رفتارهای جرأتورزانه |
ماسترز، بریش، هولون، و ریم (۱۹۸۷، به نقل از بیان زاده و همکاران). جرأتورزی را به شرح زیر تقسیم نموده اند:
۱-رد جرأتورزانه: زمانی که با درخواستهای نامعقول دیگران مواجه میشویم، میتوانیم با روش رد جرأتمندانه به درخواست آنها پاسخ منفی بدهیم، باید بدانیم که گفتن نه و یا بله در مقابل درخواست دیگران زمانی که به اختیارخود انسان باشد، جرأتمندی است. هرگاه در مقابل درخواست غیرموجه و نابهجای دیگران به دلیل رودربایسی یا ترس یا هر دلیل غیرمنطقی دیگر نتوانیم با جرأت از کلمهی «نه »استفاده کنیم خود را مورد هجوم بسیاری از آسیبها و فشارها قرار خواهیم داد. مثال: اگر به مهمانی دعوت شدیم که اعضای شرکتکننده در آن را نمیشناسیم و نمیخواهیم در آن مهمانی باشیم، میتوانیم با جرأتمندی این مهمانی را قبول نکرده و بگوییم:« متأسفم، من در مهمانی که اعضای آن را نمیشناسم، شرکت نمیکنم»
۲-درخواست جرأتورزانه: از این روش در مواقعی نیازمند کمکگرفتن از دیگران هستیم، استفاده میکنیم. برای مثال: اگر برای حل یک مشکل بخواهیم از والدین یا دوستی کمک بگیریم، میگوییم: « من برای حل مشکلم نیاز به کمک و همفکری شما دارم، آیا میتوانید به من کمک کنید؟»
۳- بیان جرأتورزانه: راتوس(۱۹۷۵) به نقل از راگز(۱۹۹۱) چندین رفتار توأم با جرأتورزی را که افراد نیاز دارند در مورد آنها تعلیم ببینند شناسایی کرد:
۱-گفتار توأم با جرأتورزی که در آن فرد حق یا خواستهی خود را با صراحت بیان می کند و یا زمانی است که فرد با تعریف و تمجیدی که از دیگران می کند به او پسخوراند مثبت میدهد.
۲- بیان احساسات به فرد آموخته میشود تا احساسات خود را تشخیص بدهد و به صورت مناسب و ماهرانه آن را نشاندهد.
۳-احوالپرسی با دیگران، فرد می تواند آموزش ببیند و تشویق شود که یک شبکه دوستانه را به زندگی خود اضافهکند که باعث کاهش احساستنهایی و افزایش عزتنفس در آنها شود.
۴-بیان عدمتوافق، افراد فاقد جرأت و ابراز وجود، مردمانی هستند که به «بله-بگو» مشهور هستند. زمانی که موضوعی مخالف خواسته آنها باشد، به صورت ناشیانهای (منفعل یا فعال) خشمگین میشوند. آنها میتوانند تعلیم ببینند که بدون داشتن پرخاشگری به طریق صادقانهای، عدم توافق خود را ابراز کنند.
۵-به جای اینکه به سادگی حرفهای دیگران را باورکنند، باید گفتن «چرا» و برای به دستآوردن دلیل برای سوأل خود، تعلیم ببینند. آنها باید بیاموزند این کار را در یک حالت ماهرانهای انجامدهند.
۶-صحبتکردن در مورد خود، افرادی که عدمتوانایی در رفتار توأم با جرأتورزی دارند، اغلب عزتنفس پایینی دارند و تجارب آنها و این احساس که حوصلهی دیگران از صحبت با آنها سر میرود. آنها نیاز دارند که آموزش ببینند و در مورد خودشان و تجربههایشان با یک حالت جالبی صحبتکنند.
۷-پاداش دادن به دیگران هنگامی که از او تعریف می کنند، بارها هنگامی که شخصی از یک فرد فاقد جرأتورزی تعریف می کند، آن فرد تعریف را انکار می کند و آن را مسخره مینماید. چنین افرادی نیاز دارند که بیاموزند در مقابل تعریفهایی که از آنان میشود، یک جملهی ساده «متشکرم» را که به طور مناسبی ارائه میشود، بیان کنند. انکارکردن باعث بیاحترامی به فرد مقابل و ناراحتی وی میشود.
۸-امتناع از تأکید عقاید دیگران به منظور عادتکردن به بحث و جدل با آنها، به نظر میرسد که بسیاری از مردم دوست دارند با افرادی که فاقد جرأتورزی هستند، بحث و جدل کنند و آن را به عنوان یک بازی ساده تلقی می کنند. بنابراین، این افراد نیاز دارند که آموزش ببینند، در پایان مکالمههای خود اظهار نظری کنند، مثلاً « من مطمئنم در این مورد میتوانیم یک زمان دیگر بحث کنند، در حال حاضر من نمیتوانم افکارم را تغییردهم، فکر میکنم تو هم همینطور باشی».
۹-برقرارکردن تماسچشمی با دیگران و نگاهکردن به چشمان طرف مقابل، یکی از اساسیترین مهارتهای رفتارهای جرأتورزانه است.
۱۰-پاسخ ضدترس، افراد اغلب نیاز دارند که تشویق شوند و آموزش ببینند کارهایی را انجامدهند که ترس و اضطراب را در آنها بر میانگیزاند. بنابراین، آنها میتوانند بر ترس خود غلبهکرده و زندگی راحت و خوشایندی داشتهباشند که این شکلی از رویارویی با واقعیت است. ( به نقل از بهروزی، ۱۳۸۴)
[۱]-Masters
[۲]-Burish
[۳]-Hollon
[۴]-Rimm
[۵]-Assertive commanday
[۶]-Rathous
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-02-31] [ 05:19:00 ب.ظ ]
|