ضمایم

مقدمه

تغییرات سریع و اجتناب ناپذیر در دنیای امروز به دلیل پدیده جهانی شدن و پیشرفت سریع علوم در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و صنعتی به ویژه در دو دهه اخیر، تحولات فناورانه شگرفی را در زمینه‌های اطلاعات و ارتباطات به همراه داشته است. سرعت شتاب این تغییرات در ابعاد مختلف، مدیران را به بهبود فرآیندهای داخلی سازمان‌ها و شرکت‌ها در جهت حفظ توان بقا در جهانی که هر روز رقابتی‌تر می‌شود، رهنمون ساخته است. سازمان‌ها به شیوه‌های مختلف به بازنگری و بازبینی استراتژی‌های خود پرداخته و رمز بقا را در رضایت مندی هر چه بیشتر مشتریان خود یافتند. لذا شرایط رقابت پذیری، انعطاف‌پذیری و تنوع محصولات مورد توجه سازمان‌های تولیدی قرار گرفت. در این راستا یکی از فلسفه‌هایی که مورد توجه قرار گرفت، فلسفه مدیریت زنجیره تامین بوده است. از سویی دیگر استراتژی‌های بازاریابی و هماهنگی بین آنها در پیشبرد اهداف سازمان‌ها در اجرای فرآیند زنجیره تامین خود بسیار با اهمیت است.   

    زنجیره‌های تامین زنجیره‌های ارزشی هستند که که محدوده‌ تامین کننده تا مشتریان نهایی را در بر می‌گیرد. مدیریت زنجیره تامین نیازمند یکپارچگی و هماهنگی فرآیند کسب و کار در طول زنجیره تامین به منظور پاسخگویی به تغییرات تقاضا در مشتریان نهایی است. (لمبرت[1]، 2000) با توجه به اینکه یکپارچگی و هماهنگی فرآیند بازاریابی در طول زنجیره تامین کمتر مورد توجه قرار گرفته است، (جوتتر[2]، 2010) پرداختن به این موضوع ضرورت می‌یابد. این مقاله تحقیقی است پیمایشی که در آن به بررسی هماهنگی استراتژی‌های بازاریابی شرکت‌ها و ارتباط آنها با پیاده سازی زنجیره تامین بررسی خواهد شد. در این تحقیق عملکرد زنجیره تامین به عنوان متغیر وابسته تحقیق در نظر گرفته شده‌است و در پی آن هستیم که اثر استراتژی‌های بازاریابی و پیاده‌سازی مدیریت زنجیره تامین را در بهبود عملکرد زنجیره تامین در سازمان‌های مورد مطالعه بررسی کنیم.

2. بیان مساله
      یکپارچگی و هماهنگی فرآیند بازاریابی در طول زنجیره تامین کمتر مورد توجه قرار گرفته است. (جونتر[3]،2010) فلینت[4] معتقد است که استراتژی‌های بازاریابی موفق در آینده آنهایی خواهند بود که در طول زنجیره تامین کاملا هماهنگ و یکپارچه باشند. توانایی هماهنگی و یکپارچگی رضایت مشتریان نهایی در زنجیره تامین را موجب خواهد شد. (فلینت، 2004) اگرچه هماهنگی و یکپارچگی زنجیره تامین هزینه زیادی را به دنبال دارد، اما ما معتقدیم که کل هزینه مرتبط با مشتری نهایی از طریق یک واکنش متمرکز توسط همه شرکای زنجیره تامین به نیازهای در حال تغییر مشتریان نهایی به حداقل برسد. (رین برد[5]، 2004) موفقیت زنجیره تامین، نیازمند هماهنگی و یکپارچگی یکایک شرکت‌ها و اجرای یک گرایش مشترک نسبت بازار است. (جوتنر، 2007) گرین[6] و دیگران معتقدند که یکپارچگی و هماهنگی استراتژی‌های بازاریابی در طول زنجیره تامین باعث بهبود مستمر در تحقیقات این حوزه می‌شود. (گرین، 2012) با توجه به تحقیقات انجام شده، پژوهش‌های اندکی در رابطه با هماهنگی استراتژی‌های بازاریابی و پیاده‌سازی مدیریت زنجیره تامین صورت گرفته است و بررسی این دو متغیر از نیازهای اساسی سازمان‌ها در محیط پیچیده کنونی است، لذا تحقیق حاضر با در نظر گرفتن متغیرهای مذکور در پی ارائه راهکارهای نوینی در بحث بازاریابی استراتژیک و مدیریت زنجیره تامین خواهد بود.

3. اهداف تحقیق
این پژوهش دو هدف عمده را دنبال می‌کند. هدف اول بررسی وضعیت هماهنگی استراتژی بازاریابی در صنایع شیمیایی استان زنجان و هدف دوم بررسی هماهنگی استراتژی‌های بازاریابی در ساختار مدیریت زنجیره تامین و عملکرد آن.

4. سوالات تحقیق
      سوال اساسی تحقیق: آیا استراتژی بازاریابی قوی یک سازمان در پیاده‌سازی مدیریت زنجیره تامین بهره‌ور و بهبود مزیت رقابتی و همچنین عملکرد زنجیره تامین تاثیری اساسی خواهد داشت؟

سوال اصلی 1.  آیا استراتژی‌های بازاریابی اثر مثبت و معناداری بر پیاده‌سازی مدیریت زنجیره تامین دارد؟

سوال فرعی1.1. آیا استراتژی‌های بازاریابی در شرکت‌های صنایع شیمیایی اثر مثبت و معناداری بر مشارکت تامین‌کنندگان استراتژیک دارد؟

سوال فرعی 1. 2. آیا استراتژی‌های بازاریابی در شرکت‌های صنایع شیمیایی اثر مثبت و معناداری بر ارتباط با مشتریان دارد؟

سوال فرعی 1. 3. آیا استراتژی‌های بازاریابی در شرکت‌های صنایع شیمیایی اثر مثبت و معناداری بر سطح تسهیم اطلاعات دارد؟

سوال فرعی 1. 4. آیا استراتژی‌های بازاریابی در شرکت‌های صنایع شیمیایی اثر مثبت و معناداری بر کیفیت تسهیم اطلاعات دارد؟

   

سوال فرعی 1. 5. آیا استراتژی‌های بازاریابی در شرکت‌های صنایع شیمیایی اثر مثبت و معناداری بر اولویت‌بندی فعالیت‌ها در زنجیره تامین دارد؟

سوال اصلی 2. آیا سازمان‌هایصنایع شیمیایی با توان بالایی در پیاده سازی زنجیره تامین سطح بالایی از عملکرد  را در زنجیره تامین خواهند داشت؟

5. فرضیات تحقیق
فرضیه اصلی 1: استراتژی‌های بازاریابی در شرکت‌های صنایع شیمیایی اثر مثبت و معناداری بر پیاده‌سازی مدیریت زنجیره تامین دارد.

فرضیه فرعی 1. 1. استراتژی‌های بازاریابی در شرکت‌های صنایع شیمیایی اثر مثبت و معناداری بر مشارکت تامین‌کنندگان استراتژیک دارد.

فرضیه فرعی 1. 2. استراتژی‌های بازاریابی در شرکت‌های صنایع شیمیایی اثر مثبت و معناداری بر ارتباط با مشتریان دارد.

فرضیه فرعی 1. 3. استراتژی‌های بازاریابی در شرکت‌های صنایع شیمیایی اثر مثبت و معناداری بر سطح تسهیم اطلاعات دارد.

فرضیه فرعی 1. 4. استراتژی‌های بازاریابی در شرکت‌های صنایع شیمیایی اثر مثبت و معناداری بر کیفیت تسهیم اطلاعات دارد.

فرضیه فرعی 1. 5. استراتژی‌های بازاریابی در شرکت‌های صنایع شیمیایی اثر مثبت و معناداری بر اولویت‌بندی فعالیت‌ها در زنجیره تامین دارد.

فرضیه اصلی 2. سازمان‌ها در صنایع شیمیایی با توان بالایی در پیاده سازی زنجیره تامین سطح بالایی از عملکرد  را در زنجیره تامین خواهند داشت.

6. روش‌شناسی تحقیق
در این بخش به روش‌شناسی پژوهش از جمله ابزار و شیوه گردآوری داده‌ها، نحوه تجزیه و تحلیل داده‌ها و مباحث دیگر پرداخته شده است.

6. 1. نوع پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...