مقاله نگرش سیستمی- مدیریت نظام گرا |
-
در نگرش سیستمی سازمان به عنوان یک سیستم باز در نظر گرفته میشود که از پنج جز اصلی (داده- ستاد- فرآیند- باز خور و محیط) تشکیل گردیده است. این نوع نگرش همچنین بهترین وسیله وحدت بخشیدن به مفاهیم و تئوری های گوناگون مدیریت به منظور دستیابی به یک نظریه جامع است. در نگرش سیستمی سازمان بهعنوان یک کل، نگریسته میشود که برای شناخت و درک آن، شناخت اجزا و عناصر تشکیل دهنده آن و همچنین روابط و کنش های متقابل میان اجزا آن ضروری است. خاصیت کل به این امر اشاره دارد که همیشه یک کل بزرگتر از مجموع اجزا آن است.
این خاصیت این پیام مهم را برای مدیران دارد که در آن به نیاز به همکاری با یکدیگر جهت دستیابی به اهداف کلی تاکید شده است. خاصیت خرده سیستم ها و روابط میان آنها این مفهوم را برای سازمان در بر دارد که تغییر در هر بخشی از سامان در سایر بخش ها و همچنین کل سازمان تاثیر خواهد گذاشت و بالاخره مفهوم سیستم باز این مسئله را به مدیران گوشزد میکند که بایستی همواره به اهمیت محیط و عوامل تشکیل دهنده آن توجه نموده و تاثیرات آنها را بر روی سازمان شناسایی نموده و مد نظر قرار دهند. .
مدیریت اقتضایی
حرکت به سوی سیستم های باز باعث مطرح شدن دیدگاه «طراحی موقعیتی یا اقتضائی» شد. این دیدگاه را به طور خلاصه میتوان بدین گونه بیان کرد که محیط های گوناگون، نیازمند روابط سازمانی متفاوتی هستند تا از این طریق بیشترین کارایی حاصل آید. بر این اساس دیگر «تنها یک بهترین راه» وجود ندارد.
خواه آن راه مورد نظر به شیوه کلاسیک تعیین شود، خواه بر مبنای نظریات رفتاری. [۱]
تئوری اقتضائی بیان می دارد که مناسب ترین رفتار مدیر در هر موقعیتی بستگی به ویژگی ها و شرایط آن موقعیت دارد. مدیران بایستی از تمام تئوری ها اعم از تئوری های رفتاری، کلاسیک، روش های مقداری و همچنین نگرش سیستمی آگاهی داشته و در هر وضعیتی با توجه به ویژگی های آن وضعیت از هر کدام از تئوری ها به نحو مطلوب استفاده نمایند.
تاثیر تئوری های مدیریت بر مدیریت آموزشی:
تئوری ها و مکاتب مدیریت هر کدام به نوبه خود تاثیراتی را بر روی مدیریت آموزشی داشتند. نهضت مدیریت علمی علاوه بر موسسات صنعتی و کارخانه ها در نظام های آموزشی نیز موثر واقع شد. دوره ای از تاریخ مدیریت آموزش و پرورش کشور ایالات متحده به نام عصر پرستش کارایی معروف است که طی آن هواداران مدیریت علمی به کاربرد اصول آن در نظام های آموزشی همت گماشتند.[۲] تعیین دقیق وظایف، مسئولیت ها، ابزار و روش های انجام کار و همچنین نظارت، سنجش و ارزشیابی دقیق در سازمان ها از جمله سازمان های آموزشی را می توان به عنوان تاثیرات مدیریت علمی برشمرد. نظریه مدیریت اداری نیز بر مدیریت آموزشی اثر گذاشته است. جوانب رسمی سازمان نظام آموزشی نظیر اهداف، خط مشی ها، سلسله مراتب، اختیار، تمرکز و عدم تمرکز و … عمدتاً به مفاهیم و اصول نظریه فوق اشاره دارند.[۳]
مفاهیم و اصول نظریه روابط انسانی نیز بیشترین تاثیر را در مدیریت آموزشی داشته است. با توجه به ماهیت کار آموزش و پرورش اصول و مفاهیم این نظریه شاید بیش از هر سازمانی در محیط های آموزشی زمینه پذیرش داشت. در پرتو رهنمودهای این تئوری شناخت جدیدی نسبت به پیچیدگی های روابط انسانی پدید آمد و آموزش مهارت های انسانی در سازمان ها، بالاخص سازمان های آموزشی رواج یافت. در نظام آموزشی که قبل از به وجود آمدن این نظریه بر اساس اصول نظریه های کلاسیک اداره می شدند. با مطرح شدن این نظریه، ضرورت توجه به کیفیت روابط انسانی محسوس گردید و بسته به میزان توسعه یافتگی فرهنگی و آموزشی کشور ها، اصول روابط انسانی جایگاهی در آموزش مدیران و کاربردی در عملکرد آنان پیدا کرد.[۴]
نظریه سیستم ها نیز مدیریت آموزشی را تحت تاثیر قرار داده است. این نظریه سبب گردیده که نظام های آموزشی به عنوان نظام های اجتماعی که اجزای اصلی آن را افراد انسانی تشکیل می دهند در نظر گرفته شوند. سیستم اجتماعی مجموعه معینی است از اجزا و فعالیت هایی که در کنش و واکنش متقابل با همدیگر موجودیت اجتماعی واحدی را تشکیل می دهند. توجه به نظام های آموزشی «مدارس» به عنوان یک سیستم اجتماعی به مدیران آموزشی این امکان را میدهد که از یک سو به اجزای تشکیل دهنده سیستم و ویژگی های هر یک از آنها و روابط متقابل آنها توجه نموده و از سوی دیگر ارتباط این اجزا را با کل سیستم مد نظر قرار دهند و همچنین تاثیر عوامل گوناگون محیطی بر روی سیستم را بشناسند و اقدامات لازم را پیش بینی کنند. تجسم سازمان های آموزشی به عنوان سیستم های اجتماعی همچنین توجه بیشتر به اجزای اصلی تشکیل دهنده آنها یعنی افراد انسان را یاد آوری نموده و توجه به پیچیدگی های روانی و رفتاری آنها را مد نظر قرار میدهد.
نظام آموزشی، به عنوان یک سیستم اجتماعی، به منظور انجام ماموریت رسمی خود (آموزش و پرورش) منابع مورد نیاز خود را به صورت درونداد از جامعه می گیرد و سپس از طریق یک سلسله فرا کردهای پیچیده ای که مستلزم به کارگیری ساختار سازمانی، افراد، تکنولوژی و ایفای وظایف معینی است دانش آموزان را آموزش و پرورش می دهد و بالاخره نتیجه کار (برونداد) خود را به صورت افرادی که صلاحیت و شایستگی پیدا کرده اند تحویل جامعه می دهد.
تعاریف مدیریت و مدیریت آموزشی:
اندیشمندان و صاحب نظران مدیریت تعارف متعددی از مدیریت ارائه داده اند. به عنوان نمونه برخی از تعاریف مورد بررسی قرار می گیرند. برخی از صاحب نظران، مدیریت را انجام دادن کار با دیگران تعریف می کنند. دانشمند دیگری مدیریت را اینگونه تعریف میکند: «مدیریت فرآیند بکارگیری منابع انسانی و مادی از طریق انجام وظایف، برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل برای رسیدن به اهداف معین است.» کونتز و اودانل مدیریت را به صورت «فرآیند طراحی و پایا نگهداشتن محیطی که در آن افراد از راه همکاری و به گونه گروهی میتوانند ماموریت ها و اهداف برگزیده را به اجرا درآورند.» تعریف میکنند.[۵]
به گونه کلی و در یک تعریف جامع، مدیریت را میتوان این گونه تعریف کرد. « مدیریت فرآیند بکارگیری موثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می پذیرد. [۶]
از مدیریت و رهبری آموزشی نیز تعاریف مختلفی ارائه شده است. مدیریت آموزشی گاهی مترادف با مدیریت و به معنای اعم تعریف میشود. در این صورت عبارت است از برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل کلیه امور مربوط به آموزش و پرورش. با این وجود مدیریت آموزشی غالباً به معنی اخص مورد نظر است. یعنی مدیریت آن بخش از سازمان های آموزشی که مستقیماً با امر آموزش و پرورش و یادگیری مرتبط میباشند. در معنای اخیر فعالیت های صف سازمان های آموزشی مد نظر هستند. [۷]
از تعاریف فوق میتوان نتیجه گرفت که مدیریت آموزشی امری جدا از مدیریت در مفهوم عام آن نیست. آنچه که بایستی مد نظر قرار گیرد ویژگی های منحصر به فرد سازمان های اموزشی است که به مدیریت آموزشی علاوه بر مدیریت در مفهوم عام آن محتوای خاصی می بخشد و مدیران آموزشی باید همواره آنها را مد نظر قرار دهند. مدیران آموزشی نیز برای رسیدن به اهداف آموزشی به ناچار انجام وظایف مدیریتی در قالب برنامه ریزی، سازماندهی، تامین و بکارگیری منابع انسانی، هدایت و رهبری و کنترل را به عهده دارند.
[۱] – هربرت جی. هیکس. سی. ری کولت، تئوری های سازمان و مدیریت. ترجمه گوئل کهن. تهران. انتشارات اطلاعات. ۱۳۷۱٫ ص ۲۱۱
[۲] – علی علاقه بند. اصول مدیریت آموزشی. تهران. دانشگاه پیام نور. ۱۳۷۳٫ ص ۱۰۶
[۳] – همان منبع. ص ۱۱۱
[۴] – همان منبع. ص ۱۱۷
[۵] – هارولد کونتز و دیگران. اصول مدیریت. ترجمه دکتر علی اکبر فرهنگی و دیگران. تهران. مرکز آموزش مدیریت دولتی. ۱۳۷۰٫ ص ۲
[۶] – علی رضاییان. اصول مدیریت بازرگانی. تهران. انتشارات سمت. ۱۳۶۹٫ ص ۶
[۷] – علی علاقه بند. مقدمات مدیریت آموزشی. تهران. انتشارات بعثت. ۱۳۷۱٫ ص ۱۳۶
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1399-06-07] [ 03:43:00 ب.ظ ]
|