجاز، جاسوسی رایانه­ای و تخریب و اخلال در داده­ ها یا سیستم­های رایانه­ای و مخابراتی.

 

قانونگذار در این قانون برای مرتکبین جرائم رایانه­ای مجازات­های حبس و جریمه­ی ­نقدی تعیین کرده است، به نحوی که، برای برخی از جرائم تا ۱۵ سال حبس و جریمه نقدی تا یک میلیارد ریال تعیین کرده است.

 

در اینجا به توضیح برخی از این مصادیق پردخته می­شود.

 

 

 

الف: جعل رایانه ای

 

رکن قانونی بزه جعل رایانه­ای ماده ۶ قانون جرائم رایانه­ای می­باشد.

 

ماده۶ـ « هرکس به طور غیرمجاز مرتکب اعمال زیر شود، جاعل محسوب و به حبس از یک تا پنج سال یا جزای نقدی از بیست میلیون ریال تا یکصد میلیون ریال محکوم خواهد شد.

 

الف) تغییر یا ایجاد داده­های قابل استناد یا ایجاد یا وارد کردن متقلبانه­ی داده به آن­ها.

 

ب) تغییر داده­ ها یا علائم موجود در کارت­های حافظه یا قابل پردازش در سامانه­های رایانه­ای یا مخابراتی یا تراشه­ها یا ایجاد یا وارد کردن متقلبانه­ی داده­ ها یا علائم به آن­ها ».

 

بستر انجام بزه جعل رایانه­ای، فضای سایبر است و فضای سایبر فضایی غیرمادی و ناملموس است که، توسط رایانه­ها و شبکه ­های رایانه­ای به وجود آمده است و دنیایی مجازی را در کنار دنیای واقعی ما به­ وجود آورده است. در واقع فضای سایبرهمان فضای مجازی بیکرانی است که، از طریق شبکه ­های رایانه­ای به هم به وجود آمده است.

 

داده، در لغت به معنای اطلاعات، مفروضات، دانسته­ها و سوابق آمده است. داده در زبان فارسی ترجمه عبارت لاتین Data است و Data جمع واژه لاتین Datum است و به معنی یک آیتم اطلاعاتی می­باشد. در عمل واژه  Data اغلب به عنوان اسم جمع یا اسم فرد به کار برده    می­شود. در اصطلاح به هرگونه اطلاعاتی که از طریق دستگاه ورودی به درون رایانه وارد می­شود تا عملیاتی روی آن به اجرا در آید داده گفته می­شود و جمع آن ها داده­ ها است، به عبارت دیگر، به اطلاعات خاصی که وارد رایانه می­شوند تا پردازشی روی آن­ها صورت گیرد داده اطلاق      می­شود و به نتیجه­ای که حاصل پردازش بر روی داده­های خام می­باشد اطلاعات گفته می­شود، یعنی اطلاعات شکل تغییر یافته­ی داده­هاست. [۱۱]

 

به لحاظ فنی: « شبکه رایانه­ای در پایه­ترین سطح خود شامل دو کامپیوتر می­باشد که، به­وسیله کابل به یکدیگر متصل شده ­اند به گونه­ای که بتوانند از داده­ ها به طور مشترک استفاده نمایند ». این ارتباط در حال حاضر از طریق کابل مسی است، البته ارتباط رایانه ها با یکدیگر ممکن است از طریق کابل خطوط تلفن نباشد و از طریق؛ فیبر نوری، مایکروویو، اشعه مادون قرمز و ماهواره­های ارتباطی به هم نیز می­توان استفاده کرد. [۱۳]

 

بنابراین همه­ی رفتا­رهای پیش بینی شده در این ماده باید از رهگذر کنش­های رایانه­ای و دربستر رایانه و مخابرات انجام شود.

 

بنابراین اگر نماینده یا مدیر شخص حقوقی داده رایانه­ای را چاپ کند یا از روی صفحه نمایشگر رایانه عکس بگیرد و سپس بر روی کاغذ چاپ شده، تغییراتی ایجاد کند، جعل رایانه­ای محقق نیست و ممکن است با وجود تمام شرایط جعل سنتی باشد. همچنین انجام رفتارهای موضوع جعل رایانه­ای، باید به صورت غیرمجاز باشد یعنی یا اجازه نداشته و یا برخلاف قانون و قرارداد بوده است.

 

موضوع جعل رایانه­ای، داده و یا حامل داده و یا جای انباشت داده می­باشد. مانند: علامت، کارت حافظه و تراشه. داده­های موضوع جعل رایانه­ای باید قابلیت استناد داشته باشند و به همین دلیل است که، دیگر نیازی به ایراد ضرر برای تحقق این جرم نیست و اگر زیانی حاصل شود،   می ­تواند باعث افزایش کیفر شود. در بند الف ماده ۶ قانون جرائم رایانه­ای دو بخش جداگانه در انجام رفتار جعل رایانه­ای پیش بینی شده است : اول، تغییر یا ایجاد داده های قابل استناد که در واقع تغییر باید در داده های قابل استناد انجام شود و ایجاد نیز باید پدید آوردن داده­ای باشد که، توانایی استناد پذیری داشته باشد. دوم، ایجاد یا وارد کردن متقلبانه داده به آنها. بند ب ماده ۶ قانون جرائم رایانه­ای، تغییر داده­ ها یا علائم موجود در کارت­های حافظه یا قابل پردازش در سامانه­های رایانه­ای یا مخابراتی یا تراشه­ها با ایجاد یا وارد کردن متقلبانه داده­ ها یا علائم به آنها را به عنوان رفتار مجرمانه برای جرم جعل رایانه­ای مطرح می­ کند. البته به نظر می­رسد که رفتارهای مندرج در بند ب تفاوتی با بند الف ندارد و نیازی به آوردن بند ب نبود. لیکن برای بند ب، قانونگذار شرط استنادپذیری را بیان نکرده است. بنابراین واردکردن، تغییر، محو یا موقوف­سازی داده‌های کامپیوتری یا برنامه‌های کامپیوتری که به­ منظور و اهداف سیاسی و اقتصادی صورت می­گیرد، جعل رایانه­ای جعل داده­هاست. در جعل رایانه­ای عمل ارتکابی برداده‌ها اثر می­گذارد، با این تفاوت که داده، ماهیت اسناد عادی را ندارد. در خصوص عنصر روانی این جرم باید گفت، عمد مرتکب در پدید آوردن دگرگونی در داده­های قابل استناد و سایر رفتارهای مندرج در ماده، رکن روانی این ماده را تشکیل می­دهد.

 

 

 

 

 

ب: شنود غیرمجاز

 

رکن قانونی این جرم ماده ۲ قانون جرائم رایانه­ای می­باشد .

 

ماده۲ـ « هر کس به طور غیرمجاز محتوای درحال انتقال ارتباطات غیرعمومی در سامانه­های رایانه­ای یا مخابراتی یا امواج الکترومغناطیسی یا نوری را شنود کند، به حبس از شش ماه تا دو سال یا جزای نقدی از ده میلیون ریال تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد ».

 

شنود غیرمجاز، همچون دسترسی غیرمجاز ناشی از عدم رضایت دارنده واقعی یا قانونی داده یا محتوای در حال انتقال می­باشد. هم­چنین شرط غیرقانونی بودن نیز به شرط رضایت اضافه می­شود. این جرم در واقع همان تعرض به حریم ارتباطات به وسیله شنود سنتی و ضبط مکالمات تلفنی افراد را بیان می­ کند.

 

 

 

ج: دسترسی غیرمجاز

 

دسترسی غیرمجازعبارت است از: « رخنه­ی غیر قانونی به سامانه­ی رایانه­ای حفاظت شده ». رکن قانونی این بزه ماده ۱ قانون جرائم رایانه­ای می باشد.

 

ماده ۱: « هرکس به طور غیرمجاز به داده­‎ها یا سیستم­های رایانه­‎ای یا مخابراتی که به وسیله تدابیر امنیتی حفاظت شده است، دسترسی یابد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد ».

 

دسترسی غیرمجاز در حقوق کیفری سنتی همانند با هیچ ­یک از جرائم نیست و جزء جرائمی است که، با پیدایش رایانه به وجود آمده و ما در بیشتر جرائم رایانه­ای است. البته ،شاید بتوان گفت که، این جرم با هتک حرمت منزل یا ورود با قهر و غلبه به ملک دیگری موضوع ماده ۶۹۴ ق.م.ا در حقوق کیفری سنتی همسان است . لیکن تفاوتی که با هم دارند این است که، در جرم موضوع ماده ۶۹۴ ق.م.ا مصوب ۱۳۷۰ نیازی نیست که، منزل یا مسکن بسته یا حفاظت شده باشد و صرف ورود همراه با عنف و تهدید به منزل یا مسکن دیگری برای تحقق جرم کافی است. اما در بزه دسترسی غیرمجاز لازم است که سامانه رایانه­ای ویژگی حفاظت شدگی را داشته باشد.

 

دسترسی و بهره­ مندی از رایانه یا داده دیگری با شرط حفاظت سامانه به وسیله تدابیر امنیتی که در واقع دسترسی درمعنای خاص آن یعنی هک یا رخنه­گری می­باشد، رفتار مرتکب در این بزه را تشکیل می­دهد.

 

شیوه ­های دسترسی بسیار گوناگون هستند و هر روز نیز شیوه ­های جدیدتری پیدا می­شوند. شیوه باید به طور فنی و نرم­افزاری باشد نه به صورت گفتاری و فریب دادن دیگری و بعد به دست­آوردن رمز عبور سامانه او .

 

دسترسی رفتاری است که، از سوی قانونگذار باز داشته شده است و مرتکب با انجام رفتار، این نهی قانونگذار را نادیده می­گیرد. بنابراین دسترسی به صورت فعل است و نه ترک فعل.

 

در ضمن این جرم از جمله جرائم مطلق است و نیازی به نتیجه ندارد. یعنی، صرف دسترسی پیدا کردن به داده­ ها یا سامانه­های رایانه­ای و مخابراتی صرف نظر از ایجاد نتیجه جرم است.

 

مرتکب باید عمد در دسترسی به داده یا سامانه داشته باشد، خواه این دسترسی از روی کنجکاوی باشد و خواه به قصد ربودن داده یا از بین بردن آن و تنها این تفاوت می ­تواند در اندازه کیفر مؤثر باشد. همچنین مرتکب باید بداند که از دارنده داده یا سامانه برای نقض تدابیر حفاظتی و ورود به سامانه اجازه نداشته است. اگر مرتکب اجازه داشته یا به غیرمجاز بودن آگاهی نداشته بزه رخ نمی­دهد و یا اگر درجایی اجازه­ی دسترسی نداشته ولی سامانه نیز تدابیر امنیتی نداشته است، باز هم مرتکب بزه­ای نشده است.

 

[۱] ر.ک: زارعی، محمد حسین، «جزوه حقوق اداری»،دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی، تهران، سال تحصیلی ۸۷-۱۳۸۶، صص ۴-۵٫

 

[۲] ر.ک: امامی، محمد و استوار سنگری، کوروش، «حقوق اداری»، جلد اول، نشر میزان، چاپ چهاردهم، تهران، ۱۳۹۰، صص ۳۳- ۳۲٫

 

[۳] نبی پور، محمد، «منبع پیشین»، ص ۱۳۶٫

 

[۴] دزیانی، محمد حسن، «ابعاد جزایی کاربرد کامپیوتر و جرائم کامپیوتری»، خبرنامه انفورماتیک، شورای عالی انفورماتیک کشور، شماره ۵۸، تهران، دی و اسفند،۱۳۷۳،صص ۱۵۸-۱۵۷٫

 

[۵]  همان.

 

[۶] فضای تولید و تبادل اطلاعات ناجای ایران پلیس.

 

[۷] فضلی، مهدی، «مسئولیت کیفری در فضای سایبر»، انتشارات خرسندی، چاپ اول، تهران، ۱۳۸۹،ص۱۷٫

 

[۸]  Data

 

[۹] حییم، سلیمان، فرهنگ کوچک انگلیسی- فارسی،جلد اول، انتشارات فرهنگ معاصر، چاپ پانزدهم، تهران، ۱۳۳۷، ص ۱۲۵٫

 

[۱۰] مایکروسافت، «فرهنگ تشریحی واژه­ها و اصطلاحات کامپیوتری مایکروسافت»، ترجمه­ی سعید ظریفی، انتشارات دیباگران، چاپ اول، تهران، ۱۳۸۲، ص ۲۱۶٫

 

[۱۱]شیرزاد، کامران، « جرائم رایانه­ای از دیدگاه حقوق جزای ایران و بین الملل»، نشر بهینه فراگیر، چاپ اول، تهران، ۱۳۸۸، صص ۷۹_۸۰٫

 

[۱۲] مایکروسافت، «مبانی شبکه»، ترجمه­ی امیراسعد انزالی، جلد اول، انتشارات خجسته، چاپ اول، تهران ،۱۳۷۶، ص۱۶٫

 

[۱۳] تننباوم، آندرواس، «شبکه ­های کامپیوتری»، ترجمه­ی عین ا… جعفر نژاد قمی، انتشارات علوم رایانه، چاپ سوم، تهران، ۱۳۸۳، ص۱۴٫

 

[۱۴] نامور، اسماعیل، فوجردی ،راحله و اسلامی، محمد طاهر، «مصادیق جرائم رایانه ای»، قابل دسترسی در آدرس سایت:

 

http://www.vekalat.org/public.php?cat=2&newsnum=2312170

 

 

 

 

 

[۱۵] ر.ک: جلالی فراهانی، امیرحسین، «کنوانسیون جرائم سایبر و پروتکل الحاقی آن»، انتشارات خرسندی، چاپ اول، تهران ۱۳۸۹، ص ۲۸٫

 

[۱۶] عالی پور، حسن، «حقوق کیفری فناوری اطلاعات (جرائم رایانه­ای)»، انتشارات خرسندی، چاپ اول، تهران، ۱۳۹۰، ص ۳۱۲٫

 

[۱۷]  ر.ک: نامور، اسماعیل، فوجردی، راحله و اسلامی ، محمد طاهر، »منبع پیشین».

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1399-06-08] [ 11:23:00 ب.ظ ]




دغدقه های قانونگذاری در میان حقوقدانان و اهالی رسانه در اروپا بوده است. کشورهای فرانسه و آلمان از جمله اصلی ترین کشورهای اروپایی بودند که قانونگذاری رسانه ای پرداخته اند، بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی و غیر اروپایی قوانینی خود را با الهام از قوانین این دو کشور خصوصاً فرانسه تدوین کرده اند. از این رو بررسی حقوق انسانی این کشور و برخی دیگر از کشورهای اروپایی مورد بررسی قرار گرفته است.

 

پایان نامه حقوق

 

۱-مجارستان

 

در سال های اخیر، قانون گذاران مجارستان اقدام به وضع مجموعه جامعی از قوانینی مربوط به آزادی مطبوعات و رسانه ها نموده اند بر اساس این قانون یک سازمان جدید تحت عنوان نهاد قانونی رسانه های مجارستان[۱] تمامی نشریات و رادیو و تلویزیون دولتی و خصوصی و نیز سایت های اینترنتی را کنترل نموده ، اما نظارت بر سایت های اینترنتی این کشور با دیگر کشورهای اروپایی متفاوت است نظارت بر رسانه های مجارستان سختگیرانه تر از دیگر  کشورهای  اروپایی است رسانه ها در صورت عمل نکردن به دستورالعمل های این نهاد ، آن ها را مجازات خواهد کرد .همان طور که روح همه ی قوانین رسانه ها در کشورهای اروپایی مبتنی بر آزادی بیان و آزادی رسانه هاست . در مجارستان نیز آزادی بیان و آزادی رسانه ها بر قوانین رسانه ای حاکم هستند این مفاهیم به شکل بنیادینی در همه این قوانین مورد تاکید قرار گرفته است . هر چند این مهم در قوانین داخلی کشورهای عضو شورای اروپا به شکل های گوناگون تضمین گردیده است و شکل تقنینی واحدی در همه این کشورها رعایت نشده است .

 

 

در قانون رسانه های جدید مجارستان دو قانون یکی در مورد آزادی مطبوعات و قوانین اساسی در مورد محتوای رسانه ها و حقوق تعهدات رسانه ها و رسانه ها و رسانه های جمعی در دسامبر ۲۰۱۰ به تصویب رسیده است. در مدت کوتاهی مجلس این کشور در مورد قانون رسانه ها قوانینی همچون، قانون مخابرات الکترونیک، قانون گذار دیجیتال، قانون سازمان ملی اخبار و قانون رادیو و تلویزیون را تصویب کرد.

 

نظارت بر روی رسانه های مجارستان به صورت سلسله مراتبی و تحت کنترول دولت و غیر مستقل هستند انواع رسانه ها در این کشور تحت یک سیستم نظارتی تک بعدی از سوی دولت قرار دارند، دامنه این کنترول و نظارت تمام بخش های رسانه ها حتی ارائه دهندگان رسانه های اینترنتی و… را پوشش می دهد.[۲]

 

در مورد محتوای رسانه های مجارستان باید گفت: آزادی بیان چه در رسانه های چاپی و چه در رسانه های آنلاین دارای محدودیتهایی است این رسانه ها باید به قانون اساسی احترام بگذارند، و از تخلف و تجاوز به، کرامت انسانی، زندگی خصوصی، توهین و افترا به دیگران خودداری کنند و همچنین باید از تبعیض علیه هر اکثریت یا اقلیت و یا هر کلیسا و یا گروه مذهبی اجتناب کنند. رسانه ها نباید ایجاد نفرت کنند، نباید هر اکثریتی را علیه اقلیت و یا کلیسا ها و گروه های مذهبی را علیه یکدیگر تحریک کنند. تمام این ممنوعیت ها و محدودیت های ذکر شده توسط قوانین بین المللی به عنوان محدودیت های قانون آزادی بیان به رسمیت شناخته شده است. در این کشور به شورای عالی رسانه ها قدرت مسدود کردن رسانه های خبری مبتنی بر اینترنت را داده اند اما این مسدود کردن و محدود کردن رسانه های مبتنی بر اینترنت باید فقط در موارد محدود و بسیار افراطی مانند تجاوز به حقوق کودکان و کودک آزاری و همچنین پورنوگرافی و… باشد نه مداخله خودسرانه دولت ها و انگیزه های سیاسی.

 

 

۲-انگلستان:

 

تغییر پر شتاب جهان رسانه های نوین، چالش های قانونی جدیدی به وجود آورده است و قانون انگلستان نیز، مانند بسیاری از کشورهای جهان، متناسب با این پیشرفت های فنی تکامل نیافت.
گرچه مجلس انگلستان کوشید عناصر رسانه های جدید را قانونگذاری هایش لحاظ کند، که شاخص ترین نمونه آن قانون حفاظت از داده ها مصوب سال ۱۹۹۸[۳] است، اما در بیشتر پرونده های اختلاف میان افراد، دادگاه ها مجبور شده اند برای حل و فصل مسائل مربوط به رسانه های جدید از قوانین موجود بهره بگیرند.[۴]

 

الحاق کنوانسیون اروپایی حقوق بشر[۵]«که به اختصار، کنوانسیون، نامیده می شود» به قوانین انگلیس، به وسیله قانون حقوق بشر ۱۹۹۸ که از دوم اکتبر سال ۲۰۰۰به اجرا در آمده است، تاثیر عمده ای بر رسانه ها داشت. بر اساس بخش ۳(۱) قانون حقوق بشر ۱۹۹۸، قوانین باید، تا حد امکان به گونه ای تصویب شوند که سازگار با کنوانسیون باشند به علاوه، یک “مقام دولتی” نباید مغایر هیچ یک از قوانین کنوانسیون رفتار کند.

 

مثلا تاکید ماده ۶ این قانون برحق محاکمه منصفانه و علنی ، برخی محدودیت ها ، مثل به تعویق انداختن گزارش جریان دادرسی و همچنین منع انتشار اسامی طرفین دعوا ، را لغو کرده است . اما ماده ۱۰ این قانون که به حق آزادی بیان مربوط است ، اکنون نقطه آغاز تمام پرونده های مربوط به محدود ساختن بیان است  ، و در پرونده های مربوط به هتک حرمت[۶] ، نقض حریم خصوصی [۷]، محدودیت های گزارش[۸] ، اخلال در نظم دادگاه [۹]، مجوز پیش از انتشار[۱۰] و «نفرت پراکنی[۱۱] » اهمیت قابل توجهی دارد.

 

مسئله یک ، «قانون صریح درباره حریم شخصی » مدت ها در انگلستان مورد بحث بوده است . بر خلاف قانون  کشورهای دیگری چون ایالات متحده امریکا، در قوانین انگلستان حق قانونی حریم شخصی یا ضرر«ضرر و زیان نقض حریم شخصی» پیش بینی نشده است کسی که ادعا کند حق حریم شخصی او نقض شده است باید بر اساس نقض حریم خصوصی[۱۲]، تجاوز، یا هتک حرمت اقامه دعوا کند.

 

به نظر می رسد که بحث درباره حریم شخصی همواره حول و محور فعالیت های رسانه ها می گردد. با وجود آن که انگلستان ولز قانون اساسی مکتوب ندارد، آزادی مطبوعات در این کشورها به عنوان در که در آلمان، احترام به کرامت انسانی به طور خاص مورد تاکید قرار گرفته است. دادگاه قانون اساسی فدرال این کشور، با این ارزش عالی در حکم قانون اساسی آلمان، موافقت دارد. در رای پرونده « ام فیستو»[۱۳] در ۱۹۷۴ و نیز در پرونده های بسیاری مورد تاکید قرار گرفته است که دادگاه قانون اساسی می بایست تعادل میان کرامت انسانی و آزادی بیان را در پرونده های مطرح شده در دادگاه های تالی را نیز مورد توجه قرار دهد.[۱۴]

 

۳- فرانسه:

 

الف) اصل آزادی بیان

 

در یک کشور قانونمند نه تنها اصل آزادی، مانع از تعیین محدودیت ها نیست بلکه آن را ضروری نیز می کند تا این آزادی با دیگر حقوق و آزادی ها سازگار باشد. شاید این حقوق و آزادی ها بدون آزادی بیان، وجود نداشته باشد ولی افراط در آزادی بیان، نباید به آن ها آسیب برساند.

 

اصل آزادی در موارد بسیار در آغاز قوانین حقوق رسانه های فرانسه درج شده است به عنوان مثال ماده ۱ قانون ۲۹ ژانویه ۱۸۸۱ راجع به آزادی مطبوعات مقرر می دارد که چاپ و نشر آزاد است. ماده ۵ همین قانون مقرر می دارد که انتشار هر روزنامه یا نشریه دوره ای بدون اجازه قبلی و بدون سپردن وجه الضمان آزاد است مطایق ماده یک قانون ۲ آوریل ۱۹۴۷ پخش مطبوعات چاپ شده آزاد است و قانون ۳۰ سپتامبر ۱۹۸۶ راجع به آزادی ارتباط جمعی است.

 

تمامی حقوق رسانه ها در این کشور بر روی اصل آزادی بیان بنا شده است. در این کشور، اصل آزادی بیان، نه تنها در متونی که ارزش والای قانون اساسی را دارند، بلکه در بعضی از قوانین عادی مربوط به رسانه ها و نیز در لوایح قضایی گنجانده شده است. از سوی دیگر، اصل یاد شده، یک اصل بین المللی نیز بشمار می رود. قانون اساسی، قانون برتر جامعه فرانسه به شمار می رود. در نتیجه اصلی که در آن به آزادی ارتباطات پرداخته است، یعنی اصل ۱۱ اعلامیه حقوق بشر و شهروند انقلاب کبیر فرانسه مصوب سال ۱۷۸۹، به عنوان اصل مرجع تلقی می گردد و تمامی حقوق رسانه ها در کشور فرانسه باید با توجه به آن شکل بگیرد. اصل یازدهم یاد شده، زیر بنای کل حقوق انسانی است. به موجب این اصل: انتقال و انتشار آزاد افکار و عقاید یکی از گرانبهاترین حقوق انسانی است. بنابراین هر شهروندی می تواند آزادانه سخن بگوید، بنویسد، چاپ کند. مگر در مواردی که برای مقابله با سوء استفاده از این آزادی، در قانون مشخص شده اند و قابل تعقیب اند.

 

آزادی رسانه ها، یک ارزش بین المللی مهم نیز بشمار می رود. اگر چه ضمانت اجرای آن در سطح بین المللی ضعیف است و تنها در سطح منطقه اروپا قوی به نظر می رسد، با وجود این دارای حداقل یک ارزش سیاسی، دیپلماتیک و اخلاقی است از میان متون مربوط به حقوق بشر، که به آزادی بیان اختصاص یافته اند، می توان به اصل ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب ۱۹۴۸، اصل ۱۰ کنوانسیون اروپایی حقوق بشر مصوب ۱۹۵۰، و اصل ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی، سیاسی و اقتصادی ۱۹۶۶ اشاره کرد.

 

بند ۱: محدودیت ها

 

تعیین مجازات در قانون، برای سوء استفاده از آزادی، با اصل آزادی تعارض ندارد. تعیین مجازات، برخلاف تصور بعضی ها، شرط و تضمین ضروری برای آزادی است. مطابق ماده ۴ اعلامیه حقوق بشر و شهروند سال ۱۷۸۹ «آزادی عبارت است از امکان انجام هر آنچه به دیگری زیان نمی رساند: بنابراین، محدوده استفاده هر کس از حقوق طبیعی، همان محدوده ای است که استفاده از همین حقوق را برای دیگر اعضای جامعه تضمین می کند. فقط قانون می تواند این محدوده ها را تعیین کند.» این واقعیت که درباره هر آزادی وجود دارد مسلما درباره آزادی بیان نیز صدق می کند.

 

ماده ۱۱ اعلامیه ۱۷۸۹ که اصل آزادی ارتباط جمعی را وضع کرده است محدوده ضروری آن را نیز ذکر می کند:« اما در شرایط تعیین شده در قانون، باید نسبت به سوء استفاده از این آزادی پاسخ گو بود».

 

شورای قانون اسای در رای ۲۷ ژوئیه ۱۹۸۲، یک تحلیل کلی از اصل آزادی ارتباط جمعی شنیداری و دیداری و اجرای آن ارائه می دهد. این شورا با استناد به ماده ۱۱ اعلامیه حقوق بشر ۱۷۸۹ معتقد است:«قانونگذار باید در وضعیت کنونی وسایل ارتباط جمعی و روش های کاربرد آن، استفاده از آزادی ارتباط جمعی را با لزامات فنی وسایل ارتباط جمعی صوتی و تصویری و با اهداف اساسی که حفظ نظم عمومی و احترام به آزادی دیگران است سازگار نماید». شورا در این رای باز هم ذکر می کند که آزادی ها«نه کلی است و نه مطلق» و « فقط در چارچوب قانون، وجود دارد».

 

مقامات فرانسوی خود را ملزم می دانند کنه متون فوق را در نظر داشته باشند. قانونگذار فرانسوی، با توجه به ارزش قانون اساسی و ارزش بین المللی که اصل آزادی رسانه ها داراست، قانونگذاری می کند. در مورد ارزش رویه قضایی نیز باید گفت که تمامی آرای صادر شده توسط دادگاه ها در فرانسه، در ارتباط با رسانه ها، به اصل آزادی رسانه ها استناد می کند. مواردی که دادگاه ها با مسائل مربوط به رسانه ها مواجه می شوند، از جمله به ترتیب زیر هستند:

 

    1. نقض آزادی رسانه ها، توسط مقامات سیاسی یا اداری

 

  1. سوء استفاده از این آزادی توسط خود رسانه ها

با توجه به اصل آزادی رسانه هاست که دادگاه ها، در مورد موارد خدشه یا محدودیت های رسانه ها، به صدور رای می پردازند. همچنین، با توجه به همین اصل است، که قضات، سعی بر آشتی دادن آن با دیگر حقوق و آزادی ها می کنند. رویه قضایی کشور فرانسه، آزادی بیان و آزادی رسانه ها را به عنوان یک اصل پایه می شناسد. بنابراین محدودیت هایی کنه برای آن در نظر گرفته می شوند و مشروع بشمار می روند، باید جنبه استثنایی و محدود داشته باشند.

 

 

 

ب) اصل حق دانستن (حق دسترسی به اطلاعات)

 

اصل حق دانستن به عنوان مبنای حقوق رسانه ها، در هیچ یک از متون بنیادین در فرانسه که دست کم دارای اعتبار اساسی باشد ذکر نشده است و در هیچ اعلامیه  یا معاهده بین المللی که فرانسه به آن پیوسته باشد درج نشده است. در ابتدای هیچ قانونی هم نیامده است هر چند که برخی از این قوانین، در یک زمینه یا موضوع بسیار ویژه، خواسته باشند آن را به اجرا در آورند. این اصل، در مقررات قانونی یا برخی احکام مراجع قضایی نیز بسیار مبهم و به صورت ضمنی آمده است و بیشتر در نظریه ها یا بیانیه هایی که نسبت به آن، ابراز امیدواری یا مطالبه شده است وجود دارد. شورای قانون اساسی به ذکر اصل آزادی ارتباط جمعی اکتفا نکرده و با استناد به ماده ۱۱ اعلامیه حقوق بشر ۱۷۸۹ حق دانستن را به عنوان یک اصل یا مبنای مهم دیگر حقوق رسانه های فرانسه قرار داده است. فقط مفهوم حق دانستن، هر چند که صراحتاً ذکر نشده باشد می تواند الهام بخش و مبنای چنین نگرشی باشد. شورای قانون اساسی، با استناد به ضرورت «تکثر گرایی روزنامه های سیاسی و عمومی» که به اعتقاد این شورا« یک هدف دارای اعتبار اساسی است» فراتر از ذکر اصل آزادی ارتباط جمعی، حق دانستن همگان را دست کم به صورت ضمنی تایید می کند و باز هم به ماده ۱۱ اعلامیه حقوق بشر که چندان هم به این موضوع نپرداخته است استناد می کند.

 

ماده ۱ قانون ۱۷ ژوئیه ۱۹۷۸ در یک زمینه خاص، به گونه ای این حق دانستن را مقرر می دارد. در این قانون، صراحتاً مسئله «حق دانستن اداره شوندگان» مطرح شده است. اما همین ماده و عنوان خود قانون، به «آزادی دسترسی به اسناد اداری…» اشاره می کنند.

 

۴- آلمان:

 

بررسی ساختار حقوقی رسانه ها در کشور آلمان به دو بخش کلی تقسیم شده است، مطبوعات و رسانه های غیر چاپی.

 

دلیل این نوع از تقسیم بندی اهمیت فزاینده مطبوعات در شکل گیری ساختارهای حقوقی رسانه ها در کشورها است. به بیان دیگر حقوق مربوط به مطبوعات چارچوبی برای وضع قوانین مرتبط با سایر رسانه مطبوعات و رسانه های غیر چاپی از جمله رادیو، تلویزیون از بحث خارج هستند و ما در این پایان نامه به رسانه های نوین از جمله اینترنت پرداخته ایم. نظام حقوقی رسانه ای هر کشوری متاُثر از فرهنگ و ساختارهای اجتماعی – سیاسی آن کشور تدوین می شود.

 

بند ۱) قوانین اینترنت و قراردادهای اینترنتی

 

کلیه خدمات مبتنی بر آی پی تحت نظر قانون رسانه های دور برد که در سال ۲۰۰۷ تصویب شد، قرار گرفته است، این قانون در سال ۲۰۱۰ نیز اصلاحیه خورده است. این قانون خدمات دور برد و خدمات رسانه ای که پیش از این در سایر قوانین رسانه ای آلمان نظیر قانون خدمات دور برد آمده بود را پوشش داده است. بر اساس این قانون خدمات رسانه های دور برد را بدون کسب اجازه می توان در اختیار دیگران قرار داد و به طور عمومی نیازی به ثبت آنها نیست.

 

خدمات ارتباطات راه دور و رسانه های دور برد غیر قابل تجمیع هستند، از این رو، ارتباطات راه دور از مجموعه قوانین رسانه های دور برد مستثنی شده است. در حقیقت، در اغلب موارد چنین تشخیص بسیار مشکل است. علاوه بر این، ساختار حقوقی خدمات رسانه ای دور برد بین قوانین مطبوعات و نظارت بر ایستگاه های سخن پراکنی رادیویی و تلویزیونی در رفت و آمد است.

 

از این رو، مراجع ذی صلاح رسانه ای ایالتی نیز از جمله تنظیم کنندگان خدمات رسانه های دور برد هستند و اخیراً به نفوذ پهنای باند خوبی دست یافته است که به خوبی با سطوح بین المللی قابل مقایسه است. دولت فدرال آلمان در پی افزایش ضریب نفوذ اینترنت با پهنای باند بالا به خانوارهای آلمان است و از این رو قوانین لازم را به منظور تسریع سرمایه گذاری و رشد زیر ساخت ها را در دستور کار قرار داده است. در سطوح فدرال، ایلتی، و محلی لوایح حقوقی بسیاری دیده شده است که از آن جمله پهنای باند آلمان است، بر اساس این لایحه قرار بود تا سال ۲۰۱۴، ۷۵ درصد از خانوارهای آلمانی به اینترنت با پهنای باند ۵۰ مگا بایت بر ثانیه دسترسی داشته باشند. هدف دولت از این لایحه و لوایح مشابه، دسترسی هر چه سریعتر در گسترده ملی به پهنای باند با سرعت بالا است.

 

علاوه بر این، دولت فدرال آلمان قوانینی را تصویب کرده است که آن بر اساس بسیاری از کمپانی های متوسط در حوزه ارتباطات راه دور قادر به دریافت تسهیلات از بانک ها به منظور عملیاتی کردن برنامنه های خود هستند. در همین زمینه قابل ذکر است که در متمم قانون ارتباطات راه دور آلمان در می سال ۲۰۱۲ مشخصاً قوانینی را به منظور گسترش شبکه های پهنا باند در دستور کار خود قرار داده است. مسئولیت نظارت بر دارندگان شبکه های پهن باند و مطابقت آنها با قانون ارتباطات راه دور آلمان بر عهده آژانس فدرالی شبکه است. از جمله از موارد قابل اشاره در نظارت بر این شبکه ها، اصل بی طرفی است. بر این اساس، انتقال غیر تبعیض آمیز داده و دسترسی غیر تبعیض آمیز به محتوا مورد توجه قرار گرفت. به منظور حفاظت بهتر از حریم شخصی افراد، در سال ۱۹۹۳ دادگاه قانون اساسی فدرال آلمان این ایده که افراد حق دارند تا تصمیم بگیرند که چه اطلاعاتی را در اختیار عموم قرار دهند، مورد تصویب قرار گرفت. بر اساس قانون حفاظت از حریم شخصی هر سازمان خصوصی که قصد جمع اوری، ذخیره سازی، و پردازش اطلاعات شخصی کسی را داشته باشد، می بایست از آن شخص اجازه بگیرد، مگر آنکه ذخیره و پردازش آن اطلاعات به وسیله بخش بخصوصی از قانون فدرالی حفاظت از اطلاعات آلمان اجازه داده شد.

 

از دیگر ممنوعیت های اشاره شده در قانون، مسائل مربوط به جوانان است. حفاظت از جوانان ابتدا در قانون محافظت از جوانان و معاهده حفاظت از اقلیت ها در سخن پراکنی و در رسانه های دور برد مورد اشاره قرار گرفت. در همین زمینه دپارتمان فدرال برای آسیب رسانه ای به افراد جوان مرجع ذی صلاح مسئول برای حفاظت از کودکان و افراد بالغ در آلمان است که وظیفه حفاظت از آن ها در مقابل رسانه هایی که حاوی محتوای آسیب زایا خطرناک اعم از خشونت، مسائل جنسی، تبعیض نژادی و… را بر عهده دارد. بر این اساس انواع رسانه ها اعم از ویدئوها، بازی های کامپیوتری، و سایت های اینترنتی مورد بررسی قرار می گیرند.

 

۵-ژاپن:

 

در سطح ملی اقداماتی که دولت ژاپن در این راستای تکامل قوانین ارتباطات اینترنتی در سه حوزه اصلی نظیر اطلاعات شبکه، دسترسی به تلفن همراه و دسترسی غیر قانونی به اطلاعات سایت انجام داده است را می توان بهترین نمونه این مثال محسوب کرد.[۳۰] اطلاعات و برنامه های وب ها و سایر رسانه های سنتی نظیر برنامه ها تلویزیون، مقالات روزنامه ها، براساس چهارچوب قوانین خاصی طراحی می شوند، این در حالیست که طبقه بندی و اطلاعاتی که مخاطبان آن را خلق کرده اند نظیر صفحات مختلف وب و وبلاگ ها، عموماً به طور مبهم و تحت عنوان «ارتباط آزاد»صورت می گیرد. تا آن جایی که به مضامین و اطلاعات وب ها مربوط می شود، «بین دریافت و انتشار اطلاعات» تفاوت هایی وجودارد، تفاوت هایی که هم زمان با تغییر موضع انتقال اطلاعات از حیطه رسانه های سنتی به ارتباطات دیجیتالی، کم کم معنای خود را از دست می دهد و کمرنگ تر می شود. تمامی اطلاعات آنلاین به شبکه، به استثناء پیام های شخصی(برای مثال: ایمیل) تابع سیاست های خاصی هستند برای مثال: وبلاگ ها ی شخصی و صفحات وب. درصورتی که اطلاعات شبکه از نظر هئیت ناظر مطابق با استاندارد های تعیین شده نباشد و به نحوی «مضر» جلوه کند، در این صورت آن ها حق دارند که طبق قانون مضامین را حذف و یا اصلاح کنند.

 

در این کشور در سه زمینه در سال ۲۰۰۷ در مورد ارتباطات آنلاین قانون گذاری صورت گرفته است، محتوای وب، دسترسی به موبایل و حمایت از حقوق مالکیت فکری. براساس قانونی که دولت ژاپن وضع کرده متقاضیان در صورتی که سن آن ها کمتر از ۱۸سال باشد هم می توانند از خدمات تلفن همراه و بانک های نرم افزاری استفاده کنند. این قوانین در صورتی اجرا می شود که تلفن همراه مجهز به سیستم محافظتی باشد که استفاده از اینترنت را برای کودکان مشکل می کند، وصرفا سیستم به واسطه درخواست والدین ویا ولی کاربر است که خاموش می شود و به آن ها اجازه دسترسی به شبکه را می دهد.

 

براساس سیاست های جدید پیشنهادی، سایت ها باید به دو دسته تقسیم شوند، سایت های «لیست سیاه»که کودکان اجازه استفاده از آن ها را ندارند و سایت های «لیست سفید» که تمامی افراد مجاز به استفاده از آن هستند. کمپانی های مختلف طی بررسی هایی که بر روی سایت ها انجام می دهند، خود تعیین می کنند که سایت ها در چه گروهی طبقه بندی شوند. امروزه مفهوم اطلاعات« مضر »، مفهوم بسیار صریحی تلقی می شود.

 

سیستم های محافظتی که امروزه بر روی تلفن های جدید وجود دارد، به کاربراین امکان را می دهد که اطلاعات را بر حسب مقولات مختلفی نظیر« سبک زندگی »(هرزگی، بی قید وبندی و…) « مذهب » و «حزب/ فعالیت های سیاسی» ونیز «مکاتبه» از طریق سرویس های شبکه های اجتماعی، چت روم ها وشبکه های مختلف، گزینش وانتخاب کند. و قانون آخر مربوط به دسترسی غیر قانونی به اطلاعات است، امروزه قوانینی وضع شده که کپی غیر قانونی اطلاعات به وب سایت های عمومی را تحریم می کند، این در حالیست که افراد می توانند برای استفاده های شخصی خود اطلاعات را کپی کنند. قانون جدید باید دسترسی غیرقانونی به اطلاعات را تحریم کند.

 

   ۶- استرالیا:

 

استرالیا (نخستین کشور وضع کننده قوانین رسانه ها) نمونه بارزیست که ما در اینجا می توانیم بدان اشاره کنیم. مسئوولین رسانه ها و ارتباطات استرالیا به منظور جلب نظر و توجه جامعه به جرائم و دریافت غیر قانونی اطلاعات از اینترنت و تلفن همراه، قوانینی را وضع کردند و به اطلاع عموم رسانده اند. در کشور استرالیا، به ترتیب دو نهاد زیر، اختیاراتی داده شده است که محتواهای اینترنتی را مورد بررسی و نظارت قرار دهند: « مقام استرالیایی رادیویی» و«مقام رسانه ها و ارتباطات» استرالیایی نام دارند. این دو اختیار دارند در مورد محتوا های غیرقانونی، چه برروی اینترنت، و چه بر روی موبایل، رسیدگی های لازم را به عمل بیاورند.[۳۱]

 

مرجع ارتباطات و رسانه  های استرالیا”ACMA”     راجع به شکایاتی که از سرویس های شرط بندی اینترنت و اطلاعات آنلاین می شود، تحقیق می کند. آن ها معتقدند که هر گونه پیشرفت سرویس ها و ثبت قوانین جدید (قوانینی که شرکت های اینترنتی در خصوص اطلاعات، شرط بندی و مطالب محرمانه شبکه ها وضع کرده اند) باید در چارچوب اقدامات نظارتی نظیر تحقیق و رابطه بین المللی، صورت گیرد. در صورتی که اطلاعات مذکور به طور غیر قانونی از شبکه های استرالیا گرفته شده باشد و اطلاعات ممنوع باشند، در این صورت acma  از دسترسی مخاطبان به اطلاعات شبکه شان ممانعت و اطلاعات را حذف می کند. در صورتی که اطلاعات به صورت غیر قانونی از استرالیا گرفته نشده باشد و یا ممنوع نباشد، acma  باز هم اطلاعات مذکور را طبق قوانین اتحادیه شرکت های اینترنتی، ارزیابی می کند. در صورتی که اطلاعات حاصله بسیار مهم باشند (برای مثالک اطلاعات غیر قانونی نظیر سوء استفاده جنسی از کودکان) در این صورت acma  اطلاعات را در اختیار نمایندگی های مربوط به اجرای صحیح قانون، قرار می دهد .

 

بسط حدود قوانین نظارتی رسانه ها به سرویس های سمعی – بصری آنلاین، عموما تابع دستورات سرویس های رسانه های سمعی – بصری اروپا می باشد و متعاقب آن قوانین شکل قانون ملی در اختیار کشور های عضو شورای ملل قرار می گیرد، در نتیجه قوانین وضع شده بلافاصله به محض اتصال به adsl یا اینترنت، اینترنت تلفن همراه ، رسانه های دیجیتالی به تلفن همراه، اجرا می شود. بر اساس قوانین وضع شده، بسیاری از کشور های جهان می توانند از طریق تلویزیون تلفن همراه شان، از خدمات شبکه های ماهواره بهره ببرند.[۳۲]

 

۷- ایالات متحده:

 

ایالات متحده در سال ۲۰۰۸ به منظور حمایت از مقام و شبکه های بین المللی بزرگی راه اندازی کردند که در آن ها کار شناسان اجراء قوانین ، هر گونه تخلف در شبکه را شناسایی می کنند و قوانین را به نحو احسن اعمال می کنند، بنابراین دولت های مختلف به سازمان هایی نیاز دارند که عدالت را برقرار و به منظور پیشگیری وضع سوء استفاده از کودکان، بتواند استراتژی های ملی را اجرا کند. مسئوولین اجراء قوانین برای ۵ سال آتی چیزی حدود ۵/۳۲۰ میلیون دلار در نظر گرفته اند:

 

    1. ۱٫ استراتژی ملی جهت پیشگیری و منع سوءاستفاده از کودکان

 

    1. در میزان مجازات هایی که برای سوء استفاده از کودکان در نظر گرفته شده، افزایش داده شود.

 

  1. شروط و قوانین مربوط به گزارش تخلف ها افزایش یابد. مسئوولین شبکه های اینترنت باید در برابر کشف هر گونه مدرک و یا اطلاعاتی که نشان دهد از کودکان سوء استفاده می شود، احساس مسئوولیت کنند و مرکز ملی را در جریان بگذارند.

در کشور آمریکا دو قانون اخیراً تصویب شده اند قانونی برای حمایت از کودکان و کرامت انسانی مصوب سال ۲۰۰۸ به موجب این متن حقوقی شبکه ملی بسیار مقتدری، متشکل از متخصصین پلیس، مامور جستجوی افراد بزهکار شده اند. همچنین به موجب این قانون استراتژی گسترده ای جهت پیشگیری و ممنوع کردن، سواستفاده از کودکان، تدارک دیده شده است.

 

قانون دیگری در همین کشور در سال ۲۰۰۷، تحت عنوان Global ONLINE Freedom AT به تصویب رسیده است. به موجب این قانون ایالات متحده آمریکا موظف شده اند که اصل آزادی عقیده و آزادی بیان را به عنوان عنصر مهمی از سیاست خارجه شان ارتقا بخشند.

 

۸- ایران:

 

در کشور ایران نیز مانند دیگر کشورهای جهان درباره رسانه های سنتی مطبوعات، سینما، رادیو و تلویزیون قوانینی هم در مورد محتوا و هم در مورد نظام حقوقی وضع شده است. در مورد محتوای رسانه ها سنتی در قانون مطبوعات در ماده ۶ حدودی برای مطبوعات برشمرده است در این ماده نشریات جز در مورد اخلال به مبانی و احکام اسلام و حقوق عمومی و خصوصی که در این فصل مشخص می شوند آزادند:

 

    1. نشر مطالب الحادی و مخالف موازین اسلامی و ترویج مطالبی که به اساس جمهوری اسلامی لطمه وارد کند.

 

    1. اشاعه فحشا و منکرات و انتشار عکس ها و تصاویر و مطالب خلاف عفت عمومی.

 

    1. تبلیغ و ترویج اسراف و تبذیر.

 

    1. ایجاد اختلاف مابین اقشار جامعه، به ویژه از طریق طرح مسائل نژادی و قومی.

 

    1. تحریص و تشویق افراد و گروه ها به ارتکاب اعمالی علیه امنیت، حیثیت و منافع جمهوری اسلامی ایران در داخل یا خارج.

 

    1. فاش نمودن و انتشار اسناد و دستورها و مسایل محرمانه، اسرار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، نقشه و استحکامات نظامی، انتشار مذاکرات غیر علنی مجلس شورای اسلامی و محاکم غیر علنی دادگستری و تحقیقات مراجع قضایی بدون مجوز قانونی.

 

    1. اهانت به دین مبین اسلام و مقدسات آن و همچنین اهانت به مقام معظم رهبری و مراجع مسلم تقلید.

 

    1. افترا به مقامات، نهادها، ارگانها و هر یک از افراد کشور و توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی که حرمت شرعی دارند، اگر چه از طریق انتشار عکس یا کاریکارتور باشد.

 

    1. سرقتهای ادبی و همچنین نقل مطالب از مطبوعات و احزاب و گروه های منحرف و مخالف اسلام (داخلی و خارجی) بنحوی که تبلیغ از آنها باشد. (حدود موارد فوق را آیین نامه مشخص می کند.)

 

    1. استفاده ابزاری از افراد (اعم از زن و مرد) در تصاویر و محتوا، تحقیر و توهین به جنس زن، تبلیغ تشریفات و تجملات نامشروع و غیر قانونی، طرح مطالب موجب تضاد میان زن و مرد از طریق دفاع غیر شرعی از حقوق آنان.

 

    1. پخش شایعات و مطالب خلاف واقع و یا تحریف مطالب دیگران.

 

  1. انتشار مطلب علیه اصول قانون اساسی.

در مورد نظام حقوقی نیز در فصل پنجم در ماده ۸ در مورد شرایط و مراحل صدور پروانه سخن گفته است که در این پایان نامه مجالی برای گفتن آن ها نیست. و اما در فصل ششم در مورد جرایمی که ممکن است توسط مطبوعات صورت گیرد اشاره شده است از جمله این موارد در ماده ۲۳ گفته شده: هرگاه در مطبوعات مطالبی مشتمل بر توهین یا افترا، یا خلاف واقع و یا انتقاد نسبت به شخص (اعم از حقیقی یا حقوقی) مشاهده شود، ذی نفع حق دارد پاسخ آن را در یکی از دو شماره ای که پس از وصول پاسخ منتشر می شود، در مان صفحه و ستون، و با همان حروف که اصل مطلب منتشر شده است، مجانی به چاپ برساند، به شرط آنکه جواب از دو برابر اصل تجاوز نکند و متضمن توهین و افترا به کسی نباشد.

 

با این تفاسیر، در مورد رسانه های نوین با توجه به پیشرفت پر شتاب تکنولوژی، ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر نتوانسته است که مقررات خود را همگام با پیشرفت های فنی رسانه ها ارتقا دهد. اما می توان گفت که برخی مقررات رسانه های سنتی ایران شامل رسانه های نوین نیز می شود از جمله: توهین یا افترا، حفظ حقوق مذهبی، حفظ حقوق عمومی، حریم خصوصی و…

 

لذا می توان گفت رسانه های نوین مقررات خاص به خود را می خواهند که کشور ایران تا حدود زیادی دچار کمبود یا فاقد  مقررات برای رسانه های نوین است. از جمله قوانینی که ایران در مورد رسانه های نوین دارد درباره اینترنت آن هم فقط مربوط به فیلترینگ مطالب و تصاویر زشت و ناپسند است.

 

هیئت وزیران در جلسه مورخ ۲۹/۵/۱۳۸۵ بنا به پیشنهاد شماره ۱۴۸۰۸/۱ مورخ ۲۹/۵/۱۳۸۵ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به استناد اصل یکصد و سی و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و با توجه به مصوبات جلسات (۴۸۲) تا (۴۸۶) و (۴۸۸) شورای عالی انقلاب فرهنگی و به منظور انتظام امور و فعالیتهای اطلاع رسانی و توسعه خدمات دسترسی به اینترنت در کشور و با هدف ساماندهی (ثبت، حمایت و نظارت) فعالیت پایگاه های اطلاع رسانی اینترنت ایرانی در کشور و با مدنظر قرار دادن:

 

الف- حق دسترسی آزاد و سالم مردم به اطلاعات و دانش

 

ب- حمایت از پایگاه های اطلاع رسانی قانونی

 

پ- رعایت حقوق اجتماعی و صیانت از ارزشهای اسلامی، ملی، فرهنگی و اجتماعی کشور

 

ت- مسئولیت مدنی و حقوقی و کیفری افراد در قبال فعالیتهای خود حسب مورد

 

آیین نامه ساماندهی فعالیت پایگاه های اطلاع رسانی (سایتهای) اینترنتی ایران را تصویب نمود. در این آیین نامه مطالبی برای رسانه های اینترنتی غیر مجاز و ممنوع اعلام شده است:

 

ماده ۷: انتشار و نگهداری هر نوع داده اعم از متن، صدا و، عکس،تصویر،کارتون،پویا نمایی، فیگور، کاریکاتور، فیلم و غیره از جمله:

 

الف- مطالب الحادی و نفی یا تضعیف اصول و ارزش های اسلامی و یا توهین به اسلام و مقدسان آن و اهانت امام (ره) و یا رهبری

 

ب- توهین به ادیان آسمانی و کتب مقدس و انبیاء و رمعصومین و مقدسان

 

پ- تحریک و تشویق به ارتکاب اعمال علیه امنیت، حیثیت و منافع جمهوری اسلامی ایران

 

ت- تحریف مطالب امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری مدظلله العالی، تحریف انقلاب اسلامی ملت ایران و تونهین به ارزش های آن

 

ث-  هر گونه اقدام علیه قانون اساسی و یا تفرقه  افکنی و خدشه در وحدت و وفاق ملی و استقلال و تمامیت ارضی و یا القاء بدبینی و ناامیدی در مردم نسبت به مشروعیت و کارآمدی نظام

 

ج- توهین به اقوام و اقلیت های مذهبی

 

چ- افشاء اسرار و اسناد طبقه بندی شده از قبیل نظامی، امنیتی و سیاسی دولتی و خصوصی

 

ح- اشاعه منکرات و ترویج فحشا و مطالب مغایر با عفت و اخلاق عمومی

 

خ- توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی

 

د- اطلاعات خصوصی و شخصی افراد بدون اخذ اجازه کتبی از آنان

 

ذ- انجام فعالیت های اقتصادی غیر قانونی از قبیل پولشویی، تجارت هرمی و غیره.

 

ر- تبلیغ یا آموزش پایگاه های اطلاع رسانی غیر مجاز

 

ز- آموزش و ارائه هر نوع روش مقابله با مسدود سازی پایگاه های اطلاع رسانی غیر مجاز (فیلترینگ)

 

ژ- نشر اکاذیب و افترا

 

همان طور که گفته شد ایران نیز در پی آن است که بر رسانه های نوین قواعدی وضع کند که هنوز در نیمه های راه  می باشد.

 

گفتار دوم: بررسی تطبیقی نظام حقوقی برخی از کشورهای اروپایی

 

به منظور آشنایی و مقایسه تطبیقی نظام حقوقی رسانه های نوین در کشورهای عضو شورای اروپا به بخشی از حقوق رسانه ای کشورهای مجارستان، آلمان،انگلستان،فرانسه و برخی مفاد قانونی مربوط به آن ها آورده شده است.از مهم ترین وجوه اشتراک قوانین رسانه ای در کشورهای عضو شورای اروپا تاثیرپذیری آن ها از اصل آزادی بیان و آزادی مطبوعات در اعلامیه جهانی حقوق بشر،منشور حقوق اساسی اتحادیه ی اروپا و ماده ی ۱۰ کنوانسیون اروپایی حقوق بشر بوده است. همه این کنوانسیون ها و پیمان نامه ها تضمین می کنند که«همه ی افراد حق آزادی عقیده و بیان داشته و این حق شامل آزادی در داشتن عقاید بدون مداخله و جستجو، دریافت و انتقال اطلاعات و افکار از طریق هررسانه ای وبدون ملاحظات مرزی می باشد.

 

مفاد قانونی اشاره شده در قانونی اساسی و قانون آزادی مطبوعات کشورهای اروپایی ذکر شده است. به عنوان مثال در آلمان حمایت از جوانان ، حفظ شئونات اخلاقی ، مسائل مرتبط با اقلیت ها نظیر نژاد پرستی به عنوان محدودیت های آزادی بیان در قانون اساسی آن مورد اشاره قرار گرفته است، این در حالی است که در فرانسه تحریک به جرم و اتهام زنی در قانون آزادی مطبوعات این کشور به عنوان جرم مطبوعاتی و سوء استفاده ازآزادی مطبوعات مورد اشاره قرار گرفته است.

 

در کشور انگلستان نیز یک قانون صریح درباره حریم شخصی وجود ندارد اما کسی که ادعا کند حریم شخصی او نقض شده است  باید بر اساس نقض حریم خصوصی ، تجاوز ، یا هتک حرمت اقامه دعوا کند.

 

در کشور مجارستان نیز قوانینی در مورد مجازات رسانه های متخلف وجود دارد از جمله این مجازات ها جریمه مادی ، تعلیق، لغو مجوز، و یاتعطیلی دائم هستند اما تفاوت قانون رسانه های مجارستان با دیگر کشورهای اروپایی در این است که دامنه قدرت نهاد قانونی رسانه ها در مجارستان در زمینه ی وضع مجازات ها و قوانین تنبیهی بسیار فراتراز تمامی این کشورها ست.در واقع در تمامی این کشورها قوانین تنبیهی و مجازات ها توسط چندین نهاد مختلف ویا دادگاه وضع و به مورد اجرا گذاشته می شود که هرکدام حاکم بر بخشی از رسانه های این کشورها می باشد، در حالی که در مجارستان یک نهاد قانونی واحد این وظیفه را در قبال تمامی رسانه های این کشور بر عهده دارد. دامنه قدرت این نهاد شامل تمامی رسانه های این کشور از جمله رسانه های بخش خصوصی ، تجاری ، چاپی  شده است. کشورهای نامبرده نهادهای قانونی مورد اشاره صرفا حیطه اختیاراتی در حدود رسانه های چاپی و آنلاین دارند اما در مجارستان هیچ کنترلی بر رسانه های چاپی و آنلاین ندارد وصرفا اختیاراتی در حدود رسانه های صوتی و تصویری دارد.

 

 

 

گفتار سوم: قوانین و استانداردهای رسانه های نوین

 

براساس ماده ۱۰ قانون اساسی حقوق بشر اروپا، تمامی اعضای شورای اروپا متعهد شدند در حیطه ی اختیارشان، از حق آزادی بیان هر فردی حمایت کنند. براساس بند ۲ ماده ی ده قانون اساسی، حق آزادی بیان بصورت مطلق نیست و با محدودیت های خاصی همراه است.

 

از لحاظ تاریخی، قوانین مربوط به رسانه ها توانسته بر روی حقوق افراد و جامعه تاثیرات بالقوه ای بگذارد و به نوعی از منافع عمومی حمایت کند. رسانه ها نقش بس مهمی در دموکراسی دارند بنابراین شورای اروپا در خصوص فعالیت رسانه ها، قوانین زیادی وضع کرده است. هدف از تنظیم این قوانین این بود که به ملت اطمینان دهند، آنها از آزادی رسانه ها حمایت می کنند و از طرف دیگر رسانه ها در انجام وظایف و مسئوولیت شان بایستی به چهار چوب قوانین و مقررات اعمال شده پایبند و براساس آن عمل کنند. در هر حال، هر قانونی باید مطابق با ماده ۱۰ قانون اساسی حقوق بشر اروپا و نیز استانداردهایی وضع شود که به شکلی از قوانین حقوق بشر دادگاه اروپا نشات گرفته است.[۳۷]

 

رسانه ها علیرغم اینکه قوانین و مقررات مربوط به آنها تغییر می کند، نقشی که آنها به واسطه ی وسایل ارتباط جمعی در جامعه دموکراسی بر عهده دارند، هرگز تغییری نمی کند. بنابراین سیاست رسانه باید تمامی روند های پیشرفت های حال و آینده را مد نظر قرار دهد و با توجه به روند ها و ابعاد مختلف جامعه و دنیای حقیقی، مفهوم مناسبی برای رسانه ها اتخاذ کنند. تمامی اشخاصی که در عرصه ی رسانه ها فعالیت دارند (اعم از سنتی یا جدید )، باید در چهارچوب سیاست ها یی که از آزادی بیان آنها حمایت می کند و نیز بر اساس استانداردهایی که شورای امنیت برای مسئوولیت ها و وظایف آنها در نظر گرفته، عمل کنند . سرویسهای رسانه ها باید به نسبت نقشی که در تولید و انتشار مضامین مختلف ایفا می کنند، واکنش های مختلفی نشان دهند. در اینجا بایستی به اشکال بالقوه ی مداخله در روند اکوسیستم و نقش های حقیقی رسانه ها توجه کنیم. اقدام غیر مستقیم علیه  اقتصاد در رسانه ها و زیرساختارهای اجرایی، جزء این قبیل مداخلات محسوب می گردد.

 

کمیته ی وزرای اروپا بر اساس ماده ی ۱۵ قانون اساسی، از اعضای دولت خواسته است که مفهوم جدید، گسترده ای از رسانه ها اتخاذ کنند که تمامی عواملی که بنحوی در تولید و انتشار بالقوه ی مضامین (برای مثال، تحلیل، توصیه، نظریه، آموزش، فرهنگ، هنر و دخالت در مضامین متن، شنیداری، دیداری، شنوایی- بصری یا  سایر اشکال رسانه ها ) نقش دارند و یا درخواست هایی که برای تسهیل تاثیر رسانه ها ی  جمعی ( برای مثال شبکه های اجتماعی ) و یا سایر رویدادهای مطرح شده است  که صرفا در مقیاس وسیع، بر اساس مضامین حقیقی ساخته شده اند ( برای مثال بازی های آنلاین ) را در بر گیرد، این در حالیست که تمامی موارد بالا باید تحت کنترل سر دبیر و یا ناظر مضامین قرار گیرد.

 

بر اساس ماده ده قانون اساسی حقوق بشر اروپا دولت باید بر تمامی عواملی که در سرویس ها و یا در محصولات اکوسیستم رسانه ها نقش دارند، نظارت داشته باشند، تا بدین طریق حمایت از حقوق افراد در برابر جستجو، دریافت و ابلاغ اطلاعات تضمین شود و عوامل رسانه ها از نشر اطلاعاتی که می تواند آثار رسوائی بر مردم داشته باشد ( نظیر نشر اطلاعات در خصوص شرایطی که بی حکمت منجر به محدودیت و یا انتقاد فردی می شود )، جلوگیری شود.

 

بر اساس استانداردهای مربوط شورای اروپا، برای افرادی که به نوعی در رسانه های جدید نقشی دارند، ملاکها و معیارهایی در نظر گرفته شود و این افراد باید نقش ها، عملکردهای بالقوه خود در جامعه دموکراتیک را بر اساس این قوانین انجام دهند.

 

با تمام دست اندرکاران جراید به بحث و گفتگو بپردازند تا آنها بدرستی از چهارچوب اجرایی قانون مطیع گردند. رسانه های جدید و سنتی را گرد هم جمع کنند، تا بدین ترتیب آنها بتوانند تجارب مفید حرفه ای خود را با یکدیگر تبادل کنند و به منظور گسترش قوانین مربوط به فعالیت هایشان و یا تنظیم قوانین و استانداردهای جراید و رسانه هایی که بشکل عمومی پذیرفته شده، بشنود و به مشورت بپردازند.

 

برای پیشبرد، گسترش و ارتقاء سطح ارائه خدمات عمومی، استراتژی هایی را اتخاذ کنند تا بدین صورت بتوانند انتظار عمومی مردم را از لحاظ تنوع مضامین، انتخاب، اطمینان از رسیدگی یا نظارت، تضمین کرده باشند.

 

به شرایط و موقعیت های حساس که رسانه ها ممکن است بوجود آورند و به نوعی  بر افکار عمومی یا انتخاب های مردمی، تاثیرات سویی داشته باشد، توجه داشته باشند.

 

مسوولین باید از لحاظ فردی و اجتماعی، اقداماتی انجام دهند که استفاده از این رسانه ها را در ابعاد ملی ارتقاء می بخشند.

 

    • روش های پذیرش

 

    • ۲- روش های پذیرنده

 

  • ۳- مطالبه حقوق یا امتیازات ویژه

رسانه ها به ویژه روزنامه نگاران به صلاحیت و شایستگی همکاران شان ایمان دارند. آنها بر اساس بیانیه ها، دستورات و قوانین، متعهد شده اند که ارزشهایشان را حفظ و به سایر همکاران آینده شان( بویژه تازه واردها) انتقال دهند. بعضی از رسانه ها موفق شده اند قوانین و الزامات حرفه ای، دستورات و هنجارها را بصورت سبک و یا رویه حرفه ای، تحکیم بخشند. این قوانین فردی همچنین در خصوص اهمیتی که رسانه ها و روزنامه نگاران برای جامعه، بویژه دموکراسی کشورشان قائل هستند، بحث می کند.

 

در هر صورت، این قوانین در خصوص اصول اخلاقیات حرفه ای، وظیفه شناس و استاندارهایی بحث می کند که قسمت مهمی از رسانه ها تلقی می شود؛ در این استانداردها به مفهوم درستی، مسوولیت، آزادی بیان، برابری، انصاف و استقلال روزنامه نگاری اشاره شده است. در رسانه های جدید، کمتر به تبیین دلایل این ملاکها پرداخته شده است ولی در دستورات اجرایی، در قوانین و مقررات حرفه ای و شرایط اعمال این قوانین، ممکن است به نحوی بدانها پرداخته شده باشد. انتخاب پرسنل، وظایفی که بر عهده آنها قرار داده می شود، راهنمایی ها یا دستورات اجرایی حرفه شان و یا رقابت های کاری افراد نیز بایستی در چهارچوب این قوانین و اصول انجام شود.

 

پایه و اساس نظام ها مسئوول، نظارت بر رسانه ها بر اساس وظیفه شناسی، اصول اخلاقی رسانه ( و روزنامه نگاران ) و استانداردها، بنا شده است. شوراهای جراید یا رسانه ها، بخش های رسمی یا غیر رسمی که به رسانه ها اجازه فعالیت می دهند و یا بر اقدامات آنها که بر اساس اصول اخلاقی انجام می گیرد، رسیدگی و نظارت می کنند، نیز جملگی جزء این نظام محسوب می گردند. [۳۸]

 

نظام های مسئول نظارت بر رسانه ها، به شکایت های عموم افراد رسیدگی و بر اساس استانداردهای تعیین شده ی حرفه ای، در خصوص این شکایات تصمیم می گیرند. بنابراین آنها بایستی در این خصوص به فکر جبران عملکرد اشتباه رسانه ها برآیند ( برای مثال، اصلاح، عذرخواهی ) و یا چاره ای بیندیشند که بواسطه ی آن بتوانند رضایت شاکیان را در مورد مضامین منتشر شده، جلب کنند .

 

همانگونه که در مبحث رسانه های جدید گفتیم، برای روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان آنلاین، قوانین اجرایی یا استانداردهای اخلاقی در نظر گرفته شده است و تا حدودی این قوانین از طرف جامعه روزنامه نگاران آنلاین، پذیرفته شده است. با این حال این دست از روزنامه نگاران باید بر اساس این استانداردها عمل کنند. در شرایط بحرانی و در مواقعی که به اقتضای موقعیت، قوانین خاصی برای رسانه ها وضع نشده است، تصمیمات ملی و بین المللی، حکم های ملی، حکم های هیئت های بین المللی و مسوولین حفاظت اطلاعات نظیر دادگاه های حقوق بشر می توانند استانداردهایی در این خصوص تصویب کنند ( برای مثال، حمایت از اطلاعات خصوصی یا شخصی افراد یا محافظت از کودکان در برابر مضامین غیر اخلاقی ).

 

قانون حفاظت و حمایت از رسانه ها، مزایای قابل توجهی برای آنها در نظر گرفته که بر همگان مکشوف می باشد. بنابراین بر این اساس رسانه ها و یا روزنامه نگاران حق دارند: از منابع اطلاعیتشان حمایت کنند، از هر گونه دخل و تصرف اطلاعتشان توسط سایر رسانه ها ممانعت کنند و آزادانه فعالیت و به اطلاعات دسترسی داشته باشند، از هر گونه افترا و یا تهمتی که قوانین ممکن است در خصوص استفاده نابجا از اطلاعات، بدانها بزند، محفوظ باشند ( برای نمونه و درستی و صحت اطلاعات ، تعهد در برابر حفاظت از منابع ملی ). [۳۹]

 

    • حقوق و امتیازات

 

    • شاخص ها

 

  • آزادی رسانه ها و استقلال سردبیر

حمایت از رسانه هایی که از قوانین مربوط به انتشار مضامین توهین آمیز تخطی کرده اند و تاثیرات سوء آن جامعه که در آن رسانه ها در انجام فعالیت هایشان هیچ گونه استقلالی نداشته باشند، جامعه دموکراسی تلقی نمی گردد. بنابراین آزادی رسانه ها باید در مفهوم وسیع تری درک شود، چنانچه آزادی بیان و حق انتشار مضامین را نیز دربرگیرد.

 

در ماده ۱۰ قانون اساسی حقوق بشر اروپا آمده است که اجرای این حق ( آزادی بیان و حق انتشار مضامین ) باید بدون هیچ قید و بندی تضمین شود. پرسنل رسانه ها باید با تمامی روندهای رسانه ای آشنا باشند و بی آنکه در فضای عمومی رسانه های جمعی درگیر دغدغه های غیرموجه بخش های خصوصی و یا نیمه خصوصی شوند، بکار خود مشغول باشند. بطور ویژه، هر گاه رسانه ها در انجام فعالیت هایشان به کسب اجازه قانونی نیاز داشتند، نباید صرفا بر اساس اختیارات قانونی گذشته خود عمل کنند، در اینصورت آنها
می توانند بی آنکه با مانع خاصی مواجه شوند، بکارشان بپردازند.

 

در مفهوم جدید رسانه ها، نمونه های بی شماری از تداخلات و یا اقداماتی سراغ داریم که به نحوی سعی داشته اند استقلال رسانه ها را به چالش بکشاند. تا کنون سیاستمداران زیادی سعی کرده اند خبرنگاران را مستقیما تحت فشار قرار دهند یا گزارشاتشان را توقیف کنند و آنها را از ادامه فعالیت در رسانه ها محروم کنند. رسانه ها باید از هرگونه اقدامات منع کننده و بازدارنده بدور باشند. افشا عمومی اتفاقات و وقایع باید بلامانع باشد. [۴۰]

 

اهمیت نقش و اسطه باید تعیین شود. آنها برای نشر مضامین رسانه ها نوعی کانال و یا ابزارهای مکملی محسوب می شوند، بنابراین آنها می توانند در پیش برد اهداف و مقاصد و رسانه ها نقش بس مهمی ایفا کنند. آنها در عرصه بازار رقابت جویانه می تواند خطر مداخله مسولان را به حداقل میزان ممکن برسانند. در هر صورت در این عرصه جدید حدو حدودهایی برای رسانه ها در نظرگرفته شده که باید مقید باشند. در چنین شرایطی این خطر وجود دارد که واسطه ها سخت مورد انتقاد قرار گیرند. گاهی ممکن است شرایط خاصی پیش آید که رسانه ها از طرف بخش های خصوصی مورد انتقاد قرار گیرند.

 

این دغدغه بیش از پیش وجود دارد که رسانه ها از طرف سایر رسانه ها مورد انتقاد واقع گردند. رسانه های کوچکتر که بخش کلیدی رسانه های جمعی و مختلف محسوب می شوند، بشدت آسیب پذیرند. در نتیجه ممکن است از طرف سازمان طرد شوند. گاه رسانه های بزرگ سعی می کنند بطور غیر مستقیم رسانه های کوچک را از میدان رقابت بیرون کنند بنابراین به طروق مختلف بر سر آنها موانع ایجاد می کنند.

 

در شرایط جدید، تمامی رسانه ها باید از هرگونه اعمال فشار ( خواه برای انگیزه های سیاسی باشد و یا منافع اقتصادی ) به دور باشند. رسانه ها نباید بی دلیل مورد انتقاد قرار گیرند. سردبیر باید بین مالکیت یا کنترل بر رسانه ها و تصمیم گیری در خصوص مضامین مربوطه، تفاوتی قائل شود. این امر خود می تواند در سیر تکامل رسانه ها نقش بسزایی ایفا کند. شخصی که از اختیارات سیاسی برخوردار است نباید در تصمیمات سردبیر دخالتی داشته باشد. این مطلب بویژه در مورد آندست رسانه هایی صدق می کند که مضامین آنها می تواند بشدت بر اذعان عمومی تاثیرگذارد و یا آنها را از رای های سیاسی هیئت انتخاب کنندگان مطلع می کنند. این مباحث در خصوص نویسندگان مضامین و ناشران آن نیز صدق می کند.

 

قوانین مربوط به افترا و توهین، می تواند موضع رسانه ها را به خطر بیندارد. آنها می توانند تاثیرات سویی در پی داشته باشند. بر اساس دادگاه حقوق بشر اروپا اظهاراتی ( یا مضامین ) که موجب اغتشاش، وحشت و یا رنج و ناراحتی می شوند، باید بلامانع شمرده شود. رسانه ها باید به استناد رسانه های گذشته بتوانند بدون وجود هیچ گونه خطری، رویدادها را گزارش و انتشار دهند. در هر حال رسانه ها باید در محتوای مضامینی که نشر می دهند، دقت داشته باشند و در صورت بروز مشکل و یا خسارتی آنرا بر عهده بگیرند ( گاه تاثیرات مضامینی که یک رسانه نشر می دهد به مراتب بیشتر از سایر رسانه هایت که همین مضامین را انتشار داده اند ).

 

تمامی رسانه ها باید به درستی و صحت اطلاعات وفادار باشند و دفاع از منافع ملی را در راس برنامه های خود قرار دهند ( بویژه در مورد رسیدگی به جریانات ملی یا چهره های سیاسی و مقامات ملی و نیز در خصوص مضامینی که بواسطه دولت و یا قوانین محرمانه ،فاش نشده اند ). در چنین شرایطی رسانه ها باید مطالب را با دقت ارزیابی کنند و آنها را بصورت محرمانه نگه دارند. رسانه ها همچنین باید این حق را داشته باشند که آزادانه از برخی مسائل انتقاد کنند.

 

هر قانونی که در خصوص رسانه ها وضع شده است باید دقیقا اجرا گردد. قوانین حقوق بشر بین الملل، مفاد و قوانینی که در خصوص حقوق بشر، در قانون اساسی اروپا ثبت شده است، همگی جزء این قبیل قوانین محسوب می شوند. هر دولتی باید قانونی به نام آزادی بیان و اطلاعات و نیز آزادی رسانه ها داشته باشد. بدین دلیل باید نقش خدمات گیرندگان و ماهیت مضامینی که در اختیار آنها قرار می گیرد، با دقت مورد توجه قرار گیرد.

 

دولت خواه بصورت تعهدات منفی ( مداخله نکرده ) و یا تعهدات مثبت ( تسهیل امکان اجراء آزادی بیان، حق ابلاغ و دریافت اطلاعات بدون مانع، اطمینان دادن به مردم در حل مشکلاتی که توسط برخی از اعضاء رسانه ها بوجود آورده اند )، حقوق، امتیازات و استثنائاتی برای رسانه ها در نظر گرفته است. اصولا دولت این اقدامات بازدارنده و یا اصلاحی خود را بر اساس الزامات و احتمالات خاصی انجام می دهد. دولت باید این حق را داشته باشد که بدون هیچ گونه حد و مرزی، بر روند اجرایی رسانه حق کنترل، نظارت و یا مداخله ( یا در هر فعالیت دیگری ) داشته باشند و یا در صورت لزوم، از حق مشروع آزادی بیان و دریافت و ارسال اطلاعات، ممانعت کنند.

 

در اکوسیستم رسانه های جدید، میزان بی شماری اطلاعات و داده های شخصی و فضاهای مشترک آنلاینی وجود دارد که برای تسهیل ارتباطات جمعی متقابل، ( یا ارتباط جمعی بصورت گروهی ) طراحی شده اند. بر اساس ماده ۸ حقوق بشر قانون اساسی اروپا، هرگونه مدیریت، جمع آوری و استفاده از چنین اطلاعات و داده ها، باید بطروقی صورت گیرد که به حقوق افراد در زندگی خانوادگی و خصوصی شان احترام گذاشته شود.

 

امروزه در قانون اساسی برخی کشورها مفاد وآیین نامه هایی تصویب شده که به موجب آن باید برای محافظت از حریم شخصی افراد، از پردازش های اتوماتیکی داده های شخصی استفاده شود. همیشگی بودن مضامین و اطلاعات در دنیای مجازی و قابلیت انتشار آن در ابعاد وسیع، استفاده مجدد از آنها در مواقع نیاز، سرعت عمل در استفاده از آنها، کاهش ایجاد امکان خسارت، جزء امتیازات استفاده از رسانه های دنیای مجازیت، احترام  به حقوق بشر مربوط به قوانین پروفایل، باید در راس برنامه ها اجرایی رسانه های دنیای مجازی قرار گیرد.

 

در دنیای مجازی، حجم قابل توجهی از مضامین مجددا استفاده و یا فرستاد می شوند. رسانه ها در این خصوص باید به حقوق سایرین احترام بگذارند. رسانه ها باید بی آنکه به حریم شخصی افراد تجاوز کنند یا از مضامین آنها استفاده کنند، صرفا به چگونگی درخواست توجه داشته باشند و به حقوق مضامینی که کار بر خلق کرده و یا فرستاده احترام بگذارند.

 

سیستم های رسانه های متصل به شبکه غالبا بر اساس استانداردهای حرفه ای خاصی برنامه ریزی می شوند که هر گونه کاستی ها را توجیه و نیازها را برطرف می کند. در دنیای مجازی، عوامل رسانه ها باید مکانیسم هایی را برنامه ریزی کنند که به خواسته های شخص ثالث که بواسطه فعالیت های رسانه و یا خدمات دهی آنها دچار مشکل شده، رسیدگی کند( برای مثال حق پاسخ به سوالات کاربران ، اصلاح ، عذرخواهی ).

 

رسانه های سنتی و نوین باید علاوه بر مطالب گفته شده مواردی همچون جملات تنفر آمیز- حقوق کودکان- حقوق زنان- حقوق خردسالان را نیز رعایت کنند

 

رسانه ها باید از انتقال جملات تنفر آمیز و سایر مضامینی که به هر دلیلی موجب برانگیختن خشم و یا کینه و کدورت می شود، امتناع کنند. بنابراین در این زمینه بایستی به خبرنگاران که در فضای مجازی به تبادل اطلاعات می پردازند، توجه ویژه ای شود. آنها باید استفاده هر گونه از جملات و اظهاراتی نظیر نژادپرستی، ابراز تنفر و انزجار از دشمن، دین ستیزی، زن ستیزی و سایر تعصبات امتناع کنند . گاه خبرنگاران در فضای مجازی رسانه های جدید ممکن است در تهیه گزارش در مورد جنایتکاران، به ضرورت احتیاج و با مد نظر قرار دادن قانون، به نژاد، دین ، مذهب، جنس و … اشاره کنند که این خود می تواند زمینه ساز برخی مشکلات گردد.

 

از طرف دیگر رسانه ها ممکن است صرفاً افکار و عقاید گروه های مختلفی که یک جامعه را تشکیل می دهند، انعکاس دهند. بر قانون اساسی حقوق بشر اروپا در فضای مجازی رسانه های جدید ( نظیر شبکه های آنلاین )، هیچ گروه خاصی نباید از سایرین تبعیض داده شوند.

 

به مسئله شان و منزلت، امنیت و حریم شخصی کودکان، باید توجه ویژه ای شود. مضامینی که رسانه ها در خصوص آنها نشر می دهند می تواند در زمان حال یا آینده به آنها خسارات جبران ناپذیری بزند. بنابراین مضامینی که رسانه ها در خصوص کودکان نشر می دهند نباید دائمی و همیشگی باشد بگونه ای که شان، منزلت، حریم شخصی و امنیت آنها را بچالش بکشد و در حال و مراحل بعدی زندگی شان بدانها صدماتی وارد کند.

 

برخی از مضامین و رفتارها می توانند به کودکان بسیار لطمه بزنند. بر این مبنا مضامینی که ویژه بزرگترها نگاشته شده باید برای کودکان غیر قابل دسترسی باشد، حمایت از کودکان نباید از حق آزادی بیان تجاوز کند و بدانها این حق داده شود که در شبکه جستجو و اطلاعات را دریافت کنند. بنابراین رسانه ها باید فضاهای سالمی و تجهیزاتی را بوجود آورند که به واسطه آن می توان به راحتی به وب سایت دسترسی یافت و مضامین سالمی را در اختیار کودکان قرار داد، مهارت ها را در بین کودکان ارتقا دهد، به والدین، کودک، معلمان کمک کنند تا درک بهتری داشته باشند و از مضامین سالمی بهره ببرند.

 

تهدید، ترساندن، ایجاد رعب و وحشت در فضای مجازی جدید بسیار دیده می شود، برخی افراد بواسطه استفاده از نرم افزارهای پیگیر یا موتور جستجو، به مطالب محرمانه دسترسی پیدا می کنند. زنان، غالبا قربانیان این سوء استفاده واقع می شوند که می تواند خود به سبب بروز سوء استفاده های فیزیکی
( سوء استفاده جنسی ) و تجاوز گردد. علاوه بر باید به مسئله سوء استفاده از تکنولوژی توسط اعضاء ناظران توجه شود.

 

رسانه ها در این شرایط جدید رسانه ای، افکار و اعمال صحیح و درست، شایستگی ها و اصول اخلاقی صحیح را بین فرهنگ ها را ارتقا بخشند تا بدین ترتیب بتوانند فرهنگ و قوانین صحیح را به مردم بشناسانند تا بخشی از مشکلات این چنینی حل شود. [۴۱]

 

۱٫Hungarian media authority.

 

    1. ۱٫ Article 1(1) and 2003 of the media law.

 

  1. ۲٫ Data protection 1998.

۳٫Crone, T,T.Casse.et ul.(2002) Law and the media,Taylor Francis.

 

  1. ۱٫ European convention on human rights.

۲٫defamation.

 

۳٫breach of confidence.

 

۴٫Reporting restrctions.

 

۵٫Contempt of court.

 

۶٫prior restraint.

 

۷٫Hate speech.

 

۸٫Trespass.

 

۱٫Mphisto.

 

[۱۴]. سلمان پور ،  امیر ۱۳۹۲ ، « جایگاه کرامت انسانی در قوانین و مقررات رسانه ای » ، پایان نامه دوره کارشناسی ارشد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی.ص ۵۰٫

 

[۱۵] دوریو، امانوئل، ۱۳۹۳، حقوق رسانه ها، مترجم: مجید ادیب، چاپ اول، میزان،تهران، صص ۵۱ تا ۵۸٫

 

[۱۶] معتمد نژاد، رویا، پیشین، صص ۲۸ تا ۳۲٫

 

[۱۷] دوریو، امانوئل، همان.

 

[۱۸] معتمد نژاد، پیشین.

 

[۱۹] دوریو، امانوئل، همان، صص ۶۰ تا ۶۱٫

 

[۲۰] دوریو، امانوئل، همان.

 

[۲۱] .IP

 

[۲۲].Telemedia Act (TMG)

 

[۲۳]. Teleservice Act.

 

[۲۴]. German Broadband Initiative.

 

[۲۵] German Telecommunication Act (TKG)

 

[۲۶] German federal Data protection.

 

[۲۷] Law for the protection of the youth.

 

[۲۸] Federal Department for the media Harmful to young persons.

 

[۲۹] گودرزی،محسن،(۱۳۹۱)، مقایسه تطبیقی حقوق رسانه ای در آلمان و فرانسه، فصلنامه علمی- تخصصی روزنامه نگاری و ارتباطات یال اول، شماره ۳، صص ۱۰۳-۱۰۲٫

 

  1. ۱٫ Shioyama, “regulating the Japanese cyberspace, one step at a time”, gyaku,2007,http://gyaku.jp/en.

[۳۱]. معتمدنژاد ،همان.

 

  1. Broadcast mobile convergence forum, the staus of national licensing frameworks for mobile tv-a country-by-country assessment. Berlin, www.bmcoforum.org, 2008 .

[۳۳] قانون مطبوعات ایران.

 

[۳۴] همان.

 

[۳۵] همان.

 

[۳۶] http://www.rasaneh.org/NSite/FullStory/News/?Id=23

 

    1. Declaration on measures to promote the respect of article 10 of the European convention on human rights (13 january 2010).

 

    1. Recommendation cm/ rec(2007)11 on promoting freedom of expression and information in the new information and communications environment.

 

    1. David banisar, silencing sources: an international survey of protections and threats to journalists sources, p12-20 .

 

    1. Council of Europe :the protection of journalists sources: doc.11881,reference 3554 of 29 may 2009(www.assembly.coe.int).

 

  1. Committee of ministers- recommendation of the committee of ministers to member states on a new notion of media(adopted by the… page27of37 .
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:22:00 ب.ظ ]




پایان نامه رشته حقوق

 

گفتار اول: وضع مقررات برای رسانه ها

 

هنوز نمی شود حقوق رسانه ها را حقوق واقعی دانست. لذا مقررات در این زمینه کاملا رضایت بخش نیست. در حال، این مقررات وجود دارد. برای ارزیابی و نقد و کمک به تحول و بهبود این مقررات و درک تفاوتی که در اینجا می خواهیم میان حقوق و مقررات نشان دهیم، نخست باید مقررات را شناخت و ماهیت و ویژگی های اساسی آن را معرفی و تحلیل کرد. در اینجا به ضرورت آن و هم به تنوع آن اشاره خواهد شد.[۱]

 

الف) ضرورت

 

ارتباط جمعی، همچون هرگونه فعالیت انسانی و اجتماعی دیگر، مشمول پاره ای قواعد حقوقی است زیرا حفظ نظم در جامعه، گریز ناپذیر است و تعیین شرایط اشتغال به این حرفه، تامین برخورداری کامل هر شخص از اختیاراتش و احترام به حقوقش، محدود کردن یا مجازات سوء استفاده های احتمالی، جلوگیری یا جبران زیان های ناعادلانه و بیهوده، همه اینها ضروری و گریزناپذیر است. کارکرد مقررات همین است. در صورتی که مقررات به طور کامل و دقیق رعایت نشود باید شیوه ها و ابزارهایی را برای مجازات و جبران زیان، پیش بینی کرد. به واسطه این مقررات رسانه ها می توان برحسب نوع نظام های سیاسی حاکم، به گونه ای عمل کرد که هرکسی بتواند در شرایطی یکسان به این وسایل ارتباط جمعی دست یابد یا برعکس، امتیاز آن فقط مختص عده ای باشد، و می توان از حقوق دست اندرکاران حمایت یا از متهم دفاع کرد.[۲]

 

بنابراین منشاء ماهیت، گرایش ها و اهداف این مقررات هرچه که باشد ضرورت چنین مقرراتی چه در سطح ملی یا داخلی یا بین المللی احساس می شود. در رابطه با این مقررات ضروری باید تاکید کرد که خئاقل در نظام های سیاسی مانند کشورهای مردم سالار اروپایی و برخلاف تصور و ادعای بعضی ها، وضع مقررات برای رسانه ها، لزوما و انحصارا به منظور کنترل، محدودسازی، هدایت، سرکوب یا آسیب به آزادی نیست. حقوق، تقریبا یک فن نسبتا بی طرف است که می تواند اهداف متفاوتی داشته باشد. به هرحال، بدون قواعد و محدودیت ها، آزادی وجود نخواهد داشت. ساختار حقوقی غالبا تضمینی برای استقلال و آزادی و حتی شرط آزادی است زیرا رسانه ها را از فشارهای قدر سیاسی یا به ویژه قدرت های مالی در امان نگاه می دارد. بنابراین وجود مقررات برای رسانه ها، حتی برای خود آزادی، مطلوب و ضروری است.[۳]

 

ب) تنوع

 

وضع مقررات برای رسانه ها، علاوه بر آنکه ضروری اسیت متنوع نیز هسیت. این ممکن است تا حدودی ناشی از اهدافی باشد که برای این مقررات در نظر گرفته شده است و در نظام های مختلف، ناشی از سیاست ارتباط جمعی باشد که مقرراتش، نماد آن و اجرا کننده این سیاست است. این مقررات رسانه ها، بر مشاغل، وضعیت ها، اشخاص، شیوه ها و محتواهای بسیار متفاوتی اعمال می شود. به عنوان مثال به گردآوری اخبار مربوط می شود و در این صورت، مثلا ممکن است برخی روش ها را که ممکن است به زندگی خصوصی افراد، آسیب برساند ممنوع کند یا برای تضمین بهتر این آزادی، مسئله ظریف حق حفظ اسرار مربوط به منابع اطلاعات روزنامه نگاران را مورد حمایت قرار دهد. قواعد دیگر، به حق دسترسی به  منابع اطلاعات مربوط می شود. به عنوان مثال در این زمینه، مفاهیم یا مسائلی مانند حق دسترسی به اسناد اداری یا برعکس، مفاهیم یا مسائل اسرار مربوط به کشور، دفاع، دادرسی، پرونده ها و اسرار حرفه ای مطرح می شود. در زمینه آماده سازی و پخش پیام ها و برنامه ها نیز قواعد بسیاری وجود دارد. این قواعد هم به موسسات، موسسات مطبوعاتی، موسسات رادیو و تلویزیون و تولید کننده برنامه های شنیداری و دیداری، خدوات شبکه اینترنت و… مربوط می شود هم به حامل (شماره نشریه دوره ای، کتاب، اعلامیه دیواری، فیلم، لوح فشرده، امواج، کابل، اینترنت و…)

 

 

پیام ها و محتوای آن نیز لزوما مشمول مقررات است و شاید همین امر موجب شده است که بیشتر دیگر اشکال و عناصر مقررات نیز به وجود بیاید یا حتی مبنای این مقررات باشد. هدف از وضع این مقررات در مورد محتوا این است که از پخش برخی اخبار، تفسیرهای مختلف یا بیان علنی عقاید که ممکن است به برخی افراد یا جمعیت ها آسیب برساند جلوگیری شود. آسیب به فرد، شامل زندگی خصوصی، حق تصویر، آبرو، وجهه، اصل برائت، و آسیب به یک جمعیت، مانند تمجید جنایت یا تحریک به آن، آشوب اجتماعی، نژادگرایی. در این صورت مقررات، محدودیت های مفید یا مطلوب برای پیام ها را تعریف می کند و مجازات و جبران زیان و موارد تخلف را پیش بینی می کند.[۴] البته به نظر می رسد این تنوع مقررات خالی از اشکال نباشد یکی از اشکالات آن می تواند عدم تطابق مقررات و عدم انسجام آن ها باشد.

 

گفتار دوم: چارچوب حقوقی رسانه های سنتی

 

رسانه های سنتی، مشمول مطبوعات، سینما، رادیو، تلویزیون است که از یک سو نظام حقوقی مربوط به تاسیس آن ها و از سویی دیگر نظام حقوقی مربوط به محتوا مورد بررسی قرار می گیرد. در مورد محتوای رسانه های سنتی می توان گفت: محتواهای آن ها توسط افراد صلاحیتدار و متخصص به وجود می آمدند[۵]، که در هر حال مقررات و قواعدی را در نظر می گرفتند این مقررات جنبه یک سویه داشتند، در رسانه های سنتی محتواها در ابتدا مورد بررسی قرار می گرفت و مطالب و محتواها گلچین می شد، و بعد در اختیار مردم قرار می گرفت. به عنوان نمونه رسانه های سنتی کشورهای سوئد و دانمارک را مورد بررسی قرار می دهیم:

 

قانون رادیو و تلویزیون سوئد، مصوب ۱۷ ژوئن ۲۰۱۰ که مسئولیت نظارت و اجرای آن با وزارت فرهنگ سوئد می باشد. براساس این قانون، دولت سوئد تصمیم می گیرد که در بخش های مختلف کشور چه فرکانس های برای صدور مجوز برای تلویزیون مورد استفاده قرار گیرد یا در صورتی که بودجه مخابراتی شبکه مورد نظر از طریق هزینه های پرداختی مردم برای استفاده از رادیو تلویزیون تامین شود، مجوز آن شبکه را دولت صادر می کند.

 

در کشور دانمارک قانون مخابره رادیویی و تلویزیونی نیز، هرگونه مخابره صدا و تصویر، به زبان دانمارکی یا هر زبان دیگر از طریق فرستنده های زمینی دیجیتال باید با کسب مجوز از هیات رادیو و تلویزیون دانمارک صورت پذیرد. در مورد شرایط مجوز در کشور سوئد باید گفت:

 

    1. در ارائه مجوز باید تلاش شود تا از فرکانس ها به گونه ای استفاده شود که: الف) شبکه های مختلف با منافع و سلایق گوناگون بتوانند مخابره شود ب) شبکه های ملی و محلی و منطقه ای بتوانند مخابره شوند. ج) مخابره کننده های متفاوت و مستقل از یکدیگر فعال باشند.

 

    1. مجوز مخابره تلویزیونی یا متنی می توانند مشروط به عملکرد بدون تبعیض و بی طرفانه باشد، با توجه به این که آزادی بیان و اطلاعات باید در بالاترین حدود تلویزیون برقرار باشد.

 

  1. مدت اعتبار مجوزهای صادره توسط دولت محدود است و این مدت از سوی دولت تعیین می شود و…

در کشورها دانمارک برای گرفتن مجوز باید درخواست رسمی داده شود، وزیر فرهنگ می تواند برای فرایند صدور مجوز از قبیل شرایط آن قانون وضع نماید[۶] و…

 

پایان نامه - مقاله

 

در مورد محتوای برنامه های این کشورها نیز باید گفت: در کشور سوئد:

 

الف) ارائه کننده خدمات رسانه ای باید اطمینان حاصل نماید که برآیند کلی خدماتش، بازتاب دهنده مفاهیم پایه ای یک جامعه آزادی خواه است، اصولی که موید برابری تمامی افراد و همچنین آزادی و مصونیت فردی هستند.

 

ب) برنامه هایی که حاوی صحنه های خشونت بار واقعی و یا هرزه نگاری هستند، باید با اعلام قبلی همراه باشند و یا هشدار نوشتاری که در مدت پخش به صورت دائمی روی صفحه دیده می شود، همراه باشند.

 

در مورد محتوای برنامه های رسانه ای دانمارک نیز باید گفت:

 

الف) رسانه های فعال در این کشور باید اطلاعات متنوعی اعم از پوشش اخبار، اطلاعات عمومی، مطالب آموزشی، هنری و سرگرمی برای جامعه دانمارک مخابره نمایند.

 

ب) آزادی اطلاعات و آزادی بیان باید دغدغه اصلی تمامی رسانه های فعال باشد.

 

ج) کیفیت بالا، انطباق پذیری و تنوع باید در تمتمی برنامه ها رعایت شود.

 

در نتیجه باید گفت همان گونه که در بررسی رسانه های دو کشور سوئد و دانمارک نشان داده شد رسانه ها در این کشورها به طور یک سویه از طرف دولت مجوز کسب می کنند، دولت قوانین و قواعدی برای نظارت و کنترل آن ها وضع می کند حتی دولت برای محتوای برنامه های این رسانه نیز تعیین تکلیف می کنند. حتی دولت ها در صورتی که این رسانه ها قواعد و مقررات تعیین شده از طرف دولت را رعایت نکنند جرایم و مجازات هایی همچون لغو مجوز و… در نظر گرفته است.[۷]

 

گفتار سوم: ضرورت چارچوب گذاری رسانه های نوین

 

رسانه های سنتی همچون روزنامه ها، مجلات، رادیو، تلویزیون، سینما هر کدام از این موارد برحسب شرایطی که دارند نیاز به قواعد و نرم هایی برای محتوا و همچنین نیاز به نظام حقوقی حاکم بر خود می باشند از لحاظ محتوایی باید گفت هر کدام از این رسانه ها باید در خود حقوق کودکان، حقوق زنان، جملات تنفر آمیز، افترا و توهین، حریم خصوصی افراد، حقوق مذهبی و… را باید رعایت کنند به عنوان نمونه روزنامه ها و مجلات نباید محتواهایی که موجب توهین و اهانت به مذاهب می شود را چاپ کنند اخیرا مجله شارلی ابدو فرانسوی در سال جاری (میلادی ۲۰۱۵) کاریکاتوری توهین آمیز از پیامبر اسلام را به نام آزادی بیان چاپ کرده است این درحالی است که این محتوا برای مجلات و دیگر رسانه های سنتی و نوین طبق تمامی قوانین موجود خصوصا قوانین وضع شده  توسط کشورهای عضو شورای اروپا منع شده است. شورای اروپا طبق ماده ۱۰ قانون حقوق بشر اروپایی خود اعلام داشته است، تمامی اعضای شورای اروپا متعهد شدند در حیطه ی اختیارات شان، از حق آزادی بیان هر فردی حمایت کنند و براساس بند ۲ همین ماده، حق ازادی بیان به صورت مطلق نیست و با محدودیت هایی همچون حقوق کودکان، حقوق زنان، جملات تنفرآمیز، افترا و توهین، حریم خصوصی افراد، حقوق مذهبی و حفظ نظم عمومی و امنیت روبه رو می باشد. دولت ها باید در کنار این محدودیت ها، بررسی های قضایی لازم را پیش بینی کنند. در تمام کشورهای اروپایی، قوانین جزایی در زمینه انشار توهین و نفرت و… در جهت حمایت از نظم عمومی و یا امنیت ملی وجود دارد. در عین حال رجوع به چنین قوانینی، در صورتی که رنگ سیای داشته باشد، باید در جامعه دموکراتیک حذف گردد، کما این که عمل مجله فرانسوی شارلی بدو یک عمل سیاسی و تنفر آمیز است. در مورد نظام حقوقی رسانه های سنتی باید گفت هرکدام از روزنامه ها، مجلات، رادیو، تلویزیون، سینما، هر کدام دارای قواعد و نرم هایی هستند به عنوان نمونه در مورد رادیو و تلویزیون سوئد مصوب ژوئن ۲۰۱۰، قانون مخابره رادیویی و تلویزیونی، قانون مربوط به مخابره، براساس این قوانین در یافت مجوز دارای شرایطی است که دولت به رسانه ها می دهد که در صورت تخلف از این مجوز دولت ها مجازات های را نیز در نظر گرفته اند.

 

بحث رسانه های نوین برای فعالان حوزه رسانه پراهمیت است. تقریبا تمام اشکال سنتی چاپ و پخش رادیویی و تلویزیونی اکنون در قالب های نوین رسانه ای ذخیره و منتقل می شوند. تغییر پرشتاب جهان رسانه های نوین، چالش های قانونی جدیدی به وجود آورده اند که قانون اکثر کشورهای جهان متناسب با پیشرفت های فنی تکامل نیافته است. اما به نظر می رسد که تقریبا همان مقررات و قواعد حاکم بر نظام حقوقی رسانه های سنتی بر رسانه های نوین نیز حاکم باشد اما رسانه های نوین نیاز به قوانین جدیدی نیز دارند که هنوز کشورها نتوانسته اند قوانینی مناسب بر رسانه های نوین وضع کنند.

 

شورای اروپا اولین سازمان بین المللی است که قوانینی در مورد رسانه های نوین وضع کرده است از جمله قوانینی که شورای اروپا برای رسانه ها در نظر گرفته است این است که این رسانه ها باید حقوق کودکان، حقوق زنان، جملات تنفرآمیز، افترا و توهین، حریم خصوصی افراد، حقوق مذهبی و… را رعایت کنند. اما در مورد رسانه های نوین مسئله این است که در این رسانه ها اطلاعات و محتواها سریع تر از رسانه های سنتی و با حجم بالا در حال تبادل هستند که وضع قوانین و نظارت بر آن ها را سخت کرده است. رسانه های نوین مانند اینترنت، وب سایت ها، وبلاگ، فیس بوک، فضای مجازی و همچنین نرم افزارهای جدید مانند وایبر، تانگو، لاین، وی چت، واتس آپ و… که با وجود اینترنت معنا پیدا می کنند وضع مقررات بر آن ها بسیار مشکل است. به طور مثال: وبلاگ ها، عموم مردم به اینترنت و وبلاگ دسترسی دارند و همه آن ها مطالب مورد دلخواه خود را بر روی وبلاگ و وب سایت خود می گذارند که این مطالب بعضا مطابق با قوانین کشورها و قوانین وضع شده توسط شورای اروپا نیست و بعضا توهین و اهانت و تجاوز به حریم خصوصی دیگران است. اما با این حال شورای اروپا در خصوص مواضع حقوقی رسانه های نوین قوانینی را وضع کرده است. به عنوان نمونه در مورد اینترنت، در اکتبر سال ۲۰۰۸ مجلس اروپا در خصوص حمایت از حقوق کودکانی که از اینترنت و سایر تکنولوژی های ارتباطی استفاده می کنند قوانینی وضع کرد. برخی دیگر از قوانین مانند، بسط حدود قوانین تنظیم شده به سرویس رسانه های سمعی- بصری آنلاین، جنگ با تروریسم و امنیت، کپی رایت، دزدی آثار ادبی، استفاده غیرقانونی از اطلاعات و حمایت از حقوق بشر کودکان و…

 

اما در مورد نرم افزارهایی همچون وایبر که به وسیله اینترنت، به انتقال حجم وسیع اطلاعات، عکس و فیلم ها می پردازند باید گفت وضع قوانین و نظارت بر محتوای آن ها بسیار مشکل است به وسیله این نرم افزارها افراد به آسانی برای دیگران و کسانی که در گروه عضو هستند هر مطلبی با هر مضمونی که بخواهند انتقال می دهند بی آن که قانونی باشد که مانع این کار باشد به علاوه افراد از طریق این نرم افزارها برای دیگران مزاحمت ایجاد می کنند بدون آن که قانونی وجود داشته باشد یا اینکه راهی برای جلوگیری از آن وجود داشته باشد.

 

با تمام تفاسیر گفته شده وضع قواعدی برای رسانه های نوین بسیار دشوار بوده اما شورای اروپا به عنوان اولین سازمان بین المللی و کشورهایی همچون ژاپن، استرالیا و ایالت متحده امریکا برای رسانه های نوین قوانینی وضع کرده اند.

 

ارتباطات بر روی اینترنت، مانند هر نوع ارتباطات دیگری، یک امر اجتماعی است که تابع، مسئولیت، اخلاق، نرم و… است. اینترنت بیش از پیش، جزیی از زندگی روزمره انسان هاست. بدون تردید، محتوای آن، آثار این محتوا، نگرانی هایی را به دنبال می آورد. موضوع بر سر این است که، اگر چارچوبی برای اینترنت لازم است، از چه جنسی باید باشد. باید در نظر داشت برای هر نوع ارتباطات انسانی، نرم ها، قواعد و کدهایی، ضرورت دارند.[۸]

 

به طور کلی در هر جامعه ای بر روی فعالیت ها و عملکرد رسانه ها، یکسری اقدامات نظارتی و کنترلی خاصی صورت می گیرد که به قرار ذیل می باشد:

 

کنترل محتوا و مضامین رسانه ها به خاطر دلایل سیاسی، فرهنگی و اخلاقی، دلایل صنعتی یا اقتصادی. مشخصه و مضامین رسانه ها که ممکن است جهت توجیه اعمال کنترل رسانه ها صورت گیرد بدین قرار است: جهت داشتن تاثیرات سیاسی (توقیف برخی اقدامات سیاسی)، اخلاقی و فرهنگی و احساسی بیشتر اعمال کنترل می باشد.

 

     شیوه های تنظیم دهی اینترنت به ترتیب زیر است:

 

۱٫ خود تنظیمی:

 

از جمله توسط گروه های صنعتی که در فعالیت های الکترونیکی، فعال هستند، امروزه رواج یافته است. منظور از این شیوه، ارتقاء اصولی همچون رعایت برتری حقوق، احترام به حقوق بشر، اهمیت به امنیت کودکان و… است.

 

۲٫ همکاری در تنظیم دهی:

 

در سطح ملی و بین المللی شاهد توسعه مقررات و قوانین سخت گیرانه و آمره هستیم. از جمله به منظور حمایت از کرامت انسانی، حقوق کودک، حقوق مصرف کنندگان. همچنین برای مقابله با تروریسم، یا برای حمایت از حقوق مالکیت فکری.

 

نمونه کشورهای زیر را می توان ذکر کرد:

 

در کشور آمریکا دو قانون اخیراً تصویب شده اند قانونی برای حمایت از کودکان و کرامت انسانی مصوب سال ۲۰۰۸ به موجب این متن حقوقی شبکه ملی بسیار مقتدری، متشکل از متخصصین پلیس، مامور جستجوی افراد بزهکار شده اند. همچنین به موجب این قانون استراتژی گسترده ای جهت پیشگیری و ممنوع کردن، سواستفاده از کودکان، تدارک دیده شده است.

 

قانون دیگری در همین کشور در سال ۲۰۰۷، تحت عنوان Global ONLINE Freedom AT به تصویب رسیده است. به موجب این قانون ایالات متحده آمریکا موظف شده اند که اصل آزادی عقیده و آزادی بیان را به عنوان عنصر مهمی از سیاست خارجه شان ارتقا بخشند. این قانون ایالات متحده را همچنین موظف ساخته است از هر طریقی، از جمله به توسط دیپلماسی، سیاست خارجی، کنترل صادرات، برای حمایت ارتقا و استحکام بخشیدن اصل جریان آزاد اطلاعات، از جمله بر روی اینترنت و دیگر رسانه های اینترنتی کوشش به عمل آورد.

 

در کشور ژاپن در سه زمینه در سال ۲۰۰۷ در مورد ارتباطات آنلاین قانون گذاری صورت گرفته است، محتوای وب، دسترسی به موبایل و حمایت از حقوق مالکیت فکری. براساس این قانونی که دولت ژاپن وضع کرده متقاضیان در صورتی که سن آن ها کمتر از ۱۸ سال باشد هم می توانند از خدمات تلفن همراه و بانک های نرم افزاری استفاده کنند. این قوانین در صورتی اجرا می شود که تلفن همراه مجهز به سیستم محافظتی باشد که استفاده از اینترنت را برای کودکان مشکل می کند، و صرفا سیستم به واسطه درخواست والدین و یا ولی کاربر است که خاموش می شود و به آن ها اجازه دسترسی به شبکه را می دهد.[۹]

 

۳٫ تنظیم دهی:

 

مجلس اروپا در خصوص مواضع حقوقی رسانه های نوین، قوانینی را وضع کرده است. بر اساس حکمی که مجلس اروپا در ۲۵ سپتامبر ۲۰۰۸ در خصوص رسانه های اتحادیه اروپا، صادر کرده است: هرگاه وبلاگ ها توسط روزنامه نگاران و نیز افراد شخصی، به صورت ابزار مشترکی برای بیان ابراز احساسات و عقاید شخصی استفاده شود، در این صورت نه موضع دقیق نویسنده ها و ناشران (نظیر موضع حقوقی) به درستی مشخص می شود و نه سایت می تواند اطلاعات روشنی را در اختیار خوانندگان وبلاگ ها قرار دهد، که این خود سبب عدم ایجاد اطمینان، اعتبار، حفظ منافع، اعمال قوانین اخلاقی و اعمال تعهد در برابر جریانات حقوقی خواهد شد. حکم مذکور سبب شد تا mep در خصوص مسائل مربوط به مواضع وبلاگ ها، یکسری مبحث های آزاد راه بیاندازد. Mep معتقد است که افزایش روند جمع آوری اطلاعات (برای مثال: فیلم، عکس و…) توسط خوانندگان رسانه ها که گاها در ازای کار خود هیچ گونه مزایایی دریافت نمی کنند، سبب بروز مشکلات اخلاقی، حقوقی و شخصی می شود که به واسطه آن روزنامه نگاران و سایر قشرهای رسانه ای به شدت آسیب می بینند.

 

چارتزی مارکاکیس (مشاور انجمن مالی و اقتصادی مجلس اروپا) در خصوص این گزارش اذعان داشت: «گروه های تحت فشار، منافع حرفه ای و یا سایر گروه هایی که به واسطه وبلاگ پیام را به مخاطبانشان ارسال می کنند را مدنظر قرار دهید. وبلاگ ها ابزار قدرتمندی هستند. آن ها می توانند نقش یک نماینده را ایفا کنند که به نوبه خود هم چون تهدیدی به نظر می رسد.

 

لازم به ذکر است که وبلاگ نویسان بیشتر از زوایای دید شخصی خود سخن می گویند و یا می نویسند.» گاهاً دیده شده که رسانه ها خواستار عدم کنترل مضامین رسانه های اینترنتی هستند که آن به نوبه خود موضع دیگری را می طلبد زیرا اینترنت بیش از پیش به خاطر منافع تجاری، سیاسی و اجتماعی، توسط سازمان ها و نهادهای خاصی، کنترل می شوند. ماهیت های تجاری در زمینه حمایت، تحقیق، گردآوری، تحلیل و انتشار کمپانی رسانه ها، نقش بس مهمی ایفا می کنند. از این فرایند می توانیم به عنوان معیارهای قانونی مضامینی یاد کنیم که خواننده های جراید آن ها را جمع آوری کرده اند.[۱۰]

 

امروزه اینترنت و سایر تجهیزات بصری، از لحاظ تجاری نقش مهمی در جامعه ایفا می کنند، آن ها با ارائه تبلیغت در سراسر جهان مزایای چشمگیری را برای شرکت هایشان رقم می زنند.

 

تامبینی، لئوناردی و مارسدن (۲۰۰۸) در خصوص مضامین و مطالب اینترنت، نظراتی را اعلان داشته اند که به قرار ذیل می باشد:

 

مفهوم نخستین اینترنت (جدا از قوانین و مقرراتی که در خصوص آن وضع شده)، چیزی جزء افسانه و داستان نیست، داستانی که می تواند بسیار مثمر ثمر واقع گردد. مکاتبه اینترنتی هم چون سایر ارتباطات دیگر، عملی کاملا اجتماعی تلقی می شود که با مسئولیت، استانداردهای اخلاقی، حقوقی، منازعه و نیز با معایبی همراه است. هم زمان با پیشرفت اینترنت در زندگی روزمره (مضامین اطلاعات و نتایجی که دارد)، و سیر رقابت ما با جامعه اروپا و حتی ایالت متحده، تصور اینکه اینترنت می تواند جدا از زندگی اجتماعی، جوی کاملا «مستقل و مطلق» را برای ما رقم زند، کمرنگ خواهد شد.

 

در صورتی که دسترسی به اینترنت به نحوی کاملا مطلق آزادانه صورت نگیرد، در این صورت مباحث قوانین و مقررات مربوط به مداخله سیاسی، قابل قبول حتی مورد نیاز خواهد بود. در تمامی جوامع بشری، استفاده از اینترنت باید براساس قوانین و مفاهیم خاصی صورت گیرد. امروزه در خصوص استفاده «آزادانه و بی قید و شرط» از اینترنت، قوانین خاصی وضع شده، قوانینی که اغلب به جای ایجاد محدودیت در آزادی، از آزادی بیان حمایت می کند. بنابراین، این قوانین را می توان به نوعی شکل مناسب و قابل قبول مداخله سیاسی، تلقی کرد.[۱۱]

 

لرد کری عضو انجمن (ofcom) اداره ارتباطات[۱۲] در انگلستان به بررسی و ارزیابی نخستین روش هایی که بسیاری از دولت ها و مجلس ها در برابر قوانین و مقررات مربوط به اینترنت و سایر رسانه های جدید اعمال می کنند، پرداخته است:

 

چه تعداد از قوانین رسانه ها، مربوط به اینترنت است؟ پاسخ صفر است. ولی مجلس سعی دارد تا قوانین دقیقی در این خصوص وضع کند. من معتقدم که اینترنت هنوزم ابزار جدیدی محسوب می شود و مفهوم آن بسیار مهم است بنابراین از این دوره به عنوان عصر وقفه قانونی یاد می شود. سوالی که اکثر حقوقدانان از خود می پرسند، چیزی که عموما راجع بدان فکر می کنند این است که این دوره چه زمانی پیان خواهد یافت… هم زمان با پیشرفت سیاست عمومی، محتوای مضر اینترنت تبدیل به مضامین مفیدی شده است. از خطر ورود قوانین رسانه های قدیمی به اینترنت، کاسته شده است. هم زمان با پیشرفت صنایع و سطح آگاهی مردم از ابزار و تجهیزات، تکنولوژی و… بالا رفته است، والدین از قوانین ساده استفاده از اینترنت آگاهند که این خود به افراد اجازه می دهد که به شبکه متصل شده و از خدمات آن بهره ببرند و متعاقب آن والدین می توانند از امنیت بچه هایشان، خاطر جمع گردند.[۱۳]

 

گفتار چهارم: تدوین قوانین برای اینترنت با تاکید بر مصوبات شورای اروپا

 

حق آزادی بیان به عنوان یکی از حقوق بنایادین انسان ها در اسناد بین المللی حقوق بشر مورد حمایت قرار گرفته است. ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب ۱۰ دسامبر ۱۹۶۶ مجمع عمومی سازمان ملل متحد[۱۴] اعلام می دارد: « هرکس حق آزادی عقیده و آزادی بیان دارد و حق مزبور شامل آن است که از داشتن عقیده خود، بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد.»

 

همچنین طبق بند ۲ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: «هرکس حق آزادی بیان دارد. این حق شامل آزادی تفحص (جستجو) و تحصیل و اشاعه اطلاعات و افکار از هر قبیل بدون توجه به سرحدات، خواه به صورت شفاهی یا به صورت نوشته یا چاپ یا به صورت هنری یا هر وسیله دیگر به انتخاب خود است.»

 

ماده ۱۰ کنوانسیون اروپایی حقوق بشر مصوب نوامبر ۱۹۵۰[۱۵]  در همین زمینه مقرر داشته «هرکس حق آزادی بیان دارد…» این حق مشتمل است بر آزادی داشتن عقاید و مبادله اطلاعات بدون مزاحمت مقامات عمومی و بدون در نظر گرفتن مرزهای سیاسی. مفاد این ماده، مانع از اعمال صلاحیت دولتها برای صدور مجوز تأسیس بنگاههای خبرگزاری، تلویزیونی و سینمایی نخواهد بود همان طور که ملاحظه شد اسناد مهم حقوق بشری به اهمیت آزادی بیان اشاره و از آن حمایت نموده اند. استفاده از این حق بنیادی در جامعه، نیاز به مقدمات و لوازمی دارد. یکی از این مقدمات و لوازم، وجود آزادی رسانه ها و فعالیت رسانه های متکثر و مستقل است. اینترنت، تحولی در فضای رسانه ای ایجاد نموده و به معنای واقعی توانسته در این زمینه مؤثر باشد. حتی در برخی مواقع از اینترنت به عنوان آخرین امید برای فعالیت رسانه های مستقل و آزاد یاد می شود. بنابراین فناوری جدید با رفع محدودیت ها و موانع انتشار، جستجو و دریافت اطلاعات، زمینه استفاده از حق آزادی بیان را فراهم نموده است.

 

از سوی دیگر پیشرفت فناوری های نوین ارتباطی به ویژه اینترنت، نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی افراد داشته و انسان ها با بهره گرفتن از این ابزار، کارهای خود را با سرعت و سهولت بیشتری انجام میدهند. مردم در سراسر جهان از طریق اینترنت به دنیایی از اطلاعات دسترسی پیدا میکنند.[۱۶] و با بهره گرفتن از اطلاعات و خدمات اینترنت، فعالیت های روزمره شان (نظیر فعالیتهای ارتباطی، تجاری، آموزشی، سرگرمی و…) را انجام میدهند. با توجه به مطالب گفته شده رسانه های نوین نیاز قوانین و مقرراتی دارند که در ذیل به آن پرداخته ایم.

 

بند اول: ضرورت ها تدوین قوانین و مقررات برای اینترنت و پیش نیازهای

 

۱- مفهوم

 

منظور از تدوین قوانین (قانونگذاری) و مقررات (مقررات گذاری)، وضع هر نوع قواعد (شامل قانون، تصویب نامه، آیین نامه، بخشنامه و…) دارای ضمانت اجرا توسط مقام صلاحیتدار است.[۱۷]

 

وضع قوانین و مقررات برای رسانه ها عموماً چند حوزه کلی را شامل می شود، این حوزه ها عبارت اند از مقررات تأسیس و اداره، محتوا، تخلفات و حقوق حرفه ای. در تدوین قوانین و مقررات برای اینترنت این حوزه ها تا حدودی متفاوت است. موضوعات فنی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا موضوعات فنی در دسترسی به اینترنت، کنترل و سانسور، توسعه و سایر مسائل مهم آن، تأثیر قابل توجهی دارد. بعد از موضوعات فنی، محتوا، تأسیس و اداره، جرایم و حقوق حرفه ای مطرح است.

 

مقام صلاحیت دار در مقررات گذاری برای رسانه ها، الزاماً دولتی نیست و می تواند یک نهاد غیر دولتی مانند سندیکا و اتحادیه ها باشد. در برخی از کشورها هم استفاده از روش مشارکتی، یعنی حضور مشترک نهاد دولتی و غیر دولتی موفق بوده و آثار مطلوبی به همراه داشته است.

 

در برخی کشورها تجربه نشان داده به دلیل فرهنگ خاص حاکم بر این کشورها، اگر شروع کننده این اقدامات، دولت باشد و بعد برای ادامه کار، نهادهای غیر دولتی امور را در دست بگیرند، در عمل موفقیت بیشتری حاصل می شود. اگرچه این روش به استقلال نهاد مقررات گذار (یا ناظر و کنترل کننده) خدشه وارد می کند، باید با واقعیت ها کنار آمد. در برخی از جوامع نهادهای غیر دولتی برای اقدامات شان از سوی مردم حمایت نمی شوند و بنابراین تصمیمات این نهادها نیز ضمانت اجرای لازم را ندارد. در تدوین قوانین و مقررات، دو وظیفه مهم برعهده نهاد مربوطه است: نخستین وظیفه، یافتن قواعدی است که عادلانه ترین راه حل ها را در روابط اجتماعی ارائه دهد. برای اجرای درست این وظیفه، علاوه بر کاوش در علوم مختلف و استفاده از تجربیات سایر محققان، عوامل مختلف و شرایط جامعه در نظر گرفته می شود. دومین وظیفه، نوشتن و تنظیم صحیح قوانین و مقررات است. قواعد حقوقی باید به زبانی گفته شود که برای عموم قابل فهم باشد. از سوی دیگر باید صریح باشد تا دادرس را در اجرای آن دچار تردید نسازد و در عین حال اجازه دهد تا او با توجه به اوضاع و احوال هر دعوی و شرایط خاص آن تصمیم بگیرد.[۱۸]

 

۲- ضرورت

 

از ابتدای شکل گیری و فعالیت رسانه ها و ابزارهای ارتباطی- از جمله اینترنت- همواره دو دیدگاه متفاوت برای ضابطه مند نمودن فعالیت های آن ها وجود داشته است. عده ای معتقد هستند اصولاً هرگونه تدوین قوانین و مقررات برای رسانه ها و ابزارهای ارتباطی، به دلیل، ایجاد نوعی محدودیت مخالف با آزادی فعالیت رسانه ها به شمار می آید. این گروه استدلال می کنند بیان آزاد افکار و اندیشه ها ضرری ندارد و اگر هم ضرری داشته باشد، این ضرر کمتر از آسیب دخالت حکومت در امور رسانه ها و محدود نمودن آزادی بیان و حق دسترسی به اطلاعات است. در مقابل گروهی معتقد هستند وضع قواعد، نه تنها محدود کننده نیست بلکه اگر قوانین و مقررات صحیح و متناسب و بر مبنای اصول تدوین شود، تأمین کننده آزادی رسانه ها است و دسترسی عموم به اطلاعات را تسهیل می نماید. دوریو در خصوص ضرورت وجود مقررات برای رسانه ها معتقد است که مقررات رسانه ها، تنها و ضرورتاً به عنوان محدود کننده و سرکوب کننده معنی نمی شود بلکه آزادی است همراه با برخی محدودیت های لازم و ضروری.[۱۹]

 

در بررسی و دفاع از نظر دوم: توجه به واقعیت های موجود در جوامع، لزوم رعایت مصالح عمومی و جلوگیری از سوء استفاده احتمالی افراد از اصل آزادی اقتضا دارد تا تدابیر و ضوابطی تأسیس و فعالیت رسانه ها در نظر گرفته شود. از سوی دیگر نباید وجود برخی محدودیت ها را به منزله عدم وجود آزادی دانست زیرا اگرچه آزادی مطبوعات در زمره حقوق نسبی بودن حقوق بشر را به عنوان امری منطقی، حتی در «نظامهای آزادیگرا (لیبرال) می توان مشاهده نمود»[۲۰]. این آزادی مطلق نیست در بند ۲ ماده ۲۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر در همین زمینه اعلام می دارد: «هرکس در اجرای حقوق و استفاده از آزادی های خود، فقط تابع محدودیت هایی است که به وسیله قانون منحصراً به منظور تأمین شناسایی و مراعات حقوق و آزادی دیگران و برای رعایت مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی، در شرایط یک جامعه دموکراتیک وضع شده است».

 

همچنین در بند ۲ ماده ۱۰ کنوانسیون اروپایی حقوق بشر، پس از تأکید بر حق آزادی بیان آمده اعمال این آزادی ها به لحاظ اینکه مستلزم تکالیف و مسئولیت هایی است، ممکن است: «تحت تشریفات، شرایط، تصمیمات یا مجازات هایی قرار گیرد که به موجب قانون مقرر شده و در جامعه دموکراتیک به لحاظ مصالح امنیت ملی، تمامیت ارضی یا سلامت عمومی یا برای حمایت از اعتبار و حقوق دیگران، جلوگیری از افشای اطلاعاتی که به طور محرمانه دریافت شده، یا حفظ اقتدار و بی طرفی قوه قضائیه است». همان طور که مشاهده شد، آزادیها مطلق نیست و ممکن است محدودیت هایی پیش بینی شود اما در هر صورت ضروری است این محدودیت ها طبق قانون بوده و معقول باشد.

 

در خصوص اینترنت به عنوان یک رسانه نوین هم وضعیت به همین شکل است. ارتباطات و رسانه های اینترنتی و رسانه های آنلاین هم مانند هر امر اجتماعی دیگر نیازمند نظام دهی و مقررات گذاری است. در حال حاضر موضوع این است که تدوین قوانین و مقررات باید از چه جنسی و بر مبنای چه اصولی باشد تا ضمن نظام دهی فعالیت های اینترنتی، به مانع و محدود کننده آزادی بیان تبدیل نشود.

 

۳- پیش نیازها

 

مقررات گذاری صحیح برای اینترنت، در خلأ امکان پذیر نیست. قانونگذاری صحیح برای این رسانه، نیاز به مقدمات و به تعبیر صحیح تر پیش نیازهایی دارد که بدون آن ها، امکانی برای تحقق قوانین و مقررات اینترنتی نیز فراهم نمی شود. در ادامه اشاره کوتاهی به این پیش نیازها خواهد شد.

 

الف: درک صحیح حاکمان از اینترنت و عوامل پیدایش آن

 

نگرش حاکمان و درک صحیح آن ها از جامعه اطلاعاتی و کارکرد اینترنتی به عنوان ابزار اصلی دسترسی به جامعه اطلاعاتی، برای جامعه مفید محسوب شده و در تدوین مقررات، نقش کلیدی دارد. حکومتی که اینترنت را عامل انحراف می داند، تمام توان خود را برای محدود کردن و کنترل آن به کار می گیرد. اما در مقابل، زمانی که حاکمان درک صحیحی از اینترنت دارند، تلاش می نمایند تا با تدوین قوانین و مقررات متناسب و اجرای صحیح این قواعد، از فواید این ابزار گسترده ارتباطی استفاده نموده و از ورود آسیب های احتمالی آن جلوگیری نمایند. از سوی دیگر، نوع و سطح دیدگاه حاکمان می تواند فضای اینترنت را در حد یک فناوری عادی قرار داده و در نتیجه منجر به تنزل آن در حد بازی و تفریحات نمایشی و حداکثر، اطلاع رسانی صرف شود. این در حالی است که انجام کارهای جدی در حوزه اینترنت و تأمین دسترسی همگانی نیاز به پهنای باند مناسب، استفاده از سیستم های رمزنگاری پیشرفته، تقویت عوامل فنی و اجتماعی و تدوین مقررات دارد.[۲۱] به هر حال اگر در سطح کلان، حاکمان و در سطح پایین تر، متولیان وضع قوانین و مقررات، اجرای آن ها و نهادهای ناظر بر فعالیت های اینترنتی، نگرش صحیحی نسبت به اینترنت و عوامل پیدایش آن نداشته باشد، قطعاً موفقیتی حاصل نخواهد شد.

 

ب. راهبری اینترنت

 

یکی از موضوعات پیچیده و بحث برانگیز، موضوع راهبری اینترنت است. دنیای امروز، راهبری جدیدی را تجربه می کند که با تصورات قبلی از حاکم و محکوم و حاکمیت، تفاوت زیادی دارد. با این تفاوت و در چنین دنیایی، تدوین قوانین و مقررات برای اینترنت باید چگونه باشد؟ این مقررات در چه سطح و اندازه های باید هماهنگ باشد؟ در اینترنت، نمی توان حکومت براساس قاعده حاکمیت را شبیه به آنچه در دولت- کشورهای ملی وجود دارد، در نظر گرفت.

 

بنابراین قواعد حاکم بر اینترنت، مجموع های فراملی و تا حدی ملی، قواعد غیر حقوقی شامل کدهای شبه قانونی و هنجارهای اجتماعی شبکه است. با توجه به طراحی خاص و ویژگی های این فناوری ارتباطی، مفاهیم سنتی وضع قوانین و مقررات که ظهور در زمان و مکان دارد، نمی تواند در آن قابل اجرا باشد.

 

دولت ها مجبور هستند انحصار طلبی سنتی خود را کنار گذاشته و حکمرانی اینترنت را با توجه به خصوصیات منحصر به فرد این فضا بپذیرند. قوانین و مقررات بر توسعه اینترنت تأثیر خواهد گذاشت و روش های خود نظام دهی به ویژه در زمینه دسترسی به محتوای اینترنت همچنان حاکم خواهد بود. نتیجه اینکه امکان مقررات گذاری و اعمال آن وجود دارد، اگرچه هویت نهاد مقررات گذاری و ابزارهای مورد استفاده در تدوین قوانین و مقررات، مطابق با الگوهای سنتی نیست.[۲۲]

 

ج. ارتباط نظام حقوقی صنعتی و فراصنعتی

 

تحولات ناشی از ارتباطات نوین، چالش زیادی در زمینه نحوه حکمرانی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه یا کمتر توسعه یافته به وجود آورده است. قرار گرفتن در تحولی بزرگ که از عصر صنعتی به فراصنعتی گذر می کند، بدون مجهز شدن به منابع فکری و عملی این گذار، شاید بزرگترین مشکل پیش روی این کشورها باشد. به همین دلیل این کشورها برای تدوین قوانین و مقررات با مشکلات متعددی روبه رو شده اند. قانون به عنوان مهمترین ابزار پیشرفت، در زمان تدوین، عرصه های کاملاً جدیدی را پوشش می دهد تا بستر حقوقی مناسب برای فعالیت سایر بخش ها مهیا شود. علاوه بر این، برای ورود به جامعه اطلاعاتی، ایجاد بسترهای حقوقی و از جمله تدوین قوانین و مقررات ضروری است. هم اکنون چنین نیازی برای ایجاد بستر حقوقی جهت تثبیت فناوری اطلاعات و ارتباطات ضرورت دارد تا امکان ورود به جامعه اطلاعاتی فراهم شود؛ با این تفاوت که برخلاف تحول در عصر کشاورزی به صنعتی، که تماماً منجر به نهادها و قانون های نو شد، عصر فراصنعتی ادامه تحول یافته عصر صنعتی است و اغلب دکترین های حقوقی این عصر با عصر صنعتی هماهنگ و منطبق، و با اعمال تغییرات لازم در فضای سایبر قابل اجراست و چون اغلب قوانین عصر صنعتی هنوز مدون نشده اند، امکان اتصال منطقی این دو فضا ناممکن شده است. به عبارت ساده، قانون های فضای سایبر در یک ارتباط پیچیده با قانون های عصر صنعتی قابل طرح و بررسی است. در این زمینه، دو قلمرو مشخص وجود دارد که با تحولات عصر صنعتی متناسب نشده و مادامی که این تناسب به وجود نیاید، تدوین قوانین سایبری از تأثیر لازم برخوردار نخواهد شد. این دو قلمرو عبارت است از قوانین زیرساخت (به ویژه قوانین مربوط به مسئولیت) و قوانین حقوق اقتصادی، صنعتی و نهادهای مدنی.[۲۳]

 

د. رویکرد و روش صحیح

 

تدوین صحیح قوانین و مقررات نیازمند درک صحیح از اهداف و فلسفه این کار است. درک صحیح و شناخت، نهاد متولی وضع قوانین و مقررات را به سمت استفاده از شیوه های مناسب و کاربردی می برد. اجرای تخصصی قانون ها و تدوین آیین های دادرسی تخصصی، علاوه بر دو آیین دادرسی کیفری و مدنی، مکانیزم های پیچیده و استادانه کدهای رفتاری- اخلاقی و خود نظام دهی و تنظیم یک نظام حقوقی مسئولیت مدنی تنبیهی و… نتیجه رویکرد جدید نظامهای قضایی است.[۲۴]

 

۴- اصول تدوین قوانین و مقررات

 

در بخش های قبلی ضرورت تدوین قوانین و مقررات برای این ابزار نوین ارتباطی ارائه و تأکید شد که مقررات گذاری برای اینترنت، زمانی می تواند تأمین کننده آزادی های مشروع باشد که ضمن درک صحیح از ویژگی های آن و شرایط جامعه، براساس اصول حقوقی تدوین شده باشد. در حد مطالعات صورت گرفته، تاکنون این اصول به صورت مستقل و منسجم در یک کار پژوهشی معرفی نشده است اما با مطالعه اسناد بین المللی، منطقه ای و تجربیات ملی کشورهای پیشرفته حقوقی و همچنین آثار محققان و دانشمندان می توان این اصول را شناسایی نمود. دوریو در مقدمه ویرایش جدید کتاب حقوق رسانه، با اشاره به این اصول تأکید دارد که قانونگذار حقوق رسانه برای تدوین قانونی مناسب باید به دنبال اصولی مرجع باشد؛ اصولی که بتواند حقوقی انعطاف پذیر اما پایدار را شکل بدهد. او معتقد است استقلال حقوق رسانه (حقوق ارتباطات/ گرایش فناوری های نوین ارتباطی) زمانی محقق میشود که این اصول کلی و مرجع، در نظر گرفته شود.[۲۵]

 

بنابراین در حقوق اینترنت، این اصول مشترک وجود دارد اما باید با توجه به ویژگی های خاص اینترنت مورد بررسی قرار گیرد. این اصول در سیاست گذاری ها و مقررات گذاری ها باید همواره مورد توجه باشد و دولتها برای حفظ و اجرای این اصول تلاش نمایند. در ادامه این اصول بررسی می شود.

 

۱- اصول اول: انتشار آزاد

 

منشأ اصل مذکور، که به تعبیری مهمترین و مبنایی ترین اصل نیز به شمار می آید در ماده ۱۱ اعلامیه حقوق بشر و شهروند انقلاب کبیر فرانسه، آزادی مطبوعات به عنوان گرانبهاترین آزادی انسانی معرفی و زمینه ها و محدودیت های آن مشخص شده و به موجب نخستین اصلاحیه قانون اساسی ایالات متحده آمریکا نیز، کنگره از وضع قانون برای محدودیت آزادی گفتار و مطبوعات منع شده است.[۲۶]

 

اصل انتشار آزاد از دو اصل فرعی تشکیل شده: عدم ضرورت کسب مجوز انتشار و منع سانسور. برای شناخت بهتر اصل انتشار آزاد و دو اصل فرعی مذکور، آشنایی با نظام های تأسیس و فعالیت رسانه ها ضروری است. بنابراین در ادامه ابتدا نظام های تأسیس و فعالیت رسانه ها و سپس توضیحات مربوط به عدم ضرورت کسب مجوز و منع سانسور تشریح می شود.

 

الف. نظامهای تأسیس و فعالیت رسانه ها

 

بررسی سیر تاریخی تحول و توسعه آزادی رسانه ها نشان می دهد که اکنون در خصوص تأسیس و فعالیت رسانه ها در کشورهای مختلف با توجه به نظام های سیاسی آن ها، دو نظام متفاوت و متضاد هر کدام از کشورها متناسب با شرایط و نوع نگرشی که با آزادی رسانه ها دارند یکی از این نظام ها را اعمال می نمایند. «نظام پیشگیری» و «نظام تنبیهی»: وجود دارد که عبارت اند از نظام تنبیهی یا تعقیبی، نظامی است که در آن محدودیتی وجود دارد و با علم به اینکه سوء استفاده از حق، موجب مسئولیت مدنی یا کیفری خواهد بود، ابتکار برخورداری از حقوق و آزادیهای اساسی شناخته شده را دارند بدون آنکه دستگاه های اداری را در جریان اعمال خود قرار دهند. تا زمانی که اعمال این حق، روال عادی خود را طی می کند، دولت حق مداخله ندارد. دخالت از آن زمانی آغاز میشود که افراد و نهادهای برخوردار از حقوق، حدود قانونی را که برای حفظ نظم عمومی و دیگر ملاحظات اجتماعی مقرر شده است، رعایت نکنند. در این صورت است که دستگاه قضایی، براساس ضوابط مشخص، وارد عمل شده و متخلفان از قواعد مربوط به نظم عمومی و متجاوزان به حقوق دیگران را محاکمه و در صورت اثبات جرم یا تخلف، محکوم به مجازات یا جبران خسارت می نماید.[۲۷]

 

در کشورهایی که دارای نظام آزادیگرا هستند، از نظام «تنبیهی یا تعقیبی» در این کشورها استفاده می شود. هیچگونه محدودیتی- جز در موارد استثنایی که البته در قوانین پیش بینی شده و محدودیت های منطقی است- برای تأسیس و فعالیت رسانه وجود ندارد. اشخاص حقیقی و حقوقی با آزادی کامل یا در برخی کشورها تنها با ارائه اعلام نامه یا تقاضای ثبت رسانه موردنظر خود، می توانند آن را تأسیس نمایند. قوانین این کشورها، در کنار شناسایی این میزان از آزادی برای رسانه ها، به منظور حفظ مصالح و منافع عموم، محدودیت هایی معقولی برای آن ها پیش بینی می کنند که در صورت سرپیچی از این قوانین، در دادگاه های عادی و اغلب با حضور هیئت منصفه، مورد تعقیب و رسیدگی قرار می گیرد و متخلفان تنبیه و مجازات می شوند. در کشورهای دارای نظام اقتدارگرا که عموماً حکومت از آزادی های سیاسی مردم ترس دارد و تلاش می کند تا به هر شکل این آزادی ها را محدود و به نوعی کاتالیزه کند، تأسیس و فعالیت رسانه ها، تابع نظام پیشگیری یا نظام تأمینی است. در این کشورها برای کنترل افشاگری و فعالیت های روشنگرانه گروه های مخالف و منتقد، اشخاص برای تأسیس رسانه باید مجوز بگیرند. اتخاذ این سیاست به مرور موجب می شود تا صرفاً اشخاص مورد اعتماد حکومت بتوانند اقدام به تأسیس مطبوعات و سایر رسانه ها کنند و به این ترتیب تمام تریبون های خبری و اطلاع رسانی در ید حکومت باقی می ماند در این نظام قدرت عمومی الزاماتی را برای جلوگیری از هر عمل غیرقانونی، به افراد و گروه های ذینفع تحمیل میکند؛ بدین معنی که افراد و گروه ها نمی توانند قبل از انجام تشریفات قبلی، از حقوق و آزادیهای خویش برخوردار شوند. نظام پیشگیرانه را نظام پلیسی نیز می گویند که در انتظام امور و برقراری نظم، نقش اساسی ایفا میکند. در مقام ارزیابی این نظام، چنین به نظر میرسد که افراد و گروه ها به خاطر هماهنگی قبلی با مقام حکومتی در برخورداری از حقوق و آزادی های خویش از امنیت قضایی مطمئن تری برخوردارند و به محض انجام تشریفات، اصولاً خطری متوجه آنان نیست. اما اشکال اساسی این است که حقوق و آزادی مردم در ید قدرت و ابتکار عمل دولت قرار می گیرد و این شیوه، جامعه را به سوی یک نظام هدایت شده سوق میدهد که عرصه را بر حقوق خدادادی انسانی بیش از پیش تنگ تر میکند.[۲۸]

 

ب. عدم ضرورت کسب مجوز انتشار

 

طی سالهای اخیر، تأسیس و انتشار آزاد رسانه ها به ویژه رسانه های اینترنتی به عنوان یکی از عوامل توسعه رسانه ها، مورد توجه سازمان های بین المللی، منطقه ای و برخی کشورها قرار گرفته است. به همین دلیل، نظام قدیمی که بر ضرورت کسب اجازه از دولت یا بر مبنای ارسال اعلام نامه ایجاد و انتشار روزنامه ها و مجله ها به مقامات دولتی یا انجام ثبت نام نشریات دورهای در یک دفتر مخصوص دولتی استوار بود، به مرور به یک نظام آزاد مبتنی بر درج مشخصات هویتی مدیران نشریات و سایت ها تغییر کرده است.[۲۹]

 

شورای اروپا که تجربیات ارزشمندی در زمینه حقوق رسانه ها دارد، «شاخص های رسانه ها در یک دموکراسی» مصوب ۲۰۰۸ را طی شماره ۱۱۶۸۳ خود به تصویب رساند، شورای اروپا ضمن معرفی اصول موردنظر برای شاخص های پیشبرد رسانه ها در نظام های دموکراتیک، از دولت های عضو شورا خواسته است تا برای تأسیس و انتشار رسانه ها، صرفاً به کسب اطلاع از مؤسس یا مؤسسان این رسانه ها، «کارت فعالیت اقتصادی یا بازرگانی» یا «کارت مالیاتی» شمار اکتفا کنند.[۳۰] شورا در مصوبات متعدد دیگر و توصیه نامه های خود، به لزوم کاهش مداخله دولتها در امور رسانه ها به ویژه تأسیس آن ها تأکید دارد.

 

ج. منع سانسور

 

گاهی تصور می شود که با پیشرفت ابزارهای ارتباطی، سانسور محدود شده یا حتی در برخی حوزه ها از بین رفته باشد اما این تصور صحیح نیست. پیش از تشریح دلایل و ابعاد این نظریه، ارائه توضیحاتی در خصوص سانسور مفید است. در گزارش کمیسیون بین المللی، مطالعه در مسائل ارتباطات، درباره ویژگی ها و شیوه های سانسور، توضیحات مفیدی ارائه شده که به اعمال سانسور به یک یا دو شکل، کاملاً معمولی است بخشی از آن اشاره می شود مثلا: برای کنترل بر فیلمها و مطالب مستهجن و صور قبیحه، زشتی و وقاحت کلام یا تحریک به خشونت یا در زمان ضرورت ملی- اما در عین حال دولت برای حفظ خود در برابر انتقاد، از آن استفاده میکند. در سراسر دنیا شماری از سیستم های خودسرانه و نابجای سانسور برقرار شده است و دولت ها تدابیر الزام آور و فراگیری اتخاذ کرده اند. مطالب باید پیش از انتشار یا درست پیش از توزیع از تصویب بگذرد، و می توانند همین که توزیع شد آن را توقیف کنند. درباره اینکه مقالات، چگونه باید در جهتی مشخص نوشته شود دستورهایی داده می شود و مطالبی که خبرنگاران خارجی تهیه می کنند پیش از مخابره بررسی می شود. نشریات وارداتی، یا به گونه ای جهت دار سانسور می شوند یا ممنوع می شوند. مؤلفان و روزنامه نگارانی را که عقایدی غیر از عقاید رسمی دارند می توان از سازمان های صنفی شان اخراج کرد و به این وسیله فرصت انتشار عقیده را از آنان گرفت. همچنین با محدود کردن دسترسی به منابع خبری- دسترسی به مردم، مکان ها، اسناد یا حتی دسترسی به یک کشور- از جریان اطلاعات جلوگیری می شود. دولت ها این کار را از طریق خودداری از دادن رویداد، کنترل گشت و گذار یک روزنامه نگار و تماس های وی با اشخاص یا مؤسسات معین، یا از طریق سلب اعتبار و در این صورت، اجبار روزنامه نگار به ترک کشور انجام می دهند.[۳۱]

 

در اینترنت به مراتب تصویر تیره تری از سانسور قابل تصور است زیرا دولت ها یا عوامل سانسور با بهره گرفتن از ابزارهای جدید سانسور از انتقال بخش قابل توجهی از اطلاعات به این دلیل که در لیست های سیاه آن ها قرار دارد جلوگیری می کنند. البته منع سانسور به مفهوم عدم نظارت و کنترل نیست و اقدامات قانون مندی که به منظور حمایت از منافع عمومی و امنیت ملی صورت می گیرد، بدون تردید ضروری است. این کنترل و جلوگیری از دسترسی به برخی مطالب که به آن فیلترینگ یا پالایش گفته می شود، مرز بسیار نزدیکی با سانسور دارد و به همین دلیل لازم است، بایدها و نبایدهای آن به درستی شناخته شود. کمیته وزیران شورای اروپا طی سال های اخیر با توجه به توسعه اینترنت و با نگاه حمایتی از حقوق کاربران، چندین توصیه در خصوص اینترنت به کشورهای عضو ارائه نموده است. راهنمایی هایی را برای اتخاذ تدابیر لازم به منظور ترویج احترام به (CM/Rec2008 توصیه ۶) آزادی بیان و اطلاعات در خصوص فیلترهای اینترنتی به کشورهای عضو پیشنهاد می نماید. این توصیه نامه نکات مهمی دارد که برای اصل انتشار آزاد به صورت عام و منع سانسور به صورت خاص بسیار مفید است. در ادامه به برخی محورها و مطالب اصلی توصیه نامه اشاره می شود. در مقدمه این توصیه، نکات کلیدی و مهمی از اساسنامه شورای اروپا، کنوانسیون اروپایی حقوق بشر و توصیه های قبلی در خصوص اینترنت به کشورهای عضو یادآوری شده است: کشورهای عضو به موجب کنوانسیون اروپایی حقوق بشر متعهد شد هاند حقوق بشر و آزادیهای اساسی هر فردی را که در صلاحیت آن ها قرار دارد، تأمین نمایند. کشورهای عضو، به حق اساسی آزادی بیان و دریافت و انتقال اطلاعات و افکار، بدون دخالت مقامات دولتی و بدون توجه به مرزها متعهد می شوند. این حقوق در ماده ۱۰ کنوانسیون اروپایی حقوق بشر تضمین شده است. باید به یاد داشت که هرگونه مداخله توسط کشورهای عضو که مانع دسترسی به محتوای خاص اینترنت می شود، ممکن است یک محدودیت برای آزادی بیان و دسترسی به محیط آنلاین ایجاد کند.[۳۲]

 

کشورهای عضو باید اقدامات قانونی و عملی برای جلوگیری از سانسور دولتی و خصوصی کشورهای عضو را حفظ و تقویت نمایند. در زمینه ترویج (Rec2007) براساس توصیه ۱۱ آزادی بیان و اطلاعات در محیط ارتباطات و اطلاعات روز، کشورهای عضو، بخش خصوصی و جامعه مدنی تشویق شده اند به:

 

    1. توسعه استانداردهای مشترک و اتخاذ راهبردهای ترویج شفافیت؛

 

    1. ارائه اطلاعات، راهنمایی و کمک به کاربران شخصی از فناوری ها؛

 

    1. خدمات مربوط از جمله مسدود کردن دسترسی و فیلترینگ محتوا و خدمات با رعایت حق دریافت و انتقال اطلاعات؛

 

  1. استفاده داوطلبانه و مسئولانه از فیلترهای اینترنت (محصولات، سیستم ها و اقدامات لازم برای مسدود کردن یا فیلترکردن محتوای اینترنت) می تواند اعتماد به نفس و امنیت کاربران اینترنت و به ویژه کودکان خاص و جوانان را گسترش دهد. در عین حال استفاده از چنین فیلترهایی می تواند بر حق آزادی بیان و اطلاعات تأثیر داشته باشد.

[۱] . دوریو، امانوئل، ۱۳۹۳، حقوق رسانه ها، مترجم: مجید ادیب، چاپ اول، میزان، تهران، صص ۳۶ تا ۳۸٫

 

[۲] . همان.

 

[۳] . همان.

 

[۴] . همان.

 

[۵] . معتمد نژاد، رویا، (۱۳۹۱)، بررسی تطبیقی نظام حقوق رسانه ای شورای اروپا با تاکید بر فرانسه، فصلنامه علمی- تخصصی روزنامه نگاری و ارتباطات علوم خبری، سال اول، شماره ۳، ص ۴۸٫

 

[۶] . اکرمی، حمیدرضا، (۱۳۹۱)، نظام حقوقی رسانه ها در کشورهای اسکاندیناوی، فصلنامه علمی- تخصصی روزنامه نگاری و ارتباطات علوم خبری، سال اول، شماره۳، صص ۷۴ تا ۸۳٫

 

[۷] . همان.

 

[۸] . معتمد نژاد، رویا، حقوق تطبیقی ارتباطات (جزوه درسی)، دانشکده حقوق دانشگاه علامه طباطبایی، صص ۴۷ و ۴۶

 

[۹] . معتمد نژاد، رویا، همان.

 

[۱۰] . Wunsch- Vincent, sacha, graham vickery, participative web:user-created contant (dsti/iccp/ie (2006)7/final),paris:working party on the information economy, oecd,2007.

 

[۱۱] . Tambini, damian, danilo leonardi, chris marsden, codifying cyberspace: Communications. Self- regulation in the age of internet convergence, London and new York:routledge, 2008.

 

  1. ۲٫ office of communication.

۳ currie, david, the ofcom annul lectnre 2008, www.ofcom.org.uk/media/speeches/2008/10/annul- lecture.

 

[۱۴] . Un declaration of human rights.

 

[۱۵] .Article 10 of European convention on human rights (Echr)

 

[۱۶] . Internet Corporation for Assigned Names and Numbers- ICANN.

 

[۱۷] . جعفری لنگرودی، محمد جعفر، (۱۳۸۲)، ترمینولوژی حقوق، چاپ سیزدهم تهران، گنج دانش، صص؛ ۶۷۹، ۵۲۴ و ۶۸۰٫

 

[۱۸] . کاتوزیان، ناصر، (۱۳۸۸)، مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، چاپ سی و چهارم، تهران، شرکت سهامی انتشار، صص؛ ۷۳ و ۷۴٫

 

[۱۹] . Derieux, Emmanuel, droit des medias (Paris: Dalloz,2005,p8,9.

 

[۲۰] . هاشمی، سید محمد، (۱۳۸۴)، حقوق بشر و آزادی های اساسی، تهران، میزان، ص ۱۹۲٫

 

[۲۱] . قاجار قیونلو، سیامک، (۱۳۸۶)، مقدمه حقوق سایبر، تهران، میزان، صص؛ ۱۴۲ و ۱۴۳

 

[۲۲] . همان، صص؛ ۱۵۸ و ۱۶۸

 

[۲۳] .همان، ص؛ ۱۷۹٫

 

[۲۴] . همان، ص؛ ۱۴۴٫

 

[۲۵] . معتمد نژاد، رؤیا، (۱۳۹۱)، جزوه حقوق ارتباطات رسانه های سمعی و بصری، تهران: دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی، ص۵٫

 

[۲۶] . معتمد نژاد، کاظم، (۱۳۹۰)، «تحولات مبانی حقوقی آزادی رسانه ها در عرصه های ملی، منطقه ای و بین المللی»، شماره ۳۵، فصل نامه پژوهش حقوق، ویژه نامه حقوق ارتباطات، ص ۴٫

 

[۲۷] . هاشمی، پیشین، ص ۱۹۳٫

 

[۲۸] . همان، ص ۱۹۴٫

 

[۲۹] . معتم نژاد، همان، ص۳٫

 

[۳۰] . همان، ص۷٫

 

[۳۱] . مک براید، شن، (۱۳۹۰)، یک جهان چندین صدا، ترجمه ایرج پاد، چاپ سوم، تهران، سروش، صص؛ ۱۱۷، ۱۱۸٫

 

[۳۲] .http://www.coe.int/t/dghl/standardsetting/media/MCM,2009.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ب.ظ ]




رسانه ها و وسایل ارتباطی جدید ، در مراحل ابتدایی پیشرفت هستند: چنان چه آن ها به حدی توسعه نیافته اند که بتوانیم تعاریف عمومی کاملی از آن ها را ارائه دهیم یا کاربرانشان به درستی با طرز کار آن ها، نتایجی که استفاده از آن ها میتواند موجب شود و یا کجا باید از آن ها استفاده کنند، آشنا باشند.[۱]با وجود آن چه که گفتیم، این سیر تکامل رسانه ها در پیشرفت وارتقاء و تعاریف جدید تکنولوژی جدید مجمومه رسانه های ارتباطی، نقش مهمی ایفا می کند.
مثالی که در این خصوص می توانیم بدان اشاره کنیم، بیانیه  cmبود که کمیته وزرا در خصوص پوشش رسانه ای رقابت انتخابات، به اعضاء دولت خطاب کردند.

 

بند اول: مفهوم رسانه

 

مفهوم رسانه  به تعهد در برابر تولید و نشر دوره ای اطلاعات،محتوا بر می گردد. در این راستا به ابزار و تکنولوژی هایی که برای تحویل و دریافت اطلاعات استفاده می شود ، چندان مد نظر قرار داده نمی شود هر چند که آن می تواند بر نسبت عموم مردم در استفاده از رسانه ها، تاثیر عمده ای داشته باشد. به عنوان مثال: انتشاراطلاعات از طریق رسانه های چاپی (روزنامه ، مجله) و رسانه های ارتباطی برقی (رادیو، تلویزیون رسانه های سمعی – بصری )، سرویس های خبری آنلاین (نظیر طبع و نشر روزنامه ها و گزارش) و سرویس های رسانه های سمعی – بصری که متصل به شبکه نیستند جزء این قبیل مواردند.

 

 

سرویس های رسانه های سمعی – بصری یکی دیگر از نمونه های بارز تکنولوژی های جدید رسانه ها ست.
سرویس های سمعی – بصری شامل۶بند ذیل می باشد

 

  1. سرویس های مذکور نیازمند یکسری اقدامات اقتصادی هستند(وب سایت های شخصی ، سرویس ها که ازیکسری قوانین خاصی متابعت می کنند ، نشر و انتشار محتوای اطلاعات سمعی – بصری برای مقاصد مشترک ، مبادله اطلاعات در جوامع ذی نفع).
    ۲٫ مشخصه رسانه های جمعی (تمایل به دریافت اطلاعات، تاثیرات بالقوه ای که بر روی مخاطبان خود دارد، نسبت عمومی مخاطبان در استفاده از رسانه های جمعی).
    ۳٫ رسانه ها جنبه اطلاع رسانی، سرگرمی و آموزش دارند. همچنین رسانه های جمعی بر طرز تفکر مخاطبان خویش تاثیر می گذارند.
    ۴٫ ساخت برنامه اصولا باید متابع قوانین خاصی صورت گیرد(این بند مغایر با محتوی سمعی – بصریست که صرفا بصورت اتفاقی حاصل می گردد).
    ۵٫ مشخصه های رسانه های سمعی – بصری (شبکه های رادیویی یا شبکه های انتقال اطلاعات شنیداری یا بخش های الکتریکی روزنامه و یا مجله را شامل نمی شود).
    ۶٫ رسانه هایی که از طریق شبکه های ارتباطی الکترونیکی ( نظیر سینما وDVD)در اختیار مخاطبان خود قرار گرفته اند.

آنچه که در این مبحث بدان پرداختیم تا حدودی ما را در درک مفهوم جدید رسانه ، بویژه مفهوم سرویس های رسانه های سمعی – بصری و تشریح اصول اصلی آن کمک خواهد کرد. همانطوری که می دانید رسانه ها برای مقاصد خاصی طراحی شده اند ولی با این وجود این مقاله می تواند به ما دید روشنی از کاربرد رسانه ها دهد. بنابر این، شماری از رسانه های سنتی (رادیو، سینما،DVD، ورژن های الکترونیک روزنامه یا مجله)،  از این قاعده مستثنی هستند. بعضی از وسایل ارتباط جمعی را صرفا می توان تحت شرایط خاصی، بعنوان رسانه تلقی کرد برای مثال وب سایت های شخصی، سرویس هایی که از یکسری قوانین خاصی متابعت می کنند، نشر محتوی اطلاعات سمعی – بصری جهت مقاصد مشترک، مبادله اطلاعات در جوامع ذی نفع، جزء این قبیل مواردند.

 

 

 

 

 

بند دوم:  مفهوم رسانه نوین
افراد در محیط اطلاعاتی به واسطه رابطه شخصی و یا رسانه های متنوع، آنچه را که می دانند به اشتراک می گذارند و اطلاعات را خلق و از آن استفاده می کنندزمانی که کانال های ارتباطی از سیستم پستی به کابل های زیردریایی پیشرفت کرد، سرعت انتقال اطلاعات بیشتر شد، اما محدودیت حجم ارائه اطلاعات به عنوان یکی از مشکلات مهم مطرح بود با پیشرفت ارتباطات ماهواره ای سرعت انتقال اطلاعات از روز به ساعت و دقیقه وثانیه تغییر پیدا کرد، اما هنوز مشکل سرعت و عدم وجود ارتباط با حداقل تفاوت زمانی وجود داشت. امروزه با بهره گرفتن از کابل های بی سیم، سرعت انتقال اطلاعات مشابه با سرعت انتقال اطلاعات در ارتباط شفاهی شده است. به علاوه گستره مخاطبان یک فقره اطلاعاتی بسیار وسیع تر از ارتباط شفاهی شده است.

 

تکامل رسانه های گوناگون، توانست شیوه های مختلف برقراری ارتباط را دگرگون کند، هم اکنون انواع مختلف ارتباط شفاهی، نوشتاری، غیرکلامی و یا مجموعهایی از آنها از طریق رسانه ها توأما ارائه می شود. درحقیقت رسانه های کنونی  و سایل جدید ارتباطی با توجه به دو دیدگاه وارد و از آنها استفاده میشود. نخست افرادی حس جانشینی رسانه های جدید را بر رسانه های قدیم احساس می کنند و صرفا ًتصور
می کنندکه رسانه جدید راهکاری مقابله ای با رسانه قدیم است. در حالی که برخی دیگر معتقدند که رسانه های جدید به منظور برطرف ساختن نیازهای بشر و رضایت وی پا به عرصه گذاشته اند. زمانی که بحث از رسانه نوین می شود، منظور جدیدترین رسانه هاست.  اگرچه در ایجاد رسانه های نوین تغییرات اجتماعی و فرهنگی دخیل بوده اند، اما رسانه رقومی به عنوان یکی از ملموس ترین و تأثیرگذارترین رسانه ای است که بر روی کلیه رسانه ها تأثیرگذاشت

 

مک کوایل، رسانه های نوین را مجموعه متمایزی از فناوری ارتباطی می داند که خصایص معینّی را در کنار نو شدن، امکانات دیجیتال و در دسترس بودن وسیع برای استفاده شخصی به عنوان ابزارهای ارتباطی، دارا هستند.  وی می گوید:  توجه ما به طور مشخص بر مجموعها از فعالیت هایی متمرکزاست که تحت عنوان «اینترنت» مطرح هستند، به ویژه و بیشتر در موارد استفاده همگانی آن شامل اخبارآنلاین، آگهی های بازرگانی، استفاده از برنامه های تولیدی مانند دانلود موسیقی و موارد مشابه، شرکت در بحثها و گفت وگوها، استفاده از شبکه جهانی وب، جست و جوی اطلاعات وشکلهای بالقوه وخاص ارتباطی.

 

تامپسون،اندکیپیشاز تحولات گسترده متأثر از فناوری های نوین، در توصیف رسانه نوین این ابعاد را بر شمرده است:

 

    1. رسانه نوین، مانند دیجیتالی کردن و ابزارها بیشتر با موضوع ها سر و کار دارد.

 

    1. رسانه نوین به مثابه فناوری رایانه ای، به منزله سکوی انتشار مورد استفاده قرار گرفته است.

 

    1. رسانه نوین به مثابه داده دیجیتالی، توسط نرم افزار کنترل می شود. در این تعبیر، رسانه نوین به داده های دیجیتالی که می تواند توسط نرم افزار دست کاری و مدیریت شود، تنزل می یابد.

 

    1. رسانه نوین به مثابه آمیزهای بین قواعد فرهنگی موجود و قواعد نرم افزاری است.رسانه نوین می تواند به مثابه آمیزهای بین قواعد فرهنگی گذشته برای ارائه داده ها، دسترسی، و تغییر به شکل قواعد و داده های نوین تلقی شود )تبدیل داده های فرهنگی گذشته به قالبهای نوین(.

 

    1. رسانه نوین به مثابه پدیده ای زیبایی شناختی است که دوره قبلی هر رسانه مدرن را به فناوری ارتباطی پیوند می دهد. ایجاد همبستگی بین تاریخ فناوری و تاریخ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، ازطریق تحلیلی جامع امری گریزناپذیر است .پدیده های زیبایی شناختی در قالب استعاره های ایدئولوژیکی باز تولید می شوند.

 

    1. رسانه نوین به مثابه اجرای سریعتر الگوریتمهایی که در گذشته به صورت دستی، یا به واسطه فناوری های دیگر اجرامی شدند .سرعت پردازش رایانه ها امکان تولید قالبهای نوین هنر رسانهای مانند چند رسانه ای تعاملی و بازی های رایانه ای را فراهم کرده است.

 

  1. پیشرو بودن رسانه نوین، شیوه نوینی از دسترسی و مدیریت اطلاعات است، مانند ابر رسانه، پایگاه های اطلاعاتی، و موتورهای کاوش.

 

بند سوم: «مفهوم نوین رسانه» موضوع کنفرانس ریکیاویک(۲۰۰۹)

 

در سال ۲۰۰۹، در شهر ریکیاویک، کشور ایسلند، در چارچوب برنامه های شورای اروپا، اولین کنفرانس شورای وزیران مسئول رسانه ها و تکنولوژی های نوین، با عنوان:«مفهوم نوینی از رسانه» تشکیل شد. در جلسات این کنفرانس، چندین مقاله ارائه گردید و در پایان آن نیز متونی به تصویب رسیدند. در میان مقالات مورد عرضه به کنفرانس مذکور، مقاله ای که بیش از همه آن را تحت شعاع قرار داد، مقاله ای با همان عنوان کنفرانس بود که به وسیله کارل ژکوبویچ،[۸]متخصص لهستانی تبار حقوق ارتباطات است.

 

 

ژاکوبویچ در مقاله خود، درصدد اثبات آن استکه در مجموعه تکنولوژی های نوین اطلاعات و ارتباطات همه آن ها رسانه نیستند. به عقیده او، با ظهور اینترنت، بازیگران یا ارتباط گران جدیدی در سطح جهانی وارد رصه ارتباطات می شوند و محتوای جدیدی را عرصه می کنند اما سوال این است که آیا آنها می توانند«رسانه» محسوب شوند؟ یا آنکه جنبه شخصی دارند؟ ارتباطات میان فردی یا بین گروهی برقرار می سازند و به هیچ وجه نمی توانند رسانه جمعی تلقی گردند. و برای رسانه های سنتی، شش ضابطه در نظر می گیرد. سپس هر یک از آنها را در زمینه خدمات یا تکنولوژی های نوین اطلاعات و ارتباطات، مورد بررسی مقایسه ای قرار می دهد. ضوایط رسانه ای یاد شده به این ترتیب هستند:[۹]
۱٫ رسانه های سنتی هدف دارند: از جمله آنکه اطلاع رسانی می کنند، بر افکار عمومی تاثیر می گذارند، منافع عمومی را دنبال می کنند و موجب تحقق آزدی بیان می شوند

 

    1. ۲٫ این رسانه ها، دارای سیاست تحریریه ای اند و یک فرایند تحریریه ای را دنبال می کنند، به این معنا که به تولید محتوا می پردازند یا در پی به دست آوردن آن هستند و در نهایت که محتوا را پخش کردند، مسولیت تحریریه ای آن را قبول می کنند.

 

    1. رسانه های مذکور، دارای روزنامه نگاران و دیگر آفرینندگان محتوا هستند.

 

    1. رسانه های سنتی، به صورت منظم به انتشار می پردازند.

 

    1. این رسانه ها، ارتباطات جمعی را موجب می شوند.

 

  1. رسانه های یاد شده، در نهایت تعدادی هنجارهای اخلاقی، حرفه ای و حقوقی را رعایت می کنند.[۱۰]

حال که این عناصر مشخص شده اند، سوال متعددی مطرح می شوند از جمله آن که آیا « وبلاگ» را می توان رسانه محسوب کرد؟

 

این کنفرانس، یک اعلامیه سیاسی، یک قطعنامه، تحت عنوان « به سوی مفهوم جدید از رسانه» یک برنامه عمل با عنوان:« به سوی مفهوم جدیدی از رسانه ها و آثار این تحول» و قطعنامه دیگری تحت عنوان « راهبری اینترنت و منابع ریشه ای اینترنت» را شامل می شود. در حال حاضر تحت تاُثیر پیشرفت تکنولوژی، شاهد دگرگونی های زیادی در عرصه ارتباطات هستیم، نحوه دسترسی به اطلاعات و نیز شیوه در دسترس قرار دادن آن متحول شده است. امروزه کاربران تکنولوژی های نوین اطلاعات و ارتباطات، نقش و مشارکت فعالی در این عرصه دارند. هر فردی می تواند آفریننده اثر و نشر کننده آن باشد به نظر می رسد که مفهوم رسانه، باید مورد بررسی و تجدید نظر قرار گیرد. از میان خدمات نوین ارتباطی، بعضی می توانند عنوان رسانه به خود بگیرند. ولی آن دسته از خدمات را که به صورت ارتباطات شخصی هستند، نمی توان رسانه به شمار آورد.[۱۱]

 

از نظر مردم این نقش رسانه های جمعی و سنتی به واسطه داشتن مخاطبان گسترده، در دسترسی بودن و واقف بودن عموم مردم به نقش آن ها را یک مشخصه ممتاز می دانند. بدون وجود رسانه ( که به واسطه حمایت از منافع ملی سعی در ارضا عموم دارند)، ممکن است قدرت های سیاسی خیلی راحت بحث ها و مذاکرات را تحریف کنند، مردم را از شنیدن حقایق محروم و جلوی اذعان سخنان منتقدانه را بگیرند که خود می تواند در سیر تکامل رسانه ها، انحرافاتی به وجود می آید. چنانچه انتشار اطلاعات بی طرفانه، مدافعه جویانه و اعتقادی / تبلیغاتی سبب ایجاد انحرافات و شک و تردید در بین عموم مردم می شود.

 

«دوز» در سال ۲۰۰۳ به بررسی ۴ مشخصه «روزنامه نگاری متصل به شبکه» پرداخته است:

 

۱- سایت های خبری:

 

سازمان های رسانه های رسمی این سایت ها را به راه انداخته اند و عموماً وظیفه گزینش مضامین، تجزیه و تحلیل اطلاعات را بر عهده دارند. سایت های پر مخاطب BBC،CNN نمونه های بارز این سایت های خبری اند. اکثر روزنامه های آنلاین و نیز برخی از منابع خبری شبکه های بومی را می توان جزء این گروه قلمداد کرد.

 

۲- سایت های مطلق و شاخص:

 

این نوع روزنامه نگاری آنلاین، اغلب به سایت های تحقیقی خاصی (نظیر یاهو)، شرکت های تحقیقی (نظیر موراور) یا آژانس های خدماتی (نیوسیندکس) و گاهاً به سایت های سرگرم کننده استفاده می شوند. رونامه نگاران انلاین غالباً در شبکه به سایت های خبری دیگری نیز کانکت می شوند. اطلاعات جمع آوری شده توسط تیم های روزنامه نگاران تفسیر و سپس بر اساس مفهومی که دارند طبقه بندی می شوند.

 

۳- سایت های تفسیر اطلاعات:

 

سایت هایی که در خصوص مباحث رسانه ها و رسانه های خبری تفسیری می نویسند و گاهاً نقش محافظ مضامین رسانه ها را ایفا می کنند. ( به عنوان مثال،media canal ,freediom forum)

 

۴- سایت های بحث، تبادل و مشارکت:

 

این سایت ها محل هایی برای مبادله ی نظرات، داستانها و… هستند که غالباً به بحث و بررسی موضوع خاصی می پردازند.

 

دوز معتقد است: آنچه که امروزه از آن به عنوان «وبلاگ» یاد میکنیم به نوبه خود نوعی روزنامه نویسی آنلاین جدید تلقی می شود، غالباً اتفاقات، وقایع روزانه، سفرنامه افراد (نه صرفاً توسط خود روزنامه نگار)، شرح تجارب و راهنمایی خوانندگان هنگامی که در شبکه سرگردان شده اند، جزء این قبیل مواردند.

 

در این جا سوالی که در ذهن ما در خصوص روزنامه نگاری آنلاین مطرح می شود این است که ایا وقتی که مضامین اطلاعات مربوطه توسط سازمان های خبری رسمی و یا روزنامه نگاران حرفه ای، جمع آوری نشده باشد، باز هم می توان آن ها را به عنوان رسانه های جدید طبقه بندی کرد؟[۱۲]

 

دومینگو وهینتون (۲۰۰۸) اذعان داشته اند که نه تمامی وبلاگ ها را می توان نوعی جراید و وقایع نویسی تلقی کرد و نه اینکه وقایع و رخدادهای آن با مضامین رسانه های رسمی، مشترک است. در حقیقت مضامین اکثر وبلاگ ها حول محور احساسات، مطالب شخصی و تجارب نویسندگان می چرخد. بعضی از وبلاگ ها توسط مردم و برخی توسط روزنامه نگاران تازه کار نوشته می شود که تمامی آنها از این حیث که وبلاگ های بخش وقایع نگاری را توجیه می کنند، دارای مشخصه های مشترکی هستند اگر چه ممکن است آنها از همان قوانین و مقررات جراید سنتی پیروی نکنند ولی با این وجود هدف تمامی آنها جمع آوری، تجزیه، تفسیر و یا تحلیل حوادث، برای مخاطبانشان است و بدین طریق عملکرد اجتماعی آنها معمولاً مشابه رسانه های رسمیست.

 

دومینگو و هینتون (۲۰۰۸)، انواع مختلف وبلاگ های جراید را به شکل زیر طبقه بندی کرده اند:

 

 

 

  1. وبلاگ های ملی

وبلاگ هایی که توسط مردم نوشته می شوند و ربط چندانی به رسانه ها ندارند. وبلاگ های این چنینی ممکن است نقش های مختلفی را ایفا کنند: مفسران رسانه، نویسندگان متخصص، گزارشگران آماتور، تفسیر رسانه ها، یکی از متداول ترین اقداماتیست که در راستای وبلاگ جراید صورت گرفته شده است.[۱۳]

 

از این وبلاگ نویسان غالباً نقش یک ناظر رسانه های رسمی، تعیین کننده خطاها و یا اشتباهات در گزارشات، برجسته سازی داستان های تحت پوشش و انتقاد و خرده گیری از مباحث ضعیف، را بر عهده دارند. نویسندگان اغلب وقات در بعضی از وبلاگ های شخصی، نقش یک گزارشگر را بازی می کنند، حتی زمانی که منتشر کننده اطلاعات شخصاً خود را جانشین خبرنگار، جلوه نکند. در بسیاری موارد وبلاگ های شخصی، تبدیل به گزارش های دسته اول حوادثی می شوند که وبلاگ نویسان خود به طور اتفاقی شاهد آن ماجرا بوده اند.

 

  1. وبلاگ های مخاطبان:

وبلاگ هایی که در رسانه ها، توسط خود مردم نوشته می شوند. کمپانی های رسانه ها اغلب اوقات به منظور ارتقاء ارتباط متقابل با مخاطبانشان، در وب سایت های خود، وبلاگ های عمومی راه اندازی می کنند. بر این اساس، آن ها ممکن است دقیقاً به اتاق اخبار کانکت شوند ولی اکثر این وبلاگ های شخصی، هیچ گونه حوادث و بحث و مذاکرات عمومی ندارند.

 

  1. وبلاگ های روزنامه نگاران:

وبلاگ هایی که توسط روزنامه نگاران نوشته می شوند و ربط چندانی به سازمان رسانه ها ندارند. بدین ترتیب روزنامه نگاران تحت شرایطی کار می کنند که هیچ گونه کنترلی بر روند فعالیت آن ها صورت نمی گیرد و می توانند به راحتی نظرات خود را در مسائل مختلف اعمال کنند. وبلاگ ها نیز به نحوی  بدین آزادی روزنامه نگاران، دامن زده اند و به آن ها امکان را می دهند که در راستای استاندارد های رسانه ها موضع مقتدرانه ای داشته باشند.[۱۴]

 

  1. وبلاگ های رسانه ها:

وبلاگ هایی که توسط روزنامه نگارانی نوشته می شوند که تحت کنترل سازمان رسانه ها هستند. بعضی از شرکت های رسانه ای جمعی، در وب سایت های خبری رسانه هایشان وبلاگ هایی را برای روزنامه نگاران خود راه اندازی می کنند. با این مورد، روزنامه نگاران در نگارش خبرهایشان چندان تحت کنترل مدیریتی و قوانین مقررات ادبی، قرار ندارند، با این حال، مدیران روزنامه معمولاً هنگام نشر اطلاعات بر روی شبکه، بر این وبلاگ ها نظارت می کنند.[۱۵]

 

جای هیچگونه شکی نیست که وبلاگ ها می توانند بسیار مقتدرانه عمل کنند و به سرعت متداول شوند. وبلاگ ها یقیناً در دسترس همگان قرار دارند و مخاطبان بی شماری دارند از این رو وبلاگ ها رسانه هستند.

 

کالاتهیل نیز معتقد است که وبلاگ ها هم چون رسانه های خبری هستند. حیطه استفاده از وبلاگ ها چیزی بیش از اظهار نظرهای شخصیست. وبلاگ نویسان سایت های خبری می توانند اخبار و حوادث روزمره خویش، کارمندانشان، ماجراجویی های تحقیقاتی و … را از دیدگاه خویش منتشر کنند. در هر صورت، وبلاگ نویسان می توانند شبکه های رسانه ای زیادی را تحت تاُثیر بگذارند، اطلاعات در اختیارشان قرار دهند و به طور بالقوه نقش یک نماینده را برایشان ایفا کنند.[۱۶]

 

رابرت کوکس، از موسسان سایت ها و رئیس انجمن وبلاگ نویسان رسانه ای آمریکا (mba) معتقدند: امروزه تعداد وبلاگ نویسانی که ما در سال ۲۰۰۰ داشتیم به چیزی حدود ۱۰۰۰۰ میلیون نفر، ارتقاء یافته است. نویسندگانی که با نوشتن داستان های خبری مهم نقض شده، سیاستمداران عزل شده و چهره های رسانه ها، به نحوی در پیشرفت هر چه بهتر محتوای رسانه ها، کمک شایانی می کنند. بر اساس قانون وبلاگ نویسان آمریکا و سایر کشورها، حق دارند که منابع اطلاعات خویش را فاش نکنند و محرمانه نگه دارند ( امتیاز روزنامه نگاران رسمی).

 

برای مثال، دولت هلند در نوامبر ۲۰۰۸ قانونی در حمایت از منابع اطلاعات روزنامه نگاران، وبلاگ نویسان، قانونی وضع کردند. طبق قانون کالیفرنیا گزارشگران حق دارند که بدون داشتن هیچ گونه محدودیتی از تمامی افراد مرتبط به روزنامه، مجله و یا سایر نشریات، حمایت کنند. دادگاه مونتانا در سپتامبر ۲۰۰۸ قانونی وضع کرد که بر اساس آن روزنامه ها نباید ماهیت کسی که اطلاعاتش را در اختیار وب سایت ها قرار داده را فاش کنند و بایستی با مجهول نگه داشتن هویت آن ها، از منبع روزنامه نگاران حمایت کنند.

 

بر اساس حکمی که قاضی این دادگاه صادر کرده است منابع اطلاعاتی مجهول الهویه طبق قانون حمایت مونتانا (قانون محرمانه ماندن منابع اطلاعات رسانه ها) که از نهادهای خبری حمایت کند، جراید حق دارند هویت منبع اطلاعاتی خود و نیز هر فردی که به نحوی در جمع آوری، نوشتن، نشر و طبع اخبار، نقش داشته اند را فاش کند.[۱۷]

 

تصور کنید که ما تمام ملاک هایی که می تواند رسانه های خبری را مشخص کند، را رعایت کنیم، آیا هدف، سیاست مدیریتی و مسئولیت و شناخت، تطابق و برابری با استاندارد های قانونی، رسمی و اخلاقی را می توان جز ملاک های رسمی تلقی کرد؟

 

آگوراواکس[۱۸] نمونه بارزیست از وقایع نویسی شخصی که اقدامات و فعالیت های مدیریتی را در تمام مفهوم و معنای لغت اعمال می کنند. آگورا واکس در خصوص نقش سیاست های مدیریتی جدید و کمیته های مدیریتی رسانه ها می گوید:

 

هدف سیاست مدیریتی آگورا واکس، انتشار اخبار مختلف مربوط به حوادث و یا اتفاقات مختلف است، وقایعی که تاکنون منتشر نشده اند. ما معتقدیم که هر کاربر اینترنت به نوبه خود می تواند اطلاعات دسته اولی را شناسایی کند که تاکنون منتشر نشده اند و از  دید عموم مخفی مانده اند… ما کاملاً می دانیم که اقدامات مبتکرانه آگورا واکس سبب افزایش تحریف اطلاعات، عدم تثبیت و تبلیغات سوء می شود. برای این منظور ما معتقدیم که بر روی فعالیت رسانه ها بایستی یک کمیته مدیریتی، نظارت کند و بدین طریق اقدامات آن ها را کنترل کنند که متعاقب آن از بروز هر گونه پیشامدهای سیاسی و وهم و خیال، جلوگیری می شود.

 

هر ناظر باید شخصاً بر روی مقاله های مربوط به اتفاقات خبری و مبدا آن نظارت کند. کنترل و نظارتی که مسئولین و ناظران انجام می دهند سبب ارتقاء سطح اعتبار اطلاعات آگورا واکس شده است. اقدامات انجام شده، بر اساس نظرات خواننده گان صورت گرفته شده است. به محض اینکه داستانی منتشر می شود، هر خواننده آزادانه آنرا تفسیر، انتقاد، تکمیل و ویرایش می کند. مسئوولین و کمیته می توانند به کمک تبادل و مشورت با خوانندگان خود، داستان را تکمیل و اصلاح کنند. گاهی مواقع کمیته ناظر بعد از مشورت با خوانندگانش تصمیم می گیرد که بخشی از داستان را حذف کند. [۱۹]در بعضی مواقع دیده شده است که در جامعه وبلاگ نویسان قوانین و مقررات خاصی وضع می شود که جنبه تقلبی داشتن محتوای اطلاعات، مسئوولیت های مدیریتی و محاسباتی آن ها، جزء این مواردند.

 

سازمان پیشگامان تکنولوژی آمریکا “Mba”  معتقد است که وبلاگ نویسان به تعلیم، تربیت، خدمات مشاور حقوقی، ضمانت تعهد منتقدانه در برابر فعالیت های ضعیف و قوی رسانه های شخصی جزء این قبیل مواردند. از این رو سازمان پیشگامان آمریکا از تمام فعالیت های جامعه وبلاگ نویسان، قانوناً و شرعاً حمایت می کند. سازمان پیشگامان تکنولوژی آمریکا به نویسندگان خبری سایت ها که با موضوعات حقوقی سرو کار دارند، کمک می کند. تعهدات اخلاقی وبلاگ نویسان ظاهراً از طرف جامعه روزنامه نگاری آنلاین پذیرفته شده است.

 

بر اساس قوانینی که سایت ساینر ژورنالیست. نت (۲۰۰۳) در خصوص قوانین اخلاقی وبلاگ نویسان وضع کرده است:

 

برخی از وبلاگ نویسان اخیراً در خصوص قوانین و مقررات اخلاقی که جامعه وبلاگ باید رعایت کند، بحث و منازعه می کنند. از آن جایی که تمامی وبلاگ نویسان، به نوعی روزنامه نگار تلقی می شوند و محتوای وبلاگ ها بیشتر جنبه اتفاقی دارد. ولی با این حال، آن ها معتقدند که روزنامه نگاران نباید از آن ها انتظار داشته باشند که از همان قوانین و مقررات اخلاقی پیروی کنند که برای روزنامه نگاران وضع شده است. ولی وبلاگ نویسان باید در قبال اطلاعاتی که علناً منتشر می کنند، احساس مسئولیت داشته باشند و بنابراین داشتن تعهدات اخلاقی در برابر خوانندگان، افرادی که آن ها راجع بدان ها گزارش نوشته اند و به طور کلی جامعه، باید در راس برنامه های وبلاگ نویسان باشد. وبلاگ نویسانی که این قوانین و استانداردها را اتخاذ می کنند، نه تنها اصول اخلاقی را اعمال می کنند، بلکه به خوانندگانش خود می قبولانند که آن ها به تعهدات خود پایبندند.

 

بر این اساس، ما می توانیم بدین نتیجه برسیم که دومین اصل مفهوم رسانه ها، وقایع نویسی شخصی و یا اصول و محتوایی است که خواننده ها آن را خلق کرده اند.

 

سوال مهم اینجاست کنه آیا صفحات فیس بوک و وبلاگ های شخصی افراد که جزء ابزارهای ارتباطی نوین هستند، یک رسانه محسوب می شوند یا خیر؟

 

هر شخصی در صفحه فیس بوک مطالبی را که به آن ها علاقه دارد برای دیگر دوستان خود به نمایش می گذارد یا اینکه برای دوستان خود پیغام یا هر چیز دیگری را به نگارش در می آورد یا اینکه حوادث و اتفاقات پیرامون خود را در صفحه خود گذاشته و برای دیگران اطلاع رسانی می کند. در وبلاگ نیز تقریباً همین گونه است، اما به صورتی گسترده افراد در وبلاگ شخصی مطالب مورد علاقه و حوادث پیرامون خود را می نویسند که ممکن است گاهی این مطالب خطاب به دیگران باشد و توهین به افراد محسوب شود.

 

با توجه به قوانین بین المللی، قوانین سازمان ملل و شورای اروپا، برای رسانه ها، باید ازادی بیان، اطلاع رسانی، خدمت به منافع عمومی و… رعایت شود. حال در وبلاگ هایی که توسط مردم نوشته می شود و افراد مطالب و حوادث روزمره خود را در آن می نویسند و برای دیگران اطلاع رسانی می کنند که بیشتر شبیه به یک گزارش است، با توجه به قوانین بین المللی وبلاگ ها باید از آزادی بیان محدود و نه به صورت مطلق برخوردار باشند با این حال به سختی می توان بر روی این چنین وبلاگ های ناظر بود و برای آن ها قوانینی مقرر کرد.

 

فقط تنها انتظاری کنه می توان از این وبلاگ نویسان داشت این است که در نوشتن مطالب خود اخلاقیات را رعایت کنند که آن هم قانون نوشته ای ندارد از این رو این وبلاگ ها رسانه نیستند.

 

اما در طرف مقابل وبلاگ هایی که توسط افرادی نوشته می شود که تحت نظارت سازمان های رسانه ای هستند یا خود نویسنده وبلاگ یک روزنامه نگار است که تحت نظارت قار دارد باید یک سری از قوانین و مقررات را رعایت کند چون این وبلاگ ها دیگر شخصی محسوب نمی شوند و در اختیار عموم مردم قرار می گیرند و مخاطبان بی شماری دارند.

 

به نظر نگارنده چون حیطه استفاده از این نوع وبلاگ ها بیش از نوشتن مطالب و اظهار نظرهای شخصی است، طبعاً این وبلاگ نویسان، باید قوانین و مقرراتی را رعایت کنند از این رو وبلاگ هایی که تحت نظارت سازمان رسانه ای هستند و از یک قوانین خاص پیروی می کنند رسانه محسوب می شوند.

 

بند چهارم: ویژگی های رسانه نوین

 

اصطلاح رسانه نوین طیف وسیعی از تغییرات در تولید، توزیع و استفاده از رسانه را در بر می گیرد. مفاهیمی که برای تعریف خصوصیات اصلی رسانه های نوین به طور کلی به کار می روند عبارتند از: رقومی بودن، تعاملی بودن، فرامتنی، مجازی، شبکه ای شده، شبیه سازی شده. نقطه افتراقی که مانویک به عنوان ویژگی خاص رسانه نوین بدان اشاره می کند، «تعاملی بودن» یا «فرا رسانه بودن»آن است.

 

همه اشیاء رسانه نوین، به نوعی حاصل تبدیل منابع رسانها یآنالوگ هستند. در رسانه به شکل ترکیبی از کدهای رقومی هستند )بازنمایی عددی(. چنین حالتی دو نتیجه را در پی دارد: نخست اینکه، یک شیء رسانه نوین را می توان به شکل ریاضی توصیف کرد. مثلا ًتصویر یا یک شکل می تواند با بهره گرفتن از توابع ریاضی توصیف شود؛ و دوم، اشیاء رسانه نوین تحت تأثیر ساخت الگوریتمی آن است. مثلاً با کاربرد الگوریتمهای مناسب، ما می توانیم به طور اتوماتیک، اختلال و پارازیت موجود در یک تصویر را از میان ببریم، تناسب رنگها را بهبود ببخشیم، شفافیت آن را کم یا زیاد کنیم. در یک کلام شیء رسانه های «برنامه پذیر» می شود .

 

در این قسمت به بررسی سه مورد دیگری می پردازیم:

 

    1. در صورت نبود هر گونه رسانه ووسایل ارتباط جمعی، موضوعات اجتماعی، اقتصادی، ورزشی،اجتماعی وسایر موارد دیگر خود می توانند مستقیما در اختیار عموم مردم قرار می گیرند.

 

    1. مضامین رسانه ای یا شبه رسانه ای ، هریک از طریق مخبران غیرحرفه ای، مضامین خبری و یا از طریق واسطه ها

 

  1. جدید (تهیه کننده های شبکه های اینترنت، جمع کننده های اطلاعات، ابزاز و وسایل تحقیق در خصوص اطلاعات و…) منتشر شده اند.

در مورد اول، سازمان های بین المللی (نظیر اتحادیه اروپا ، مجلس اروپا، ناتو و…)، آژانس های دولت و سایر سازمان ها (برای مثال: باشگاه های ورزشی) که شبکه های تلویزیونی و شبکه اطلاعات را در اینترنت راه اندازی کرده اند را شامل می شود.

 

رسانه ها از این حیث که به واسطه بررسی ماهیت ملی اقداماتی که در کشور صورت می گیرد، ارزیابی، بحث و تحقیق در خصوص تصمیمات، فعالیت و مذاکرات کشور نقش مهمی ایفا می کنند، بنایراین می توان آن ها را به عنوان عامل حفظ قدرت سیاسی قلمداد کرد.رسانه به واسطه دسترسی به سیاستمداران و چهره های ملی و نقش منتقدانه رسانه ها که از نظر عامه مردم ، وظیفه  و مشخصه آن ها تلقی می شود را
می توان «چهارمین مشخصه» رسانه ها دانست.

 

گفتار دوم: مقایسه تطبیقی میان رسانه های سنتی و رسانه های نوین

 

در مورد نقاط افتراق این دو نوع رسانه نیز با توجه به نقش ها و کارکردهای شان می توان به محدودیت جغرافیایی رسانه ها و نشریات سنتی اشاره کرد که بیشترین نمود را دارد. در واقع رسانه های سنتی خود را با بازارهای جغرافیا مخاطبان منطقه ای خاص تطبیق می دهند در حالی که رسانه های جدید مرزهای جغرافیایی را از بین می برند و نیازها و خواست های مصرف کنندگان را بدون در نظر گرفتن محل زندگی آنها برآورده می سازند. از دیگر مواردی که تفاوت کارکرد رسانه های سنتی و جدید را آشکار می سازد، منابع مالی این نوع رسانه است زیرا رسانه های سنتی برای رسیدن به درآمد بیشتر نیاز به مخاطبان بیشتری دارند و برای این کار فقط متکی به آگهی های تبلیغاتی هستند، اما رسانه های نوین، به جز درآمدی که از طریق آگهی کسب می کنند، ابزارهای تأمین مالی دیگری برای رسیدن به درآمد فراوان تر دارند.

 

در رسانه های سنتی،  میان پیام و مخاطب واسطه های متعددی مانند سردبیر، خبرنگار، آرشیو و غیره وجود دارد اما در شیوه های میان پیام و مخاطب واسطه ای وجود ندارد. در نشریات چاپ اخبار و اطلاعات با یک روز فاصله به روز می شوند یعنی یک روز پس از آخرین چاپ در حالی که رسانه های نوین به طور، ۲۴ ساعته امکان به روز شدن دارند و لحظه به لحظه امکان تصحیح و اصلاح وجود دارد قدرت جستجو در سیستم های جدید باعث می شوند تا مخاطب در حداقل زمان ممکن به مطالب دلخواه خود دست یابد و قدرت دسترسی به آرشیو در رسانه های نوین نیز هزار برابر بیشتر است زیرا آرشیوهای الکترونیکی حجم کمتری اشتغال می کنند.[۲۲]

 

در رسانه ها و نشریات سنتی جریان خبری یک سویه حاکم است در حالی که در رسانه های نوین این جریان دوسویه بوده و مخاطب دیگر منفعل نیست بلکه به راحتی می تواند خبری را که می خواهد، بخواند و مطلبی را که نمی خواهد،  بلافاصله از آن عبور کند. همچنین در صورت تمایل در همان لحظه به روزنامه پاسخ دهد و تبادل نظر انجام دهد. همچنین در رسانه های چاپی سنتی موضوع نظارت نقش پر رنگی دارد در حالی که نشریات الکترونیکی، وبلاگ ها و امثالهم تقریباً از این امر مبرا هستند و نظارت و کنترل چندانی نسبت به آنها اعمال نمی گردد.

 

در نشریات و رسانه های چاپی سنتی فضای خبرها محدود و گران قیمت است اما در روزنامه ها و نشریات الکترونیک فضا عملاً  نامحدود است و به مدد فن آوری پایگاه اطلاعاتی، دسترسی به حجم عظیمی از اطلاعات به سادگی فراهم است.

 

در نشریات چاپی و سنتی، مخاطب فقط از طریق جلوه دیداری تعامل ایجاد می کند در حالی که در محیط اینترنت و فضای مجازی این امکان فراهم گردیده که یک خبر با جلوه های شنیداری و دیداری مختلف و به گونه ای جذاب پیش روی مخاطب قرار گیرد.

 

از دیگر موارد افتراق می توان به این موضوع اشاره داشت که در سیستم های الکترونیکی، سرعت گسترش کار به اندازه ای است که دولت ها نمی توانند با ایجاد موانع نظیر اخذ مجوز، اقتدار خود را اعمال کنند. به دلیل رقابت بالا و تعداد این رسانه ها، مردم قادرند حقایق بیشتری را پیدا کنند. در این بستر شایعات کمتری صورت می گیرد و تلاقی تفکرات به حداکثر می رسد. حذف پنهان کاری و بیان واقعیات برای کسب وجاهت از جمله ویژگی های رسانه های اینترنتی است.

 

از دیگرتفاوت های رسانه های نوین وسنتی  را می توان به شکل ذیل فهرست کرد:

 

    1. دیجیتالی شدن در تمام عرصه ها : بنیادی ترین جنبه فن آوری اطلاعات وارتباطات، ممکن است واقعیت دیجیتالی شدن باشد، فرایندی که طی آن، تمام متون (معانی نمادین در تمام شکل های کد گذاری وضبط شده) می توانند به اعداد دوتایی صفر و یک تبدیل شوند و همان فرایند تولید و پخش و ذخیره سازی را داشته باشند.

 

    1. همگرایی رسانه های گوناگون: همگرایی بین تمام اشکال رسانه های موجود در زمینه های سازمان، پخش وتوزیع، دریافت و سازماندهی، از نتایج بالقوه ای است که برای نهاد رسانه می تواند حاصل شود. تاکنون شکل های گوناگونی از رسانه های جمعی دوام آورده و توانسته اند هویت مستقل خود را حفظ کرده وحتی توسعه پیدا کنند. نهاد رسانه جمعی نیز به عنوان عامل مشخصی از زندگی اجتماعی دوام آورده است. رسانه های نوین الکترونیک را می توان چیزی افزوده بر آنچه موجود است، دانست تا جایگزینی برای آن.

 

    1. جدا شدن اینترنت از ارتباطات جمعی: اگر ویژگی های اصلی نهاد رسانه را در نظر بگیریم، به نظر می آید که اینترنت به طوری مشخص دارای تفاوت هایی باشد. نخست، این که اینترنت یکه و تنها درگیر تولید وتوزیع پیام نیست، بلکه در رابطه با پردازش، تبادل آراوحفظ اطلاعات کار می کند. دوم، این که رسانه های نوین، همان قدر که نهادی عمومی هستند، خصوصی به شمارمی آیند و از این رو، بر همین اساس مدون شده اند.سوم، این که فعالیت همه آن ها به شکل حرفه ای نیست و یا به اندازه رسانه های جمعی دیگر، از نظر اداری و قانونی سازمان یافته نیستند.

 

  1. به کارگیری نقش های انتشاراتی: برای مولفان، موقعیت ها افزایش پیدا کرده است، البته اگرآن چه ازطریق اینترنت ارسال می شود و روی صفحه رایانه نشر می یابد و فعالیت های مثل وب نوشت نویسی ومشابه آن را در زمره نشربه حساب آوردی. در هر حال، موقعیت و وضعیت یک نویسنده، آن گونه که تا به امروزه بوده، بستگی به اهمیت وی ومحل نشر و درجه توجه همگانی داشته است. نوشتن یک نامه یا شعر شخصی یا عکس های خصوصی، در واقع تالیف به حساب نمی آیند. شرایط شناخت اجتماعی و اعتبار همگانی در فن آوری نوین تغییر نکرده و حتی شاید داشتن مخاطب گسترده و شهرت فراگیر و سخت تر هم شده باشد، بدون همکاری رسانه های جمعی پیشین، مشهورشدن در اینترنت آسان نیست.

برای ناشران، همان نقش قبلی پا برجاست، اما به همان دلیلی که در مورد مولفان ذکرش، وضعیت ناشران نیز مبهم تر شده است. تاکنون یک انتشاراتی، نوعا یک شرکت تجاری بود و یا موسسه ی عمومی و غیر انتفاعی. رسانه های نوین شکل های جایگزینی را برای نشر ارائه داده است و فرصت ها و چالش هایی را در برابر نشر سنتی ایجاد نموده است. کارکرد های نشر سنتی مانند دروازبانی ، دخالت های سردبیر و تایید مولف در برخی گونه های نشر اینترنتی ، اما نه همه آن ها یافت می شود. در هر صورت این شیوه ها همچنان در عصر فراوانی وگوناگونی شکل ها استفاده می شود.

 

    1. «درون گرایی» بیشتر نقش مخاطب: در مورد نقش مخاطب، امکانات فراوانی برای تغییر وجود دارد، به ویژه در جهت خود گردانی بیشتر و داشتن سهم مساوی در ارتباط با منابع و فراهم آورندگان. هر عضو از جامعه مخاطبان ،واقعا عضو یک جامعه یا توده نیست، بلکه یا عضو شبکه ای است که خود انتخاب کرده و یا همگانی خاص و یا مرتیط با یک فرد. به علاوه، نوع فعالیت مخاطب از دریافت به تحقیق ، مشاوره و ارتباط شخصی تر تغییر می یابد. لیورو در خصوص «درونی بودن» نوعی تحقیق درباره رسانه های نوین که «بر محلی بودن» مبان فردی بودن خانگی و تجربی بودن و می شود گفت بر درونی بودن مفاهیم رسانه های نوین تمرکز دارد، اشاره می کند.

 

  1. ازهم پاشیدگی نهاد رسانه: تا آن جا که به رابطه بین نقش های گوناگون مربوط می شود، می توانیم نوعی از هم گسیختگی و استقلال عمل بیشتر را برای مولفان و مخاطبان قایل شویم. رایس اشاره می کند که «مرز میان ناشران، تولید کنندگان ، توزیع کنندگان، مصرف کنندگان و منتقدان محتوا نامشخص و مبهم است».

این مساله ، نهای بودن را، به عنوان داشتن یک شکل مشخص و تمرکز فعالیت ها و هنجارهای مشترک در سایه ای از ابهام فرو برد.در نگاه کلی، احتمال دارد که ظهور مجمومه نهاد های مجزا و تخصصی تر را در فعالیت های رسانه ای به رسمیت بشناسیم، نهادهایی که براساس فن آوری ها و یا محتوا وکاربری های خاص(مثل ارتباط با ژورنالیسم خبری، فیلم های تفریحی، تجارت، ورزش، پورنوگرافی، توریسم، حرفه ها و…) و بدون هیچ گونه هویت نهادی مشترکی شکل می گیرند. از این لحاظ، مفهوم  رسانه جمعی روبه زوال خواهد بود.[۲۳]

 

  1. تقلیل کنترل اجتماعی: دولت و قانون، آن طور که در مورد «رسانه های قدیمی» وجود داشت، بر اینترنت نظارت نداردوآن را تحت قانون در نمی آورد.[۲۴]

۲٫Rosen, Christine, “the age of egocasting”,the new atlantis, number7,fall 2004/winter2005,pp.51-72.  www.thenewatlantis.com/archive/7/rosen.htm.

 

۱  Lievrouw, Leah A. (2001). “New media and the pluralization of life-worlds”. New Media

 

and Society , 3(1): 7-28.

 

  1. Manli, Cheng (2010). “The new trend of journalism & communication in the age of information globalization”. Procedia Social and Behavioral Sciences , 2:7486–۷۴۹۰٫

۱ جوادی،علی محمد(۱۳۸۷)،«بررسی میزان و چگونگی رابطه بین استفاده از وسایل ارتباط جمعی در بین کاربران و غیر کاربران اینترنتی به تفکیک جنسیت ». پیک نور،ص۷٫

 

  1. Lister, Martin; et al. (2009). New media, a critical introduction . London and New York

Taylor & Francis e-Librar.

 

.[۶] مک کوایل، دنیس، ۱۳۸۷«رسانه های نوین- نظریه نوین ». ترجمه سعیدشاه حسینی. بازیابی ۵ اسفند۱۳۹۰ از: http://www.anthropology.ir/node/1319

 

۱  Thompson, John B. (1995). The media and modernity: A social theory of the media . Stanford, CA: Stanford University Pres

 

۲٫jakubowicz

 

[۹]. معتمد نژاد، رویا، همان، صص ۱۷و۱۸٫

 

[۱۰].همان.

 

[۱۱]. همان.

 

۱٫DEUZE,MARK,the web and its journalisms:considering the consequences of different types newsmedia online. New media@ society.5(2),2003.pp203-230

 

  1. Doming, david, ari heinonen,wblogs and journalism.A typology to EXPLORE the blurring boundaries. Nordicom review,29(1),2008,pp.3-15.

۱٫Ibid.

 

    1. ۲٫ Ibid.

 

  1. Morozov, evgeny,the right to blog:freedoms next frontier. Opendemocracy.2008

 

  1. ۱٫ opendemocracy Net/article/ the –right-to- blog- freedom- s- next- fronti..

Agora vox..2.

 

Agora vox,introduction to agoravox.www. Agora- vox.com..1.

 

    1. ۱٫ Manovich, Lev (2001).The language of new media . USA: Massachusetts institute of Technology.

 

  1. ۲٫ Manovich, Lev (2006).”What is new media?” In: The new media theory reader . edited by Robert Hassan & Julian Thomas Open University Pres

 

 

[۲۲] . هوشنگی، طیبه، و کریمی، فاطمه، و کاظمی،اصغر، جامعه و رسانه های نوین،۱۳۸۷٫ص۴۰٫

 

[۲۳]. همان.

 

[۲۴]. مک کوایل، دنیس، رسانه های نوین- نظریه نوین،ترجمه: سعید شاه حسینی ، ۱۳۸۷برگرفته ازسایت:www.fakouhi.com .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ب.ظ ]




از جرم کسی بطور موقت و بدون حق برداشت. ضبط اموال یا موقت است یا دائم که در ضبط موقت امید بازگشت وجود دارد لکن ضبط دائم همراه است با سلب مالکیت از مالک. آنچه که مد نظر قانونگذار است، ضبط دائم اموال می­باشد.

 

نکته­ی قابل بحث در این ماده، جمله­­ی «…از طرف دولت به استناد اصل ۲۱ قانون اساسی منحل شده یا می­شوند…»، می­باشد. دخول این جمله در متن ماده آن را از صورت یک ماده­ی کاملأ کیفری خارج کرده است. زیرا، از خصایص مجازات اعمال آن بوسیله­ی دادگاه است. در حالی که، این جمله را که باید کیفری محسوب شود، از طرف دولت قابل اعمال دانسته است و حتی با ذکر کلمه­ی (شده است) اعمال گذشته دولت را هم در این خصوص امضاء نموده است و به تقریب همین جمله است که، مرجع دستور ضبط اموال هم نمی­توان بالصراحه دادگاه تعیین کرد، بلکه می­توان استنباط کرد که، همان قوه­ی مجریه است که، پس از منحل کردن اشخاص حقوقی مذکور در این ماده می ­تواند، اموال آنها را ضبط نماید. با این وجود، می­توان گفت که،  قانونگذار در این ماده فکر اعمال مجازات برعلیه اشخاص حقوقی را پذیرفته و انواع شدید آن هم که انحلال و ضبط اموال باشد، تعیین کرده است.

 

پایان نامه

 

در این قانون مسئولیت کیفری متوجه خود شخص حقوقی است و این، اموال شخص حقوقی است که ضبط می­گردد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گفتار دوم: مؤسسات پزشکی و دارویی

 

در خصوص مسئولیت کیفری مؤسسات پزشکی و دارویی، باید به ماده­ی ۵ قانون مربوط به مقررات امورپزشکی و دارویی و مواد خوردنی و آشامیدنی مصوب ۱۳۳۴، مراجعه کرد.

 

این ماده بیان می­دارد: « هیچ یک از مؤسسات پزشکی و دارویی و صاحبان فنون پزشکی و داروسازی و سایر مؤسسات حق انتشار آگهی تبلیغاتی که موجب گمراهی بیماران یا مراجعین به آنها باشد و یا به تشخیص وزارت بهداری خلاف اصول فنی و شئون پزشکی یا عفت عمومی باشد، ندارند و متخلفین برای بار اول به پرداخت پنجاه هزار ریال تا بیست هزار ریال جزای نقدی و دفعات بعد هر دفعه از بیست هزار ریال تا پنجاه هزار ریال جزای نقدی و یا به حبس تأدیبی از یک ماه تا چهار ماه  یا به هر دو مجازات محکوم خواهند شد ».   

 

 

 

  بند اول: مفهوم مؤسسه

 

مؤسسه، واحدی است، که با نام و هدف معین در مالکیت بخش عمومی و یا خصوصی یا ترکیبی از این دو قرار دارد که، به فعالیت­های انتفاعی و غیرانتفاعی می ­پردازد و طرف معامله واقع می­شود.

 

چنانکه ملاحظه می­شود، در صدر این ماده، مؤسسات دارویی و صاحبان فنون پزشکی که، نوع تخلفات آن­ها را نیز شمرده، در قسمت اخیر ماده با ذکر کلمه متخلفین، همه­ی آن­ها را اعم از اینکه شخص حقیقی باشند یا مؤسسه حقوقی قابل مجازات شمرده است.

 

 

 

 

بند دوم: جرم قابل ارتکاب توسط مؤسسات دارویی

 

جرمی که این ماده قابل مجازات دانسته است، انتشار آگهی تبلیغاتی خلاف و گمراه­کننده، می­باشد.

 

آگهی تبلیغاتی، مجموعه اطلاعاتی است که، در تبلیغ به مخاطب منتقل می‌شود و می‌تواند به ‌صورت صوتی، نوشتاری یا تصویری باشد.

 

آگهی تبلیغاتی نباید گمراه­کننده باشد. می­توان گفت، «آگهی تبلیغاتی به صورت­های زیر     گمراه­کننده تلقی می­شود.

 

الف) حاوی اطلاعاتی غیرواقعی باشد.

 

ب) حاوی همه اطلاعات مهم در خصوص موضوع مورد تبلیغ نباشد.

 

ج) حاوی وعده­ی انجام کاری باشد که، قصد یا توانایی یا تعهدی برای انجام آن وجود نداشته است.

 

د) برداشت ناصحیحی را القاء نماید ».

 

آنچه که درخصوص آگهی تبلیغاتی مهم است، این است که، آگهی موجب گمراهی بیماران شود. در واقع از جمله جرائم مقید به نتیجه است. ولی در خصوص قسمت دوم ماده ابتدا باید به این نکته توجه کرد که، تشخیص این که خلاف اصول فنی و شئون پزشکی یا عفت عمومی باشد با وزارت بهداری است و همین که بر خلاف اصول پزشکی یا عفت عمومی بودن آن ثابت شد، برای تحقق جرم، کافی است.

 

به نظر می­رسد، چون مجازات مذکور در این ماده جزای نقدی است و در مورد تکرار هم دادگاه را مخیر به انتخاب حبس یا جزای نقدی نموده و چون نحوه­ی تحریر آن بالصراحه آن را قابل اعمال علیه مؤسسات ( صرف­نظر از مدیران آن مؤسسات ) می­نماید، می­توان و بلکه باید، آن را از موارد بارز قبول مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی دانست و می­توان گفت که، دادگا­ه­ها در موارد اعمال این ماده مکلفند، هم شخصی حقوقی و هم اشخاص حقیقی تصمیم گیرنده برای شخص حقوقی که دارای مسئولیت کیفری می­باشند را، محکوم کنند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گفتار سوم: ناقضان حقوق مؤلفان و مصنفان

 

تعرض به حقوق مادی و معنوی پدیدآورندگان آثار ادبی و هنری طبق قوانین موجود داخلی ضمانت اجراهای مدنی و کیفری را به همراه دارد. راه­حل­های مدنی در پی جبران خسارت و روش­های بازدارنده­ برای جلوگیری از تجاوزهای بعدی به حقوق صاحبان این آثار است و مجازات­های کیفری بیشتر به منظور تنبیه اشخاصی است که، تعمداً حقوق مالکان ادبی و هنری را زیر پا می­گذارند.

 

قوانین داخلی مربوط به حقوق پدیدآورندگان آثار ادبی و هنری، با مسئله­ نقض این حقوق به شیوه ­های گوناگونی برخورد می­ کنند. متخلفین از این قوانین هم اشخاص حقیقی و هم اشخاص حقوقی هستند. یکی از مهم­ترین قوانین در این زمینه، قانون حمایت از مؤلفان و مصنفان مصوب سال ۱۳۴۸، است.

 

در خصوص مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی باید به ماده­ی ۲۸ این قانون رجوع کرد. این ماده بیان می­دارد: « هرگاه متخلف از این قانون شخص حقوقی باشد، علاوه بر تعیقب جزائی شخص حقیقی مسئول که جرم ناشی از تصمیم اوباشد خسارت شاکی خصوصی از اموال شخص حقوقی جبران خواهد شد ».

 

همانگونه که ملاحظه می­شود، اشخاص حقوقی در این قانون مسئول شناخته شده ­اند. برای مشخص شدن حدود مسئولیت اشخاص حقوقی باید جرائم پیش بینی شده در این قانون بررسی شود.

 

 

 

بند اول: شرایط ایجاد مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در ماده ۲۳ قانون حمایت از مؤلفان و مصنفان

 

طبق ماده ۲۳ این قانون: « هر کس تمام یا قسمتی از اثر دیگری را که مورد حمایت این قانون است به نام خود یا به نام پدیدآورنده بدون اجازه او یا عامداً به شخص دیگری غیر از پدیدآورنده نشر یا عرضه کند به حبس تأدیبی از شش ماه تا ۳ سال محکوم خواهد شد ».

 

الف: مورد حمایت قانون مؤلفان و مصنفان بودن اثر هنری 

 

این آثار در ماده ۱ این قانون احصاء شده ­اند. شخص حقوقی در صورتی مسئول محسوب می­شود که آثار مورد حمایت این قانون را به نام خود یا به نام پدیدآورنده بدون اجازه او یا عامداً نشر یا پخش یا عرضه کند. پس اگر اثری خارج از این آثار باشد، شخص حقوقی مسئول نخواهد بود. به طور مثال، اگر شخص حقوقی اثر ابتکاری که، جنبه­ی ابداع و ابتکار نداشته باشد را بدون اجازه یا عمداً نشر یا پخش یا عرضه کند، مشمول این قانون نمی­ شود.

 

ماده­ ۱ همین قانون درتعریف پدید آورنده، بیان می­دارد: « از نظر قانون به مؤلف و مصنف و هنرمند پدیدآورنده و به آنچه از راه دانش یا هنر و یا ابتکار آنان پدید می­آید بدون در نظرگرفتن طریقه یا روشی که در بیان و یا ظهور و یا ایجاد آن بکار رفته است اثر اطلاق می­شود ».

 

 

 

ب: پخش یا نشر یا عرضه کردن اثر به نام خود یا به نام پدیدآورنده بدون اجازه و عمداً

 

حق مؤلف این گونه تعریف شده است: « حق هر مؤلف عبارت است از، سلطه و اختیارات مؤلف بر اثرش که آن را خلق کرده و یا به وجود آورده است ».

 

حق مؤلف شامل دو نوع حق معنوی و مالی است. حق معنوی، حقی است که، پدیدآورنده را قادر می­سازد، جهت حفاظت از ارتباط شخصی بین خود و اثر منتشرشده­اش اقدامات خاصی را انجام دهد. مثلاً تنها خود او می ­تواند به عنوان پدیدآورنده اثر نام برده شود و یا اجازه­ی انتشار آن را داده یا مانع نشر آن شود یا جلوی تحریف آن را بگیرد. پس نشر اثر مربوط به حق معنوی مؤلف است.

 

 

حق مادی جنبه­ی بهره برداری مالی و تحصیل منفعت تجاری را شامل می­شود. به این معنا که مشارالیه می ­تواند آن را نزد عموم عرضه نماید. حقوق مالی بر خلاف حقوق معنوی، قابل انتقال ومعامله است. عرضه اثر مربوط به حق مادی مؤلف است. نکته مهم این است که به شخصی غیر از پدیدآورنده نشر یا عرضه کند.

 

محافظت از حقوق معنوی نیز بر اساس این نظر است که، اثر خلاقانه به صورتی بیان شخصیت  پدیدآورنده است. بنابراین حقوق معنوی برای پدید آورنده شخصی می­باشد و قابل انتقال به غیر نیست، مگر به موجب وصیت نامه بعد از مرگ پدیدآورنده اثر.

 

در این ماده ارتکاب جرم باید حتماً از روی عمد و بدون اجازه پدیدآورنده اثر هنری باشد. با توجه به واژه­ی «یا» که در بین دو واژه ذکر شده است، هر کدام از این دوعنصر برای تحقق عنصر معنوی جرم کافی است. یعنی یا باید بدون اجازه پدیدآورنده باشد یا به صورت عمد باشد.

 

 

 

بند دوم: شرایط اعمال مجازات بر شخص حقیقی مسئول

 

در مورد مجازات اشخاص حقوقی مشمول این قانون ماده ۲۸ بیان می­دارد: « هرگاه متخلف از این قانون شخص حقوقی باشد علاوه بر تعقیب جزائی شخص حقیقی مسئول که جرم ناشی از تصمیم او باشد… ». برای اینکه شخص حقیقی مورد تعیقب جزائی قرار گیرد، دو شرط وجود دارد؛ نخست، اینکه شخص حقیقی مسئول باشد. یعنی دارای سمت باشد و یک رابطه­ حقوقی بین او و شخص حقوقی وجود داشته باشد، که می ­تواند مدیر یا نماینده شخص حقوقی باشد. دومین شرط این است که جرم ناشی از تصمیم او باشد. یعنی باید جرمی که صورت می­گیرد، در نتیجه­ی تصمیم شخص حقیقی مسئول باشد، مثلاً اگرعرضه­ی اثر پدیدآورنده در اثر تصمیم شخص دیگری غیر از شخص حقیقی باشد، فرضاً کارمند ساده شخص حقوقی این تخلف را انجام دهد، شخص حقیقی مسئول (مدیر یا نماینده) مسئولیتی ندارد.

 

قید دیگری که در این ماده وجود دارد، این است که، خسارت شاکی خصوصی از اموال شخص حقوقی جبران خواهد شد.

 

علاوه بر اینکه، شخص حقیقی مورد مجازات قرار می­گیرد خود شخص حقوقی هم باید خسارت شاکی خصوصی را تحمل کند، در اینجا مسئولیت مدنی است که، برای شخص حقوقی در نظر گرفته شده است. البته حتماً باید شاکی خصوصی وجود داشته باشد. ماده ۹ قانون آیین دادرسی کیفری بیان می­دارد: « شخصی که از وقوع جرمی متحمل ضرر و زیان شده و یا حقی  پیدا کرده و ان را مطالبه می­ کند مدعی خصوصی و شاکی نامیده می­شود ». اگر شاکی خصوصی مطالبه ضرر و زیان نکند یا از ضرر و زیان خود بگذرد پرداخت خسارت نیز منتفی می­شود.

 

 

 

گفتار چهارم: کارفرمایان مشمول قوانین کار و تأمین اجتماعی

 

قانونگذار ایرانی، با هدف ارتقاء سلامت و ایمنی حین کار، تکالیفی را برای کارفرمایان از جمله اشخاص حقوقی در قوانین کار و تأمین اجتماعی و غیر آن تعیین نموده است. ایمن­سازی محیط کارگاه و فراهم نمودن شرایط مناسب جهت اشتغال کارگران از این تکالیف می­باشد. کارفرما می­بایست تمام اقدامات لازم را در جهت از بین بردن خطرات احتمالی که سلامتی شاغلین در کارگاه را تهدید می­ کند، انجام داده و خطرات یاد شده را برطرف نماید. مهم­ترین اثر انجام تکالیف مزبور حفظ سلامتی جسمی و روحی افراد شاغل در کارگاه می­باشد. با ملاحظه قوانین و مقررات مربوط، ضرورت انجام تکلیف مزبور از سوی کارفرما محسوس و نمایان­تر می­شود. به این نحو که ماده­ی ۸۸ قانون تأمین اجتماعی مصوب ۱۳۵۴، انجام خدمات بهداشتی مربوط به محیط کار را بر عهده کارفرمایان قرار داده است و ماده ۸۵ قانون کار نیز در همین راستا مقرر نموده است:

 

« برای صیانت نیروی انسانی و منابع مادی کشور، رعایت دستورالعمل­هایی که از طریق شورای عالی حفاظت فنی (جهت تأمین حفاظت فنی) و وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی (جهت جلوگیری از بیماری­های حرفه­ای و تأمین بهداشت کار و کارگاه و محیط کار) تدوین  می­شود برای کلیه کارگاه­ها، کارفرمایان و کارآموزان الزامی است ».

 

در راستای تکلیف مذکور آئین­نامه­ی کمیته حفاظت فنی و بهداشت کار، مصوب ۱۱/۴/۱۳۷۴ کارفرمایان کارگاه­هایی که دارای ۲۵ نفر کارگر می­باشند را، مکلف نموده کمیته­ای به نام «کمیته حفاظت فنی و بهداشت کار» در کارگاه تشکیل دهند. ضرورت انجام تکلیف یاد شده از سوی کارفرما در کارگاه‌هایی که نوع شغل آنها، آسیب و خطرات به مراتب بیشتری برای شاغلین در کارگاه به همراه دارد، ملموس‌تر می­باشد.کارفرما، هم می ­تواند شخص حقیقی و هم می ­تواند شخص حقوقی باشد.

 

در مقررات مختلف دو نوع ضمانت اجرا در ارتباط با تکالیف کارفرما برای ایمن سازی محیط کارگاه تعیین شده است. یکی از جهت تعطیلی محل کارگاه و دیگری از جهت جبران خسارات وارده است. مطابق تبصره­ی ۱ ماده ۱۵۰ قانون کار؛ « وزارت کار و امور اجتماعی و وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی حسب مورد طبق گزارش بازرسان کار و کارشناسان بهداشت و حرفه­ای از دادسرای عمومی محل و در صورت عدم تشکیل دادسرا از دادگاه عمومی محل تقاضا خواهند کرد، فوراً قرار تعطیل و لاک و مهر تمام یا قسمتی از کارگاه را صادر نماید. در این صورت، دادستان نسبت به صدور قرار اقدام و قرار مذکور پس از ابلاغ قابل اجراست. پس از تعطیلی کارگاه، کارفرما مکلف است، مادامی که کارگاه به علت یاد شده تعطیل می­باشد، مزد کارگران کارگاه را پرداخت نماید ». طبق تبصره­ی ۲ ماده ۱۰۵ قانون کار و در مواردی که اقدام کارفرما یعنی قصور ­­در­­­­انجام تکلیف ایمن­سازی محیط کارگاه، سبب بروز خسارت شود، جبران خسارت نیز بر عهده­ کارفرمای متخلف است.

 

به علاوه فصل یازدهم قانون کار مصوب ۱۳۶۹، مجمع تشخیص مصلحت نظام (مواد ۱۸۶-۱۷۱) به موضوع تخلفات و ضمانت اجرای مربوط به آن در روابط کارگران و کارفرمایان اختصاص یافته است. چه آنکه به دلیل وضعیت خاص کارگر، وجود اهرم­های گوناگون به منظور کنترل روابط کارگر و کارفرما اهمیت ویژه­ای دارد. با این وجود، قانونگذار در ماده ی ۱۸۴ قانون یاد شده، تصریح نموده است: « در کلیه مواردی که تخلف از ناحیه اشخاص حقوقی باشد، مسئولیت جزائی اعم از حبس، جریمه نقدی و یا هر دو حالت متوجه مدیر عامل یا مدیر مسئول شخصیت حقوقی است ».

 

در واقع وضع قانون کار و پس از آن قانون تأمین اجتماعی قانونگذار را با مسئله­ تازه­ای روبرو کرد و آن مسئولیت کیفری کارفرمایانی است که، دارای شخصیت حقوقی هستند. فرضاً شرکت بزرگ تولید منسوجات که مرتکب جرائم مقرر در قانون تأمین اجتماعی شده است را، چگونه باید مجازات کرد؟ در این خصوص یکی از مهم­ترین مواد قانونی  ماده ۱۰۹ قانون تأمین اجتماعی است.

 

 

 

 بند اول: چگونگی مسئولیت کیفری کارفرما در ماده ۱۰۹ قانون تأمین اجتماعی

 

ماده ۱۰۹ قانون تأمین اجتماعی مصوب ۱۳۵۴، بیان می­دارد:

 

« درصورتی که کارفرما شخص حقوقی باشد، مسئولیت­های جزائی در این قانون متوجه مدیرعامل شرکت و یا هر شخص دیگری خواهد بود که، در اثر فعل یا ترک فعل او موجبات ضرر و زیان سازمان یا بیمه شدگان فراهم شده است ».

 

طبق ماده ۳ قانون کار: « کارفرما شخصی است حقیقی یا حقوقی که کارگر به درخواست و به حساب او در مقابل حق السعی کار می­ کند. مدیران و مسئولان و به طور عموم کلیه­ی کسانی که عهده دار اداره­ی کارگاه هستند، نماینده کارفرما محسوب می­شوند. کارفرما مسئول کلیه­ی تعهداتی است که، نمایندگان مذکور در قبال کارگران برعهده می­گیرند ».   

 

طبق ماده ۲ قانون تأمین اجتماعی: « بیمه شده شخصی است که، راًسا مشمول مقررات تأمین اجتماعی بوده و با پرداخت مبالغی به عنوان حق بیمه حق استفاده از مزایای مقرر در این قانون را دارد ».

 

منظور از واژه­ی مسئولیت­های جزائی در واقع همان مجازات­ها باشد. همانطور که ملاحظه     می­شود، در این ماده دو دسته از افراد متعلق به شخص حقوقی مسئول هستند، نخست مدیر عامل که در اثر فعل یا ترک فعل او موجبات ضرر و زیان سازمان یا بیمه شدگان فراهم شده است. با توجه به واژه­ی مدیر عامل این نتیجه گرفته می­شود که، اگر شرکت دارای هیئت مدیره نیز باشد، تنها مدیر عامل شرکت است که، مسئول شناخته می­شود. مدیر عامل یا مدیر ارشد اجرایی معمولا عالی رتبه­ترین مسئول اداری (اجرایی) یا رئیس عهده دار مدیریت تام یک شرکت سهامی، سازمان یا بنگاه است که به هیئت مدیره گزارش می­دهد.

 

دوم، هر شخص دیگری که در اثر فعل یا ترک فعل او موجبات ضرر و زیان سازمان یا بیمه شدگان فراهم شده است. آنچه که، در ایجاد مسئولیت کیفری مهم است این است که عمل مرتکب (مدیر عامل، شخص دیگر) باعث ایجاد ضرر و زیان به سازمان و بیمه شدگان شده باشد.

 

 

 

بند دوم: جرائم قابل ارتکاب توسط کارفرما

 

فصل دهم از قانون تأمین اجتماعی به بحث تخلفات و مقررات کیفری این قانون پرداخته است. مواد ۹۷ الی ۱۰۹ قانون تأمین اجتماعی اختصاص به مقررات کیفری داشته و اشاره به اعمالی دارد که انجام آنها جرم محسوب می شود.

 

 

 

 

 

 

 

الف: جرائم صورت گرفته به صورت فعل

 

استناد به گواهی خلاف واقع یا توسل به عناوین و وسایل تقلبی جهت استفاده از مزایای قانون به نفع خود یا فراهم کردن موجبات استفاده افراد خانواده خود یا اشخاص از مزایای مزبور از جمله جرائم قابل ارتکاب است که، رفتار مرتکب در این ماده به شکل فعل مثبت صورت می­پذیرد. منظور از شکل مثبت یا منفی رفتار فیزیکی همان فعل یا ترک فعل است. استناد به گواهی خلاف و توسل به عناوین و وسایل تقلبی جهت استفاده از مزایای قانونی با فعل مثبت صورت می­پذیرد (استناد کردن)، (توسل جستن) و (استفاده کردن) هر سه از افعال مثبت هستند، بنابراین چنانچه کارفرمایی، ترک کار مربوط به کارگر خویش را به سازمان اعلام نکند و خود کارگر نیز در این خصوص اقدامی انجام نداده باشد و سابقه بیمه­ای براساس گزارشات سابق بازرسان برای کارگر غیرشاغل محاسبه و از این طریق مزایایی به وی تعلق گیرد (مثلا از مزایای درمانی در این مدت استفاده کند) ؛ این کارگر غیرشاغل و کارفرمای مربوطه را نمی­توان بر اساس ماده ۹۷ و اعمال مقررات کیفری مورد مجازات قرار داد.

 

 

 

ب: جرائم صورت گرفته به صورت ترک فعل

 

عدم پرداخت به موقع حق بیمه موضوع قانون تأمین اجتماعی نیز از جمله جرائم است که، طبق ماده ۹۷ پرداخت خسارات مجازات مالی آن است. طبق ماده ۲: « حق بیمه عبارت است از وجوهی است که به حکم این قانون و برای استفاده از مزایای موضوع آن به سازمان پرداخت می­گردد ».

 

از دیگراعمال قابل مجازات، خودداری از تنظیم صورت مزد یا حقوق به ترتیب مذکور در قانون و آیین نامه مربوطه می­باشد. کارفرمایانی که از تنظیم صورت مزد یا حقوق خودداری کنند، مجازات آن ها جزای نقدی خواهد بود. در این ماده اعمال انجام شده به صورت ترک فعل است یعنی باید عملی را (تنظیم مزد یا حقوق) را انجام می­دادند ولی از انجام آن خودداری کرده­اند. مانند، جایی که کارفرما یا نماینده او از اقدامات بازرس سازمان جلوگیری نموده و یا از ارائه­ دفاتر و مدارک مربوطه و تسلیم رونوشت یا عکس آنها به بازرس خودداری کند. در اینجا نیز عمل کارفرما به صورت ترک فعل (خودداری از تسلیم) است.

 

[۱]قاسمی، ابوالحسن، «ضبط و مصادره­ی اموال در حقوق کیفری ایران»، پایان نامه کارشناسی ارشد، چکیده ،دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران، ۱۳۷۹٫

 

[۲]با توجه به عبارت (به استناد اصل ۲۱ قانون اساسی) منظور از دولت در اینجا قوه ی مجریه می­باشد. زیرا از وظایف و اختیارات قوه­ی مجریه اجرای قانون اساسی می­باشد.

 

[۳]ر.ک: دامغانی، محمدتقی، « مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در قوانین ایران»، مجله کانون وکلا، شماره ۶۵، تهران، خرداد و تیر  ۱۳۳۸، ص ۱۶٫

 

 

 

[۴]  ماده ۱۱ قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران دستورالعمل تبلیغات شرکت‌های کارگزاری.

 

[۵]  ۱- کتاب و رساله و جزوه و نمایشنامه و هر نوشته دیگر علمی و فنی و ادبی و هنری.

 

۲- شعر و ترانه و سرود و تصنیف که به هر ترتیب و روش نوشته یا ضبط یا نشر شده باشد.

 

۳- اثر سمعی و بصری به منظور اجرای در صحنه های نمایش یا پرده سینما یا پخش از رادیو و تلویزیون و روش نوشته یا ضبط یا نشر شده باشد.

 

۴ – اثر موسیقی که به هر ترتیب و روش نوشته یا ضبط یا نشر شده باشد.

 

۵- نقاشی و تصویر و طرح و نقش و نقشه جغرافیایی ابتکاری و نوشته‌ها و خطهای تزیینی و هر گونه اثر تزیینی و اثر تجسمی که به هر طریق و‌روش به صورت ساده یا ترکیبی بوجود آمده باشد.

 

۶- هر گونه پیکره (‌مجسمه).

 

۷- اثر معماری از قبیل طرح و نقشه ساختمان.

 

۸- اثر عکاسی که با روش ابتکاری و ابداع پدید آمده باشد.
۹- اثر ابتکاری مربوط به هنرهای دستی یا صنعتی و نقشه قالی و گلیم.˿

 

۱۰- اثر ابتکاری که بر پایه فرهنگ عامه (‌فولکلور) یا میراث فرهنگی و هنری ملی پدید آمده باشد.

 

۱۱- اثر فنی که جنبه ابداع و ابتکار داشته باشد.

 

۱۲- هر گونه اثر مبتکرانه دیگر که از ترکیب چند اثر از اثرهای نامبرده در این فصل پدید آمده باشد.

 

[۶] مشیریان، محمد، «حق مؤلف و حقوق تطبیقی»، جلد اول، انتشارات دانشگاه تهران،چاپ اول، تهران، ۱۳۳۹، ص ۱۵٫

 

[۷] ر.ک: پرتال جامع قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، مقاله­ « بررسی حقوق مالکیت فکری (معنوی) و ابعاد آن در قوانین و مقررات معاونت حقوقی و امور مجلس»، قابل دسترسی در سایت:

 

www.hvm.ir.

 

[۸] برای اطلاع بیشتر بنگرید به: نعیمی، عمران و فدایی، حمید، «الزامات و حقوق کارفرمایان در مقررات تأمین اجتماعی»، فصلنامه قوانین و مقررات تأمین اجتماعی، شماره ۹، تهران،۱۳۸۶، ص ۱۳۲-۱۲۸٫

 

ر.ک: مرادی، سید الله و عرب، مرتضی، «بررسی اجمالی ماده ۹۷ قانون تأمین اجتماعی (استفاده از مزایای قانون تأمین اجتماعی برخلاف حق)»، فصلنامه حقوق، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شهر کرد، دوره ۴۲، شماره ۳،  شهرکرد، پاییز ۱۳۹۱، ص ۵٫

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:19:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم