کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



آخرین مطالب

 



 

د- نظریه برچسب زنی [۱]

 

در اوایل دهه ۱۹۶۰، رهیافتی متفاوت از نظریه جرم­شناسی به وجود آمد. اگرچه این رویکرد با عنوان نظریه برچسب زنی، شاخه ای از نظریه­ های پیشین به حساب می­آمد، اما از دیدگاهی جدید پرسش­هایی در مورد بزه و بزهکاران مطرح می­ کند که با تعاریف پیشین در مورد کج رفتاری به چالش بر می­خاست.[۲]

 

نکته شایان توجه این است که نظریه پردازان برچسب زنی بنا داشته اند تا این دیدگاه، بیشترین کاربرد خود را در حوزه تشکیلات قضایی جوانان و نوجوانان داشته باشد. استدلال آنها در این خصوص، آن است که افراد جوان از آسیب­پذیری ویژه ای در برابر فرآیند برچسب زنی برخوردارند و به همین سبب احتمال بیشتری دارد که بدون توجه به پیامدهای کار، در برابر واکنش اجتماعی رسمی عکس­العمل نشان دهند.[۳]

 

طرفداران برچسب زنی به ملاحظه تاثیر برچسب­ها بر روی فردی که برچسب خورده پرداختند. این جنبه از برچسب زنی، برچسب را به عنوان یک متغیر مستقل و یک عامل سببی نگاه می­ کند که رفتار انحرافی را بوجود می آورد. این مساله ممکن است از دو راه به وجود آید: ۱) برچسب ممکن است توجه مخاطبان برچسب­ زن را جلب کرده و موجب شود تا آنان برچسب زدن فرد را نگاه کرده و دنبال کنند. ۲) برچسب ممکن است از سوی فرد درونی شود و به قبول نوعی مفهوم خودی از انحراف بیانجامد .هرکدام از این دو فرآیند ممکن است به تقویت کج رفتاری و آفرینش یک «­منحرف حرفه ای» بیانجامد.

 

در میان مسایلی که برچسب به وجود می­آورد، به واکنش بعدی نیز می توان اشاره کرد. افرادی که برچسب خورده­اند، از این نظر که مردم نسبت به آنها توجه بیشتری دارند، در چشم می­آیند. این بیشتر در چشم آمدن، اغلب موجب می­شود که کارهای آنان از نزدیک­تر و دقیق­تر مورد توجه قرار گیرد و لذا کشف دوّمین و سوّمین موارد رفتار انحرافی احتمالاً بیشتر از مورد اول امکان­پذیر است. مساله مهمتر آنکه افرادی که در مشاغل مرتبط با فرآیند انحرافی قرار دارند (­عوامل مربوط به عدالت کیفری)، زمانی که یک فرد مورد توجه دستگاه آنان قرار گرفت، افراد با دقت بیشتر و از نزیکتر مورد توجه قرار می­ دهند. به بیان دیگر افراد برچسب خورده به مشتریان نظام عدالت کیفری تبدیل می­شوند و مانند دیگر مشاغل خوب تجاری ، این نظام، حساب مشتریان خود را به خوبی دارد. آنانی که یک بار برچسب خورده­اند، مثلاً کسانی که به طور مشروط آزادند یا مجرمان سابق، مشکل می­توانند از این مورد توجه مخاطبان قرار گرفتن بگریزند و لذا رفتار بعدی آنان، احتمالاً مورد شناسایی و برچسب خوردن دوباره قرار خواهند گرفت.

 

زمانی که یک برچسب اصلی قرار است احتمالاً در میان افراد دارای ویژگی های طبقه پایین توزیع شود، این توجه، به تقویت تقصیر آن افراد به عنوان منحرف می انجامد. افرادی که به عنوان «کج رفتار» شناسایی شده ­اند، دارای شانس کمتری برای درستکاری در دنیای عادی خود هستند. این مساله بدان معناست که راه های رایج به سوی موفقیت اغلب قطع شده و راه های غیر قانونی به عنوان تنها راه باز باقی مانده، نمایان می شوند. لذا برچسب­زنی بر این استدلال است که طبقه پایین از فرآیند برچسب­زنی، لطمه خورده است و دارای عنوان منحرف می­باشد که از خلال برچسب­زنی باقی مانده است.[۴] نقاط عمده این نظریه به شرح ذیل است:

 

 

    • جامعه دارای ارزش­های چندگانه ای است که با درجات مختلف بر روی یکدیگر قرار می­گیرند.

 

    • کیفیت رفتار هر فرد تنها وسیله به کارگیری ارزش ها تعیین می شود. شناسایی یک فرد به عنوان رفتار انحرافی از خلال واکنش نسبت به آن رفتار تعیین می­شود.

 

    • انحراف، کیفیتی از واکنش است و ذات یک رفتار نیست. اگر واکنشی وجود نداشته باشد، انحرافی وجود ندارد.

 

    • زمانی که یک رفتار از سوی مخاطبان اجتماعی دریافت شد و برچسب انحراف خورد، فردی که آن رفتار را مرتکب شده، نیز برچسب فرد منحرف را می خورد.

 

    • زمانی که برچسب خورده ها از نظر اجتماعی نسبت به مخاطبان خود از قدرت کمتری برخوردار باشند، احتمال انجام فرآیند واکنش نشان دادن و برچسب زدن، بیشتر است. از این رو، مربوط کردن انحراف به آنانی که در جامعه از قدرت کمتری برخوردارند، رایج تر است.

 

    • واکنش­کنندگان (­افراد، گروه های اجتماعی، موسسات مجری قانون) آنانی راکه به عنوان مجرم شناسایی شده ­اند از نزدیک­تر و دقیق­تر مورد مشاهده قرار می­ دهند و لذا، انحرافات بیشتری را در آنها پیدا می­ کند. اعمال بعدی به عنوان نوعی واکنش، با سرعت بیشتری صورت می­گیرد و برچسب­ها نیز با شدت بیشتری زده می­شوند.

 

    • زمانی که یک فرد برچسب خورد، مخاطبان اورا با همان عنوانی که برچسب حکایت از آن دارد، می­بیند. فردی که برچسب مجرم بودن را خورده، پیش از هر چیز و بیش از هر چیز، مجرم در نظر آورده می­شود. دیگر خصوصیاتی که توسط برچسب پوشیده نشده است، ممکن است به فراموشی سپرده شود.

 

    • یک فرد، علاوه بر آنکه ممکن است از نظر مخاطب به یک منحرف «تبدیل» شود، این احتمال نیز هست که فرد شروع به پذیرش برچسب به عنوان یک هویت شخصی کند.پذیرش یک برچسب، به قدرت مفهوم شخصی اولیه فرد (از خودش) نیروی فرآیند برچسب زنی بستگی دارد.

 

    • تغییر در مفهوم شخصی، منجر به درونی شدن ویژگی فرد منحرف، با تمام خصوصیت­ها و اسنادهای آن می شود.

 

  • رفتار انحرافی بیشتر( انحراف ثانویه) محصول زندگی و عمل در درون نقش برچسب منحرف است که اغلب به عنوان بخشی از خرده فرهنگ انحرافی تلقی می شود.[۵]

این نظریه را شاید بتوان در میان عواملی قرار داد که نوجوانان و جوانان را به سوی تکرار جرم سوق می­دهد. کودکان و نوجوانان مجرمان واقعی و بالذات نیستند،  به عبارت دیگر جرم در آنها بیشتر محصول یک اشتباه و خطاست که یا از طرف خانواده یا از طرف محیط سر زده است به عبارت دیگر بیشتر قربانیان محیط جرم­آلودند. این کودکان و نوجوانان وقتی در فرایند رسیدگی های قضایی، با سیستم عدالت کیفری برخورد پیدا می کنند، برچسب متهم، مجرم، سابقه دار، محکوم و… را بر خود لمس می کنند. به عبارت دیگر آنها با این عناوین زندگی می­ کنند و از آنجا که در سنین هویت یابی قرار دارند به راحتی در «قالب مجرم» شکل بندی می شوند. این امر باعث می شود که کودک و نوجوان تا آخر عمر خود را با عنوان یک مجرم بشناسد و سعی در زندگی در گروه های کند که از نظر آنها این برچسب قابل پذیرش باشد. این امر را می توان عاملی در مسیر تکرار جرم از سوی آنها تلقی کرد. زیرا کودکان و نوجوانان دیگر این امر را قبول کرده­اند که آنها یک مجرم­اند و دیگر ترسی از برخورد دستگاه قضایی باآنها ندارند پس در همان قالب با ویژگی های آن زندگی را ادامه می­ دهند.

 

 

ه- نظریه یادگیری اجتماعی

 

پیش از آنکه بتوان نظریه یادگیری اجتماعی را ستود، فهمی پایه ای از نظریه یادگیری عامل- پایه ضروری است. نظریه یادگیری عامل در ارتباط با تاثیر رفتار یک فرد بر روی محیط و به دنبال آن پیامدهای آن تاثیر بر روی فرد می­باشد .به گفته اسکینر [۶] رفتار به واسطه پیامدهایش شکل می­گیرد و حفظ می­شود. لذا رفتار محصولی از رخدادهای حال و گذشته زندگی فرد است. احتمالات مربوط به تقویت و مجازات (­انگیزه فرد) است که تعیین می­ کند آیا تکرار یک رفتار خاص افزایش یافته یا کاهش پیدا کرده است.

 

یادگیری بدان دلیل روی میدهد که پیامدها درارتباط با رفتار هستند. اگر یک فرد بعد از انجام کاری، تقویت شد، آن رفتار دوباره تکرار می­شود، یعنی رفتار یادگرفته شده است. از سوی دیگر، بعد از انجام یک رفتار معین، مجازات صورت پذیرد، فرد یاد می­گیرد که از آن رفتار باید اجتناب کند. از آنجا که همه مردم دارای تجارب یکسانی از پاداش و تنبیه در گذشته نیستند، برخی از آنها، برخی رفتارها را آموخته، و برخی دیگر را چنین نکرده اند .سرانجام هر محیطی شامل موقعیت های احتمالی گوناگونی است که هر کدام می تواند نشانه ها و پیامدهای گوناگونی را برای یک رفتار فراهم می آورد. تفسیر نادرست از یک موقعیت و به دنبال آن، این فرض که یادگیری گذشته، به کار بسته خواهد شد، کاری نسبتاً ساده است اما مساله اینجاست که در واقع چنین نخواهد شد.

 

نظریه یادگیری اجتماعی همچنین مفهوم تقلید یا «مدلسازی» را به عنوان مفهوم محوری فرایند یادگیری مورد لحاظ قرار می­دهد. این مساله با ملاحظه رفتار دیگران وارد فرایند یادگیری می­شود. به عنوان مثال اگر برخی افراد برای برخی رفتارها پاداش بگیرند، فردی که شاهد آن موقعیت است، می ­تواند آن رفتار را یاد بگیرد. در این حال، مشاهده­گر، به نیابت از سوی او تقویت می شود. نظریه مستقیم عامل به این نکته تاکید دارد که یادگیری باید بر پایه رفتار و پیامدهای به کار گرفته شده برای فرد و نه دیگر افراد باشد. لذا، نظریه یادگیری اجتماعی از این نظر متفاوت است که محیط اجتماعی را به فرایند یادگیری اضافه می کند. تحت چنین رهیافتی است که نه تنها از دیگر افراد اطراف ما، بلکه از تلویزیون و سینما نیز می توان یاد گرفت.

 

در سال ۱۹۶۵ جفری[۷]  اولین مقاله خود مربوط به رفتار مجرمانه و نظریه یادگیری عامل را به چاپ رساند. خلاصه کوتاه از عوامل تقویت ترجیحی( نظریه جفری) به قرار زیر است. مردم دارای تجربه یکسانی با گذشته نیستند؛ از این رو، ماجراهای ایجاد کننده شرایط در آنها متفاوت است. تجربه انگیزه روزانه مردم نیز دارای معانی مختلفی است که اشکال گوناگونی از تقویت را بوجود می آورد. در میان این انگیزه ها، برخی بیشتر بر روی رفتار مجرمانه، اثر داشته اند. لذا برخی از مردم برای انجام رفتار مجرمانه تقویت شده ­اند و برخی نیز مجازات گردیده­اند. از آنجایی که اغلب پیامدها نسبتاً متناوب هستند (­به ندرت چیزی همیشه پاداش داده می­شود یا مجازات می گردد) رفتار مجرمانه هر بار که واقع می شود، تقویت یا مجازات نمی شود. در عوض تجربه گذشته برای حفظ رفتار مجرمانه جاری کافی است.

 

سرانجام جفری تاکید نمود که مهمترین اشکال تقویت، تقویت مادی مانند پول و اتومبیل است. در نتیجه تقویت ترجیحی بدین معنی است که فرد نیازمند داشتن معاشرت ها نیست تا پیامدهای تقویت کننده رفتار مجرمانه را فراهم آورد، زیرا محصول جرم به خودی خود می تواند تقویت کننده باشد.

 

به طور خلاصه می توان گفت که توسعه نظریه یادگیری اجتماعی محصول ترکیب نظریه معاشرت ترجیحی با نظریه های یادگیری روانشناختی است. رفتار چه انحرافی و چه غیر انحرافی، اگر در یک محیط اجتماعی تقویت شده باشد، می توان انتظار حفظ آنرا داشت. لذا مساله مربوط به جرم شناسان رفتاری، فهم این مساله است که این تقویت ها از کجا ریشه می گیرد؟ امروزه جفری پیشنهاد می دهد که تقویت بیولوژیکی، بر پایه مرکز لذت- درد در مغز قرار دارد. نقاط عمده این نظریه به شرح ذیل است:

 

 

    • رفتار انسان، گرد جست و جو به دنبال لذت و پرهیز از درد دور می­زند.

 

    • دو مفهوم موجود در یادگیری رفتار عبارتند از تقویت و مجازات، تقویت موجب افزایش تکرار یک رفتار می­شود در حالیکه مجازات موجب کاهش این تکرار می­گردد.

 

    • رفتار مجرمانه از خلال تقویت های مادی و اجتماعی آموخته می­شود، درست به همان شکل که هر رفتار دیگری آموخته می­شود. این فرایند یادگیری محصول تجارب گذشته و حال است. از این رو، تمام افراد دارای دستگاه مختلفی از رفتارهای فرا گرفته شده و پیامدهای مورد انتظار هستند.

 

    • تقویت اجتماعی هم به عنوان عامل یادگیری رفتار انحرافی و هم عامل تعیین ارزش هایی( تعاریفی) که رفتار خوب یا رفتار بد، و رفتار مطلوب و یا نامطلوب را تعریف می کند، عمل می­ کنند.

 

    • تعاریف اجتماعی که اساساً به شکل دیگر رفتار، فراگرفته می­شود، به عنوان نشانه هایی برای اینکه آیا یک رفتار خاص تقویت خواهد شد یا نخواهد شد، عمل می­نماید.

 

    • تعاریف در یادگیری جرم به صورت علایمی مستقیم دخالت دارند. علایمی که می­گویند یک پاداش در حال آمدن است یا به عنوان عقلانیت هایی که برای اجتناب از مجازات رفتار مجرمانه به کار گرفته می­شود.

 

    • رفتار مجرمانه رفتاری است که به گونه­ای متفاوت، از خلال تعاریف اجتماعی و پاداش­های مادی در محیط خرده فرهنگی فرد، تقویت شده است.

 

  • تقویت مادّی اغلب به وسیله خود جرم فراهم می­آیند. لذا، زمانی که فرد دچار محرومیت است، رفتار مجرمانه ممکن است به وسیله پاداش­های خود حفظ شود.[۸]

 

 

 

 

 

 

 

 

[۱] – از این دیدگاه با نام های دیگر هز جمله،« برچسب زنی اجتماعی»، «انگ زنی» و « واکنش اجتماعی» هم یاد شده است.

 

[۲] – همان منبع، ص ۱۴۷٫

 

[۳] – وایت، داگلاس وایت و هینز، فیونا، جرم و جرم شناسی، ترجمه علی سلیمی، ۱۳۹۰، چاپ چهارم، تهران، انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ص۱۹۷٫

 

[۴] – ویلیامز، فرانک پی و مک شین، ماری لین دی، نظریه های جرم شناسی، ترجمه حمیدرضا ملک محمدی، سال۱۳۹۱، چاپ چهارم، تهران، نشر میزان،ص ۱۵۶٫

 

[۵] – همان منبع، ص۱۶۲ تا ۱۶۴٫

 

[۶] -B.F.Skinner

 

[۷] -Jeffery

 

[۸] – ویلیامز، فرانک پی و مک شین، ماری لین دی، نظریه های جرم شناسی، ترجمه حمیدرضا ملک محمدی، سال۱۳۹۱، چاپ چهارم، تهران، نشر میزان،ص۲۲۳تا۲۳۴٫





موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1399-06-11] [ 10:01:00 ب.ظ ]




 

۲-۳-۱۲- افراد سالم از نظر روانی

 

مشکل است که بگوئیم که یک شخص از لحاظ روانی تا چه حد سالم و طبیعی است. میزان آن برحسب تمدن جامعه، ‌زمان، مکان فرهنگ و انتظارات هر جامعه تفاوت دارد. آن چه در زیر می آید برای پی بردن به سلامت روانی انسان می تواند راهنمای کوچکی باشد.

    • شخص سالم از زندگی بیشتر راضی است و اظهار خوشی می کند و کمتر ناراحت و دل گیر است.

 

    • از استقلال فردی خود آگاه است. امکانات، خواستها، امیال و هدفهای خود را می داند، کیفیت و واقعیت وجود خویش و محیطش را درک کرده، روش خود را با واقعیت هماهنگ می کند.

 

    • می تواند مناسبات دوستانه و صمیمانه با دیگران برقرار سازد که هم خود از این دوستی احساس رضایت کند و هم طرف صحبتش از دوستی او برخوردار باشد.

 

    • در برابر پیشامدها و وقایع معمولی روز احساس رضایت کند و زندگی را زیبا و سالم می بیند و هر چند که ممکن است در مقابل مشکلات و وقایع سخت، شخص احساس ناتوانی کند.

 

    • خود و دیگران را دوست دارد و از محبت کردن به آنها لذت می برد.

 

    • شخص سالم عهده دار زندگی خویشتن است و انتظار ندارد که دیگران، زندگی خوب و راحت برایش تأمین کنند.

 

    • در موارد بخصوص و حاد، حق دارد که خشمگین و عصبانی شود.

 

    • به ماهیت وجود خود پی می برد، بد و خوب خویشتن را قبول دارد و از تأثیر رفتار خود روی دیگران آگاه است.

 

    • دیگران را تحقیر نمی کند و برای خود مزیّت اضافی قایل نمی شود.

 

    • آشفتگی و ناراحتی هایش را به نحوی اظهار می کند که قابل قبول جامعه ای که در آن زندگی می کند باشد. تأثر و آشفتگی خود را مهار می کند که باعث ناراحتی اطرافیانش نشود.

 

    • به امکان انجام یک کار معتقد است، پر توقع نیست و همیشه راهی را انتخاب می کند که می داند در آن راه امکان عملی شدن یک منظور بیش از راه های دیگر است.

 

    • شخص سالم حس بذله گویی دارد که اغلب با آگاهی و خوش خلقی همراه است. از فرصتهای عادی، برای شادی دوری نمی کند و از غصه و نگرانی استفاده نمی کند.

 

    • آن چه را که هست قبول می کند و می داند که زندگی مطلوب و دلخواه خیالی بیش نیست و همیشه یک نوع ناتمامی و نقص در همه جا می توان یافت.

 

    • هم در میان جمع احساس خوشی می کند و هم در تنهایی.

 

    • قبول دارد که کشمکش و ناسازگاری همیشه وجود دارد و باید به هر صورتی با ناسازگاری ها و کشمکش ها مقابله کند.

 

  • با این که بین دیگران است ولی همیشه شخصیت و ماهیت خود را حفظ می کند(سالاری، ۱۳۹۲).




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:55:00 ب.ظ ]




 

در سال‌های اخیر با افزایش تراکم و تعداد طبقات و نیاز به تأمین پارکینگ و سایر سطوح خدماتی در ساختمان‌ها، عمق گودبرداری نیز بیشتر شده است. بنابراین با افزایش عمق گودبرداری، خطرات ناپایداری و گسیختگی دیوارهای گودبرداری به شدت افزایش می‌یابد. گودبرداری[۱] عموماً به عملی اطلاق می‌گردد که طی آن خاک یا سنگ به وسیله ماشین‌آلات یا مواد منفجره از محلی برداشته شده و به شکل رو باز، چاله و یا گودال درمی‌آورند. گود ایمن گودی  است که به قدر کافی پایدار بوده و در معرض ریسک‌های غیرقابل قبول نباشد. برخلاف تصور برخی ها که فکر می‌کنند به کارگیری تمهیدات ایمنی لازم در گودبرداری هزینه و زمان بیهوده‌ای را به کار تحمیل می‌کند، گودبرداری اصولاً جزو کارهای پیچیده و بسیار خطرناک مهندسی محسوب می‌شود و به ویژه در گودهای با عمق زیادتر نیازمند بررسی‌های همه جانبه، دقت و نظارت و در نهایت صرف وقت و هزینه قابل ملاحظه‌ای است تا جان و مال مردم از این طریق به خطر نیافتد. با این حال عدم آشنایی به اصول فنی، سهل‌انگاری و یا سودجویی غیرمسئولانه منجر به ایجاد حادثه می‌شود. گودهایی که در مجاورت بناهای موجود ایجاد می‌شوند نباید به هیچ عنوان پایداری این بناها را چه در مرحله اجرا و چه در مرحله بهره‌برداری دچار نقصان نمایند.

 

در اثر گودبرداری‌های عمیق، ایمنی عمومی به خطر افتاده و شاهد گسیختگی جداره‌های گودبرداری و بروز خسارت‌های مالی و جانی به کارگران، مجاورین، عابرین و همچنین محدودیت‌های ترددی در گذرهای مجاور گود می‌باشیم. بنابراین برای طراحی پایداری جداره‌های گودبرداری باید این اطمینان وجود داشته باشد که یک ضریب ایمنی کافی برای مدت عمر سازه‌های پایدارکننده وجود دارد.

 

اجرای گودبرداری و بخصوص گودبرداری‌های عمیق، تعادل خاک را بر هم زده و وضعیت تنش‌ها  را در خاک تغییر می دهد. همچنین در اثر عملیات گودبرداری تغییر شکل‌هایی در خاک بوجود می‌آید که موجب بهم خوردن انسجام خاک و یا گسیختگی خاک می‌شود و یا موجب بهم خوردن تعادل و پایداری سازه مجاور گود می‌شود. ضرورت‌ها‌یی که موجب انجام عملیات گودبرداری می‌شوند عبارتند از: احداث زیرزمین، احداث پارکینگ، محدودیت‌های زمین در شهرها و قیمت‌های روزافزون زمین، احداث کانال، ایجاد ترانشه و…

 

تقسیم‌بندی گودها بر حسب عمق H به این صورت می باشد:

 

کم عمق        H < 6m

 

عمیق    H > 6m

 

طراحی هر دو نوع گود مشابه بوده و بر اساس تئوری‌های مکانیک خاک و سازه انجام می‌شود.

 

فشار جانبی وارد بر دیوار گود به علت وزن توده خاک مجاور و یا سربارهای وارد بر آن است. این سربار می‌تواند بر اثر وزن ساختمان‌های مجاور و یا بهره‌برداری از معابر مجاور باشد. اگر نیروهای وارده بر جداره گود از مقاومت خاک بیشتر باشند دیواره گود دچار ریزش خواهد شد. برای اطمینان از ایمنی ترانشه ها در حین گودبرداری، این پروژه ها باید مورد ارزیابی و محاسبه قرار گیرند.  و در صورتی که ضریب اطمینان کمتر از مقدار مورد انتظار باشد به منظور جلوگیری از ریزش ترانشه و تبعات منفی احتمالی ناشی از این خاکبرداری، سازه‌های موقتی را برای مهار ترانشه اجرا می‌کنند، که به آن سازه‌های نگهبان می‌گویند. در ادامه ضمن معرفی سازه های نگهبان مورد استفاده جهت پایداری گود، به مرور برخی از روش های آنالیز پایداری شیب نیز می پردازیم.

 

 

 

 

  • روش‌های متعارف گودبرداری و حائل سازی

اگر پس از انجام محاسبات مشخص گردید خاک به تنهایی نمی‌تواند در برابر فشارهای جانبی مقاومت نماید باید با احداث سازه‌های نگهبان مناسب دیواره گود پایدار گردد. سازه‌های نگهبان، سازه‌های موقتی هستند که برای مهار ترانشه اجرا می‌شوند.

 

اهداف اصلی ایمن‌سازی جداره گود با بهره گرفتن از سازه‌های نگهبان عبارتند از:

 

– حفظ جان انسان‌های داخل وخارج گود

 

– حفظ اموال داخل و خارج گود

 

– فراهم آوردن شرایط ایمن و مطمئن برای اجرای کار

 

روش‌های متعارف گودبرداری و حائل سازی عبارتند از:

 

۱- گودبرداری شیب‌دار (شیروانی وار)

 

۲- گودبرداری با جدار میخ‌کوبی شده (Rock Bolt ، شاتکریت و…)

 

۳- گودبرداری با بهره گرفتن از روش اصلاح خواص خاک (انجماد، تزریق و…)

 

۴- گودبرداری با بکارگیری سازه‌های حائل

 

 

  • روش‌های پایدارسازی گود

همه ساله کشورهای مختلف هزینه­ های زیادی را صرف پایداری دامنه­ها می­نمایند. بسته به شرایط هندسی دامنه، اندازه توده ناپایدار، خصوصیات مقاومتی خاک، موقعیت و محل دامنه و… روش­های گوناگونی برای پایدارسازی شیروانی ها وجود دارد. هر یک از این روش­ها با توجه به موقعیت و شرایط انجام پروژه­ها، می­توانند در پایدارسازی مورد استفاد قرار گیرند. مهم­ترین فاکتور در انتخاب روش پایداری رسیدن به حداکثر پایداری با کمترین هزینه می­باشد و البته موقعیت و شرایط پروژه نیز از عوامل تعیین کننده در انتخاب روش پایدارسازی می­باشد.

 

روش مناسب گودبرداری با توجه به نوع خاک، سطح آب زیرزمینی، عمق گود و موقعیت و شرایط مجاورین و الزامات قانونی ساختگاه و بخصوص انسان‌ها، هزینه‌های پایدارسازی (هزینه‌های اولیه، هزینه‌های اجرایی، هزینه‌های جمع‌آوری سازه موقت)، هزینه‌های ناشی از خرابی (گسیختگی و یا تغییر شکل) و مشکلات و محدودیت‌های اجرایی انتخاب می‌گردد.

 

روش‌های پایداری سازی گود همزمان با احساس نیاز بشر برای ساخت و ساز در زیر سطح زمین شکل گرفت که ساده‌ترین آن‌ها ایجاد شیب پایدار در سطح گودبرداری شده است. با گذشت زمان و ایجاد محدودیت‌های اساسی نظیر کمبود فضا برای ایجاد شیب مناسب برای گود، مهندسین به فکر روش‌های مقابله با ریزش سطوح خاکبرداری شده قائم افتادند. روش‌های ابتدایی برای مقابله با ریزش که هنوز هم مورد استفاده قرار می‌گیرند نظیر شمع، نگهدارنده‌های افقی و مایل، دیوار برلنی و خرپا ابداع شده و با نوآوری‌های متفکرانه خاک مسلح و میخ‌کوبی نیز به آن‌ها اضافه گردیدند.

 

اهمیت استفاده از این روش‌ها زمانی بیشتر آشکار می‌شود که به نمونه‌های تخریب شده ساختمان‌ها و بناهای جدید و قدیم در مجاورت گودبرداری‌های غیر اصولی توجه گردد. صدمات جانی و مالی فراوان که به دنبال عدم رعایت اصول مهندسی در گودبرداری و نیز عدم استفاده از روش مناسب محافظت گود پدیدار شده‌اند هیچ‌گاه قابل جبران نخواهد بود. بنابراین بررسی و شناسایی روش‌های متفاوت ایجاد سازه‌های نگهبان و بکارگیری اصولی این روش‌ها غیر قابل اجتناب است. انواع روش‌های پایدارسازی گود عبارتند از:

 

۱- مهارسازی (Anchorage)

 

۲- دوخت به پشت (پین‌گذاری) (Tie back)

 

۳- دیواره دیافراگمی (Diaphragm Wall)

 

۴- مهار متقابل (Reciprocal Support)

 

۵- اجرای شمع (Piling)

 

۶- سپرکوبی (Sheet Piling)

 

۷- اجرای خرپا (Truss construction)

 

۸- روش ریز شمع (Micropile)

 

۹- روش میخ‌کوبی (Nailing)

 

همچنین روش‌های پایدارسازی جداره‌های گودبرداری را می‌توان به دو دسته کلی زیر نیز تقسیم‌بندی نمود:

 

الف- تامین پایداری از داخل گود

 

در گودبرداری‌هایی که به دلایل فنی ویا حقوقی امکان ایجاد یک دیواره در جناحین ساختگاه بدون تامین تکیه‌گاه مناسب برای آن وجود ندارد و نمی‌توان انتظار داشت که دیواره خود ایستا باشد، پایدارسازی جداره گودبرداری از داخل خاستگاه اجتناب ناپذیر می‌باشد. روش‌های مهار روبرو، خرپا، دیافراگم و اجرای شمع درجا از روش‌های تامین پایداری از داخل گود می‌باشند. در مواردی که محدود کردن تغییر شکل‌های افقی در جداره گودبرداری ضروری است، مناسب‌ترین روش برای گودبرداری‌های کم عرض، روش مهار روبرو و در سایر موارد روش خرپا و یا روش‌های تلفیقی می‌باشد.

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها  :

 

 

 


ب- تامین پایداری جداره گودبرداری از خارج گود

 

در مواردی که در محدوده مالکیت و یا کسب مجوز از مالکین املاک مجاور بتوان با ایجاد شیب و یا حفاری در جناحین خاستگاه پایداری جداره گودبرداری را تامین نمود روش‌های پایدارسازی جداره گودبرداری از خارج گود مد نظر قرار می‌گیرد. روش‌های انکراژ، شمع و انکراژ، دیوار دیافراگم و انکراژ و میخ‌کوبی روش‌های پایدار‌سازی جداره گودبرداری از خارج گود می‌باشند.

 

در مواردی که محدودیت‌های برای اجرای کامل پایدارسازی جداره گود، با بهره گرفتن از یک روش وجود داشته باشد، می‌توان با کمک گرفتن از روش‌های دیگر و به صورت تلفیقی پایداری مورد نظر را تامین  نمود. شکل ۲-۱ برخی از روش های پایدارسازی جداره های گود را نشان می دهد.

 

شکل 2-1- روش‌های پایدارسازی گود

 


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:43:00 ب.ظ ]




 

فصل سوم- مدیریت منابع عدم قطعیت و طراحی مبتنی بر ریسک

 

 

  • مقدمه

هر پروژه ساختمانی که شامل گودبرداری باشد و یا نزدیک ترانشه با عمق گود بیشتر از ۵/۱ متر یا تونل باشد بعنوان یک پروژه ساختمانی با ریسک بالا شناخته می‌شود. جدا از نحوه گودبرداری، ریسک‌های ناشی از گودبرداری محل باید مدیریت شوند. برای گودبرداری‌های با ریسک بالا مانند ترانشه‌ها، شفت و تونل‌ها باید تمهیدات ویژه‌ای درنظر گرفته شود.در صورتی که در طراحی پایدارسازی دیواره گودبرداری ضریب اطمینان[۱] مناسب لحاظ نشود می‌تواند خسارات جانی و مالی جبران ناپذیری به بار آورد. اخباری که بعضاً در مورد واژگونی ساختمان‌های مجاور در حین گودبرداری منتشر می‌شود، ریسک‌پذیری و اهمیت این موضوع را نشان می‌دهد. از سوی دیگر عواملی که در تعیین ضریب اطمینان دخیل‌اند خود نیز دارای عدم قطعیت[۲] هستند، بدین مفهوم که با تغییر هر یک از این عوامل، ضریب اطمینان نیز دستخوش تغییر می‌گردد در نتیجه ریسک‌پذیری و احتمال خطر[۳] نیز تغییر می‌یابد. از طرفی انتخاب پارامترهای ژئوتکنیکی خاک یکی از مراحل اصلی طراحی سازه های ژئوتکنیکی به شمار می رود که به دلیل عدم قطعیت های موجود، بسیار پیچیده و چالش برانگیز است.

 

از اینرو بهترین راه حل برای لحاظ کردن عدم قطعیت در خاک، استفاده از مشخصات خاک در قالب تحلیل های غیر قطعی می باشد.  تحلیل غیرقطعی شامل روش هایی می باشد که اثر عدم قطعیت را در پارامترهای ورودی در نظر گرفته و با توجه به میزان عدم قطعیت ها پاسخ را تعیین می کنند.  از جمله این روش ها می توان به تحلیل ‌های مبتنی بر ارزیابی ریسک که اساس آن روش های احتمالاتی و قابلیت اعتماد است، اشاره نمود.  این فصل توضیح می‌دهد چگونه روش‌های احتمالاتی برای توصیف عدم قطعیت و ارزیابی ریسک به عنوان ابزار تحلیلی جهت تصمیم‌گیری استفاده شود.

 

 

۳-۲-         منابع عدم قطعیت در مهندسی ژئوتکنیک

 

خاک و سنگ از جمله محیط های غیرهمگن و ناهمسان هستند که عموما با تعدادی پارامتر هندسی، مکانیکی و مقاومتی تعریف می شوند.  این پارامترها ممکن است در دو نقطه مختلف از یک محیط، مقادیر متفاوتی را نشان دهند.  بنا براین مشخص کردن مقادیر آن ها در هر نقطه جز با اندازه گیری دقیق ممکن نیست.

 

انتخاب پارامترهای ژئوتکنیکی خاک به دلیل عدم قطعیت های موجود در این حوزه، همواره یکی از چالش برانگیزترین مسائل مهندسین بوده است.  این پارامترها به دلیل عدم قطعیت های موجود دقیقا قابل تعیین نیستند.  عدم قطعیت های مهندسی ژئوتکنیک را به طور کلی می توان به دو دسته کلی عدم قطعیت های ذاتی[۴] و عدم قطعیت های شناختی[۵]تقسیم بندی کرد (Griffiths and Fenton, 2007).

 

عدم قطعیت های ذاتی خاک ناشی از ماهیت تصادفی بودن پارامترهای خاک در نقاط و زمان های مختلف است.  هر لایه خاک در گذر زمان تحت تاثیر عوامل مختلفی همچون تغییرات فیزیکی، شیمیایی و ژئولوژیک گوناگونی قرار گرفته و باعث ایجاد تغییراتی در خاک گردیده اند.  این عدم قطعیت ها مربوط به برخی پارامترهای محیط و سیستم مورد مطالعه یا برخی پدیده هایی که قرار است رخ دهند، مانند میزان سطح آب زیرزمینی، مقدار چسبندگی، زاویه اصطکاک داخلی، بزرگای زلزله، دوره بازگشت پدیده ها و دیگر موارد اشاره کرد.با توجه به ماهیت این دسته از منابع عدم قطعیت، امکان کاهش یا حذف این عدم قطعیت ها وجود ندارد و بایستی به شکل مناسبی در پروسه طراحی های ژئوتکنیکی لحاظ گردد Phoon, 2008)).

 

عدم قطعیت شناختی ناشی از کمبود اطلاعات در مورد یک پارامتر می باشد.  عدم قطعیت های شناختی شامل عدم قطعیت در اندازه گیری پارامترها (همچون اندازه گیری SPT، CPT و موارد مشابه)،عدم قطعیت های آماری (ناشی از اطلاعات محدود) و عدم قطعیت مدل های مرسوم می باشد.  عدم قطعیت های ناشی از تبدیل اطلاعات آزمایشگاهی به پارامترهای طراحی نیز می تواند در این گروه جای گیرد.

 

عدم قطعیت در اندازه گیری پارامترهای ژئوتکنیکی متاثر از دقت دستگاه و کاربر می باشد.  دقت دستگاه عموما توسط شرکت های سازنده تعیین می گردد.  ملاحظات اقتصادی در مراحل مطالعاتی سازه ژئوتکنیکی همواره منجر به کاهش تعداد گمانه ها و عدم قطعیت های آماری می گردند.

 

عدم قطعیت مدل بصورت نسبت مقدار واقعی به مقدار پیش بینی شده توسط مدل تعریف می شود.   عدم قطعیت های مدل ناشی از ایده آل سازی های انجام شده در حل معادلات فیزیکی به وجود آمده اند.   با توجه به توضیحات فوق می توان گفت که عدم قطعیت های شناختی را می توان با افزایش دقت و تعداد نمونه ها تا حدودی کاهش داد.

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها  :

 

 

 


برخی از محققین منابع عدم قطعیت مهندسی ژئوتکنیک را برحسب نوع، به دو دسته عدم قطعیت های پارامتری و عدم قطعیت مدل دسته بندی می کنند. در این دسته بندی تمام منابع خطا که منجر به عدم قطعیت در مشخصه های ژئوتکنیکی می گردند را به عنوان عدم قطعیت پارامتری و خطاهای ناشی از مدل های مرسوم را در دسته عدم قطعیت های مدل دسته بندی می شود.

 

با توجه به عدم قطعیت های موجود در تعیین پارامترهای ژئوتکنیکی استفاده از تحلیل قطعی با بهره گرفتن از پارامترهای قطعی چندان منطقی به نظر نمی رسد.  استفاده از پارامترهای متغیر آماری بهترین شیوه بیان این پارامترها است.  عدم قطعیت متغیر X‌ را می‌توان وابسته به انحراف معیار توزیع X‌ دانست بدین معنا که اثر عدم قطعیت‌های موجود در پارامترهای ورودی را می‌توان با مدل‌های احتمالاتی با توجه به میزان انحراف معیار موجود بررسی نمود. برای تحلیل احتمالاتی پایداری شیروانی‌ها بایستی عدم قطعیت موجود در پارامترهای ورودی را تعیین نمود. این عدم قطعیت‌ها به وسیله توابع توزیع احتمال و مؤلفه‌های احتمالاتی (مقدار میانگین و انحراف معیار) بیان می‌شوند.  بنابراین به کمک پارامترهای میانگین، انحراف معیار و تابع توزیع احتمال می توان پارامتر متغیر را به سادگی تعریف کرد این در حالی است که استفاده از ضریب تغییرات به جای انحراف معیار کاربرد بیشتری دارد.   شکل ۳-۱ الف بیان پارامترهای ژئوتکنیکی را بصورت قطعی و احتمالاتی نشان می دهد.  شکل ۳-۱ب توابع توزیع احتمال رایج در مهندسی ژئوتکنیک را نشان می دهد.  توابع توزیع احتمال رایج در مهندسی ژئوتکنیک عبارتند از توزیع نرمال، لاگ نرمال و توزیع یکنواخت.  این توابع بسیار ساده و قابل فهم هستند.

 

(الف)

 

 

(ب)

 

 

 

 

شکل ۳- ۱- مقایسه تعریف پارامترهای متغیر به روش قطعی و احتمالاتی

 

در آنالیزهای سنتی کفایت طراحی با ضریب اطمینان بیان می‌شود. رابطه‌ی روشنی بین ضریب اطمینان مشخص شده و احتمال گسیختگی وجود ندارد به بیان دیگر ممکن است یک شیب با ضریب اطمینان بالاتر پایداری کمتری نسبت به شیب با ضریب اطمینان کمتر داشته باشد به طور مثال ضریب اطمینان ۵/۱ با انحراف معیار ۵/۰ می‌تواند احتمال گسیختگی خیلی بیشتری نسبت به ضریب اطمینان ۲/۱ با انحراف معیار۱/۰ داشته باشد. لذا عدم قطعیت های موجود در مهندسی ژئوتکنیک و ناکارآمدی روش های مرسوم، لزوم استفاده از روش های مبتنی بر ریسک را بیش از پیش بیان می کند. در ادمه به بیان اصول و مبانی روش های مبتنی بر ریسک می پردازیم.

 

 

 

 

۳-۳-         برآورد میانگین و انحراف استاندارد پارامترهای ژئوتکنیکی

 

یکی از هنرهای اساسی علم مهندسی ژئوتکنیک توانایی برآورد منطقی از مقادیر پارامترهای مسئله با در دست داشتن داده ها و اطلاعات محدود از آن پارامتر می باشد.  تخمین مناسب مشخصات مکانیکی خاک برای اهداف مختلف معمولاً با دو عدد بیان می‌شود:

 

الف) بهترین تخمین و ب) مقدار عدم قطعیت، که به ترتیب با مفاهیم مقدار میانگین و انحراف معیار[۶] بیان می‌شوند. به منظور انجام آنالیز قابلیت اعتماد و محاسبه احتمال وقوع، برآورد میانگین و انحراف استاندارد  کلیه پارامترهای دخیل در مسئله الزامی است.

 

 





موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:43:00 ب.ظ ]




۲-۳-۱- عوامل مؤثر بر انتخاب روش‌های گودبرداری

روش‌های پایدارسازی دیوارهای گود با توجه به  شرایط و جنس خاک، عمق گودبرداری، ابعاد گود، سطح آب زیرزمینی، موقعیت و نحوه‌ قرارگیری محل گود، لرزه‌خیزی منطقه، نحوه کنترل و نظارت سازمآن‌های مسئول، پوشش‌های بیمه‌ای و از همه مهم‌تر تفکر و نگرش دست‌اندرکاران امر ساختمان به حقوق و سلامت دیگران و ریسک‌پذیری آن‌ها انتخاب می‌گردد.

انتخاب هریک از این روش‌ها یا ترکیبی از آن‌ها، به پارامترهای مختلفی بستگی دارد که از جمله می‌توان موارد زیر را برشمرد:

۱- حجم کار

۲- عمق گود

۳- شرایط قرارگیری طرح: الف- داخل شهر یا خارج آن  ب- شلوغی یا خلوتی محیط طرح

۴- موقعیت اطراف طرح: الف- زمین بایر و احتمال کاربری آن ب- معبر و عرض آن ج– ساختمان و تعداد طبقات آن

۵- شیب زمین

۶- ماشین‌آلات موجود

۷- نیروی انسانی موجود

۸- قوانین و ضوابط اداری و فنی

۹- شرایط اقتصادی

 

 

  • علت‌های گسیختگی در گودبرداری‌های عمیق

بطور کلی دلائل ریزش گودبرداری به صورت زیر دسته بندی می شود:

الف-گودبرداری باز

  • کمبود مطالعات ژئوتکنیکی، انتخاب نامناسب پارامترهای خاک و سنگ و شرایط آب زیرزمینی
  • بی‌توجهی طراح به اثر نشست بر ساختمان‌های مجاور
  • عدم درک طراح و پیمانکار به اثرات هوازدگی و زمان، بر مقاومت برشی خاک

ب- گودبرداری با المان‌های سازه‌ای

  • کمبود مطالعات ژئوتکنیکی، انتخاب نامناسب پارامترهای مقاومتی خاک و سنگ و شرایط آب زیر زمینی
  • کیفیت نامناسب جزئیات سازه‌ای
  • نا‌هماهنگی بین طراح و پیمانکار
  • نا‌آگاهی طراح از محدودیت‌های روش‌های خاص مهارگذاری، پایدارسازی از قبیل تزریق با فشار بالا و …..
  • بی‌توجهی طراح به اثر تغییر شکل در سیستم‌های سازه‌ای نگه دارنده خاک و توده خاک
  • تغییر بارگذاری از شرایط متعارف از قبیل نوسانات آب، درجه حرارت و بی‌توجهی پیمانکار به اثر این عوامل
  • تغییر شرایط ژئوتکنیکی خاک و سنگ و بی‌توجهی پیمانکار به اثر آن بر پایداری
  • بارگذاری‌های غیرمتعارف موقتی بر سیستم‌های حائل خاک
  • کیفیت پائین عوامل اجرایی در انجام فعالیت‌های جزئی

 

 

  • مقایسه هزینه اجرای سیستم‌های مختلف پایدارسازی گود

شکل (۲-۲) هزینه تمام شده اجرای ده سیستم مختلف به ازای هر متر مربع پایدارسازی، که در سال ۲۰۰۱ در ایالات‌متحده اجرا شده است را نشان می‌دهد. طی بررسی‌های به عمل آمده مشخص شد که سیستم نیلینگ می‌تواند حدود ۱۰ الی ۳۰ درصد در کاهش هزینه‌ها موثر واقع شودSabatini) et al, 1997). البته باید توجه گردد که برای مناطق و زمان‌های مختلف، ممکن است نتایج متفاوتی بدست آید. از طرفی با توجه به محدودیت‌های محیط‌های شهری، سیستم‌های شماره ۱ تا ۵ این شکل کارایی چندان زیادی در مناطق شهری ندارند.

 

شکل۲-۲- مقایسه هزینه اجرای سیستم های مختلف پایدارسازی گود

 

بسته به وجود یا عدم وجود آب‌های زیرزمینی، روش‌های ارزان و قابل رقابت در محیط‌های شهری به دو دسته تقسیم می‌شوند:

الف- با آب زیرزمینی زیاد

  • اختلاط عمقی خاک
  • ستون‌های تزریق با فشار بالا
  • دیواره دیافراگم
  • شمع‌های هم‌پوشان

ب- بدون آب زیرزمین و یا با آب کم و قابل زهکشی

  • میخ‌گذاری
  • شمع مجزا با مهاری و پوشش داخلی
  • بلوک با مهاری

 

 

  • روش‌های آنالیز پایداری گودها

پایداری گودها یکی از مسائلی است که از زمان‌های گذشته مطرح بوده است. آنالیز پایداری گودها معمولاً برای ارزیابی ایمنی شیب‌های طبیعی، حفاری‌ها، خاکریزها، سدهای خاکی، خاکبرداری‌ها و … انجام می‌گیرد. همگام با پیشرفت روش‌های پایدارسازی گود در سال‌های اخیر آنالیز پایداری جداره گودها نیز پیشرفت‌هایی داشته و به مرور از انجام محاسبات دستی به راه حل‌های کامپیوتری و آنالیزهای احتمالاتی تغییر رویه داده اند. در ادامه روشهای آنالیز پایداری شیب مورد بررسی قرار گرفته اند.

 

 

  • روش‌های سنتی و مرسوم آنالیز پایداری گودها

امروزه روشهای زیادی برای ارزیابی ایمن بودن شیبهای طبیعی، گودبرداری ها، خاکریزها، سد خاکی و … وجود دارد که مرسوم ترین آنها استفاده از معادلات تعادل نیرو و لنگر در محدوده گوه گسیختگی و همچنین کاربرد مفهوم ضریب اطمینان می باشد. روش تعادل حدی مهم ترین روشی است که اساس کار آن حل معادلات تعادل نیرو و لنگر می باشد. حل این معادلات در برخی موارد بسیار پیچیده و زمانبر بود. همین پیچیدگی معادلات و زمانبر بودن محاسبات محققان را برآن داشت تا فرضیات و ساده سازی هایی جهت سهولت محاسبات در نظر گیرند. بدین ترتیب تفاوت در فرضیات باعث گردید در طول سالها روشهای تعادل حدّی بسیاری برای آنالیز پایداری شیب معرفی شوند.  از جمله این روشها می توان به روش معمولی (فلنیوس، ۱۹۳۶)، روش اصلاح شده بیشاپ (۱۹۵۵)، روش جانبو (۱۹۶۸)، روش مورگنسترن-پرایس (۱۹۶۵) و روش اسپنسر (۱۹۶۷) اشاره کرد. چهارچوب کلی این روشها با وجود تفاوت و اختلاف در روند تحلیل و نتایج بدست آمده، یکسان بوده و مبنای نظری آنها استفاده از قطعه های عمودی برش خورده از سطح لغزش شیروانی می باشد که هر روش با توجه به فرضیه ها و اصول خود به تحلیل پایداری قطعه ها بر اساس تعادل های گشتاور و نیرو و همچنین چگونگی تأثیر نیروهای افقی (برشی) و قائم در روند محاسبات می پردازد. در روش حدی پایداری شیب به وسیله ی ضریب اطمینان اندازه گیری می شود که بصورت نسبت بین  مقاومت برشی خاک به تنش برشی لازم جهت تعادل بیان می شود.(Duncan 1996) در حال حاضر نیز مبنای نرم افزارهای کامپیوتری مورد استفاده در آنالیز پایداری شیب بر روشهای تعادل حدّی استوار است. که اغلب برای آنالیز اولیه یا مقدماتی  و تخمین سریع پایداری شیب بسیار مفیدند.

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها  :


یکی از ساده سازی های صورت گرفته در آنالیز پایداری شیروانی ها مربوط به شکل سطح لغزش می باشد. معمولا شکل سطح لغزش به یکی از حالت های مسطح، مدور یا غیر مدور در نظر گرفته می شود. با توجه به اینکه در لحظه گسیختگی، مقاومت برشی در کل طول سطح لغزش بسیج می شود بنابراین شکل سطح لغزش نیز قبل از شروع آنالیز باید انتخاب شود. فرآیند این آنالیز تا زمانی که سطح گسیختگی بحرانی که کمترین ضریب اطمینان را دارد ادامه می یابد. مطالعات زیادی جهت بررسی صحت برخی از روشهای تعادل حدی و همچنین پیدا کردن روشی برای یافتن سطح لغزش بحرانی صورت گرفته است. تحقیقات نشان داده است که در اکثر مواقع فرض مدور بودن سطح لغزش نتایجی بسیار نزدیک به زمانی است که سطح لغزش غیر دایره ای در نظر گرفته شده باشد. با این تفاوت که فرض دایره ای بودن در کاهش حجم محاسبات مربوط به ضریب اطمینان بسیار مفید است در نتیجه سطح لغزش بحرانی را در اغلب موارد می‌توان دایره‌ای فرض نمود مگر اینکه لایه‌های زمین که سطح لغزش را احاطه کرده‌اند به نحوی قرار گرفته باشند که باعث ایجاد سطح لغزش غیر دایره‌ای شوند (Duncan, 1996).





موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:42:00 ب.ظ ]