کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



آخرین مطالب

 



روش ها و تاکتیک های یادگیری سازمانی در موقعیت های متلاطم و رقابتی

 

  یادگیری در موقعیت های متلاطم و رقابتی۱، دارای تاکتیک ها و روش هایی است که با روش های یادگیری در شرایط با ثبات ، تفاوت دارد. برخی از آنها عبارت اند از:

 

۲-۲۴-۱- تمامیت:

 

در داخل سیستم های یادگیری، میان یادگیرنده و عناصر شبکه ای که جزء آن محسوب می شود، معنی تمامیت یا کل گرایی مورد نظر می باشد که شامل مفهوم ارتباط شناختی و عاطفی در شبکه است.

 

۲-۲۴-۲- تنوع:

 

یادگیری در مکان های مختلف، به روش های مختلف، در زمان های مختلف و میان گروه های متنوع انجام می گیرد.

 

۲-۲۴-۳- مناظره منطقی:

 

یادگیری و عوامل تقویتی آن در جوی همراه با بحث و تبادل نظر انجام می گیرد. این بحث و تبادل نظر ، ضرورتاً برای رسیدن به یک توافق کلی نیست، بلکه برای رسیدن به فهم مشترک و سازگاری با شخصیت های متنوع ، در درون شبکه می باشد.

 

دانلود پایان نامه

 

دانلود پایان نامه

 

۲-۲۴-۴- فضای باز و آزاد:

 

یادگیری و عوامل کمکی و پشتیبان آن، در دسترس هر کس و هر چیزی که بخشی از ساختمان شبکه باشد، قرار دارد.

 

۲-۲۴-۵- همه جا، همه وقت:

 

یادگیری و عوامل تسهیل کننده آن در شرایط متلاطم و رقابتی طوری طراحی می شوند که دائماً متحرک و پویا باشند.

 

۲-۲۴-۶- جاذبه های شگفت:

 

یادگیری و عوامل تسهیل کننده آن به عنوان جاذبه های شگفت خارجی به شمار می آیند و سازمان را نسبت به چالش های موجود، در جهت رسیدن به اهداف آگاه می کنند نه جاذبه های ثابت و محدود.

 

۲-۲۴-۷- بازخورد:

 

سیستم با این حقیقت که به هم پیوسته و پیچیده باشد و به خودی خود ایجاد شود، منطبق می گردد. توجه سیستم به درک و تعریف مسائل و متغیرهایی که سیستم ایجاد می کند، معطوف می شود.

 

۲-۲۴-۸- ویژگی خود ایجادی:

 

در شرایط متلاطم، یادگیری و حمایت از آن خود به خود در سیستم حفظ می شود. آنها نتیجه اشتراک مساعی و همکاری ناشی از عوامل ترکیبی و مشترک در معادلات سیستم را نشان می دهند.

 

۲-۲۴-۹- مدل سازی داخلی :

 

سیستم یادگیری، ایجاد و اصلاح نمونه طرحی را مورد حمایت قرار می دهد که الگوی را توصیف می کند و از طریق آن ، ایفای نقش خواهد کرد. یادگیری ثابت نگه داشته نمی شود و بر استراتژی یادگیری با مدل هایی که به واسطه آن یادگیری انجام می گیرد تاکید می شود.

 

۲-۲۴-۱۰- عناصر اصلی :

 

عناصر اصلی، قابلیت هایی را به وجود می آورد که سیستم را آماده تغییر و سازگار با محیط می کند. این عناصر باید به طور پیوسته مجددا شکل گرفته برای انعکاس بیانیه های چشم انداز مناسب به کار گیری شوند]۳۳[ .

 

 

 

۲-۲۵- ویژگی های یادگیری سازمانی :

 

با توجه به دیدگاه های یاد شده در مورد یادگیری سازمانی، می توان مهمترین ویژگی های یادگیری سازمانی را به شرح ذیل بیان کرد [۳۴]  :

 

    1. فرآیندی پیچیده۱ (متاثر از ارتباط متقابل عوامل متعدد و متنوع درون و برون فردی، محیطی و درون و برون سازمانی).

 

    1. برنامه ریزی نشده مانند (متون آموزشی دوره های رسمی، از پیش تعیین نشده است).

 

    1. هوشیارانه و هدفمند (فضای پر جاذبه ای از یادگیری و بهبود برخرد، افراد و گروه های سازمان حاکم می شود و افراد و گروه ها با دقت و کنجکاوی و همسو با استراتژی سازمان، مترصد یادگیری اند).

 

    1. تعامل و پویا۱ (همواره یک نفر به عنوان استاد یا مهارت آموزد در جایگاه انتقال اطلاعات و آموخته ها قرار نمی گیرد. بلکه افراد، گروه ها و سازمان ، همزمان نقش دریافت اطلاعات، تجارب و آموخته های خود و انتقال آن به دیگران را ایفا می کنند. این فرآیند، بازخوردی مداوم، سریع و موثر در سطح فردی، سازمانی و گروهی ایجاد می کند)

 

  1. مستمر و مداوم (مانند دوره های آموزشی رسمی به ساعات و مکان مشخص محدود نمی شود).

.۶متحول و رشد یابنده (تعامل، پویایی و تداوم یاد شده و نیز بازخورد حاصل از این فرآیند ویژگی زایندگی به آن می بخشد و تحول، رشد و بهیود مستمر یادگیری سازمانی را به دنبال دارد).

 

 

.۷متاثر از شالوده دانستن یا منابع فرهنگی مورد استفاده افراد (این شالوده می تواند مفاهیم، ساختار و قوانین اجتماعی و نیز نوع تقسیم کار، ابزارها و فناوری های رایج در میان اعضای یک سازمان یا جامعه زنده باشد).

 

 

 

 

 

۲-۲۶- تهدیدهای فناوری اطلاعات در یادگیری سازمانی :

 

بررسی ها نشان می دهد که استقرار۲ فناوری اطلاعات به تنهایی به خلق سازمانی پویا و یاد گیرنده نمی انجامد. در بررسی پیرامون به کار گیری فناوری اطلاعات به مقیاس۳وسیع، معین گردید که هر گاه مسائل اساسی فناوری اطلاعات (تشریک مساعی، همکاری و تعاون) در تقابل فرهنگی با ویژگی های ساختاری سازمان (فرهنگ رقابتی و فرد گرایانه، سلسله مراتب خشک و غیره) باشد، چنین احتمالی ضعیف است که به کار گیری فناوری، شراکت ارزش های جمعی را تسهیل کند. هر چند فناوری اطلاعات برای پشتیبانی یادگیری سازمانی بسیار مناسب است، اما مانند شمشیری دو لبه است، تجربه نشان داده است که در به کارگیری فناوری اطلاعات باید از افتادن در دام هایی همچون افزایش سریع اطلاعات، به هم ریختگی مجاری اطلاعات، اوج گیری۱بازتاب ها و بی توجهی به خصیصه ها پرهیز کرد [۳۴].

 

  1. افزایش سریع اطلاعات :

فهرست توزیع الکترونیکی را می توان برای ارسال پیام به افراد بی شمار و همچنین برای یک نفر، به راحتی به کار برد. فرستنده ملزم به مشخص کردن یا حتی داشتن نام ها و نشانی های اعضای گروه به منظور رساندن پیام به آنها نیست. از این رو پست الکترونیکی و امثال آن ، امکان برقراری ارتباطات سریع و ناهمزمان گروهی و همچنین ارتباط فرد با فرد را فراهم می کند. به جز در موارد استفاده خردمندانه از آن، فهرست توزیع ممکن است به سبب ایجاد سهولت بیش از اندازه در توزیع اطلاعات  در سازمان، نتیجه معکوس به بار آورد و برای برخی افراد، ارزش ها یا سودمندی اندکی داشته باشد. نتیجه این وضعیت زیاد نبودن بار اطلاعاتی، دشواری یافتن و پاسخ دادن به اطلاعات بجا در یادگیری سازمانی است. شاید دردسر بیشتر آن نسبت به پست عادی، این باشد که ارتباطات الکترونیکی ممکن است به راحتی اطلاعاتی نادرست را در اختیار بسیاری از افراد قرار دهد.

 

  1. به هم ریختگی مجاری اطلاعات :

پیچیدگی محیط و به کار گیری نادرست فناوری اطلاعات، منجر به ایجاد جامعه ای انباشته از اطلاعات شده که هم افراد و هم سازمان ها به افزایش مازاد بر ظرفیت بار پردازش اطلاعات خود تهدید می کند. مفهوم به هم ریختگی مجار ی  ۱اطلاعات که افراد بر پایه آن می کوشند مجاری های مختلف اطلاعات و ارتباطات فعلی را اداره و بر آن می کوشند مجاری های مختلف اطلاعات و ارتباطات فعلی را اداره و بر آن نظارت کنند، به زیادی بار اطلاعاتی که در آن است، مربوط می شود.

 

 

 

  1. اوج گیری بازتاب ها :

رفتاری گستاخانه و ناگهانی که به گونه ای هیجان زده بروز می کند در ارتباطات الکترونیکی بیش از سایر شکل های ارتباطات معمول است. فاصله اجتماعی که مارکوس توصیف کرده است ممکن است، افراد را از جسارتی برخوردار سازد که پیام های ارسال شده به صورت الکترونیکی واکنش هیجان آمیز توی نشان دهند. به نظر می رسد که چنین حالتی به سبب نبود اشاره های غیر کلامی (به عنوان مثال، زبان اشاره) در پیغام ها که موجب می شود نتوان آنها را به خوبی تفسیر کرد، تهدید شود. علاوه بر این سرعتی که انتقال در آن اتفاق می افتد، سبب می شود که پاسخ ها بدون تفکر کافی مبادله شود.

 

  1. بی توجهی به ویژگی ها :

اغلب سازمان ها امکان کارآموزی کافی را برای مکانیسم های سیستم کامپیوتری خود فراهم نمی کنند. فناوری اطلاعات نیز از این شرح مستثنی نیست. برنام روبنشتاین۱دریافتند که یکی از عوامل عدم کارایی و عدم اثر بخشی پست الکترونیکی، ناآشنایی کاربران با ویژگی های این سیستم است.

 

ملکی و آلان۲نیز در بررسی های خود از کاربران وب گسترده جهانی دریافتند که نداشتن تخصص کافی در کاربرد نرم افزار، مانع به کارگیری دانش در زمینه عملی است و علاوه بر این، افراد نیازمند دستیابی به سطح معینی از تخصص در استفاده از سیستم پشتیبان تصمیم گیری می باشند، پیش از آن که بتوانند دانش خود را در زمینه عملی برای حل مسئله موجود به کار گیرند.

 

۱ Competitive

 

۲ Completeness

 

۳ Diversity

 

۱ Retional debate

 

۲ Wonderful Attractions

 

۱ Comolex process

 

۱ interaction and dynamic

 

۲ Establlishment

 

۳ Scale

 

۱ Escalation

 

 

 

۱ Rubenshtein

 

۲ Maki & Alam

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1399-06-08] [ 11:53:00 ق.ظ ]




به منظور فهم جامع موانع یادگیری سازمانی، درک چگونگی یادگیری سازمانی حیاتی است. مدیران به طور فزاینده این را می پذیرند که یادگیری سازمانی برای حفظ قابلیت رقابت سازمان اهمیت حیاتی دارد. و یک ولئون (۱۹۹۳) اظهار داشتند که چگونه یادگرفتن شرکت به دلایل زیر اهمیت دارد [۳۵]:

 

دانلود مقاله و پایان نامه

 

    • یادگیری را می توان تفاوت میان پذیرش بهبود یا به دست آوردن سریع سهم بازار برشمرد.

 

    • یادگیری سازمان را از توانایی رویارویی با تغییرات وضعیت بازار و تهدیدهای رقیبان و به کارگیری فناوری جدید برخوردار می کند.

 

  • هرگاه یادگیری با جهت گیری درست استراتژیک و منابع انسانی آمیخته شود، به رشد سازمان می انجامد.

باید اذعان داشت، یادگیری سازمانی با چندین عامل محدودیت ساز روبه رو است که مانع استفاده کامل از ظرفیت سازمان۱برای یادگیری می شود [۳۴] که عبارت اند از :

 

    • کم ظرفیتی۲در نوآوری

 

    • کم ظرفیتی در عمل

 

    • کم ظرفیتی در انعکاس بصیرت ها

 

    • کم ظرفیتی در ثبت بصیرت ها

 

  • کم ظرفیتی در انتشار بصیرت ها

 

 

 

 

 

 

کم ظرفیتی در انتشار بصیرت ها کم ظرفیتی در ثبت بصیرت ها کم ظرفیتی در انعکاس بصیرت ها کم ظرفیتی در عمل کم ظرفیتی در نوآوری

 

 

انتشار

 

 

بصیرت

 

 

 

 

 

نتایج

 

 

ایده های جدید

 

 

سیستم اعتقادی

 

 

انعکاس

 

 

مستند سازی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نمودار۲-۶-عوامل محدود سازی یادگیری سازمانی

 

۲-۲۸- عوامل کلیدی موفقیت یادگیری سازمانی :

 

۲-۲۸-۱- استراتژی و سیاست ها :

 

با اتخاذ سیاست ها و خط مش های هوشیارانه، یادگیری به حالت آگاهانه در می آید. در واقع مدیریت سازمان باید به صورت روشن و صریح اشتیاق و اراده خود را به مدیریت آگاهانه یادگیری نشان می دهد.

 

۲-۲۸-۲- رهبری:

 

رفتار و اعمال رهبران و مدیران، سازنده فرهنگی است که باید یادگیری کارکنان در آن محیط صورت پذیرد. رهبر باید دارای ویژگی هایی هم چون مشوق بوده و زمینه ساز فرهنگ حامی یادگیری باشد.

 

۲-۲۸-۳- کارکردهای منابع انسانی :

 

برای افرادی که در سازمان ها روزانه درگیر عملیات و اقدامات جاری هستند باید فرآیندها و عملیات جاری موسسات حامی و مشوق یادگیری باشند و مخصوصا باید به گونه ای طراحی شوند که یادگیری را در فعالیت های خود نهادینه۱ سازند [۳۶] .

 

۲-۲۸-۴- کشف، ایجاد و انتشار دانش :

 

با شناسایی و انتشار دانش در سطح سازمان، شرایط جهت یادگیری سازمانی برای کارکنان سازمان فراهم می شود، و کارکنان سازمان می توانند به سهولت از ایده ها، تجارب و دانش افراد دیگر استفاده نمایند .[۳۷]

 

۲-۲۸-۵- ارزش ها و باورها :

 

در بر گیرنده ارزش های حامی یادگیری بوده و در ارتباطات سازمانی به طور مرتب از آنها یاد می شود. به هنگام یادگیری وارد مکالمات و زندگی کاری افراد می شود بدیت ترتیب، افراد مسئولیت یادگیری خود را به عهده می گیرند و آزادند تا مفروضات را زیر سوال برده و بدون ترس از اتهام و تنبیه (ولی نه به عمد) مرتکب اشتباهاتی شوند.

 

 

 

۲-۲۸-۶- زبان :

 

تغییر لغات و زبان در جهت حمایت از یادگیری، مثلا تغییر لفظ سرپرست به لفظ مربی و نظایر آن [۳۸].

 

۲-۲۸-۷- گفتار و رفتار افراد سطح بالا:

 

پیام ها، توقعات، حالات و رفتار مدیران ارشد بیان کننده آن است که برای سازمان حیاتی و لازم الاجرا می باشد. افراد از این گفتارها و پیام ها، آنهایی را که در جهت رفتار خود و برای سازمان ضروری است، دریافت می کنند.

 

۲-۲۸-۸- زمان و سرمایه :

 

تعهد به اختصاص زمان و پول، نکته ای مهم در فرهنگ سازی است، پاسخ به این پرسش که آیا منابع صرف شده برا ی یادگیری هزینه تلقی می شوند یا سرمایه گذاری، بسیار حیاتی می باشد.

 

۲-۲۸-۹- قدرت مالکیت:

 

یادگیری چیزی است که همگان مالک آن هستند و اختصاص به شخص یا واحد خاصی ندارد و لذا نباید در میان کارکنان و یا واحدهای سازمانی در امر یادگیری تبعیض و تمایز قائل شد.

 

۲-۲۸-۱۰- غرور و تعصب :

 

بزرگترین موانع یادگیری سازمانی، سیاست بازی، غرور و خودستایی، دیکتاتوری و استفاده از اطلاعات به عنوان قدرت و تسلط بر دیگران است .[۳۸]

 

 

 

۲-۲۹- یادگیری سازمانی و نوآوری :

 

شرایط محیطی فعلی که در برگیرنده عدم قطعیت، ریسک پذیری بالا و افزایش سطح انتظارات مشتریان است، سازمان ها را به سمت و سوی توسعه نوآوری به منظور حفظ و افزایش رقابت پذیری شان سوق داده است. به رغم صاحب نظران تغییرات تکنولوژی و محیط باعث شده تا ثبات و پایداری سازمان ها به خطر بیافتد و مدیریت نوین با چالش های جدید مواجه گردد. سازمان ها به طور مستمر، تحت فشارهای رقابتی محیط قرار گرفته و ملزم به نوآوری در تولیدات و خدمات شان هستند. ظرفیت نوآوری سازمان، یکی از مهم ترین عوامل تاثیر گذار عملکرد سازمانی می باشد. نوآوری فرآیند تبدیل فرصت ها به فعالیت ها و اقدامات سازمانی است که مستلزم برقراری تعاملی پویا بین مشتریان و تامین کنندگان می باشد. نوآوری می تواند در محصول و خدمت، تکنولوژی جدید تولید، فرآیندها و روبه های جدید و یا استراتژی های نوین مدیریتی صورت گیرد [۳۹]. در ادبیات نوآوری، بین نوآوری در تولید و خدمت، نوآوری بنیادین و تدریجی و نوآوری تکنیکی و سازمانی تفاوت وجود دارد. سازمان ها و افراد نو آور سریع تر ، کارآمدتر، مفید تر و هوشمندانه تر از سایرین عمل می کنند. سازمان ها با داشتن قابلیت نوآوری بیشتر پاسخ های بهتری را از محیط دریافت و آسان تر به شایستگی هایی دست پیدا خواهند کرد که منجر به بهبود عملکرد و تحکیم مزیت رقابتی پایدارشان گردد [۴۰].

 

کوک و سیلان۱ (۲۰۰۷) معتقدند که سازمان ها برای حفظ و نگهداشت نوآوری، لازم است به چهار عامل کسب ایده، کیفیت و بهره برداری از آن و استراتژی تکنولوژی توجه ویژه ای داشته باشند .[۴۱] در تبدیل ایده های تکنولوژی به محصولات، خدمات و کسب و کار جدید تعامل و هم افزایی۲ بین فرآیندهای سازمانی از جمله یادگیری سازمانی مورد نیاز است. یادگیری سازمانی در صورتی منجر به افزایش ظرفیت نوآوری سازمان می گردد که سازمان بتواند از منابع، قابلیت ها و شایستگی هایش بیاموزد .[۴۲] نتایج تحقیقات هانگ و همکاران (۲۰۱۰) نشان داد که یادگیری سازمانی منجر به افزایش ظرفیت نوآوری سازمان و بهبود کیفیت آن می گردد.

 

۲-۳۰- یادگیری سازمانی، کیفیت و رقابت پذیری:

 

تعاریف متعددی از مفاهیم کیفیت و مدیریت جامع وجود دارد. رحمان۳ (۲۰۰۴) معتقد است مدیریت کیفیت جامع رویکردی در راستای بهبود عملکرد سازمانی است که در بر گیرنده ابعاد رفتاری و تکنولوژی به صورت همزمان می باشد. پراژگو و سوهال (۲۰۰۳)، از رهبری، برنامه ریزی استراتژیک، مشتری مداری، تکنولوژی اطلاعات، مدیریت افراد و مدیریت فرآیندها به عنوان ابعاد مدیریت کیفیت جامع نام می برد. آنچه که مشخص است، حمایت مدیریت ارشد، تعهد کارکنان، بهبود مستمر و مشتری مداری از ارکان محوری این مفهوم است .[۴۳]

 

به باور مار تینز و همکاران (۲۰۰۴) مدیریت کیفیت جامع می تواند ابزار بالقوه مفیدی جهت توسعه یادگیری و افزایش مزیت رقابتی سازمان ها باشد. بازارهای به سرعت متغییر امروزی به توسعه نوآوری های تکنولوژیکی، چرخه کوتاه تولید محصولات و توان رقابت پذیری بیشتر نیاز دارند .[۴۴] به زعم بونیتس۱، کروسان۲و هاللند۳ (۲۰۰۴) قابلیت یادگیری سازمانی می تواند ظرفیت نوآوری و کیفیت سازمانی را تحریک و به حفظ مزیت رقابتی در محیط متلاطم بیانجامد [۴۵] . دمینگ (۱۹۸۶) نیز اعتقاد دارد یادگیری به ارتقا کیفیت به عنوان یکی از اصول اساسی موفقیت در محیط های رقابتی ختم می شود. گرچه بارو۴ (۱۹۹۳) معتقد است، یادگیری سازمانی پیامد اصلی مدیریت کیفیت جامع است؛ لکن در مورد روابط بین مدیریت کیفیت جامع و یادگیری سازمانی مطالعات معدودی صورت گرفته است[۴۶]. یافته های مطالعه هانگ و همکاران (۲۰۱۰) تاثیر مثبت

 

 

 

و معنادار مدیریت کیفیت جامع و یادگیری سازمانی را مورد تایید قرار داد. جیمز و همکاران (۲۰۰۸) نیز معتقدند سازمان های دارای سیستم مدیریت کیفیت گرایش بیشتری به یادگیری سریع تر از سایر سازمان ها دارند. به طور کلی سازمان هایی که موفق به اجرای صحیح نظام مدیریت کیفیت جامع شدند، به راحتی قادر به خلق فرهنگی جهت انتقال دانش و یادگیری سازمانی می باشند.[

 

۱ Organizational capacity

 

۲ Low capacity

 

۱ Institutionalized

 

۲ Dissemination of knowledge

 

۳ Values & beliefs

 

۱ Time & money

 

۲ Power property

 

۱ Cook & ceylan

 

۲ Synergistic

 

۳ Rahman

 

۱ Bontis

 

۲ Crossan

 

۳ Hulland

 

۴ Barrow

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:53:00 ق.ظ ]




یادگیری کار آفرینانه در سطوح مختلف ظاهر می شود. براساس دیدگاه ها و نظرات صاحب نظران مختلف، یادگیری کار آفرینانه را می توان در دو سطح تحلیل نمود:

 

 

 

۲-۳۱-۱- یادگیری کار آفرینانه فردی :

 

در این سطح خود کار آفرین درگیر یادگیری می شود. همان طور که اسمایلور۲ (۱۹۹۷) بیان می دارد، کارآفرینان اثر بخش یادگیرندگان فوق العاده هستند.آنها از هر چیزی یاد می گیرند، از مشتریان و همکاران و کارکنان، عرضه کنندگان و به ویژه از رقبای قبلی خود یاد می گیرند، آنها از تجربه شان می آموزند و از طریق عمل و اجرا یاد می گیرند. البته پیترسنگه (۱۹۹۵) اهمیت شناخت زمینه کار آفرینانه و تلفیق تئوری عمل را به خوبی دریافته است. اما به قول پیترسنگه، ارتباط بین کارآفرینی و یادگیری به سادگی آنچه که اسمایلور بیان می دارد، نیست. یادگیری کارآفرینانه منعکس کننده ماهیت شرکت کار آفرین و افرادی که آن را هدایت می کنند می باشد.

 

۲-۳۱-۲- یادگیری کارآفرینانه سازمانی :

 

یادگیری سازمانی شامل کسب، پردازش و بهره برداری دانش نوین۳ توسط سازمان می باشد .[۴۸] اما یادگیری سازمانی کارآفرینانه به عنوان یک مفهوم جدید از ترکیب دو حوزه یادگیری سازمانی و کارآفرینی ایجاد شده است.

 

این نوع یادگیری سازمانی می تواند در درون سازمان یا بین سازمانی رخ دهد.

 

۲-۳۱-۲-۱- یادگیری کارآفرینانه درون سازمان :

 

اولا در یادگیری درون سازمانی یادگیری به دو شیوه نگریسته می شود:

 

اول این که به عنوان یک فرآیند فنی، یادگیری، به عنوان پردازش اثر بخش، تعبیر و تفسیر و واکنش دهی به اطلاعات درونی و بیرونی سازمانی تلقی می شود .[۴۸]

 

در رویکرد دوم، یعنی یادگیری به عنوان فرآیند اجتماعی، یادگیری به عنوان نتیجه و زمینه تعاملات اجتماعی در پردازش ضمنی و صریح اطلاعات تلقی می گردد.

 

در یادگیری کارآفرینانه درون سازمانی، کانون توجه تشخیص فرصت و بهره برداری از آن است به عنوان پایه و اساس اقدام کارآفرینانه باشد. همان طور که پلیتیز۱و مک هنری۲ لامپکین و برگمن بیان می دارند، یادگیری سازمانی می تواند توانایی شرکت را برای تشخیص فرصت تقویت نماید و به تجهیز آنها برای پیگیری اثر بخش کسب و کارهای مخاطره آمیز کمک کند.

 

دانلود مقاله و پایان نامه

 

۲-۳۱-۲-۲- یادگیری کارآفرینانه بین سازمانی :

 

در زمینه تکامل کارآفرینی به عنوان یک حوزه مطالعاتی این بحث مطرح بوده است که انتقال آگاهانه و کلیدی و کاربرد تئوری ها، متود و لوژی ها از یک تحقق به پژوهش دیگر، ممکن است به پیشرفت های خلاقی در هر دو مورد ایجاد نماید و ممکن است پایه هایی برای حل مسائل قدیمی به شیوه های نوین ارائه کند.

 

هر دو موضوع مدیریت کارآفرینانه و یادگیری سازمان ها در اقتصاد سازمان یافته تجربی رخ می دهد، اقتصادی که اساسا کارآفرینانه بوده و نیازمند آن است که کارآفرینان به طور مستمر درگیر یادگیری شوند.

 

 

 

۲-۳۲- منابع یادگیری کارآفرینانه:

 

منابع یادگیری کار آفرینانه شامل سه منبع زیر می باشد :

 

۲-۳۲-۱- یادگیری عملی فعال :

 

در یادگیری عملی فعال فرد از طریق حل مساله آزمایش تجربی و آزمون و خطا از نتایج حاصله یاد می گیرد.

 

۲-۳۲-۲- یادگیری تئوریک رسمی :

 

در حالت تئوریک رسمی یادگیری از طریق تحصیلات و مطالعات دانشگاهی، آموزش و تحقیقات کتابخانه ای و اینترنتی صورت می گیرد.

 

۲-۳۲-۳- یادگیری اجتماعی :

 

در یادگیری اجتماعی، شبکه و کار آفرینان، کلیه رقبا، متخصصان و مشاوران، ناظران، مشتریان و عرضه کنندگان و… همگی از منابع یادگیری می باشند.

 

 

 

۲-۳۳- نقش اعتماد در یادگیری سازمانی:

 

پژوهش های یادگیری سازمان بر این موضوع تاکید دارند که وجود اعتماد در جو تغییرت سازمانی و زمانی که محیط سازمان ناپایدار است ،بسیار مهم و ضروری است[۴۹].نتایج تحقیقات در این زمینه نشان می دهد که اعتماد در رهبری و فرآیند تصمیم گیری رهبران نقش اصلی را بر عهده دارد.[۵۰] جالب توجه است که هرچه در سلسله مراتب سازمانی بالاتر می رویم اهمیت این موضوع افزایش می یابد.پس از بررسی نقش اعتماد باید به نقش و اهمیت شفافیت در تصمیم گیری های سازمانی توجه شود.یکی از عبارتهای در بسیاری از تحقیقات مصاحبه شوندگان به صورت اجمالی دیده می شود این است که:ما به یک شبکه اطلاعاتی نیاز داریم که به ما اجازه دهد تا ببینیم در سازمان چه می گذرد و چگونه کار میکند.کیفیت رهبری درون تیم هایی که در آنها سطح بالایی از اعتماد وجود دارد تحت تاثیر فرهنگ تیم دستخوش تغییراتی می شود.مثلا در این تیم ها نگرش مثبتی در رابطه با همکاری و کار تیمی به وجود می آید و رهبر به جای وظیفه مبتنی خود یعنی نقش کنترل و فرماندهی نقش یک تسهیل کننده را بر عهده می گیرد بنابراین وی به افراد اجازه میدهد تا خود کارهای خویش را برنامه ریزی کند این رهبران به جای آنکه فعالیت ها را مدیریت کنند  افراد را توانمند می سازند تا بتوانند راه حل مشکلات وسیع  خود را بیابند و  مسئولیت کارشان  را برعهده گیرند .این رهبران  علاقه زیادی به سطح  وسیع ارتباطات سازمانی برای خود و دیگران دارند تا به وسیله کسانی که علاقه به کسب اطلاعات دارند تنها به گروه کاری خود محدود نشوند.به این شکل کارکنان قادر خواهند بود تامسائل خود را به سرعت حل کنند و به مشتری خود در سازمان یا در بیرون آن به سرعت پاسخ دهند.علاوه بر این رهبرانی با برقراری بازخوردهای دو سویه همان گونه که با گرفتن بازخورد از کارکنان مسیر آنها را کنترل می کنند به آنها بازخوردهای اصلاحی ارائه می نمایند.

 

می توان ادعا کرد که این شکل رهبری به کارکنان شانس زیادی برای توسعه ،یادگیری و خلاقیت ارائه می کن و آنان را برمی انگیراند تا خود به عنوان بهترین عضو گروه درآیند و با اعتماد که میان آنان و کارکنان شان وجود دارد هرگونه موقعیتی را برای رشد شخصی و حرفه ای کارکنان خود فراهم می آورند.

 

 

 

۲-۳۴-سازمان یادگیرنده:

 

سازمان یادگیرنده اساساً با تکمیل نظریه های مربوط به یادگیری و یادگیری سازمانی شکل گرفته است و از این رو محققان متعددی در شکل گیری این نظریه نقش داشته اند، سازمان یادگیرنده ،سازمانی است که در آن اعضاءبه طور مستمر خود را در جهت تحقق هدفها و آمالی که واقعاً در پی آنند توسعه می دهند . الگوهای نوینی در جهت گسترش دامنه تفکر رواج می یا بد، فضا برای آرمان طلبی ۱جمعی وجود دارد ونهایتاً سازمانی است که اعضاءآن به طور دائم می آموزند که چگونه دسته جمعی یادگیرند[۵۱].

 

سازمانهای مطلوب، سازمانهای یادگیرنده خواهند بود . این سازمانها فرصتهایی را برای اعمال مسئولیت بوجود می آورند. از تجربه ها می آموزند، ریسک می پذیرند و از نتایج حاصله و از درس های آموخته شده احساس رضایت می کنند.[۵۲]

 

سازمان یادگیرنده سازمانی است که در آن یادگیری، نیاز همیشگی کلیه کارکنان تلقی می شود و در آن ضمن تاکید بر آموختن چگونه آموختن و جذب وتوزیع دانش نو، به خلق و تولید اطلاعات و دانش جدید ومورد نیاز پرداخته می شود و تمامی این دانش نو در رفتار و عملکردها متجلی می گردند[۵۳].

 

به اقرار کلیه صاحبنظران، نظریه پرداز اصلی سازمان یادگیرنده، پیترام.سنگه از دانشگاه MIT است.سازمان یادگیرنده از نظر پیترسنگه، سازمانی است که با بهره گرفتن از افراد، ارزشها و سایر خرده سیستم ها، و با تکیه بر درسها و تجربه هایی که به دست می آورد، به طور پیوسته عملکرد خود را تغییرمیدهد و آن را بهبود می بخشد.

 

 

 

۲-۳۵- تفاوت سازمان یاد گیرنده و یادگیری سازمانی:

 

سازمان یادگیرنده ،سازمانی است که با ایجاد ساختارها و استراتژی ها به ارتقای یادگیری سازمانی کمک می کند.یادگیری سازمانی بیش از مجموع توان یادگیری افراد است

 

یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده مفاهیم مترادفی نیستند (جوننز و هندری).باید بین یادگیری سازمانی و سازمانی به مفهوم یادگیری افراد و گروه های درون سازمان و سازمان یاد گیرنده به معنی یادگیری سازمان به عنوان سیستم کلی ،فرق گذاشت.تسانگ۱ می گوید که دو اصطلاح یادگیری سازمانی و سازمان های یاد گیرنده بعضی اوقات به اشتباه به جای یکدیگر به کار گرفته می شوند.وی یادگیری سازمانی را مفهومی میداند که برای توصیف انواع خاصی از فعالیت هایی که ئر سازمان اشاره دارد.به عبارت دیگر،باید گفت سازمان یادگیرنده ،حاصل یادگیری سازمانی است[۵۴].

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بخش دوم:ادبیات مرتبط با کارآفرینی سازمانی

 

۱ Entrepreneurial Learning

 

۲ Asmaylur

 

۳ New knowledge

 

۱ Plytyz

 

۲ Machenry

 

۳ Hands-on learning

 

۱ Social learning

 

۱ Vision quest

 

۱ Tsang

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:52:00 ق.ظ ]




امروزه اندیشمندان کارآفرینی را به مشابه استراتژی مناسب برای گسترش بهره وری سازمانی تلقی می کنند و بر این باورند که کارآفرینی موجب ارتقای بهره وری ۱در سطوح مختلف فردی ،گروهی سازمانی،ملی و بین المللی می شود که این امر نیاز به بستری مناسب در سازمان دارد.لذا در دنیای در حال تحول امروزه کامیابی از آن جوامع و سازمانی خود رابطه معنی داری برقراری سازند.به عبارت دیگر جامعه و سازمانی می تواند در مسیر توسعه حرکتی رو به جلو داشته باشد که با ایجاد بستر های لازم۲ منابه انسانی و سازمانی خود را به دانش و مهارت کارآفرینی مولد تجهیز کنند ،تا آنها با بهره گرفتن از این توانمندی ارزشمند ،سایر منابع جامعه و سازمان را به سوی ایجاد ارزش و حصول رشد و توسعه، مدیریت کنند.

 

 

در این میان کارآفرینی سازمانی فرآیندی است که در آن محصولات یا فرآیند های نوآوری شده از طریق القا و ایجاد فرهنگ کارآفرینانه در یک سازمان از قبل تاسیس شده به ظهور می رسد.شکل گیری فعالیت های کارآفرینانه بنگاه بارزترین نشانه های کارآفرینی سازمانی است.کارآفرینی سازمانی فرآیندی است که سازمان طی می کند تا همه کارکنان بتوانند در نقش کارآفرینان انجام وظیفه کنند و تمام فعالیت های فردی و گروهی را به طور مستمر ، سریع و راحت در سازمان به ثمر برسانند.امروزه توسعه کارآفرینی برای دست یابی به ثروت ، رفاه و اشتغال به طور کلی به امری اجتناب ناپذیر برای توسعه کشور ها مبدل گردیده است.

 

امروزه بر خلاف گذشته ،بازارهای سطح جهان ب تغییرات روزانه حتی لحظه به لحظه نیاز های جوامع بشری رو به رو هستند و سازمان های تولیدی و خدماتی که عامل اصلی مرتفع سازی این نیاز ها به شمار می رود ،برای جا نماندن در از تغییرات سریع و بقا و رشد در این بازارها باید به سرعت و هدف گذاری درست حرکت کنند .[۵۵] چرا که ساختار اقتصادی دنیای امروز با گذشته به طور اساسی تفاوت دارد. شاخص‌های سخت افزاری و دارایی‌های مشهود که دیروز در بنگاه اقتصادی نقشی تعیین کننده داشت جای خود را به نوآوری، ابداع، خلق محصولات جدید و دارایی‌های نرم افزاری داده است. اگر دیروز ثروتمندترین افراد دنیا آنهایی بودند که منابع مالی بیشتری در اختیار داشتند، امروزه ثروتمندترین مردم دنیا، افراد صاحب دانش و کارآفرین هستند. از این رو توسعه اقتصادی در دنیای امروز برپایه نوآوری، خلاقیت، استفاده از دانش و کارآفرینی استوار است.در این میان تداوم بقاو حیات سازمان ها ،نیزمند روش ها و راه حل های نو است و کارآفرینی به عنوان یک رویکرد استراتژیک و مزیت آخرین در نظام های اقتصادی،می تواند الگوی کارآمد جهت حصول به اهداف توسعه اقتصادی یاد می شود.چرا که وجود کارآفرینی در سازمان ها امیری به مراتب ضروری به نظر می رسد.دلیل آن هم قرار گرفتن در فضای رقابتی دنیای امروز است که سازمان ها را وادار می کند با بهره گرفتن از کارآفرینان از این قافله عقب نمانند و از گردونه خارج نشوند.از سوی دیگر تجربه دنیای امروز نشان داده است که نوآوری های مهم و پیشرفت های تکنولوژیکی در سازمان ها و شرکت های بزرگی دولتی اتفاق نخواهد افتاد،زیرا قابلیت تطبیق با بازار و نیاز های روز چیزی است که از یک ساختار یزرگ ،پیچیده و تو در تو ساخته نیست و در نتیجه برای پیشرفت سریع و ارائه محصولات جدید،تنها راه موثر، ایجاد و توسعه شرایطی است که فعالیت های اقتصادی کوچک بتوانند تاسیس شوند و رقابت کنند .[۵۶]همچنین در دنیای امروز،شناسی عوامل موثر برایجاد و توسعه کارآفرینی سازمانی در جامعه و ویژگی های منحصر به فرد کارآفرینان در سازمان به عنوان عنصر رشد و توسعه از ابعاد مختلف اقتصادی ،فرهنگی،اجتماعی و سیاسی محسوب می شود،به گونه ای که عنصر کارآفرینی سازمانی از یک سو به عنوان موتور حرکتی تولیدو توسعه سازمانی و از سوی دیگر،پرورش دهنده و تقویت کننده روحیه سرمایه گذاری و بهره وری در نیروی انسانی تلقی می شود.

 

 

 

 

۲-۳۷- تعریف واژه کارآفرینی:

 

در تعریف واژه کارآفرینی میان صاحب نظران اتفاق نظر وجود ندارد، در حقیقت از معنی کلمه آن نمی‌توان به مفهوم واقعی آن پی برد. ریشه واژه کارآفرینی از کلمه فرانسویEntreprendre  به معنای متعهد شدن نشات گرفته است. در واژه نامه وبستر۱: کارآفرین کسی است که متعهد می شود خطرهای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی اداره و تقبل کند[۵۷].

 

کارآفرینی فرآیندی است که منجر به ایجاد رضایت مندی و یا تقاضای جدید می شود. کارآفرینی عبارت است از فرآیند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه ی منحصر به فردی از منابع، به منظور بهره گیری از فرصت ها[۵۸]. پیتر دراکر در خصوص کارآفرینی چنین می گوید اکثر چیزهایی که درباره کارآفرینی می شنوید و آمریکا را پیشرو در تفکر مدیریتی قلمداد می کنید، گزافه ای بیش نیست، نه سحری در کار است، نه رازی در میان است و نه ربطی به ژن دارد. کارآفرینی یک علم است و همچون علوم دیگر می توان آن را فرا گرفت[۵۹]. از سویی کارآفرینی عبارت است از ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع به منظور بهره گیری از فرصت ها. در اوایل سده شانزدهم کسانی را که در سمت هدایت ماموریت های نظامی بودند کارآفرین می خواندند، از آن پس برای انواع مخاطرات نیز همین واژه با محدودیت هایی مورد استفاده قرار می گرفت[۶۰]. کارآفرینی موضوعی میان رشته ای است و در برگیرنده رویکردهای خلاقیت شناختی۲، مدیریتی، روان شناختی۳، جامعه شناخت۴و اقتصادی می باشد. از کارآفرین و کارآفرینی تعاریف مختلفی مطرح شده است که از میان آنها سه تعریف با رویکردی جامعه شناختی، روانشناختی و مدیریتی مورد تامل قرار می گیرد[۶۱].

 

در رویکردی جامعه شناختی کارآفرینی نوعی فعالیت اجتماعی ارزشمند است و با مفاهیم جامعه شناختی مانند  نیاز جامعه، حل مسئله اجتماعی و فرهنگ توصیه می گردد.

 

رویکرد روانشناختی عبارت است از نوعی نگرش، رفتار و به طور کلی نوعی سبک زندگی است و با مفاهیم روانشناختی همچون شناخت، شخصیت، یادگیری و انگیزش توصیف می شود.

 

در رویکرد مدیریتی، کارآفرینی نوع خلاقی از فرآیندهای مدیریتی است و با مفاهیم مدیریتی از قبیل طراحی راهبرد، برنامه ریزی و سازماندهی توضیح داده می شود.

 

امروزه واژه کارآفرینی مفاهیم زیر را به ذهن متبادر می سازد:

 

* مخاطره پذیری

 

*نوآوری

 

* ایجاد یا تجدید ساختار یک واحد اقتصادی، اجتماعی

 

* رضایت شخصی و استقلال طلبی

 

کارآفرین ایده ها را یافته و آن را تبدیل به فرصت اقتصادی می کند. در فضای کسب و کار، فرصت، فکر نویی است که قابلیت تجاری شدن دارد. آگاهی از محیط، بازارو نیازهای مشتری و نگرش کارآفرین، او را در یافتن فرصت و پرداختن به آن یاری می دهد. پس کارآفرین یک طرح تجاری می نویسد که در آن مسائلی چون بازار محصول یا خدمت، مسائل حقوقی و قانونی شرکت، تامین سرمایه راه اندازی و رشد، سازماندهی و مدیریت کسب و کار را بررسی می نماید.

 

۱ Improve staff productivity

 

۲ required fields

 

۱ webester new collegiate dictionary

 

۲ creatological approach

 

۳ Psychological approach

 

۴ Sociological approach

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:52:00 ق.ظ ]




۲-۳۸-۱- کارآفرینی فردی که خود بر دو نوع است:

 

الف) کارآفرینی آزاد و مستقل: حالتی که فرد، کسب و کار مستقلی را ایجاد می کند.[۶۲] این نوع کارآفرینی، فرآیندی است که منجر به ایجاد رضایت مندی و یا تقاضای جدید می گردد. کارآفرین مستقل فردی است که مسئولیت اولیه جمع آوری منابع لازم برای شروع کسب و کار را به عهده می گیرد و مشخصه اصلی کارآفرینی، نوآوری می باشد.[۵۵]در این جا فرد با تکیه بر منابع مالی خویش و با داشته های ذاتی خود یک کار جدید را شروع می نماید و برای رسیدن به موفقیت، تمام تلاش خود را می کند. برای مثال، شرکت های کوچک و متوسط که تحت عنوان «SME»۱نامیده می شوند، محصول فرآیندهای کارآفرینی مستقل هستند .[۶۰]

 

 

ب) کارآفرین دورن سازمانی: هنگامی که فعالیت کارآفرینی توسط فرد یا گروه داخل یک سازمان انجام گیرد، به آن کارآفرینی درون سازمانی گفته می شود .[۶۰]

 

فرآیندی که کارآفرین با زحمات بسیار و معمولاً بدون حمایت و رضایت سازمان طی می کند تا فعالیت کارآفرین با زحمت بسیار و معمولاً بدون حمایت و رضایت سازمان طی می کند تا فعالیت کارآفرینانه ای را در سازمانی که معمولاً سنتی و بروکراتیک است، و به ثمر برساند. کارآفرینی درون سازمانی به شدت در فعالیت های کارآفرینانه و نیز، جهت گیری های مدیریت ارشد سازمان بازتاب می یابد. این تلاش های کارآفرینانه، چهار عنصر کلیدی را شامل می شوند، که عبارت اند از: اقدام به فعالیت های کارآفرینانه اقتصاد نوپا، ابداع و نوآوری، نوسازی خویشتن و در نهایت تأثیر گذاری .[۵۶]

 

پایان نامه ها

 

۲-۳۸-۲- کارآفرینی سازمانی:

 

که در آن محصولات یا فرآیندهای نوآوری شده از طریق القا و ایجاد فرهنگ کارآفرینانه در یک سازمان از قبل تاسیس شده به ظهور می رسد. به عبارتی دیگر، مجموعه فعالیت هایی است که از منابع و حمایت سازمانی به منظور دستیابی به نتایج نوآورانه می باشد .[۵۵] همچنین کارآفرینی سازمانی، فرآیندی است که سازمان طی می کند تا همه کارکنان بتوانند در نقش کارآفرینان انجام وظیفه کنند و تمام فعالیت های فردی یا گروهی به طور مستمر، سریع و راحت در سازمان به ثمر برساند. همچنین شامل پرورش رفتار کارآفرینانه در سازمانی است که قبلاً تاسیس شده، و فرآیندی است که محصولات یا خدمات یا فرآیندهای نوآورانه و خلق فرهنگ کارآفرینانه در یک سازمان ایجاد می شود. در این نوع کارآفرینی، یک شرکت یا سازمان، محیطی را فراهم می سازند تا اعضا بتوانند در امور کارآفرینی مشارکت نمایند.

 

 

 

۲-۳۹-توضیح کامل تری از کارآفرینی سازمانی:                                  

 

فرآیندی است که در آن تولیدات و فرآیندها از طریق ایجاد فرهنگ کارآفرینی در درون یک سازمان در حال فعالیت توسعه داده می شوند.[۵۵] شکل گیری فعالیت های کارآفرینانه بنگاه، بارزترین نشانه های کارآفرینی سازمانی است.

 

کارآفرینی سازمانی، فرآیندی است که سازمان طی می کند تا همه کارکنان بتوانند در نقش کارآفرینان انجام وظیفه کنند و تمام فعالیت های فردی یا گروهی را به طور مستمر، سریع و راحت در سازمان به ثمر برسانند. هنگامی که فعالیت کارآفرینی توسط فرد یا گروه کارآفرین در داخل یک سازمان انجام بگیرد، به آن کارآفرینی سازمانی می گویند. در این حالت فرد یا گروه کارآفرین از این قابلیت ها و امکانات یک سازمان استفاده کرده و اقدام به فعالیت کارآفرینی به عنوان فعالیتی با وابستگی سازمانی می نماید. نتیجه این نوع کارافرینی معمولاً ایجاد یک واحد سازمانی جدید در داخل سازمان، طراحی و عرضه خدمات جدید و ایجاد ارزش های نوین برای سازمان می باشد.[۶۰] علاقه فزاینده به کارآفرین نموده سازمان و تلاش در جهت نهادینه کردن فرهنگ کارآفرینی در آن موجب شده تا استراتژی های گوناگون از سوی صاحب نظران به منظور ایجاد کارآفرینی سازمان، طراحی و ارائه شوند یا مطالعه مسیر تکامل دیدگاه های مختلف می توانیم دو نوع استراتژی اصلی را در این رابطه نام ببریم.

 

الف) استراتژی وجود فرد کارآفرین در سازمان یا کارآفرینی درون سازمانی

 

ب) استراتژی ایجاد کارآفرینی در سازمان

 

در استراتژی نوع اول، تاکید بر کارآفرینی فرد یا گروهی است که نهایتاً منجر به تکمیل و اجرای یک تفکر خلاق در درون سازمان می شوند. در حالی که استراتژی نوع دوم، محور اصلی خود سازمان می باشد و به عبارتی، تغییراتی در ساختار، فرهنگ و رفتار سازمان ایجاد می گردد. در نهایت یک بینش و فهم مشترک بین مدیران و کارکنان مبتنی بر خلق تفکر جدید، نگاه جدید، ترکیب جدید و در نهایت، محصول یا خدمت جدید را گسترش می دهد. برای هر نوع استراتژی، محققان، الگوهایی ارائه نمودند که در آنها انواع فعالیت های لازم و عوامل مؤثر برفرآیندها در نظر گرفته شده اند. از جمله این الگوها می توان به کارآفرینی دارای با تمرکز بر نیروی انسانی، کارآفرینی فرصت گرا با محور قرار دادن کشف فرصت ها، کارافرینی تقلیدی با هدف تقلیل مخاطرات شکست و اشتباه، کارآفرینی اکتسابی با هدف افزایش توان فناوری و تمرکز بر ترکیب صنایع، و کارآفرینی خود جوش با تمرکز بر ایجاد واحدهای مستقل دورن سازمانی اشاره نمود.[۵۶]

 

 

 

۲-۴۰- فرآیند کارآفرینی سازمانی:

 

ایجاد و تأسیس شرکتهای جدید، نتیجه فرآیندی است که عوامل زیادی بر آن تاثیر می گذارند و کارآفرین بسته به فعالیت هایی که در جهت تأسیس شرکت انجام می دهد، مورد مطالعه قرار می گیرد.

 

«کولر می یر»۱ در این دیدگاه، ویژگی های شخصیتی کارآفرین، تابع رفتار اوست و به دنبال پاسخ به این سوال می باشد که چگونه یک شرکت به وجود می آید؟این فرآیندها، چهار مرحله دارد[۵۸]:

 

۱- شناسایی و ارزیابی فرصت

 

۲- تدوین طرح تجاری

 

۳- تامین منابع مورد نیاز

 

-۴اداره بنگاه تاسیس شده

 

 ۱ Entrepreneurship

 

۱ Small & medium enterprise

 

۲ Intrapreneurship

 

۱ T.Koller meier

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:51:00 ق.ظ ]