کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



آخرین مطالب

 



«در نظام کیفری کنونی کشور ما، مجازات های بدنی محدود و منحصر به ۳ نوع مجازات سالب حیات (اسلام)، قصاص، رجم)، مجازات قطع عضو و مجازات تازیانه است.

 

 

۱– مجازات سالب حیات : سلب حیات بزهکاران پیشینه دیرینه در تاریخ حیات اجتماعی بشر دارد. هنوز هم بشر نتوانسته است برای فرو نشاندن آتش کینه توزی خود که احساس قوی و گویی فطری است جایگزین مناسب دیگری برای این مجازات پیدا کند با این همه مجازات سالب حیات مثل هر مجازاتی مخالفان و موافقانی دارد.

 

در روزگار ما، جنبش القای مجازات های بدنی خصوصاً مجازات اعدام که در ۲ دهه اخیر رو به گسترش نهاده است و نیز بازنگری بعضی از کشورها در سیاست جنایی جدیدی که با لغو مجازات اعدام در قبال تبهکاران برگزیده اند، نشان می دهد که بحث های مخالفان و موافقان مجازات های سالب حیات، هنوز هم به سرانجام خود نرسیده است. لیکن چنان می توان از این مباحثات ضمیمه که توصیه به رعایت حقوقی که برای محکومان به اعدام در همه احوال باید شناخت و از جمله به کار بردن شیوه هایی است که در اجرای مجازات کمترین زجر و عذاب جسمانی را به محکوم علیه تحمیل کند.

 

در مقررات کیفری کشور ما، مجازات های سالب حیات معمولاً به ۲ شیوه اجرا می گردد.

 

 

    • به دار آویختن

 

  • سنگسار کردن

 

در به دار آویختن معمولاًٌ تابع تشریفاتی است که در آئین دادرس کیفری مقرر شده است.

 

و در حالت حالت دوم سنگسار و غرض از این جمله، مرگ آرام و بی تشویش محکوم علیه نیست، بلکه به نمایش گذاشتن خشونت مجازات و ایجاد رعب و هراس است که با مرگ تدریجی محکوم علیه ممکن است و نیز قائل به توضیح است که در این شیوه قطع رشته حیات محکوم علیه با درد و عذابی جانکاه توام است. »[۱]

 

۲– «مجازات قطع عضو : قصاص عضو و بریدن دست و پا سارق، ماده ۲۰۱ و محارب و مفسد فی الارض، ماده ۱۹۰ ق. م. ا) « در شمار کیفر های ترهیبی و ترذیلی است و اجرای این قبیل کیفرها، هیچ تناسبی با برنامه اصلاحی بزهکاران ندارد زیرا، اصلاح به معنی احیاء و اعاده توانایی های جسمانی و روانی بزهکاران است.

 

حال آنکه کیفرهای قطع عضو تدابیری توانگیر و تحقیر کننده است و همچنین تجربه سال های عمر بشر نشان داده است که هرگز، کیفرهای موهش مردمانی را که مصمم به تجاوز به حقوق دیگران بوده اند از قصد خود، منصرف نکرده است.

 

با این همه، اقدامات حمایتی پس از اجرای حکم محکومیت به قطع عضو تا حدودی ممکن است مشکلاتی که محکوم علیه در فعالیت های اجتماعی با آن مواجه شد جبران کند.» [۲]

 

۳-«مجازات تازیانه : شلاق نیز در شمار کیفرهای بدنی است، ولی مجازات شلاق در کشور ما برعکس مجازات قطع عضو دارای سابقه قانونگذاری است با آنکه قانون لغو مجازات شلاق (مصوب تیر ۱۳۴۴) موارد خاص و نادر مجازات مذکور را از قوانین کیفری آن زمان حذف کرد، ولی اصلاحات قانون مجازات عمومی، (مصوب خرداد ۱۳۵۲) برآن بود که یک بار برای ابد قلم بطلان بر این مجازات کشید.

 

پس از انقلاب ، به موجب قوانین مصوب، مجازات شلاق در آغاز با عنوان تنبیه بدنی (مواد ۶ و ۷ و ۸)، لایحه قانونی تشدید مجازات مرتکبین جرائم مواد مخدر و اقدامات تامین و درمانی به منظور مداوا، اشتغال به کار معتادین، مصوب ۱۹ خرداد ۱۳۵۹ شورای انقلاب اسلامی با اصطلاحات بعدی)، پس جلد و تازیانه (قانون حدود و قصاص و مقررات آن، مصوب ۳ شهریور ۱۳۶۱ کمسیون امور قضایی مجلس شورای اسلامی) بار دیگر در شمار ضمانت های اجرایی کیفری درآمد.

 

از آن پس در قانون تعزیرات (مصوب مرداد ۱۳۶۲) مجازات شلاق که میزان آن از ۷۴ ضربه تجاوز نمی کرد پس از مجازات حبس ضمانت اجرایی متداول گردید و به دیگر قوانین پراکنده کیفری راه یافت.

 

لیکن در قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات (مصوب خرداد ۱۳۷۵) قانونگذار ضمن کاستن از موارد اعمال مجازات شلاق و جایگزین کردن مجازات حبس به جای آن کوشیده است تا حدودی تناسب میان فعل مجرمانه و این مجازات برقرار سازد و در انتخاب مجازات شلاق و مجازات های دیگر امتیاز بیشتری به قاضی اعطاء می کند.

 

در نتیجه تازیانه کمترین خوارکننده ایست به خصوص اگر در ملاء عام اجرا بشود. علاوه بر آن، آثاری در بدن مضروب باقی می گذارد که گاهی التیام ناپذیر و کشنده است.

 

بنابراین به اقتضای اصل قانونی بودن نحوه اجرای مجازات ها در آیین نامه مجازات تازیانه، نوع، شیوه و مکان اجرای حکم دقیقاً باید مشخص و معین گردد، تنها داشتن اینکه در حد حکم نباید در هوای بسیار سرد و یا بسیار گرم جاری نمود» ماده (۹۶ ق.م.ا) و یا «تازیانه را نبایدبه سر و صورت و عورت محکوم زد»

 

تبصره ماده ۱۷۶ کافی نیست. صراحت و وضوح مقررات ، حافظ حقوق و انسان ها است.» [۳]

 

و در آخردر خصوص بزه آدم ربایی که به موجب قانون مجازات عمومی سابق و قانون تشدید مجازات ربایندگان اشخاص در مواردی مثل فوت ربوده شده در ردیف کدام دسته از مجازات های بدنی قرار می گیرند.؟

 

می توان به جرات بیان کرد که برای آدم ربا مجازات اعدام در نظر گرفته شده است و در ردیف مجازات سالب حیات قرار گرفته است. [۴]

 

بند ۲ : مجازات های سالب و محدود کننده آزادی :

 

«آزادی رفت و آمد به تبع آن اقامت محکوم علیه به ۲ صورت ممکن است از او سلب شود، با اجرای مجازات سالب آزادی و یا مجازات های محدود کننده آزادی.

 

الف) مجازات سالب آزادی : محرومیت از آزادی عبارت است از محرومیت از پرداختن به حرفه، ممنوعیت از سکونت در محل اقامت خود، دوری از خانواده و ممنوعیت های دیگر که مهمترین آن رفت و آمد است.

 

حقوق و آزادی های مذکور با نگهداری محکوم علیه به طور دائم و یا موقت در مکان هایی به نام زندان خود به خود از او سلب می شود این مکان ها در گذشته های نه چندان دور در سیاه چال ها و سردابه های تاریک و نموری بود که محکومان را در آن جا به غل و زنجیر می کشیدند و آنان را به دست فراموشی می سپردند.

 

در کشور ما، سر و سامان دادن به وضع زندان ها با ورود مستشاران خارجی در اواخر دوره قاجار مصادف بود.

 

نخستین مقررات اداره زندان ها نیز در همین دوره تدوین و اجرا گردید که پس از آن با اصلاحات مکرر آیین نامه های زندان محکومان به حبس به حقوق بیشتری دست یافتند.

 

امروزه مجازات حبس با هدف بازسازگاری بزهکاران رایج ترین مجازات ها به شمار می آید. البته، این مقصود هنگامی حاصل خواهد شد که گذراندن عمر زندانی در دوران محکومیت با برنامه ای متناسب با وضع حال او و در جهت اعاده و احیاء توانایی های او سازمان یابد.

 

پوشیده نماند که مجازات حبس به ویژه حبس های دراز مدت آثار و عوارض زیانباری دارد که با هدف تربیتی این نهاد مغایر است. از این رو، با داشتن برنامه ای جامع و هدایت محکومان براساس اصول مندرج در آن ضمن پرهیز از عواقب ناخواسته این مجازات، وصول به هدف های مطلوب زودتر ممکن می گردد.

 

آیین نامه قانونی و مقررات اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور (مصوب ۱۵ فروردین ۱۳۷۲) آخرین مصوبه ای است که تامین این حقوق و تضمین هدف های اصلاحی محکومیت به حبس را متکفل شده است.

 

و در آخر لازم به ذکر است که زندان در کشور ما به ۳ شکل مطرح است :

 

 

    • زندان بسته

 

    • زندان نیمه باز

 

  • زندان باز

 

محکومان برحسب نوع جرم، مدت محکومیت و گذراندن قسمتی از محکومیت خود به تشخیص مقامات قضایی یا شورای طبقه بندی به یک از زندان های ۳ گانه راه می یابند. (مواد ۴ و ۵ و ۶ و ۷و ۸ آئین نامه)»[۵]

 

ب)مجازات های محدود کننده آزادی :گاهی ، مجازات تکمیلی آزادی تحرک و جابه جایی بزهکار را تا حدودی محدود می کند، ولی محکوم علیه امکان ادامه زندگی مادی را از نظر خانوادگی و شغلی از دست نمی دهد. مصداق اینگونه از مجازات ها ممنوعیت از اقامت در نقطه یا نقاط معین و اجبار به اقامت در محل معین است که به موجب ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی به عنوان – مجازات تبعی[۶] شناخته شده است.

 

علاوه بر این مجازات ها، نفی بلد ماده(۱۹۰ ق.م.ا) نیز اگر چنانچه مقصود کشتن محارب یا زندانی کردن او نباشد و تبعید مواد ۸۷ و ۱۳۸ ق. م. ا) در شمار مجازاتهای محدودکننده آزادی محسوب می شوند. [۷]

 

همچنین اخراج بیگانه از کشور، کیفری است که، در ارتکاب جرایم خاص آزادی متهم را محدود و او را از عمل باز می گرداند. در خصوص ماده ۱۹، صدور حکم محکومیت به اقامت اجباری و یا منع از اقامت در نقاط معین مجازاتهای تکمیلی و اختیاری است. لیکن ممنوعیت از سکونت در نقاط خاص و یا اقامت اجباری ممکن است مجازاتی اصلی و اجباری باشد. به صراحت ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی دادگاه می تواند محکوم علیه را از اقامت در نقطه یا نقاط معین منع کند ولی اجبار به اقامت باید در نقاطی باشد که بر طبق تبصره الحاقی به ماده ۱۹ با همکاری وزارت دادگستری و شورای امنیت کشور تعیین می گردد و اجرای چنین حکمی به عهده نیروهای انتظامی خواهد بود.

 

بر طبق ماده ۱ آیین نامه تبصره ۲ ماده ۳ قانون حفظ امنیت اجتماعی (مصوب دی ۱۳۵۰ وزارت دادگستری کشور) ماموران مکلف اند : «هرگاه محکوم علیه مخفی یا متواری بوده یا پس از اخطار مامورین شخصا حاضر به رفتن به محل اقامت اجباری یا خروج از نقطه ممنوعه نشود و به وسائل ممکن وی را دستگیر و حکم را اجرا نمایند»

 

مستفاد از آیین نامه مذکور این است که نیروهای انتظامی محل اقامت اجباری محکوم علیه بر حضور او نظارت مستمر دارند و در صورت خروج از محل مکلف اند مراتب را به مراجع قضایی اعلام کنند (ماده ۴ آیین نامه)

 

ضمانت اجرای این مجازات، هنگامی که محکوم علیه محل اقامت را ترک می کند و یا به نقطه ممنوعه باز می گردد، به مجب ماده ۲۰ قانون مجازات اسلامی تبدیل آن به جزای نقدی و یا زندان است.

 

تعیین مدت اقامت اجباری و یا منع از اقامت در نقاط معین جز در مواردی که در قانون صراحت دارد با دادگاه است که باید متناسب با جرم و خصوصیات مجرم باشد.

 

منع از اقامت در محل معین اقدام تامین محدود کننده آزادی نیز تلقی می گردد. (ماده ۸ قانون اقدامات تامینی) چنان که گذشت، مجازات های محدود کننده آزادی، خللی به فعالیت های اجتماعی محکوم علیه وارد نمی آورد و لازم به ذکر است که حتی قانونگذار آن را تا به آنجا که در بسط کار و فعالیت هایی حرفه ای محکوم علیه، پیش رفته است. [۸]

 

و در پایان این مطلب، در خصوص بزه آدم ربایی در اکثر موارد و مصادیق قانون، مجازات سالب آزادی و حبس برای آن در نظر گرفته شده است. [۹]

 

[۱]اردبیلی، محمدعلی، پیشین،۱۳۸۴،صص ۱۵۸ ، ۱۵۹،

 

[۲]– همان، ص ۱۶۱

 

[۳]– همان، صص۱۶۱ و ۱۶۲

 

[۴] اکبری،عباسعلی،پیشین،ص۱۰۴

 

[۵]– همان، صص ۱۶۲ و ۱۶۳

 

[۶]– در کتاب های فقهی تفسیرهای گوناگونی از ینفقوا من الارض (آیه ۳۳ از سوره مائده)شده است که یک مصداق آن تبعید است. ولی از مصادیق دیگری نیز مانند حبس و غرق در دریا  و غیرآن به نحوی که صدق نفی از اخص نام برده اند. محمد محمدی گیلانی، حقوق کیفری در اسلام، تهران، المهدی، ۱۳۶۸ص ۲۳۸

 

[۷]– نفی بلد و تبعید در مجازات جداگانه نیستند مترادف هم نیز به کار می روند.

 

[۸]– اردبیلی، محمد علی، پیشین،صص ۱۶۴، ۱۶۵، ۱۶۶

 

[۹]– اکبری، عباسعلی، پیشین، ص۱۰۸

 

 

 

 

 

 

پایان نامه رشته حقوق : بررسی تطبیقی بزه آدم ربایی در حقوق کیفری

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 12:51:00 ب.ظ ]




مجازات های مالی :

 

 

مجازات های مالی شامل جزای نقدی و یا جریمه یا مجازات نقدی که هر ۳ اصطلاح در قانون مجازات اسلامی به کار رفته است. دیه را که بنا به تعریف مالی تلقی شده (مواد ۱۵ و ۲۹۴ قانون مجازات اسلامی) در ردیف کیفرهای ۵ گانه (ماده ۱۲ ق.م.ا) به حساب آمده است. [۱]

 

و همچنین در بررسی مجازات اصلی آدم ربایی در صور خاص این گونه می توان اشاره داشت که مجازات ساده اصلی این بزه به افراد بالای ۱۵ سال و طفل تازه متولد شده (۶۳۱ ق.م.ا) اختصاص پیدا خواهد کرد که در زیر به آن اشاره خواهیم داشت.

 

۱) طفل تازه متولد شده :

 

اگر کسی طفل تازه متولد شده ای را برباید و مخفی کند و یا به جای طفل دیگری قلمداد کند مرتکب جرم ماده ۶۳۱ قانون اسلامی شده است که براساس این ماده اگر طفل نوزاد ربوده شده زنده باشد، مجرم به ۶ ماه تا ۳ سال حبس محکوم می شود و اگر فوت شده باشد ۱۰۰ هزار تا ۵۰۰ هزار ریال، جریمه نقدی محکوم خواهد شد. [۲]

 

و به نظر می رسد که این جرم مجازات متناسب با جرم وضع نشده به دلیل این که طفلی که تازه متولد می شود قادر به مراقبت و مواظبت از خود نیست و باید تحت مراقبت والدین خود باشد و همچنین توانایی دفاع از خود هم به نوعی ندارد و بیشتر به خاطر ضعیف الجثه بودن طفل در معرض خطر قرار می گیرد و به نظر باید قانونگذار به جای مجازات اصلی ساده آن را در زمره جرایم با مجازات مشدد قرار می داد.

 

در لبنان همین موضوع درباره طفل کمتر از ۷ سال مطرح شده که هرکس طفل کمتر از ۷ سال را برباید یا مخفی کند یا با طفل دیگری عوض کند یا به زنی منتسب کند که او را به دنیا نیاورده است به اعمال شاقه موقتی محکوم می شود، مجازات کمتر از ۵ سال نخواهد بود. [۳]

 

این ۲ مساله با کمی تفاوت نسبت به هم بیان شده اند. با اشاره به این که در ایران شامل طفل تازه متولد شده خواهد شد ولی در لبنان همین مورد درباره طفل کمتر از ۷ سال مقرر شده است.

 

۲) افراد بالای ۱۵ سال اختصاص دارد :

 

با استنباط از ماده ۶۲۱ می توان نتیجه گرفت که مجازات مشدده آدم ربایی، مخصوص افرادی است که کمتر از ۱۵ سال تمام داشته باشند نه افرادی که بالای ۱۵ سال دارند.

 

بنابراین باید گفت که اگر فردی مرتکب ربودن فردی شود که بالای ۱۵ سال است مشمول مجازات مشدد آدم ربایی (۱۵ سال حبس) نخواهد بودو از این رو این جرم مجازات ساده اصلی فرض خواهد شد و مجازات ۵ تا ۱۵ سال حبس خواهد بود. [۴]

 

به این علت که وصف جرم مشدده آدم ربایی زمانی صدق خواهد کرد که در مورد طفل کمتر از ۱۵ سال باشد چون این طفل بیشتر در معرض آسیب خواهد بود و قدرت دفاع کردن و حمایت از خود را نخواهد داشت ولی در مقایسه با این افراد، افراد بالای ۱۵ سال می توانند از خود تا حدودی دفاع کنند و نیاز حمایت کمتری خواهند داشت و کمتر در معرض آسیب پذیری قرار می گیرند.

 

همانطور که در مباحث آتی بحث خواهد شد به این نتیجه خواهیم رسید که در بحث تشدید مجازات آدم ربایی چه به صورت عوامل مشدده عام و چه به صورت عوامل مشدده خاص باشد، مطلقاً مجازات آدم ربا تشدید می یابد.

 

و همین مسئله در کشور لبنان اینگونه است که هرکس شخصی ناتوان را که کمتر از ۱۸ سال سن دارد، به قصد جدا کردن وی از سلطه کسی که ولایت یا محافظت او را بر عهده دارد، برباید یا دور سازد هرچند با رضایت وی باشد، به حبس از ۶ ماه تا ۳ سال و جزای نقدی ۰۰۰/۵ هزارتا ۲۰۰ هزار لیره محکوم می شود.

 

و اگر ربودن با عنف صورت گیرد و فرد ربوده شده کمتر از ۱۸ سال سن داشته باشد، باز مجازات اعمال شاقه موقتی (ساده) مجری خواهد بود نه مشدد (ابدی).[۵]

 

و برعکس این قضیه در ایران همانطور که در بالا ذکر شد این مورد به افراد بالای ۱۵ سال اختصاص دارد.

 

و در ادامه مجازات اصلی ساده بزه آدم ربایی می توان صور خاص دیگری که ساده هستند و در عین حال مجازات کمتری نسبت به این جرم دارند و شبه آدم ربایی نیز می باشند، پیرامون این مسئله عنوان کرد.

 

۳- مخفی کردن اموات

 

ماده ۶۳۵ ق.م.ا جرم خاصی شبیه مخفی کردن دیگری را بیان می کند «هرکس بدون رعایت نظامات مربوط به دفن اموات، جنازه ای را دفن کند یا سبب دفن آن شود یا آن را مخفی نماید، به جزای نقدی از یکصد هزار تا یک میلیون ریال محکوم خواهد شد.» انسان مرده هم آدم محسوب می شود و مخفی کردن وی، مخفی کردن آدم است، اما قانونگذار، این جرم را به صورت جداگانه و با مجازات بسیار کمتری نسبت به مخفی کردن انسان زنده، پیش بینی کرده است، زیرا مخفی کردن انسان مرده نتایجی همچون آسیب روحی و سلب آزادی تن را به همراه ندارد. [۶]

 

۴- مخفی کردن مجرم :

 

ماده ۵۳۳ ق.م.ا ، نوع خاص دیگر از مخفی کردن دیگری را بیان کردن دیگری را بیان کرده است. هرکس شخصی را که قانوناً دستگیر شده و فرار کرده یا کسی را که متهم است به ارتکاب جرمی و قانوناً امر به دستیگری او شده است، مخفی کند یا وسایل فرار او را فراهم کند، به ترتیب ذیل مجازات خواهند شد. چنانچه کسی که فرار کرده، محکوم به اعدام یا رجم یا صلب یا قصاص نفس و اطراف و یا قطع ید بوده، مجازات مخفی کننده یا کمک کننده به فرار، حبس از ۱ تا ۳ سال است و اگر محکوم به حبس دائم یا متهم به جرمی بوده که مجازات آن اعدام یا صلب است محکوم به ۶ ماه تا ۲ سال حبس خواهد شد و در سایر حالات، مجازات مرتکب، ۱ ماه تا ۱ سال حبس خواهد بود. [۷]

 

در صورتی که احراز شود فرد فراری می شود و یا مخفی کننده یقین بر بیگناهی فرد متهم زندانی داشته و در دادگاه ثابت شود از مجازات معاف خواهد شد.

 

[۱]– اردبیلی، محمدعلی، پیشین، ص۱۶۷

 

[۲]– زراعت، عباس، پیشین،۱۳۸۴، ص۳۳۵

 

[۳] – همان، حقوق جزای اختصاصی تطبیقی، پیشین، ص۱۵۵

 

[۴]– زراعت، عباس، حقوق جزای اختصاصی، ۱۳۸۴، ص ۳۳۴

 

[۵] –  همان، حقوق جزای اختصاصی تطبیقی، پیشین، ص ۱۵۵

 

[۶]– زراعت، عباس، پیشین، ۱۳۸۴،ص ۳۳۷

 

[۷]– همان، ص ۳۳۸

 

 

 

 

 

 

پایان نامه رشته حقوق : بررسی تطبیقی بزه آدم ربایی در حقوق کیفری

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:51:00 ب.ظ ]




مجازات اصلی مشدد :

 

 

گاهی پدیده مجرمانه به عنوان ناهنجاری، به قدری برای جامعه مضر و خطرناک می باشد که قانونگذار برای مبارزه با مرتکب مقررات تشدید مجازات را وضع نموده است. به تعبیر دیگری یکی از جهات مهم برای تشدید مجازات ها، اثر سوء جرم در جامعه است مانند جرم ترور، جاسوسی، محاربه، آدم ربایی و …. اینگونه جرایم برای جامعه مضر خواهد بود که قبل از بررسی کردن عوامل مشدده و مجازات اصلی آدم ربایی لازم است که، مختصر توضیحی درباره تقسیم مطالب داده شود.

 

در این گفتار سعی بر آن شده که تمام عوامل مشدد (۳ مورد) ذکر شده یک به یک بررسی می شود و در انتهای هر مورد، به تحلیل آن پرداخته خواهد شد.

 

«مجازات اصلی جرم آدم ربایی به معنای عام کلمه در ماده ۶۲۱ ق.م.ا بدین گونه مقرر شده است :

 

۱- حبس از ۵ تا ۱۵ سال برای هرکس که به قصد مطالبه وجه یا مال یا به قصد انتقام یا به هر منظور دیگر، به عنف یا تهدید یا حیله یا به هر نحو دیگر شخصاً یا توسط دیگری، شخص را برباید.

 

۲- حبس ۱۵ سال برای ربودن مجنی علیه که سن وی کمتر از ۱۵ سال تمام باشد.

 

۳- حبس ۱۵ سال برای آدم ربایی با وسایل نقلیه

 

۴- حبس ۱۵ سال برای آدم ربایی توام با ورود آسیب جسمی یا حیثیتی به مجنی علیه»[۱]

 

درباره علل تشدید مجازات آدم ربایی باید گفت که ماده ۶۲۱ ق.م.ا ۳ عامل مهم را به عنوان علل مشدده مجازات آدم ربایی، بیان کرده است که توضیحی مختصر، در مورد این عوامل بدون فایده نخواهد بود.

 

 

  1. سن مجنی علیه کمتر از ۱۵ سال تمام باشد :

 

سن بلوغ به موجب ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی برای دختر، ۹ سال تمام قمری برای پسر، پانزده سال تمام قمری می باشند اما در این جا منظور از سال شمسی است و تفاوتی هم میان پسر و دختر وجود ندارد. قانونگذار به رغم اینکه پس از پیروزی انقلاب تغییراتی در سن بلوغ ایجاد کرد، اما سن ربوده شده، همچنان به همان ملاک ۱۵ سال که قانون تشدید مجازات آدم ربایی پیش بینی شده بود، اکتفاء نموده و گویی سن بلوغ در این جا تاثیر ندارد. [۲] و از سوئی به نظر می رسد که علم مرتکب به سن مجنی علیه ضرورتی ندارد و این تشدید در هر حال بر او بار خواهد شد [۳] به این علت که قانونگذار، صغر سن را یکی از علل تشدید مجازات قرار داده است آن است که، شخص صغیر و کم سن و سال، نیز به حمایت بیشتری دارد و ربودن او آسیب فراوانی بر وی وارد می سازد. [۴]

 

تعیین سن گویی، از این جهت می تواند مزید به علت باشد که به عنوان جهتی برای تشدید به دلیل آسیب پذیری بیشتر اطفال در مقایسه با افراد بالغ و ضعف آن ها در مقابل دفاع از خود و فقدان تجربه کافی برای دفع خطرات و امثال آن ها است.[۵]

 

 

  1. ربودن با وسیله نقلیه :

 

آدم ربایی از شمار جرائمی است، که نوع وسیله ارتکابی در ماهیت آن موثر نیست و فقط می تواند در میزان مجازات مرتکب اثرگذار باشد.

 

وسیله نقلیه در ماده ۶۲۱ ق.م.ا بیشتر منصرف به وسیله نقلیه موتوری می باشد، اما اطلاق آن در اینجا شامل وسیله نقلیه موتوری یا غیر موتوری [۶] و اعم از وسیله نقلیه زمینی، دریایی، هوایی [۷] می باشد علت تشدید مجازات، آن است که ارتکاب جرم به این صورت هم آسان تر است و موجب تسریع و تسهیل در وقوع جرم هستند و هم رعب و وحشت فزاینده ای را به دنبال دارند و امکان فرار مجنی علیه کمتر می می باشد.[۸]

 

 

  1. ایراد آسیب جسمی یا حیثیتی :

 

آسیب جسمی گرچه ظهور در آسیب بدنی دارد، اما ظاهراً آسیب روحی و روانی را هم در بر می گیرد آسیب که به مجنی علیه وارد می شود، گاهی بر اثر عملیات آدم ربایی است، مانند این که مجنی علیه در مقابل آدم ربایی مقاومت می کند و آسیبی به او برسد، همه صورت ها را در بر می گیرد. [۹]

 

اما باید توجه داشت که آسیب در نتیجه آدم ربایی به قربانی وارد می شود و به عبارتی دیگر، بین ربودن و ورود آسیب، رابطه سببیت موجود باشد. [۱۰]. برای نمونه اگر مجنی علیه در محل اختصاصی خود اقدام به خودکشی کند یا برای فرار، خود را از جایی پرت کند، مشمول این عنوان مشدده نخواهد بود چون هنوز رابطه سببیت  بین فعل مرتکب و مجنی علیه برقرار نشده، اما اگر بر اثر ربودن و مخفی کردن و عدم تغذیه مناسب در محل اختفاء به او آسیب برسد موجب تشدید مجازات خواهد بود، به این علت که رابطه سببیت میان مرتکب و مجنی علیه برقرار شده و مشمول تشدید مجازات خواهد بود. [۱۱]

 

معمولاً آسیب جسمی همراه آسیب روحی است که در ماده ۲ قانون تشدید مجازات ربایندگان اشخاص نیز پیش بینی شده است. آسیب حیثیتی، سوء استفاده های جنسی است که آبروی فرد را در معرض خطر قرار دهد. در این قبیل موارد، مرتکب به حداکثر مجازات محکوم گردد [۱۲] و معمولاً در مواردی که مجنی علیه، پسربچه ای زیبا از جنس مونث باشد، مفروض دانسته می شود اما در موارد دیگر باید چنین آسیبی از سوی مجنی علیه به اثبات برسد، در جمع، اطلاق عبارت، «به مجنی علیه آسیب جسمی یا حیثیتی وارد شود…».[۱۳] هم فرضی را که آسیب ضمن ربایش صورت گرفته است و هم فرضی را که پس از ربایش وارد می آید، شامل می گردد. [۱۴]

 

و ایرادی که می توان در این خصوص به ماده ۶۲۱ ق.م.ا وارد است آن است که مانند مواد ۲ و ۴ قانون مجازات ربایندگان اشخاص، به صراحت آسیب های روحی و روانی وارده در اثر آدم ربایی را موجب تشدید ندانسته است، ضرورت دارد به هنگام انجام اصطلاحات جدید، برطرف شود. [۱۵]

 

 

 

و این وصف ربودن اگر موجب آسیب حیثیتی به شخص شود مقتضی حداکثر مجازات است مثلاً وصف اینکه دختر جوانی چند شبانه روز داخل یک اتاق در کنار مردان رباینده قرار گیرد موجب ورود آسیب حیثیتی به وی می شود. [۱۶]

 

در قانون لبنان قانونگذار با اشاره به مواد ۵۶۹، تاکید بر این مسئله دارد که هرکس آزادی اشخاص را با عمل ربودن فرد دیگر زایل سازد، کننده کار با کارهای طاقت فرسایی که در ماده ۵۶۹ آمده مجازات می شود و این مجازات را بین حد نوسان قرار داده یعنی حداقل و حداکثر که ۳ تا ۱۵ سال می باشد.

 

مجازات های مشدد در ۷ مورد عنوان شده که به قرار زیر است :

 

 

    • «اگر مدت زمان ربودن توسط آدم ربا از ۱ ماه فراتر برود،به معنی این که شرایط تشدید کننده را با ادامه کار از سوی آدم ربا ها برای ۱ ماه و یا بیشتر قرار داده و اگرچه هیچگونه جرم دیگری مانند شکنجه و یا آزار و اذیت جسمی بر او مرتکب نشود، همان مهلت ۳۰ روز مشخص می شود.

 

    • اگر بر شخص ربوده شده شکنجه روحی و جسمی وارد شود.

 

    • اگر جرم، در موردکسی که در مقام انجام وظیفه بوده و یا این که در حین اماده شدن برای انجام کار یا به سبب آن باشد، مرتکب شود.

 

    • انگیزه جرم، اگر به قصد انتقام یا طایفه ای یا حزبی از مجنی علیه و یا غیر از طایفه یا حزب یا نزدیکانش باشد به طور مطلق تشدید می یابد.

 

    • اگر آدم ربا فرد را نزد خود نگاه دارد و از این موسسات و دولت را، به منظور دزدی مال یا اکراه از اجبار یا از روی میل اقدام به انجام دادن و امتناع کردن امری، تهدید کند مشمول ماده می شود.

 

    • اگر آدم ربا از وسیله نقلیه استفاده کند خواه وسیله نقلیه عمومی باشد، خواه شخصی فرقی نمی کند.درلبنان قید شده که حتماً باید وسیله نقلیه ای که در آن جرم آدم ربایی لحاظ شود آهنی بوده باشد مانند کشتی،ماشین، قطار، هواپیما.

 

  • اگر آدم ربا جرم را گروهی و یا با۲ شخص و یا بیشتر مرتکب شود و در حین ارتکاب مسلح باشند و در نتیجه گروهی بودن، رعب و و حشت ایجاد کنند و یا به هر سبب دیگری که رابطه ای با حادثه داشته باشد، منجر به مرگ انسانی شود، مجازات او به موجب مصوبه قانونی شماره ۲۷ تاریخ ۵/۳/۱۵۵۹ تشدید می یابد.» [۱۷]

 

 

 

[۱]_جعفر پور،جمشید-احمد زاده،ابوالفضل ، بررسی جرم آدم ربایی در فقه و حقوق موضوعه با رویکردی به نظر حضرت امام خمینی (س)، پژوهشنامه متین، شماره ۴۲، ۱۳۸۸، ص ۱۰۴

 

[۲]– زراعت، عباس، پیشین، ص ۳۴۶

 

[۳]– میر محمد صادقی، حسین، جرایم علیه اشخاص، جلد ۱، تهران، نشر میزان، چاپ دوم، ۱۳۸۷، ص ۴۹۸

 

[۴]– زراعت ، عباس، همان، ص ۳۴۶

 

[۵]– آقایی نیا، حسین، پیشین،۱۳۸۶ ،ص۱۸۲

 

[۶]– گلدوزیان، ایرج، محشای قانون مجازات اسلامی،تهران،انتشارات مجد،چ۸،۱۳۸۶،ص۲۱۷

 

[۷]– آقایی نیا، حسین، پیشین،۱۳۸۹ ،ص۱۸۲

 

[۸]– زراعت، عباس، پیشین، ص ۳۴۶

 

[۹]– همان، ص ۳۴۷

 

[۱۰]– میر محمد صادقی، حسین، پیشین، ص ۴۹۸

 

[۱۱]– زراعت، عباس، پیشین، ص ۳۴۷

 

[۱۲]– گلدوزیان، ایرج، حقوق جزای اختصاصی ،تهران،دانشگاه تهران،چ۱۳،۱۳۸۶،ص۲۱۷

 

[۱۳]– زراعت، عباس، پیشین، ص ۳۴۷

 

[۱۴]– شکری، رضا و سیروس قادر، پیشین، ۱۳۸۴، ص ۶۸۳

 

[۱۵]– جعفر پور،جمشید- احمد زاده،ابوالفضل، پیشین، ص ۱۰۶

 

[۱۶]– آقایی نیا، حسین،پیشین ،۱۳۸۵، ص۱۷۳

 

[۱۷]– محمد جعفر ، علی ، پیشین ، ص ۲۳۰

 

 

 

 

 

 

پایان نامه رشته حقوق : بررسی تطبیقی بزه آدم ربایی در حقوق کیفری

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:50:00 ب.ظ ]




مجازات های تکمیلی به مجازات هایی گفته می شود که به مجازات اصلی افزوده شده و مجازات اصلی را تکمیل خواهد کرد، [۱] همچنین محکوم علیه تحت شرایط خاص علاوه بر محکومیت به کیفر اصلی بدان نیز محکوم می گردد. [۲]

 

 

این مجازات ها مثل مجازات های تبعی تابع و آویزه مجازات های اصلی می باشد ولی برعکس مجازات های تبعی، این مجازات های (تکمیلی) در حکم دادگاه تصریح می شوند [۳] و به بیانی ساده تر مجازاتی هستند که در حکم محکومیت صادره از سوی دادگاه قید خواهد شد.[۴] و همچنین در پاره ای از موارد این تصریح و تعیین اجباریست و در بعضی دیگر اختیاری.[۵]یا مهمتر این که دادگاه مکلف یا مخیر است ضمن حکم محکومیت این مجازات را در خصوص محکوم علیه اعمال نماید.

 

علاوه بر تعاریف فوق باید دانست که پس از انقضاء مدت های مقرر برای مجازات تکمیلی، تمام محرومیت ها زائل و شخص به اعاده حیثیت نائل خواهد گردید.

 

مجازات های تکمیلی فقط مخصوص جرائم عمدی نیستند بلکه جرائم غیرعمد را هم شامل می شوند.

 

برای نمونه در خصوص تصادفات رانندگی منجر به فوت یا صدمه بدنی دادگاه می تواند علاوه بر مجازات اصلی، مرتکب را به مدت ۱ تا ۵ سال از حق رانندگی یا تصدی وسایل نقلیه موتوری محروم نماید.[۶]

 

و در راستای بیان مجازات مجازات تکمیلی لازم است چند سطری هم درباره لبنان و قانونی که درباره این مجازات بحث خواهد کرد اشاره ای شود.

 

 

 

مجازات تکمیلی یا به نوعی اضافی در کشور لبنان مجازاتی است که به طبیعت جرم و ماهیت آن بر می گردد و واجب است که قاضی آن را صراحتاً در حکم خود قید کند.[۷] مجازات تکمیلی (اضافی) مطابق قانون ایران در پاره ای اجباری و در پاره ای اختیاری خواهد بود. همانطور که گفته شد باید مجازات تکمیلی در حکم دادگاه قید شود و احتیاج به اعلام آن در حکم است. [۸]گاهی مجازات تکمیلی در لبنان به شکل اقدامات تامین هم آشکار خواهد شد از مجازات های تکمیلی از این نوع می توان محرومیت از حق ولایت یا تجرید مدنی است این محرومیت در قانون لبنان در ماده ۷۲ قانون مجازات لبنان آمده است. [۹] که قبل از مطرح کردن مسئله ای دیگر در پیرامون مجازات تکمیلی باید ابتدا محرومیت یا اسقاط حق ولایت ناشی از اجرای مجازات تکمیلی را عنوان کرد که در قانون ۹۰لبنان لحاظ شده این چنین که مقرر داشته که این تدابیر در خصوص پدر، مادر، وصی یا اشخاص که سلطه ولایت یا وصایت بر فرزند یا اموال میت دارند، می باشد در ۳ حالت اتخاذ می شود :

 

 

    • در صورتی که این اشخاص مرتکب محکومیت جزایی شوند.

 

    • در مواردی که از وظایف قیومت یا ولایت سرپیچی کند.

 

  • در صورتی که این اشخاص، مباشر یا شریک یا مرتکب جنحه را جنایت علیه فرد گردند، در این حالت قاضی براساس ماده ۹۰ ولایت را در آنها اسقاط می کند. این اسقاط ممکن است نسبت به کل فرزندان یابعضی از آنان باشد.

 

قانونگذار با استفاده از تدابیر (مجازات تکمیلی) به قاضی اجازه داده است که ولی یا وصی را به صورت کلی یا جزئی از این حق محروم کند. مدت این محرومیت از ۳ تا ۱۵ سال می باشد و البته با اتخاذ این مجازات (تکمیلی) و محروم کردن شخص ۲ هدف تامین خواهد شد اول اینکه ولی یا وصی مرتکب اعمال مجرمانه بر ضد فرزند نگردد و دیگر احتمال ارتکاب جرم در آینده از بین برود. [۱۰]

 

حال مجازات تکمیلی خود به ۲ نوع تقسیم می شود که شامل مجازات های تکمیلی اجباری و مجازات های تکمیلی اختیاری است، که در زیر هرکدام را جداگانه در قسمت های الف و ب بررسی خواهیم کرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

هرگاه قانون قاضی را مکلف در تعیین مجازات اضافی علاوه بر مجازات اصلی نموده باشد آن را مجازات تکمیلی اجباری گویند نمونه ذیل از جمله مجازات های تکمیلی اجباری است. [۱۱]

 

ضبط اشیاء و اموالی از جرم تحصیل شده و یا وسیله ارتکاب جرم بوده است مجازات تکمیلی اجباری است که در هر صورت تعیین تکلیف آن با دادگاه است (ماده ۱۰ ق.م.ا)[۱۲]

 

و همینطور در خصوص جرم آدم ربایی که جزء مجازات های تکمیلی محسوب می شوند به این دلیل که مطابق قانون مجازات اسلامی، دادگاه می تواند علاوه بر مجازات اصلی به عنوان تتمیم و تکمیل حکم تعزیری یا بازدارنده آدم ربا، او را برای مدتی از حقوق اجتماعی محروم و نیز اقامت در نقطه معین ممنوع و یا به اقامت در مکان، مجبور نماید. [۱۳]

 

ب) مجازات های تکمیلی اختیاری :

 

مقصود از مجازات تکمیلی اختیاری، مجازاتی است که علاوه بر مجازات اصلی برای مجرم تعیین می گردد و تنها قاضی در اعمال آن مختار است، مجازات تکمیلی اختیاری با مجازات تتمیمی منطبق دارد. مادتین ۱۹ و ۲۰ قانون مجازات اسلامی در مورد مجازات تتمیمی است به موجب ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی، «دادگاه می تواند کسی را که به علت ارتکاب جرم عمدی به تعزیر یا مجازات بازدارنده محکوم کرده است به عنوان تتمیم حکم تعزیری یا بازدارنده مدتی از حقوق اجتماعی محروم و نیز از اقامت در نقطه یا نقاط معین ممنوع یا به اقامت در محل معین مجبور نماید.

 

البته با توجه به تبصره ماده ۱۹ قابل به ذکر است که، نقاط اقامت اجباری محکومین با توجه به نوع جرائم آن توسط دادگاه ها تعیین می شود. آئین نامه اجرائی مربوط، توسط وزارت دادگستری با هماهنگی وزارت کشور تهیه و به تصویب رئیس قوه قضائیه می رسد.» و به موجب ماده ۲۰ همان قانون؛ «محرومیت از بعض یا همه حقوق اجتماعی و اقامت اجباری در نقطه معین یا ممنوعیت از اقامت در محله معین باید متناسب با جرم و خصوصیات مجرم در مدت معین باشد. در صورتی که محکوم به تبعید یا دادگاه می تواند با پیشنهاد دادسرای مجرم محکم، مجازات مذکور را تبدیل به جزای نقدی و یا زندان نماید.

 

بنابراین در شرایط زیر مجازات تتمیمی (تکمیلی اختیاری) اعمال می گردد.

 

 

    • عمدی بودن جرم ارتکابی

 

  • محکومیت به مجازات تعزیری یا بازدارنده

 

دادگاه در اعمال مجازات مذکور، اختیار دارد و تعیین آن با توجه به اهمیت و نوع جرم ارتکابی و خصوصیت مرتکب جرم و در مدت معین خواهد بود ضمن آنکه مصادیق کیفر مذکور محدود به محرومیت از حقوق اجتماعی کلاً یا بعضاً، ممنوعیت از اقامت در محل معین و اجبار به اقامت در محل معین می باشد و در صورتی که محکوم در حین اجرای حکم محل را ترک کند و یا به نقطه ممنوعه بازگردد دادگاه می تواند مجازات تتمیمی را تبدیل به جزای نقدی و حبس نماید البته لازم به ذکر است که تعیین حداکثر مجازات تعزیری یا بازدارنده، مانع از اعمال مجازات های تتمیمی نخواهد بود. [۱۴]

 

با بررسی های به عمل آمده قابل به درک خواهد بود که می تواند مجازات تکمیلی درباره جرم پیش رو (آدم ربایی)، مصداق داشته باشد.

 

اول اینکه : جرم آدم ربایی جرمی است عمدی و دوم تعزیری یا بازدارنده، بنابراین قاضی دادگاه به استناد مواد ۱۹ و ۲۰ ق.م.ا مصوب ۱۳۷ حق اعمال مجازات تکمیلی (اختیاری) را در مورد شخص( آدم ربا)خواهد داشت.

 

ماده ۷۲۸ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات مصوب ۱۳۷۵ نیز به قاضی دادگاه اختیار استفاده از مجازات تکمیلی را داده است. [۱۵]

 

[۱]– اردبیلی، محمدعلی، پیشین، ص۱۵۵

 

[۲]– شامبیاتی، هوشنگ، حقوق جزای عمومی، جلد ۲، نشر مجمع علمی و فرهنگی مجد، چاپ ۱۶، ۱۳۸۹،ص۳۴۲

 

[۳]– پاد، ابراهیم، اقامت ممنوع و یا اقامت اجباری در حقوق جزا (مقایسه ای)، نشر حقوق، مجموعه حقوقی، شماره ۴۹، ۱۳۱۸، ص ۱۶۹۵

 

[۴]– سلیمی، صادق، مجازات های تبعی در حقوق کیفری ایران، نشریه حقوق، مجله کانون، شماره ۱۷۱، زمستان ۱۳۷۹، ص ۷۲

 

[۵]– پاد، ابراهیم، همان، ص ۱۶۹۵

 

[۶]– سلیمی، صادق، همان، صص ۷۲ و ۷۷

 

[۷]– زغبی ،فرید، پیشین، ص ۳۵۷

 

[۸]– همان، ص ۳۵۷

 

[۹]– نجیب حسنی، (محمود)، شرح قانون العقوبات البنانی، نشر دارالنهضه العربیه، بیروت، ۱۹۶۲، ص ۹۱۵

 

[۱۰]– الف) همان، صص ۹۱۵ و ۹۱۶، ب) محمدجعفر، علی، پیشین، صص ۷۳و۷۴، ج) عفیف شمس الدین، (حسام، قانون العقوبات، موسسه المنشورات القانونیه، بیروت، ۱۹۹۳، ص۲۲)

 

[۱۱]– شکری، رضا، خلاصه مباحث اساسی کارشناسی ارشد حقوق (جزا و جرم شناسی)، نشر پردازش، چاپ ۳ معاصر، ۱۳۸۶، صص ۱۲۴ و ۱۲۵

 

[۱۲]– اردبیلی، محمدعلی، پیشین، ص ۱۵۶

 

[۱۳]– غفاری، همایون، پیشین، صص ۹۷ و ۹۸

 

[۱۴]– شکری، رضا، همان، ص ۱۲۴

 

[۱۵]– حبیب زاده،محمدجعفر- رحیمی نژاد، اسماعیل، پیشین، ص۱۱

 

 

 

 

 

 

پایان نامه رشته حقوق : بررسی تطبیقی بزه آدم ربایی در حقوق کیفری

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:50:00 ب.ظ ]




«مجازات تبعی، همانطور که از اسمش پیداست به موجب قانون به تبع حکم محکومیت کیفری قطعی و موثر بی آنکه در حکم دادگاه قید شود به عنوان مکمل مجازات اصلی نسبت به محکوم علیه بار می شود. محکومیت های موثر و نوع و میزان مجازات های تبعی (همچون سایر مجازات ها) به موجب قانون تعیین می شود.

 

 

وقتی کسی مرتکب جرمی شده و در دادگاه صالح محکوم می شود اعتبار وی مخدوش گردیده و جامعه نیز به وی اعتماد ننموده و از سپردن امور عمومی به وی امتناع می نماید، در واقع او را از تمام یا پاره ای از از حقوق اجتماعی محروم می کند تا هم جامعه حمایت شده و مصون بماند و دوم محکوم علیه بیشتر تادیب و تنبیه شود پر واضح است مدت مجازاتهای تبعی، باید مشخص و معقول باشد چون انسان، جایزالخطا و به عبارت دقیق تر ممکن الحظا است و باید بعد از تحمل مجازات اصلی پس از مدتی محرومیت به وی فرصت داد تا به زندگی عادی بازگشته و جبران مافات کند و در غیر اینصورت جز تباهی محکوم علیه، پیامد دیگری نخواهد داشت.» [۱]

 

قانونگذار برای تبیین این موضوع، ماده ای تحت عنوان ماده ۶۲ مکرر قانون مجازات اسلامی، را وضع نمود و مقرر داشته است که محکومیت قطعی کیفری در جرایم عمدی به شرح ذیل، محکوم علیه را از حقوق اجتماعی محروم می نماید و پس از انقضای مدت تعیین شده و اجرای حکم، حکم رفع اثر می گردد:

 

 

    • محکومان به قطع عضو در جرائم مشمول حد، ۵ سال بعد از اجرای حکم

 

    • محکومان به شلاق در جرائم مشمول حد، ۱ سال بعد از اجرای حکم

 

  • محکومان به حبس تعزیری بیش از ۳ سال، ۲ سال بعد از اجرای حکم.[۲]

 

اما در ادامه با توجه به تعاریف بالا درباره مجازات تبعی، باید به مختصر توضیحی درباره معنای محرومیت و همچنین انواع آن و نکاتی که در نوع محرومیت ها که در ماده ۶۲ مکرر به نظر می رسد، پرداخت :

 

منظور از محرومیت هایی که در اثر مجازات تبعی اعمال می شود نوعی از محرومیت است که در آینده نظر به یکی از حقوق اجتماعی یک شهروند می باشد که به موجب قانون برای محکومین خاص و در مدت معین پیش بینی و در نظر گرفته شده است. به عنوان مثال حق داوطلب شدن در شورای حل اختلاف و احراز سمت دادرسی و کارشناسی، استخدام در دستگاه های دولتی و عضویت در انجمن های علمی و فرهنگی و دیگر حقوق اجتماعی که یک فرد در جامعه می تواند کسب نماید که در اینجا قانونگذار به لحاظ بیم تکراری و تجری محکوم علیه و دیگران، مجرم را از بعضی حقوق اجتماعی به میزان، مدت زمان معین محروم می کند که پس از تحمل کیفر اصلی، گریبان مجرم را برای مدت محدودی خواهد گرفت.

 

که این محرومیت ها به قرار ذیل هستند :

 

الف) حق انتخاب شدن در مجلس شورای اسلامی و خبرگان و عضویت در شورای نگهبان، انتخاب شدن به ریاست جمهوری

 

ب) عضویت در کلیه انجمن ها و شوراها و جمعیت هایی که اعضای آن به موجب قانون انتخاب می شوند.

 

ج) عضویت در هیات های منصفه و امنا و اشتغال به مشاغل آموزش و روزنامه نگاری

 

د) استخدام در وزارتخانه ها، سازمان های دولتی، شرکت ها، موسسات، مامور به خدمات عمومی، ادارات مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان ، نهادهای انقلابی

 

و) وکالت دادگستری و تصدی دفاتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق و دفتر یاری

 

ک) استفاده از نشان و مدال های دولتی و عناوین افتخاری

 

 

 

 

 

که با نام بردن تک تک آن ها، ۲ نکته در این نوع محرومیت ها به نظر خواهد رسید، که عبارتند از اولاًٌ محکومیت باید قطعی و لازم الاجرا باشد. ثانیاً جرم موردنظر عمدی باشد. [۳]

 

لازم به ذکر است که درباره این قسمت گفته شود که مجازات های تبعی فقط در خصوص جرائم عمدی قابل اعمال هستند لذا اگر کسی مرتکب جرم غیرعمدی یا (شبه عمدی) و به هر میزان حبس یا مجازات دیگر محکوم شود متحمل هیچ گونه مجازات تبعی نخواهد شد، چون اصولاً مجازات تبعی مبتنی بر تقصیر به معنی خاص (سوء نیت) می باشد و خطای جزایی برای اعمال مجازات تبعی کافی نخواهد بود. [۴]

 

به طور کامل، بنا به تعریف ذکر شده از مجازات تبعی، می توان بیان داشت از آنجایی که یکی از اهداف اعمال مجازات در هر سیستم قضایی، اصلاح مجرم و بازگردانیدن او به راه صواب و خیر است، گاهی دور نگه داشتن افراد از جامعه و منع دخالت آن ها در امور مهم، یکی از سیاست های سازنده اخلاقی و روشی بازدارنده و هدایت گرانه در جهت اصلاح هر فرد خاطی می باشد. [۵] و از این رو قانونگذار با تدوین ماده ۶۲ مکرر قصد بر این داشته که پس از ۱۶ سال سکوت قانون را در هم بشکاند، مجازات های تبعی را با عزم و اراده ی قوی، قانونمند سازد و به صراحت قابل به بیان است که با تدوین و تصویب این ماده قدم های بسیاری برای اعمال مجازات های تبعی برداشته و این مسئله قابل تقدیر و در عین حال واجد آثار بسیار مثبت می باشد. [۶]

 

و حال در زیر به بررسی اثرات مجازات تبعی در بزه آدم ربایی، می پردازیم:

 

با توجه به موضوعات و تعاریف های بیان شده می توان گفت که مجازات های تبعی، اثر ناشی از حکم محکومیت قطعی کیفری است، که همان محرومیت از حقوق اجتماعی در مدت معین است (شامل جرم آدم ربایی هم خواهد شد به دلیل تعزیری و عمدی بودن این بزه، پس در صورتی که آدم ربا به حبس تعزیری به بیش از ۳ سال محکوم شود، بالتبع تا مدت ۲ سال پس از اجرای حکم از حقوق اجتماعی محروم خواهد شد. [۷]

 

جرم آدم ربایی به این خاطر مشمول مجازات تبعی (محرومیت های اجتماعی) خواهد شد، که اولاً جرم عمدی در عین حال (جزء یکی از ۳ موردهای محکومیت در صفحه قبل ذکر شد تعزیری بیش از ۳ سال) محسوب خواهد شد و از این رو آدم ربایانی که مرتکب جرم آدم ربایی بیش از ۳ سال شوند می توانند بعد از گذشت مدت مقرر در ماده ۶۲ مکرر ق.م.ا (۲سال) از مجازات تبعی، بهره گیرند.

 

[۱]– سلیمی، صادق، پیشین، صص ۷۱ و۷۲

 

[۲]– اردبیلی، محمدعلی، پیشین، ص۱۵۷

 

[۳]– اسکندری، محمدرضا، بررسی ماده۶۲ مکرر قانون مجازات اسلامی (محرومیت های اجتماعی)، ماهنامه قضایی، شماره ۴۰، سال هفتم، مهر و آبان ۱۳۸۲، صص ۶۴ و ۶۷

 

[۴]– سلیمی، صادق، پیشین، ص ۷۷

 

[۵]– اسکندری، محمدرضا، پیشین، ص ۶۸

 

[۶]– سلیمی، صادق،پیشین، ص ۸۴

 

[۷]– حبیب زاده، محمدجعفر- رحیمی نژاد، اسماعیل، پیشین، ص۱۱

 

 

 

 

 

 

پایان نامه رشته حقوق : بررسی تطبیقی بزه آدم ربایی در حقوق کیفری

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:49:00 ب.ظ ]