پایان نامه با موضوع بزهکاری : انحراف فردی و انحراف گروهی |
هر جامعه ای برای تعادل و بقای خود و نظم و ثبات، دارای هنجارها و ارزش ها و قوانین مختلف است که مورد قبول اکثریت افراد آن جامعه باشد. انحراف در واقع رفتارهای مخالف با ارزش ها و هنجارها و قوانین مورد پذیرش جامعه می باشد و یا انحراف «هر گونه رفتاری است که با انتظارات جامعه یا یکی از گروههای مشخص درون جامعه منطبق و سازگار نباشد، انحراف دوری جستن و فرار از هنجارهاست و هنگامی رخ می دهد که فرد یا گروهی معیارهای جامعه را رعایت نمی کنند».(کوئن ـ پروس ۱۳۸۰، ۲۱۵ .) بیکر می نویسد: «انحراف چگونگی عملی که شخص مرتکب می شود نیست بلکه نتیجه عملی است که دیگران برحسب ضمانت اجرائی قوانین به یک متخلف نسبت میدهند» (محسنی تبریزی، ۱۳۸۳، ۲۶.)
در فرهنگ ما نمونه های انحراف از قبیل دزدی، فحشاء، قتل، اعتیاد، تجاوز به عنف و غیره به مشابه انحراف و جرم می باشد که اینها معلول عوامل مختلفی می باشد که در دوره های متفاوت تاریخی بنا به ماهیت و طبیعت ساختارها و سازمانها و نهادها و مقتضیات زمانی و مکانی نمود و ظهور یافته و می یابند. به عبارت دیگر نمونه های انحرافی یا مواردی که جرم تلقی می شود بستگی به ساختارهای سازمانها، و عقاید و ایدئولوژی مردم یک سرزمین در زمان و مکانی مشخص دارد.
«با تفسیر ساختارها و مناسبات اجتماعی، بایدها و نبایدها و سنجها و ملاک های سلامتی و بیماری اجتماعی، ارزش ها و هدف های فرهنگی و طرز تلقی و ارزیابی افراد نیز متحول و دگرگون گردیدهاند.» (پیشین، ۴۲) بر همین اساس هدایت الله ستوده هنجارها را به سه گروه هنجارهای دینی، رسمی و غیر رسمی (سنتی) تقسیم می کند.
۱ـ هنجارهای دینی: هنجارهای دینی معلول آموزش دینی هر جامعه مفروض هستند.
۲ـ هنجارهای رسمی: هنجارهای رسمی مشتمل بر قوانین تشکیلاتی اداری، مالی کشور واحدها و موسسات تابعه .
۳ـ هنجارهای سنتی (غیر رسمی): هنجارهایی که به صورت خود به خود و یا به صورت تدریجی از اتفاقات روزمره زندگی سرچشمه گرفته و خاستگاهی جز کل جامعه ندارند.» (ستوده، ۱۳۸۴، ۳۱) جرم و نسبی بودن آن: کسی که قوانین رسمی جامعه را زیر پا می گذارد در واقع مرتکب جرم شده است و او را مجرم می نامند. لذا زنانی که در زندان هستند. مرتکب جرم یا انحراف از قوانین رسمی و غیر رسمی شده اند و مجرم می باشند. جرم دارای تعریف اثباتی و اجتماعی است، در تعریف اثباتی آن می توان گفت که رفتارهایی خلاف قوانین رسمی باشد و برای آن مجازات تعیین شده باشد و در تعریف اجتماعی به رفتارهایی اطلاق می شود که مرتکب آن از طرف مردم و جامعه طرد شود. طبقه بندی های مختلفی از انواع انحرافات، جرائم و بزهکاران توسط صاحب نظران، حقوقدانان و آسیب شناسان صورت یافته است از جمله انحرافات نخستین و ثانویه، انحراف خاص، انحراف فردی و گروهی، انحرافات مثبت و منفی که در ذیل به شرح مختصر به هر کدام می پردازیم.
۲-۱-۲-انحراف نخستین و ثانویه:
در انحراف نخستین، افرادی که مرتکب انحراف می شوند به طور اتفاقی بوده و در زندگی آنها تکرار نمی شود و این افراد خود را منحرف نمی دانند.
انحراف ثانویه: در این مرحله فرد خود را منحرف می داند و عمل انحرافی در زندگی او تداوم دارد و در دید عموم مردم فرد منحرف محسوب می شود.
۲-۱-۳-انحراف خاص:
انحراف خاص مبین صفات و ویژگی های اخلاقی و رفتاری غیر تیپیک و غیر متعارف در افراد است.
۲-۱-۴-انحراف فردی و انحراف گروهی :
انحراف فردی: فرد به تنهایی مرتکب می شود و از هنجارهای مورد پذیرش جامعه عدول می کند. به عبارت دیگر «تخطی از قوائد و هنجارهای مورد انتظار اجتماعی بصورت منفرد توسط شخص صورت می گیرد »(همان، ۲۹)
انحراف گروهی: یعنی عمل تبهکارانه را به صورت گروهی و با همکاری یکدیگر انجام داده و برخلاف هنجارهای جامعه عمل نمایند و آن را انحراف گروهی می نامند.
۲-۲-انواع جرایم
در باب بزه و جرائم و انحرافات اجتماعی کلینادومییر (K.Domiyer ) با قرار دادن انحرافات و جرائم در سه طبقه کلی جرائم بر علیه اشخاص، جرائم بر علیه اموال و جرائم سیاسی به موارد مختلف جرائم در هر یک از طبقات سه گانه اقدام نموده اند.
جرائم شخصی و بر علیه اشخاص: جرائمی که علیه دیگران اتفاق می افتد.
جرائم بر علیه اموال :این نوع جرائم با انگیزه دستیابی به پول یا چیزهایی با ارزشی دیگر است.
الف- سرقت ب- جرائم مالی ج- وندآلیسم (خرابکاری و تخریب اموال عمومی) د- آتش زدن و ایجاد حریق هـ- قاچاق کالا و مواد مخدر و- احتکار
جرائم سیاسی: اصطلاح جرائم سیاسی به اعمال غیر قانونی و غیر اخلاقی گفته می شود و شامل جرائمی می باشد که صاحب منصبان حکومتی با سوء استفاده از قدرت و یا افراد بر ضد حکومت انجام میدهند.
- علیه حکومت و نظام سیاسی ۲. جرائم دولتی
از آنچه در باب انواع انحرافات و جرم گفته شده می توان اینچنین خلاصه نمود که:
– انحراف به رفتارهایی که مخالف با ارزشها و هنجارهای مورد پذیرش مردم باشد میگویند.
– اکثر مردم جامعه در طول عمر خود حداقل یکبار دچار انحراف شده اند.
– انحراف و کژ رفتاری و جرم در جوامع مختلف برحسب شرایط تاریخی و مکانی، زمانی، اجتماعی و مقام و منزلت نسبی می باشد.
– بر حسب تعاریف جوامع از کجروی، مثل مصرف مشروبات الکلی در بعضی کشور ممنوع و جرم محسوب می شود، در حالیکه در بعضی کشورها هیچ منع قانونی ندارد.
– کجروی بر حسب زمان و تاریخ: زنده به گور نمودن دختران در عصر جاهلیت رسم عادی بود در حالیکه بعد از اسلام رسمی ناپسند و ممنوع و غیر اخلاقی اعلام شد.
– کجروی بر حسب مکان: مثلاً تزریق مرفین در بیمارستان توسط پزشک عمل اخلاقی است.
در حالیکه بیرون از بیمارستان توسط خود شخص جرم محسوب می شود.
– کجروی بر حسب مقام و منزلت:بیشتر مجرمین از طبقات پایین هستند در حالیکه طبقات بالا هم خلاف می کنند ولی چون از مقام و منزلت اجتماعی بالا برخوردارند کمتر محکوم می شوند.
– کجرفتاری برحسب نتایج و آثار حاصله: «از این منظر اولاً نیت و فکر عمل کجروانه یا پلید مجازات نمی شود.
ثانیاً رفتار واقعی مجرمانه می باید صورت گیرد ، تا کجروانه تلقی گردد و از اینرو تنها اعمالی کجروانه و مستوجب مجازات به شمار می آیند که عملاً و علناً منجر به آثار و نتایج خاص گردند.
۲-۲-۱-تبیین کجروی
ماهیت و محتوای کجروی از گذشته تا کنون و از جامعه به جامعه دیگر متفاوت است، بدینگونه علل و عوامل کجروی هم متفاوت و متعدد می باشد. در مجموع هیچیک از نظریه های مطرح شده نمی تواند علت کامل و لازم انحراف را مطرح نماید اما این نظریه ها در ترکیب با یکدیگر بهتر می توانند در فهم علت یا علل کجروی موثر باشند. تبیین های متعددی از نقطه نظر زیست شناسی و روانشناختی و جامعه شناختی انحراف مطرح شده است.
۲-۲-۲-تبیین زیست شناسی انحرافات (تبیین جسمانی)
برخی از انسان شناسان عوامل زیست شناختی را عوامل ارتکاب جرم و رفتار انحرافی می دانند آنها معتقدند رفتار انحرافی متاثر از نقایص جسمانی و کروموزمی می باشد. از این نقطه نظر دیدگاههای صاحب نظرانی چون سزارلومبرز و ویلیام شلدون و غیره مطرح می باشد.
«لومبرزو می نویسد که فرد مجرم از نظر جسمانی از افراد طبیعی عقب مانده تر است و ممکن است از نظر جسمانی بیش از آنکه معاصرانش شبیه باشد به اجداد قبل تاریخ شباهت داشته باشد»(کوئن، بروس، ۱۳۸۰، ۲۱۸)
«ویلیام شلدون (W.Sheldon) انسانها را در سه دسته جسمانی قرار داد. اندومرف (چاق و خپل) مزومرف (عضلانی و ورزشکار) اکتومرف (لاغر و استخوانی) و معتقد بود که نوع مزومرف یا فرد عضلانی و ورزشکار بیشتر به افراد جانی و منحرف شبیه می باشند.»(پیشین، ۲۱۹.)
۲-۲-۳-تبیین زیست شناختی انحرافات زنان
لمبرزو معتقد است که زنان در مقایسه با مردان فاقد حساسیت مردانه می باشند و زنان بیشتر احساسی، حسود، انتقام جو منقعل هستند و دلایل خودش را در رابطه با اینکه جرم در میان زنان کمتر است نسبت به مردان به شرح زیر بیان می دارد.
«۱ـ در زنان عوامل عاطفی، جنسی و طرز عمل خود مخصوصاً هورمونها در سنین نزدیک به بلوغ، اختلال قائدگی، دوره یائسگی و پیری نقش مهمی در رفتارها و کژرفتاریهای آنان ایفا می کند.
۲ـ زنان اصولاً از لحاظ زیستی محافظه کارترند
۳ـ ضعف جسمانی زنان مانع از ارتکاب جرایمی است که نیاز به قدرت بدنی و چالاکی دارد.
۴ـ حالات عصبی در پسران در دوره بلوغ شدیدتر از دختران است» (ستوده، ۱۳۸۴، ۹۴.)
۲-۲-۴-تبیین روان شناختی کژ رفتاری های اجتماعی
بسیاری از روانشناسان و روانکاوان علل رفتارهای انحرافی را بر حسب نقص شخصیت فرد کجرو توجیه و تبیین می کنند و بر این باورند که برخی از گونه های شخصیت بیشتر از گونه های دیگر گزینش به جرم و تبهکاری دارند .
در واقع آنان کژرفتاری را ناشی از تجربه های تلخ دوران کودکی می دانند که معلول روابط ناسالم فرد و محیط اجتماعی است.
آنان در تکوینی شخصیت دو عامل زیستی و اجتماعی را موثر می دانند و عوامل زیستی معمولاً به ارث می رسند و عوامل اجتماعی محصول محیط اجتماعی هستند.
۲-۲-۵-نظریه های جامعه شناسی انحرافات
در قلمرو جامعه شناسی نظریه های مختلفی در باب کجروی و انحرافات می باشد. جامعه شناسان علل و عوامل گوناگونی را باعث شکل گیری و انجام عمل کجروی در جامعه توسط انسانها معرفی نموده اند. از اهالی حوزه های جامعه شناسی ریشه های انحراف و علل آن را نه در درون فرد بلکه در بیرون از او در واقعیت های اجتماعی نهادها، ساختارها، روابط اجتماعی و نظایر آن جستجو می کنند.
۱ـ نقطه آنان از جامعه و ساخت اجتماعی است.
۲ـ افعال و کنش های فرد را در قبال جامعه می سنجد.
۳ـ واحد تحلیل آن جمع است نه فرد
۴ـ جرم و بزهکاری را امری ناخواسته به شمار می آورند که از سوی نظام اجتماعی بر فرد تحمیل گردیده است»(محسن تبریزی، ۱۳۸۳، ۴۷)
۲-۲-۶-نظریه های آنومی
تبیین همه صور کجرفتاری از جمله انحرافات و جرایم زنان به وسیله مفهوم آنومی (بی هنجاری) امکان پذیر می باشد. «از نظر لغوی آنومی از دو جزء ترکیب یافته است. ۱ـ «نومیا» و «نومی» که در زبان یونانی به مفهوم ناموسی و قانونی است و دلالت بر قاعده روال رفتار، هنجار، سنجه، قانون، رسم روش و مانند آن ۲ـ «آ» به مفهوم نفی آن. همچنین ساروخانی می نویسد: «بی هنجاری از نظر ریشته لغوی فقدان هنجارها یا قوانین را می رساند و در آغاز توسط دورکیم به منظور تشریح بعضی از رفتارهای جانیان و افراد غیر اجتماعی به کار رفت»(بیروآلن، ۱۳۸۰، ۱۶.)
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 01:03:00 ب.ظ ]
|