کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



آخرین مطالب

 



دستور جلسه:

  • احوال پرسی و خلاصه مطالب جلسه قبل
  • بررسی ابعاد سلامت جسمی(خواب، تغذیه، ورزش، توجه به کارکرد بدن و کنترل وزن)
  • اطلاع رسانی به سالمندان در خصوص تغذیه سالم دوران سالمندی
  • ارائه توصیه های غذایی مناسب متناسب با طرح بهداشت سالمندی وزارت بهداشت.
  • طرح تکلیف
  • دریافت بازخورد

به نظر شما، سلامت جسمانی چیست و چه عواملی در آن نقش دارند؟ پس از اینکه پاسخ هایی از طرف اعضا جلسه به سؤال داده شد موضوع جلسه به صورت زیر بیان گردید.

همانطور که در جلسه قبل گفته شد، سبک زندگی سالم، ابعاد مختلفی دارد که یکی از آنها سلامت جسمانی است. سلامت جسمانی یعنی عادات، رفتارها و فنون مختلف که در ایجاد سلامتی نقش دارند. مثلاً اگر شما این عادات را داشته باشید که هر روز ورزش کنید و یا از غذاهای مختلف، میوه و سبزیجات تازه استفاده کنید و یا در شبانه روز به میزان ۷ تا ۸ ساعت خواب و استراحت داشته باشید و یا وضعیت بدن خود را از نظر افزایش یا کاهش وزن بصورت مرتب بررسی کنید، اینها عادت و رفتارهایی هستند که به سلامت جسمانی شما کمک می کنند. سپس جلسه با این سؤال ادامه یافت. با توجه با توضیحاتی که داده شد فکر می کنید که چه عواملی در سلامت جسمانی نقش دارد؟ پس از ارائه پاسخ ها، این توضیحات داده شد، همانطور که شما بیان کردید چهار عامل مهم در سلامتی جسمانی نقش عمده دارند: تغذیه، ورزش، خواب و استراحت و توجه به بدن.

اگر شما خواسته باشید زندگی سالم و با طراوتی داشته باشید باید به این عوامل توجه کرد و آنها را جزء رفتارها و عادات خود نمایند.

تغذیه مناسب عامل مهم پیشگیری از بیماریها است و در ایجاد و حفظ سلامتی نقش دارد. با توجه به اینکه در دوران سالمندی نیازهای بدن متفاوت می شود و نیاز به ویتامین ها و مواد مغزی بالاتر می رود و افرادی که غذای سالم مصرف کنند نیازی به مکمل های غذایی مثل ویتامین ها و مواد معدنی دیگر ندارند. برای نمونه یک هویج ویتامین A لازم را برای ۴ روز فراهم می کند.

غذاهای خانگی بهتر از غذاهای آماده می باشند. زیرا غذاهای آماده مواد افزودنی دارند. نوع غذاهایی که افراد مصرف می کنند مهم است. وقتی مصرف سبزی، میوه و غلات کاهش می یابد، مصرف گوشت و غذاهای شیرین افزایش می یابد. نحوه آماده کردن غذا نیز مهم است. سرخ کردن غذا باعث افزایش چربی و کالری غذا می شود و در عوض آب پز و بخار پز و کباب کردن غذا چربی غذا را کاهش می دهد.

توصیه های غذایی:

الف) تمام اشکال چربی در روغن، کره مارگارین، چربی گوشت و مرغ را در رژیم غذایی کاهش دهید. رژیم غذایی پر چرب یکی از علل عمده سرطان روده بزرگ، راست روده، پرستات و سرطان سینه و همچنین عامل بیماریهای قلبی و سکته های قلبی و سکته های مغزی شناخته شده برای کاهش چربی مورد استفاده می توان نکات زیر را رعایت نمود:

  • روغن را اندازه بگیرید تا بدانید چه مقدار مصرف می کنید.
  • بجای سرخ کردن از کباب کردن یا آب پز کردن استفاده کنید.
  • مصرف هر نوع کیک و آجیل را کاهش دهید.
  • قبل از پخت و پز چربی گوشت را گرفته و پوست مرغ را بگیرید.
  • از مصرف فرآورده های گوشتی آماده خود داری کنید.
  • ماهی را جانشین گوشت قرمز کنید.
  • از شیر کم چرب یا فاقد چربی استفاده کنید.

 

ب) مصرف شکر را محدود کنید چون قند خون را به سرعت بالا می برد .

۱- از انواع نوشابه گازدار استفاده نکنید به جای آن دوغ یا آب استفاده کنید.

۲-بجای دسرهای شیرین از میوه استفاده کنید .

۳- غذاهای نشاسته دار استفاده کنید، نشاسته به تولید سروتونین کمک می کند و باعث بهبود خلق و کاهش درد می شود.

۴-از فیبرهای فراوان استفاده کنید . مصرف سه وعده میوه و سبزیجات در روز مفید است.

د)روزانه ۸ لیوان آب بنوشید، آب به فیبر غذا کمک می کند و مانع نفخ شکم می شود.

ر)مصرف نمک را کاهش دهید و نمک را از سر سفره حذف کنید.

ز) مصرف کافئین را محدود کنید.

و در پایان توصیه های کلی به شرح زیر ارائه شد :

  • در روز حداقل سه وعده غذا بخورید: صبحانه نهار شام
  • از انواع غذاها، میوه و سبزیجات تازه استفاده کنید.
  • مایعاتی مثل آب، مواد لبنی مانند شیر و مشتقات آن فراوان مصرف کنید.
  • صبحانه را قبل از ساعت ۸ و ناهار را قبل از ساعت ۲ و شام را قبل از ساعت ۹ بخورید.
  • در غذا خوردن تعجیل نکنید و با ارامش و تأمل غذا را خوب بجوید، تا حتی الامکان از نوشیدن آب در بین غذا پرهیز کنید.

تکلیف:  تا جلسه آینده به الگوی تغذیه ی خود توجه کنند و ببینند در هر وعده چه موادی مصرف می کنند. توصیه های غذایی را به کار ببندند و به تأثیرات آن توجه کنند. در پایان نیز بازخورد کسب شود.

 

جلسه چهارم: بیان اهمیت ورزش و فواید آن

دستور جلسه:

۱ - احوال پرسی- مرور جلسه قبل

۲- انجام یک حرکت ورزشی سبک، تنفس شکمی آرام و عمیق

۳- بررسی تأثیر ورزش بر جسم و روان

۴- بررسی سطح فعالیت های ورزشی کنونی افراد

۵- توصیه های ورزشی به اعضا مطابق با استاندارد های تعیین شده توسط وزارت بهداشت.

۶- تعیین گروه ورزش جهت انجام ورزش صبحگاهی یا پیاده روی روزانه و انجام پیاده روی جمعی به درخواست خود اعضا

بعد از احوال پرسی و مرور خلاصه ی جلسه قبل و تکالیف اعضاء به بررسی یک دیگر از مولفه های سلامت جسمانی، ورزش پرداخته شود. در اینجا ابتدا قبل از شروع صحبت ها یک تنفس عمیق شکمی جهت تأمین حالت انرژی و آرامش انجام می شود.

در این جلسه می خواهیم به بررسی ورزش و ابعاد خواب از دیگر ابعاد سبک زندگی بپردازیم. ورزش در معنای وسیع اش می تواند شامل صدها نوع فعالیت مختلف باشد. چندین نوع ورزش وجود دارد.

  • ورزش موازی: در این نوع ورزش ماهیچه ها بدون حرکت بر روی هم فشرده می شود. این ورزش برای نیرو بخشیدن به عضلات مناسب است.
  • ورزش کششی: در این نوع ورزش ماهیچه ها و مفاصل هر دو منقبض می شوند(مثل وزنه برداری). این ورزش برای بدن سازی مناسب است.
  • ورزش حرکتی: این نوع ورزش به وسایل مخصوص نیاز دارد تا قدرت و تحمل ماهیچه ها را بالا بیرد.
  • ورزش غیر هوازی: این ورزش نیاز به افزایش مصرف اکسیژن ندارد. ورزش غیر هوازی شامل دویدن در فاصله کم، بازی کردن با توپ و پیاده روی آرام است.
  • ورزش هوازی: این ورزش به افزایش مصرف اکسیژن در یک مدت طولانی نیاز دارد. گرچه فعالیت های فیزیکی مانند قدم زدن، اسکی، شنا، دوچرخه سواری به صورت هوازی انجام می شود. شدت و مدت آنها خیلی مهم است. در این ورزش فعالیت قلب باید برای مدت ۱۲ دقیقه ترجیحاً ۱۵ تا ۳۰ ئقیقه برای فواید هوازی این کار بالا می رود.

حال این سوال پیش می آید که ورزش چه تأثیری بر جسم و روان ما دارد؟

پاسخ اعضا را بشنوید و سپس ادامه دهید:

ورزش به ما کمک می کند تا از نظر جسمی تندرست شویم و تندرست باقی بمانیم ورزش به بالا بردن و ارتقای سلامتی حرکتی ما کمک می کند. ورزش کمک می کند تا وزن خود را کنترل کنیم و با افزایش بافت ماهیچه و کاهش چربی ساختار بدن خود را بهبود بخشیم. ورزش از بیماریهای قلبی عروقی و بعضی از اشکال سرطان پیشگیری می کند. تحقیقات نشان می دهند که ورزش منظم استرس و اضطراب را کاهش می دهد و باعث بهبود نگرش و عملکرد می شود و خودپنداره افراد را تقویت میکند. ورزش باعث افزایش اندورفین خون می شود که افزایش آندورفین باعث کاهش استرس و حساسیت به درد می شود. افرادی که ورزش می کنند کمتر افسرده می شوند. حتی راه رفتن سریع نیز می تواند باعث شود که ما احساس بهتری داشته باشیم. یک برنامه طلوب ورزش برای سلامت باید شامل گرم کردن(۵ دقیقه) ورزش هوازی(دقیقه ۲۰) و مرحله سرد کردن(۵دقیقه ) باشد.

سپس انواع مراحل گرم کردن، هوازی و سرد کردن به اعضا آموزش داده شود.

تمرینات گرم کردن: مرحله اول آهسته راه رفتن

مرحله دوم: تند راه رفتن

مرحله سوم: آهسته دویدن

مرحله چهارم:حرکات کششی

و به همین ترتیب سایر مراحل نیز  ذکر شود.

توصیه های عملی:

۱-حداقل روزی ۳۰ دقیقه پیاده روی آرام داشته باشید.

۲- ورزش هوازی شدید به مدت ۳۰ دقیقه ۵الی ۶ روز در هفته به سلامتی کمک می کند.

۴-اگر صبح ها وقتی برای ورزش نداریددر ساعت ۶ بعد از ظهر ورزش کنید.

۵-قبل از ورزش بدن خود را گرم کنید.

۶-هر روز به میزان نیم ساعت ورزش کنید.

۷- با یکی از دوستان و یا بصورت گروهی ورزش کنید.

  • سعی کنید در فضای سبز یا پارک ورزش کنید.

در پایان به تعیین گروه ورزش جهت انجام ورزش صبحگاهی یا پیاده روی روزانه و انجام پیاده روی جمعی به درخواست خود اعضا اقدام شد.

جلسه پنجم: بحث در زمینه خواب و آشنایی با ویژگی های خواب سالم

دستور جلسه:

۱ - احوال پرسی با اعضا و مرور مباحث جلسه قبل

۲- ارزیابی وضعیت تغذیه ، ورزش و فعالیت اعضا

۳- طرح مباحثی از مسئله ی خواب

۴- بررسی وضعیت (کمیت و کیفیت) خواب افراد

۵- لیست کردن مشکلاتی که اعضا در خصوص خوابشان دارند

۶- توصیه هایی در خصوص خواب خوب و ثمر بخش

۷- بررسی راه حل های موجود جهت رفع مشکل بی خوابی افراد

۸-ارائه تکلیف گرفتن بازخورد از اعضا در خصوص جلسات

تا اینجا در مورد تغذیه و ورزش صحبت کردیم . ازاعضا  خواسته می شود نتایج بررسی  خود را در مورد وضعیت تغذیه و ورزش در زندگی خود را برای اعضا بیان کنید.

حال می خواهیم در مورد یکی دیگر از ابعاد جسمانی سبک زندگی سالم یعنی خواب صحبت کنیم. سؤال این است که چرا ما می خوابیم؟

پس از شنیدن نظرات اعضا ادامه دهید:

بیشتر کارشناسان معتقدند که خواب زمانی برای کسب انرژی مجدد برای جسم و روان است.

افراد معمولی ۱ سوم از عمرشان را در خواب می گذرانند. یک فرد معمولی باید ۸ ساعت در شبانه ورز  بخوابد. افرادی که عمیق می روند کمتر دچار مشکلات خواب می شوند. بی خوابی در شب موجب علائمی مثل خواب آلودگی، اضطراب، کاهش تمرکز، کاهش حافطه و تحریک پذیری در روز می شود و خواب خوب به افراد کمک می کند تا کسب انرژی کنند و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند و با استرس بهتر کنار آیند.

از اعضا در خصوص وضعیت خوابشان اطلاعاتی در دست است که از جلسه ی دوم و ارزیابی با بهره گرفتن از پرسشنامه سبک زندگی سالم به دست آمده است. مشکلاتی را که اعضا در خصوص خواب خود بیان کرده اند را به صورت تیتر وار ارائه می شود سپس به بررسی نقش خواب در سلامت و بهداشت جسم و روان پرداخته می شود.

یکی دیگر از عوامل مهم مؤثر در سلامت جسمانی، خواب و استراحت است. هر موجود زنده ای نیازمند خواب و استراحت می باشد. خواب و استراحت برای سلامتی ضروری است. میزان ۷ الی ۸ ساعت خواب در شبانه روز برای بدن لازم است. در اینجا به عنواع مشکلاتی که در زمینه ی خواب ممنکن است ایجاد شود پرداخته می شود.

بدخوابی های

  • بی خوابی اولیه: ویژگی اصلی بیخوابی اولیه شکایت از دشواری در به خواب رفتن یا تداوم خواب یا شکایات از خواب غیر ترمیمی است. افراد دچار بی خوابی اولیه اغلب آمیزه ای از اشکال در به خواب رفتن و بیداری متناوب را طی خواب شرح می دهند.

۲-پرخوابی: هنگامی مطرح می‌شود که هیچ علت دیگری برای خوابیدن بیش از اندازه به مدت حداقل یک ماه یافت نشود.

۳-حمله ی خواب: حمله خواب با حمله حمله مقاومت ناپذیر مکرر خواب نیروبخش، خشک زدگی و بروز ناگهانی و عود کننده عناصر خواب مشخص می شود.

۴- اختلا ل خواب مرتبط با تنفس: ویژگی اصلی اختلال خواب مرتبط با تنفس، گسیختگی خواب است که به خواب آلودگی زیاد یا گاهی به بیخوابی منجر می شود.

افرادی که بی خوابی دارند باید از مصرف کافئین و نوشیدنی قبل از خواب پرهیز کنند، سیگار نکشند، خواب بعد ازظهر نداشته باشند، از تکنیک های آرام سازی مثل مراقبه و یوگا قبل از خواب استفاده کنند. اگر خوابشان نمی برد در رختخواب نمانند و به کار دیگری مثل مطالعه مشغول شوند تا اینکه احساس خواب آلودگی کنند.

نکاتی برای خواب خوب:

  1. قبل از خواب بدن خود را آرام سازید، مطالعه کنید یا حمام کنید. ورزش نکنید و از فعالیت های ذهنی شدید پرهیز کنید.
  2. اتاق خواب را در جای تاریک و آرام قرار دهید. با بهره گرفتن از پرده ضخیم می توانید مانع نفوذ نور و صدا به داخل اتاق شوید.
  3. از خواب روزانه پرهیز کنید که با خواب شب منافات دارد. در صورت الزام آن را به ۴۰ دقیقه یا کمتر محدود کنید.
  4. سر ساعت مشخص به رختخواب بروید و از خواب بیدار شوید.
  5. به طور منظم ورزش کنید.
  6. به میزان ۷ الی ۸ ساعت بخوابید.

ارائه تکلیف به افراد(پیاده روی و ورزش،تنظیم ساعت خواب،کم کردن خواب روزانه،بیشتر کردن فعالیت های روزمره).

و سپس با خواندن یک بیت شعر توسط یکی از اعضا جلسه خاتمه می آید. و در پایان در خصوص جلسه مطابق معمول بازخورد در مورد این جلسه نیز دریافت گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-02-31] [ 05:07:00 ب.ظ ]




دستور جلسه:

۱-             احوال پرسی و خلاصه مطالب جلسه قبل

۲-             بررسی ابعاد سلامت جسمی(خواب، تغذیه، ورزش، توجه به کارکرد بدن و کنترل وزن)

۳-             اطلاع رسانی به سالمندان در خصوص تغذیه سالم دوران سالمندی

۴-             ارائه توصیه های غذایی مناسب متناسب با طرح بهداشت سالمندی وزارت بهداشت.

۵-             طرح تکلیف

۶-             دریافت بازخورد

به نظر شما، سلامت جسمانی چیست و چه عواملی در آن نقش دارند؟ پس از اینکه پاسخ هایی از طرف اعضا جلسه به سؤال داده شد موضوع جلسه به صورت زیر بیان گردید.

همانطور که در جلسه قبل گفته شد، سبک زندگی سالم، ابعاد مختلفی دارد که یکی از آنها سلامت جسمانی است. سلامت جسمانی یعنی عادات، رفتارها و فنون مختلف که در ایجاد سلامتی نقش دارند. مثلاً اگر شما این عادات را داشته باشید که هر روز ورزش کنید و یا از غذاهای مختلف، میوه و سبزیجات تازه استفاده کنید و یا در شبانه روز به میزان ۷ تا ۸ ساعت خواب و استراحت داشته باشید و یا وضعیت بدن خود را از نظر افزایش یا کاهش وزن بصورت مرتب بررسی کنید، اینها عادت و رفتارهایی هستند که به سلامت جسمانی شما کمک می کنند. سپس جلسه با این سؤال ادامه یافت. با توجه با توضیحاتی که داده شد فکر می کنید که چه عواملی در سلامت جسمانی نقش دارد؟ پس از ارائه پاسخ ها، این توضیحات داده شد، همانطور که شما بیان کردید چهار عامل مهم در سلامتی جسمانی نقش عمده دارند: تغذیه، ورزش، خواب و استراحت و توجه به بدن.

اگر شما خواسته باشید زندگی سالم و با طراوتی داشته باشید باید به این عوامل توجه کرد و آنها را جزء رفتارها و عادات خود نمایند.

تغذیه مناسب عامل مهم پیشگیری از بیماریها است و در ایجاد و حفظ سلامتی نقش دارد. با توجه به اینکه در دوران سالمندی نیازهای بدن متفاوت می شود و نیاز به ویتامین ها و مواد مغزی بالاتر می رود و افرادی که غذای سالم مصرف کنند نیازی به مکمل های غذایی مثل ویتامین ها و مواد معدنی دیگر ندارند. برای نمونه یک هویج ویتامین A لازم را برای ۴ روز فراهم می کند.

دانلود مقاله و پایان نامه

غذاهای خانگی بهتر از غذاهای آماده می باشند. زیرا غذاهای آماده مواد افزودنی دارند. نوع غذاهایی که افراد مصرف می کنند مهم است. وقتی مصرف سبزی، میوه و غلات کاهش می یابد، مصرف گوشت و غذاهای شیرین افزایش می یابد. نحوه آماده کردن غذا نیز مهم است. سرخ کردن غذا باعث افزایش چربی و کالری غذا می شود و در عوض آب پز و بخار پز و کباب کردن غذا چربی غذا را کاهش می دهد.

توصیه های غذایی:

الف) تمام اشکال چربی در روغن، کره مارگارین، چربی گوشت و مرغ را در رژیم غذایی کاهش دهید. رژیم غذایی پر چرب یکی از علل عمده سرطان روده بزرگ، راست روده، پرستات و سرطان سینه و همچنین عامل بیماریهای قلبی و سکته های قلبی و سکته های مغزی شناخته شده برای کاهش چربی مورد استفاده می توان نکات زیر را رعایت نمود:

۱-             روغن را اندازه بگیرید تا بدانید چه مقدار مصرف می کنید.

۲-             بجای سرخ کردن از کباب کردن یا آب پز کردن استفاده کنید.

۳-             مصرف هر نوع کیک و آجیل را کاهش دهید.

۴-             قبل از پخت و پز چربی گوشت را گرفته و پوست مرغ را بگیرید.

۵-             از مصرف فرآورده های گوشتی آماده خود داری کنید.

۶-             ماهی را جانشین گوشت قرمز کنید.

۷-             از شیر کم چرب یا فاقد چربی استفاده کنید.

 

ب) مصرف شکر را محدود کنید چون قند خون را به سرعت بالا می برد .

۱- از انواع نوشابه گازدار استفاده نکنید به جای آن دوغ یا آب استفاده کنید.

۲-بجای دسرهای شیرین از میوه استفاده کنید .

۳- غذاهای نشاسته دار استفاده کنید، نشاسته به تولید سروتونین کمک می کند و باعث بهبود خلق و کاهش درد می شود.

۴-از فیبرهای فراوان استفاده کنید . مصرف سه وعده میوه و سبزیجات در روز مفید است.

د)روزانه ۸ لیوان آب بنوشید، آب به فیبر غذا کمک می کند و مانع نفخ شکم می شود.

ر)مصرف نمک را کاهش دهید و نمک را از سر سفره حذف کنید.

ز) مصرف کافئین را محدود کنید.

و در پایان توصیه های کلی به شرح زیر ارائه شد :

۱-             در روز حداقل سه وعده غذا بخورید: صبحانه نهار شام

۲-             از انواع غذاها، میوه و سبزیجات تازه استفاده کنید.

۳-             مایعاتی مثل آب، مواد لبنی مانند شیر و مشتقات آن فراوان مصرف کنید.

۴-             صبحانه را قبل از ساعت ۸ و ناهار را قبل از ساعت ۲ و شام را قبل از ساعت ۹ بخورید.

۵-             در غذا خوردن تعجیل نکنید و با ارامش و تأمل غذا را خوب بجوید، تا حتی الامکان از نوشیدن آب در بین غذا پرهیز کنید.

تکلیف:  تا جلسه آینده به الگوی تغذیه ی خود توجه کنند و ببینند در هر وعده چه موادی مصرف می کنند. توصیه های غذایی را به کار ببندند و به تأثیرات آن توجه کنند. در پایان نیز بازخورد کسب شود.

 

جلسه چهارم: بیان اهمیت ورزش و فواید آن

دستور جلسه:

۱ - احوال پرسی- مرور جلسه قبل

۲- انجام یک حرکت ورزشی سبک، تنفس شکمی آرام و عمیق

۳- بررسی تأثیر ورزش بر جسم و روان

۴- بررسی سطح فعالیت های ورزشی کنونی افراد

۵- توصیه های ورزشی به اعضا مطابق با استاندارد های تعیین شده توسط وزارت بهداشت.

۶- تعیین گروه ورزش جهت انجام ورزش صبحگاهی یا پیاده روی روزانه و انجام پیاده روی جمعی به درخواست خود اعضا

بعد از احوال پرسی و مرور خلاصه ی جلسه قبل و تکالیف اعضاء به بررسی یک دیگر از مولفه های سلامت جسمانی، ورزش پرداخته شود. در اینجا ابتدا قبل از شروع صحبت ها یک تنفس عمیق شکمی جهت تأمین حالت انرژی و آرامش انجام می شود.

در این جلسه می خواهیم به بررسی ورزش و ابعاد خواب از دیگر ابعاد سبک زندگی بپردازیم. ورزش در معنای وسیع اش می تواند شامل صدها نوع فعالیت مختلف باشد. چندین نوع ورزش وجود دارد.

۱-             ورزش موازی: در این نوع ورزش ماهیچه ها بدون حرکت بر روی هم فشرده می شود. این ورزش برای نیرو بخشیدن به عضلات مناسب است.

۲-             ورزش کششی: در این نوع ورزش ماهیچه ها و مفاصل هر دو منقبض می شوند(مثل وزنه برداری). این ورزش برای بدن سازی مناسب است.

۳-             ورزش حرکتی: این نوع ورزش به وسایل مخصوص نیاز دارد تا قدرت و تحمل ماهیچه ها را بالا بیرد.

۴-             ورزش غیر هوازی: این ورزش نیاز به افزایش مصرف اکسیژن ندارد. ورزش غیر هوازی شامل دویدن در فاصله کم، بازی کردن با توپ و پیاده روی آرام است.

۵-             ورزش هوازی: این ورزش به افزایش مصرف اکسیژن در یک مدت طولانی نیاز دارد. گرچه فعالیت های فیزیکی مانند قدم زدن، اسکی، شنا، دوچرخه سواری به صورت هوازی انجام می شود. شدت و مدت آنها خیلی مهم است. در این ورزش فعالیت قلب باید برای مدت ۱۲ دقیقه ترجیحاً ۱۵ تا ۳۰ ئقیقه برای فواید هوازی این کار بالا می رود.

حال این سوال پیش می آید که ورزش چه تأثیری بر جسم و روان ما دارد؟

پاسخ اعضا را بشنوید و سپس ادامه دهید:

ورزش به ما کمک می کند تا از نظر جسمی تندرست شویم و تندرست باقی بمانیم ورزش به بالا بردن و ارتقای سلامتی حرکتی ما کمک می کند. ورزش کمک می کند تا وزن خود را کنترل کنیم و با افزایش بافت ماهیچه و کاهش چربی ساختار بدن خود را بهبود بخشیم. ورزش از بیماریهای قلبی عروقی و بعضی از اشکال سرطان پیشگیری می کند. تحقیقات نشان می دهند که ورزش منظم استرس و اضطراب را کاهش می دهد و باعث بهبود نگرش و عملکرد می شود و خودپنداره افراد را تقویت میکند. ورزش باعث افزایش اندورفین خون می شود که افزایش آندورفین باعث کاهش استرس و حساسیت به درد می شود. افرادی که ورزش می کنند کمتر افسرده می شوند. حتی راه رفتن سریع نیز می تواند باعث شود که ما احساس بهتری داشته باشیم. یک برنامه طلوب ورزش برای سلامت باید شامل گرم کردن(۵ دقیقه) ورزش هوازی(دقیقه ۲۰) و مرحله سرد کردن(۵دقیقه ) باشد.

سپس انواع مراحل گرم کردن، هوازی و سرد کردن به اعضا آموزش داده شود.

تمرینات گرم کردن: مرحله اول آهسته راه رفتن

مرحله دوم: تند راه رفتن

مرحله سوم: آهسته دویدن

مرحله چهارم:حرکات کششی

و به همین ترتیب سایر مراحل نیز  ذکر شود.

توصیه های عملی:

۱-حداقل روزی ۳۰ دقیقه پیاده روی آرام داشته باشید.

۲- ورزش هوازی شدید به مدت ۳۰ دقیقه ۵الی ۶ روز در هفته به سلامتی کمک می کند.

۴-اگر صبح ها وقتی برای ورزش نداریددر ساعت ۶ بعد از ظهر ورزش کنید.

۵-قبل از ورزش بدن خود را گرم کنید.

۶-هر روز به میزان نیم ساعت ورزش کنید.

۷- با یکی از دوستان و یا بصورت گروهی ورزش کنید.

۸-             سعی کنید در فضای سبز یا پارک ورزش کنید.

در پایان به تعیین گروه ورزش جهت انجام ورزش صبحگاهی یا پیاده روی روزانه و انجام پیاده روی جمعی به درخواست خود اعضا اقدام شد.

جلسه پنجم: بحث در زمینه خواب و آشنایی با ویژگی های خواب سالم

دستور جلسه:

۱ - احوال پرسی با اعضا و مرور مباحث جلسه قبل

۲- ارزیابی وضعیت تغذیه ، ورزش و فعالیت اعضا

۳- طرح مباحثی از مسئله ی خواب

۴- بررسی وضعیت (کمیت و کیفیت) خواب افراد

۵- لیست کردن مشکلاتی که اعضا در خصوص خوابشان دارند

۶- توصیه هایی در خصوص خواب خوب و ثمر بخش

۷- بررسی راه حل های موجود جهت رفع مشکل بی خوابی افراد

۸-ارائه تکلیف گرفتن بازخورد از اعضا در خصوص جلسات

تا اینجا در مورد تغذیه و ورزش صحبت کردیم . ازاعضا  خواسته می شود نتایج بررسی  خود را در مورد وضعیت تغذیه و ورزش در زندگی خود را برای اعضا بیان کنید.

حال می خواهیم در مورد یکی دیگر از ابعاد جسمانی سبک زندگی سالم یعنی خواب صحبت کنیم. سؤال این است که چرا ما می خوابیم؟

پس از شنیدن نظرات اعضا ادامه دهید:

بیشتر کارشناسان معتقدند که خواب زمانی برای کسب انرژی مجدد برای جسم و روان است.

افراد معمولی ۱ سوم از عمرشان را در خواب می گذرانند. یک فرد معمولی باید ۸ ساعت در شبانه ورز  بخوابد. افرادی که عمیق می روند کمتر دچار مشکلات خواب می شوند. بی خوابی در شب موجب علائمی مثل خواب آلودگی، اضطراب، کاهش تمرکز، کاهش حافطه و تحریک پذیری در روز می شود و خواب خوب به افراد کمک می کند تا کسب انرژی کنند و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند و با استرس بهتر کنار آیند.

از اعضا در خصوص وضعیت خوابشان اطلاعاتی در دست است که از جلسه ی دوم و ارزیابی با بهره گرفتن از پرسشنامه سبک زندگی سالم به دست آمده است. مشکلاتی را که اعضا در خصوص خواب خود بیان کرده اند را به صورت تیتر وار ارائه می شود سپس به بررسی نقش خواب در سلامت و بهداشت جسم و روان پرداخته می شود.

یکی دیگر از عوامل مهم مؤثر در سلامت جسمانی، خواب و استراحت است. هر موجود زنده ای نیازمند خواب و استراحت می باشد. خواب و استراحت برای سلامتی ضروری است. میزان ۷ الی ۸ ساعت خواب در شبانه روز برای بدن لازم است. در اینجا به عنواع مشکلاتی که در زمینه ی خواب ممنکن است ایجاد شود پرداخته می شود.

بدخوابی های

۱-             بی خوابی اولیه: ویژگی اصلی بیخوابی اولیه شکایت از دشواری در به خواب رفتن یا تداوم خواب یا شکایات از خواب غیر ترمیمی است. افراد دچار بی خوابی اولیه اغلب آمیزه ای از اشکال در به خواب رفتن و بیداری متناوب را طی خواب شرح می دهند.

۲-پرخوابی: هنگامی مطرح می‌شود که هیچ علت دیگری برای خوابیدن بیش از اندازه به مدت حداقل یک ماه یافت نشود.

۳-حمله ی خواب: حمله خواب با حمله حمله مقاومت ناپذیر مکرر خواب نیروبخش، خشک زدگی و بروز ناگهانی و عود کننده عناصر خواب مشخص می شود.

۴- اختلا ل خواب مرتبط با تنفس: ویژگی اصلی اختلال خواب مرتبط با تنفس، گسیختگی خواب است که به خواب آلودگی زیاد یا گاهی به بیخوابی منجر می شود.

افرادی که بی خوابی دارند باید از مصرف کافئین و نوشیدنی قبل از خواب پرهیز کنند، سیگار نکشند، خواب بعد ازظهر نداشته باشند، از تکنیک های آرام سازی مثل مراقبه و یوگا قبل از خواب استفاده کنند. اگر خوابشان نمی برد در رختخواب نمانند و به کار دیگری مثل مطالعه مشغول شوند تا اینکه احساس خواب آلودگی کنند.

نکاتی برای خواب خوب:

۱٫             قبل از خواب بدن خود را آرام سازید، مطالعه کنید یا حمام کنید. ورزش نکنید و از فعالیت های ذهنی شدید پرهیز کنید.

۲٫             اتاق خواب را در جای تاریک و آرام قرار دهید. با بهره گرفتن از پرده ضخیم می توانید مانع نفوذ نور و صدا به داخل اتاق شوید.

۳٫             از خواب روزانه پرهیز کنید که با خواب شب منافات دارد. در صورت الزام آن را به ۴۰ دقیقه یا کمتر محدود کنید.

۴٫             سر ساعت مشخص به رختخواب بروید و از خواب بیدار شوید.

۵٫             به طور منظم ورزش کنید.

۶٫             به میزان ۷ الی ۸ ساعت بخوابید.

ارائه تکلیف به افراد(پیاده روی و ورزش،تنظیم ساعت خواب،کم کردن خواب روزانه،بیشتر کردن فعالیت های روزمره).

و سپس با خواندن یک بیت شعر توسط یکی از اعضا جلسه خاتمه می آید. و در پایان در خصوص جلسه مطابق معمول بازخورد در مورد این جلسه نیز دریافت گردد.

 

جلسه ششم: آشنایی با دومین مولفه سبک زندگی سالم(سلامت اجتماعی)

دستور جلسه:

۱- احوال پرسی و مرور خلاصه جلسات قبل، بررسی تکالیف

۲- صحبت در خصوص اهمیت روابط اجتماعی بر سلامت جسم و روان

۳- سوال از اعضا در خصوص روابط کنونی شان

۴- بررسی مشکلات  اعضا در روابطشان

۵- بررسی عوامل مهم در داشتن یک رابطه ی خوب

۶- تشکیل گروه های مختلف در بین اعضا با اهداف مشخص مثل بازدید از سراهای سالمندان و برنامه ریزی جهت انجام کارهای گروهی و جمعی

۷- اختتام جلسه با گفتن خاطره یا داستان توسط اعضا

۹-             ارائه تکلیف و بازخورد

با سلام و تعارف جلسه را شروع کنید. ابتدا تکالیف جلسه قبل را مرور کنید و بعد از اعضا بخواهید خلاصه ی جلسات قبل را بگویند، آنگاه شروع به صحبت در خصوص جلسه  امروز کنید به این صورت:

یکی دیگر از ابعاد سبک زندگی سالم داشتن ارتباطات اجتماعی سالم است ما انسان ها اجتماعی هستیم وتعاملاتمان با یکدیگر در ارتباطات اجتماعی شکل می گیرد. ارتباطات اجتماعی شامل ایجاد  افزایش دوستی های نزدیک، تمرین همدلی و گوش دادن مؤثر، مراقبت از دیگران و اجازه دادن به دیگران برای رفاقت و دوستی باشماست. ارتباط مؤثر موجب شکوفایی افراد و بهبود کیفیت روابط می شود. مشارکت اجتماعی زندگی سازگار با سایر انسان ها و ایجاد روابط مثبت و سالم با یکدیگر از جنبه های سلامت اجتماعی هستند. برای اینکه از نظر اجتماعی سالم باشید لازمه اش این است مهارتهای ارتباطی خوبی داشته باشیم. با دیگران صمیمی باشیم و یک شبکه ارتباطی حمایتی با دیگران یعنی با دوستان، خانواده و جامعه برقرار کنیم. انسان هایی که روابط اجتماعی قوی دارند به راحتی می توانند استرس و فشار های روانی زندگی روزانه ی خود را تحت کنترل خود در آورند و آن ها همچنین می توانند زندگی شادی داشته باشند. سالم زندگی می کنند  و عمر طولانی داشته باشند.

ایجاد و بقای روابط اجتماعی مستلزم افزایش مهارت های ارتباطی است. مهارتهای ارتباطی مستلزم آگاهی به اصول ارتباطی می باشد.  سوال این است که به نظر شما این اصول ارتباطی شامل چه مواردی می باشند؟

پس از شنیدن سخنان اعضاء مشاور به ۵ اصل ارتباطی به صورت تیتر وار اشاره می کند:

۱-             همه ی کارهای ما نوعی ارتباط است.

۲-             چگونگی ارسال یک پیام، چگونگی دریافت آن را معین می کند.

۳-             آنچه اهمیت دارد، دریافت پیام است نه ارسال آن.

۴-             چگونگی آغاز پیام، اغلب حاصل ارتباط را تعیین می کند.

۵-             ارتباط یک خیابان دو طرفه است.

سپس وضعیت روابط اجتماعی اعضاء با توجه به ارزیابی که از پرسشنامه سبک زندگی  به دست آمده  و از خود اعضا خواسته می شود که در خصوص مشکلاتی  که در روابط خود دارند صحبت کنند. سپس به بررسی عوامل مهم در داشتن یک رابطه ی خوب و بد پرداخته می شود.

ویژگی های ارتباط خوب و بد:

۱-             حقیقت: ادعا می کنید حق با شماست و از طرف دیگر اشتباه می کند.

۲-             سرزنش:  تقصیر را به گردن طرف مقابل می اندازد.

۳-             تحقیر: طرف مقابل را به صرف اینکه مطابق شما کار نمی کند سرزنش می کنید.

۴-             توقع: بی آنکه خواسته ی خویش را مطرح کنید خود را شایسته ی برخورد بهتر می دانید.

۵-             درماندگی: تسلیم می شوید و روزنه ی امیدی نمی بینید.

۶-             شهادت: مدعی هستید یک قربانی بی گناهید.

۷-             انکار: عصبی و رنجیده خاطر هستید و اندوه خود را انکار می کنید در حالی که وضع ظاهری شما درست خلاف آن را نشان می دهد.

۸-             پرخاشگری انفعالی: یا حرف نمی زنی یا لحن طنز و تمسخر آمیزی دارید.

۹-             سرزنش خویشتن

۱۰-         طعنه: لحن صدای شما از خصومت و تنش حکایت دارد که نمی خواهید آن را بازگو کنید.

۱۱-         قربانی کردن دیگران: گرفتاری از ناحیه طرف شماست و تقصیری متوجه شماست.

۱۲-         حالت تدافعی: هرگونه تتقصیر و ایراد از ناحیه ی خود را کتمان می کنید و مدعی می شوید که کار شما بی اشکال است.

۱۳-         پاتک: به جای تصدیق احسساسات طرف مقابل، جواب انتقاد را با انتقاد می دهید.

نکاتی برای ارتباط بهتر:

۱-             فعالانه به صحبت های طرف مقابل گوش دهید.

۲-             صحبت آنها را هر چند کوچکتر از شما هستند قطع نکنید.

۳-             اگر صحبت های طرف مقابل را درک نکردید سوال کنید.

۴-             بر روی فرد در زمان حال متمرکز شوید نه بر روی شخصیت او.

۵-             به صحبت های دیگران در مورد احساسات و افکارشان احترام بگذارید.

۶-             به نقطه نطرات دیگران بها بدهید و اعتقادات آنها را محترم شمارید.

۷-             از حمله کلام پنهانی بپرهیزید چرا که هدف ارتباط است نه پیروزی.

 

بعد گروههایی را در بین اعضا جهت ملاقات و انجام کارهای متنوع از جمله دیدار از سراهای سالمندان تشکیل می شود.

در پایان به صورت داوطلبانه از یکی از اعضا خواسته می شود ماجرای یا خاطره ی خود یا دیگران را در خصوص ارتباط ناموفق و چگونگی حل آن بیان کند و نظر سایر اعضا نیز پرسیده می شود.

در پایان تکلیف داده می شود که اعضاء در خصوص روابط خود با دیگران و بازنگری های که می توانند جهت بهبود روابط انجام دهند تا جلسه ی بعدی فکر کنند.

 

جلسه هفتم:آشنایی با سلامت روان و آشنایی با شناخت هیجان ها و چگونگی مهار آنها

دستور جلسه:

۱-احوال پرسی و مرور خلاصه جلسات قبل

۲- بررسی وضعیت افراد در مولفه های آموزش داده شده

۳- بررسی تکالیف جلسات قبل

۴- تعریف سلامت روان  از دیدگاه اعضا

۵- ابعاد مختلف سلامت روان

۶- بررسی ناراحتی و نگرانی های افراد

۷- بررسی سابقه ی ناراحتی روحی آنها

۸- ارائه تکلیف و بازخورد

بعد از حوال پرسی با اعضاء و مرور خلاصه ی جلسات قبل و همچنین بررسی نظر اعضا در خصوص عملی کردن آموزش های داده شده و تأثیراتی که بر زندگی آنها داشته اند. سپس تکالیف جلسه قبل بررسی می شود.

در این جلسه به بررسی یکی دیگر از ابعاد سبک زندگی سالم یعنی سلامت روان پرداخته می شود. مفهوم سلامت روانی در واقع جنبه ای از مفهوم کلی سلامت است. کارشناسان سازمان بهداشت جهانی سلامت فکر و روان را اینطور تعریف می کنند: «سلامت فکر عبارت از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب».

فرد دارای سلامت روان فردی است که از هر گونه اضطراب و علائم ناتوانی جدا است و هنگامی که سلامت عاطفی، اجتماعی، روانی و جسمی فرد کامل می شود که توانایی برقراری ارتباط با دیگران وهمچنین ظرفیت مقابله با مشکلات زندگی را دا شته باشد، از این رو، سلامت روانی به جنبه های زیر تقسیم می شود: “بهبود فردی” فقدان علایم ناتوانی"، توانایی برقراری ارتباط با دیگران و “ظرفیت مقابله با مشکلات و فشارهای زندگی”

بهداشت روانی افراد متاثر از عوامل متعددی است، اگر چه این عوامل به صورت جداگانه مورد مطالعه قرار می‌گیرند ولی در واقع این موضوع چند وجهی متأثر از یکدیگر است. بدین معنی که افراد به علت شرایط محیطی یا عوامل فردی تعادل و آرامش روحی شان دچار تغییراتی می‌شود و هر چه شدت این عوامل زیادتر باشد، تأثیر و تهدیدش بیشتر خواهد بود. عواملی همچون : نداشتن شرح صدر ، از خود بیگانگی ، عدم برآورده شدن نیازهای اولیه، ناکامی، وجود عوامل استرس زا ( که بعضا ساخته دست بشر است ) ، یادگیری، مسائل اجتماعی و رسانه های جمعی و… از عمده ترین تاثیرگذاران بر بهداشت روانی هستند.

 

ابعاد بهداشت روانی

پیشگیری نوع اول

هدف این نوع از بهداشت روانی ممانعت از شروع یک بیماری یا اختلال است، با حذف عوامل کلی کاهش عوامل خطرساز ، تقویت مقاومت افراد ، دخالت در فرایند اختلال ، بدست می‌آید.  برنامه‌های آموزش بهداشت روانی (نظیر آموزش والدین برای تربیت کودکان ، آموزش تأثیرات مصرف الکل و مواد و…) ، برنامه‌های بالا بردن کارایی و توان افراد (نظیر برنامه‌های تقویتی برای کودکان محروم) ، ایجاد سیستم‌های حمایت اجتماعی (نظیر بیمه‌های درمانی ، ایجاد و حمایت از گروه‌های محلی و اجتماعی حمایت کننده از افراد مبتلا ) نمونه‌های پیشگیری نوع اول می‌باشد. عبارت های “گناه نکردن از توبه کردن آسان تر است"  یا  “پیشگیری از درمان ارزان تر و سهل الوصول تر است” موید نکات ذکر شده است.
پیشگیری نوع دوم

هدف اقدامات این بعد از برنامه بهداشت روانی ، شناخت به موقع و درمان فوری و مناسب اختلال (یا بیماری) است. تمام نظریه‌ها و اقدامات درمانی نظیر دارو درمانی ، رفتار درمانی ، شناخت درمانی ، گروه درمانی ، روانکاوی و … در قالب این بعد از بهداشت روانی قرار می‌گیرد.

پیشگیری نوع سوم

هدف این بعد از بهداشت روانی ، بازگرداندن و حفظ تمام یا قسمتی از توانایی‌های از دست رفته فرد به علت اختلال (یا بیماری) است، تا فرد بتواند به گونه‌ای مفید و سازنده به زندگی خانوادگی ، اجتماعی و شغلی خود باز گردد. در واقع برنامه‌های این بعد با توانبخشی افراد و جلوگیری از بازگشت مجدد اختلال (یا بیماری) در فرد و حفظ و پیشبرد سلامت ایجاد شده توسط درمان ، سروکار داشته ، اقدامات قبلی را تکمیل می‌کند.

یکی از مفاهیم مهم در بهداشت و سلامت روان، مفهوم «امنیت روانی» است. اگر فردی احساس امنیت روانی نکند، زندگی برای او بی معنا خواهد بود و سلامت روانی نیز برقرار نخواهد شد. امنیت روانی؛ یعنی داشتن روح و روانی آرام و به دور از ترس که در این صورت، زندگی آدمی گوارا و دلپذیر خواهد شد. پس نشاط و آرامش از آنِ کسی است که به امنیت و اطمینان نفس می رسد و این امر زمانی به وجود خواهد آمد که انسان به خداوند خویش، وابستگی و دل بستگی راستین پیدا کرده باشد و ذکر او سراسرِ اندیشه، عاطفه و رفتارش را فراگرفته باشد. از نظر قرآن، تنها در پرتو یاد خداست که انسان به آرامش می رسد. همان گونه که می فرماید: «أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ همانا با یاد خداوند، دل ها آرامش می یابد». مقام خداوند، مقام امن است و هر که با یاد خداوند، با این مقام ارتباط برقرار سازد، از امنیّت و آرامش برخوردار خواهد شد.

همچنین نتایج بررسی های که با بهره گرفتن از پرسش نامه ی سبک زندگی سالم به دست آمد نتایج آن در خصوص بعد روانی در این جلسه مورد توجه و تحلیل قرار می گیرد. سپس از اعضا در خصوص ناراحتی های روحی و روانی یا سابقه ی قبلی آنها سوال می شود.

تکلیف: در این جلسه از آنها خواسته می شود که تا جلسه ی آینده به ناراحتی ها و نگرانی های خود توجه کنند و آنها را برای خود دسته بندی نمایند.

 

جلسه هشتم:آشنایی با سلامت روان و آشنایی با شناخت هیجان ها و چگونگی مهار آنها(۲)

دستور جلسه:

۱-مرور خلاصه جلسات قبل

۲- ارائه راهکارهای مقابله با فشار روانی  به صورت رفتاری و ذهنی مثل:

آموزش آرمیدگی

شناخت هیجانات و نامگذاری آنها

مرور قضیه در ذهن

شخیص احساس سالم یا ناسالم

استفاده از استراتژی لاتمن(لغات کلیدی،تعمیم،مبالغه،نادیده گرفتن)

استفاده از فنون مثبت اندیشی

۳- تمرین این فن در جلسه گروهی

۴- ارائه تکلیف به افراد و دریافت بازخورد

در این جلسه مطابق جلسات قبلی بعد از بررسی تکلیف و خلاصه ی جلسات گذشته به طرح موضوع امروز پرداخته می شود.

انسان با مجموعه احساسات و هیجانات مختلف در طول زندگی خود رو به رو می شود و چنان چه این هیجانات و احساسات را به خوبی کنترل کند، می تواند زندگی و روابط فردی و اجتماعی سالم تری داشته باشد. هیجانات جزو واقعیت های زندگی است که نباید به روی آن چشم بست . هیجان در زبان فارسی کلمه ای است که بیشتر برای بیان احساسات و حالات پرشور و پرانرژی به کار می رود.

اگر بتوانیم مدیریت مطلوبی بر هیجان های خود مانند شادی، غم، خشم، ترس، یأس، اضطراب و …. داشته باشیم رویاها ، خاطرات و ادراکات ما جان می گیرد. مهارت مدیریت هیجانات فرد را قادر می سازد تا هیجان ها را در خود و دیگران تشخیص داده، نحوی ی تأثیر آن ها را بر رفتار بداند و بتواند واکنش مناسبی به هیجان های مختلف نشان دهد.

کسب این مهارت به ما نیروی مقابله با آنها و واکنش مناسب در مقابل آن ها را می دهد. به عبارت دیگر شناخت هیجان ها و تاثیر آنها بر رفتار همچنین فراگیری نحوه اداره هیجان های شدید و مشکل آفرین نظیر خشم مهارت مقابله با هیجانها نامیده می شود . این توانایی فرد را قادر می سازد تا هیجان ها را در خود و دیگران تشخیص دهد، نحوه تاثیر هیجان ها بر رفتار را بداند و بتواند واکنش مناسبی به هیجان های مختلف نشان دهد. اگر با حالات هیجانی ، مثل غم و خشم و اضطراب درست برخورد نشود این هیجانات تاثیر منفی بر سلامت جسمی و روانی خواهد گذاشت و برای سلامت پیامدهای منفی بدنبال خواهد داشت. در ادامه ی جلسه در خصوص پیامدهای منفی عدم توانایی در مهار واکنش های جسمانی و رفتاری و ذهنی صحبت شود و راهکارهای مجزایی در این مورد اراده گردد.

راهکارهای مقابله با واکنش های جسمانی و رفتاری:

  • روش تنفس عمیق
  • روش تنفس ماهیچه ای
  • تخلیه هیجانی (مثل گوش دادن به موسیقی آرام، تسبیح انداختن و راز و نیاز با خدا، پیاده روی کردن).

راهکارهای مبارزه با واکنش های ذهنی:

  • شناخت هیجان و نامگذاری صحیح آن
  • مرور قضیه در ذهن
  • تشخیص احساس سالم یا ناسالم
  • استفاده از استراتژی لاتمن(لغات کلیدی تعمیم، مبالغه و نادیده گرفتن)
  • استفاده از فن مثبت اندیشی

سپس به اجرای عملی این فنون پرداخته شود. به اعضاء تکلیف داده می شود که این فنون را در زندگی روزمره خود به کار ببرند و نتایج آن را ارائه کنند.

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:07:00 ب.ظ ]




سالمندی

 

الف) نظریه زیست شناختی: نظریه­ های زیست شناختی به سه دسته تقسیم می­شوند، نظریه ایمنی، این نظریه معتقد است که سیستم ایمنی که وظیفه محافظت از بدن را دارد، با بالا رفتن سن، توانایی خود را از دست می­دهد و به دنبال این کاهش در اعمال طبیعی،  میزان عفونت و سرطان افزایش می­یابد؛ بنابراین،  با افزایش سن از مصونیت فرد در مقابل بیماری­ها کاسته می­شود. در نظریه پیر شدن سلولی اعتقاد بر این است که تغییرات  DNAو RNA از علل سالمندی هستند. به این صورت که تغییرات سلول­ها، موجب تغییراتی در عملکرد اعضاء می­گردد (شاملو، ۱۳۹۱) .

نظریه رادیکال آزاد[۲]  آسیب سلولی را توضیح می‌دهد. رادیکال آزاد، مولکول‌های ناپایداری هستند که در طی فرآیندهای طبیعی تنفس و سوخت و ساز،  از قرار گرفتن در معرض تشعشع و آلودگی، در بدن تولید می‌شوند. حدس زده می‌شود که رادیکال‌های آزاد باعث آسیب سلول‌های DNA و سیستم ایمنی می­شوند. به نظر می‌رسد تجمع زیاد رادیکال‌های آزاد در بدن، در تغییرات فیزیولوژیک سالمندی و بیماری‌های مختلفی مانند آرتریت، بیماری‌های گردش خون، دیابت و آترو اسکلروز دخیل بوده و یا عامل ایجاد آن باشد (هافمن ولد، ۱۹۹۹؛ ترجمه عابدی و همکاران، ۱۳۸۹).

ب) نظریه­ های روان شناختی: نظریات روان شناختی در جستجوی آنند، تا روند پیری را توصیف کنند و رفتارهایی که در این دوره مشخص می­شود را توجیه نمایند. بزرگترین نظریه پرداز مراحل زندگی، اریک اریکسون،  عقیده دارد که نظم ظهور مراحل زندگی، اگر چه لحظه شروع و پایان آن،  بر حسب افراد، متغیر است اما، برای همه یکسان است (رایدال و میشارا، ۱۹۸۴؛ ترجمه گنجی، ۱۳۸۹) .

اریکسون دریافته است دوره انتهایی زندگی، زمانی است که افراد در آن،  موفقیتها و شکست های خود را ارزیابی و مفهومی برای زندگی خود بیابند و بپذیرند که دوران آنان گذشته است، می­توانند با احساس کمال به پشت سر و به زندگی خود نگاه کنند. آخرین مرحله، محدوده کهنسالی است، ولی نارسایی در کسب موفقیت در مراحل قبلی می‌تواند باعث ایجاد مشکلاتی در مراحل بعدی شود. کهنسالی زمانی است که افراد به طور طبیعی زندگی‌شان را مرور کرده و تعییین می‌کنندکه آیا در مجموع مثبت یا منفی بوده‌اند. مثبت‌ترین برآیند این مرور زندگی، خردمندی، درک و پذیرش؛ و منفی‌ترین برآیند آن شک، احساس گناه و نا‌امیدی است ( رایس فیلیپ[۳]، ۲۰۰۰؛ ترجمه فروغان، ۱۳۹۲) .

ج) نظریه جامعه شناختی سالمندی: به چهار دسته تقسیم می شود، نظریه عدم تعهد؛ بر اساس این نظریه، فرد در سالهای میانی عمر، فناپذیری و مرگ خود را یاد می­ کند و تدریجاً برخوردهای خود را با اجتماع و دیگران کاهش داده و همزمان جامعه نیز، متقابلاً فرد را از خود جدا می­سازد. نظریه فعالیت[۵]، مخالف نظریه عدم تعهد، می­باشد، این نظریه معتقد است؛ فعالیت، سلامتی را در پیری افزایش می­دهد. بنابراین بزرگسالانی که فعال می­مانند در فعالیت­های تشویق شده و جایگاه­ها، روابط، سرگرمی­ها و علایق جدیدی را بدست می­آوردند و با احساس رضایت و آرامش، پیر می­شوند.  نظریه استمرار[۶]، عقیده دارد که شخصیت افراد، با افزایش سن تغییر نمی­کند و رفتار آنان بیشتر قابل پیش بینی می­گردد. آنها در عادات، پای بندی­ها، ارزش­ها و بخصوص در راهی که با توجه به موقعیت اجتماعی خود برگزیده­اند، تداوم و استمرار را حفظ می­ کنند.  نظریه تعاملی[۷]، این نظریه تغییرات سنی را منتج از واکنش میان خصوصیات هر فرد،  شرایط اجتماعی وی و سابقه نحوه واکنش­های فرد در برار اجتماع، می­داند. تأکید این نظریه بر وظایف و نقش­هایی است که فرد در طول زندگی خود به عهده داشته است (رایدال و میشارا، ۱۹۸۴؛ ترجمه گنجی، ۱۳۸۹) .

سالمندی بخشی از فرآیندی زیستی است که تمام موجودات زنده از جمله انسان را شامل شود. گذشت عمر را نمی­توان متوقف کرد، ولی می­توان با به کارگیری روش­ها و مراقبت­های مناسب، تا حدود زیادی از اختلالات و معلولیت­های دوره سالمندی پیشگیری نمود و یا آن را به تعویق انداخت، تا بتوان از عمری طولانی همراه با سلامت و رفاه[۸] که همواره هدف و آرزوی بشر بوده بهره­­مند شد (هسه و یاه[۹]، ۲۰۰۵) .

 

  1. immunity theory
  2. Free radical theory.
  3. ۱٫ Rice, F. P.
  4. disengagement theory.

[۵]. activity theory.

  1. ۴٫ continuity
  2. interaction theory.

[۸]. welfare .

[۹]. Hsueh, M. N  & Yeh, M. L.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:06:00 ب.ظ ]




 

مرگ همیشه همراه انسان بوده و خواهد بود؛ از این رو که بخشی از زندگی اوست و پیوسته ذهن او را به خود مشغول کرده، و به دنبال پاسخی برای پرسش­هایی دربارۀ مرگ است. دین اسلام با تکیه بر زندگی جاودان اخروی، مرگ را با تعبیر های وجودی معرفی کرده و با تحلیل معقول پدیدۀ مرگ، نه تنها اثر منفی آن را زایل، بلکه می­کوشد در آن جذابیت نیز ایجاد کند؛ اما با وجود این، واکنش بیشتر افراد به آن مثبت نبوده است، بشر بدین دلیل که نمی­تواند بر مرگ چیره شود، به فکر می­افتد که به آن نیاندیشند تا شادکام شود،  برخی نیز اندیشیدن دربارۀ مرگ را علت اصلی ترس از آن می­دانند؛  بنابراین،  هرگونه اندیشه، مطالعه و صحبت دربارۀ مرگ را به حداقل می­رسانند؛ اما،  در واقع انکار مرگ افزون بر اینکه نتوانسته است جلوی احساس­های منفی مرگ را بگیرد، آثار منفی نیز به جای گذاشته است؛ چرا که،  عقب راندن مرگ از شمار مسائل زندگی، مداومت در تجاهل به جنبه­ های واقعی آن است و این خود رنج و ترس همراه با واقعیات را تشدید می کند. هر چه انسان از مرگ بیشتر بترسد، کمتر آن را می شناسد و هر چه کمتر دربارۀ آن بپرسد، بیشتر می­ترسد،           بی­اعتنایی به مرگ آرامشی برای زیستن ایجاد نمی­کند؛ بلکه فرد را در وضعیت ناراحتی، که بین بی تشویشی و اغتشاش نوسان دارد قرار می­دهد؛  پس باید گفت مسئله انسان، شکل­ گیری فراموشی دربارۀ مرگ نیست،  بلکه آن را هشیارانه در خدمت زندگی در آوردن است (منصور، ۱۳۸۸) .

پایان نامه

اضطراب نیز یکی از عمده مسائل و مشکلاتی است که در بین افراد به وفور دیده می شود. اضطراب،  واکنشی است در برابر خطری نامعلوم، مبهم و منشأ آن،  ناخودآگاه و غیر قابل مهار است که عوامل متعددی آن را ایجاد می کنند. در این میان، انواع خاصی از اضطراب، بر اساس منشأ آن، شناخته و نامگذاری شده ­اند که اضطراب مرگ یکی از مهمترین آنهاست. اضطراب مرگ مفهومی چند بعدی دارد و اغلب به عنوان ترس از مردن خود و دیگران تعریف  می شود. اضطراب مرگ،  شامل پیش بینی مرگ خود و ترس از فرآیند مرگ و مردن در مورد افراد مهم زندگی است (گری[۱]، ۲۰۰۲). این اضطراب نوعی از اضطراب است که انسان­های زنده آن را تجربه می­ کنند و می ­تواند سلامتی وجودی فردی و مخصوصاً کارکرد سلامت روانی را تحت تأثیر قرار دهد.

 

اگر چه مرگ یک واقعیت بیولوژیکی و روان­شناختی می­باشد؛ اما،  اندیشیدن به مرگ ترسناک بوده و اغلب مردم ترجیح می­ دهند به آن فکر نکنند. از آنجایی که مرگ هرگز تجربه نشده، همه به نوعی در مورد آن دچار اضطراب هستند، ولی هرکس بنا بر عوامل معینی درجات مختلفی از اضطراب مرگ را تجربه می­ کند؛  بنابراین ، اضطراب مرگ به عنوان یک ترس غیر­عادی و بزرگ از مرگ،  همراه با احساساتی از وحشت از مرگ یا دلهره هنگام فکر به فرآیند مردن یا چیزهایی که پس از مرگ رخ می­ دهند، تعریف می­شود (رایس، ۲۰۰۹).

دانلود مقاله و پایان نامه

این نوع  از اضطراب، احساسی از نداشتن زندگی خوشایند در زندگی می­باشد و فردی که از این اضطراب رنج می­برد، زندگی برای او لذت بخش نبوده و احساس بی­معنی بودن می­ کند (فروم[۲]، ۱۹۷۶ به نقل از علی اکبری دهکردی، ۱۳۹۰).

شدت این اضطراب گاهی تا حدی فلج کننده می­شود که شخص هر لحظه­ که می­گذرد، از این موضوع که به مرگ نزدیک­تر می­شود، نگرانی اش بیشتر می­شود ؛ حتی دیدن یک فیلم قدیمی که بازیگران آن مرده­­اند، تا چند روز  او را  مضطرب می­ کند (یالوم[۳]، ۲۰۰۸) .

اضطراب مرگ صرفاً یک اضطراب دور دست نیست که در پایان راه به انتظار ما نشسته باشد، اضطراب نهفته­ای است که به نهانگاه­های احساس رخنه می­ کند تا جایی که گویی طعم مرگ را در همه چیز می­چشیم. در اواخر بزرگسالی، سالخوردگان به مرگ اندیشند و درباره آن صحبت می­ کنند، آن­ها از تغییرات جسمانی، میزان بالای بیماری و معلولیت و از دست دادن خویشاوندان و دوستان، شواهد بیشتری برای مرگ به دست می­آورند، با توجه به اینکه، تجربه کردن مقداری اضطراب درباره مرگ طبیعی است؛ اما، مانند سایر ترس­ها،  چنان چه این اضطراب خیلی شدید باشد سازگاری کارآمد را تضعیف می­ کند (برک، ۲۰۰۱؛ ترجه سید محمدی، ۱۳۸۷).

اضطراب مرگ می تواند نگرش منفی در مورد پیری را افزایش دهد و حتی منجر به اضطراب و ترس از پیری شود. نتایج تحقیقات نشان دادند که این اضطراب با نگرانی، ناراحتی، احساس عدم امنیت و تنش همراه است (عبدالخالق[۴]، ۲۰۰۵؛ لتو و استین ۲۰۰۹)، که می ­تواند موجب اختلال در عملکرد فرد شود.

 

 

۴-۲- تعاریف اضطراب مرگ

 

  • اضطراب مرگ اصطلاحی است که برای تصور کردن و برداشتی که از آگاهی از مرگ حاصل می­شود به کار می­رود (عبدالخالق، ۲۰۰۵ ) .
  • اضطراب مرگ به طور معمول اضطرابی است که فرد در پیش بینی حالتی است که وجود ندارد تجربه    می­ کند (تامر، السیون و ونگ[۵]، ۲۰۰۸ ).
  • اضطراب مرگ به عنوان یک ترس غیر عادی و بزرگ از مرگ که همراه با احساساتی؛ همچون، وحشت از مرگ یا دلهره به هنگام فکر کردن به فرآیند  مردن یا چیزهایی که پس از مردن رخ  می­دهد، تعریف می­شود (رایس، ۲۰۰۹) .
  • ریچاردسون، برمن و پیوارسکی[۶](۱۹۸۰)، اضطراب مرگ را به عنوان احساسی منفی که یک فرد درباره مرگ و مردن تجربه می کند، تعریف می­ کنند (ون[۷]، ۲۰۱۰) .
  • راهنمای طبقه بندی نتایج پرستاری،اضطراب مرگ را  احساس مبهم و مضطربانه­ای از ترس و یا     ناراحتی­های ایجاد شده، توسط ادراکات از یک تهدید واقعی و یا خیالی نسبت به هستی فرد، تعریف می­ کند (مورهد و همکاران[۸]، ۲۰۰۸).
  • یالوم (۱۹۸۰، به نقل از لتو و استین، ۲۰۰۹)،اضطراب و ترس در مورد مرگ را مترادف می­داند، و اضطراب مرگ را به این صورت تعریف می­ کند:  اضطراب مرگ، ترس از مرگ است که در ناخودآگاه جای دارد، ترسی است که در اوایل زندگی و قبل از رشد تصور دقیق،  شکل گرفته، ترسی است وحشتناک و نیمه تمام، که در خارج از زمان و تصور وجود دارد.

بر اساس دیدگاه های بالا  اضطراب مرگ سازه­ای چند بعدی است که با ترس و اضطرابی که با پیش بینی و آگاهی از واقعیت مرگ و مردن است، در انسان روی می­دهد و شامل عنصر احساسی، شناختی و انگیزشی است که با توجه به مراحل رشد و رخداد­های فرهنگی اجتماعی زندگی، متفاوت است ( کریمی وکیل، ۱۳۹۱).

  1. ۱٫ Gire, J.
  2. ۱٫ Fromm, E.S.
  3. ۲٫ Yalom, I.D.
  4. ۳٫ Abdel-Khalek, A. M.
  5. ۱٫ Tomer, A. Eliason, G & Wong, P.
  6. ۲٫ Richardson, V. Berman, S.J &  Piwowarski, M.
  7. ۳٫ Wen, Y.
  8. ۴٫ Moorhead, S. Johnson, M. Mass, M .L & Swanson, E.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:06:00 ب.ظ ]




 

اضطراب مرگ پدیده­ای است، ذاتی و وجودی و از همین رو از زمانی که کودک از مرگ خودآگاه می شود، بدون توجه به عوامل خارجی با آن روبه رو است (یالوم، ۲۰۰۸). این عوامل که، این نوع اضطراب سرکوب شده را متجلی می­ کنند اینگونه بیان شده ­اند:

۱- محیط پر استرس: هنوز تأثیر محیط پر استرس بر شدت اضطراب مرگ کاملاً مشخص نیست؛ ولی، مطالعات نشان داده­اند که محیط­های پر­ استرس، در طولانی مدت می­توانند باعث افزایش اضطراب مرگ شوند. البته این تأثیر­گذاری و میزان آن بررسی به نوع، زمینه و مدت عامل استرس­زا می ­تواند متفاوت باشد (عبدالخالق، ۲۰۰۱) .

۲- تشخیص یک بیماری تهدید کننده برای زندگی: تحقیقات نشان دادند که در میان افراد مبتلا به سرطان و ایدز،  بخصوص آن­هایی که در مراحل اولیه سرطان هستند، میزان اضطرب مرگ به مراتب بیش از همسالان سالم آن­ها است (شرمن، نورمن و مک شری[۱]، ۲۰۱۰) .

۳-تجربه­ی درگیری مرگ و مردن: به نظر می­رسد سروکار داشتن با مرگ می ­تواند بر شدت این اضطراب بیافزاید؛­ به طوری که، پرستارانی که بیشتر با بیماران در حال مرگ سروکار دارند، اضطراب مرگ بیشتری را حس می­ کنند (چن، دلبن و فورستون و همکاران[۲]، ۲۰۰۶)، یا در سالمندان به دلیل مرگ همسر و همسالان، این اضطراب بارز­تر می­شود.

 

 

 

 

 

 

 

۶-۲- ابعاد هراس از مرگ    

۱-۶-۲- بعد احساسی اضطراب مرگ       
اضطراب مرگ با ترس اساسی؛ که با نابودی هستی یک فرد مرتبط است، رابطه نزدیکی دارد. سیستم­های مغزی که اضطراب مرگ را در بر می­گیرند شامل: بادامه و سازه­های مرتبط، در رشد مفاهیم ضمنی  (ناخودآگاه)، خاطرات ترسناک و هیپوکامپوس و نواحی مرتبط با کورتکس در رشد مفاهیم آشکار (خودآگاه)، خاطرات ترسناک می باشند. در انسان­ها، سازه­های حافظه احساسی، یعنی هم حافظه آشکار و هم حافظه ناآشکار، نقش مهمی را در علامت دهی و تنظیم تهدید ادراک شده دارند (اهمن[۳] ، ۲۰۰۰) .

این اضطراب به صورت خاطرات هیجانی در طول تاریخ نقش مهمی در بقای انسان داشته است، برای اینکه این اضطراب از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل شود،  عناصر وحشت آور خارجی و خاطرات هیجانی داخلی به طور همزمان باید وجود داشته باشند (لتو و استین، ۲۰۰۹) .

 

۲-۶-۲- بعد شناختی اضطراب مرگ
عناصر مهم شناختی اضطراب مرگ شامل، نگرش­ها، توانایی تصور پیش بینی و انتظار از آینده، آگاهی از آشکار بودن مرگ است. شناخت­ها شامل باورها درباره مرگ، تصاویر و باورهای مربوط به تجربه مرگ، خود به عنوان مرده یا زیاد زنده نبودن است؛ همچنین، سازه­های شناختی، از نگرش­ها در باره مرگ ناشی می شود. ابعاد شناختی اضطراب مرگ ممکن است شامل باو­ها و یا عقاید درباره فرآیند مردن، تفکرات درباره وضعیت مردن یا در حال، از بین رفتن، تصاویر مرگ دیگران، تفکر درباره تفکرات ناشناخته و تفکر آگاهانه درباره مرگ،ایده ها درباره بدن بعد از مرگ، و تفکرات مرگ زود­رس در میان افراد مختلف باشد (دی پالا و همکاران[۴] ، ۲۰۰۳). چنانچه اضطراب مرگ به عنوان تجربه­ای نرمال درک شود، شبیه به اضطراب­هایی دیگر خواهد ش؛ زمانی اضطراب مرگ ناسازگار می­شود که در کارکرد معمول فرد اخلال ایجاد نماید.

 

رویکرد شناختی به برخورد موثر با مرگ تاکید می­ کند، یعنی مدیریت احساسات درباره مرگ و مردن؛ برای مثال، اجتناب از فعالیت های مرتبط با مرگ، مانند بیمارستانها، مراسم تدفین، همچنین اجتناب از برنامه ریزی برای آینده  می ­تواند به طور بالقوه، نیروی پیچیده و غریزی در زندگی یک فرد بشود، زمانی که اجتناب از موقعیت­ها،  فرد را ناتوان کند و برای او مهم شود، اضطراب مرگ موضوع آسیب روانی  می شود (فرر ، والکر و استین[۵]، ۲۰۰۷).

۳-۶-۲- بعد تجربی اضطراب مرگ         
به طور تجربی اضطراب مرگ اغلب انکار و سرکوب می­شود، و این رفتار انطباقی است؛ زیرا ، امکان ترس و ترور را که مانع زنده بودن است، کاهش می­دهد (یالوم، ۱۹۸۰ به نقل از لتو و استین، ۲۰۰۹ ).

بنابراین، بطور تجربی اضطراب مرگ معمولاً بخشی از تجربه آگاهانه نیست. دسته­ای از مطالعاتی که درباره آگاهی از مرگ انجام گرفته اند، اضطراب مرگ بالایی را در بعضی موضوعات ایجاد نموده ­اند، علاوه بر این اضطراب مرگ آگاهانه؛ مخصوصاً زمانی که با عوامل تهدید کننده ارتباط دارد، منجر به دفاع­های فعالانه­ای، مانند حواسپرتی می شود که باعث آگاهی کمتری از اضطراب مرگ می­شود. اضطراب مرگ ناآشکار به مدیریت ضعیفی نیاز دارد و از طریق رفتارهای دیگر مشخص می­شود (جاست و همکاران[۶]، ۲۰۰۷) .

۴-۶-۲- بعد رشدی اضطراب مرگ         
تجلی اضطراب مرگ با توجه به مراحل رشد و نمو متفاوت است. نظریه پردازان رشد بر مراحل زندگی به عنوان فرآیند سالم وحیاتی تأکید می­ کنند که با بحران­های هویت متناسب با سن خاص همراه هستند، این بحران­ها زمانی که حل و فصل شوند منجر به قدرت نفس و بلوغ می­شوند (اریکسون ، ۱۹۵۹ به نقل از لتو و استین، ۲۰۰۹).

به نظر فایرستون و کتلت (۲۰۰۹)، نوزاد برای ایجاد امنیت خود بندهای نامرئی روانی بین خود و مادر ایجاد    می­ کند، با بزرگتر شدن او و آگاهی نسبت به مرگ، کودک به مرحله­ای که این بندها وجود دارد بازگشت   می­ کند؛ رشد سالم، رهایی از این بندها را به دنبال دارد .

اصلاح اضطراب مرگ بسته به مرحله رشدی که فرد در آن قرار دارد دارای معانی متفاوتی است، مطالعات نشان داده­اند که بحران هویت در افزایش اضطراب مرگ نقش دارد. همچنین، در مراحلی از رشد که انسان­ها با    وقفه­ای برای تصمیم ­گیری­های مهم مواجه می­شوند این اضطراب بیشتر می­شود. اضطراب مرگ در میانسالی و پیری دیگر کمتر به تجربیات بیرونی وابسته است و آنچه که میزان آن را مشخص می­ کند برداشت شخص از تجربیات پیشین خود است (استرلینگ، ۱۹۸۹ به نقل از کریمی وکیل، ۱۳۹۱).

  1. ۱٫ Sherman, D.W. Norman, R & Mcsherry, CH. B.
  2. ۲٫ Chen, Y. Delben, K & Fortson, B.
  3. ۱٫ Ohman, A.
  4. DePaola, S. J. Griffin, M. Young, J. R & et.all.
  5. Furer, P. Walker, J.R & Stein, M.
  6. ۲٫ Jost, J.T. Napier, J.L. Thorisdottir, H & et.all.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:06:00 ب.ظ ]