کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



آخرین مطالب

 



رابطه هویت و ازدواج ( صمیمیت و دوستی ) :

عاشق شدن طریقه دیگری برای نیل به تعریفی از خود به شمار می رود. در فرایند عاشق شدن نوجوان با برون افکنی خود انگاره[۱] نامنسجم و آشفته خود در معشوق و به تدریج دیدن واضح تر آن در وی می کوشد خود را بشناسد (رفیعی،۱۳۸۱).

به عبارت دیگر او چنان غرق در خود، تصویر خود ونه دیگران، و آینده خود است که        نمی تواند از عهده وظیفه نیل به صمیمیت برآید. عشق نوجوانی کوششی است برای دستیابی به هویت از طریق معشوق، من کیستم؟ معشوق او. رابطه عاشقانه دو بزرگسال اما رابطه دو خود سازه مستقل است که می خواهند موجودیتی فراتر از جمع جبری خود را بیافرینند.

صمیمیت واقعی زمانی امکان پذیر می شود که فرد نخست به یک هویت مستقل دست یافته باشد. تنها به شرطی که فرد از هویت خود مطمئن شده باشد،  می تواند در یک رابطه دوجانبه همه چیز خود را به طرف مقابل واگذار کند. ابهام و نگرانی ناشی از آشفتگی در هویت،  اعم از هویت جنسی، هویت شغلی، خودانگاره (تصویری که فرد از خود در ذهن دارد) و تن انگاره تصویر ذهنی فرد درباره بدن خود) ، مانع از آن می شود که فرد بتواند خود را آزادانه و محبت آمیز به شریک جنسی خود واگذارد یا اساساً هر گونه رابطه عمیق و دیرپایی برقرار کند. این که از برخی جوانان مقاوم در برابر ازدواج شنیده می شود که نمی خواهند متعهد به کسی شوند ، نمونه ای از اختلال در این مرحله از رشد است (رفیعی ،۱۳۸۱) .

 

خود پنداره و هویت

توصیف کودکان خردسال از خود در حول و حوش خصوصیات عینی است، حال آنکه توصیف نوجوانان از خود بیشتر متمرکز بر روابط بین فردی، ‌ارزیابی از خود و احساسات متناقض است. خود پنداره نوجوانان متمایزتر و سازمان یافته تر است.

کودکان از محل زندگی خود می گویند. ولی نوجوانان ، خودشان را براساس اعتقادات ، و ویژگی های شخصیتی توصیف می کنند، خصوصیاتی که بیشتر وجود اصلی وذاتی خود را نشان می دهد و تصویری منحصر به فرد از خود به دست می دهد (ماسن وهمکاران ، ۱۹۸۵).

 

هویت و جنس

در زمینه شکل گیری فرایند هویت در زنان و مردان دیدگاه های متفاوتی وجود دارد.

اریکسون معتقد است فرایند رشد هویت ممکن است برای زنان و مردان متفاوت باشد. او درگیری در آرزوهای شغلی را محور تمرکز مردان و علاقه مندی به ازدواج و پرورش فرزندان را مورد توجه  زنان می دانست .

تحقیقات کارول گیلیگان  حاکی از آن است که شکل گیری هویت دختران نه تنها برای استقلال شخصی، ‌بلکه برای همکاری و صمیمیت و مراقبت از دیگران نیز هست، درحالی که هویت پسران اساسا برای استقلال و رقابت و فردیت شکل می گیرد. دختر نوجوانی که هویتش شکل گرفته است خود را به صورت فردی مسئول  و یاری دهنده به دیگران می شناسد در حالی که پسر نوجوانی که هویت خود را یافته است بیشتر به موفقیتهای خویش،  تا همکاری و صمیمیت با دیگران، متوجه است ( لطف آبادی ، ۱۳۸۵) .

گام اصلی در رشد هویت

گام اصلی در رشد هویت، جدا شدن خود انگاره نوجوان از خود انگاره عمومی خانواده است. این جدایی خود از آغاز زندگی کودک به صورتهای مختلف جدا شدن از آغوش مادر، ‌تشخص طلبی سال های سوم وچهارم زندگی، همانند سازی با والد همجنس در سالهای پنجم و ششم، همانند سازی با معلم و همسالان در سالهای دبستانی )مشاهده می شود، در دوره نوجوانی به اوج خود می رسد و فرد را به تدریج به یک جوان  متمایز و مستقل که راه خاص خویش را در زندگی دنبال خواهد کرد، تبدیل می کند. نیرومند شدن فرد در دوره نوجوانی و تمایز شناختی و دیدگاه ها و باورها و آرمانهای اختصاصی وی، شخص ویژه ای از او می سازد که برای تجدید ارتباط خود با دیگران به کوشش و مبارزه بر می خیزد. این کوشش و مبارزه به جدایی نسبی (وگاه شدید) فرد از خانواده و بزرگسالان می انجامد و پس از تثبیت این هویت و موقعیت، در ارتباطهای خود با دیگران تجدید نظر می کند.

در جریان جدایی از تعلقات کودکانه پیشین، نوجوان هویت جنسی و فکری وروحی خود را باور می کند و با کمک قدرت تفکر انتزاعی که در این سالها برایش حاصل شده است به ایفای نقش های مستقل خویش در ارتباط با خانواده وهمسالان و جامعه  می پردازد ( لطف آبادی ، ۱۳۸۵).

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

عوامل موثر بر شکل گیری  هویت

رشد هویت نوجوانی تحت تاثیر عوامل مختلفی است که چند مورد مهمتر را می توان به شرح زیر برشمرد :

۱- عوامل شناختی: وقتی که فرد در دوره نوجوانی به مرحله تفکر عملیات صوری می رسد امکان بسیار بهتری به دست می آورد که هویت آتی خود را ترسیم کند و به مسائل آن بیندیشد.

نوجوانانی که بی رشد شناختی متناسب با این دوره از رشد رسیده اند از کسانی که به این سطح از تفکر نرسیده اند موفقیت بیشتری در حل مسائل مربوط به هویت خود نشان مید هند. انان اطلاعاتی را که در اختیار دارند بهتر به کار می گیرند و نیاز آنان به کمک گرفتن از دیگران کمتر است

۲- عوامل مربوط به والدین : اینکه نوجوان تا چه حد دربررسی احتمالات مختلف برای دست یافتن به هویت آزادی دارد به شدت تحت تاثیر روابط درون خانواده است. در مطالعه ای در مورد کنش های متقابل خانوادگی نوجوانانی که در مقیاس کاووش هویت[۲] نمره بالایی آوردند بیشتر به خانواده هایی تعلق داشتند که اطمینان به خود آزادی درمخالفت کردن (مستقل بودن) ودر عین حال وابستگی به خانواده، پذیرا بودن در برابر عقاید دیگران (کثرت عقاید[۳] ) واحترام قائل بودن و حساس بودن در برابر عقاید دیگران (مشارکت[۴] ) تشویق می شدند.

برعکس نوجوانانی که در کاووش هویت نمره کمتر می آوردند از خانواده هایی بودند که در آن فردیت تشویق نمی شد و بر توافق وحمایت دو جانبه تاکید می شد (لطف آبادی، ۱۳۸۵).

یافته های این مطالعات با دیدگاه اریکسون مبنی بر اینکه افراد دارای حس هویت فردی خود را از افراد دیگر متمایز و مستقل می دانند همخوانی دارد. در ضمن این مطالعات نشان می دهد که پذیرا بودن وحساس بودن در برابر عقاید دیگران مهم است زیرا کارکرد هویت مستلزم در نظر گرفتن ، انتخاب و تفسیر منابع اطلاعاتی محتمل درباره خود ودیگران است (ماسن و همکاران ، ۱۹۸۵).

 

۳- عوامل مربوط به مدرسه : موفقیت های تحصیلی از این نظر که راه های زندگی آینده را هموارتر می سازد و از نظر هویت حرفه ای نیز اطمینان بیشتری برای نوجوان ایجاد می کند، در شکل گیری هویت موثر است و همچنین اطلاعاتی را در اختیار  نوجوان می گذارد که برای شکل گیری هویت مفید است.

۴- عوامل اجتماعی _ فرهنگی : براساس تغییر شرایط فرهنگی و اجتماعی جوامع گذشته نسبت به حال، هویت نوجوانان از حالت تسلیم طلبی جای خود را به درگیری وجستجو گری داده است.

۵- ترتیب تولد و فاصله نسبی  فرزندان درخانواده : تومان [۵]معتقد است که ترتیب تولد بر رشد هویت موثر است. فاصله نسبی بچه ها نیز باعث می شود که نه تنها برخورد والدین با آنها متفاوت باشد،‌ بلکه این امر رابطه فرزندان با یکدیگر را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.

۶- رفتار نوجوان : رفتار نوجوان نیز تاثیر زیادی بر چگونگی واکنش والدین و سایر اعضای خانواده بر او بر جای می گذارد و واکنش آنها در شکل گیری هویت نوجوان موثر است.

۷- گفتگو در جریان تعارضات: باعث کسب اطلاعات بیشتر نوجوان، رشد تفکر انتزاعی ومعرفی خود به عنوان یک فرد متفاوت به بزرگسالان می شود.

۸- خیالپردازی نوجوانان : منبع دیگری برای ایفای نقش ها و رفتارهای آنان است. دامنه خیالپردازی با رشد تفکر عملیات صوری افزایش می یابد و با بروز احساسات و نیازهای جدید نوجوانان گسترش می یابد. برخی از نوجوانان نیز با مطالعه به کشف هویت فکری خویش      می پردازند (لطف آبادی ، ۱۳۸۵).

[۱]-  self- image

[۲]- identity exploration

[۳] -plurality

[۴]- mutuality

[۵]- Toman, A.




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 04:48:00 ب.ظ ]




تعریف دلبستگی

دلبستگی در لغت به حالت و کیفیت دلبسته، محبت، علاقه و عشق گفته می شود. البته یعنی عاشق ، دلباخته و دارای تعلق و دل بستن به کسی یا چیزی به معنای علاقمند شدن به او و محبت یافتن نسبت به وی است (معین ،۱۳۷۵).

تحقیقات نشان می دهند که در دلبستگی دو بعد وجود دارد: بعد شناختی- عاطفی و بعد رفتاری، که اولی به معنای کیفیت عواطف نسبت به چهره دلبستگی است و دومی به بهره گرفتن از حمایت و مجاورت از شخص مورد نظر مربوط می شود. هرچه شخص از کودکی به سوی بزرگسالی حرکت می کند، بعد شناختی- عاطفی اهمیت بیشتری می یابد (پترسون ،۱۹۹۵ به نقل از حقیقی ، ۱۳۸۱).

به طور کلی دلبستگی را می توان جو هیجانی حاکم بر روابط کودک با مراقبش تعریف کرد. این که کودک مراقب خود را که معمولاً مادر اوست، می جوید و به او می چسبد ، موید وجود دلبستگی میان آنهاست. نوزادان معمولاً تا پایان ماه اول عمر خود شروع به نشان دادن چنین رفتاری می کنند و این رفتار برای تسریع نزدیکی به فرد مطلوب طراحی شده است.

پیوند را گاه مترادف با دلبستگی به کار می برند در حالی که این دو پدیده متفاوت هستند. پیوند به احساس مادر درباره نوزادش مربوط است و با دلبستگی فرق دارد. مادر به طور طبیعی نوزاد را منبع احساس امنیت تلقی نمی کند و به او تکیه نمی کند، در حالی که در دلبستگی چنین است (خوشابی وابوحمزه ، ۱۳۸۵).

منظور از دلبستگی برقراری پیوند عاطفی و رابطه ای نزدیک با افراد خاص و احساس ایمنی بیشتر در حضور این افراد است (اتکینسون و هیلگارد ، ۱۹۸۳).

بالبی دلبستگی را پیوندی عاطفی می داند که کارکردهای تکاملی و بیولوژیکی دارد و موجب بقای کودک می شود (بالبی ، ۱۹۸۲ به نقل از سلاجقه ،۱۳۸۶).

دلبستگی عبارت است از پیوند عاطفی عمیقی که با افراد خاص در زندگی خود برقرار         می کنیم، طوری که باعث می شود وقتی با آنها تعامل می کنیم احساس نشاط و شعف کرده و به هنگام استرس از اینکه آنها را در کنار خود داریم احساس آرامش کنیم (برک، ۲۰۰۱).

دلبستگی به نظامی تنظیم کننده اطلاق می شود و فرض بر این است که این سیستم در درون فرد وجود دارد و هدف آن تنظیم رفتارهایی است که موجب نزدیک شدن و برقراری تماس با فردی متمایز و حامی است که تکیه گاه نامیده می شود و هدف این نظام در فرد دلبسته از لحاظ روانی معطوف به ایجاد احساس امنیت است (برترتون و اسوفسکی، ۱۹۷۸ به نقل از کاپلان ،۲۰۰۳).

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

نظریه های دلبستگی

نظریه دلبستگی بر این باور است که دلبستگی پیوندی جهان شمول است و در تمام انسان ها وجود دارد. بدین معنی که انسان ها تحت تاثیر پیوند های دلبستگی شان هستند.

نظریه دلبستگی بسیار گسترده تر ازآن درکی که مردم نسبت به آن دارند است. این نظریه دو جزء اصلی دارد:

۱- بخش هنجاری[۱] که برای توضیح مدل، الگوهای معمولی رفتار وابسته به نوع و مراحل رشد که تقریبا در بین همه انسان ها شبیه به هم است، تلاش می کند.

۲- بخش تفاوتهای فردی غیرهنجاری، که برای توضیح ثبات ، انحراف های نظام دار از مدل الگوهای رفتاری و مراحل ، تلاش می کند (سیمپسون[۲] و رولز[۳] ، ۱۹۹۸).

نظریه یادگیری اجتماعی

این دانشمندان نیز فرض را بر این گذاشته اند که گرسنگی،تشنگی و درد غرایزی هستند که کودکان را به عمل وامی دارند. آنچه نیازهای زیست شناختی کودکی را ارضا می کند(یعنی سایق را کاهش می دهد) تقویت کننده اولیه نامیده می شود. مثلا غذا برای کودک گرسنه تقویت کننده اولیه محسوب می شود. افراد و اشیایی که به هنگام کاهش سائقی حضور دارند، از طریق تداعی با تقویت کننده اولیه، تقویت کننده ثانویه می شوند. مادر کودک به عنوان منشا همیشگی تامین غذا و آسایش ، تقویت کننده ثانویه مهمی محسوب می شود. بنابراین، کودک نه فقط به هنگام گرسنگی و درد به دنبال اوست، بلکه درمواقع بسیار دیگری نیز وابستگی عمومی خود را به او نشان می دهد.

نظریه پردازان یادگیری اجتماعی فرض بر این دارند که شدت وابستگی کودک به مادر بستگی دارد، به این که مادر تا چه حد نیازهای کودک را تامین کند. یعنی مادر تا چه اندازه وجودش با لذت و کاهش درد و ناراحتی همراه است (ماسن و همکاران ، ۱۹۸۵).

 

نظریه رفتار گرایی

رفتارنگران معتقدند شخصی که کودک را تغذیه می کند چهره اصلی دلبستگی می شود. آنها بر این باورند که مراقبت کننده یک تقویت کننده شرطی می شود، نوزاد یک پاسخ بازتاب غریزی به تغذیه شدن دارد. او لذت را تجربه می کند و مراقبت کننده را با این لذت مرتبط می کند. این احساس به حس لذت بردن از تمامی موقعیت هایی که مراقبت کننده به وی نزدیک می شود، تعمیم پیدا می کند.

نظریه های یادگیری امریکایی تحت تاثیر دیدگاه لامارک[۴] در زیست شناسی، ارگانیزم را      بی نهایت انعطاف پذیر می دانند و بر این باورند که ساختارهای درونی نامتغیر یا ساختهای درونی که بتوانند مقاومت کنند یا حتی یک تعامل موثر با محیط برقرار سازند وجود ندارد.

نظریه پردازان یادگیری بر این واقعیت تاکید دارند که فرایند دلبستگی یک راه دوطرفه است و به رابطه رضایت بخش متقابل و تقویت های دوجانبه وابسته است. مادر رضایت خود را در پایان دادن به فریادهای بچه پیدا می کند و در نتیجه خود را نیز آرام می کند، کودک با لبخندها و غان وغون کردن های خود به کسانی که او را آرام می کنند پاداش می دهد. رفتارهای دلبستگی کودک بسیار موثر است، زیرا موجب می شود که فرایندهای دلبستگی بین او و والدین به جریان بیفتد. اما باید به خاطر داشته باشیم که فرایند دلبستگی به طور خودکار انجام نمی گیرد بلکه به تدریج و در پی تعدادی مراحل به وجود می آید ( سلاجقه ، ۱۳۸۶).

 

 

[۱] – normative Component

[۲]-  Simpson, J.A.

[۳]-  Rholes, S.W.

[۴] – Lamark, M.L.




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:48:00 ب.ظ ]




مشخصات لازم برای نام کوچک

۲-۷-۲-۲-۱-وحدت نام

اعلام کننده تنها اختیار دارد که یک نام برای فرد متولد شده معرفی نماید نه بیشتر.  البته انتخاب نام مرکب اگر عرفا یک نام  محسوب شود مجاز است. بنابراین ملاک در وحدت یا تعدد نام عرف است(ماده ۲۰ ق.ث.ا).

۲-۷-۲-۲-۲-مجاز بودن نام

می دانیم که با توجه به اصل اباحه اشخاص به انجام هر اقدامی مجازند و این فعل ممنوع است که نیاز به ذکر در نصوص دارد. بنابراین در مورد تعیین نام نیز باید معتقد بودکه  افراد مجاز به انتخاب هر نامی هستند مگر نام هایی که ممنوعیت انتخاب آنها در قانون تصریح شده باشد. بنابراین مامور ثبت احوال موظف است نام اعلام شده را ثبت نماید مگرر اینکه نام انتخاب شده از اسامی ممنوع باشد. در صورت بروز اختلاف میان مامور و اعلام کننده نیز مراتب برای اتخاذ تصمیم از طریق اداره کل ثبت احوال استان به شورای عالی ثبت ارسال می شود(صفایی، پیشین، ص ۸۴).

در خصوص اسامی ممنوع تبصره ۱ ماده ۲۰ ق.ث.ا مقرر می دارد« انتخاب نام هایی که موجب هتک حیثیت مقدسات اسلامی می گردد و همچنین انتخاب عناوین و القاب و نام های زننده و مستهجن یا متناسب با جنس ممنوع است».

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

۲-۷-۳-تعیین نام خانوادگی

نام خانوادگی نیز در دو خصوصیت عمده نام کوچک را با خود دارد: یعنی مانند نام کوچک در زمره احوال شخصیه قرار دارد و دیگر اینکه سبب تمییز اشخاص از یکدیگر است، بنابراین لازم است تا اولا نام خانوادگی فرد در طول زندگی ثابت باقی بماند و تغییر آن محدود به موارد استثنایی و متکی به نصوص قانونی باشد. ثانیا هر فرد یک نام خانوادگی داشته باشد و تعدد نام که شناسایی افراد را سخت می نماید، پذیرفته نشود. دو خصیصه فوق اهیمت نام خانوادگی را مشخص می کند. از همین رو است که ماده ۹۹۷ قانون مدنی در مقام بیان الزامی بودن داشتن آن مقرر می دارد« هرکس باید دارای نام خانوادگی باشد»(میرشکاری، پیشین، ص۸۴).

در خصوص تعیین نام خانوادگی قابل ذکر است که اگر چه با توجه به ماده ۹۹۷ قانون مدنی امکان انتخاب نام تنها محدود به زمان تولد نشده است، اما نظربه اینکه برای هر فرد در ابتدای تولد ، شناسنامه صادر می شود و نام خانوادگی از جمله مندرجات الزامی شناسنامه است، فرض اینکه شخصی برای خود نام خانوادگی تعیین کند، به فرض عدم صدور شناسنامه باز می گردد که نادر است( بند۸ ماده ۱۳ دستورالعمل شورای عالی ثبت مصوب مهرماه ۱۳۸۰).




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:47:00 ب.ظ ]




تغییر مندرجات اسناد سجلی

 

 

۲-۸-۱-امکان تغییر مندرجات اسناد سجلی

 

رسمی محسوب شدن اسناد سجلی به معنای منع اثبات کذب و نتیجتا بطلان یا تغییر مفاد انها نخواهد بود. در واقع سند رسمی به این دلیل اعتبار دارد که فرض بر این است که چون نزد مامورین رسمی در حدود صلاحیت آنها بر طبق مقررات قانونی تنظیم شده اند، با واقعیت انطباق دارند اما اگر اثبات شود مفاد سند رسمی با واقعیت مطابقت ندارد، این فرض به کنار می رود و تغییر سند رسمی مجاز تلقی می شود. توضیح مطلب آنکه محتویات سند رسمی را بر اساس مقام اعلام کننده ان می توان به دو دسته تقسیم کرد:

 

دسته نخست مطالبی است که توسط مامور رسمی در مورد وقایعی که در حضور او رخ داده است اعلام می شود مانند ان که سر دفتر تصدیق می کند که امضای قرارداد در نزد وی انجام شده است.

 

دسته دوم مطالبی است که مامور رسمی خود انها را احراز نکرده است، بلکه توسط فرد اعلام کننده اظهار شده و مامور نیز تنها آنها را ثبت می کند مانند آنکه یکی از طرفین معامله اقرار به وصول وجه سند در روز قبل از معامله می کند. در این مورد سردفتر خود شاهد و ناظر بر وصول وجه از جانب اقرا کننده نبوده بلکه تنها اظهار وی را ثبت می کند. ثمره عملی تقسیم فوق این خواهد بود که ادعای نادرستی و کذب اعلام مامور رسمی، به معنی نسبت دادن دروغ و تزویر به شاهد ممتازی است که به منظور تامین اصالت و درستی محتوای سند گمارده شده است. لذا این مدعا تنها از طریق گذراندن تشریفات سخت ادعای جعل قابل اثبات است. در صورتی که ادعای نادرستی اظهارات اشخاص غیر از مامور رسمی به منظور استناد کذب  به مامور نیست، بلکه به معنای اثبات کذب بودن آن چیزی است که در حضور وی توسط دیگری اعلام شده است و البته این امر نیازی به طرح ادعای جعل ندارد(کاتوزیان، پیشین، ج۲، ص ۳۰۳).

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

 

۲-۸-۲-تغییر در تاریخ تولد

 

تاریخ تولد نیز مانند نام کوچک و نام خانوادگی به علت ارتباطی دقیقی که با ثبت احوال شخصیه فرد دارد، سبب تمایز اشخاص جامعه از یکدیگر می شود. بر اساس ماده ۱۳ ق.ث. ا ولادت واقع در ایران به وسیله نماینده یا مامور ثبت احوال و و لادت واقعه در خارج از کشور به وسیله مامور کنسولی ایران در دفتر ثبت کل وقایع به ثبت می رسد. در دفتر فوق از جمله ساعت، روز، ماه و سال ولادت قید می شود. اهمیت تعیین دقیق تاریخ تولد تا حدی است که بر اساس ماده ۲۱ قانون فوق هرگاه از وضع حمل بیش از یک طفل متولد شود، برای هر یک سند ولادت جداگانه به ترتیب تولد با ذکر ساعت ولادت تنظیم خواهد شد.  به موجب ماده ۳۶ همان قانون  نیز شناسنامه از روی دفاتر ثبت کل وقایع صادر و حاوی تاریخ تولد به ترتیب روز و ماه و سال هجری شمسی و قمری می باشد. بر ااس تبصره همان ماده ذکر تاریخ هجری قمری از هنگام اجرای طرح تعویض شناسنامه برای نوزادان الزامی است(متین، پیشین، ص ۱۲).

 

۲-۸-۲-۱-شرایط تغییر تاریخ تولد

 

ولادت در کنار ازدواج، طلاق و فوت جز وقایع چهارگانه ای است که بر اساس ماده ۹۹۳ قانون مدنی اطلاع آنها به دایره سجل احوال و در نتیجه  ثبت انها الزامی است. مفاد وقایع مذکور در اسناد مختلفی به ثبت می رسد که باید انها را سند رسمی دانست، چون این اسناد در نزد مامورین رسمی در حدود صلاحیت انها و بر طبق مقررات قانونی تنظیم می شود(ماده ۱۲۸۷ ق.م).

 

ماده ۹۹ قانون مدنی و ماده ۸ ق.ث.ا نیز در همین راستا سند ولادت اشخاصی که ولادت آنها در مدت قانونی به دایره سجل احوال اظهار شده است را سند رسمی محسوب می کنند(میرشکاری، پیشین، ص ۹۱).

 

در عین حال با توجه به تفکیک اعتبار مندرجات سند رسمی به اعلامات افراد احراز های مامور رسمی و نظر به اینکه تاریخ تولد از اعلام های افراد محسوب می شود و نه مشهودات مامور رسمی، اگر شخصی درصدد باشد تا خلاف تاریخ تولد ثبت شده را اثبات نماید، در صورتی که مدعی باشد که مامور رسمی در ثبت تاریخ نادرست عمل کرده و تاریخ را به نحو صحیحی ثبت نکرده است، چاره ای جز طرح ادعای جعل نخواهد داشت. اما اگر ادعایاو این است که در اعلام تاریخ توسط اعلام کننده اشتباهی رخ داده است، در این حالت نیازی به طرح ادعای جعل نخواهد بود. به هر روی ماده ۹۹۵ قانون مدنی مقرر می دارد« تغییر مطالبی که در دفاتر سجل احوال ثبت شده است ممکن نیست مگر به موجب حکم محکمه». ماده ۸ ق.ث.ا نیز با پذیرش امکان تصحیح و ابطال این اسناد مرجع این تغییر را هیات حل اختلاف و دادگاه دانسته است. علی غم اینکه ماده اخیر الذکر هیات حل اختلاف را نیز در کنار دادگاه به عنوان مرجع صالح برای تغییر مفاد اسناد سجلی ذکر کرده است، اما هر دو ماده در قابلیت تغییر مندرجات شناسنامه اطلاق دارند. به این ترتیب بر اساس مقررات فوق الذکر تغییر تاریخ تولد نیاز به تحقق شرط خاصی ندارد و در هر حال امکان پذیر است( شهیدی، ۱۳۳۰، ص ۶).

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:47:00 ب.ظ ]




تشریفات ابطال اسناد سجلی

۲-۶-۲-۱-اجرای اصل صحت

به منظور ایجاد اعتماد برای افراد نسبت به تطابق مندرجات سند سجلی با واقعه و جلوگیری از ایجاد خدشه به آن با طرح دعاوی  واهی قانونگذار همواره در صدد تاکید بر اجرای اصل صحت  در خصوص این اسناد بوده است. ماده ۸ق.ث.ا مقرر می دارد« اسناد ولادت و مرگ و شناسنامه و برگ ولادت و گواهی ولادت واعلامیه ها و اطلاعیه ها و دفاتر ثبت کل وقایع و نام خانوادگی از اسناد رسمی است و تا زمانی که به موجب تصمیم هیات حل اختلاف یارای دادگاه بر حسب مورد تصحیح  یا باطل نشده به قوت خود باقی می باشد»(میرشکاری، ص ۶۰).

۲-۶-۲-۲-اماکن ابطال یا تغییر مفاد سند سجلی

رسمی محسوب شدن اسناد فوق به معنای منع اثبات کذب و نتیجتا بطلان یا تغییر مفادآن ها نخواهد بود. در واقع سند رسمی به این دلیل اعتبار دارد که فرض بر این است که چون نزد مامورین رسمی در حدود صلاحیت آنها بر طبق مقررات قانونی تنظیم شده است، با واقعیت انطباق دارند، اما اگر اثبات شود مفاد سند رسمی با واقعیت مطابقت ندارد. این فرض به کنار می رود و تغییر مفاد سند رسمی مجاز تلقی می شود. توضیح مطلب آن که محتویات سند رسمی را بر اساس مقام اعلام کننده آن می توان به دودسته تقسیم کرد:

دسته نخست مطالبی است که توسط مامور رسمی در مورد وقایعی که در حصور او روخ داده است اعلام می شود. مانند آنکه سردفتر تصدیق می کند که امضای قرارداد در تاریخ مشخصی در نزد وی انجام شده است.

دسته دوم مطالبی است که مامور رسمی خود آن ها را احراز نکرده است بلکه توسط فرد اعلام کننده اظهار شده و مامور نیز تنها آنها را ثبت می کند. مانند آن که یکی از طرفین معامله اقرار به وصول وجه سند در روز قبل از معامله می کند. در این مورد سردفتر خود شاهد و ناظر بر وصول وجه از جانب اقرار کننده  نبوده بلکه تنها اظهار وی را ثبت می کند. ثمره عملی تقسیم فوق این خواهد بود. که ادعای نادرستی و کذب اعلام مامور رسمی به معنی نسبت دادن دروغ و تزویر  به شاهد ممتازی است که به منظور تامین اصالت و درستی محتوای سند گمارده شده است. لذا این مدعا تنها از طریق گذراندن تشریفات سخت ادعای جعل قابل اثبات است. در صورتی که ادعای نادرستی اظهارات اشخاصی غیر از مامور رسمی به منظور استناد کذب به مامور نیست. بلکه به معنای اثبات کذب بودن آن چیری است که در حضور وی توسط دیگری اعلام شده است و البته این امر نیازی به طرح اذعای جعل ندارد( کاتوزیان، پیشین، ص ۳۰۳).

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

۲-۷-مندرجات اسناد سجلی

به موجب ماده۴ تصویب نامه ثبت احوال سال ۱۲۹۷ سجل احواال هر فرد شامل مطالب ذیل بود« نام خانوادگی، اسم یا اسامی شخصی، لقب در صورتی که شخص دارای آن باشد، محل تولد، تاریخ، اسم پدر و مادر».  اما در ماده ۳۶ ق.ث.ا در این باره مقرر می دارد«  شناسنامه از روی دفاتر ثبت کل وقایع صادر و دارای مشخصات و اطلاعات زیر می باشد:

۱-آرم جمهوری اسلامی ایران.

۲- محل مخصوص انگشت نگاری و شماره کلاسمان آن.

۳-محل الصاق عکس

۴- شماره شناسنامه

۵- نام و نام خواندگی و جنس دارنده آن

۶- تاریخ تولد به ترتیب روز و ماه و سال هجری شمسی و قمری.

۷-محل تولد به ترتیب شهرستان، بخش و دهستان.

۸- نام و شماره شناسنامه و محل صدور شناسنامه ابوین

۹-تاریخ تنظیم سند به ترتیب روز ماه و سال

۱۰- محل  تنظیم سند به ترتیب حوزه، شهرستان بخش و دهستان.

۱۱-نام و نام خانوادگی مامور تنظیم کننده سند و امضا مامور صدور و مهر اداره

۱۲-شماره مسلسل و سری مخصوص شناسنامه

۱۳-محل توضیحات

۱۴- محل مخصوص مهر انتخابات.

از میان موارد ۱۴ گانه نحوه تعیین و تغییر وقایع چهارگانه، نام کوچک، نام خانوادگی و تاریخ تولد که واجد آثار حقوقی در زندگی اشخاص حقیقی هستند، مورد بررسی قرار می دهیم.

به دلیل اهیمت اطلاعات مندرج در سند سجلی و شخصی بودن آن، سند سجلی جز حریم خصوصی صاحب ان محسوب و سندی محرمانه تلقی می َود و در همین راستا ماده ۳۴ ق.ث.ا افشای اطلاعات مذکور در دفاتر ثبت کل وقایع و اسناد سجلی را جز برای صاحب سند و مقامات قضایی و دولتی ذیصلاح ممنوع می داند(میرشکاری، ص۶۴).




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:46:00 ب.ظ ]