کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



آخرین مطالب

 



جدول نهایی (4-4) تحلیل محتوای درس جغرافیا پایه چهارم تا پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری از مفاهیم آموزش  شهروندی حیطه مهارتی).. 95

نمودار نهایی (6-4) تحلیل محتوا درس جغرافیای پایه چهارم و پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش شهروندی حیطه ی مهارتی).. 96

جدول نهایی(5-4) تحلیل محتوای درس تاریخ پایه چهارم تا پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری از مفاهیم آموزش  شهروندی(حیطه ی شناختی).. 97

نمودار نهایی ( 7-4) تحلیل محتوا درس تاریخ  پایه چهارم و پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش شهروندی حیطه شناختی ( 98

جدول نهایی (6-4)  تحلیل محتوای درس تاریخ  پایه چهارم تا پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری از مفاهیم آموزش  شهروندی (حیطه ی ارزشی).. 99

نمودار نهایی) 8-4) تحلیل محتوا درس تاریخ  پایه چهارم و پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش شهروندی )حیطه ی ارزشی( 100

جدول نهایی(7-4 ) تحلیل محتوای درس تاریخ پایه چهارم تا پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری از مفاهیم آموزش شهروندی (حیطه مهارتی.. 101

نمودار نهایی) 9-4 ) تحلیل محتوا درس جغرافیای پایه چهارم و پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش شهروندی(حیطه ی مهارتی).. 102

جدول نهایی (8-4 ) تحلیل محتوای درس مدنی  پایه چهارم تا پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش  شهروندی (حیطه ی شناختی ( 103

نمودار نهایی ( 4-10) تحلیل محتوا درس مدنی پایه چهارم و پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش شهروندی (حیطه ی شناختی).. 104

جدول نهایی (9-4 ) تحلیل محتوای درس مدنی پایه چهارم تا پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش  شهروندی (حیطه ی ارزشی ).. 105

نمودار نهایی ( 11-4 ) تحلیل محتوا درس مدنی پایه چهارم و پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش شهروندی(حیطه ی ارزشی).. 106

جدول نهایی(10-4 )  تحلیل محتوای درس جغرافیا پایه چهارم تا پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری از مفاهیم آموزش  شهروندی (حیطه مهارتی( 107

نمودار نهایی( 12-4 ) تحلیل محتوا درس مدنی پایه چهارم و پنجم دبستان از نظر میزان برخورداری مفاهیم آموزش شهروندی (حیطه ی مهارتی).. 108

جدول شماره ی( 11-4 ) مقایسه ی مولفه های آموزش شهروندی در کتب تعلیمات اجتماعی مقطع ابتدایی.. 109

خلاصه.. 110

فصل پنجم.. 111

خلاصه ، نتیجه گیری و پیشنهادات.. 111

بررسی سؤالات پژوهش.. 112

نتیجه گیری.. 118

پیشنهادات.. 120

پیشنهادات کاربردی :.. 120

منابع.. 122

پیوست.. 128

مؤلفه های شهروندی آکسفام.. 129

Abstract 132

       

فصل اول

کلیات پژوهش

 آموزش و پرورش مبدا توسعه کلان کشور است. برای توسعه باید از آموزش و پرورش شروع کرد و این خود نیازمند آن است که ما آموزش و پرورش توسعه یافته داشته باشیم. که بدون یک نظام آموزش توسعه یافته، نمی توان به توسعه یافتگی نایل شد و هم بدون تربیت نسل آینده که هم توسعه یافته باشند، هم قطارهای توسعه را بر دوش ریل توانمندی های خود حمل می کنند، دستیابی به توسعه مسیر نمی شود . توسعه درون زا با اتکا بر توان داخلی و ظرفیت های درون سیستمی و با اتکاء بر منابع مادی و معنوی و با رسیدن به مدل بومی می تواند هم قابلیت اجراء داشته باشد و هم تداوم پیدا کند آموزش سنگ بنای نوسازی انسان است و نوسازی آموزشی یکی از ارکان مهم توسعه همه جانبه محسوب می شود)اسکندری و رفیعی فر، 1384)

شهروندی یکی از مهمترین مفاهیم و ایده های اجتماعی است که در بازخوانی رابطه فرد و جامعه کارایی دارد. تعاریف متفاوتی از شهروندی شده ولی تعبیر مشترک از آن وجود دارد که عناصر اساسی آن حقوق و وظایف می باشد.

شهروندی رابطه بین فرد و جامعه را در قالب حقوق و مسئولیت ها بازنمایی می کند شهروندی هر دو عنصر فردگرایانه و جمع گرایانه را در خود دارد بدین ترتیب که شهروندی از یک طرف با اعطای حقوق، معنای لازم را به فرد می دهد که فارغ از هرگونه دخالت، منافع خود را دنبال نماید و همچنین فرد را قادر می سازد که دستی در شکل دادن به نمادهای حکومتی عمومی داشته باشد و از طرف دیگر بر مسئولیت هایی که باید برای پایداری جوامع سیاسی و محیط طبیعی مان بپذیریم تاکید می کند بنابراین تنها در بستر اجتماعی است که روابط انسانی پایدار بوده و حقوق قابل تحقق است (فالکس، 1381)

شهروندی به عنوان رویکردی که به انواع حقوق انسانی در جامعه اشاره می کند و تعامل بین فرد و جامعه را جهت می دهد.( پارکر، 2002)

بنابراین زمانی آموزش وپرورش در رسیدن به اهداف و آرمانهایش موفق خواهد بود که بتواند شهروندی آگاه مسئول و خلاق بپروراند و این امر میسر نیست مگر از طریق آموزش بهینه شهروندی و نیز ارتقا فرهنگ شهروندی، شهروندی یک فرایند مربوط به تمام عمر است و به همین جهت همه ی افراد در طول زندگی خود نیازمند آموزشهای متناسب با شهروندی در مراحل گوناگون زندگی هستند البته این امر زمانی جامه عمل می پوشد که فضای آموزش جامعه فضای دموکراتیک بخود بگیرد و این ممکن نیست مگر به شرط استقرار نظام سیاسی مردم سالار، در این فضای دموکراتیک دانش آموزان نیز نیازمند آن هستند که در زمینه های اخلاقی رشد اجتماعی و دانش و درک درست و عینی از جهان آموزش ببینند در تمام تصمیم گیری های مربوط به خودشان در خانه و مدرسه و جامعه مشارکت کنند و به عنوان یک شهروند به صورتی فعال در مناسبات اجتماعی متناسب با احوال خودشان قرار گیرند.

با توجه به این که دوره ی تعلیمات ابتدایی 7-12) سالگی(مناسب ترین دوره برای آموزش بسیاری از مطالب آموختنی است، مشروط به این که روش آموزش بر خصوصیات فکر کودک در این سنین منطبق باشد در چنین شرایطی با اندک غفلتی ممکن است فعالیت های آموزشی از مسیر صحیح منحرف شود و نیروهای موجود صرف یادگیری مطالبی شود که مفید نیست.

در این میان نخستین مظهر فلسفه در آموزش و پرورش برنامه ی درسی و مدارک است که نقش کلیدی را در تبیت شهروندان برعهده می گیرد برنامه درسی شامل اساسی ترین خط مشی اجرای برای دستیابی به هدف های آموزش و پرورش هستند بدین جهت باید در تهیه و اجرای آنها نهایت مراقبت و دقت نظر اعمال شود تا به حد مطلوب با ویژگی های شهروند مطلوب مطابقت داشته باشد(جباری، 1382)

بیان مساله:

نظام تعلیم و تربیت در هر جامعه ای یک عامل پایه و بنیادی است که وظیفه آموزش و پرورش آن جامعه را برعهده دارد و پیشرفت هر جامعه به میزان موفقیت برنامه ریزی های آموزش و پرورش آن جامعه بستگی دارد و اهمیت آن تا بدان جاست که برای آموزش و پرورش قرن بیست و یکم تقویت و تمرین روحیه دموکراسی و مردم سالاری در کلاس درس و برداشتن دیوارهای مدارس برای اجتماعی بار آمدن دانش آموزان لازم و ضروری لحاظ می شود(صانعی، 1380)

آموزش شهروندی دانش آموزان را به مهارت هایی همچون رشد اعتماد به بیان عقاید شخصی، رشد مهارت های تشخیص دیدگاه ها، تجارب شخصی و گروهی رشد مهارت های تفکر انتقادی در مباحث، رشد مهارت های همکاری و حل تعارض اعتماد به نیروی خلاقیت، رشد مهارت های مشارکت دموکراتیک و به دست آوردن تجربه از عمل برای تغییر مجهز می کند(کلوگ و فولدن، 2002)

برنامه های تربیت شهروندی به یکی از دو شکل زیر ارائه می شود:

آموزش مستقیم تربیت شهروندی در این شکل برنامه های آموزش شهروندی با توجه به ماهیت برنامه های دومی طراحی و درمرحله اجراء ارائه می شود.
آموزش ضمنی تربیت شهروندی: در این شیوه مفاهیم واصول آموزش شهروندی از طریق فعالیت های متنوع دنبال می گردد. در برنامه ریزی درسی برای آموزش شهروندی، باید بحثی شود که اهداف محتوا و روش های تدریس و ارزشیابی متناسب با عناصر تربیت شهروندی باشد. بنابراین لازم است که این  مولفه ها را در زمینه آموزش شهروندی مورد تاکید قرار دهد (فتحی واجارگاه، 1381)
یکی از جدیدترین مطالعاتی که در سطح بین المللی و با مشارکت 20 کشور جهان انجام شده و تحت عنوان « مطالعات شهروندی» منتشر شده است نشان می دهد که اغلب جوامع دارای این نگرانی عمیق هستند که چگونه کودکان، نوجوانان و جوانان خود را برای زندگی در جوامع معاصر آماده کنند و چگونه راه و رسم مشارکت در مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را به آنها بیاموزند (دیبا و اجاری، 1381)

شهروندی از جمله مباحث مهم در حیطه مطالعات اجتماعی است. شهروندی مفهومی است که درصدد اشاعه اصول اساسی دموکراسی در بین افراد جامعه است(میگلر1998)

تربیت شهروندی عبارت است از توسعه دانش، مهارت و نگرش ها و ارزش هایی که دانش آموز را قادر می سازد تا به عنوان یک شهروند فعال و آگاه در جامعه دموکراتیک در شرایط ملی و بین المللی مشارکت جویند. (کیرن،2003)

افراد در طول دوران تحصیل از مقطع ابتدایی تا تحصیلات عالیه از طریق کتب درسی نیز با مفاهیم و ارزش های مورد قبول جامعه آشنا می شوند در کشور ما فعالیت های آموزش در چهار چوب کتاب درسی تحقق می یابد در تمام کشور برای هر موضوع درسی در هر پایه تحصیلی یک کتاب تالیف می شود و در بین مدارس توزیع می گردد. معلمان فعالیت های خود را بر محور کتاب درسی متمرکز کند. امتحان و ارزشیبای عمدتا محدود به مطالب کتاب درسی است از این رو وسیله آموزش در نظام تعلیم و تربیت دارای نقش بسیار مهمی است و کتاب های درسی به خاطر اهمیت زیادی که درتحقق اهداف آموزشی دارند کانون توجه تمامی دست اندرکاران آموزشی و پرورش می باشد. ( یارمحمدیان، 1377)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1399-06-06] [ 06:12:00 ب.ظ ]




وقت : زمان ، هنگام ، زمانیکه بوسیله ساعت و معمولاً براساس نصف النهار یک نقطه تعیین می شود ، فرصتی که برای کاری در اختیار باشد .[2]

وقت  : وقت ، زمان ، فرصت ، مجال ، موقع ، هنگام ، گاه ، باز [3]

فراغت : پرداختن از فراغ ، آسایش ، استراحت ، آسودگی ، آرامش ، در لغت عربی به معنی اضطراب است و « فراغ » به معنی آسایش است . ولی در فارسی فصیحان آن را به معنی آسایش و آسودگی بکار برده اند . بی اعتنایی ، وارستگی ، فرصت ، مجال . [4]

فراغت : آسودگی ـ فرصت آسودگی یا آزادی از کار .

فراغت  : آسودگی ، فرصت ، مجال ، وقت کافی ، فراغت ، فراغ بال ، بتفضیل .[5]

همچنین لغت دانان جدیدتر چون اوژه پایه گذار لاروس برای فراغت مفهومی جدیدتر و محدودتر قابل شده اند و آن عبارت است از : « سرگرمیها ، تفریحات و فعالیتهائیکه به هنگام آسودگی از کار عادی با شوق و رغبت با آن می پردازد .» و نیز در لغت نامه لویتر ، لغت نویس معروف فرانسوی آمده است : « فراغت فرصت و زمانی است که پس از اتمام کار و شغل روزانه باقی می ماند » [6]

ب) تعاریف عملیاتی :

اوقات فراغت

مجموع فعالیتهایی است که شخص پس از رهایی از تعهدات و تکالیف شخصی، خانوادگی و اجتماعی با میل و اشتیاق به آن می پردازد و هدفش استراحت، تفریح، توسعه دانش، به کمال رسانیدن شخصیت خویش، به ظهور رسانیدن استعدادها، توانمندی ها و خلاقیت هاست.

پیشرفت تحصیلی:

به میزان رشد وترقی تحصیلی دانش آموزان در یک مدت زمانی خاص پیشرفت تحصیلی گفته می شود( که در این ملاک پیشرفت تحصیلی معدل دانش آموزان در یک ترم تحصیلی است( نیمسال)

فعالیتهای فوق برنامه:

به مجموعه فعالیتهای سازمان یافته و پیش بینی شده ای گفته می شود که به منظور تعمیق یادگیری بیشتر دانش آموزان و آگاهی بیشتر جهت ورود به اجتماع در نظر گرفته شده تا به رشد و تعالی و شکوفایی استعدادها و مشارکت در برنامه های کاربردی کمک نمایند. در این تحقیق به آن دسته از برنامه ها که برای تکمیل آموزشهای مدرسه ای تنظیم می شوند و استفاده از آنها برای شاگردان نشاط آور است فعالیتهای فوق برنامه گفته می شود.

فعالیتهای خارج از مدرسه:

آن دسته از فعالیتهایی است که دانش آموز خارج از چهارچوب فعالیت و وظایف مدرسه انجام می دهد، که ممکن است زیر نظر سازمانها باشد که احتمالاً وظایف تربیتی هم به عهده دارند: مانند کلاس های هنری و غیره ..

بخش اول

مقدمه

نشاط و سرور لازمه زندگی است و پژمردگی و کسالت زایل کنندۀ استعداد ها و تواناییهای انسان می باشد . در فضایی که نوجوانان و جوانان و حتی بزرگسالان فرصت تحرک و تلاشی می یابند و فارغ از کارها و امور عادی و رسمی به تفریح و سرگرمی مورد علاقۀ خویش می پردازد ، می توان به استمرار فعالیتها و شکوفایی استعدادها دل بست . به عبارت دیگر در جایی که مجالی برای فراغت یافت نمی شود، افسردگی و رخوت به سراغ انسان خواهد آمد. امروزه پرداختن به اوقات فراغت از مهمترین و جدّی ترین مشکلات خانواده ها و مدارس به شمار آید و توجه به این امر مهم گره گشای بسیاری از تنگناهای تربیتی و راهبردی برای برنامه ریزی در جهت تعالی دانش آموز می باشد.

بسیاری از جامعه شناسان و نیز اقتصاد دانان بر این باورند که تحول جوامع انسانی به سوی تمدن فراغت در حرکت است ، به همین جهت توجه به چگونگی بهره گیری از اوقات فراغت روز به روز آشکارتر و از اهمیت بیشتری برخوردار می گردد . هر چند همۀ افراد خانواده به اوقات فراغت نیاز مبرم دارند ، اما در این میان جوانان و نوجوانان با توجه به نقش حساس و سازنده ای که در ساخت فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی کشورها به عهده دارند ، نیازمند توجه دقیق تری در این ارتباط هستند . متجاوز از بیست میلیون کودک و نوجوان در کشور ما زندگی می کنند که مسئولیت توجه به اوقات فراغت آنان متوجه خانواده ها می گردد ، به این دلیل آگاهی خانواده ها از اهمیت نقش اوقات فراغت و چگونگی پرداختن به آن ، از ضروریتی خاص برخوردار است . (شرفی ، 1374، ص 11)

جالب است بدانیم که بسیاری از اختراعات و اکتشافات بشری که بوسیلۀ دانشمندان و متفکران صورت گرفته است ، محصول تفکر و قوه ابتکار و خلاقیتی است که در زمان فراغت حاصل شده است . در کشور ما دانش آموزان حدودیک ششم جمعیت کشور را تشکیل میدهند و بیشترین نیاز را به بهره گیری از اوقات فراغت دارند . آنان بطور متوسط 6 ساعت در روز به امر تحصیل اشتغال دارند و حدود 8 ساعت در شبانه روز را هم به استراحت و رفع نیازمندیهای ضروری در منزل می پردازند . اگر اشتغالات تحصیلی و انجام تکالیف درسی را برای آنان 2 تا 4 ساعت در روز محاسبه نماییم ، جوان و نوجوان بیش از 6 ساعت در روز وقت فراغت دارد . البته اگر سایه تعطیلات از جمله تعطیلات نوروز و تابستان و سایر ایام تعطیل به مناسبتهای مذهبی و ملی را هم اضافه کنیم هر فرد در شبانه روز حدود 8 ساعت وقت آزاد دارد که باید برای استفادۀ مطلوب و بهره وری از آن برنامه ریزی لازم صورت پذیرد . بنابراین اگر ما برای اوقات فراغت فرزندانمان برنامه ریزی لازم انجام ندهیم ، قطعاً آنان برای پر کردن اوقات فراغت خود اقدام خواهند نمود که در آن صورت ممکن است بدآموزیها و مشکلات تربیتی حاصل گردد . پیامبر گرامی ما می فرمایند : اگر پدران و مادران به تربیت فرزندان خود اهتمام ننمایند ، روزگار آنان را تربیت خواهند نمود . در حقیقت مراد رسول گرامی اسلام آن است که چنانچه والدین در امر تربیت فرزندان خود برنامه ای نداشته باشند ، حوادث و شرایط پیش آمده که ممکن است برخلاف موازین تربیتی هم باشد ، تربیت فرزندان را سازمان دهد .(شرفی ، 1374،ص 13)

اکنون ببینیم چه نیازهایی در هنگام گذران اوقات فراغت ارضاء می گردد .همان گونه که می دانیم انسان در اوقات فراغت به کار یا فعالیت مورد علاقه اش می پردازد .پس در حقیقت در هنگام فراغت و پرداختن به سرگرمی یا کار مورد علاقه ی خویش، نیازهای درونی وی تأمین می گردد.(یوسفی ،1371،ص57)

روانشناسان معتقدند که تأمین نیازهای درونی فرد به شادی ، نشاط و سرور او خواهد انجامید و این امر به شکوفایی خلاقیت فرد منجر خواهد گردید و شخصیت او را که متشکل از ابعاد فکری ،عاطفی ، اجتماعی و جسمی است ، تعالی خواهد بخشید . در فعالیت فرد در اوقات فراغت که براساس تمایل و علاقۀ درونی شخص انجام می گیرد ، او یا به فعالیت عقلانی می پردازد ، یا به فعالیت جسمی ( بازی و ورزش ) مشغول می شود و یا به انجام فعالیتی اجتماعی ( فعالیت جسمی ) مبادرت می کند و در حقیقت فعالیت عاطفی هم انجام می دهد . بنابراین گذران مطلوب اوقات فراغت ، نیازهای عاطفی ، جسمانی ، عقلانی و اجتماعی فرد را ( که ابعاد شخصیت او را تشکیل می دهد ) برآورده می کند .

2ـ1 انواع اوقات فراغت

اوقات فراغت را می توان به شیوه های گوناگون تقسیم بندی کرد . نظر به اینکه چه عواملی را مبنای تقسیم بندی قرار دهیم می توانیم تقسیم بندی های متفاوتی ارائه دهیم . اکنون برخی تقسیم بندی های اوقات فراغت می پردازیم :

الف ) اگر محل و مکان را مبنای تقسیم بندی قرار دهیم می توانیم دو حالت کلی را تفکیک کنیم :

1ـ منزل : زمان فراغتی که در منزل سپری می شود مثل گفتگو با اعضای خانواده ، تماشای تلویزیون ، بازی و سرگرمی های خانوادگی

2ـ خارج از منزل : زمان فراغتی که خارج از منزل سپری می شود : که طیف وسیعی از فعالیتها را شامل می شود مانند : گردش در پارک ، رفتن به سینما و….

ب ) اگرزمان را مبنای تقسیم بندی قراردهیم می توانیم حالتهای مختلفی رانشان دهیم مثل:

1ـ اوقات فراغت لحظه ای: مثل ساعت تفریح مدارس که معلم و شاگرد می توانند هر فعالیتی که دلخواه آنان است در این وقت انجام دهند .

2ـ اوقات فراغت ساعتی : مثل ساعت بیکاری که بین دو شیفت کاری انجام می شود مثلاً برای یک معلم در یک مدرسه دونوبته مشغول به کار است می تواند ساعت بیکاری بین دو نوبت را به دلخواه سپری کند .

3ـ اوقات فراغت روزانه : زمان فراغتی که پس از پایان کار روزانه بوجود می آید و در همه جا معمول است .

4ـ اوقات فراغت هفتگی : در پایان هفته یک یا دو روز تعطیلی وجود دارد که بخش قابل توجهی از اوقات فراغت می باشد .

5ـ اوقات فراغت سالیانه : در پایان سال یا فصل خاصی از سال تعطیلات سالیانه وجود دارد مثل تعطیلات عید نوروز کشور ما .

ج ) اگر سن را مبنای تقسیم بندی قرار دهیم می توانیم انواع دیگری از اوقات فراغت را ارائه دهیم که کاملاً از یکدیگر متمایزند مانند :

اوقات فراغت ویژه کودکان قبل از ورود به دبستان
اوفات فراغت ویژه کودکان و نوجوانان
اوقات فراغت ویژه جوانان
اوقات فراغت ویژه میانسالان
اوقات فراغت ویژه سالخوردگان
بدیهی است وقت فراغت کودکان قبل از ورود به دبستان و نحوۀ سپری کردن این وقت فراغت با جوانان و سالخوردگان کاملاً متمایز است بنایراین تقسیم بندی می تواند کاملاً واقع بینانه باشد .

د ) اگر عامل جنس که در تحقیقات اجتماعی به عنوان یک متغیر مهم محسوب می شود را مبنای تقسیم بندی قرار دهیم با توجه به ویژگیها، نیازها و طبیعت دو گروه جنسی (مرد ـ زن ) می توان دو نوع برنامه فراغتی خاص را از هم تفکیک و ارائه نمود :

اوقات فراغتی ویژۀ مردان
اوقات فراغتی ویژۀ زنان
هـ ) اما تقسیم بندی ها به همین جا ختم نمی شود و می توان تقسیم بندی های دیگری بر مبنای جنس ، شغل و حتی سلسله مراتب شغلی ارائه کرد . برای مثال بر مبنای شغل می توان تقسیم بندی وسیعی ارائه کرد که به برخی از آنها اشاره می کنیم :

اوقات فراغت ویژه کارگران
اوقات فراغت ویژه معلمان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:11:00 ب.ظ ]




یک سیستم اطلاعاتی[3] به جمع‌آوری، پردازش، ذخیره، و انتشار اطلاعات برای یک هدف خاص می‌پردازد. سیستم‌های اطلاعاتی مانند هر سیستم دیگری دارای ورودی (داده یا دستورالعمل)، خروجی (گزارش یا محاسبات) است (لاودن، پرایس، و راد، 1385). به دلیل وجود علایق، تخصص‌ها، و سطوح مختلف سازمانی، سیستم‌های گوناگونی به وجود آمده‌اند و طبیعی است که یک سیستم واحد قادر به پاسخگویی به این نیاز ها نیست. سیستم‌های اطلاعاتی دارای سه سطح اصلی می‌باشند که هر کدام هدف‌های متفاوتی را دنبال می‌کنند، این سه سطح عبارتند از: 1. سیستم‌های ستادی (عملیاتی): این سیستم‌ ها (سیستم پردازش تراکنش[4]) از فعالیت‌ ها و تراکنش‌های معمول و روزمره سازمان همچون عملیات فروش، خرید، حقوق و دستمزد، جریان مواد در کارخانه، و غیره پشتیبانی به عمل می‌آورند؛ 2. سیستم‌های سطح مدیریت: این سیستم‌ ها شامل سیستم اطلاعات مدیریت و سیستم پشتیبان تصمیم[5] می‌باشند که در خدمت مدیران میانی سازمان بوده و عملیات کنترل، نظارت و تصمیم‌گیری را تسهیل می‌کنند؛ 3. سیستم‌های سطح راهبردی: که در خدمت مدیران ارشد سازمان بوده و نگرانی همیشگی آنها، تطبیق قابلیت‌های سازمانی با تغییرات خارجی است. سیستم حامی مدیران اجرایی[6] از جمله سیستم‌های این سطح از سازمان‌اند (لاودن، لاودن، و فلیپ[7]، 2004).

سام سیستمی است یکپارچه که از کاربر و ماشین برای ارائه اطلاعات در پشتیبانی از عملیات، مدیریت و تصمیم‌گیری در سازمان تشکیل شده‌است. این سیستم از نرم‌افزار و سخت‌افزار رایانه‌ای، راهنما ها و دستورالعمل‌ها، مدل‌هایی برای تحلیل، برنامه‌ریزی، کنترل و تصمیم‌گیری، و پایگاه اطلاعاتی بهره‌جویی می‌کند (دیویس و السون[8]، 1985).

افزایش قدرت فناوری از ابزار اصلی تصمیم‌گیری مدیریت بر پایه اطلاعات و فناوری پیشرفته محسوب می‌شود. سیستم‌های اطلاعاتی مدیریت یکی از ابزارهای فناوری در جهت نیل به هدف تصمیم‌گیری مدیران در موقعیت‌های حیاتی سازمان می‌باشند. از آنجا که یک تصمیم خوب تصمیمی است که بر پایه اطلاعات باشد، لذا اساس اکثر فعالیت‌ ها در یک کتابخانه، اطلاعات است. حال باید سیستمی به کار گرفته شود که بتواند اطلاعات مورد نیاز مدیران را با دقت زیاد در حجم گسترده، سرعت بالا، هزینه کم، و به موقع تأمین نماید. از این رو استفاده از یک سیستم اطلاعات مدیریت در سازمان یا کتابخانه از ضروریات است. هدف سیستم‌های اطلاعات مدیریت افزایش و بهینه‌سازی روند ارائه و اداره اطلاعات، کاهش حدس و گمان، و حل مشکلات سازمان است. امروزه ‌ایجاد و توسعه‌ی سیستم‌های اطلاعات مدیریت به امری اجتناب‌ناپذیر در سازمان ها مبدل شده، زیرا‌ این سیستم‌ ها اطلاعات لازم را جهت آگاهی مدیران سطوح مختلف از بخش‌های مختلف سازمان و اتخاذ تصمیمات مناسب برای رهبری و کنترل فراهم می‌آورد.

1-1- شرح وبیان مسئله پژوهشی

از جمله نیازهای سازمان ها جهت انجام فعالیت های سازمانی خود، آگاهی از تازه های روز می باشد. امروزه برای حرکت در عرصه جهانی، نیاز به علم جدید و متدلوژیهای توسعه یافته و تجهیز شدن به تکنولوژیهای جدید برای هر سازمانی همواره مطرح است.

کتابخانه‌ ها برای باقی‌ ماندن در صحنه باید خود را با تغییرات روز همگام سازند، هر چند که مفهوم سیستم‌های اطلاعاتی، مفهوم جدید و تازه‌ای نیست، ولی در طی یک دهه اخیر که فن آوری‌های رایانه و ارتباطات، پیشرفت‌های شگرفی داشته‌ است و سیستم‌های اطلاعات به سمت رایانه‌ای شدن حرکت کرده است، کتابخانه‌ باید در ساختار سازمانی خود تجدید نظر کرده و از اصول نوین مدیریتی که سیستم‌های اطلاعاتی در پیش‌روی مدیران و دست‌اندر‌کاران کتابخانه‌ می‌گذارد، به خوبی بهره ببرد (عاصمی و زال زاده، 1389).

ایجاد یک سیستم اطلاعاتی مدیریت مناسب در درون کتابخانه برای مدیران کتابخانه باعث تصمیم گیری به موقع و صحیح برای ارائه هر چه بهتر خدمات اطلاعاتی است. باظهور خدمات الکترونیکی و بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یک ابزار مناسب برای ارائه خدمات یک پارچه، بستری مناسب برای ایجاد سیستم اطلاعات مدیریت کتابخانه ای[9] فراهم شده است. با شکل گیری سیستم های اطلاعات مدیریت کتابخانه­ای سرعت ارائه خدمات و تصمیم گیری برای مدیران و به تبع آن سرعت عملیات در ارایه خدمات به کاربر افزایش می یابد. با طراحی این سیستم های اطلاعاتی، می توان به مدیران تصمیم‌گیرنده کمک کرد که در زمان محدود، تصمیم‌گیری‌های عقلایی‌تری انجام دهند.

تنظیم اطلاعات درون یک کتابخانه از طریق سیستم­های اطلاعاتی موجود در کتابخانه امکان پذیر است. این سیستم­ ها ترکیبی از کامپیوتر و انسان هستند که کار گردآوری و ذخیره سازی مجموعه­های اطلاعات و انتقال داده­ ها را به شکل اطلاعات مفید به عهده می­گیرند. سیستم اطلاعات مدیریت کتابخانه باید قادر به برآوردن نیازهای اطلاعاتی مدیران کتابخانه باشد. طراحی سیستم­ اطلاعاتی کارآمد برای کتابخانه ها، مستلزم داشتن آگاهی کامل نسبت به کمیت و کیفیت اطلاعات رد و بدل شده در سازمان و اطلاع از میزان رضایت مدیران در این خصوص است تا بتوان بر روی هر بخش به فراخور نیاز سرمایه گذاری نمود.

امروزه، به طور روز افزون نیاز به طراحی سیستم­های اطلاعاتی در کتابخانه مانند سایر سازمان ها برای مدیریت مجموعه، کارکنان، هزینه­ ها و تجهیزات، تصمیم­گیری سریع و مؤثر در کتابخانه ها احساس می­شود. برای انجام این امر باید متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی با مهندسان علوم کامپیوتر، برای رفع نیاز­های کتابخانه و مراکز اطلاع رسانی و مدیریت مؤثر این مراکز همکاری نمایند. در این صورت است که نیازهای بالقوه و بالفعل یک کتابخانه در تمام بخش­های آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در طراحی یک سیستم اطلاعاتی لحاظ می­گردد. با وجود چنین سیستم­های اطلاعاتی است که گزارشات و اطلاعات تمام بخش­های کتابخانه، کارکنان، تجهیزات و هزینه­ ها وارد اطلاعات مدیریت شده، اعمال تصمیمات سریع و مؤثر را در بقا و توسعه کتابخانه سبب می­شود (عاصمی و زال زاده، 1389، ص 73).

سیستم اطلاعاتی می تواند ابزار پشتیبان فعالیت‌های کتابخانه باشد. برای طراحی یک سیستم اطلاعات مدیریت طراحان باید دید گسترده ای در طراحی سیستم داشته باشند. محیط کتابخانه، ساختار کتابخانه از نظر هرم سازمانی، تخصص ها و شیوه های کار، فرهنگ و سیاست کلی کتابخانه، نوع و رهیافت مدیریت، سطحی که برنامه قرار است در آن اجرا شود، گروه های اصلی مؤثر در سیستم اطلاعات مدیریت، وظیفه و تصمیم هایی که باید سیستم های اطلاعات مدیریت از آنها پشتیبانی کند، کارکنان و علاقه و دیدگاه آنها نسبت به سیستم کتابخانه، گذشته کتابخانه و سرمایه گذاریهای قبلی در مورد سیستم اطلاعات مدیریت، برنامه ها و منابع انسانی فاکتورهای مهمی هستند که اکثر صاحب نظران در زمینه طراحی سیستم های اطلاعات مدیریت بر آنها اتفاق نظر دارند. ممکن است از نظر بیان فاکتور ها و رتبه بندی آنها با هم تفاوت هایی داشته باشند ولی همگی بر چند مورد اصلی و تأثیرگذار هم عقیده  می باشند. در میان این فاکتور ها عوامل انسانی جایگاهی ویژه دارد. طراحی سیستم های اطلاعات مدیریت کتابخانه ای بایستی به سمت و سویی پیش رود که راحتی بیشتر و سهولت کار کاربران در نظر باشد.

در این راستا پژوهش حاضر سعی دارد تا به بررسی وضعیت سیستم‌های اطلاعات مدیریت موجود در کتابخانه مرکزی (سامک) دانشگاه های شهر تهران پرداخته تا با توجه به بررسی نوع و میزان اطلاعات ارائه شده توسط آنها و همچنین بررسی میزان مطلوب بودن این اطلاعات نمای کلی از وضعیت سیستم های اطلاعات مدیریت موجود در این کتابخانه ها را نشان داده، تا با استفاده از مفروضات به دست آمده بتوان اطلاعات لازم و ضروری را برای طراحی هر چه بهتر سیستم اطلاعات مدیریت کتابخانه ای برای کتابخانه های دانشگاهی در اختیار متخصصان کتابداری و کامپیوتر قرار دهد.

1-2- اهداف تحقیق

هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت سیستم‌های اطلاعات مدیریت در کتابخانه‌ های مرکزی دانشگاه‌های شهر تهران می‌باشد.

و از اهداف فرعی تحقیق می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

بررسی وضعیت پیاده سازی سیستم­ اطلاعات مدیریت کتابخانه‌ های مرکزی(سامک) در دانشگاه­های شهر تهران؛
شناسایی نوع و میزان اطلاعات دریافتی توسط مدیران کتابخانه های مرکزی دانشگاه­های شهر تهران؛
شناسایی میزان مطلوب بودن اطلاعات دریافتی توسط مدیران کتابخانه های مرکزی دانشگاه­های شهر تهران؛
بررسی تحلیلی مطلوبیت و میزان اطلاعات ارائه شده به مدیران کتابخانه های مرکزی دانشگاه­های شهر تهران.
1-3- اهمیت و ارزش تحقیق

امروزه‌ ایجاد و توسعه سیستم‌های اطلاعات مدیریت به امری اجتناب ناپذیر در سازمان ها مبدل شده، زیرا‌ این سیستم‌ ها اطلاعات لازم را جهت آگاهی مدیران سطوح مختلف از بخش‌های مختلف سازمان و اتخاذ تصمیمات مناسب برای رهبری و کنترل فراهم می‌آورد.

مدیران ارزش رقابتی و استراتژیکی سیستم‌های اطلاعاتی را به خوبی تشخیص می‌دهند. در بین سرمایه‌های یک سازمان اعم از سرمایه‌های مالی، ماشین‌آلات، تجهیزات، اطلاعات با ارزش‌ترین آنهاست، به این دلیل که تمام امکانات فیزیکی و محیطی از طریق اطلاعات توجیه می‌شوند. منابع فیزیکی بدون اطلاعات مربوط، کم‌تر مورد استفاده قرار می‌گیرد داشتن اطلاعات راجع به منابع در استفاده بهینه از آنها نقش اساسی دارد. در بیشتر سازمان ها تحولی عمیق در تغییر نقش سیستم‌های اطلاعاتی از یک عامل پشتیبانی به یک ابزار مدیریتی صورت پذیرفته است (عاصمی و زال زاده، 1389).

از آنجا که کتابخانه نیز مانند سازمان های دیگر برای اداره خود تابع اصول مدیریت است. وجود سیستم اطلاعات مدیریت مطلوب در کتابخانه می‌تواند راه گشای بسیاری از تصمیمات مدیر در امور کوتاه مدت و بلند مدت سازمان باشد. یک سیستم اطلاعات مدیریت می‌تواند مزایای زیادی مانند موارد زیر را برای کتابخانه داشته باشد.

حمایت از تصمیمات مدیریت عالی کتابخانه؛
ایجاد فرصت های متعدد برای مدیر؛
برنامه ریزی بلند مدت با دیدگاه کاملتر از سازمان؛
وابستگی سالم درونی میان خدمات کتابخانه.
1-4- کاربرد نتایج تحقیق

از این پژوهش گروه های ذیل می توانند بهرمند شوند.

تمامی کتابخانه های دانشگاهی کشور در راستای طراحی سیستم اطلاعات مدیریت خود می توانند از یافته های این تحقیق استفاده نمایند.
کتابخانه های آموزشگاهی، عمومی، تخصصی و غیره می توانند برای بررسی میزان مطلوب بودن اطلاعات دریافتی مدیران خود از نتایج و ملاک های استفاده شده در این پژوهش بهره جویی نمایند.
کتابخانه های آموزشگاهی، عمومی، تخصصی و غیره می توانند برای بررسی نوع و میزان اطلاعات دریافتی مدیران خود از نتایج و ملاک های استفاده شده در این پژوهش بهره جویی نمایند.
کتابخانه های آموزشگاهی، عمومی، تخصصی و غیره می توانند برای بررسی وضعیت سیستم اطلاعات مدیریت خود از نتایج و ملاک های استفاده شده در این پژوهش بهره جویی نمایند.
طراحان سیستم های اطلاعات مدیریت در مراکز اطلاع رسانی و کتابخانه های مختلف می توانند از یافته های این تحقیق برای طراحی هر چه بهتر استفاده نمایند.
کلیه کتابخانه های مورد بررسی می توانند از یافته های تحقیق جهت ارتقاء سیستم های اطلاعات مدیریت خود استفاده نمایند.
1-5- سوالات تحقیق

سوال اصلی تحقیق عبارت است از:

سیستم­های اطلاعات مدیریت موجود در کتابخانه‌ های مرکزی دانشگاه­های شهر تهران چگونه می‌باشد؟

و سوالات فرعی تحقیق عبارتند از:

وضعیت پیاده سازی سیستم­ اطلاعات مدیریت کتابخانه‌ مرکزی(سامک) در دانشگاه­های شهر تهران چگونه است؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:10:00 ب.ظ ]




سازمانی انجام گرفت بیشتر برای شناسایی مسئولیت‌ها و یا رفتارهایی بود که کارکنان در سازمان داشتند. اما اغلب نادیده گرفته می‌شد. این رفتارها با وجود اینکه در ارزیابی سنتی عملکرد شغلی به طور ناقص اندازه‌گیری می‌شدند و یا حتی گاهی اوقات مورد غفلت قرار می‌گرفتند، اما در بهبود اثربخشی سازمانی مؤثر بودند. (بینستوک، 2003)

(اعمال رفتار شهروندی سازمانی)که در محل کار اتفاق می‌افتند را اینگونه تعریف می‌کنند:

مجموعه‌ای از رفتارهای داوطلبانه و اختیاری که بخشی از وظایف رسمی فرد نیستند اما با این وجود توسط وی انجام و باعث بهبود مؤثر وظایف و نقش سازمان می‌شوند. (اپل‌بام و همکاران، 2004)

با توجه به تعریف بالا از انسان به عنوان شهروند سازمانی انتظار می‌رود پیش از الزامات نقش خود و فراتر از وظایف رسمی، در خدمت اهداف سازمان فعالیت کند. به عبارت دیگر ساختار رفتار شهروندی سازماین به دنبال شناسایی، اداره و ارزیابی رفتارهای فرانقش کاکنانی است که در سازمان فعالیت می‌کنند در اثر این رفتارهای آنان اثربخشی سازمانی بهبود می‌یابد.

در بررسی‌ها و تحقیقات پیشین رفتار شهروندی سازمانی، پژوهش‌های انجام شده)استوار،1387و هادی زاده،1387و گرلیوز 2008) نشان می‌دهد که متغیرهای مختلفی با رفتار شهروندی رابطه داشته که در میان آنها توجه ویژه‌ای به رضایت شغلی و احساس و نگرش‌های مثبتی است که کارکنان نسبت به شغل خود دارند.

دنیای کنونی با شتاب فزاینده‌ای در حال صنعتی شدن است. این امر ضرورت نوآوری، انعطاف‌پذیری، بهره‌وری و پاسخگویی را برای بقا و موفقیت سازمانها بیشتر می‌‌کند. از این رو، استانداردهای جدیدی باید برای سازمانها تدوین گردد تا پاسخگوی چالشهای جهانی بوده و زمینه مناسبی را برای کارکنان فراهم کند تا بتوانند از مناسب‌ترین مهارتها برخوردار باشند. از این رو، روانشناسان تأکید دارند کارکنان سازمانها باید فراتر از وظایف رسمی خود عمل کنند. با توجه به تعامل فراوان و رو در رو با مشتری و همچنین ماهیت خدمات، این مفهوم در بخشهای خدماتی اهمیت بیشتری دارد (گارگ و راستوگی، 2006).

یکی از مهارتهایی که می‌تواند به کارکنان در این راه کمک کند، «رفتار شهروندی سازمانی» است. این مقوله به رفتارهای فردی اشاره دارد که برخاسته از بصیرت افراد بوده و علاوه بر این‌که کارایی و اثر بخشی عملکرد سازمان را افزایش می‏دهند، مستقیم و به صورت صریح، از طریق سیستم رسمی پاداش تشویق نمی‌شوند (اورگان، 1988؛ بورنز و کارپنتر، 2008).

رفتار شهروندی سازمانی، حرکت کردن به ورای حداقل عملکرد مورد انتظار است (بورنز و کارپنتر، 2008) (موران، 2003).

از سوی دیگر، تحقیقات دانشمندان گوناگون مانند «گلمن»، «بویاتزیس و همکارانش» و … نشان می‌دهد، یکی از عواملی که نقش بسیار مهمی در انجام موفق وظایف شغلی دارد، «هوش هیجانی»است (گولمن، 1995و1998؛ بویاتزیس و همکاران، 2000). افراد دارای هوش هیجانی بالا، هنر تعامل و مهارت کنترل و اداره احساسات دیگران را دارا هستند.

این مهارت‌ها محبوبیت، قوه رهبری و نفوذ شخصی را تقویت می‌کند و فرد را در هرگونه فعالیت اجتماعی و ارتباط صمیمانه با دیگران، موفق می‌نماید. چنین افرادی با شناخت و بصیرت درونی که نسبت به تمایلات عاطفی خود و دیگران دارند، بهترین عملکرد را در موقعیت‌های مختلف زندگی بروز می‌دهند (عیوضی، 1385).

همه آنچه در بالا بدان اشاره شد، به خوبی گواه این مهم است که هوش هیجانی می‌تواند به عنوان یکی از پیش نیازهای توفیق کارکنان در بروز رفتار شهروندی سازمانی، قلمداد شود.

“هوش قدرت درک روابط بین پدیده‌هاست.” چون هم در قدرت یادگیری، هم در قدرت سازگاری با محیط، هم در قدرت تفکر انتزاعی و هم در تعریف‌های عملیاتی هوش یک محور مشترک وجود دارد که همان قدرت درک روابط بین پدیده‌هاست.

هوش هیجانی که حداقل در زندگی اجتماعی (بخصوص فعالیت‌های تجاری و بازاریابی) اهمیتی فراتر از هوش تحصیلی دارد. هوشی که در طول تاریخ مصلحان و نخبگان اجتماعی را از نخبگان علمی جدا می‌سازد.

هوش هیجانی بیانگر آن است که در روابط اجتماعی و در بده بستان‌های روانی و عاطفی در شرایط خاص چه عملی مناسب و چه عملی نامناسب است. یعنی اینکه فرد در شرایط مختلف بتواند امید را در خود همیشه زنده نگه دارد، با دیگران همدلی نماید، احساسات دیگران را بشنود، برای به دست آوردن پاداش بزرگتر، پاداش‌های کوچک را نادیده انگارد، نگذارد نگرانی قدرت تفکر و استدلال او را مختل نماید، در برابر مشکلات پایداری نماید و در همه حال انگیزه خود را حفظ نماید. هوش هیجانی نوع استعداد عاطفی ا ست که تعیین می‌کند از مهارت‌های خود چگونه به بهترین نحو ممکن استفاده کنیم و حتی کمک می‌کند خرد را در مسیری درست به کار گیریم. (استوار1387)

هوش هیجانی می‌تواند به عنوان یکی از پیش نیازهای توفیق کارکنان در بروز رفتار شهروندی سازمانی، قلمداد شود و در خشنودی شغلی نیز تاثیر گذار است. (توکلی ،1387)

عوامل متعددی کارایی افراد را در سازمان  تحت تاثیر قرار می‏دهد یکی از این عوامل رضایت شغلی (خشنودی از شغل) میباشد که میتواند چشم انداز مفیدی برای آینده و دست یابی به توسعه به سازمان کمک کند.

علاوه بر این در مدیریت منابع انسانی پدیده رضایت شغلی یکی از شاخصهای کیفیت زندگی می‏باشد شکی نیست مردمی که از کار خود رضایت دارند در پایان احساس میکنند که به توفیق نائل آمده اند.

بنا براین هرچه سا زگاری بین کارکنان و اهداف سازمانی بیشتر باشد عملکرد و رضایت شغلی کارکنان نیز بیشتر می‏باشد.

از آنجا که افزایش بهره وری و اثر بخشی، همواره یکی از مسائل و دغدغه‏های مدیران سازمان‌هاست شناخت رفتار شهروندی سازمانی ، هوش هیجانی ، رضایت شغلی و فراهم نمودن شرایط لازم و محیط مناسب باعث تقویت رفتارهای اثر بخش و موثر و مانع از رفتارهای غیر اثر بخش شده و میتواند گامی موثر در این زمینه باشد.

به طور کلی به دو طریق (خشنودی شغلی درونی و بیرونی) نگرش‌های خود را نسبت به شغل آشکار می‌کند. عوامل درونی )امکان به ظهور رساندن توانایی‌های فردی، فعال بودن، پیشرفت، اختیار تصمیم‌گیری، ارزش‌های اخلاقی، امنیت، خلاقیت، استقلال، موفقیت، مسئولیت، قدردانی و رشد و توسعه حرفه‌ای، پایگاه اجتماعی، تنوع و (…که خصوصیات و حالات فردی را شامل می‌شوند در مقایسه با عوامل بیرونی (دستمزد، خط‌مش‌ها و مدیریت، شرایط کار، همکاران، حقوق، پست سازمانی، ارتقای شغلی و ( … که شرایط کار و اشتغال را در بر می‏گیرد، از ثبات بیشتری برخوردارند، لذا خشنودی شغلی درونی پایدارتر از خشنودی شغلی بیرونی است. خشنودی کلی نتیجه تعامل بین خشنودی شغلی درونی و بیرونی است. (استرید، وال و کتلی، 2007).

1-1- بیان مسأله

نیروی انسانی به عنوان یکی از ارزشمندترین سرمایه‌های سازمانی، مهم‌ترین مزیت رقابتی و کمیاب‌ترین منبع در اقتصاد دانش محور امروز قلمداد می‌شود. این سرمایه ارزشمند به دلیل اثر شگرفی که بر اثربخشی سازمان دارد، گویی سبقت را از دیگر سرمایه‌های سازمانی به لحاظ اهمیت ربوده است. بر همین اساس است که امروزه سازمان‌ها و مدیران با کاربست راهکارها و شیوه‌های مختلف، سعی در جذب بهترین و زبده‌ترین نیروی انسانی را دارند)بلکورت، بوهلندر و اسنل، 2008)یکی از ویژگی‌های ارزشمند نیروی انسانی که امروزه توجه بسیاری را به خود جلب کرده است، رفتار شهروندی سازمانی می‌باشد. این متغیر با الهام از یک شهروند خوب، کارمندی را توصیف می‌کند که برای انجام وظایف خود و به طور کلی برای کمک به عملکرد بهتر سازمان، از هیچ تلاشی حتی افزون‌تر از وظایف از پیش تدوین شده خود فروگذار نیست. به بیان دیگر کارکنان برخوردار از رفتار شهروندی سازمانی همانند یک شهروند متعهد در جهت اعتلای سازمان حاضرند که بدون هیچ چشم‌داشتی تلاش کنند. به طور طبیعی در صورتی که سازمان‌ها بهره‌مند از چنین کارکنانی باشند، دغدغه اثربخشی ندارند و می‌توانند در عرصه رقابت با فراق خاطر به فکر سرمایه‌گذاری در عرصه‌های دیگر مؤثر بر اثربخشی باشند. مدیران نیز در صورت بهره‌مندی از این کارکنان، اکثر وقت خود را صرف اموری غیر از امور مربوط به وظایف زیردستان می‌کنند (ارگان، 1988).

ارگان (1988) به عنوان یکی از مؤثرترین افراد در تکوین متغیر رفتار شهروندی سازمانی به چند ویژگی اساسی این متغیر اشاره می‌کند. با الهام از تعریف او می‌توان دریافت که رفتارهای شهروندی سازمانی رفتارهایی خودانگیخته هستند و کمتر از محرک‌های بیرونی(مثل پاداش و تنبیه)تأثیر می‌پذیرند. این رفتارها اختیاری و داوطلبانه بوده و اجبار کارکنان به بروز و یا تنبیه آنها بدلیل عدم بروز آن، ناقص ماهیت ارزشمند آنهاست. همچنین جزء وظایف رسمی کارکنان نبوده و در قرارداد شغلی ذکر نمی‌شوند که در نهایت اثربخشی سازمان را به دنبال خواهند داشت. پادساکوف و همکاران (2000) با انجام یک پژوهش جامع به بررسی و تحلیل پژوهش‌های منتشر شده در مورد رفتار شهروندی سازمانی پرداخته و در نهایت به 30  شکل مختلف از رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان دست پیدا کردند که در میان آنها 5 ویژگی شامل فداکاری(کمک داوطلبانه به دیگران و جلوگیری از بروز مسائل و مشکلات کاری برای آنها و(…، وظیفه‌شناسی(درونی سازی و قبول قوانین و مقررات سازمانی و اعمال آنها حتی در شرایطی که فردی نظاره‌گرد نیست و…)، مردانگی(اشتیاق به تحمل مسائل و مشکلات کاری، بدون بروز شکایت و صرف نکردن زمان زیاد برای شکایت از امور بی‌اهمیت در سازمان و….( احترام )تجاوز نکردن به حقوق دیگر کارکنان و…( و فضیلت مدنی )علاقه بیش از حد و تعهد بسیار بالای کارمند به سازمان و قبول اینکه او عضو کوچکی از یک مجموعه بزرگ است و..) بیش از همه به کار برده شده است.

اهمیت رفتار شهروندی سازمانی در سازمان‌های مختلف غیرقابل انکار است، اما هنگامی که صحبت از دانشگاه می‌شود، نگاه‌ها به آن موشکافانه‌تر و حساس‌تر می‌شود. نقش دانشگاه در تربیت نیروی انسانی آینده و توسعه همه جانبه کشورها، دلیل غیر قابل انکار بر لزوم بهره‌مندی از کارکنان برخوردار از رفتار شهروندی سازمانی بالا می‌باشد. وظیفه دانشگاه ارتقای هر چه بیشتر یادگیری در کارکنان از طریقت آموزش است و نظر به ماهیت پیچیده یادگیری بدون شک نمی‌توان با انجام وظایفی خاص و از پیش تعیین شده آن را با کیفیتی بالا ایجاد کرد  (اپلاتکا، 2009).

اهمیت رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان منجر به آن شده است که امروزه همانند سازمان‌های دیگر، شواهد پژوهشی مختلفی برای آن فراهم شود. علی‌رغم یکسانی و تشابه در تعریف رفتار شهروندی سازمانی کارکنان دیگر، گرایش زیادی به تقسیم‌بندی ساختار این متغیر بر اساس اهداف آن دردانشگاه وجود دارد. این که رفتارهای شهروندی سازمانی کار کنان متوجه و در جهت کمک به چه کسانی است، ساختار مفصلی را آشکار می‌کند. رفتارهای شهروندی سازمانی کار کنان می‌تواند در جهت کمک به دانشگاه، به طور کل، صلاحیت و رشد شخصی خود،، مدیر و سازمان اعمال شود(زین‌آبادی و همکاران، 1387).

علیرغم آنکه رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان مخاطب‌های مختلفی دارد، اما در مقام بررسی ساختار، برخی شواهد (دی‌پائولا، تارتر و هوی، 2005) به ساختار تک بعدی آن دست پیدا کرده‌اند.

در بررسی پیشایندهای رفتار شهروندی سازمانی، پژوهش‌های انجام شده نشان می‌دهد که متغیرهای مختلفی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه داشته و تبیین معناداری از پراکندگی آن دارند که در میان آنها توجه ویژه‌ای به متغیرهای نگرشی کارکنان شده است. به طور کلی رفتار کارکنان در سازمان می‌تواند متأثر از نگرش‌های آنها باشد، از این رو آگاهی از آن برای مدیران ضروری است.

یک کارمند با رضایت شغلی بالا(خشنودی شغلی)مفهومی پیچیده و چندبعدی است. یک کارمند با توجه به تأکیدی که بر عوامل مختلف مرتبط با شغل خود دارد، به طور کلی به دو طریق خشنودی شغلی درونی و بیرونی نگرش خود را نسبت به شغل آشکار می‌کند.

پیامدهای سازمانی رفتار شهروندی سازمانی از پیامدهای فردی آن بسیار بیشتر است.

در سطح فردی ,تنها احساس رضایت درونی و گرفتن پاداش (در صورتی که ارزیابی عملکرد لحاظ شده باشد) برای فرد وجود دارد اما منافع رفتار شهروندی 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:10:00 ب.ظ ]




است . علیرغم اینکه ازدواج رضایت بخش یکی از عوامل مهم بهداشت روانی جامعه محسوب می شود، ولی چنانچه زندگی خانوادگی شرایط نامساعدی برای ارضاء نیازهای روانی زوجین ایجاد کند، نه تنها بهداشت روانی تحقق نمی یابد، بلکه اثرات منفی و گاهی جبران ناپذیر به جا می گذارد که اختلالات عصبی، افسردگی و خودکشی از پیامدهای اختلالات خانوادگی می باشد. در روابط میان زوجین که گاه منجر به نارضایتی و بعضاً جدایی آنها می شود عوامل بسیاری از جمله ویژگی های شخصیتی نقش تاثیرگذاری ایفاء می کنند، از جمله عوامل روانشناختی دخیل در پدیده طلاق، کمال گرایی می باشد (امان الهی فرد، 1384).

کمال گرایی به عنوان یک ویژگی شخصیتی همواره امری دشوار بوده است. اگر چه هنوز اتفاق نظری در میان دانشمندان در رابطه با این ساختار روانی وجود ندارد، هولندر[2] (1987) کمال گرایی را توقع بی اندازه شخص از خود یا دیگران در رابطه با کیفیت عملکرد می داند. فلت و هوویت[3] (2002) نیز کمال گرایی را نیاز شدید فرد برای انجام تمام کارها کاملاً بدون نقص تعریف می کنند. فلت و همکاران[4] (1991) معتقدند که کمال گرایی قراردادن استانداردهای بسیار بالا برای عملکرد است که همواره همراه با گرایش به ارائه ارزیابی های بسیار انتقادی از خویش می باشد. کمال گرایی از جمله ویژگی های شخصیتی پایدار است که دارای تاثیرات زیاد بر موفقیت و یا شکست فرد در زندگی اجتماعی می شود.

کمال گرایی به منزله تمایل پایدار فرد به وضع معیارهای کامل و دست نیافتنی و تلاش برای تحقق آن هاست (برنز[5]، 1980) که با ارزشیابی های انتقادی از عملکرد شخصی همراه است (فراست، مارتن، لهارت و روزنبالت[6]، 1990). کمال گرایی یک الگوی پایدار فکر و رفتار است که به میزان کمی در طی زمان تغییر می کند، بر عکس سایر حالات انسان مانند ترس و یا اضطراب که در موقعیت خاصی به کار می رود (آنتونی و سوینسون[7]، 1998 ؛ آنشل و ایوم[8]، 2002 ؛ به نقل از آنشل، ویتربای، کانگ و واتسون[9]، 2009). تحقیقات مختلف، کمال گرایی را به عنوان یک صفت پایدار شخصیتی، که از اوایل زندگی تشکیل می شود در نظر می گیرند (فراست و هندرسون[10]، 1991 ؛ به نقل از آنشل و همکاران، 2009).

به بیان ساده، انسان های کمال گرا کسانی هستند که گرایش بسیار زیادی به ناتمام گذاشتن کارهای خود دارند و اغلب نگرانی عمیق و توام با شک در مورد به کیفیت عملکرد خود دارند (بونز[11]، 1980) . چنین افرادی همواره در تلاش برای انجام کارهای کاملاً بدون نقص اند و احساس وجود کوچک ترین خطا باعث می شود تا کل کار را یک شکست تلقی کنند. این احساس شکست به نوبه خود به انتقاد شدید از خویش و افسردگی (بلت[12]، 1995) یا اضطراب می انجامد (کاوامور  و همکاران[13]، 2001).

هوویت و فلت (1991) از جمله پژوهشگرانی بودند که در ارائه مدلی جامع و  چندبعدی از کمال گرایی کوشیدند. مقیاس چند بعدی کمال گرایی که از شناخته شده ترین ابزارهای سنجش این سازه به شمار می آید و حاصل تلاش هوویت و فلت (1991) می باشد، در واقع به سنجش کمال گرایی از سه بعد می پردازد. این سه بعد شامل کمال گرایی خودمدار[14]، کمال گرایی دیگر مدار[15] و کمال گرایی جامعه مدار[16] است . ایندو کمال گرایی خودمدار را نوعی از کمال گرایی با ماهیت درون شخصی به شمار می آورند، این در حالی است که دو بعد دیگر اساساً جنبه بین شخصی دارند.

افراد کمال گرا در محیط خانواده  بیشتر اوقات عصبانی هستند، سختگیرند، دایم ایراد می گیرند، انتقاد می کنند، بسیار تمیز و منظم هستند، مودب هستند، کمی وسواسی هستند، بهترین ها را می خواهند، کیفیت برایشان اهمیت خاصی دارد، در یک کلام این افراد صفر و یکی هستند، و بر این باورند که همواره یک راهِ درست برای مواجه شدن با هر مشکلی وجود دارد، ایده آل گرا هستند، ترس از خوب نبودن و کامل نبودن آنها را آزار می دهد، برای بهبود بخشیدن به همه چیز تلاش می کنند، مشکل پسند هستند، از این رو در محیط خانوادگی یا به شدت دچار مشکل شده و از برقراری ارتباط موثر غافل می شوند و انزوا را انتخاب می کنند یا اگر نتوانند در محیط خود تغییر ی ایجاد کنند راهی جز فرار را انتخاب نمی کنند (بلت، 1995). از نقطه نظر بشارت افراد کمال گرا در محیط خانوادگی رفتارهایی توام با خودخوری و تکانه های پرخاشگری نشان می دهند(بشارت، 1385). در روابط میان فردی به شدت سلطه جویانه و خود خواهانه عمل می کنند، به نحوی که زندگی خانوادگی آنان را تحت الشعاع قرار می دهد و از سوی نزدیکان خود مورد طرد قرار می گیرند(بونز، 1980).هرچند برخی کمال گرایی مثبت را موجب پیشرفت فردی می دانند اما نوع منفی و افراطی آن را موجب آزار فرد و اطرافیان درجه یک از جمله همسر برای ادامه زندگی می دانند(فلت و هوویت، 2002).

از بعد نظری کمال گرایی به عنوان یک متغیر پایدار شخصیتی به وجود آورنده انتظارات فراوان فرد از خود، دیگران و اجتماع می باشد که گاه در محیط خانوادگی ایجاد کننده تنش ها و فشارهای فراوانی می باشد که محیط فرد از جمله خانواده وی را آزار دهنده می نماید. در این میان بیشترین تنش در رابطه با همسر فرد ایجاد می شود، که این مساله نیز بر روی احتمال تقاضای جدایی افراد به ویژه زنان به دلیل حساسیت روانی بیشتر بالاتر می باشد که نیاز به پژوهش نظری در آن احساس می شود.

 از آنجایی که کمال گرایی دارای ابعاد مهم فردی و اجتماعی است و بر روی توانایی و مهارت فرد در برابر دشواری های محیطی و خانوادگی که ناظر بر بعد اجتماعی وی می باشد، اعمال نفوذ می کند.یکی از این ابعاد مهم خانوادگی رضایت شغلی و گرایش افراد به جدایی و طلاق تحت تاثیر کمال گرایی فرد می باشد.

از دیدگاه بار – آن[17] هوش هیجانی دسته ای از مهارت ها، استعدادها و توانایی های غیر شناختی است که توانایی موفقیت فرد را در مقابله با فشارها و محدودیت های محیطی افزایش می دهد. بنابراین هوش هیجانی از عوامل مهم در موفقیت زندگی فردی می باشد. بار – او ن معتقد است است که تفکر هیجانی قسمتی از تفکر منطقی و هوش کلی است و هوش دارای ابعاد شناختی و هیجانی است. بعد هیجانی هوش دو جزء کلی را شامل می شود به عنوان مهارت های درون فردی و برون فردی. هوش درونی فردی هوشی است که به ما کمک می کند تا به افکار و احساسات خود معنا ببخشیم و هوش بین فردی به ما کمک می کند تا روابط خود با دیگران، همدلی با آنها، برانگیختن بین آنها و فهم ارتباط بین آنها را تنظیم کنیم. بنابراین هوش هیجانی از مجموعه ای از مهارت ها، توانایی ها و تسهیل کننده های گوناگونی ساخته شده است که بیشتر آنها را می توان از طریق یادگیری در دیگران ایجاد کرد یا پرورش داد(بار – آن، 1997).

به نظر گلمن[18](1995) هوش هیجانی توانایی اداره مطلوب خلق و خو و وضع روانی و کنترل تکانش هاست. عاملی است که به هنگام شکست ناشی از دست نیافتن به هدف، در شخص ایجاد انگیزه و امید می کند. گلمن ضمن مهم شمردن هوش شناختی و هیجانی بیان می کند که هوش بهر (IQ) در بهترین حالت خود، تنها عامل 20درصد موفقیت های زندگی است و 80 درصد موفقیت ها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موارد در گرو مهارت هایی است که هوش هیجانی را تشکیل می دهند.

هوش هیجانی(EQ)، دسته ای از مهارت ها، استعدادها و توانایی های غیر شناختی است که توانایی موفقیت فرد را در مقابله با استرس ها و اقتضاهای محیطی افزایش می دهد (بار – آن، 1997). در نتیجه هوش هیجانی یک عامل مهم در تعیین موفقیت فرد در زندگی است و مستقیماً متغیرهای مربوط به خود شخص را تحت تاثیر قرار می دهد. هوش هیجانی موجب پردازش مناسب اطلاعاتی می شود که بار هیجانی دارند و استفاده از آنها برای هدایت فعالیت های شناختی مانند حل مساله و تمرکز انرژی بر روی رفتارهای لازم ضرورت دارد(سالوی و مایر[19]، 1997). آموزش هوش هیجانی با بالا بردن شناخت فرد از خودش و دیگران، به ارتباط با دیگران و سازگاری و انطباق با محیط پیرامون که برای موفق شدن در برآوردن خواسته های اجتماعی لازم است منجر می گردد (بار- آن، 1997).

به صورت نظری و تجربی عمدتاً کاستی در هوش هیجانی و حتی آموزش آن به عنوان یک متغیر روانشناختی در راستای حل مساله در میان برخی از خانواده ها و در نتیجه زنان و دختران مشاهده می شود. این مسئله حتی در میان خانواده ها و افراد تحصیل کرده نیز مشاهده می شود که به ارتباط و سازگاری افراد در درون فضای خانوادگی در راستای حل مساله ایجاد اختلال می نماید که شکاف در خانواده و کاهش انسجام آن همراه با جدایی و طلاق از نتایج آن می باشد.

با توجه به آنچه که بیان شد این پژوهش در پی آن است تا متغیرهای روانشناختی کمال گرایی و هوش هیجانی را در مساله طلاق بهتر بشناسد، زیرا با آنچه که پیشتر آمد کمال گرایی با ایجاد انتظارات غیر واقعی فرد از خودش و هوش هیجانی به عنوان یک مهارت اجتماعی در فضاهای اجتماعی از جمله خانواده و شناخت این متغیرها در میان زنان متقاضی طلاق و مقایسه آن با زنان عادی می تواند در شناخت بعد روانشناختی مساله پژوهش لازم به نظر می رسد.

 3-1. اهمیت موضوع تحقیق

طلاق به عنوان یک مسئله اجتماعی که در برگیرنده انحلال قانونی ازدواج و جدایی زن و شوهر می باشد، به لحاظ تأثیرات گسترده در دگرگونی ساختار خانواده ها و اجتماع حائز اهمیت به سزایی می باشد.

طلاق به عنوان یک پدیده اجتماعی منبعث از مجموعه علل و عوامل متعدد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خاصه مباحث فرهنگی می باشد و تعیین یک عامل اصلی و قطعی بروز طلاق امکانپذیر نیست. در کشور ما عوامل متفاوت اجتماعی و فردی در بروز پدیده طلاق مداخله می نمایند. گرچه نقش عوامل مختلف بر اساس نظام فرهنگی ـ شخصیتی و ساختار روابط اجتماعی و الگوهای هنجاری در اجتماعات و ادوار گوناگون، تفاوت های زیادی دارد. اما تأکید بر مهم ترین عوامل تأثیرگذار در شناخت زیرساخت های طلاق بسیار گره گشا است. بر این اساس مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر طلاق را می توان بر اساس محورهای ذیل دسته بندی نمود:

1. عوامل اقتصادی مؤثر بر طلاق عوامل شخصیتی مؤثر بر طلاق 3. عوامل ارتباطی بین زوجین    4. عوامل اجتماعی مؤثر بر طلاق(آزاد ارمکی، 1386). در این میان کمال گرایی و هوش هیجانی به عنوان دو متغیر این پژوهش در محورهای عوامل شخصیتی، ارتباطی و اجتماعی نقش بارزی دارد. از این رو شناخت این دو متغیر در زنان متقاضی طلاق و مقایسه آنان با زنان عادی دارای اهمیت ویژه ای است.
همراه با شروع قرن جدید، جوامع با معضلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بسیاری مواجه می باشند. نظر اغلب کارشناسان بر این است که برای حل بسیاری از مشکلات موجود به شهروندانی نیاز است که نه تنها دارای قابلیت های خردمندانه، بلکه به همان نسبت دارای مهارت های اجتماعی و هیجانی قابل توجه نیز باشند. تشخیص اهمیت مهارت های اجتماعی وتوان کنار آمدن موثر بادیگر افراد موجبات علاقه مندی روزافزون به مفهوم « هوش هیجانی» را فراهم آورده است.

با توجه به اهمیت کارکرد متعادل خانواده و جلوگیری از متلاشی شدن آن، شناخت عوامل مرتبط با رضایت زناشویی که پایه ی استحکام بخش زندگی خانوادگی است، ضروری به نظر می رسد. بنابراین در صورت توجه به عوامل موثر بر رضایت زناشویی می توان انتظار داشت که با افزایش سطح رضایت مندی زناشویی بسیاری از مشکلات روانی، عاطفی و اجتماعی خانواده ها و درکل جامعه کاهش یابد. همچنین با ارتقاء سطح رضامندی زناشویی و رضایت از زندگی، افراد جامعه با آرامش خاطر بیشتر به رشد و تعالی وخدمت اجتماعی فرهنگی و اقتصادی خواهند پرداخت و خانواده ها نیز از این پیشرفت سود خواهند برد (ثنایی، علاقبند  و هومن، 1379).

یکی از عواملی که می تواند بر رضایت زناشویی موثر باشد کمال گرایی است. کمال گرایی به عنوان یک ویژگی شخصیتی و از جمله ابعاد روانی مهم در میان افراد شناخته می شود. تحقیقات وسیع روانشناسان در سالهای اخیر نشان از آن داده است که نگرش های کمال گرایانه افراد می تواند پیش بینی کننده مهمی در رابطه آنها با سایر افراد نقش ایفا کند. روابط فرد با سایرین در عرصه اجتماعی تحت تاثیر دیدگاه آن فرد از خود واقعی و خود آرمانی وی می تواند باشد، این خود آرمانی همان کمال گرایی فرد است که در موفقیت یا شکست فرد در اجتماع تاثیر می گذارد. در همین راستا موفقیت فرد در زندگی خانوادگی و با شریک خود نیز تحت الشعاع این جنبه از شخصیت روانی فرد می باشد. گاه انتظارات نابه جای فرد از خودش به نارضایتی زناشویی و جدایی او منجر می شود و طلاق به شکل یک راه حل جهت حل تعارضات شخصیتی از تنش های روانی ناشی از این انتظارات غیرواقعی پدیدار می شود.

همراه با شروع قرن جدید، جوامع با معضلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بسیاری مواجه می باشند. نظر اغلب کارشناسان بر این است که برای حل بسیاری از مشکلات موجود به شهروندانی نیاز است که نه تنها دارای قابلیت های خردمندانه، بلکه به همان نسبت دارای مهارت های اجتماعی  و هیجانی قابل توجه نیز باشند. تشخیص اهمیت مهارت های اجتماعی و توان کنار امدن موثر با دیگر افراد موجبات علاقه مندی روز افزون به مفهوم « هوش هیجانی» را فراهم آورده است. از دیدگاه بار – آن هوش هیجانی دسته ای از مهارت ها، استعدادها و توانایی های غیر شناختی است که توانایی موفقیت فرد را در 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:09:00 ب.ظ ]