پایان نامه رابطه بین خویشتنشناسی مدیران با ترفندهای آنان در مدیریت تعارض در شرکت بهرهبرداری نفت و گاز گچساران |
مدیر حرکت سازمان از وضع موجود به سوی وضع مطلوب است. در این راستا نیروی انسانی بهعنوان یک منبع با ارزش میتواند مدیر را در تحقق اهداف مورد نظر کمک کند. بنابراین مدیران باید بتوانند ضمن شناخت ویژگیهای شخصیتی خود درک صحیحی از کارکنان خود داشته باشند و بتوانند ارتباط موثری با آنان برقرار کنند. به این ترتیب اولین گام در شکل دهی ارتباط موثر با دیگران، آگاهی از خود و وقوف به توانایی های خویش است. خویشتن شناسی پیش نیاز روابط موثر اجتماعی و بین فردی است و در ایجاد همدلی با دیگران نقشی اساسی ایفا می کند. در ادبیات مدیریت از مهارت «خویشتن شناسی» به عنوان پیش شرط بهداشت روانی و توانایی شناخت دیگران یاد شده است. درک و بینش و آگاهی مدیر موجب بهرهوری، تخصص و بهبود در روابط عمومی او میشود. بنابراین باید مدیران را یاری کرد تا ویژگی های اصلی شخصیت و نقاط ضعف و قوت خود را بشناسند (طارمیان و همکاران، 1378). به عقیده مازلو[1]، در سازمان های امروزی به نیازهای خودیابی کارکنان کمتر توجه می شود و همین امر مانعی برای رشد شخصیت و خویشتن شناسی محسوب می شود. و در نتیجه تعارض و ناسازگاری بین نیاز روانی فرد به خودیابی از یک سو، و نیاز سازمان ها به افزایش کارایی از سوی دیگر، ظاهر می شود (ایزدی یزدان آبادی،1379). همان گونه که مازلو بیان می کند، عدم شناخت خویشتن، بروز مسائل مختلفی همچون تعارض را باعث می شود. به عبارت دیگر یکی از مسائل اساسی مدیریت سازمانها، رویارویی با تفاوتها و اختلافهای سازمانی است که هر مدیر وقت قابل ملاحظه ای را برای حل آن ها اختصاص می دهد. باید توجه داشت اختلافهایی که حل نشده باقی می مانند به تدریج موجب مقاومت افراد می شوند و حل آنها در فرصت های بعدی مشکلتر خواهد بود و هنگامی که کاملا سرکوب شوند، موجب عکس العمل های توأم با پرخاشگری میگردند (احمدی، 194:1383). از آنجا که مبحث مدیریت تعارض، به رویارویی افراد با تفاوت ها و اختلاف سلیقهها در سازمان می پردازد و از سوی دیگر اهمیت خویشتن شناسی افراد در چگونگی این رویارویی، در ادبیات موضوع مورد توجه قرار گرفته است؛ مساله اساسی این پژوهش با در نظر داشتن اهمیت موضوع خویشتن شناسی و رابطه آن با راهبرهای حل تعارض در سازمان ها (ایزدی یزدان آبادی،1379؛ کرامتی و روشن، 1384؛ نیستانی و منفردی راز، 1388)، بررسی رابطه بین خویشتن شناسی مدیران با راهبردهای آنان در مدیریت تعارض در شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران است.
1-3. اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
ضرورت و اهمیت این پژوهش را می توان دست کم از سه دید مورد توجه قرار داد. اول اینکه به دلایل مختلفی بین افراد و گروهها تعارض پیش میآید. تفاوتهای ادارکی، شخصیتی، اعتقادی، سیاسی و مانند آن ها از یک طرف و استنباطهای مختلف درباره هدفهای فرد، سازمان و جامعه از سوی دیگر، در محیطهای کار دسته جمعی تعارضهای گوناگونی ایجاد می کند. مدیریت مناسب تعارضها، تضاد های سازمانی را در راستای اهداف سازمانی قرار میدهد و با به کارگیری شیوههای مناسب از جنبه های غیر کاری آن میکاهد. مدیران آشنا با این زمینه میتوانند ماهیت، ویژگیها و موقعیت تعارضهای مختلف را شناسایی کنند، شرایط و علل بروز یا تشدید آنها را تشخیص دهند و کنترل نمایند، تعارض را پیش بینی کرده و از بروز تعارضهای زیان آور جلوگیری کنند، شیوه مناسب برای حل و کنترل را برگزینند، اختلاف نظرها را به مسیر سازنده و خلاق سوق دهند و با درک و آگاهی لازم و با نگرش مناسب و عملکرد آگاهانه خود، بازدهی و بهرهوری سازمان را افزایش دهند. برخی معتقدند آگاهی از این موضوع که چگونه تعارض را خود را مدیریت کنیم، به اندازه اینکه بدانید چگونه بخوابید، بنویسید و صحبت کنید مهم است (موسسه آلندآیلند پیس[2]، 2002). مدیریت تعارض، فرایند برنامه ریزی و سازماندهی است برای پرهیز از تعارض در موقعیتهایی که امکان بروز تعارض وجود دارد (انصاری و همکاران، 1389). دوم اینکه، همانگونه که اشاره شد خویشتن شناسی می تواند در بهبود رفتار آدمی در موقعیت های تعارض زا موثر باشد (ایزدی یزدان آبادی،1379). چنان که شناخت خود، می تواند در ارتباطات انسانی کارگشا باشد. ارتباطاتی که بین افراد و گروه ها انجام می پذیرد گاهی موجب ایجاد تعارضهایی می شود که در این راستا در سازمان ها یکی از مهم ترین وظایف مدیر، برخورد مناسب با این تعارضها است. تعارض اگر به نحو مطلوب مورد کنترل قرار گیرد، میتواند مسائل نهفته ی سازمانی را آشکار کند، کیفیت تصمیم گیری را بهبود بخشد و موجب نوآوری در سازمان شود(نیستانی و منفردی راز،1388). سوم اینکه در جستجوی کلید واژه های این پژوهش در پایگاه های اطلاعاتی، مشخص می شود که پژوهش های انگشت شماری در این زمینه(رابطه خویشتن شناسی و مدیریت تعارض) در خارج و داخل کشور انجام شده است و این امر ضرورت بررسی این موضوع را نشان می دهد.
1-4. اهداف تحقیق
هدف کلی: تبیین رابطه میان خویشتنشناسی مدیران و ترفندهای مدیریت تعارض در شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران.
اهداف فرعی:
تبیین رابطه میان خویشتنشناسی مدیران و ترفند مدیریت تعارض(عدم مقابله ) در شرکت بهرهبرداری نفت و گاز گچساران.
تبیین رابطه میان خویشتنشناسی مدیران و ترفند مدیریت تعارض(راهحل گرایی ) در شرکت بهرهبرداری نفت و گاز گچساران.
تبیین رابطه میان خویشتنشناسی مدیران و ترفند مدیریت تعارض(کنترل ) در شرکت بهرهبرداری نفت و گاز گچساران.
1-5. سوالات تحقیق:
سوال اصلی: آیا بین خویشتنشناسی مدیران شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران با ترفندهای مدیریت تعارض آنان رابطه معنادار وجود دارد؟
سوال های فرعی:
– آیا بین خویشتنشناسی مدیران و ترفند مدیریت تعارض(عدم مقابله) در شرکت بهرهبرداری نفت و گاز گچساران رابطه معنادار وجود دارد؟
– آیا بین خویشتنشناسی مدیران و ترفند مدیریت تعارض(راه حل گرایی) در شرکت بهرهبرداری نفت و گاز گچساران رابطه معنادار وجود دارد؟
-آیا بین خویشتنشناسی مدیران و ترفند مدیریت تعارض(کنترل) در شرکت بهرهبرداری نفت و گاز گچساران رابطه معنادار وجود دارد؟
1-6. فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی: بین خویشتنشناسی مدیران و ترفندهای مدیریت تعارض در شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران رابطه معنادار وجود دارد.
فرضیه های فرعی
– بین خویشتنشناسی مدیران و ترفند مدیریت تعارض(عدم مقابله) در شرکت بهرهبرداری نفت و گاز گچساران رابطه معنادار وجود دارد.
– بین خویشتنشناسی مدیران و ترفند مدیریت تعارض(راه حل گرایی) در شرکت بهرهبرداری نفت و گاز گچساران رابطه معنادار وجود دارد.
– بین خویشتنشناسی مدیران و ترفند مدیریت تعارض(کنترل) در شرکت بهرهبرداری نفت و گاز گچساران رابطه معنادار وجود دارد.
1-7. تعریف متغیرهای تحقیق
1-7-1. تعریفهای نظری:
خویشتنشناسی: انسان در اثر ارتباط متقابل با محیط و دیگران به یک ذهنیت و تصور از خویشتن می رسد که روان شناسان به آن مفهوم خود یا خویشتن شناسی می گویند. به عبارت دیگر، خودشناسی، آگاهی داشتن، درک کردن و شناخت دنیای بیرون و همچنین شناخت خود در رابطه با دنیای بیرونی، دید
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1399-06-07] [ 12:31:00 ق.ظ ]
|