پایان نامه : فرآیند الحاق به سازمان جهانی تجارت |
که از عضویت کامل در این سازمان برخوردارند به دو دسته اعضای اولیه و اعضای ملحق شده تقسیم می شوند. اعضای اولیه همان طرف های متعاهد گات تا پایان سال ۱۹۹۴ و اتحادیه اروپا هستند که در مهلت دوساله پس از تاسیس سازمان جهانی تجارت که موافقت نامه آن برای پذیرش مفتوح بوده است به عضویت این سازمان در آمده اند. شمار اعضای اولیه به ۱۲۸ عضو بالغ می گردد. دیگر کشورها و یا قلمروهای مجزا و خود مختار گمرکی نیز برای عضویت باید فرآیند الحاق را مطابق با ماده ۱۲ موافقت نامه تاسیس سازمان جهانی تجارت طی کنند.[۱]
فرآیند الحاق به سازمان جهانی تجارت با دیگر سازمان های بین المللی که غالباً از یک روند خودکار الحاق بهره مندند به کلی متفاوت است. طبق ماده ۱۲ موافقت نامه تاسیس سازمان جهانی تجارت، الحاق یک کشور به این سازمان بر اساس شرایط مورد توافق سازمان با آن کشور انجام می شود. بنابر این فرآیند الحاق به سازمان جهانی تجارت اساساً یک فرآیند مذاکره است. این امر الحاق بدین سازمان را به روندی پیچیده، زمان بر و دشوار بدل می سازد.
این کار طی مذاکراتی صورت می گیرد که در آنها کشورهای متقاضی الحاق باید بپذیرند اقداماتی را جهت مطابقت قوانین ملی خود با مقررات موافقت نامه های چند جانبه سازمان به عمل آورند. علاوه بر این لازم است تعهداتی را برای کاهش تعرفه ها و اصلاح مقررات خود به عهده بگیرند تا دسترسی بیشتری را برای کالاها و خدمات خارجی فراهم نمایند.[۲]
مراحل الحاق به سازمان جهانی تجارت شامل درخواست عضویت و تشکیل گروه کاری، بررسی تجارت خارجی کشور متقاضی الحاق (مرحله حقیقت یابی)، مذاکرات دوجانبه (مرحله مذاکرات دسترسی به بازار) جهت تهیه جدول امتیازات و تعهدات مربوط به گات ۱۹۹۴ همچنین جدول تعهدات ویژه مربوط به موافقت نامه عمومی تجارت خدمات برای آن کشور و نهایتاً توافق در مورد گزارش گروه کاری، سند تصمیم در مورد الحاق و پروتکلی (مقاوله نامه ای) که شرایط الحاق را معین می سازد می باشد. پروتکل الحاق ۳۰ روز پس از پذیرش کشور متقاضی الحاق (پس از امضا و ابلاغ تصویب پارلمان آن کشور) لازم الاجرا می گردد. پس از مرور بر کلیات سازمان جهانی تجارت، در این بخش به شکل دقیق تر و عمیق تری به بررسی مقررات این سازمان در حوزه تجارت خدمات که در گاتس آمده است می پردازیم. این مقررات برای همه اعضا لازم الاجراست و هیچ عضوی نمی تواند به بهانه آن که در یک بخش خدماتی به تعهدات خاص تن در نداده است از اجرای تعهدات خود ذیل گاتس در آن بخش خدماتی سرباز زده اند.
بند سوم: مقررات سازمان جهانی تجارت در حوزه تجارت خدمات
خدمات در سال های اخیر به پویاترین بخش تجارت بین المللی مبدل شده است. تجارت خدمات از سال ۱۹۸۰ به بعد به طور متوسط سریع تر از تجارت کالا رشد کرده است. بر خلاف تصور عموم، کشورهای در حال توسعه در تحقق این رشد نقش زیادی داشتند. بر اساس برآوردی که از آمار بانک جهانی[۳] صورت گرفته است طی سال های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۳ میانگین رشد صادرات خدمات کشورهای توسعه یافته ۹/۶ درصد بوده در حالی که این رقم برای کشورهای در حال توسعه ۱/۸ درصد بوده است. کل تجارت خدمات در پایان سال ۲۰۰۳ رقمی در حدود ۸/۱ تریلیون دلار نشان می دهد. با این ترتیب، با توجه به تداوم رشد تجارت خدمات، نیاز به قوانین یکپارچه بین المللی در این حوزه بیش از گذشته آشکار شد.
گاتس اولین موافقت نامه چند جانبه تجاری است که تجارت خدمات را پوشش می دهد. این موافقت نامه یکی از بزرگترین دستاوردهای مذاکرات تجاری دور اروگوئه، تلقی می شود. این اتفاق در حدود نیم قرن بعد از اجرایی شدن گات در سال ۱۹۴۷، که به نوعی همتای گاتس محسوب می شود روی داد.
مبحث دوم: موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت
طی هفته دوم ماه آوریل نمایندگان یکصد و بیست و چهار کشور در مراکش گرد هم آمدند تا اسناد موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت (گات)، مربوط به دور اروگوئه را که بزرگترین موافقنامه اقتصادی –بازرگانی تاریخ به شمار می رود را امضاء کنند. بر پایه این موافقتنامه متعاقباً تشکیلاتی تحت عنوان سازمان تجارت جهانی بوجود می آید که جایگزین مرکز تجارت بین المللی فعلی در ژنو خواهد گردید. این سازمان بر حسن اجرای مفاد موافقتنامه توسط کشورهای عضو خواهد بود. در حالی که اعضای اولیه این موافقتنامه تنها بیست و سه کشور و اکثراً صنعتی بودند، در حال حاضر تعداد ممالک عضو به بیش از پنج برابر افزایش یافته و تعداد کشورهای جهان سوم خیلی بیشتر از کشورهای صنعتی است. در عین حال اغلب کشورهای در حال توسعه عضو و یا آن دسته از کشورها که هنوز تصمیم به قبول عضویت را نگرفته اند با نگرانی مسائل مربوط به گات را دنبال می کنند. از آنجا که در هر حال قبول و یا عدم قبول عضویت برای جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت زیادی خواهد بود، لازم است که در این ارتباط کار مطالعاتی فشرده ای صورت پذیرد و تأثیرات هرگونه تصمیمی بر روی هر یک از بخش های اقتصادی و گروه های کالایی مورد بررسی و ارزیابی کارشناسانه قرار گیرد.[۴]
با پایان جنگ جهانی دوم کشورهای صنعتی غرب به رهبری ایالات متحده امریکا و انگلیس در صدد بر آمدند تا یک نظام بین المللی مسلط پولی و بازرگانی به وجود آورند. به همین منظور در سال ۱۹۴۴ در برتون وودز در امریکا کنفرانسی تشکیل دادند که هیئت نمایندگی امریکا به ریاست هاردی دکستر وایت و هیئت نمایندگی انگلیس به ریاست جان مینارد کینز در آن شرکت جسته بودند و اصول سیستم جدید و یا نظم نوینی را طراحی کردند که تا سال ها بعد اهداف و خط مشی های آن در سطح جهانی برقرار ماندند. این اهداف به شرح زیر خلاصه می شود:
- پرهیز از مشکلات اقتصادی دهه ۱۹۳۰٫ در این سال ها به علت سقوط بازارهای بورس نیویورک و لندن و رکود اقتصادی در سطح بین المللی، ممالک اروپای غربی و امریکا از یک سو به ایجاد محدودیت های ارزی دست زدند و از طرف دیگر اقدام به رقابت های سخت تجاری و برقراری تعرفه های سنگین گمرکی و محدودیت های وارداتی کردند. این سیاست ها همراه با وضع متشنج نرخ ارزی این کشورها، اوضاع اقتصادی را تدریجاً وخیم تر ساخته و از عوامل مهم بروز جنگ جهانی دوم بوده اند.
- برقراری یک نظام اقتصاد بین المللی متعادل همراه با رشد اقتصادی و فراهم ساختن امکانات رفاهی و از بین بردن بیکاری در راستای سیاست جلوگیری از پیشرفت کمونیزم در اروپای غربی. در طول جنگ تشکل ها و نهضت های کمونیستی در اروپای غربی و خصوصاً در فرانسه و ایتالیا در مبارزه با ضد فاشیستی نقش مؤثری داشته و تجربیات مهمی کسب کرده بودند، لذا بیم آن می رفت که پس از خاتمه جنگ در انتخابات پیروز شوند و قدرت را بدست گیرند. این موضوع یکی از مهم ترین مسائل سیاسی بود که طراحان نظام اقتصادی بعد از جنگ را نگران ساخت و در صدد جلوگیری از آن برآمدند.[۵]
نتیجه کنفرانس برتون وودز تشکیل صندوق های بین المللی پول و بانک جهانی یعنی دو بازوی پولی و مالی کشورهای صنعتی بود. صندوق بین المللی پول قرار بود تا در جهت تثبیت نظام پولی جهان به کشورهای عضو در مواردی که در موازنه پرداخت های خود دچار مشکل بوده اند کمک کند و همچنین یک سیستم بین المللی مالی برقرار سازد تا در چهارچوب آن ارزهای مختلف با نرخ مشخص قابل تبدیل باشند. در عین حال کشورهای عضو مانعی برای پرداخت های معاملات بین المللی به وجود نیاورند. همچنین قرار شد که بانک جهانی به کشورهای اروپائی به منظور بازسازی اقتصاد ویران شده بعد از جنگ دوم اعتبار دهد.[۶]
پس از ایجاد تثبیت نهادهای پولی و اعتباری نوبت به ایجاد یک نهاد بازرگانی بین المللی رسید که با توجه به ماهیت آن تشکیلات جداگانه ای را می طلبید. در ۱۹۴۹ اساسنامه سازمان تجارت بین المللی[۷] در کنفرانسی در هاوانا تنظیم شد. بر خلاف کنفرانس برتون وودز که کشورهای جهان سوم در آن هیچ گونه نقشی نداشتند، در کنفرانس هاوانا فعالانه شرکت کردند. اقتصاد این کشورها وابسته به صادرات مواد اولیه و عموماً تک محصولی بود و هدف آنها از حضور در کنفرانس هاوانا این بود که مکانیزمی در مقررات بین المللی در جهت حمایت از سطح قیمت و تقاضا در ممالک مصرف کننده برای این کالاها به وجود آید. این کشورها همچنین خواستار برقراری یک سیستم عادلانه برای سرمایه گذاری شرکت های چند ملیتی و انتقال تکنولوژی توسط آنها بودند. نتایج کنفرانس مذکور که به منشور هاوانا شهرت یافت تا حدودی این خواسته ها را دربرداشت. در این سال ها کشورهای جهان سوم اغلب در مبارزات استقلال طلبانه خود پیروز شده و یا در آستانه پیروزی قرار داشتند و رهبران آن ها سال ها تجارب مبارزاتی و سیاسی را پشت سر گذاشته بودند. از طرف دیگر، کشورهای غربی ضمن وحشت از خطر نفوذ کمونیزم در جهان سوم می دانستند که در سال های بعد به مواد اولیه فراوان برای رشد صنعتی خود نیازمندند و باید برای تشویق سرمایه گذاری در فعالیت های معدنی در کشورهای جهان سوم قیمت آنها را بالا نگه دارند.
کنگره امریکا از تصویب منشور هاوانا خودداری کرد. امریکا که مواد اولیه زیادی در خاک خود دسترسی داشت، لزومی نمی دید تا مرزهای خود را برای ورود مواد کانی از جهان سوم باز کند و در نتیجه انتظار کشورهای مذکور به تشکیل سازمان تجارت بین المللی با ناکامی مواجه شد. شاید این اولین تجربه ناموفق کشورهای جهان سوم در مقابله با امریکا پس از جنگ جهانی دوم به شمار آید.
در ۱۹۴۷ دو موافقتنامه در مورد کاهش تعرفه های گمرکی بین کشورهای صنعتی که اساس موافقتنامه کلی تعرفه و تجارت (گات)[۸] را تشکیل می دهد، به امضا رسید. اعضای اولیه امضا کننده این موافقتنامه ۲۳ کشور و اکثریت آن ها از ممالک صنعتی بودند و هم اکنون جمعاً ۱۱۷ کشور عضو موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت هستند که از بین آن ها ۷۰ کشور از ممالک در حال توسعه اند.[۹]
گفتار اول: اصول کلی در تجارت کالا وخدمات
موافقتنامه اولیه گات بر اساس سه اصل کلی زیر به تصویب رسید:
بند اول: اصل عدم تبعیض:
طبق این اصل اگر کشوری بر واردات کالایی از کشور بخصوصی تعرفه گمرکی وضع کند، باید به همان نسبت بر واردات همان کالا از تمام کشورهای عضو گات تعرفه بگذارد. هدف از این اصل از بین بردن تبعیض های تجاری بین کشورها است که از مسائل مهم سال های دهه ۱۹۳۰ بود. اتحادیه های گمرکی بین کشورها و بازارهای مشترک منطقه ای مانند جامعه اروپا و یا بازار مشترک کشورهای امریکای شمالی (نفتا) از این قاعده مستثنی هستند. این نکته به آن معنا است که تجارت بین کشور های عضو این گونه بازارها آزادتر بوده و نتیجتاً ملزم به برقرای روابط تجاری مشابه با کشورهای عضو گات در خارج از این مناطق نیستند.
بند دوم: اصل کامله الوداد:
بر طبق این اصل، اگر کشوری درصد تعرفه گمرکی واردات یک یا چند کالا از کشور دیگر را تقلیل دهد، کشور دوم باید به همان نسبت تعرفه های گمرکی واردات از کشور اول را کاهش دهد. آنگاه بر اساس اصل عدم تبعیض این تقلیل باید در مورد واردات بقیه کشورهای عضو گات اعمال شود.
بند سوم: اصل وضوح محدودیت های وارداتی:
طبق این اصل کشورهای عضو باید محدودیت های غیر تعرفه ای را با تعرفه های گمرکی جایگزین کنند. هدف از این اصل روشن شدن مقدار محدودیت ها است که اگر به صورت تعرفه های گمرکی باشند راحت تر می توانند موضوع مذاکرات گات در جهت کاستن محدودیت های تجارتی قرار گیرند. محدودیت های مقداری و تعیین سهمیه برای واردات از کشورهای خاص همواره مورد مخالفت قرارداد عمومی تعرفه و تجارت بوده است.
مواردی که برخی از اعضای گات به دلیل کسری موازنه پرداخت های خارجی، حمایت از صنایع داخلی و یا بازسازی اقتصادی مجبور به وضع محدودیت های وارداتی به صورت مالیات یا سوبسید برای حمایت از صادرات اند از این اصل مستثنی است، مشروط بر این که وضع این محدودیت ها بر اساس اصل عدم تبعیض باشد.
گفتار دوم: تغییرات ساختاری ۱۹۸۰[۱۰]
در دهه ۱۹۸۰ تغییرات بنیادی در اقتصاد کشورهای صنعتی جهان به وجود آمد. برخی عوامل مؤثر در این تغییرات را می توان در زیر بیان کرد:
– تغییر در تفکر علمای اقتصاد و متون اقتصادی از تئوری های کنیز به فرضیه های پولی و از سیاست های بازار آزاد و لیبرالی.
– اختراعات و ابداعات جدید در زمینه ارتباطات، مخابرات و صنایع اطلاع رسانی که از عوامل مؤثر جهانی شدن سیستم مالی بین المللی بود.[۱۱]
در نتیجه این عوامل دگرگونی های ساختاری مهمی در اقتصاد کشورهای صنعتی و روابط اقتصاد سیاسی بین المللی به وجود آمد که اهم آن را می توان به شرح زیر خلاصه کرد.
– آزاد شدن بازار سرمایه و نقل و انتقال سرمایه بین کشورها و استاندارد شدن مقررات بانکی که منجر به پدید آمدن تعدادی از خدمات جدید مالی و رشد فعالیت های بازارهای بورس و بازارهای ارز شد. در اثر این تحولات رابطه بین بخش مالی و بخش تولیدی اقتصاد دگرگون شده و بخش مالی بیش از پیش حاکم و مستقل از بخش تولیدی اقتصاد در داخل و در صحنه اقتصاد بین الملل شد.
– خصوصی شدن صنایع تحت مالکیت و یا کنترل دولت و افزایش چشمگیر سهم بخش خصوصی در اقتصاد جهانی.
– افزایش سهم خدمات و مخصوصاً خدمات مالی در اقتصاد کشورهای صنعتی و انتقال بخشی از صنایع تولیدی به کشورهای نیمه صنعتی موسوم به جدیداً صنعتی شده و در حال توسعه.
– بین المللی شدن تولید و تقسیم کار و افزایش سهم شرکت های چند ملیتی در اقتصاد جهان، به طوری که هم اکنون این شرکت ها بیش از پنجاه درصد کل تجارت بین المللی را تحت کنترل دارند؛ و همچنین انحصار تولید و توزیع عمده فروشی و بعضاً حتی خرده فروشی کالاهای مهم در بخش های کشاورزی، صنعت و مالی و نیز کنترل تکنولوژی و سرمایه گذاری خارجی در اختیار آنها است.
در کشورهای جهان سوم نیز در دهه ۱۹۸۰ تغییرات اساسی مهمی به وجود آمده است. کشورها بر اثر فشار مشکلات اقتصادی ناشی از بدهی های سنگین خارجی، تقلیل درآمدهای ارزی ناشی از کاهش قیمت مواد اولیه در مقایسه با هزینه واردات و ناکامی سیاست های اقتصادی از هر سو تحت فشار قرار گرفتند. تحت تأثیر تحولات اوایل دهه ۱۹۷۰ و فروپاشی اصول مالی و پولی برتون وودز، صندوق بین المللی پول در دهه مذکور نقش فعالی نداشت. اما از اوایل دهه ۱۹۸۰ با آشکار شدن بحران های مالی و بانکی ناشی از ناتوانی کشورهای در حال توسعه در بازپرداخت دیون سنگین خارجی خود، صندوق بین المللی پول نقش جدیدی پیدا کرد؛ به این صورت که صندوق بین المللی پول در عمل به نمایندگی از سوی مؤسسات مالی، اعم از بانک های خصوصی و یا نهادهای مالی دولتی و بین المللی، این کشورها را ملزم به اتخاذ سیاست های تعدیل اقتصادی و تغییرات بنیادی کرد. اهم این سیاست ها به قرار زیر است:
– خصوصی سازی بخش های دولتی؛
– کاهش هزینه های دولتی در بهش های رفاهی؛
– کاهش و یا حذف انواع سوبسیدهای کالاهای اساسی مصرفی؛
– کاهش و یا حذف انواع سوبسید و حمایت از بخش صنعتی؛
– اعمال سیاست نرخ واحد ارز و شناور ساختن آن؛
– از میان بردن محدودیت های وارداتی و خصوصاً محدودیت های مقداری و حرکت به سمت بازار آزاد در اقتصاد ملی و تجارت خارجی؛
– تغییر جهت سیاست های توسعه اقتصادی از حمایت صنایع ملی مبتنی بر جایگزینی واردات به سوی تمرکز در صنایع صادراتی و رقابت در بازارهای جهانی مبتنی بر مزیت های نسبی و افزایش کارائی یا بازدهی؛
– تغییر در قوانین و مقررات داخلی در جهت از میان بردن محدودیت های قانونی در جریان عادی سرمایه از خارج به داخل و بعکس، و آزادی انتقال سود حاصل از فعالیت های سرمایه گذاری به خارج و همچنین تغییر قوانین مالیاتی و روابط کار به منظور بالا بردن سود سرمایه گذاری ها.
دستیابی به سرمایه، تکنولوژی و بازار سه مسئله مهم و آنی کشورهای در حال توسعه است که تقریباً بخش عمده ای از آن در کنترل شرکت های چند ملیتی قرار دارد. در عین حال،همکاری شرکت های چند ملیتی با کشورهای جهان سوم نیز منوط به تأیید صندوق بین المللی پول از پیشرفت اجرای سیاست های تعدیل اقتصادی در این کشورها است.[۱۲] در نتیجه، تحت تأثیر عواملی که پیشتر گفته شد، جریان تغییرات ساختاری در اقتصاد ممالک در حال توسعه از اواسط دهه ۱۹۸۰ به طور جدی آغاز شده است و هم اکنون ادامه دارد.
بند اول: دور مذاکرات ارووگوئه[۱۳]
پس از خاتمه جلسات دور توکیو، کشورهای جهان سوم علاقه ای به از سرگیری دور جدیدی از مذاکرات که خود را در آن بازیگر مهمی نمی دیدند، نداشتند. اما کشورهای صنعتی و به ویژه امریکا تقریباً بلافاصله آماده برگزاری دور جدیدی از مذاکرات تجاری در چهارچوب گات شدند. در نتیجه، دور مذاکرات اوروگوئه در ۱۹۸۶ به اصرار کشورهای صنعتی در اوروگوئه شروع شد. هدف اصلی از برگزاری دور مذاکرات در اوروگوئه ترغیب کشورهای در حال توسعه بود. در زیر عواملی که باعث شروع دور اوروگوئه شد، ذکر می شود:
– تحولات مهم اقتصادی دهه ۱۹۸۰ و رقابت شدید بین امریکا، بازار مشترک اروپا و ژاپن. امریکا اصرار داشت که محدودیت های غیر تعرفه ای و خصوصاً محدودیت های مقداری در ژاپن و همچنین مسائل مربوط به سیاست های کشاورزی جامعه اروپا حل و فصل گردد. با توجه به اهمیت و دامنه این مسائل، مذاکرات گات تنها مرجعی بود که می توانست به چنین مواردی بپردازد.
– تغییرات ساختاری در اقتصاد جهان در دهه ۱۹۸۰ و خصوصاً موضوع آزادی و آزادسازی خدمات مالی بین المللی و علاقه مندی امریکا به حمایت از صنایع با تکنولوژی پیشرفته که در توکیو به آن توجه شده بود از مهمترین مباحث مذاکرات دور اوروگوئه قرار گرفت.
در عین حال، شرکت های چند ملیتی در امریکا و دیگر کشورهای صنعتی، دولت های متبوع خود را در جهت تشکیل دور جدیدی از مذاکرات بازرگانی و حل و فصل موضوعات زیر تحت فشار قرار دادند:
– آزادسازی تجارت بین المللی در بخش خدمات به ویژه خدمات مالی، بانکی و بیمه. لازم به توضیح است که در مورد خدمات مالی به دلیل تغییرات قوانین بانکی در سال های ۱۹۷۰ در بین کشورهای صنعتی عملاً محدودیت هائی در نقل و انتقالات پولی و مالی به وجود آمده است. چند ملیتی ها همچنین خواهان از بین بردن مرزها در بخش مخابرات و خدمات ماهواره ای و اطلاع رسانی اند.
– ایجاد یک سیستم بین المللی برای وضع مقررات متحدالشکل استاندارد کالاها.
– از میان بردن محدودیت های موجود در سرمایه گذاری های خارجی و نقل و انتقالات سود و اصل سرمایه خصوصاً در کشورهای در حال توسعه.
– برقراری یک سیستم جهانی برای حمایت از حقوق مالکیت معنوی[۱۴] و حقوق مربوط به ناشران.[۱۵]
دور اوروگوئه که طولانی ترین دور مذاکرات گات از ابتدا تاکنون است، از ۱۹۸۶ آغاز و در دسامبر ۱۹۹۳ خاتمه یافت. اسناد آن در آوریل ۱۹۹۴ در مراکش توسط اعضاء امضا شد و نهایتاً از ابتدای ۱۹۹۵ طبق ضوابط تعیین شده به اجرا در خواهد آمد.[۱۶]
۲- همان منبع، ص۴۰٫
۳- منصور کوپایی، فاطمه، ۱۳۸۳، الحاق به سازمان تجارت جهانی، مجله ی اقتصادی، سال هشتم، شماره سی و دوم، ص۵۱٫
[۳]- The worid bank.
۱- برکشلی، فریدون، ۱۳۷۳، موافقتنامهی تعرفه و تجارت، سیاستهای اقتصادی، سال سوم، شماره اول، ص۱٫
۲- همان منبع، ص۲٫
۱- در ۱۹۵۰ معلوم شد که بانک جهانی قدرت مالی و اعتبار کافی برای بازسازی اروپا را ندارد، لذا از طریق طرح مارشال بیش از ۳۰ میلیارد دلار اعتبار بلاعوض توسط امریکا در اختیار اروپای غربی قرار گرفت. بانک جهانی در دهه ۱۹۶۰ عمدتاً وظیفه تأمین وام های درازمدت برای برنامه های اقتصادی کشورهای جهان سوم را عهده دار شد.
[۷]- I.T.O: International Trade Organization
[۸] – GATT: General Agreement on Tariff and Trade
۴- کلیه کشورهای عضو OECD، اکثریتی از کشورهای در حال توسعه و چند کشور بلوک شرق سابق از جمله محارستان، چک و اسلواکی، لهستان و رومانی از اعضای گات هستند. از بین کشورهای عضو اوپک اندونزی (در ۱۹۵۰)، نیجریه (در ۱۹۶۰)، کویت ( در ۱۹۶۳)، گابن (در ۱۹۶۳) و ونزوئلا ( در ۱۹۹۰) به گات پیوستند. کشورهای مذکور به استثنای ونزوئلا در زمانی به گات پیوستند که هنوز صادر کننده مهم نفت به شمار نمی آمدند. امارات متحده عربی و قطر اعضای دو ناکتو گات هستند. عربستان، عراق و لیبی به همراه جمهوری اسلامی ایران عضو گات نیستند. عربستان اخیراً برای عضویت اقدام رسمی کرده است.
۱- برکشلی، فریدون، ۱۳۷۴، سازمان اقتصاد بین المللی،جزوه درسی، دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبایی، سال دوم، ص۲۲٫
۲- Globalization of final
۱- کمپانیهای چند ملیتی و مؤسسات مالی بین المللی همواره بر اساس ارزیابی صندوق بین المللی پول از وضعیت کشورهای در حال توسعه نسبت به سرمایه گذاری و با ایجاد روابط اقتصادی با آن ها تصمیم گیری می کنند.
۲- برکشلی، فریدون.۱۳۷۳، پژوهشها و سیاستهای اقتصادی، فصلنامهی علوم و تکنولوژی، شماره سوم، ص۲۲
۱-Intellectual Property Rights
[۱۵]- همان منبع،ص۷۶٫
[۱۶]- همان منبع،ص۷۹٫
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-06-09] [ 01:36:00 ق.ظ ]
|