احساسات مثبت ترکیبی از عواطف مثبت از جمله خوشحالی، هیجان و برانگیختگی است در صورتی که احساسات منفی ترکیبی از عواطف منفی چون احساس ملال،بی علاقگی و افسردگی می باشد.نقش بازی کردن و خود نبودن، عواطف منفی را زیاد خواهد کرد. شناسایی افکار غیر منطقی و خطاهای شناختی و با آنها مقابله کردن. وقتی عاطفه مثبت افراد بالا است، معمولاً احساس می کنند علاقه مند، پر انرژی، هوشیار و خوش بین هستند،در حالی که وقتی عاطفه مثبت افراد پایین است، معمولاً احساس می کنند خموده، بی تفاوت و خسته هستند، عاطفه مثبت بیانگر سیستم «انگیزشی اشتیاقی» است که پاداش آن را بر می انگیزد.(واتسون و کلارک، ۱۹۸۸).
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید. |
خلاصه فصل
در این فصل ابتدا به مسئله سومصرف مواد و سپس ملاک های تشخیصی سومصرف مواد در DSM-IV-TR پرداختیم. سپس توضیح مختصری در مورد مت آمفتامین و اثرات آن روی دستگاه عصبی مرکزی داده شد. همچنین به نقش دوپامین به عنوان یک انتقال دهنده عصبی مهم در اعتیاد و ارتباط آن با مت آمفتامین پرداخته شد.اثرات کوتاه مدت و بلند مدت و آسیب های مغزی ناشی از سومصرف مت آمفتامین مطرح شد. سپس سبب شناسی وابستگی به مواد و عوامل موثر در آن و درمان های رایج در این زمینه گفته شد.
در ادامه به مبحث درمان وابستگی به مواد و روش تحریک مغزی و نواحی مغزی درگیر در این روش درمانی پرداخته شد. همچنین فاکتور های مهم در طراحی پروتکل درمان و نکات مراقبتی استفاده از این روش مطرح شد. سپس مبانی نظری ولع مصرف مواد و ابزارهای اندازه گیری آن با توجه به رویکرد تبیین کننده شان بطور مفصل بررسی شد. در آخر بحث خلق و خو و عواطف در ارتباط با وابستگی به مواد مطرح شد.
فصل سوم
روش پژوهش
در این فصل ابتدا به بررسی روش انجام پزوهش و بخش های مختلف آن پرداخته می شود. سپس جامعه آماری، حجم نمونه و روش نمونه گیری توضیح داده می شود. در ادامه ابزار های جمعع آوری داده ها و همچنین آزمون های به کار رفته جهت تحلیل داده ها توضیح داده می شود.
روش انجام پژوهش
پژوهش حاضر از حیث هدف جز پژوهش های کاربردی و از منظر روش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه می باشد.
شرکت کنندگان
جامعه آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده افراد وابسته به مت آمفتامین بین ۲۰ تا ۴۵ سال مقیم در مرکز اقامتی درمان اجتماع مدار رهایی بودند که در بازه زمانی اواخر فروردین ماه تا اواخر مرداد ماه ۱۳۹۴ اقامت داشتند.روش نمونه گیری از نوع در دسترس و داوطلبانه بود.به این صورت که پس از هماهنگی و ارائه توضیحات لازم به مسئولان مرکز اجازه ی ورود به مرکز و تعامل با مقیمان داده دشد.در طی یک جلسه که تقریبا تمام مقیمان حضور داشتند توضیحات لازم به منظور آگاه سازی آن ها از روند و ماهیت کار ارائه شد و سپس از افرادی که مایل به همکاری و شرکت در پژوهش بودند دعوت به عمل آمد. در نتیجه لیستی از اسامی شرکت کنندگان تهیه شد. سپس پژوهشگر با مراجعه به دفتر اداری مرکز پرونده پزشکی افراد حاضر در لیست را مطالعه و از افراد واجد شرایط دوازده نفر را انتخاب نمود.بر اساس آزمون ولع القایی افرادی که نمره ولع آنها کمتر از بیست بود از شرکت در پژوهش کنار گذاشته شدند که در این میان دو نفر از شرکت کنندگان مجبور به ترک پژوهش شدند.همچنین، دو نفر دیگر از شرکت کنندگان به دلیل نا مشخصی بعد از جلسه سوم درمان از ادامه شرکت در پژوهش انصراف دادند و در نهایت هشت نفر تا پایان پژوهش همکاری داشتند.
شرایط ورود به پژوهش عبارتند از:
الف- شرکت کننده بین بیست تا چهل و پنج سال باشد.
ب- فاقد هر گونه بیماری روانی تشخیص داده شده توسط متخصص باشد.
ج- سابقه تشنج و صرع نداشته باشد.
د- هیچ گونه شئی فلزی در ناحیه سر (ایمپلنت) نداشته باشد.
ه- راست دست باشد.
و- حداقل سابقه ی شش ماه مصرف مداوم مت آمفتامین (شیشه) به میزان یک چهارم گرم بصورت روزانه داشته باشد.
ز- علت مراجعه به مرکز درمانی صرفا مصرف شیشه باشد.
ح- تا یک ماه قبل در هیچ برنامه درمانی به غیر از برنامه خود مرکز شرکت نکرده باشند.
خ-به مدت حداقل یک ماه در مرکز اقامت داشته باشد.
ف- حداقل تحصیلات سیکل باشد.
ابزارهای پژوهش
آزمون ولع القایی با نشانه[۱۶۶]
این آزمون بر اساس الگوی بازفعال سازی نشانه ساخته شده است. در این روش ها، که مبتنی بر نظریات شرطی سازی می باشند، از نشانه های عموماً تصویری مربوط به مصرف مواد، برای القاء ولع مصرف در بررسی ها بهره گرفته می شود.فرض اساسی روش های القای ولع مصرف، با بهره گرفتن از بازفعال سازی نشانه این است که الگوی پاسخ به محرک های القاکننده ی ولع مصرف، به عنوان عملکردی از تجارب اولیه فرد با آن محرک،برای افراد و شرایط مختلف،متفاوت است.به طور معمول،فرض این است که تفاوت در واکنش به محرک های مربوط به دارو، احتمالاً از تجارب شرطی شدن ایجاد می شود و ناشی از تاریخچه ی مصرف آن دارو توسط فرد است (مکری، اختیاری، عدالتی و گنجگاهی، الف۱۳۸۷).
برای ساخت این آزمون از نرم افزار سوپر لب پرو نسخه ۴ استفاده شد. تعداد ۲۰ تصویر که در چهار طبقه مختلف شامل ماده محرک(شیششه)،ابزار مصرف،کشیدن و نشانه های مرتبط با مصرف گنجانده شده بودند برای شرکت کننده نمایش داده می شد و ایشان می بایست میزان ولع القا شده توسط تصویر را در یک طیف ۰ تا ۱۰۰ درجه ای مشخص کند.تصاویر استفاده شده توسط اختیاری و همکاران در آزمایشگاه مرکز ملی مطالعات اعتیاد تهیه و نرم شده بودند (اختیاری و همکاران،۲۰۰۹).
مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی
این مقیاس توسط واتسن،کلارک و تلگن[۱۶۷] (۱۹۸۸) ساخته شده است.ابزار خودسنجی ۲۰ آیتمی هستند و برای اندازه گیری دو بعد خلقی یعنی “عاطفهی منفی” و “عاطفهی مثبت” طراحی شده اند(واتسن و همکاران، ۱۹۸۸).هر خرده مقیاس ۱۰ آیتم دارد.”مقیاسهای عاطفهی مثبت و عاطفهی منفی” یک ابزار خودسنجی است و با تغییر دستورالعمل میتوان هم شق “حالتی” آن را سنجید و هم شق “خصیصهای”؛ اگر چارچوب زمانی به هفته جاری اشاره کند شق حالتی عاطفه سنجیده می شود و اگر زمان طولانیتر در نظر گرفته شود، شق خصیصهای سنجیده می شود. دامنهی نمرات برای هر خرده مقیاس ۱۰ تا ۵۰ است.
شیوه نمره گذاری
آیتمهاروی یک مقیاس پنج نقطهای(۱=به هیچ وجه، ۲=کمی، ۳=متوسط، ۴=زیاد، ۵=بسیار زیاد)از سوی شرکت کننده رتبه بندی میشوند.
بررسی روایی و پایایی
“مقیاسهای عاطفهی مثبت و عاطفهی منفی”از ویژگیهای مطلوب روانسنجی برخوردار است.ضرایب سازگاری درونی (آلفا) برای خرده مقیاس عاطفه مثبت، ۸۸/۰ و برای خرده مقیاس عاطفه منفی، ۸۷/۰ است.در اعتبار آزمون از راه بازآزمانی با فاصله ۸ هفتهای برای خرده مقیاس عاطفه مثبت، ۶۸/۰ و برای خرده مقیاس عاطفه منفی، ۷۱/۰ گزارش شده است (واتسن و همکاران، ۱۹۸۸). از لحاظ روایی نیز همبستگیهای میان این خرده مقیاسها با برخی ابزارهای سنجش که سازههای مرتبط با این عواطف را میسنجند مانند اضطراب و افسردگی نیز بالا گزارش شده است. برای نمونه، همبستگی خرده مقیاس عاطفی منفی با سیاههی افسردگی بک(BDI)، ۵۸/۰ و همبستگی خرده مقیاس عاطفه مثبت با این پرسشنامه، ۳۶/۰ و نیز همبستگی خرده مقیاس عاطفه منفی با مقیاس اضطراب آشکار پرسشنامه اضطراب آشکار- نهان، ۵۱/۰ و همبستگی خرده مقیاس عاطفه مثبت با مقیاس اضطراب آشکار، ۳۵/۰ گزارش شده است (واتسن و همکاران، ۱۹۸۸). در پژوهش گروئنوالد، ریف، مروزک و سینگر[۱۶۸] (۲۰۰۸) ضریب آلفای کرونباخ هر دو مقیاس عاطفه مثبت و منفی برابر با ۸۶/۰ و ۹۱/۰ به دست آمد. بخشیپور و دژکام (۱۳۸۴) اعتبار این دو خرده مقیاس را در یک نمونه دانشجویی برابر با ۸۷/۰ به دست آورد.بخشی، دائمی و آجیلچی(۱۳۸۸)همسانی درونی این دو مقیاس را در یک نمونه دانشجویی ۸۵/۰ به دست آوردند که از اعتبار مطلوبی برخوردار بود.
دستگاه Activadose: این دستگاه ساخت آمریکا می باشد.دارای دو الکترود با پد های ۵*۷ می باشد. ماکزیمم شدت جریان وارد شده به بوسیله این دستگاه ۴ میلی آمپر می باشد.منبع تغذیه دستگاه باطری ۹ ولتی می باشد.
۰۱دستگاه تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز
الکترود دستگاه تحریک فراجمجمه ای الکتریکی مغز
روند اجرای پژوهش
روش اجرا:در این پژوهش پس از انتخاب شرکت کننده ها و قبل از شروع عمل آزمایشی ابتدا هر یک از شرکت کننده فرم رضایت نامه را تکمیل و امضا نمودند سپس اطلاعات جمعیت شناختی جمع آوری شد. به هر شرکت کننده یک کد شناسایی تخصیص داده شد.اطلاعات مربوط به ولع مصرف با بهره گرفتن از آزمون ولع القایی با یک دستگاه لپ تاپ Acer با مانیتور ۱۵ اینچ که در فاصله پنجاه سانتی متری بر روی میز مناسب قرار داشت توسط شرکت کننده اجرا شد. اطلاعات مربوط به خلق وخو توسط پرسشنامه عواطف مثبت و منفی جمع آوری شد.سپس یک روز بعد بدون اطلاع شرکت کننده،آزمون مصرف مواد از طریق ادرار بوسیله کیت های آزمایشی نواری شامل مت آمفتامین،مرفین و متادون از شرکت کننده ها گرفته شد.آزمایش ادرار همچنین به هنگام جلسه پنجم و در جلسه آخر درمان نیز انجام شد.از همه شرکت کنندگان خواسته شد که حداقل یک ساعت قبل از جلسه درمانی سیگار استعمال نکنند.بعد متغیر مستقل یعنی تحریک الکتریکی با جریان مستقیم از روی جمجمه به افراد شرکت کنندده داده شد. پس از هر جلسه تحریک با شرکت کننده درباره اثرات جانبی تحریک که احتمال داشت بر انها عارض گردد صحبت می شد و از آنها درخواست شد،اگر عارضه ای را تجربه و مشاهده می کردند در جلسه بعدی درمان حتما پژوهشگر را مطلع کنند.
بعد از آخرین جلسه درمان دوباره آزمون ولع القایی کامپیوتری و مقیاس عاطفه مثبت و منفی از شرکت کنندگان گرفته شد. همچنین از انها خواسته شد که حداقل به مدت دو هفته پس از اتمام جلسات درمان در هیچ برنامه آموزشی و درمانی ای به جز برنامه خود مرکز شرکت نکنند. سپس پژوهشگر دو هفته بعد از اتمام جلسات درمان جهت انجام مرحله ی پیگیری دوباره به مرکز اقامتی مراجعه نمود و دوباره آزمون های مراحل سنجش پیش آزمون و پس آزمون را تکرار کرد.
پروتکل درمان
در این پژوهش جهت کاهش ولع مت آمفتامین و بهبود خلق در افراد وابسته، الکترود آند به عنوان الکترود تحریک روی ناحیه ی پیش پیشانی پشتی جانبی که بر اساس سیستم تقسیم بندی بین المللی ۲۰-۱۰ نقطه ۳F می باشد،قرار داده شد. الکترود کاتد نیز بالای بازو قرار گرفت. برای تحریک از الکترود اندازه ۷*۵ استفاده شد.همچنین پد اسفنجی الکترودها جهت تسهیل در رسانایی جریان و کاهش آسیب های ناشی از عبور جریان در نرمال سالین[۱۶۹] (۱۰ گرم نمک در ۱۰۰۰ سی سی آب) قرار داده شدند. جریان با شدت ۲ میلی آمپر و شیب افزایش جریان[۱۷۰] بیست ثانیه ای و به مدت بیست دقیقه به ناحیه ی ۳F سرشرکت کننده وارد شد.
۰ سیستم تقسیم بندی بین المللی ۱۰-۲۰
شرکت کننده در دریافت تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز
شیوه تحیل داده های پژوهش
جهت تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون اندازه گیری مکرر و آزمون بنفرونی ) استفاده شد.
فصل چهارم
یافته های پژوهش
در این فصل،با بهره گرفتن از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار)و آمار استنباطی (آزمون اندازه گیری مکرر و آزمون بنفرونی) به توصیف و تحلیل داده ها پرداخته شده است. آزمون اندازه گیری مکرر حالت تعمیم یافته آزمون t همبسته است؛ با این تفاوت که آزمون t همبسته برای مقایسه یک گروه در ۲ وضعیت بکار می رود، اما آزمون اندازه گیری مکرر، یک گروه در ۳ یا بیشتر از ۳ وضعیت مورد مقایسه قرار می دهد(کیم[۱۷۱]، ۲۰۱۵). در این پژوهش نیز با توجه به اینکه اندازه گیری متغیرهای وابسته در سه نوبت (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) انجام شد، از آزمون اندازه گیری مکرر برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. همچنین، برای بررسی معناداری بالینی تغییرات و عینی سازی میزان بهبود،شاخص درصد بهبودی نیز محاسبه گردید.لازم به ذکر است جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری «SPSS» استفاده شده است.
اطلاعات جمعیت شناختی
در این قسمت ویژگی های جمعیت شناختی شرکت کنندهها در جدول ۴-۱ ارائه شده است.
جدول ۴-۱٫ ویژگیهای جمعیت شناختی شرکت کننده ها
متغیر/ شاخص های آماری |
فراوانی |
درصد |
تحصیلات |
سیکل |
۱ |
۵/۱۲% |
دیپلم |
۵ |
۵/۶۲% |
فوق دیپلم |
۲ |
۲۵% |
|
وضعیت تاهل |
مجرد |
۵ |
۵/۶۲% |
متاهل |
۳ |
۵/۳۷% |
همانگونه که در جدول ۴-۱ ملاحظه می گردد، از بین ۸ نفری که بعنوان نمونه در پژوهش شرکت داشتند،۱ نفر با تحصیلات سیکل، ۵ نفر دیپلم و ۲ نفر فوق دیپلم می باشند. همچنین از جهت وضعیت تأهل،۵ نفر مجرد و ۳ نفر متأهل می باشند.
یافته های استنباطی
فرضیه اول: میزان ولع القایی در مرحله پیش آزمون در مقایسه با مرحله پس آزمون،بعد از تحریک الکترکی مغز کاهش خواهد یافت.
جدول ۴-۲٫ شاخص های توصیفی مربوط به میزان ولع
پیگیری |
پس آزمون |
پیش آزمون |
متغیر / زمان |
میانگین (انحراف معیار) |
میانگین (انحراف معیار) |
میانگین (انحراف معیار) |
(۲۹/۱۱) ۸۷/۳۴ |
(۷۵/۹) ۵۰/۳۱ |
(۳۴/۱۹) ۷۵/۴۷ |
ولع |
با توجه به جدول ۴-۲ میانگین و انحراف معیار نمرات ولع در پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری به ترتیب ۳۴/۱۹±۷۵/۴۷؛ ۷۵/۹±۵۰/۳۱ و ۲۹/۱۱±۸۷/۳۴ میباشد.
جدول ۴-۳٫ نتایج آزمون اندازه گیری مکرر برای میزان ولع
شاخص آماریمتغیر |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
مقدار F |
مقدار معناداری |
dکوهن |
ولع |
۵۸/۱۱۷۶ |
۱۱/۱ |
۲۳/۱۰۶۰ |
۵۸/۱۰ |
۰۱۱/۰ |
۴۴/۲ |
خطا |
۰۸/۷۷۸ |
۷۶/۷ |
۱۶/۱۰۰ |
همانطور که در جدول ۴-۳ مشاهده می شود در میزان ولع تفاوت معناداری بین مراحل آزمون (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) وجود دارد (۰۵/۰>p؛ ۵۸/۱۰= (۷۶/۷،۱۱/۱)F).همچنین، مقدار اندازه اثر یعنی d کوهن (۴۴/۲) نیز بیانگر اندازه اثر بزرگ یا بعبارتی تفاوت بسیار زیاد بین میزان ولع در سه مرحله اندازه گیری می باشد. تفاوتهای مذکور از طریق آزمون تعقیبی بنفرونی مورد بررسی قرار گرفت؛ که نتایج آن در جدول ۴-۴ مشاهده می شود.
جدول ۴-۴٫ نتایج آزمون بنفرونی درون گروهی برای مقایسه میزان ولع در سه مرحله
متغیر |
زمان I |
زمان J |
تفاوت میانگین (I – J) |
خطای استاندارد |
مقدار معناداری |
ولع |
پیش آزمون |
پس آزمون |
۲۵/۱۶ |
۷۲/۴ |
۰۳/۰ |
پیگیری |
۸۷/۱۲ |
۱۹/۴ |
۰۵۴/۰ |
پس آزمون |
پیگیری |
۳۷/۳- |
۳۲/۱ |
۱۱/۰ |
بر اساس نتایج آزمون بنفرونی در جدول ۴-۴ و سطوح معناداری درج شده در این جدول،مشاهده می شود در میزان ولع بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد(۰۵/۰p<). به عبارتی،شرکت کنندههای گروه آزمایش که tDCS دریافت کرده اند میانگین نمرات شان در آزمون ولع از پیش آزمون(۷۵/۴۷)تا پس آزمون(۵۰/۳۱)کاهش معناداری داشته است. همچنین این نتایج نشان می دهد بین مرحله پیش آزمون و پیگیری؛پس آزمون و پیگیری در میزان ولع تفاوت معناداری وجود ندارد (۰۵/۰p>).
جهت بررسی معناداری بالینی تغییرات از پیش آزمون تا پس آزمون و از پس آزمون تا پیگیری، شاخص درصد بهبودی محاسبه شد. شاخص درصد بهبودی از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون (۰۳/۳۴) و از مرحله پیش آزمون تا پیگیری (۹۷/۲۶) برای ولع مصرف، بهبودی قابل توجهی را نشان می داد. بعبارتی tDCS کاهش ولع مصرف مواد در افراد وابسته به مت آمفتامین را در پی داشته است.
فرضیه دوم: خلق و خوی افراد وابسته به مت آمفتامین در مرحله پیش آزمون در مقایسه با پس آزمون، بعد از تحریک الکتریکی مغز بهبود خواد یافت می شود.
به منظور بررسی این فرضیه نیز از آزمون اندازه گیری مکرر استفاده شد. در این آزمون، هر کدام از مولفه های خلق و خو (عاطفه مثبت، عاطفه منفی) بعنوان یک متغیر وابسته جداگانه که در سه نوبت اندازه گیری شده بود، وارد مدل شد. اما قبل از انجام آزمون اندازه گیری مکرر، مفروضه آن نیز بررسی شد. نتایج آزمون کرویت موچلی جهت بررسی پیش فرض همسانی ماتریس های واریانس- کوواریانس برای هر دو مولفه خلق و خو حاکی از برقراری مفروضه فوق بود (۰۵/۰p>).بنابراین به تعدیل درجه آزادی برای تفسیر آزمون F نیازی نیست. نتایج این آزمون در جداول ۴-۶ و ۴-۷ ارائه شده است.
در جدول ۴-۵ شاخص های توصیفی داده های حاصل از اجرای پرسشنامه خلق و خو بر روی شرکت کنندهها در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ارائه شده است.
جدول ۴-۵٫ شاخص های توصیفی مربوط به مولفه های خلق و خو
پیگیری |
پس آزمون |
پیش آزمون |
متغیر / زمان |
میانگین (انحراف معیار) |
میانگین (انحراف معیار) |
میانگین (انحراف معیار) |
(۸۷/۵) ۵۰/۳۱ |
(۸۲/۵) ۶۲/۳۰ |
(۵۴/۶) ۲۴ |
عاطفه مثبت |
(۷۹/۶) ۱۲/۳۲ |
(۶۸/۵) ۶۲/۳۱ |
(۱۶/۸) ۱۲/۳۸ |
عاطفه منفی |
با توجه به اطلاعات مندرج در جدول ۴-۵، میانگین و انحراف معیار نمرات عاطفه مثبت در پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری به ترتیب ۵۴/۶±۲۴؛ ۸۲/۵±۶۲/۳۰ و ۸۷/۵±۵۰/۳۱ میباشد. همچنین، میانگین و انحراف معیار نمرات عاطفه منفی نیز در پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری به ترتیب ۱۶/۸±۱۲/۳۸؛ ۶۸/۵±۶۲/۳۱ و ۷۹/۶±۱۲/۳۲ میباشد.
جدول ۴-۶٫نتایج آزمون اندازه گیری مکرر برای مولفه های خلق و خو
شاخص آماریمتغیر |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
مقدار F |
مقدار معناداری |
d کوهن |
عاطفه مثبت |
۰۸/۲۶۹ |
۲ |
۵۴/۱۳۴ |
۳۱/۲۹ |
۰۰۱/۰ |
۴/۰۰ |
خطا |
۲۵/۶۴ |
۱۴ |
۵۸/۴ |
عاطفه منفی |
۳۳/۲۰۹ |
۲ |
۶۶/۱۰۴ |
۴۴/۱۷ |
۰۰۱/۰ |
۱۲/۳ |
خطا |
۸۴ |
۱۴ |
۰۰/۶ |
همانطور که در جدول ۴-۶ مشاهده می شود در هر دو مولفه خلق و خو یعنی عاطفه مثبت (۰۰۱/۰>p؛ ۳۱/۲۹= (۱۴،۲)F) و عاطفه منفی (۰۰۱/۰>p؛ ۴۴/۱۷= (۱۴،۲)F) تفاوت معناداری بین مراحل آزمون (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) وجود دارد. همچنین، مقادیر اندازه اثر یعنی d کوهن برای عاطفه مثبت (۰۰/۴) و عاطفه منفی (۱۲/۳) نیز بیانگر اندازه اثر بزرگ یا بعبارتی تفاوت بسیار زیاد بین میانگین نمرات این دو متغیر در سه مرحله اندازه گیری می باشد. تفاوتهای مذکور از طریق آزمونهای تعقیبی بنفرونی مورد بررسی قرار گرفت؛ که نتایج آن در جدول ۴-۷ مشاهده می شود.
جدول ۴-۷٫ نتایج آزمون بنفرونی درون گروهی برای مقایسه مولفه های خلق و خو در سه مرحله
متغیر |
زمان I |
زمان J |
تفاوت میانگین (I – J) |
خطای استاندارد |
مقدار معناداری |
عاطفه مثبت |
پیش آزمون |
پس آزمون |
۶۲/۶- |
۱۰/۱ |
۰۰۲/۰ |
پیگیری |
۵۰/۷- |
۰۰/۱ |
۰۰۱/۰ |
پس آزمون |
پیگیری |
۸۷/۰- |
۱۰/۱ |
۰۰/۱ |
عاطفه منفی |
پیش آزمون |
پس آزمون |
۵۰/۶ |
۰۸/۱ |
۰۰۲/۰ |
پیگیری |
۰۰/۶ |
۵۵/۱ |
۰۱۹/۰ |
پس آزمون |
پیگیری |
۵۰/۰- |
۹۴/۰ |
۰۰/۱ |
بر اساس نتایج آزمون بنفرونی در جدول ۴-۷ و سطوح معناداری درج شده در این جدول، مشاهده می شود در عاطفه مثبت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (۰۱/۰p<)؛ و پیش آزمون با پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (۰۰۱/۰p<). به عبارتی، آزمودنیهای گروه آزمایش که tDCS دریافت کرده اند میانگین نمرات شان در عاطفه مثبت از پیش آزمون (۲۴) تا پس آزمون (۶۲/۳۰) و پیگیری (۵۰/۳۱) افزایش معناداری داشته است. بین مرحله پس آزمون و پیگیری در عاطفه مثبت تفاوت معناداری وجود ندارد (۰۵/۰p>). همچنین نتایج آزمون بنفرونی در جدول فوق برای عاطفه منفی نیز نشان می دهد بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (۰۱/۰p<)؛ و پیش آزمون با پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (۰۵/۰p<). به عبارتی، آزمودنیهای گروه آزمایش که tDCS دریافت کرده اند میانگین نمرات شان در عاطفه منفی از پیش آزمون (۱۲/۳۸) تا پس آزمون (۶۲/۳۱) و پیگیری (۱۲/۳۲) کاهش معناداری داشته است. اما بین مرحله پس آزمون و پیگیری در عاطفه منفی تفاوت معناداری وجود ندارد (۰۵/۰p>). در مجموع نتایج فوق حاکی از تایید فرضیه دوم پژوهش و بعبارتی بهبود خلق و خوی افراد دریافت کننده tDCS می باشد.
همچنین جهت بررسی معناداری بالینی تغییرات عاطفه مثبت و عاطفه منفی از پیش آزمون تا پس آزمون و از پس آزمون تا پیگیری، شاخص درصد بهبودی برای هر یک از متغیرها محاسبه شد. شاخص درصد بهبودی از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون (۵۸/۲۷-) و از مرحله پیش آزمون تا پیگیری (۲۵/۳۱-) برای عاطفه مثبت؛ و همچنین شاخص درصد بهبودی از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون (۰۵/۱۷) و از مرحله پیش آزمون تا پیگیری (۷۳/۱۵) برای عاطفه منفی، بهبودی قابل توجهی را نشان می داد. بعبارتی tDCS افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی در افراد وابسته به مت آمفتامین را در پی داشته است.
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
اعتیاد به عنوان یک بیماری مزمن جسمى، روانى و اجتماعى، پیشرونده، عود کننده[۱۷۲] و تخریب کننده فرد، خانواده و جامعه که در نوع خود یکى از آسیب رساننده ترین بیمارى ها و مشکلات اجتماعى است، توصیف شده است. در این میان مخرب ترین ویژگى اعتیاد عودهاى مکرر پس از دوره هاى کوتاه و بلند قطع مصرف بوده و در این راستا ولع مصرف مواد[۱۷۳] به عنوان مهمترین عامل در بازگشت [۱۷۴]به مصرف مطرح مى باشد(فاکس، تاله، مالیسون، آندرسون، و کرک[۱۷۵] ۲۰۰۵).
همچنین گفته می شود که اعتیاد بیماری مغزاست، یعنی فرایند حیاتی که رفتار اختیاری مصرف مواد را به مصرف جبری مواد تبدیل می کند، ریشه در تغییراتی در ساختمان و شیمی اعصاب مغز مصرف کننده دارد)کاپلان سادوک،۱۳۸۹). مطالعات تصویربرداری عصبی نواحی درگیر مغزی در ولع مصرف را به خوبی نشان داده است.در آسیب شناسی فیزیولوژیکی ولع یک شبکه عصبی شامل هسته آکومبنس[۱۷۶]، آمیگدالا[۱۷۷]، سینگولیت قدامی[۱۷۸]، قشر پیش پیشانی حدقه ای[۱۷۹] و قشر پیش پیشانی پشتی جانبی[۱۸۰] مشارکت دارد.(کامپرودون،راگا،آلونسو-آلونسو،شیح ، پاسکال[۱۸۱]،۲۰۰۷).
در مطالعات مختلف همچنین به ارتباط بین مصرف مواد و خلق و خو(عاطفه مثبت و منفی)پرداخته شده است. عاطفه منفی با رفتارهای مصرف مواد مرتبط هستند. یافته ها پیشنهاد می کنند که حالت های خلقی منفی قابلیت وابستگی به نیکوتین را بیشتر می کنند(لاملی و همکاران،۱۹۹۴؛به نقل از کوک و همکاران،۲۰۰۴) و آسیب پذیری در عود مصرف را افزایش می دهد (هال و همکاران،۱۹۹۶؛به نقل از کوک و همکاران،۲۰۰۴).
یکی از انتقال دهنده های عصبی مداخله گر در سو مصرف و ولع مصرف مواد دوپامین است. دوپامین یک ماده شیمیایی در بدن است که اساسی ترین نقش را در بالا بردن احساس لذت دارد.این انتقال دهنده شیمیایی از مرکز پاداش (تقویت مثبت) در مغز ترشح می شود. این مرکز مسئول ایجاد سرخوشی و عواطف و روحیه ی شادی بخش در انسان است. دوپامین به کنترل دستگاه کناره ای مغز که بخشی است از مغز مربوط به نیازهای اساسی و عواطف مثل گرسنگی ، درد، لذت، رضایت، روابط جنسی و انگیزه های غریزی کمک می کند.
تکنیک های تحریک مغز در اعتیاد مورد پژوهش واقع شده و به عنوان ابزار های تحقیقاتی در تغیر تحریک پذیری قشری در اختلال مزمن اعتیاد محسوب می شوند. بسیاری از این مطالعات برای ارزیابی تغیر در تحریک پذیری قشرحرکتی انجام شده است (بوترس[۱۸۲]و همکاران، ۲۰۰۵ ، لانگ[۱۸۳]و همکاران،۲۰۰۸ ،ساندرسان[۱۸۴] و همکاران، ۲۰۰۷ ،زایمان[۱۸۵] و همکاران، ۱۹۹۵). بنابراین تکرار تحریک مغز پتانسیل کاهش مصرف مواد و رفتارهای اعتیاد گونه را دارد.در اینگونه مطالعه تکنیک تحریک مغز در DLPFC به کار برده شده است( آمیاز[۱۸۶] و همکاران، ۲۰۰۹، کمپرادون[۱۸۷] و همکاران، ۲۰۰۷،پلیتی[۱۸۸] و همکاران،۲۰۰۸). به طور کلی مشخص شده است که تحریک PFC می تواند مصرف گذرا دارو و سطح ولع مصرف را کاهش دهد. تحریک DLPFC می تواند آزادسازی دوپامین در هسته های دمدار را افزایش دهد(استرافلا[۱۸۹]، پائوس[۱۹۰]، بارت[۱۹۱] و داگر[۱۹۲]، ۲۰۰۱). بنابراین تکرار تحریک ممکن است سازگاری نورونی را در سیستم دوپامینرژیک به وجود بیاورد.کاهش فعالیت دوپامینرژیک با افزایش سطوح ولع مصرف و عود تداعی شده است(دیانا[۱۹۳]، اسپیگا[۱۹۴]و آکوآس[۱۹۵]، ۲۰۰۶). بنابراین این امکان وجود دارد که افزایش گذرا آزادسازی دوپامین توسط تحریک مغز به کاهش سطوح ولع مصرف در افراد کناره گیر از مواد کمک کند( بلوم و همکاران، ۲۰۰۸).
در مورد اثرات تحریک مغز بر روی ولع مصرف مواد و حالت های خلقی بحث هایی وجود دارد مبنی بر اینکه این اثرات بلند مدت نبود و ساعاتی پس از تحریک از بین میرود.در داخل کشور پژوهشی که ماندگاری اثرات تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه را بر روی ولع مصرف و بهبود حالت های خلقی افراد وابسته به مت آمفتاین بررسی کرده باشد،وجود ندارد.در تحقیقی که شاه بابایی و همکاران(۲۰۱۴) بر روی کاهش ولع به مت آمفتامین بوسیله tDCS صورت گرفت منطقه مورد تحریک الکتریکی،rDLPFC بود و مطالعه پیگیری هم در آن پژوهش صورت نگرفت،ولی در این پژوهش ما به نبال تحریک LDLPFC بودیم و همچنین مطالعه پیگیری انجام شد.
بررسی فرضیه های پژوهش
این پژوهش قصد داشت به بررسی میزان تغییرات در ولع القایی به مصرف مواد وبهبودخلق و خو، با بهره گرفتن از تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه در افراد وابسته به مت آمفتامین در قالب دو فرضیه بپردازد.
فرضیه اول: میزان ولع القایی در مرحله پیش آزمون در مقایسه با مرحله پس آزمون، بعد از تحریک الکترکی مغز کاهش خواهد یافت.
فرضیه اول بیان میداشت که میزان ولع القایی در مرحله پیش آزمون در مقایسه با مرحله پس آزمون، بعد از تحریک الکترکی مغز کاهش خواهد یافت.نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول نشان می دهد که درمان بوسیله tDCS در میزان ولع افراد وابسته به مت آمفتامین از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون تغیر معنادار داشته است.همچنین نتایج نشان داد که بین مرحله پیش آزمون و پیگیری،پس آزمون و پیگیری در میزان ولع تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتایج این پژوهش با یافته های پژوهش شاه بابایی و همکاران(۲۰۱۴) که روی ولع افراد وابسته به مت آمفتامین مطالعه کرده بودند همسو می باشد.با این تفاوت که در پژوهش حاضر ناحیه پیش پیشانی پشتی جانبی چپ مورد تحریک آنودی قرار گرفت در حالیکه در مطالعه شاه بابایی و همکاران ناحیه پیش پیشانی پشتی جانبی راست مورد تحریک آنودی قرار گرفته است.
نتایج همسوی دیگری از گروه های آزمایشی متفاوتی بدست آمده است که به توضیح آنها می پردازیم.
نتایج این تحقیق نیز با مطالعه جیانسونگ و همکاران(۲۰۱۳) که از tDCS آندی LDLPFC برای کاهش ولع مصرف سیگار استفاده کرده بودند، همسو بود.
باجیو و همکاران (۲۰۰۹) گزارش کردند که روش tDCS بر ولع مصرف سیگار تاثیر می گذارد. یافته این پژوهش که حاکی از اثربخشی این روش بر کاهش ولع مصرف مت آمفتامین می باشد با پژوهش باجیو و همکاران همخوان است. البته نوع اجرای این روش در دو پژوهش متفاوت است. این درمان در پژوهش حاضر به مدت ۱۰روز متوالی به طول انجامید.در حالی که باجیو و همکاران درمان را در ۵ روز متوالی اجرا کردند. بنابراین، علی رغم هماهنگی نتایج این دو پژوهش، اجرای پژوهش در مدت زمان یکسان و مقایسه نتایج ضرورت پیدا می کند.
منگ و همکاران (۲۰۱۴) پژوهشی با هدف تاثیر tDCS در ناحیه فرونتال- پریتال- تمپرال در کاهش رفتار سیگار کشیدن انجام دادند تحقیق نشان داد افراد قبل از درمان تعداد نخ یکسانی مصرف می کردند ولی بعد از درمان به نسبت قابل توجهی تعداد نخ کاهش یافت حتی بررسی یک آزمون دیگر در این مطالعه نشان داد تحریک کاتد باعث کاهش دو برابری نشانه های سیگار کشیدن می شود. نتیجه تحقیق حاضر مبنی بر تأثیر روش مذکور بر کاهش ولع مصرف مت آمفتتامین و کاهش توجه به سیگار با پژوهش منگ و همکاران همسو می باشد.
همچنین در مطالعه ای دیگر که توسط داسیلوا و همکاران(۲۰۱۳) بر روی ولع افراد وابسته به الکل انجام شد،نتایج آن مطالعه نشان داد که تحریک آنودی LDLPFC موجب کاهش معنادار ولع مصرف الکل در گروه آزمایش نسبت به گروه دارونما می شود که با نتایج پژوهش حاضر همسو می باشد.
کاهش فعالیت دوپامینرژیک با افزایش سطوح ولع مصرف و عود تداعی شده است(دیانا ، اسپیگا و آکوآس ، ۲۰۰۶). بنابراین این امکان وجود دارد که افزایش گذرا آزادسازی دوپامین توسط تحریک مغز به کاهش سطوح ولع مصرف در افراد پرهیز از مواد کمک کند( بلوم و همکاران، ۲۰۰۸).
همچنین مطالعات مختلفی مطرح کرده اند که ولع ارتباط علی و دو سویه ای با سوگیری توجه دارد،در واقع ولع بعد هیجانی و سوگیری توجه بعد شناختی وابستگی به مواد هستند که می توان با مداخله در یکی، دیگری را نیز تحت تاثیر قرار داد. بنابراین اینگونه به نظر می رسد که ناحیه DLPFC مغز در هر دو بعد هیجانی و شناختی وابستگی به مواد درگیر است و با تحریک آن میتوان در هر دو بعد مداخله کرد و تغییرات معناداری را در میزان ولع افراد ایجاد کرد.
بنابراین با توجه به نتایج پژوهش های ذکر شده شاید بتوان اینگونه نتیجه گرفت که تحریک DLPFC می تواند آزادسازی دوپامین در هسته های دمدار را افزایش دهد (استرافلا ، پائوس ، بارت و داگر ، ۲۰۰۱). بنابراین تکرار تحریک ممکن است سازگاری نورونی را در سیستم دوپامینرژیک به وجود بیاورد. در واقع تحریک مکرر الکتریکی مغز در ناحیه پیش پیشانی موجب ترشح بیشتر دوپامین از سیستم دوپامینرژیک می شود و این امر باعث کاهش ولع مصرف مواد می شود.
فرضیه دوم: خلق و خوی افراد وابسته به مت آمفتامین در مرحله پیش آزمون در مقایسه با پس آزمون، بعد از تحریک الکتریکی مغز بهبود خواهد یافت.
فرضیه دوم بیان میداشت که خلق و خو در افراد وابسته به مت آمفتامین در مرحله پیش آزمون در مقایسه با پس آزمون، بعد از تحریک الکتریکی مغز بهبود خواهد یافت.
در متغیر خلق و خو نتایج نشان داد که در هر دو مولفه خلق و خو یعنی عاطفه مثبت و عاطفه منفی تفاوت معنادار بین مراحل آزمون وجود دارد. در عاطفه مثبت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون؛ پیش آزمون با پیگیری تفاوت معنا دار وجود دارد، به عبارتی عاطفه مثبت شرکت کنندگان بهبود معنادار داشته است. بین مرحله پس آزمون و پیگیری در عاطفه مثبت تفاوت معناداری مشاهده نشد.نتایج برای عاطفه منفی نیز مشابه عاطفه مثبت می باشد. بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون؛ پیش آزمون با پیگیری تفاوت معنا دار وجود دارد،به عبارتی عاطفه منفی شرکت کنندگان کاهش معنادار داشته است. بین مرحله پس آزمون و پیگیری در عاطفه منفی تفاوت معناداری دیده نشد.
نتایج این پژوهش نیز با مطالعه داسیلوا و همکاران(۲۰۱۳) همسو بود. در آن مطالعه ولع به الکل کاهش یافته و نشانه های افسردگی و خلق و خو نیز بهبود یافته بود.
شاید بتوان معنی دار نشدن تفاوت بین مرحله پس آزمون و پیگیری را در مولفه های خلقی اینگونه تبیین کرد که، با وجود اینکه شرکت کنندگان به اختلالات خلقی و اضطرابی دچار نبودند، ولی آنها به دلیل اینکه در دوره پرهیز از مواد بودند نشانه های افسردگی و اضطراب را از خود بروز می دادند. همچنین به نظر میرسید که شرکت کنندگان به دلیل شرایط حاکم بر مرکز اقامتی که ممکن بود با سلیقه و نظر آنها هماهنگ نباشد(مثل نظم و مقررات خاص مرکز)نوسانات خلقی در آنها قابل مشاهده بود. علاوه بر این به نظر می رسد که اثرات درمان به روش tDCS کوتاه مدت باشد و بر روی مولفه مهمی مثل خلق که بسیار تحت تاثیر شرایط محیط می باشد، نتواند اثرات بلند مدت تر خود را حفظ کند.
دوپامین یک ماده شیمیایی در بدن است که اساسی ترین نقش را در بالا بردن احساس لذت دارد. این انتقال دهنده شیمیایی از مرکز پاداش (تقویت مثبت) در مغز ترشح می شود. این مرکز مسئول ایجاد سرخوشی و عواطف و روحیه ی شادی بخش در انسان است.همانطور که قبلا گفته شد با تحریک سیستم دوپامینرژیک ناحیه پیشانی می توان خلق و خوی افراد وابسته به مواد را بهبود بخشید.
یکی دیگر از انتقال دهنده های عصبی متاثر از مت آمفتامین ،سروتونین می باشد که با خلق و خو مرتبط می باشد.با مصرف بلند مدت مت آمفتامین این سیستم نیز آسیب می بیند و باعث کاهش ترشح سروتونین می شود و به تبع آن نشانه های افسردگی،اضطراب و وسواسی پدیدار می شود.
در واقع می توان گفت افراد وابسته به مت آمفتامین با مصرف طولانی مدت ماده باعث تغییر و تخریب سیستم دوپامینرژیک ناحیه پیش پیشانی و سیستم سروتونرژیک دیگر مناطق مغزی درگیر می شوند که این امر موجب کاهش ترشح دوپامین و سروتونین و به تبع آن افزایش ولع مصرف مواد و بروز نشانه های خلق منفی می شود.که می توان با تحریک الکتریکی مکرر ناحیه پیش پیشانی این نقایص را پوشش داد.
جمع بندی
در این پژوهش هدف پژوهشگر بررسی میزان تغیر در ولع القایی و خلق و خو در افراد وابسته به مت آمفتاین بعد از تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه بود. در این پژوهش جهت اندازه گیری ولع از آزمون ولع القایی کامپیوتری و برای خلق و خو از پرسشنامه عاطفه مثبت و عاطفه مفی استفاده شد. جهت درمان ،تحریک الکتریکی از روی جمجمه به ناحیه پشتی جانبی پیش پیشانی چپ فرد بصورت آنودی وارد شد. بعد از ده جلسه تحریک متوالی پس آزمون و آزمون پیگیری انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد که درمان بوسیله tDCS کاهش معناداری در میزان ولع افراد وابسته به مت آمفتامین از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون در پی داشته است. همچنین بین مرحله پیش آزمون و پیگیری،پس آزمون و پیگیری در میزان ولع تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین در متغییر خلق و خو در هر دو مولفه عاطفه مثبت و عاطفه منفی تفاوت معنادار بین مراحل آزمون مشاهده شد. در عاطفه مثبت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون؛پیش آزمون با پیگیری تفادت معنا دار مشاهده شد،به عبارتی عاطفه مثبت شرکت کنندگان بهبود معنادار داشته است.
بین مرحله پس آزمون و پیگیری در عاطفه مثبت تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج برای عاطفه منفی نیز مشابه عاطفه مثبت می باشد. بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون؛پیش آزمون با پیگیری تفادت معنا دار مشاهده شد،به عبارتی عاطفه منفی شرکت کنندگان کاهش معنادار داشته است. بین مرحله پس آزمون و پیگیری در عاطفه منفی تفاوت معناداری مشاهده نشد. در نهایت می توان اینگونه نتیجه گرفت که درمان بوسیله tDCS می تواند در کاهش ولع مصرف مت آمفتامین و همچنین بهبود خلق و خو در افراد وابسته به مت آمفتامین موثر واقع شود.
محدودیت های پژوهش
شرکت کننده ای که فقط مت آمفتامین مصرف کرده باشد،وجود نداشت و اکثر آن ها سابقه ی مصرف چند ماده را داشتند(با وجود این شرکت کنندگان این پژوهش گزارش دادند که ماده مصرفی اصلی آنها مت آمفتامین بوده است).
همه شرکت کننده مذکر بودند و دسترسی به جنس مونث امکان پذیر نبود.
به دلیل نبود گروه کنترل و حجم نمونه پایین با مشکل تعمیم پذیری نتایج روبرو هستیم.
پیشنهاد های پژوهش
پیشنهاد می شود پژوهش های آتی با یک گروه کنترل و حجم نمونه بیشتر اجرا شود.
پیشنهاد می شود قبل از اجرای درمان سطح پایه تحریک پذیری مغز با ابزارهای دقیق سنجشی و تصویربرداری سنجیده شود.
به دلیل مشکلات شناختی که بواسطه سو مصرف متامفتامین ایجاد می شود کنش های شناختی ارزیابی شوند.
یکی از دلایل اصلی ولع مصرف مواد سوگیری نشاختی توجه به محرک های مربوط به مواد می باشد،که بهتر است ابتدا میزان سوگیری سنجیده شود وبرای اصلاح آن برنامه آموزش شناختی طراحی گردد.
پیشنهاد می شود جهت اشکار ساختن میزان اثربخشی تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه در مقایسه با برنامه های آموزش اصلاح سوگیری های شناختی و توجه طرح پژوهشی جدیدی با گروه های بیشتر ازمایشی و پلاسبو بربنامه ریزی شود.
پیشنهاد می شود جهت بررسی و مشاهده تغییرات ولع مصرف و خلق و خو از روش های دقیق تر مثل پاسخ های فیزیولوژیک و نوروسایکولوژیک به جای ابزارهای خودگزارش دهی استفاده شود.
شرکت کنندگان پژوهش حاضر همه مذکر بودند و پیشنهاد می شود در پژوهش های آتی از شرکت کننده جنس مونث نیز استفاده شود.
پیشنهاد می شود به جای استفاده از کیت های آزمایشی نواری ادرار از روش های تجزیه و تحلیل ادرار به روش آزمایشگاهی استفاده شود.
پیوست ها
الف)رضایت نامه
اینجانب ……………………………..،بدین وسیله رضایت خود را برای شرکت در پژوهش علمی (ارتقا و بهبود عملکرد های شناختی )که توسط دکتر صالحی فدردی و همکارانش انجام می گیرد،اعلام می دارم. پژوهش و نقش من در آن برایم کاملا توضیح داده شده و من این توضیحات را درک کرده ام.می دانم که می توانم به برخی از مقوله ها یا سوالات خاص در پرسشنامه ها جواب ندهم. می دانم که هویت من و تمامی اطلاعات محفوظ خواهد ماند. می دانم که می توانم در صورت عدم رضایت شرکت خود را در این طرح بدون جریمه خاتمه دهم. می دانم که می توانم تقاضای دریافت خلاصه ای از نتایج تحقیق را بکنم. اگر تصمیم گرفتم که شرکت کنم و انصراف ندهم،این کار را فعالانه و مشتاقانه انجام خواهم داد. در صورت وجود هر گونه شکایت در مورد اجرای تحقیق،بایستی به دکتر جواد صالحی فدردی،دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد،تماس گرفته شود.
تاریخ امضا شرکت کنند
ب) تصاویر مربوط به آزمون ولع القایی
ج) پرسشنامه عاطف مثبت و عاطفه منفی
مقیاس حاضر شامل برخی واژه ها است که احساسات و هیجانات متفاوت را توصیف می کند. هر از واژه ها را بخوانید و سپس جلوی هر واژه، پاسخ مناسب را علامت بزنید. مشخص کنید به طور معمول به چه میزان هر یک را احساس میکنید. از مقیاس زیر برای ثبت پاسخهای خود استفاده کنید.
۱ |
۲ |
۳ |
۴ |
۵ |
به هیچ وجه |
کمی |
متوسط |
زیاد |
بسیار زیاد |
ــــــ علاقهمندی |
ــــــ زودرنجی |
ــــــ پریشانی |
ــــــ هوشیاری و زیرکی |
ــــــ ذوقزدگی |
ــــــ شرمساری |
ــــــ ناراحتی |
ــــــ خوشذوقی |
ــــــ نیرومندی |
ــــــ بیقراری |
ــــــ گناه |
ــــــ مصمم |
ــــــ ترس و وحشت |
ــــــ متوجه و دقیق |
ــــــ خصومت |
ــــــ عصبی |
ــــــ شور و شوق |
ــــــ فعال |
ــــــ غرور و افتخار |
ــــــ هراسان |
فهرست منابع
احمدوند، محمدعلی (۱۳۸۷). اعتیاد (سبب شناسی و درمان آن). ویراستار علمی: محمدحین سروری. تهران: دانشگاه پیام نور.
اختیاری، حامد؛ حسنی ابهریان، پیمان؛ مکری، آذرخش؛ دانشمند، رضا؛ گنجگاهی، حبیب؛ طباطبایی، حسین؛ غفاری هشجین، مهدی؛ نوری، مهری؛ علم مهرجردی، زهرا؛ و طاوسی مالواجردی، علیرضا (۱۳۸۸). بررسی تغییر ولع مصرف پایه و القایی نسبت به کراک هروئین با بهره گرفتن از تحریک مغز با جریان مستقیم الکتریکی از روی جمجمه (tDCS). فصلنامه اعتیاد، سال سوم، شماره ۹٫ ص ۲۹-۳۱٫
اختیاری، حامد؛ علم مهرجردی، زهرا؛ حسنی ابهریان، پیمان؛ رابرت فرنام، مهری نوری و مکری آذرخش (۱۳۸۹). بررسی و ارزیابی واژه های القاکننده ولع مصرف، در سوء مصرف کنندگان مت آمفتامین فارسی زبان. فصلنامه تازه های علوم شناختی، سال دوازدهم، شماره ۲ پیاپی ۴۶٫ ص ۶۹-۸۲٫
اختیاری، حامد؛ گنجگاهی، حبیب؛ حسنی ابهریان، پیمان؛ مکری، آذرخش؛ دانشمند، رضا؛ طباطبایی، حسین؛ علم مهرجردی، زهرا؛رضایی نیارکی، پدرام؛ نوری، مهری؛ غفاری هشجین، مهدی؛ و عقابیان، محمدعلی (۱۳۸۷الف). بررسی تفاوت های عصبی شناختی ولع مصرف با بهره گرفتن از fMRI ، در سوء مصرف کنندگان تدخینی کراک هروئین ، در دو گروه درمانجو و غیر درمانجو. فصلنامه اعتیاد، سال دوم، شماره ۶٫ ص ۱۹-۲۱٫
اختیاری، حامد؛ مکری، آذرخش؛ حسنی ابهریان، پیمان؛ دانشمند، رضا؛ طباطبایی، حسین؛ علم مهرجردی، زهرا؛ رضایی نیارکی، پدرام؛ نوری، مهری؛ غفاری هشجین، مهدی؛ عقابیان، محمدعلی؛ و گنجگاهی، حبیب (۱۳۸۷ب). بررسی جنبه های عصبی شناختی ولع مصرف با بهره گرفتن از fMRI ، در سوء مصرف کنندگان تدخینی کراک هروئین ، پیش و پس از پرهیز یک ماهه. فصلنامه اعتیاد، سال دوم، شماره ۶٫ ص ۲۱-۲۳٫
اختیاری، حامد؛ و مظاهری، محمد (۱۳۸۷). پرسشنامه های کاربردی در ارزیابی بیماران سوء مصرف مواد(بخش اول). فصلنامه اعتیاد ، شماره ۴-۵٫ ص ۳۱-۳۶٫
اختیاری، حامد (۱۳۸۶). چالش های پیش رو در تعریف اعتیاد. فصلنامه اعتیاد، شماره ۲٫ ص ۳۷-۴۱٫
اختیاری، حامد؛ بهزادی، آرین؛ عقابیان، محمدعلی؛ عدالتی، هانیه؛ و مکری، آذرخش (۱۳۸۵). نشانه های تصویری القاءکننده ولع مصرف در معتادان تزریقی هروئین. فصلنامه تازه های علوم شناختی، سال هشتم، شماره ۳۱٫ ص ۴۳-۵۲٫
اختیاری، حامد؛ بهزادی، آرین؛ گنجگاهی، حبیب؛ مکری، آذرخش؛ عدالتی، هانیه؛ بختیاری، مرتضی؛ ربیعی، نغمه؛ و عقابیان، محمدعلی (۱۳۸۷ج). بررسی مناطق مغزی درگیر در ولع مصرف معتادان تزریقی هرویین به وسیله تصویربرداری مغزی عملکردی. فصلنامه روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، سال چهاردهم، شماره ۳؛ پیاپی (۵۴(. ۲۶۹-۲۸۰٫
اختیاری، حامد؛ عدالتی،هانیه؛ بهزادی، آرین؛ صفایی، هومن؛ نوری، مهری؛ و مکری، آذرخش (۱۳۸۷د). ساخت و بررسی کارآیی پنج آزمون تصویری ارزیابی ولع مصرف در معتادان مواد افیونی. فصلنامه روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، سال چهاردهم، شماره (۳)؛ پیاپی ۵۴٫ ص ۳۳۷-۳۴۹
– اختیاری، ح.، و پرهیزگار، س.ا . (۱۳۸۷). تحریک مغز از روی جمجمه با بهره گرفتن از جریان مستقیم الکتریکی ابزاری کارامد در انجتم مداخلات غیرتهاجمی دراعتیاد ودیگر بیماری های مختلف مغزی، ۱۶-۲۲٫
بهرامی احسان، هادی (۱۳۸۸). اعتیاد و فرایند پیشگیری (چاپ سوم). تهران: انتشارات سمت.
ایروانی، م (۱۳۷۱). روانشناسی احساس و ادراک. جلداول، تهران: نشر سمت، چاپ اول.
بخشی پور، ع؛ دژکام، م (۱۳۸۴). تحلیل عاملی تاییدی مقیلس عاطفه مثبت و منفی. مجله روان شناسی. ۹،۳۵۱-۳۶۵٫
بشارت، م؛ درویشی لرد، م؛ زاهدمهر، ع و غلامعلی لواسانی، م (۱۳۹۲). نقش واسطه ای خشم در رابطه بین عاطفه منفی و بازداری اجتماعی با شدت تنگی عروق کرونری. فصلنامه علمی پژوهشی. ۲، ۱۲۳-۱۳۶٫
بزمی،ن،(۱۳۹۰)روانشناسی وابستگی به مواد،تهران،انتشارات ارجمند
تاجری، بیوک؛ احدی، حسن؛ و جمهری، فرهاد (۱۳۹۰). اثربخشی آموزش مهارت های شناختی رفتاری بر نگرش، افسردگی و خلق عمومی معتادین به شیشه. فصلنامه روشها و مدلهای روان شناختی، سال دوم، شماره ۵٫ ص ۸۵-۱۰۶٫
تقوا، ارسیا؛ کاظمی، رضا؛ عباسی، رهبر؛ ابراهیمی، محمدرضا؛ و مصطفی زاده، بابک (۱۳۸۸). بررسی میزان عود یک و شش ماه بعد ازسم زدایی در وابستگان به مواد اپیوئیدی؛ مجله دانشگاه علوم پزشکی ارتش جمهوری اسلامی ایران، شماره ۲۵، سال هفتم، شماره ۱ (پیاپی ۲۵). ص ۳۵ -۴۰٫
حسنی ابهریان، پیمان؛ و اختیاری، حامد (۱۳۸۷ الف). انحراف توجه و کاربرد آن در ارزیابی ولع مصرف مواد به عنوان یک هیجان پیچیده. فصلنامه اعتیاد، سال دوم، شماره ۶٫ ص ۴۹-۶۴٫
سپاه منصور، م؛ شاکر دولق، ع و جهانگیری، م (۱۳۹۲). رابطه اضطراب اجتماعی و عواطف مثبت و منفی با دانش متقاعدسازی در مدیران. دو فصلنامه علمی پژوهشی شناخت اجتماعی. ۲، ۶۹-۷۵٫
دباغی، پرویز؛ اصغرنژاد فرید، علی اصغر؛ عاطف وحید، محمد کاظم؛ و بوالهری، جعفر (۱۳۷۸). اثربخشی پیشگیری از عود بر پایۀ ذهن آگاهی در درمان وابستگی به مواد افیونی و سلامت روانی. اعتیاد پژوهی (فصلنامه علمی سوء مصرف مواد). سال دوم، شماره ۷، پاییز. تهران .
دباغی، پرویز؛ اصغرنژاد فرید، علی اصغر؛ عاطف وحید، محمد کاظم؛ و بوالهری، جعفر (۱۳۸۶). اثربخشی شناخت درمانی گروهی بر پایه تفکر نظاره ای (ذهن آگاهی) و فعال سازی طرح واره های معنوی در پیش گیری از عود مصرف مواد افیونی. فصلنامه ﻣﺠﻠﻪ رواﻧﭙﺰﺷﻜﻲ و رواﻧﺸﻨﺎﺳﻲ ﺑﺎﻟﻴﻨﻲ اﻳﺮان، ﺳﺎل ﺳﻴﺰدﻫﻢ، ﺷﻤﺎره ۴ (پیاپی ۵۱(. ص ۳۶۶ -۳۷۵٫
دبیرنیا، مهدی؛ حسین زاده، غلامعلی؛ اختیاری، حامد؛ و گنجگاهی، حبیب (۱۳۸۷). بررسی و شناسایی ارتباط عملکردی نواحی مغزی فعال شده در اثر القای ولع مصرف مواد. فصلنامه اعتیاد، شماره ۵-۴، تابستان و پاییز. ص ۵۶٫
دستجردی، قاسم؛ ابراهیمی دهشیری، وجیهه؛ خلاصه زاده، گلرسته؛ و احسانی، فاطمه(۱۳۸۹). بررسی تاثیر داروی متادون بر کاهش رفتارهای پرخطر(ویژه نامه همایش رفتارهای پرخطر). دوماهنامه ی مجله دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد. سال ۱۸٫ شماره ۳(پیاپی۷۳). ص ۲۱۵-۲۱۹٫
دهقانی آرانی، فاطمه؛ و رستمی، رضا (۱۳۸۹). اثربخشی آموزش پسخوراند عصبی بر ولع مصرف بیماران وابسته به مواد افیونی. دو ماهنامه دانشور رفتار، سال هفدهم، شماره ۴۰٫ ص ۷۵-۸۵٫
رحمانیان، مهدیه؛ میرجعفری، سید احمد و حسنی جعفر (۱۳۸۵). رابطه ی وسوسه مصرف مواد و سوگیری توجه: مقایسه افراد وابسته به مواد افیونی، مبتلا به عود و ترک کرده. فصلنامه روانپزشکی، روانشناسی بالینی و بهداشت روان سال دوازدهم، شماره ۳ (پیاپی ۴۶). ص ۲۱۶ – ۲۲۲٫
رستمی، رضا؛ گودرزی، شاهرخ و بولهری، جعفر (۱۳۸۲). سم زدایی سریع: مروری بر مزایا و معایب. مجله اندیشه و رفتار، سال هشتم بهار ۱۳۸۲، شماره ۴ و پیاپی۳۲ . ص ۱۶-۳۱٫
صرامی،ح؛قربانی،م؛مینوئی،م؛۱۳۹۲ ) )،بررسی چهار دهه تحقیقات شیوع شناسی در ایران،فصلنلمه علمی پژوهشی اعتیاد پژوهی،۲۶،۲۹-۵۲
عاشوری، احمد؛ ملازاده، جواد ؛ و محمدی، نور الله (۱۳۸۷). اثربخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری در بهبود مهارت های مقابله ای و پیش گیری از عود در افراد معتاد. فصلنامه روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران. سال چهاردهم، شماره۳٫ (پیاپی ۵۴(. ص ۲۸۱-۲۸۸٫
عریضی، ح؛ براتی، ه (۱۳۹۱). رابطه خطر پذیری با عواطف منفی با توجه به گشودگی نسبت به احساسات. روان شناسی، مطالعات روان شناختی، (علمی- پژوهشی). ۸، ۵۵-۷۲٫
فلاح زاده، حسین؛ و حسینی، نرجس، (۱۳۸۵). بررسی علل عود اعتیاد از دیدگاه معتادین مراجعه کننده به مرکز بهزیستی شهرستان یزد. طلوع بهداشت (فصلنامه پژوهشی دانشکده بهداشت یزد). سال پنجم شماره اول و دوم، ص ۶۷-۷۳٫
فیروزآبادی، عباس؛ قنبری هاشم آبادی، بهرامعلی؛ و طباطبایی، سید محمود (۱۳۸۸). اثربخشی تکنیک های هوشیاری فراگیر انفصالی و توجه برگردانی در میزان وسوسه ی مصرف مواد و احتمال لغزش در بیماران مرد وابسته به مواد مخدر. مجله ی اصول بهداشت روانی، سال ۱۱ (۴)، ص ۲۹۲-۳۰۱٫
لطف آبادی، ح (۱۳۸۰). عواطف و هویت نوجوانان و جوانان.جلد اول، تهران: انتشارات نسل سوم.
-مکری، آذرخش، اختیاری، حامد، عدالتی، هانیه و نادری، پریسا.(۱۳۸۷). ارتباط شاخص های تکانشگری و رفتارهای مخاطره جویانه با شدت ولع مصرف درگروههای مختلف معتادان به مواد افیونی مجله. روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران شماره ۳٫
میرزایی، طیبه؛ راوری، علی؛ حنیفی، نسرین؛ میری، سکینه؛ حق دوست اسکویی، سیده فاطمه؛ و میرزایی خلیل آبادی، صدیقه (۱۳۸۹). عوامل مرتبط با عود اعتیاد از دیدگاه مبتلایان به سوء مصرف مواد مخدر مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد شهر رفسنجان. دو ماهنامه پرستاری ایران. سال بیست و سوم، شماره ۶۷٫ ص ۴۹-۵۹٫
ناستی زایی، ناصر؛ هزاره مقدم، مهدیه؛ و ملازهی، اسماء (۱۳۸۹). عوامل مؤثر بر عود اعتیاد در معتادان خودمعرف به مراکز ترک اعتیاد شهر زاهدان. دوماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه ، سال هشتم، شماره ۳٫ ص ۱۷۴-۱۸۰٫
نجفی، کیومرث؛ امیرعلوی، سیروس؛ ضرابی، هما؛ محمدزاده، علی؛ خدائی، الهه السادات؛ و سلاجقه، علی (۱۳۸۷). بررسی میزان عود در روش سم زدایی فوق سریع زیر بیهوشی عمومی در افراد وابسته به هروئین و تریاک. مجله دانشگاه علوم پزشکی گیلان، سال هفدهم، شماره ۶۷٫ ص ۵۵-۶۵٫
هریس، پ (۱۳۸۰). رشد عواطف در کودکان. برگردان: محمدی مینی و محمد داوودی. جلد اول، سبزوار: انتشارات دانشگاه تربیت.
Abrams, D. B. (2000). Transdisciplinary concept and measures of craving commentary and future direction. Addiction, 25, S237-S246.
Alterman, A. I., Hall, J. G., Purtill, J. J., s., Holahan, J. M., & McLellan, A.T. (1990). Heavy drinking and its correlates in young men. Addictive Behaviors, 15, 95-103.
Amiaz,R.,Levy,D.,Vainiger, D.,Grunhaus,L., Zangen, A .(2009).Repeated highfrequency transcranial magnetic stimulation over the dorsolateral prefrontal cortex reduces cigarette craving and consumption. Addiction 104 (4), 653–۶۶۰٫
Alireza Shahbabaie1, Mehrshad Golesorkhi1, Behnam Zamanian, Mitra Ebrahimpoor,Fatemeh Keshvari, Vahid Nejati, Felipe Fregni and Hamed Ekhtiari,(2014). State dependent effect of transcranial direct current stimulation (tDCS) on methamphetamine craving. International Journal of Neuropsychopharmacology, doi:10.1017/S1461145714000686
Anton, R. F. (2001). Pharmacological approach to the management of alcoholism. Journal of Clinical Psychiatry, ۶۲, ۱۱-۱۷٫
Arumugam, D. & Purushothaman, B. E. (2011). Emotion Classification Using Facial Expression. (IJACSA) International Journal of Advanced Computer Science and Applications.2, 98-92
Badger, J., Bickel, W. K., Giordano, L. A., Jacobs, E. A., Loewenstein, G., Marsch, L. (2007). Altered states. The impact of immediate craving on the valuation of current and Future opioids. Journal of Health Economics, 26,865-876.
Baumeister, R. F. (1999). The self in social psychology. Pa: psychology press. 13, 46-59.
Berry, D. S. & Hansen, S.H. (1996). Positive affect, Negative affect, and social. Jornal of personality and social psychology. 71,796-809 .
Brunoni AR, Amadera J, Berbel B, et al. A systematic review on reporting and assessment of adverse effects associated with transcranial direct current stimulation. Int J Neuropsychopharmacol 2011; 14:1133–۱۱۴۵٫
Brunoni AR, Amadera J, Berbel B, Volz MS, Rizzerio BG, Fregni F. A systematic review on reporting and assessment of adverse effects associated with transcranial direct current stimulation.Int J Neuropsychopharmacol .(2011). 14:1133–۴۵٫۱۰٫۱۰۱۷/S146114571 0001690
Boggio, P. S., Sultani, N., Fecteau, S., Merabet, L., Mecca, T., Pascual-Leone, A., Fregni, F. (2008). Prefrontal cortex modulation using transcranial DC stimulation reduces alcohol craving: a double-blind, sham-controlled study. Drug Alcohol Depend, 92(1-3), 55-60. doi: 10.1016/j.drugalcdep.2007.06.011
Camprodon, J. A., Martinez-Raga, J., Alonso-Alonso, M., Shih, M. C., & Pascual-Leone, A. (2007). One session of high frequency repetitive transcranial magnetic stimulation (rTMS) to the right prefrontal cortex transiently reduces cocaine craving. Drug Alcohol Depend, 86(1), 91-94. doi: 10.1016/j.drugalcdep.2006.06.002
Carter, B. L., & Tiffani, S. T. (1999). Meta-analysis of cuereactivity in addiction research. Addiction, 94 (3), ۳۲۷-۳۴۰٫
Clarke, P. J., Browning, M., Hammond, G., Notebaert, L., & Macleod, C. (2014). The Causal Role of the Dorsolateral Prefrontal Cortex in the Modification of Attentional Bias: Evidence from Transcranial Direct Current Stimulation. Biol Psychiatry. doi: 10.1016/j.biopsych.2014.03.003
Cox, W.M., & Klinger, E. (2002). Motivational Structure: Relationships with Substance Use and Processes of Change, Journal of Addictive Behaviors, 27, 925-940.
Cox, W.M., & Klinger, E. (2004). Handbook of Motivational Counseling: Concepts, Approaches, and Assessment. London: Wiley.
da Silva, M. C., Conti, C. L., Klauss, J., Alves, L. G., do Nascimento Cavalcante, H. M., Fregni, F., . . . Nakamura-Palacios, E. M. (2013). Behavioral effects of transcranial Direct Current Stimulation (tDCS) induced dorsolateral prefrontal cortex plasticity in alcohol dependence. J Physiol Paris, 107(6), 493-502. doi: 10.1016/j.jphysparis.2013.07.003
Fox, H. C., Talih, M., Malison, R., Anderson, G. M., & Kreek, M. J. (2005). Frequency of recent cocaine and alcohol use affects craving and associated responses to stress and drug-related cues. Psychoneuroendocrinology,30, ۸۸۰-۸۹۱٫
Franken, I. H., Kroon, L. Y., Wiers, R.W.,& Jansen, A. (2000). selective cognitive processing of drug cues in heroin dependence. Journal of Psychopharmacology, ۱۴, ۳۹۵-۴۰۰٫
Franklin, T. R., Acton, P. D., Maldjian, J. A., Gray, J. D., Croft, J. R., Dackis, C. A., . . . Childress, A. R. (2002). Decreased gray matter concentration in the insular, orbitofrontal, cingulate, and temporal cortices of cocaine patients. Biol Psychiatry, 51(2), 134-142
Fregni, F., Liguori, P., Fecteau, S., Nitsche, M. A., Pascual-Leone, A., & Boggio, P. S. (2008). Cortical stimulation of the prefrontal cortex with transcranial direct current stimulation reduces cue-provoked smoking craving: a randomized, sham-controlled study. J Clin Psychiatry, 69(1), 32-40
Friedmann PD, Saitz R, Samet JH. (1998). Management of adults recovering from alcohol or other drug problems relapse prevention in primary care. J Am Med Assoc; 279(15):1227-31.
Galloway, G. P., & Singleton, E. G. (2009). How long does craving predict use of methamphetamine? Assessment of use one to seven weeks after the assessment of craving; craving and ongoing methamphetamine use. Substance Abuse: Research and Treatment, 1, 63–۷۹٫