1. الگوی بارـ اون از هوش هیجانی ۵ مؤلّفه به شرح ذیل دارد که ۱۵ عامل در آن مؤثرند.

         

        (ریمر[۱] ، ۲۰۰۴)

         

        افرادی که تعدادبیشتری از این مؤلّفه‏ها را در خود بیابند هوش هیجانی بالاتری دارند:

         

        ۲-۳-۷-۳-۱-  مهارت‏های درون فردی[۲]:

         

        توانایی‏های شخص را درآگاهی از هیجان‏ها و کنترل آنها مشخص می‏کند و مشتمل است بر:

         

        الف.خودآگاهی هیجانی[۳]: میزان آگاهی فرد ازاحساسات خویش و درک و فهم این احساسات را بررسی می‏کند.

         

        ب. جرئت[۴]: ابراز احساسات، باورها، افکار و دفاع منطقی و مطلوب از حقوق خویش را مورد نظر قرار می‏دهد.

         

        ج. حرمت نفس[۵]: توان خودآگاهی و درک و پذیرش خویش و احترام به خود را بررسی می کند.[۶]

         

        د. خودشکوفایی[۷]: توانایی تشخیص استعدادهای ذاتی و استعداد انجام کارهایی را که شخص می‏تواند، می‏خواهد و از انجام‏دادن‏آنها لذت می‏برد، بررسی می‏کند.

         

        ه. استقلال[۸]: توانایی خودرهبری، خویشتن‏داری فکری و عملی و رهایی از وابستگی‏های هیجانی را بررسی می‏کند.

         

        ۲-۳-۷-۳-۲-  مهارت‏های میان فردی[۹]:

         

        توانایی‏های فرد را برای سازگاری با دیگران و مهارت‏های اجتماعی مشخص می‏سازد و مشتمل است بر:

         

         

        الف. روابط میان فردی[۱۰]: آگاهی، فهم و درک احساسات دیگران، ایجاد و حفظ روابط رضایت‏بخش دوجانبه که به صورت نزدیکی هیجانی و وابستگی مشخص می‏شود.

         

        ب. تعهد اجتماعی[۱۱]: توانایی فرد را در معرفی خود به عنوان عضوی مفید، سازنده و دارای حسّ همکاری در گروه اجتماعی خویش، مورد بررسی قرار می دهد.

         

        ج. همدلی[۱۲]: توان آگاهی از احساسات دیگران ودرک و تحسین آن احساسات را بررسی می‏کند.

         

        ۲-۳-۷-۳-۳-  سازگاری:

         

        انعطاف‏پذیری و توان حل مسئله و واقع‏گرایی فرد را دربر می‏گیرد و مشتمل است بر:

         

        الف. مسئله‏گشایی[۱۳]: توانایی تشخیص و تعریف مشکلات و ایجاد و کاربست راه‏حل‏های مؤثر را مورد مطالعه قرار می‏دهد.

         

         

         

         

         

        ب. آزمون واقعیت[۱۴]: توانایی ارزیابی رابطه بین تجربه عاطفی و عینیّت‏های موجود را بررسی می‏کند.

         

        ج. انعطاف‏پذیری[۱۵]: توانایی کنار آمدن با هیجان‏ها، افکار و رفتارهای فرد در شرایط و موقعیت‏های گوناگون را بررسی می‏کند.

         

        ۲-۳-۷-۳-۴- کنترل استرس:

         

        توانایی تحمّل تنش و کنترل تکانه‏ها را مشخص می‏کند و مشتمل است بر:

         

        الف. توانایی تحمل استرس[۱۶]: توان تحمّل فرد را دربرابر رویدادهای ناخوشایند و شرایط تنش‏زاو هیجان‏های شدید بررسی می‏کند.

         

        ب. کنترل تکانه[۱۷]: توانایی مقاومت فرد را در برابرتنش‏ها یاوسوسه ‏وکنترل‏ هیجان‏های ‏خویش ‏بررسی ‏می‏کند.

         

        ۲-۳-۷-۳-۵-  خلق عمومی:

         

        نشاط و خوش‏بینی فرد را نشان می‏دهد و مشتمل است بر:

         

        الف. شادی[۱۸]: توانایی احساس رضایت از زندگی، احساس رضایت از خود و دیگران، سرزندگی و ابراز احساسات مثبت را بررسی می‏کند.

         

        ب. خوش‏بینی[۱۹]: توانایی توجه به جنبه‏های روشن‏تر زندگی و حفظ نگرش مثبت را، حتی هنگام وجود احساسات منفی و ناخوشایند، مورد نظر قرار می‏دهد. (حسینى حسین‏آبادى،۱۳۸۴ )

         

         

         

        ۲-۳-۸-  هوش هیجانی از دیدگاه اسلام

         

        در اسلام به طور ضمنی هوش معنوی مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. برای مثال عوامل مؤثر بر هوش معنوی در متون اسلامی تقوا و پرهیزگاری به همراه تمرینات روزمره از قبیل تدبر در خلقت، تدبر در آفاق و انفس، روزه داری، عبادات، خواندن قرآن و تدبر صادقانه در آیات قلمداد شده است (سهرابی، ۱۳۸۷ ).

         

        قرآن به افراد باهوش معنوی بالا، صفت اولوالاباب میدهد، که منظور افرادی هستند که به جوهره حقیقت پی برده اند و از پرده های اوهام عبور کردهاند. به طور کلی، اصولی که در دین مبنایی مطرح شده است، مانند دستیابی به وحدت در ورای کثرت ظاهری، یافتن پاسخ در مورد مبدأ هستی و تشخیص الگوهای معنوی و تنظیم رفتار بر مبنای آنها، محورهای اصلی هوش معنوی هستند. ما میتوانیم با رشد هوش معنوی، انسانهای دینداری پرورش دهیم. هوش معنوی به افراد، دلسوزی، مهربانی، یکپارچگی در تفاوتها و اتکا به معناداری را می آموزد (غباری بناب و سلیمی، ۱۳۸۶)

         

        دین اسلام با ژرف‌نگری‌، کنترل و مدیریت احساسات و عواطف را مورد توجه قرار داده است. قرآن کریم تحقیر کردن و خوار شمردن را باعث کاهش اعتماد به نفس و ایجاد کمبود در طرف مقابل می‌داند و این صفات را به فرعون و طاغوتیان نسبت می‌دهد که قوم خود را تحقیر و خوار می‌کنند و آنان نیز از او اطاعت می‌کنند.  (زخرف: ۵۴)

         

         

        بنابراین، یکی از صفات اهل ایمان، دوست داشتن و عشق ورزیدن به دیگران است. بر اساس روایات، دوست داشتن دیگران، بُعدی از دین و رکن عقل است و موجب آسودگی عقل و قلب می‌گردد.( فلسفی، اخلاق از نظر همزیستی و ارزشهای انسانی )خداوند در قرآن به پیامبر خطاب می‌کند که اگر سخت‌دل و خشن بودی، مردم از اطراف تو پراکنده می‌شدند.   (آل عمران: ۱۵۹)

         

        حضرت علی(ع)در روایتی ضمن تأکید بر صمیمت و دوست داشتن دیگران می‌فرماید: «خداوند مهربان است و هر مهربانی را دوست دارد؛ مهربانی کن تا مهربانی ببینی».در روایتی دیگر، امام صادق(ع)می‌فرمایند: «در معاشرت با مردم میانه‌رو باش؛ نه خشن و تندخو، که کسی به تو نزدیک نشود، و نه ضعیف که تو را تحقیر کنند».  ( مطهری، انسان کامل )

         

        با نگاهی به منابع حدیثی شیعه درمی‌یابیم که مؤلفه‌هایی چون مسئولیت‌پذیری اجتماعی، همدلی، تشخیص هیجانات دیگران و ارتباط میان‌فردی، با عناوینی چون صله رحم و آداب معاشرت با دیگران آمده است.یکی از موضوعات مهم مطرح در نظریه هوش هیجانی، خود‌آگاهی است؛ در آیات و روایات متعددی به ضرورت خودشناسی و منافع آن اشاره شده است؛ حدیث معروفی از نبی مکرم اسلام نقل شده است که می فرماید: «هرکسی نفس خود را بشناسد، خدای خود را خواهد شناخت».  ( مجلسی، بحارالانوار).

         

        همچنین خداوند متعال می‌فرماید: «به زودی نشانه‌های خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان می‌دهیم تا برای آنها آشکار گردد که او حق است».  (فصلت: ۵۷)

         

        در روایتی دیگر امیرالمومنین(ع)می فرماید «معرفت و شناخت نفس، سودمندترین شناخت‌هاست». همچنین حضرت درجایی دیگر می‌فرماید: «هر قدر بر دانش شخصی افزوده شود، اهتمامش به خودش بیشتر می‌گردد و در راه تربیت و اصلاح خویش بیشتر می‌کوشد». لازم به ذکر است که در دین اسلام، خودشناسی با شناخت نیاز‌های انسانی ارتباط تنگاتنگی دارد.  (مصباح ‌یزدی، خودشناسی برای خود‌سازی)

         

        ۱- Marc J. Riemer

         

        ۲- Interapersonal Components

         

        ۳- Emotional Self Awareness

         

        ۱- Assertiveness

         

        ۲- Self-Regard

         

        -[۶] کوپر اسمیت «حرمت نفس» را چنین تعریف مى‏کند: ارزشیابى فرد درباره خود یا داورى فرد درباره ارزش خود که دو جنبه وابسته به یکدیگر دارد: «حسّ سودمندى» و «حسّ ارزشمندى». وى در تحقیق خود، به این نتیجه رسید که افراد برخوردار از حرمت نفس بالا، افرادى هستند که با احساس «اعتماد به نفس» و بهره‏گیرى از استعداد و خلّاقیت خود به ابراز وجود مى‏پردازند و به آسانى تحت تأثیر عوامل محیطى قرار نمى‏گیرند. محمّدصادق شجاعى، رابطه میزان توکّل به خدا با حرمت خود، پایان‏ نامه کارشناسى ارشد روان‏شناسى، قم، مؤسسه آموزشى پژوهشى امام خمینى، ۱۳۸۲٫

         

        ۴- Self-Actualization

         

        ۵- independence

         

        ۶- Interpersonal Components

         

        ۷- Interpersonal Relationship

         

        ۸- Social Responsibility

         

        ۹- Empathy

         

        ۱۰- Problem Solving

         

         

        ۱- Reality Testing

         

        ۲- Flexibility

         

        ۳- Stress -Tolerance

         

        ۴- Impulse-Control

         

        ۵- Happiness

         

        ۶- Optimism

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...