بدانیم . زیرا رابطه بین این تغییر و تحولات تا حدودی برایمان روشن است و بسیاری از آنها قابل تجزیه و تحلیل و پیش بینی می باشند.ما امروزه     می دانیم که بسیاری از تحولات اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی،فرهنگی و آموزشی بدون ارتباط با یکدیگر به وجود نمی آید و هیچ رخدادی را نمی توان به طور مجزا در نظر گرفت و بدون توجه به سایر حوادث مورد بررسی قرار داد. ما امروزه می دانیم که گذشت زمان و تغییر و تحولات جاری،آینده را می سازد و آینده،هم اکنون ماست.

بنابراین پیش از انکه بی هدف،بی برنامه،بی بصیرت و بدون توجه به محیط بالاجبار بسوی آینده کشیده شویم ، باید به ترسیم چشم انداز روشنی از آینده ، سرنوشت خود را بسازیم و این سازندگی در عصر حاضر با شناخت و آگاهی امکان پذیر است. اما دریک مجموعه تولیدی – خدماتی، خصوصی یا دولتی، شناخت یا آگاهی منحصر به محیط سازمان نیست. یک سازمان ، واحدی از جامعه است و خواه یا       نا خواه  در تعامل با آن و تحت تاثیر تغییر و تحولات بخش های مختلف آن. بنابراین به چیزی بیش از شناخت عوامل درون سازمانیش محتاج است. در دنیای امروز شناخت محیط برون سازمانی ، توجه به تحولات اجتماعی  ، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه و آینده نگری، کارکرد اصلی مدیران سازمان- ها می باشد و این موضوعی است که برنامه ریزی استراتژیک آن را مورد تاکید قرار می دهد (پیرس و رابینسون 1380).

مدیریت استراتژیک با تصمیم گیری در مورد آینده سازمانها و اجرای آن در تصمیمات سرو کار دارد. در طی سالیان گذشته برخی از سازمانها به دلیل تدوین استراتژی مناسب و اعمال مدیریت استراتژی در جهت تحقق ان از موقعیت استثنایی در صحنه رقابت بین المللی  برخوردار شدند و برخی از شرکتها و سازمانهای موفق به دلیل تدوین استراتژی های نامطلوب، از جایگاه و موقعیت برتری که با تلاش فراوان به دست آورده بودند به موقعیتی معمولی ویا حتی تأسف بار تنزل یافتند.

زمانی که صحبت از  مدیریت استراتژیک می شود باید در نظر داشت که مدیریت خود اجزا وظایف و ابعاد مختلفی را شامل می شود که در صورت تمایل به موفقیت ، تمامی این ابعاد باید به شکل یکپارچه مورد توجه قرار گیرد. به سخن دیگر اگر در سازمانی تصمیم گیری با نگرش استراتژیک صورت گرفته و استراتژی ها شایسته تدوین گردد،ولی اجرای آن به خوبی صورت نگیرد مسلما نمی توان گفت که در این سازمان مدیریت استراتژیک حاکم بوده است.

 

 

چکیده

آینده جهان در قرن بیست و یکم ،آکنده از رقابت ، توسعه بازارهای نو ظهور، عوامل محیطی نا مطمأن ، رواج تکنولوژی های برتر و گسترش تجارت است. شرط توفیق در این میدان بهره گیری از نقاط قوت و فرصتها و رویارویی با ضعف ها و چالشهای پیش رو است. تمام این موارد ایجاب می کند که محیط سازمانی خوب شناخته شود تا بتوان با انتخاب استراتژی های مناسب در دنیای رقابت باقی ماند. موسسات و سازمانها برای اینکه بتوانند به حیاط خود ادامه دهند در وضعیتی قرار دارند که باید هم تغییرات محیطی را از قبل پیش بینی نموده و هم در یک محیط رقابتی قوی برتری خود را استوار دارند.مدیریت استراتژیک یک فرایند مدیریتی ویژه ای است که معطوف به هدف تأمین سازگاری با این تغییرات و به دست آوردن برتری کامل رقابت است. در این تحقیق برنامه استراتژیک در سازمان آموزش و پرورش استان مرکزی در جهت تجهیز منابع سازمان و وحدت بخشیدن به تلاش های آن برای نیل به اهداف و رسالت های بلند مدت و با توجه به امکانات و محدودیت های درونی و بیرونی می باشد. مدیریت استراتژیک در این سازمان بر این باور است که مدیران را به تفکر دراز مدت و آینده نگری و پیش بینی افق های دور ترقیب نماید.

استراتژی های سازمان آموزش و پرورش استان مرکزی:

1- سامان دهی تحقیقات کاربردی[1] در زمینه حل مشکل

2-اجرای طرح های افزایش بازده توان علمی

3- ارتقاء ضریب هوشی دانش آموزان و مربیان آنها

4- توسعه اجرای طرح های تحقیقی – ترویجی و تطبیقی و انتقال علمی یافته ها

این تحقیق مشتمل بر پنج فصل است: فصل اول در مورد کلیات و تعریف واژه های تحقیق ، در فصل دوم به تئوری های تحقیق و روش استفاده از تکنیک های برنامه ریزی و مدلهای استراتژیک اشاره شده است، فصل سوم شامل متدولوژی، روش و همچنین مدل و روش تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق و محاسبه اعتبار پرسش نامه ، و در فصل چهارم سعی شده است تا با استفاده از مدل و تکنیک تحلیل سلسله مراتبی به تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق با استفاده از جداول و نمودارهای متناسب پرداخته شود.

کلید واژه ها:تحلیل SWOT ، تحلیل سلسله مراتبی (AHP) ،  نرم افزار SPERT CHOICE

 

 

 

 

 

 

فصل اول :

کلیات تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...