عوامل متفاوتی در رضایت از زندگی مشارکت دارند، برای مثال گیبسون[۱] (۱۹۸۶)، تعامل اجتماعی، آمونس و داینر[۲](۱۹۸۵)، عوامل شخصیتی، جورج[۳](۱۹۸۱)، سطح درآمد و طبقه ی اجتماعی، ویلیتس و کرایدر[۴] ( ۱۹۸۸)، مذهب را در میزان رضایت از زندگی مؤثر دانسته ­اند. عامل مهم دیگر در رضایت از زندگی، سلامت روان است. بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی سلامت روان در بهترین منظر عبارت است از یک حالت پایا و کامل از نبود نشانه­ های بیماری و حضور نشانه­ های سلامت که دارای ابعاد فاعلی، روانی و اجتماعی است (کیز[۵]، ۲۰۰۲ به نقل از کشاورز و همکاران، ۱۳۸۸).

بعد زمانی رضایت از زندگی زندگی مهم است و رضایت از زندگی گذشته، رضایت از حال، رضایت از آینده سه بعد متمیز رضایت از زندگی است. سایر متغیر­های روان شناختی مرتبط با رضایت از زندگی مانند امید، خوشبینی نیز به سوی دیدگاه زمانی آینده­مدار حرکت کرده­اند (بخشی پور رودسری و همکاران، ۱۳۸۴) .

وین هوون[۶] (۱۹۹۷)،  بهزیستی ذهنی را مجموعه ­ای از ارزیابی­های شناختی و عاطفی مرتبط با زندگی فرد و اینکه چقدر احساس خوبی دارد تعریف کرده است. روی هم رفته بهزیستی ذهنی بالا متشکل از سه عامل ویژه است:

  • فراوانی و شدت حالات عاطفی
  • فقدان نسبی اضطراب و افسردگی
  • رضایت کلی از زندگی

 

۱۳-۲- سبک زندگی

 

آدلر[۷] مفهوم سبک زندگی را برای اولین بار در سال ۱۹۰۰بیان کرد،  به اعتقاد وی سبک­های زندگی دائمی افراد،  شکل گسترش یافته سبک زندگی اولیه­ی اوست و یا مشاهدۀ برخورد افراد با سه تکلیف مهم زندگی خود که عبارتند از کار، جامعه و روابط صمیمانه می­توان به سبک زندگی آنان پی­برد، زیرا سبک زندگی در انتخاب کار و نحوه ارتباط با دیگران و عشق منعکس می­شود (شارف[۸]، ۲۰۰۰؛ ترجمه فیروزبخت، ۱۳۸۸) .

پیروان آدلر به تفصیل دربارۀ سبک زندگی، شکل گیری آن در دوران کودکی، نگرش­های اصلی دخیل در سبک زندگی، وظایف اصلی زندگی و تعامل آنها با یکدیگر بحث کردند و آن را در قالب درخت سبک زندگی نشان دادند. آنها همچنین مفاهیم ارزشی، انسان شناختی و فلسفی را مطرح ساختند و تمام زندگی را به صورت یکپارچه به تصویر کشیدند. سبک زندگی مهمترین عاملی است که هر کس زندگی خود را بر اساس آن تنظیم می­ کند، بر این اساس، سبک زندگی مجموعه­ی عقاید، طرح­ها و نمونه­های عادتی رفتار، هوی و هوس­ها و شیوه ­های تبیین شرایط اجتماعی یا شخصی است که نوع خاص واکنش فرد را تعیین می­ کند (فاچینو[۹] و همکاران، ۲۰۰۳) .

در سال­های اخیر اصول حاکم بر سبک زندگی، توجه محقق­های زیادی را به خود جلب نموده است،  نتیجۀ تحقیقات انجام شده، شیوه ­های مفید و مؤثری را برای بهتر زیستن در افراد جامعه،  بالاخص سالمندان به ارمغان آورده است. شیوه زندگی یک فرد معمولی شامل مجموعه رفتارهایی است که مدام یا عوامل  خطر­زایی سرکار دارد که عدم رعایت اصول بهداشتی مربوط به این عوامل موجب بیماری­ها و آسیب­های خطرناکی در فرد بوده و مسیر زندگی را با مشکلاتی مواجهه خواهد ساخت. بعضی از این عوامل خطر­زا زیستی هستند،  مثل توارث     ژن­های خاص، بعضی دیگر از آنها رفتاری هستند که صرف نظر از عوامل زیستی با نهادینه کردن اصول و    شیوه ­های زندگی تعریف شده توسط محققان و صاحب نظران،  موجب گردیده کیفیت زندگی افراد، علل الخصوص سالمندان ارتقاء یابد (سارافینو[۱۰]، ۲۰۰۲) .

سازمان بهداشت جهانی، سبک زندگی را از طریق زندگی بر اساس الگوهای مشخص و قابل تعریف رفتاری  می­داند که از تعامل بین ویژگی­های شخصیتی، بر هم کنش روابط اجتماعی و شرایط محیطی و موقعیت­های اقتصادی- اجتماعی حاصل می­شود. تعریف سازمان بهداشت جهانی می­گوید که الگوهای رفتاری مرتباً در واکنش به تغییرات محیطی و اجتماعی خود را سازگار می­ کنند و همچنین برای ارتقاء سلامتی و توانمند کردن مردم جهت تغییر رفتار و سبک زندگی­شان، نه تنها باید بر افراد تمرکز نمود بلکه بایستی شرایط اجتماعی را هم در نظر بگیریم. سازمان بهداشت جهانی اعتقاد دارد که سبک زندگی ایدآل وجود نداشته و بسیاری از عوامل تأثیر­گذار بر سبک زندگی، برای هر فرد ویژه­ی خودش می باشد. روش زندگی سالم، تلاش جهت کسب تعادل منطقی بین افزایش سلامتی شخص و ارتقاء سلامت دیگران و بهداشت جهانی جامعه است، تعریف مجدد سبک زندگی بایستی،  اجزایی را علاوه بر تغذیه و روش استفاده از الکل را شامل شود که روابط اجتماعی و    موقعیت­های اجتماعی و سایر ابعاد سلامتی  را در برگیرد (محمدی زیدی؛ ۱۳۸۳).

سبک زندگی  به معنای شیوه­ای است که فرد برای برخورد با تکالیف و حوادث زندگی بر می­گزیند. سبک زندگی معروف نحوه کنار­آمدن شخص با مسائل زندگی و یافتن راه­حل­ها و رسیدن به اهداف زندگی است (شارف، ۲۰۰۰؛ ترجمه فیروزبخت، ۱۳۸۸) .

همچنین، سبک زندگی را می توان، شیوه زندگی فرد دانست که شامل عواملی همچون ویژگی­های شخصیتی، تغذیه، ورزش، خواب، مقابله با استرس، حمایت اجتماعی و استفاده از دارو می­باشد. با ارزیابی سبک زندگی افراد می­توان میزان موفقیت های فردی و اجتماعی آنان را در زندگی مورد ارزیابی و بررسی قرار داد (کوکرهام[۱۱]، ۲۰۰۵).

سازمان بهداشت جهانی (۱۹۹۸)، سبک زندگی سالم را تلاش برای دستیابی به حالت رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی توصیف کرده است. سبک زندگی سالم شامل رفتارهایی است که سلامت جسمی و روانی انسان را تضمین می­ کنند؛ به عبارت دیگر، سبک زندگی سالم در بردارندۀ ابعاد جسمانی و روانی است، بعد جسمانی شامل تغذیه، ورزش و خواب است و بعد روانی شامل ارتباطات اجتماعی، مقابله با استرس و معنویت است (لعلی و همکاران، ۱۳۹۱) .

سبک زندگی دارای اثرات تعیین کننده ­ای بر سلامت فرد بوده است و هر شخصی با داشتن الگوی زندگی روزانه مطلوب می ­تواند از رفاه کامل جسمی و روانی برخوردار باشد (متعارفی، ۱۳۸۳) .

اخیراً علت عمده مرگ و میر به بیماری­هایی بر می­گردد؛ که ناشی از سبک زندگی است، این بیماری­ها در طول مدت زمان طولانی (چندین سال) ایجاد می­شوند، اختلالات  ناشی از  سبک زندگی قابل پیشگیری و یا قابل تصحیح هستند به شرطی که در عادات و رفتارهایی که به ایجاد این مشکلات کمک می­ کنند، تغییر ایجاد شود (روک و هوارد[۱۲]، ۲۰۰۲) .

سبک زندگی، مجموعه ­ای از قوانین و راهنمایی­هایی است که فرد شکل می­دهد تا آن ها را در مسیر زندگی و به سمت اهدافش سوق دهد. اعتقادات مربوط به سبک زندگی به چهار گروه تقسیم می­شوند:

  • مفهوم خود یا خویشتن پنداری یعنی اعتقاد فرد به این که من هستم.
  • خود آرمانی یعنی اعتقاد فرد به اینکه من چه باید باشم یا مجبورم چه باشم تا جایی که در میان دیگران داشته باشم.
  • تصویری از جهان یعنی اعتقادات فرد درباره اطرافیان و محیط پیرامونش.
  • اعتقادات اخلاقی یعنی مجموعه چیزهایی که فرد درست یا نادرست می­داند (شفیع آبادی و ناصری، ۱۳۹۲).

 

  1. Gibson.T.C.
  2. ۲٫ Diener, E & Emmons, R. A.
  3. ۳٫ George, H.
  4. ۴٫ White, K.L & Klainer, L.M.
  5. ۵٫ Keyes, C.
  6. ۱٫ Veenhoven, R.
  7. Adler, A.
  8. ۳٫ Sharf, R. A.
  9. Fuchino, Y. Mizoue, T. Tokui, N & et all.
  1. Sarafino, E.P.

 

  1. ۱٫ Cockerham, W. C.
  2. Rock, J & Howard, W.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...