مالکیت فکری یا حقوق فکری[۱] به حقوقی گفته می شود که به صاحبان آن حق بهره وری از       فعالیت های فکری و ابتکاری انسان را می دهد و ارزش اقتصادی و قابلیت داد و ستد دارد ولی موضوع آن شیء معین مادی نیست.

 

حقوق مالکیت فکری در معنای وسیع کلمه عبارت است از حقوق ناشی از آفرینش ها و خلاقیت های فکری درزمینه های علمی، صنعتی، ادبی و هنری.[۲] این قسم حقوق عمدتاً به موضوعاتی می پردازد که    زاییده ی فکر و اندیشه ی انسان ومرتبط با آفرینش های ذهنی اوست، به بیان دیگر، موضوع این مالکیت ذاتاً غیر قابل لمس است.[۳]

 

حقوق مالکیت فکری قلمرو وسیعی دارد که تمام یافته ها و آثار فکری را در بر می گیرد و شامل هر چیزی می شود که زاییده ی فکر وذهن آدمی است. مخلوق ذهن وفکر آدمی ممکن است به حوزه علم، هنر، صنعت یا تجارت تعلق داشته باشد.

 

سازمان جهانی مالکیت فکری[۴] حقوق مالکیت فکری را اینگونه تعریف کرده است: «حقوق قانونی است که به واسطه خلاقیت ها و فعالیت های فکری افراد در زمینه های علمی، صنعتی، هنری و ادبی حاصل        می شود.»

 

تعاریف متعددی از حقوق مالکیت فکری توسط دانشمندان حقوقی داخلی و خارجی ارائه شده است که تفاوت های متعددی با هم دارند، به هر حال اصطلاح حقوق مالکیت فکری برای نخستین بار در سال ۱۸۹۹ توسط پیکار[۵] حقوق دان بلژیکی به کار رفته است.[۶] به طور کلی می توان گفت که حقوق مالکیت فکری، حقوقی است که به صاحب آن اجازه میدهد از منافع و شکل خاصی از فعالیت یا فکر انسان منحصراً استفاده نماید و هدف آن صیانت ازمالکیت فکری ونیز حمایت از حقوق ناشی ازآفرینش ها و خلاقیت های فکری و معنوی در زمینه های علمی، صنعتی، ادبی وهنری و تشویق و ترغیب گرایش به ایجاد این آفرینش ها با هدف توسعه ی اقتصادی و اجتماعی و بهبود زندگی بشر می باشد.

حقوق مالکیت فکری را، حقوق مالکیت معنوی نیز نامیده اند که در گفتارهای آتی به استدلال موافقان و مخالفان خواهیم پرداخت.

 

 

 

 

 

 

 

بند دوم : وجه تسمیه حقوق مالکیت فکری

 

در خصوص بکارگیری واژه حقوق مالکیت فکری یا حقوق مالکیت معنوی، برای تبیین و توضیح حقوق ناشی ازمالکیت های غیر مادی، اختلاف نظر وجوددارد.

 

عده ای از یک سو، به این دلیل که همه موضوعات مالکیت های غیر عادی الزاماً در اثر تفکر و اندیشه ایجاد نشده وبعضی از آن ها نظیر سرقفلی، اطلاعات مشتریان و… صرفاً به لحاظ اینکه وجود مادی ندارند، اصطلاح مالکیت معنوی راترجیح داده اند. وعده ای به جهت اینکه این مالکیت بیشتر با فکر و اندیشه ی انسان ارتباط دارد، اصطلاح مالکیت فکری را مناسب تر دانسته اند.[۷]

 

موافقان عنوان مالکیت معنوی معتقدند اولاً به دلیل عدم شمول برخی مصادیق این حقوق مثل سرقفلی، یا اسامی دامنه یا نشانه های جغرافیایی تحت عنوان مالکیت فکری و اینکه امثال این مصادیق نمی تواند ناشی از آفرینش ذهن واندیشه باشد، عنوان حقوق معنوی مناسب تر است. حقوق معنوی، حقوقی است که موضوع آن، چیزی معنوی یا غیر مادی مانند حقوق فکر است، در حالیکه در حقوق شخصی و عینی دارای سرشت مادی صرف است. ولی حقوق معنوی از این دو دسته حقوق جداست زیرا دارای دو سیمای مادی و غیر مادی است.[۸]

 

در مقابل برخی دیگر از حقوق دانان اصطلاح حقوق مالکیت فکری را مناسب تر تشخیص داده و معتقدند که کلمه «معنوی» در لغت منسوب به معنی و مقابل مادی وصوری توصیف شده، حال آن که منشاء این حقوق، فکر، اندیشه وتعلق انسان ها است و معادل دقیق فارسی برای عبارت انگلیسی Intellectual Property، مالکیت فکری است ونه مالکیت معنوی.

 

در خصوص عنوان فکری یا معنوی در نوع تفسیر و یافتن مصادیق آن باعث ایجاد اختلاف نظر شده است و می توان تفسیر سوی که موجب هم پوشانی هر دو لفظ بر این معنای واحد را دارد بیابیم. درواقع آفرینش های فکری دارای سه عنصر است: اول کاری انسانی است که در گوهر وسرشت خود غیرمادی است، زیرا دستاورد ذهن و اندیشه ی شخص نوآور یا آفرینش گر است. دوم در پیشرفت وپیشبرد احساس (موسیقی) و اندیشه (کتاب) یا زندگی انسانی (اختراع، نشان، طرح صنعتی) دارای سهم و سود است و آن ها را آسان تر و زیباتر می سازد. و سوم عنصر عرف است که این کار را نوآفرینی ارزیابی می کند و برایش ارزش مالی یا معنوی در نظر می گیرد. و قانون نیز از آن پشتیبانی می کند و در مجموع چون به شکل اشیای مادی نیست، به آن نام حقوق فکری نهاده می شود.[۹]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مبحث دوم : تاریخچه حقوق مالکیت فکری

 

به گفته آندره مورلو از هنگامی که انسان توانست قلم به دست گیرد ونگاره بکشد، حقوق معنوی شکوفه زد.[۱۰] شناخت پدیده ای به نام حقوق مالکیت فکری در پی برداشتن گام هایی انجام گرفت که فرهنگ ها و تمدن های پیشین و باستانی برداشته اند و دستاورد های آنها به امروزیان رسیده است.

 

موضوع مالکیت فکری از موضوعاتی است که پس از انقلاب صنعتی دراروپا مطرح شد ودر دو حوزه مالکیت ادبی وهنری و مالکیت صنعتی رشد کرد.[۱۱] درواقع اینچنین نبود که قبل از آن، دستاورد های فکری بشری بی ارزش باشد، اما به صورت یک نظام حقوقی و قانونی و مدون در نیامده بود. بررسی تاریخچه حقوق مالکیت فکری در سه پارادایم قابل بررسی است. اول – وضعیت مالکیت فکری در تمدن های باستان.         دوم – وضعیت مالکیت فکری در دوران میانی, جدید و معاصر. سوم – حقوق مالکیت فکری بین المللی.

 

[۱] . Intellectual Property

 

[۲] . بزرگی، وحید، سازمان جهانی بازرگانی، حقوق مالکیت فکری و کشورهای در حال توسعه، مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره ۱۷۳ و ۱۷۴، صفحه ۱۹۲٫

 

[۳] . انتظاری، علیرضا، مالکیت معنوی، مجله بصیرت، سال دهم، شماره ۳۰ و ۳۱، صفحه ۳۸٫

 

[۴]  World Intellectual Property Organization

 

[۵] . Picard

 

[۶] . زرکلام، ستار، حقوق مالکیت ادبی و هنری،  انتشارات سمت، ۱۳۸۸، صفحه۴٫

 

[۷] . زرکلام، ستار، حقوق مالکیت ادبی و هنری،  انتشارات سمت، ۱۳۸۸، صفحه ۴

 

[۸] . حضرتی، شاهین دژ، صمد، خصوصیات حق معنوی مولف در حقوق ایران، اسلام و کنوانسیون های بین المللی، دانشگاه آزاداسلامی واحد مهاباد.

 

[۹] . ساکت، محمد حسین، حقوق مالکیت فکری، تاریخچه ومبانی، مجله حقوقی دادگستری، بهارو تابستان ۱۳۸۴، شماره ۵۰و۵۱، صفحه ۷۵و۷۶٫

 

[۱۰] . حضرتی شاهین دژ، محمد، مطالعه تطبیقی حقوق معنوی مولف، فصلنامه پژوهشی دانشگاه امام صادق، شماره ۱۰، ۱۳۷۸، صفحه۱۵۹٫

 

[۱۱] . حکمت نیا، محمود، نشست علمی بررسی نظام مالکیت فکری بر اساس مبانی نظری، مجله فقه و اصول فقه، پاییز ۱۳۸۵، شماره ۴۹، صفحه ۱۹۹٫

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...