پایان نامه توصیف نظرات استادان دانشگاه پیام نور درباره ی تفکّرانتقادی و چگونگی اعمال آن در تدریس |
دیویی با مطرح کردن تفکر تأملی[26] به عنوان پدر سنت تفکر انتقادی مدرن شناخته شدهاست وی تفکر تأملی را به عنوان «یک تفکر فعال، مستمر(مداوم) و دقیق به یک عقیده» تعریف میکند. وی بعدها تفکر انتقادی را به عنوان یک تفکر فعال از تفکر منفعلانه و غیر تأملی جدا کرده (فیشر[27]؛ به نقل از شنز[28]،2010). و تصریح میکند که تفکر انتقادی نیازمند ارزشیابی راهحلهای ممکن برپایه اطلاعاتی که اغلب ناقص و بیمنبع هستند، میباشد(بوتن،2008). وی بیشتر به خاطر داشتن مهارتهای تفکر انتقادی در حوزه ارتباطات اجتماعی و استفاده از آن در موقعیتهای واقعی زندگی شناخته شده بود.
ادوارد گلاسر کارشناس مشهور دیگر در حوزه تفکر انتقادی و نویسنده آزمونهای تفکر انتقادی که در حجم وسیعی بکار گرفته میشوند،تفکر انتقادی را در 1941 چنین تعریف میکند:
داشتن نگرش متمایل به تأمل درباره مسائل و موضوعاتی که در طیف تجارب یک شخص پدید میآید به روشی معقول
آگاهی از روش تحقیق و استدلال منطقی و
مهارتهایی برای بکارگیری این روشها
تعریف گلاسر شباههایی به تعریف دیویی دارد تفاوتی که به نظر میرسد در کلمه متمایل است بدون برانگیختن و باعث شدن، شخص میتواند یک توانایی غیرفعال داشتهباشد، بدون اینکه همیشه متمایل به انجام تکلیف باشد(فیشر؛ به نقل از شنز،2010).
رابرت انیس[29] اندیشمند دیگر در حوزهی تفکر انتقادی است، وی تفکر انتقادی را به عنوان تفکر تأملی و مستدل تعریف میکند که بر اینکه چه چیزی را باور کنیم و چه کاری را انجام دهیم متمرکز است(ملکی و حبیبی،1386). انیس(1991) تفکر انتقادی را شامل دو مؤلفهی مهارتها[30]و گرایش یا آمادگیها[31] میداند. مهارتها شامل تحلیل استدلالات، قضاوت اعتبار منابع، شناسایی مسئلهی اساسی و پاسخ دادن و خواستن توضیح و آمادگیها نیز شامل آماده بودن برای حفظ تمرکز بر روی نتیجه یا سئوال، آمادگی برای جستجو و ارائه دلایل، اراده و خواست برای جستجوی گزینههای مختلف و تعلیق قضاوت در مواقع فقدان دلایل و شواهد کافی میباشد(بهنقل از بدری،1387).
ریچارد پاول یک چشمانداز با کمی تفاوت در تعریف تفکر انتقادی ارائه میدهد. وی بیان میکند که تفکر انتقادی حالتی از فکر کردن درمورد هر موضوع، مضمون یا مشکل است که در آن متفکر با درک ماهرانهی وظیفه هر کدام از ساختارهایی که در تفکر مورد استفاده قرار میگیرند و اعمال استانداردهای ذهنی بر آنها کیفیت تفکر خود را بهبود میبخشد(شنز،2010). پاول[32](2001) چهار عنصر را بهعنوان عناصر اساسی در تفکر انتقادی مطرح میکند: توانایی شرکت در گفتمان منطقی، استدلالکردن با استانداردهای منطقی، استنتاج مناسب و نشان دادن یکپارچگی فکری(به نقل از بوتن،2008).
فاکون مهارتهای تفسیر، تجزیه و تحلیل، ارزشیابی، استنباط، تبیین و خودتنظیمی را به عنوان مهارتهای شناختی لیست کردهاست. این مهارتها با مهارتهای سطوح بالای تفکر انتقادی در طبقهبندی بلوم[33] انطباق دارد. سطوح بالای این طبقهبندی شامل صلاحیتهای ترکیب و ارزشیابی است(شنز،2010).
فاکون(1990) در پروژهای با حمایت مالی انجمن فلسفی آمریکا، یک گروه با 46 کارشناس را رهبری کرده و با استفاده از روش دلفی پژوهشی را انجام داد و تفکر انتقادی را چنین تعریف کرد:
« قضاوت هدفمند و خودنظمدهندهای که بر پایهی نتایجی چون تفسیر، تجزیه و تحلیل، ارزشیابی و استنباط و همچنین ملاحظات موقعیتی، مفهومی، روششناختی، ملاکی یا زمینهای قرار دارد »(بهنقل از هاک ورث،2009).
در این تحقیق کارشناسان درمورد شش مهارت اصلی توافق داشتند که باید برای برانگیختن تفکر انتقادی در فراگیران آموخته شود:
ترجمه[34] : توانایی درک اطلاعات؛ برای تقسیمبندی اطلاعات به دستههای مناسب، ترجمه و تفسیر معنای عبارت بهطور صحیح، برای تشخیص هدف اطلاعات
تجزیه و تحلیل[35]: توانایی شناسایی روابط بین پدیدهها، شناسایی استدلالهای اصلی ارائهشده، مفروضات و اطلاعاتی که نقطهنظر اصلی را پشتیبانی میکنند
ارزشیابی[36]:توانایی قضاوت در این مورد که آیا این استدلال معتبر است و آیا بر اساس منطق و شواهد دادهشده معتبر است؟
استنتاج[37]:توانایی تصمیمگیری در باره اینکه چه چیز باور شود و چه کاری انجام شود براساس منطق سخت، و درک عواقب این تصمیم
تبیین[38]: توانایی برقراری ارتباط بین فرایندهای استدلال با یکدیگر
خودتنظیمی[39]: توانایی نظارت بر تفکر خود و تصحیح اشتباهات بر اساس منطق
همچنین در این مطالعه هفت گرایش یا آمادگی تفکر انتقادی مشخص شده و گزارش داده شد:
کنجکاوی[40]: علاقه به آگاه شدن و آگاه ماندن
حقیقتجویی[41]: تمایل به روبرو شدن با تعصبات خود و تجدیدنظر در دیدگاهها
اعتماد بهنفس[42]: اعتماد به توانایی خود در استدلال کردن
ذهن باز[43] : انعطافپذیری در مورد ملاحظه قرار دادن دیدگاههای مختلف
منظم و سیستماتیک بودن[44]: درگیر شدن در تفکری که یک فرایند منطقی و منظم را درپی دارد
تحلیلی بودن[45]: درگیر شدن در تفکری که فراتر از درک و بهسوی تجزیه و تحلیل حرکت میکند.
بلوغ شناختی[46]: تحمل ابهام به هنگام حل مسائلی که ساختار درستی ندارند(فاکون،1998؛به نقل از هوفریتر[47]،2005).
اگرچه با چنین تنوعی از تعاریف مشکل وجود خواهد داشت پاول از داشتن مزایای تعاریف متعدد از تفکر انتقادی سخن به میان میآورد. او معتقد است که چنین کثرتی به حفظ بازبودن چشماندازهای مختلف و جلوگیری از عدم انعطافی که همراه با تعاریف راکد و استاتیک میآید کمک میکند اما این کثرت تفسیر و کاربرد یافتههای تحقیق را سختتر و پیچیدهتر میکند(ویلیامز و ورث،2001).
یک معلم چگونه میتواند تفکر انتقادی را در کلاس خود برانگیزد زمانی که درمورد چهچیز بودن تفکر انتقادی توافق کمی وجود دارد.
مروری بر پژوهشها نشان میدهد که اگرچه تعاریف تفکر انتقادی رشد و توسعه یافته است اما مربیان بهبود معنادار مهارتهای تفکر انتقادی را در
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1399-06-06] [ 04:50:00 ب.ظ ]
|